eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. متن روضه 1 🔸آقا سلام، روضه مادر شروع شد 🔸باران اشک های مکرر، شروع شد آجرک الله... یا بن الحسن... آقا... بازم ایام عزای مادرتون زهرای مرضیه... شروع شد... 🔸آقا اجازه هست بخوانم برایتان 🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد آقا منو ببخشید... مصیبت مادرتون زهرای مرضیه... از آنجایی شروع شد که... هنوز آب غسل پیغمبرخدا خشک نشده... یه عده نامرد... ریختند درب خانه امیرالمومنین... 🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد یوسف فاطمه... امام زمان... 🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت 🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد نانجیب دومی صدا زد علی بیرون بیا... وگرنه خونه رو آتیش میزنم... بمیرم برات مادر... زهرای مرضیه اومد پشت در... فرمود حیا نمیکنی نانجیب... میخواهی بدون اجازه وارد بشی... یک نفر صدا زد... ای نانجیب... مگه نمیدونی... این خونه... خونه پیغمبره... این ها هم...بچه های پیغمبرند... اِنَّ فیها فاطِمَه زهرای مرضیه داخل این خونه است... نانجیب مگه نمیشنوی... صدای دختر پیغمبره... هر چی گفتند داخل این خونه بچه های پیغمبره... اما اون بی حیا اعتنا نکرد... صدا زد... وَاللَّهِ لأَحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ بخدا قسم خونه رو به آتیش میکشم (منبع: تاریخ الطبری، ج 2، ص 233) اگرچه دختر پیغمبر باشه... خونه رو با اهلش به آتیش میکشم... خدایا همه جا رسمه... هر کی بابا از دست میده... مردم براش دسته گل می برند... اما مدینه بجای دسته گل... نانجیب اشاره کرد... هیزم ها رو بیارید... خونه رو آتیش بزنید... ای وای... ای وای... مردم مدینه دارند نگاه میکنند... یدفعه ببینند... شعله های آتش بلند شد... 🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت 🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... مادرتون زهرا پشت در ایستاده... نميذاره این نامردها وارد بشن... امانانجیب حیا نکرد... آنچنان با لگد به این در زد... صدای ناله مادر بلند شد... یا ابتاه... یا رسول الله... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ بابا یا رسول الله ببین... با دخترت چه کردند... پهلوم رو شکستند... 🔸فریادهای مادر پهلو شکسته ات 🔸تا شد فشار در دو برابر، شروع شد سادات منو ببخشید... همينجا بود صدای ناله مادرتون بلند شد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل (بحارالانوار، ج 8، ص 230)ِ فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند... 🔸کاش وقت در شکستن پای دشمن می شکست 🔸تا که میخ در نشان پهلوی زهرا نبود 🔸کاش یک تن بود در آنجا و می گفت این سخن 🔸کشتن شش ماهه پاداش ذی القربی نبود یا صاحب الزمان... اگر اینجا محسن شش ماهه رو.. بین در دیوار کشتند... کربلا هم یک شش ماهه ای رو... روی دستهای باباش پرپر کردند... آماده ای بگم یا نه... ابی عبدالله نگاه کرد... دید علی اصغرش... داره روی دستهاش جان میده... «فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن» گوش تا گوش علی رو دریدند... 🔸الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را 🔸لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را 🔸درست آندم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی 🔸تبسم کرد و زهرا مادرم بوسید رویش را علی اصغرم... یه بار ديگه چشمات رو باز کن پسرم.. من آوردمت اینجا.. سیرابت کنم... حالا جواب مادرت رو چی بگم... پاشو ببین مادرت منتظره... چطوری جنازه ات رو برگردونم علی اصغرم... هر کجا نشستی ناله بزن... ای غریب حسین... 🔸حس کرد ناز بوسه ی تیر سه شعبه را 🔸بیدار شد ز خواب و دوباره به خواب رفت الا لعنه الله علی القوم الظالمین 👇
. روضه متنی بگزارید روضه امشب رو اینطوری بخونم... 🔸ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ رحمت خدا به این ناله ها... امشب برا مادر بلند بلند گریه کنید... اگه الان مدینه بودی نمیتونستی بلند گریه کنی... خدا ميدونه مصیبت مادر... خیلی سنگین تر از مصیبت کرببلاست... میدونی چرا... آخه کربلا ابی عبدلله مرد جنگی بود... دور تا دورش رو اصحابش گرفته بودند... خودشم هم شمشیر به دست رفت وسط میدان... اما کوچه های مدینه... وقتی اون نامرد جلوی مادرمون رو گرفت... سادات منو ببخشید... مادرتون توی کوچه ها تنها بود... بی هوا مادرتون رو زدند... آماده ای بگم ... 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ شیخ مفید در کتاب اختصاصش نوشته... (منبع: شیخ مفید، الاختصاص، ص 185) وقتی زهرای مرضيه قباله فدک رو گرفت و بر میگشت... بین راه دومی نامرد اومد جلو... صدا زد... يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعک دختر پیغمبر چی به دست داری... تا فهمید قباله رو پس گرفته... صدا زد بده به من قباله رو... اما مادرمون امتناع کرد... خدا میدونه این مصیبت خیلی سنگینه... باید حقش رو ادا کنی... ای کاش مادرمون قباله رو میداد... یاصاحب الزمان... فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ نانجیب با پای نحسش به پهلوی مادر زد... فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ مادرها بهتر میدونند... وقتی برای یک زن بارداری اتفاقی بیفته... اول سوالی که برای بقیه زنها پیش میاد... میگن خدا بخیر کنه... بچه آسیب ندیده باشه... نامرد آنچنان با لگد زد که... فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ محسنش سقط شد... اوج مصیبت مادر اینجاست... طاقت داری بگم یا نه... دست های نحسش رفت بالا... خدایا... این نامرد میخواد چکار کنه... یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... ثُمَّ لَطَمَهَا آنچنان سیلی به مادر زد... مادر نقش زمین شد... (زمزمه آذری زبانها): یارالی ننم زهرا...جوان ننم زهرا... 🔸رویِ او ریخت بهم، پهلویِ او ریخت بهم 🔸دهنش غرق ِ به خون گشت و صدا ریخت بهم خدایا... قصه سیلی تمومی نداره... اگه مدینه مادر رو سیلی زدند... کربلا هم دختر ابی عبدالله رو سیلی زدند... صدا زد بابا... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است دختر بچه داری یا نه... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است 🔸یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه ام یک ضربه زد دو گونه من را کبود کرد... از کربلا تا کوفه و شام... سر ابی عبدالله... روی نیزه ها... هر کجا دختر ابی عبدالله بهونه بابا میگرفت... نانجیب با تازیانه... با کعب نی... ناله بزن یا حسین... 🔸سیلی کسی به صورت دختر نمیزند 🔸گمگشته را که خصم مکرر نمیزند 🔸از پا فتاده را به تهاجم نمی زنند 🔸لکنت گرفته را به تبسم نمی زنند .
. بی سر و خونین در شهر غریب افتاده بود حتم دارم،در آغوش حسین جان داده بود گشت،بعد از چله ای از عمر خود تا که رسید هیچکس همتای عشقش را چنین محشر ندید عاشقانه در رکاب رهبر و پیر خمین از جنوب کشورش تا شام،بعدش هم حسین از پلِ فتنه گذر کرد و نلغزید پای او مطمئنا پیش اربابست حالا جای او حدودا ساعت یک بود،خبر آمد عراق چند عاشق پر کشیدند و بریدند از فراق ابو مهدی و یارانش،به همراه عزیزانی تنم لرزید تا گفتند آری ....سلیمانی جهان در پیش رویم تیره شد،اخبار...اخبار زدند سردار را ... شبیهِ مسلکِ کفتار هنوز هم از غمش چشم جهان خون است آه نام حاج قاسم شروع نهضت است .. ولله ملت عشقیم ما، ملت آقا حسین رمز احقاق ظهور مهدی است یا حسین پیروش باشید مردم این وصیت بین ما رهبرم سید علی تنهاست در بین شما .
. چشم وا کردم و دیدم که شدم سینه زنت همه ی عالم و آدم به فدای حسنت می چکد نام دل آرای علی از سخنت سپر حیدر کرار شده جان و تنت زیر پاهای تو صد چشمه ی کوثر جاری ست جای خون در رگ تو عشق به حیدر جاری ست شهر روشن شده از نور تو ، بانوی علی ای نفس های حسن ، ای همه نیروی علی ما ثناگوی تو ایم و تو ثناگوی علی نفس حیدری ات قوت بازوی علی سایه ی چادر تو بر سر هر سینه زن است نام تو وقت سحر ذکر قنوت حسن است وصف تو کار بشر نیست...فقط کار خداست همه ی خلق به عشق تو بمیرند، رواست پادشاه است کسی که در این خانه گداست خاک پاهای غلامان شما نیز شفاست ذکر پرواز مَلَک های مُقَرب زهراست همه ی دلخوشی حیدر و زینب زهراست احسان نرگسی رضاپور .
. رسیده از راه ، شبای عشق و جنون رسیده از راه ، ماه شور و ماه خون رسیده از راه ، مادری قامت کمون رسیده از راه به لطف زهرا ، رسیدم به خیمه گات به لطف زهرا ، اومدم بزم عزات به لطف زهرا ، جونم و میدم به پات به لطف زهرا... هلال ماه عاشقی دمید دوباره دل به آرزوش رسید فاطمه دست ما رو هم گرفت... میون روضه های تو کشید السلام علی یا سیدالشهدا اباعبدالله ، سایه ی روی سرم اباعبدالله ، ای امید آخرم اباعبدالله ، ای خداوند کَرَم محرم اومد ، بی قراره مادرت محرم اومد ، اومدم به محضرت محرم اومد ، پریشونه خواهرت محرم اومد... تو دعوتم کردی که اومدم خیلی بدم نکردی باز ردم خودت می دونی که همیشه من... سنگ تو رو به سینه ام زدم السلام علی یا سیدالشهدا خدا می دونه ، شور شیرین منی خدا می دونه ، یار دیرین منی خدا می دونه ، دین و آئین منی خدا می دونه... می میرم بی تو ، تویی عشق ازلی می میرم بی تو ، به خداوند جلی می میرم بی تو ، یا حسین بن علی می میرم بی تو... باز اومدم از صدقهْ سرت تا که بشم غلام و نوکرت من اومدم تا که یه بار دیگه... بیعت کنم با تو و خواهرت السلام علی یا سیدالشهدا 👇
رسیده از راه شبای عشق و جنون - @Maddahionlin.mp3
10.73M
🍃به لطف زهرا رسیدم به خیمه گاه 🍃به لطف زهرا اومدم بزم عزات 🎤 🌷
. 📋 توی روضت میاد اشکام حاج ابوذر بیوکافی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ توی روضه‌ت میاد اشکام یه تصویره جلو چشمام یه تصویر از دوتا گنبد زیر بارون ، منم اونجام سلام آقام ، سلام آقام دارم حس میکنم الان تو بارونم سلام آقام ، سلام آقام دارم حس میکنم الان تو ایوونم حالا که از حرم دورم گناهامو با اشک روضه میشورم "حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم" میدونم که گنهکارم ولی آقا دوسِت دارم سرم نذر سرت آقا فدای اکبرت آقا حسین جانم ، حسین جانم میخوام که منت تو رو سرم باشه حسین جانم ، حسین جانم میخوام که روحم هرشب تو حرم باشه حسین جانم ، حسین جانم یه نذری کردم این دل مست تو باشه حسین جانم ، حسین جانم یعنی میشه تو دستم دست تو باشه دلم قرصه کنار تو بهشت اونجاست که باشم در جوار تو "حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم" *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
video.mp4
11.29M
🍃توی روضه ات میاد اشکام 🍃یه تصویره جلو چشمام 🎤 #ابوذر_بیوکافی ⏯ #شور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ⚫️ زیارتنامه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها 🔳 بسم الله الرحمن الرحیم ▪️یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَی (أَتَانَا) بِهِ وَصِیُّهُ‏ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَیَتِکِ‏ ▪️اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَهَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّهُ النَّقِیَّهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَهُ الْعَلِیمَهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَهُ الْمَغْصُوبَهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَهُ الْمَقْهُورَهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکِ وَ عَلَی رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ‏ ▪️أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکِ وَأَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّرَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏ وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏ وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَی رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏ وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏ وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏ لِأَنَّکِ بَضْعَهٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ کَمَا قَالَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏ ▪️أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَی مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ‏ مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ‏ مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ کَفَی بِاللَّهِ شَهِیداً وَ حَسِیباً وَ جَازِیاً وَ مُثِیباً .
‍ . بسم الله النور ------------------------------ _ ✍ ------------------------------ اي عالم فداي تو مادر گريونم براي تو مادر اخر ميكشه منو داغ سنگين عزاي تو مادر تو از اول عمرم واسم مادرى كردى مديون توام خانم ذره پرورى كردى يا مولاتنا توجهنا ------------------------------ من از بچگي به يادم هست بد جوری به غيرتم بر خورد تا گفتن كه دست يك نامرد تو كوچه به روى مادر خورد ميگفتم شبا تو خواب من با سينه اي پر درد اخر انتقامت رو ميگيرم از اون نامرد يا مولاتنا توجهنا ------------------------------ داغ غربت تو ميندازه توى قلب من چه اتيشي دنيا اينجورى نميمونه اخر صاحب حرم ميشي ايشالا بشه روزى دلهامون بشه وآله واسه انتقام تو برگرده اباصالح يا مولاتنا توجهنا ----------------------------- https://eitaa.com/emame3vom/35592 نثار شهدا صلوات .👇
‍ . هدیه به حضرت زهرا صلوات ✍ جوونه من کجا داری میری یاره قد کمونه من ببین التماس و از دو چشمه خونه من جوونه من بمون زهرا بری میشه ویرونه این اشیون زهرا بی تو من ندارم دیگه هم زبون زهرا بمون زهرا بمون زهرا نزار فاصله بیا فته بینمون زهرا تو جوونی تو شدی چه قد کمون زهرا بمون زهرا نداری نا کاره خونه می کنی به زحمت ای زهرا معلومه همین روزا می افتی تو از پا ببین بانو نمونده برای پهلوونه تو نیرو نمونده دیگه توونی توی این زانو ببین بانو. کبوده روت ورم کرده بد جوری عزیزه من بازوت نداری تو خواب دیگه از درده این پهلووت کبوده روت شکسته پر دوباره بگو بخند تو زهرا با حیدر نپوشون کبودیه چشاتو با معجر چه بد می زد تورو وحشیونه پشت در نامرد می زد تو افتادی رو زمین و داشت لگد می زد چه بد می زد نزن نامرد نزن اخه داره می بینه حسن نامرد دستت و بلند نکن به روی زن نامرد @emame3vom 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. چه مي‌توانم بيان نمايم به وصف زهرا‌ ز طبع گويا ستوده او را به قول شيوا، كه گفته طاها‌ بر‌او«فداها» تويي فروغ چراغ خلقت صفاي ايمان زلال عصمت تو آن همائي به اوج عزّت كه پر كشيدي به بيكران‌ها شراب عرفان ازل تراويد ، شدي تو سرمست جام توحيد ز نشئة آن بسان خورشيد كني فروزان تمام دنيا به اصل ايمان شدي تو نائل زخويش فاني به حق واصل تو هستي آري به صد دلايل فروغ عصمت بهاي تقوا تو شاهكاري ز صنع سرمد تو يادگاري ز نور احمد‌ به هر دياري تويي مسدّد زلطف حيّ خداي دانا به آفرينش يگانه گوهر صفات حق را نشان و مظهر چو هست نورت زنور داور به جمله عالم تويي چو بيضا بود مقامت بلند و شاهق نيازمندت همه خلايق از آن بفرمود امام صادق‌ كه امّ ما بِه زجملة ما حديث و قولت نداي قرآن ولايت تو ولاي قرآن رضايت تو رضاي قرآن توئي به‌قرآن مفاد و معنا بود طريقت طريق عرفان ولايت تو كليد رضوان بود نصيبش عذاب و نيران هر آن كه باشد تو را ز اعدا نمودي از دل چو خطبه ايراد بناي طغيان برفت بر باد بلي جهان را زظلم و بيداد نمودي آگاه زنطق گويا زني كه اهل صواب باشد هميشه بر رخ نقاب باشد پيام زهرا حجاب باشد چه پيش بينا چه پيش اعمي اگر بپرسي زجور امّت چه گشته (فاني) گل رسالت؟ بود شهيد ره ولايت به حق حيدر به جان طاها ........................................................ زنی از خاک، ‌از خورشید، از دریا،‌ قدیمی‌تر زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمی‌تر زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمی‌تر که قبل از قصۀ ‌»قالوا بلی» این زن بلی گفته‌ست نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ست ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه به سوی جانمازش می‌رود سلانه سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا! مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم مدام او وصله می‌زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر که جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده‌ست کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ست غمی در جان زهرا می‌شود تکرار در تکرار صدای گریه می‌آید به گوشش از در و دیوار تمام آسمان‌ها می‌شود روی سرش آوار که دارد در وجودش روضه می‌خواند کسی انگار برایش روضه می‌خواند صدایی در دل باران که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان خدا را ناگهان در جلوه‌ای دیگر نشان دادند که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند صدای گریه آمد، مادرم می‌سوخت در باران برای کودک خود پیرُهن می‌دوخت در باران وصیت کرد مادر، آسمان بی‌وقفه می‌بارید حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید! تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید جهان تشنه‌ست، بالای سر او آب بگذارید زمان رفتنش فرمود: می‌بخشید مادر را کفن‌هایم یکی کم بود، می‌بخشید مادر را بمیرم بسته می‌شد آن نگاه آهسته آهسته به چشم ما جهان می‌شد سیاه آهسته آهسته صدای روضه می‌افتد به راه آهسته آهسته زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته بُنَّیَ تشنه‌ای مادر برایت آب آورده... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. میگن تموم مردم دنیا مادر ستون سقف هر خونه س مردی که بی همدم بشه گریه ش خاموش و بی فریاد و مردونه س میگن که مادر دلخوشیش اینه دستش به موی دخترش باشه وقتی که غم تو زندگیش افتاد پشت و پناه همسرش باشه هر مادری هم آرزو داره دوماد کنه یه روز پسرهاشو باید سر و سامون بده مادر باید بسازه کل دنیاشو یه مادری هم من سراغ دارم خیلی جوونه ، آرزو داره حالا برا مُردن دو سه ماهه روزای دلتنگی شو میشماره دلتنگ باباشه دلش میخواد زودتر بره از بین این دنیا هی زیر لب میگه تموم میشه دیگه میمیرم امروز و فردا چند وقتیه یه گوشه از خونه میشینه و چشماش میباره اشکای آقای غریبش رو میبینه و چشماش میباره امروز با زحمت بلند شد تا قلب علی آروم تر باشه جارو زد و خونه تکونی کرد با خس خسی که تو نفس هاشه بوی غذا پیچیده تو خونه انگار بوی نون مادر بود امروز حال همسر مولا از این سه ماهه خیلی بهتر بود امروز خیلی روز خوبی بود در زد علی ، اومد درو وا کرد چشم علی تا که به زهرا خورد خندید و رو به آسمونا کرد آروم زیر لب همش میگفت الحمدلله همسرم خوبه اینکه میمونه باز کنار ما خیلی برای دخترم خوبه حال و هوای خونه آروم بود زینب دیگه چشماش نمیبارید اما بازم یه گوشه از خونه مولای عالم صحنه ای رو دید دید فاطمه جمع کرده گلهاشو داره دعا میخونه با گریه آروم دستاشو بلند میکرد میگفت قلبم خونه ، با گریه رو به علی میگفت زیر لب قربون تنهاییت بشم آقا تنها میمونی خوب میدونم اما دیگه باید برم آقا باشه قرار بعدیمون باهم تنگ غروب روز عاشورا راس حسین بالای نی میره زینب میمونه باز تک و تنها https://eitaa.com/emame3vom/35602 .