Rasoli-ShabShahadatHazratZeynab95-roze.mp3
7.08M
#بشنوید روضه سوزناک
ویژه مداحی های حضرت زينب(س) ؛
#شهادت_حضرت_زینب
با نوای:
#حاج_مهدی_رسولی
( دوباره بغل کردم این پیرهنو ) 🏴
دعایاُمِّداوود۩سماواتی.mp3
12.4M
دعای ام داود
🎤 با نوای حاج مهدی سماواتی
#اعمال_ام_داوود
.
#زیارتنامه
#حضرت_زینب کبری(س)
🥀#اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،
🥀اَلسَّلامُ عَلَیْک ِعَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ،وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ،وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ، وَ سَقانابِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِن یَدِعَلِیِّ ابْن اَبیطالِب صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ،اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنافیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ،وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُم ْمُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،
🥀وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ، اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ،وَالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِکُمْ، وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاًبِهِ غَیْرَ مُنْکِروَلا مُسْتَکْبِروَعَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ،وَبِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی،اَللّهُمَّ وَرِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَة َیا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ،
🥀اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ،فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ،اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ،فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ،وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ،اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَناوَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ،وَبِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ،وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعینَ،وَسَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
#اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
بحق #حضرت زینب(س)
.
.
🔊 #زمینه سوزناک بیبی زینب کبری(س)
⭕ یکسال و نیمِ...
🎙️ حاج #امیر_کرمانشاهی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
یکسال و نیمِ بیتو/هر لحظه گریه کردم
هرجا خرابه دیدم/یادِ رقیه کردم...
هرجا که میدیدم، یک گل شده پرپر
آهسته میگفتم، ای وای علی اکبر
هرجا که ديدم آب، با چشم گریانم
آهسته میگفتم، عطشان حسین جانم
حسین من، حسین من
روضههای تو شد، شهادتین من
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
از بعد تو نرفته/آب خوش از گلویم
من میرسم برادر/امشب به آرزویم
دیگر چه گویم من، از دست شامیها
رفتم غریبانه، بزم حرامیها
دشمن به ناموست، زخم زبان میزد
بر روی لبهای، تو خیزران میزد
بر تن من، کبودیها
بازار شام و کوچهٔ يهودیها
حسین من، حسین من
روضههای تو شد شهادتین من
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
مُردم ز دوریِ تو/مُردم ز بیقراری
یه کهنه پیروهن از/تو مانده یادگاری
در زیر مرکبها، شد جسم تو پامال
افتاده بودی تو، در گوشهٔ گودال
با چکمه بر پهلوت، دشمن چنان میزد...
خنجر بینِ، ما حائل بود
موی سرت میان دست قاتل بود
#شهادت_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
#کرمانشاهی
https://eitaa.com/emame3vom/38749
👇
4_5895646816321411865.mp3
7.83M
🔷 یکسال و نیم بیتو، هر لحظه...
🎙️ مداح:حاج #امیر_کرمانشاهی
#حضرت_زینب
https://eitaa.com/emame3vom/38750
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مصائب
#حضرت_زینب_س_وفات
شاعر: #امیر_فرخنده
▶️
همه جا غم نصیب زینب شد
درد و ماتم نصیب زینب شد
تا رود پرچم حسین به عرش
قامتی خم نصیب زینب شد
گویی از جنگ تن به تن برگشت
با همان پاره پیرهن برگشت
شیرزن بود رفت کرب و بلا
ولی انگار پیرزن برگشت
ماه از اوج آسمان افتاد
وسط راه نیمه جان افتاد
سایه اش را کسی ندید ولی
بر سرش سایه سنان افتاد
برده انگار نی , نوایش را
غصه خم کرده شانه هایش را
آن که در کوچه ها ابلفضلش
پاک میکرد رد پایش را
حال با زجر هم قدم شده است
سهم زینب دوباره غم شده است
وسط راه یک نفر انگار
از اسیران دوباره کم شده است
گریه میکرد و بی صدا میرفت
هی به گودال و خیمه ها میرفت
وسط ازدحام یک لشکر
چادرش زیر دست و پا میرفت
دل خود را برید از تن شاه
چقَدَر خون چکید از تن شاه
با همان دستهای غرق به خون
نیزه بیرون کشید از تن شاه
دشمن اورا چه بی هوا میزد
به تنِ خاک خورده پا میزد
خواهرش دید آبروی فلک
ته گودال دست و پا میزد
.
.
#نوحه_حضرت_زینب(س)
#سبک_همه_جا_کربلاست
من به تاب وتبم جان شده برلبم
عقیله العرب غمزده زینبم
زینبم زینبم۴بار
سینه پرغم شده قامتم خم شده
ازغمت یاحسین عمرمن کم شده
زینبم
دل زجان وجهان بی توببریده ام
مرگ خودرابچشم بارها دیده ام
زینبم
بعدتوروزمن تیره تراز شب است
قتله گاهت حسین دردل زینب است
زینبم
آب ازداغ تو جبل الصبرشد
جان من باتنت راهی قبرشد
زینبم
یادگاری تو یاردیرینه ام
جامه خونین توست مونس سینه ام
زینبم
دل عزادارتو دیده خونبارتو
جان دهم تا رسم من بدیدارتو
زینبم...
(عبدالحسین محبی)
#شهادت_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
.
.
#نوحه
#حضرت_زینب
#سبک_منم_باید_برم
#آره_برم_سرم_بره
تو همون کودکی بودی شبیههِ مادرت
هر چی غم و بلا همه بوده مقدّرت
هنوزمه هنوز تو زینبِ بلا کِشی
چرا حرومی دس بر نمیداره از سرَت
حسین حسین حسین، حسین عزیزِ زینبه
خدا گواهه دل به عشقِ هر دو می تپه
دوباره تازه شد نوایِ سینه سوزِ تو
نرفته یادمون چی اومده به روزِ تو
لَبونِ خشکِتو به لبِ آفَتاب زدی
با اشکِ دیده بر رگِ بریده آب زدی
حسین حسین حسین حسین عزیزِ زینبه
خدا گواهه دل به عشقِ هر دو می تپه
محبتت بی بی امیدِ قلبِ هر کسه
که یه نگاهِ تو جونِ خودت ما رو بسه
این آرِزومونه یه عمری نوکرت باشیم
بجایِ عبّاس و علیِ اکبرت باشیم
حسین حسین حسین، سیّد و رهبرِ توئه
حمایت از ولی کلامِ آخرِ توئه
بزار مسیرِ ما مسیرِ کربلا باشه
بزار جونِ ما هم برای تو فدا بشه
خدا کنه ما هم مدافعِ حرم بشیم
باشه که اسمِ ما تو لیستِ شهدا باشه
حسین حسین حسین حسین عزیزِ زینبه
خدا گواهه دل به عشقِ هر دو می تپه
چی میشه خوب و بد همه رو در هم بخری
کاشکی لطفی کنی بی بی ما رو هم ببری
هر جا باشیم همه خرابِ کویِ تو باشیم
با جون فداییِ یه تارِ موی تو باشیم
حسین حسین حسین حسین عزیزِ زینبه
خدا گواهه دل به عشقِ هر دو می تپه
یه عمریه دلم اسیرِ در بندِ توئه
به نذرِ مادرم رو سرم سر بندِ توئه
دلِ شکسته مو دمشقو کربلا ببر
دمشق و کربلا رشته ی پیوندِ توئه
حسین حسین حسین حسین عزیزِ زینبه
خدا گواهه دل به عشقِ هر دو می تپه
#هستی_محرابی
#شهادت_حضرت_زینب
.
.
#فتح_قلعه_خیبر
#حسن_بهاری
باشد سخن زیبا اگر نام علی آید به لب
جانم ز عشق مرتضی باشد بسی در تاب و تب
به به علی یعنی علی دیگر نمی گویم سخن
با نام پاک آن ولی دل را رهانم از محن
گر نام او از صفحۀ تاریخ کم گردد یقین
چیزی نمی ماند ز اسلام و برای مسلمین
غار حرا در شهر نور در شهر با روح بتول
هر لحظه شد یار نبی او بوده بازوی رسول
در جنگ بدر و در احد در خندق و خیبر که بُد
فتاح خیل قلعه ها برگو که در خیبر که شد
بینم قلاعی سخت تو در تو و محکم بی قرین
دربی درون قلعۀ هفتم بسی باشد وزین
مرحب ستاده در کنار قلعۀ هفتم ولی
در بستر بیماری افتاده است مولایم علی
بنگر رسول الله را با لشکر اسلامیان
یک سو زده اردو و خیل مسلمین اندر میان
احمد که دارد در دلش روح و ولای حیدری
خواهد که او رسوا کند هم اولی هم دومی
با اولی گفتا برو گر چه تو اهلش نیستی
این قلعه ها را فتح کن گر چه تو مردش نیستی
آن بزدل ترسو نرفته از قفا برگشت و گفت
این کار کار حیدر است مائیم مرد خواب و خفت
پیغمبر والا مقام آن عاشق شاه عظام
خواهد که او ظاهر کند فرق خلایق با امام
پس امر بنمود آن ولی بر ثانی بزدل همی
بهر رضای خالق داور نما کاری همی
او هم بسان اولی برگشت و رسوا شد یقین
بر آیدی این کار از دست امیرالمؤمنین
پایان روز دوم و مشکل بسی افتاده بود
مشکل گشای احمدی در بستری افتاده بود
گفتا پیمبر می دهم چون صبح فردا آیدی
پرچم به دست دست خود با فتح اعدا آیدی
دست خدا شد دست او عالم به بند و بست او
مرحب کش و خیبر گشا این کار باشد پشت او
تیغ دو دم او را به کف خیل ملک او را به صف
مرحب نه بل صدها هزاران مرحب او را همچو کف
بعد از شفای احمدی چشمان حیدر باز شد
تا دید درب قلعه را چشمش به سوز و ساز شد
کل ملائک را خدا آماده باش سر داده است
زیرا علی پا در رکاب از بهر جنگ آماده است
کون و مکان از قهر او اندر تلاطم می شود
خورشید در گرد و غبار جنگ او گم می شود
ای سینه از عشق علی پر باده شو پر باده شو
جبریل را گفتا خدا آماده شو آماده شو
دستش به تیغ تیز شد عالم به چشمش ریز شد
چون شیر بر روی فرس با حالتی چون خیز شد
ای تیغ در دستِ که ای؟ ای تیغ سرمستِ که ای؟
ای تیغ پا بستِ که ای؟ اندر پی خستِ که ای؟
ای تیغ رقصانی چرا؟ برگو تو حیرانی چرا؟
در دست مولایم علی برگو چو مستانی چرا؟
ای تیغ هر دم می کُشی ای تیغ در دم می کُشی
از بهر وصل دست او نازی دمادم می کُشی
این شهرت دیرینه را از آن ولی بگرفته ای
اوج سعادت را نگر دست علی بگرفته ای
حیدر چو بر دلدل نشست بنمود عزم آن حصار
آمد به سوی قلعه و مرحب بدیدی چون سوار
شمشیر تیز حیدری رفتی چو در بالای سر
پیچیده در کون و مکان فریاد و بانگ الحذر
خیل ملک بر جبرئیل حق پناه آورده اند
از آتش تیغ علی از سینه آه آورده اند
اندر دل مرحب هزاران ولوله افتاده بود
از نعره مولا به خیبر زلزله افتاده بود
چون صاعقه آمد فرود بر فرق آن مرد حسود
تیغ امیرالمؤمنین آتش زد آن فرق عنود
تنها نه سر را با کُلَه بل پاره سنگ خاره کرد
بین دو کتف و هم کمر پشت فرس را پاره کرد
زد خالق کون و مکان فریاد با صوت جلی
برگیر ای جبریل حق دست ید الله علی
ترسم ز تیغ مرتضی کون و مکان پاشد ز هم
خورشید ره گم میکند ماه از شرار او به غم
مرحب بکشت و دست او بر درب قلعه حلقه زد
با نعرۀ زهرا مدد در را کنار از قلعه زد
تنها نه قلعه گوش کن کل سما در لرزه شد
الله اکبر ای عجب عرش خدا در لرزه شد
یا للعجب این حیدر است یا که خداوند جهان
یا للعجب این حیدر است یا ناظم کون ومکان
یا للعجب این حیدر است یا صاحب عرش و لوا
یا للعجب این حیدر است یا نسخۀ فرد خدا
این آبروی حیدر است دست خدای سرمد است
دریای فضل مرتضی بی ساحل و هم بی حد است
حیدر پناه احمد است دین و ولای احمد است
کل سپاه احمد است روح و صفای احمد است
حیدر جلی حیدر خفی حیدر صفی حیدر ولی
حیدر وفی حیدر قوی حیدر رضی حیدر علی
حیدر قمر حیدر ثمر حیدر ظفر حیدر گهر
حیدر امین کردگار او صاحب تیغ دو سر
فردی است فردی بی نظیر مردی است مردی بی قرین
او بهترین عبد خدا در آسمان و در زمین
مهر محّمد در دلش عشق محّمد در سرش
شد گر پیمبر شهر علم مولا علی باشد درش
این فاش می گویم اگر حیدر نبود اندر زمین
نامی نمی ماند از خدا اسمی ز ختم المرسلین
خورده گره بر کار ما گوییم از مهر و وفا
لبخندی از لبهای او باشد به درد ما دوا
یا مرتضی اعجاز کن با آن ید خیبر گشا
درب دلم را باز کن بر رحمت و لطف خدا
یا مرتضی بر شیعیان بنما دمی آقا نظر
ما صاحبی داریم لیک هستیم از او بی خبر
حق بتول جان رسول حکم فرج امضا نما
بر ما غلامی درش را از کرم اعطا نما
#امیرالمؤمنین
#قلعه_خیبر
.