. چند راهکار عملیاتی برای شور انتخاباتی الف) سرود خیابانی: وقتی در یک مکان پر رفت و آمد، تعدادی نوجوان به صورت «غافلگیرانه» شروع به خواندن یک سرود امیدبخش و وطن دوستانه بکنند، نشاط ویژه ای در شهر پمپاژ میشود. فکر کنید هرشب یک نقطه از شهر تبدیل شود به یک میتینگ شاد با چاشنی امید و وطن دوستی. سرود های آماده، نیازی به تمرین ندارند! کافیست میکروفون تشریفاتی فراهم کنید و سرود را اجرا کنید. (تازه از ماسک هم میتوان برای پوشش لب زدن ها استفاده کرد . حواس تان باشد که متن سرود ها، خیلی مستقیم و انتخاباتی نباشد که توی ذوق مخاطب خاکستری بخورد! 👇 https://eitaa.com/emame3vom/43829 🔸 ب) هر ماشین، یک بیلبورد تبلیغاتی شهری: ازطریق دوست و آشنا و فامیل و... ماشین های انقلابی شهر را به صورت هرمی شناسایی کنید و از هر طریقی مثل شابلون زنی یا پوستر یا برچسب جمله و...شیشه عقب ماشین را تبدیل کنید به یک تریبون. ♨️خیلی مهم است که مردم حس کنند که «مردم شهرشان» شور انتخاباتی دارند! شابلون و امثال آن، بهترین راه برای مردمی کردن شور انتخاباتی است. #انتخابات #مشارکت_حداکثری .

. امام صادق علیه السلام فرمودند: جدِّ ما حسین علیه السلام هنگامى که به گریه کنندگان خود نگاه مى‏ کند٬ براى آنان استغفار مى‏ کند و از جدّ و پدر و مادر و برادر خویش مى‏ خواهد که آنها هم براى گریه کنندگان و اقامه کنندگان عزاى او استغفار کنند.      منبع: الکسیر العبادات فی اسرار الشهادات #حسین_آقام_همه_میرن_تو_می_مونی_برام .

. #زمینه #امام_صادق برای غربت مدینه اشک چشام داره میباره میسوزم ازاین غم وغُصه بقیع چرا حرم نداره سوتو کو ،ره همه جا نداره ، شمع و چراغ میکُشه ، سینه زن و آخرش ، این غم و داغ آرزومونه تو بقیع یه روز با جمع نوکرا سینه بزنیم و دم بگیریم ذکریامجتبی با مددِ آقامون بسازیم چارتاگنبدطلا امون،،،،ازاین غریبی مدینه و مصیبت و درد مدینه و یه عالمه غم مدینه و بوی غریبی مدینه و غصه و ماتم باز دوبا ، ره میرسه یه صدا ، یی آشنا روضه ای ، به پاشده انگاری ، تو کوچه ها در خونه ای رو آتیش زدن یک عده بی حیا بوی دود و آتیش داره میاد از خونه ی آقا بی اجازه تو خونه رفتن و بَلوا شده به پا امون،،،،ازاین غریبی میون محرابِ عبادت حرمت آقا رو شکستن یه پیرمردو توی خونه ش غریبونه دستاشو بستن جلو چِش ،مِ بچه هاش خندیدن ، به گریه هاش بی عما ، مه بی عبا شد روون ، اشک چشاش گریه میکنه واسه مادرو مسمارومیخ در روضه طناب و کبودیه یاس شکسته پر کوچه و غلاف و جای ردِ پایِ چهل نفر امون،،،،ازاین غریبی نفس نداره و پیاده می بَرنش به پشت مرکب توخاطِرش میشه تجسّم مصیبت های عمه زینب زیرلب ، میخونه از ماجرا ، یِ کوچه ها طعنه و ، جسارتا مجلسِ ، نامحرما گریه میکنه واسه اون سر بالای نیزه ها شلوغیه بازار و خنده ی قوم یهودی ها دختر سه ساله ای که جاموند کنج خرابه ها امون ،،،،ازاین غریبی #عباس_قلعه #شهادت_امام_صادق https://eitaa.com/emame3vom/43914 👇

‍ . #واحد #زمینه #شور #امام_صادق (ع) باز دوباره دری میسوزه کوچه ای پُر شده از نامرد پیره مردی غریب افتاده نانجیبی دِلش رو خون کرد بی یار و یاوره غریب و مضطره وارث درد و غصه های حیدره آتیش زدن به در امون زِ درده سر شدن یه عده ای به خونَش حمله ور ----------------- مدینه غرق سوز و آهه آسمونش به رنگ تاره شعله ها گُر گرفته انگار داره بازم بَلا می باره آقامونو دارَن از خونه می بَرن دستاشو بستن و توو کوچه می کِشن با ظلم بی حساب میدن بهش عذاب با تازیوونه پیره مرد و می زَنَن -------------- بی عبا و عمامه ای وای اُفتاده یاد جَدش حیدر بی قراره میون کوچه واسه ی روضه های مادر اون مادری که سوخت بال و پری که سوخت به زیر دست و پاها پیکری که سوخت اون پسری که سوخت میخ دری که سوخت میون هُرم شعله چادری که سوخت ------------------- دیگه جونش رسیده روو لب پا برهنه به پشت مرکب نانجیبا میدن آزارِش زنده شد داغ عمه زینب نداره التیام مصیبتای شام اونا که اومدن برای ازدهام اونا که رقصیدن گوشواره دُزدیدن بُردن مخدرات و مجلس حرام ---------------------- #شهادت_امام_صادق #عباس_قلعه https://eitaa.com/emame3vom/43916 👇

. #امیرالمؤمنین تا زیارتنامه شد آغاز، غم پایان گرفت دردِ دوری،باسلامی نسخه‌ی درمان گرفت من گِلی بودم بدون روح،در خاک نجف تا نسیمی ازحرم آمدوجودم جان گرفت ابرها از آسمانِ شهر تو رد می‌شدند خورد،برقِ گنبدت برچشمشان،باران گرفت هیبتِ ایوان طلایت آنقدَر محوم نمود تا زبانم بند آمد ذکرِ «یا ایوان» گرفت یک عروسِ حیدری دیدم که از صحن نجف خاک را برداشت و با آن حنابندان گرفت خواستم تا بهترین مدحِ تو را از بر شوم زائری درصحن،ختم سوره‌ی انسان گرفت تا خداوندِ قلم یک سطر،در شان تو گفت از امینی الغدیر،از شاعران دیوان گرفت جایگاه دشمنان توست،قعرِ چاهِ ویل تازه خیلی هم خدا برحالشان آسان گرفت مسجدی که «اَشْهَدُ اَنَّ عَلی» را قطع کرد باید اصلا گنبد و گلدسته را از آن گرفت داریوش وکوروش و این داستانها، بگذریم کشور ما اعتبار از حضرت سلمان گرفت #نـوكــر_نـوشــت: #جانـم_علـی♥️ بین حیدر با خدا حائل شده یک تار مو آن هم از مویِ پریشانِ علی افتاده است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا #به_یاد_شهید_مدافع_حرم_هادی_باغبانی #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم .

‍ . #زمزمه #امام_صادق چه خبرشده خونه ای آتیش گرفته باز توی شهرمدینه اومدن یه عده نامرد همگی با بغض و کینه دل پُره درده دوباره میون کوچه دری از جفا میسوزه خونه ی عزیز زهرا بین شعله ها میسوزه بی مُروّتا بی خبر از روی دیوار اومدن تو خونه ریختن بی عبا و بی عمامه آقارو از خونه بُردن طنابو نکش احترامشو نگه دار هی لگدنزن به پهلوش پیرمرده ریش سفیده با غلاف نزن به بازوش صدا میزنه کجایی مادر ببینی حرمت منو شکستن مثه جدّم غریبونه توکوچه دستاموبستن گریه میکنه وسط کوچه به یادِ زخم مسمار،زخم سینه هیزم و غلاف و قنفذ زخم بازوی مدینه اون مادری که باتن زخمی و تب دار برا شوهرش سپرشد انقده لگد زدن که بین کوچه بی پسرشد خدانیاره هیچ زنی میون آتیش چادر سرش بسوزه میون یه عده نامرد کل پیکرش بسوزه وای از کربلا بعد اون همه جسارت همه رو به غم نشوندن جلو چشم عمه زینب کل خیمه روسوزوندن میون آتیش دختری بااشک و ناله می دوید به روی خارا با پای زخمی تو صحرا هی میگفت کجایی بابا #عباس_قلعه #شهادت_امام_صادق https://eitaa.com/emame3vom/43920 👇