eitaa logo
امام حسین ع
17.1هزار دنبال‌کننده
386 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
بخری یا نخری ماکه خریدار توییم ای طبیب همگان ماهمه بیمار توییم بِبَری یا نبری خود دانی ما همه مشتری هر شب بازار توییم رد کنی یا نکنی جای دگر نیست مرا شاه عطشان، نظری کن که گرفتار توییم بوسه از خاک کف پای حسین میچسبد ما همان سینه زن و عبد خطاکار توییم بوی سیب حـرمـت دل ز مـلائک برده تو گل پرپری و ما همگی خار توییم : دست مانیست اگردست به دامان توییم فاطمه خواسته که بی سروسامان توییم بـه نگـاهـی، بـه دعـایـی دل مـا را دریاب کـه اسیر کـرم و شیـوه ی احسان توییم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام یا .
این شهر را هوای محرم گرفته است حال و هوای قلب مرا غم گرفته است قبل از دهه برای عـزای تو مادرم اسپند و چایی و رطب بم گرفته است باز این چه شورش است تو را مادرم حسین در وقت شیر دادن من دم گرفته است در بین نوکـران تو لات محـل ما شیون کنان برای تو پرچم گرفته است وقتی سماورم ز غمت جوش میزند یعنی که چای روضه ی ما دم گرفته است : هرچند بدم ولـی تـو راهـم دادی در سـایه ی هیئتت پناهـم دادی صد شکر که شبهـای آقا مـاننـد همیشه اشک و آهـم دادی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
. لفظ و مضمون غزل وقتی برای زینب است شعر هم از بیت اوّل در هوای زینب است نام من چون در میان سائلانت ثبت شد تا قیامت این دل عاشق گدای زینب است در میان روضه ی ارباب مظلومان حسین هر که شد نوکر بداند از دعای زینب است کــربلا زیباترین تـصـویر در چـشـمان او ماجرای دیگری کرب و بلای زینب است آنچه تا شـام و مـدینه کـربلا را می برد کوه صبر و غیرت بی انتهای زینب است از میان غصه ها سهمش اسارت می شود این جسارت ها جوابش با خدای زینب است می شوم امشب شریک غصه و غمهایتان قلب من چون خیمه ی دارالعزای زینب است : هردم به آخرین سخنت گریه میکنم یاد غروب و زخم تنت گریه میکنم پیراهنت به سینه گرفتم بیا ببین بر خون روی پیرهنت گریه میکنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
. عمریست یاد حنجر تو گریه میکنم با یاد دیده ی تَر تو گریه میکنم تا روز آخرینم و تا آخرین نفس با یاد روز آخر تو گریه میکنم گاهی برای آن سر بی تن زنم به سر گاهی به جسم بی سر تو گریه میکنم هر جا سخن ز کودک و گهواره میشود بر گریه های اصغر تو گریه میکنم وقتی به نخل عمر کسی تیشه میخورد بر قطعه قطعه ی اکبر تو گریه میکنم هر جا سخن ز مردی و عشق و وفا بود بر خجلت برادر تو گریه میکنم بینم چو پا برهنه یتیمی دوان شود بر زخم پای دختر تو گریه میکنم گر شد جسارتی به زنی زار و خونجگر بر مادر و به خواهر تو گریه میکنم : سر صبحی هوس چای عراق زد به سـرم ای بسوزد پـدر عـشـق در آمـد پـدرم هر کسی عاشـق جایی و مرامی ست اگر روی پیشانـی این بنده نوشتند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
. آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند از لطف تربت شه کربُ و بلا کنند آنانکه دیده اند ضریح حسین را آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند جــامـانـده های قافله ی اربعین تو آقا دوای درد دل خود کجا کنند جا تنگ بوده است و یا ما اضافه ایم مردم به چشم طعنه نگاهی به ما کنند باشد حسین، کـرب و بلا مال خوبها بدها بگو، که عقده ی دل با چه وا کنند ما هم دل شکسته به دست می رویم تا ما را غبـار صحـن و سـرای رضا کنند : با یاحُسین بغض عطش در گلوی ماسٺ این اشڪهای سر زده آب وضوی ماسٺ وقٺ زیارٺ اسٺ با هر سلامِ صبح، حـرم روبروی ماسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه تسبیحِ دل ذکـر و دعـا را دوست دارد «أَمَّن یُجیبِ» روضه ها را دوست دارد دستِ گـدایی همه سویش دراز است بنده نواز است و گدا را دوست دارد شکـی ندارم با همین دستان خالـی اربابمان پیوسته ما را دوست دارد حبِّ حُسِینِ بنِ عَلی در سینه دارد هرآنکه با ایمان، خدا را دوست دارد فـرقـی ندارد ارمنـی یا شیعـه باشد هرکس که من دیدم، شما را دوست دارد این نـوکــر بیچـاره را دریاب آقـا از کودکی کـرب و بلا را دوست دارد : بـی نـام یار، نـار گـلـستـان نمی شود بی کـربلا بهشت که رضوان نمی شود صـد بار گفته ایم که ذکـری برای مـا مثل حسین موجب غفـران نمی شود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام . .
. . بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه : از ناله های هر سحرت گریه میکنم بر زندگـی مختصرت گریه میکنم دیگر به گریه های شبت خو گرفته ام از بس برای چشم ترت گریه میکنم پا میشوی ز جای خودت آه میکشی از دستِ دست برکمرت گریه میکنم بال و پر شکسته ی خود را تکان مده از درد زخـم بال و پرت گریه میکنم قامت کمان و خسته و پهلو شکسته ای از این همه بلا به سرت گریه میکنم پلکـی نمی زنی، نفست بند آمده بر حال و روز محتضرت گریه میکنم جارو به دست میشوی و کار میکنی از حـالـتِ خـمِ کـمـرت گریه میکنم : نوکر زهرا شـدم دنیا به نامم گشته است نام پاک فاطمه ذکر سلامــم گشته است من نمیدانم چه رازی دارد این نام عجیب گفتن یا فاطمــه تکیه کلامم گشته است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام و میلاد ختمی مرتبت و امام صادق گرامی باد. .
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه امشب به رنگ فصل خزان گریه می کنیم هم ناله با زمین و زمان گریه می کنیم هر چند گفته اند که آرام گریه کن اما بلند و ضجه زنان گریه می کنیم امشب که خانه ی دلمان غم گرفته است مـانند ابـرهـای روان گریه می کنیم هم پای کوچه های مدینه نشسته ایم با روضه های تازه جوان گریه می کنیم تازه جـوان و قـدِ کمانی تعجب است از غصه های قـدِ کمان گریه می کنیم داریم پای روضه یتان پیر می شویم امـا هنـوز از غـمـتـان گریه می کنیم این خانه ی غمیست پر از غربت بقیع از داغ قـبرهای نهـان گریه می کنیم آری دوباره بر سر سفره نشسته ایم امشب برای مادرمان گریه می کنیم : چند ضربه به در خورد، زجایش اُفتاد مادری خم شد و از درد صدایش اُفتاد پدری آب شد از شـانه عـبـایش اُفتاد درِ آتـش زده روی سـر و پایش اُفتاد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه آیت الله است یعنی آیت عظمای ماست جلوه ی اعلا برای ربی الاعلای ماست سربه زیری کرده ایم و سربلندی میکنیم زیر دستیم و امیرالمومنین بالای ماست دور دنیا گشتن ما را خلایق دیده اند در نجف چرخی زدیم آخه نجف دنیای ماست ما کنار چاه های آب کـوفـه مانده ایم هرکجا جا پای مولا هست آنجا جای ماست والدینی شیعه دارد که نظیرش نیست نیست حضرت زهراست مادر مرتضی بابای ماست پادشاه کشوری بود و عبایش پاره بود اینکه زهدش هم شده ضرب المثل آقای ماست آبروداری ما بی آبروها پای اوست تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست قدر ما یعنی علی تقدیر ما یعنی حسین یاحسین و یاعلی ذکر شب احیای ماست با دهان روزه از او کـربلا را خواستیم شوق یک کرببلا رفتن دراین دلهای ماست : نفسـم تنگ و دلم تنگ و زمانم تنگ اسـت به هوای نجـف آلوده نگـردم چه ڪنم سـر من گیج و قلم گیج و دلم گیج تر اسـت من اگر دور تو مستانه نگـردم چه ڪنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه دل می‌برد ز من نظر آسمانی‌ات قربان این همه اثر آسمانی‌ات خورشید من به نیزه تو تنها نمانده‌ای دارد هوای تو قمر آسمانی‌ات با دیدن ملائکه بهتم نمی‌زند سجده کنند اگر به سر آسمانی‌ات گفتی خدا اسیری‌مان را نوشته است جانم فدای این خبر آسمانی‌ات «هل من معین» تو جگرم را کباب کرد می‌سوزد عرش از شرر آسمانی‌ات هر روز دخترت ز  سرت می‌کند سوال پایان ندارد این سفر آسمانی‌ات؟ مهتاب هر شبم چه به روز تو آمده؟ زخمی شده دو چشم تر آسمانی‌ات آقا رباب سینه‌اش از شیر پر شده حالا کجاست گل پسر آسمانی‌ات : اسیرِ هجرم و حسرت‌ کش جماداتم به من بگو که چرا کاشی حرم نشدم؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
. سلام صاحب الزمان، سلام بر حریم تان به صد امید هر سحر سلام می دهیم تان بهار می شود دل خزان برگ ریزمان صبا اگر بیاورد به شهر مان شمیم تان @emame3vom خودت به فکر ما همیشه از قدیم بوده ای دلم خوش است بر همین کرامت قدیم تان مرا که بین ظلمت زمانه غرق گشته ام به جبر هم شده ببر به راه مستقیم تان همیشه همنشین این دل شکسته ام شدی اگرچه کوچکم برای منصب ندیم تان اگر تو را قسم دهم مرا قبول می کنی؟! به اضطراب زینب و به مادر کریم تان... به جای روضه یک سؤال می کنم فقط همین سؤال می کنم از آن مصیبت عظیم تان میان این همه صحابه ی نبی چرا کسی جلو نیامد و نشد مدافع حریم تان؟! محمدجواد شیرازی . این روزها صحبتشان با نگاه بود از بس فضای خانه پر از درد و آه بود این جا کسی عیادت زهرا نمی رود تنها کسی که سر زده شب، نور ماه بود شهر پیمبر است مدینه، ولی در آن یاریِ اهل بیت پیمبر گناه بود از سنت رسول به غیر از اذان نماند شالوده های دین مدینه تباه بود اصلاً عجیب نیست که هیزم بیاورند وقتی که قلب مردم یثرب سیاه بود می گفت با نگاه: بمان فاطمه، نرو... تنها جواب فاطمه هم یک دو آه بود از لب جدا نمی شود عجل وفاتی اش در انتظار مانده و چشمش به راه بود : 💔 گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی همسر تازه جوانم نکند خسته شدی نکند باعث تنهایی حیدر بشوی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
. حال تنت بد است دعایت نمیکنند تو بی حمایتی و حمایت نمیکنند زنهای شهر پیش تو امروز آمدند نیت عیادت است عیادت نمیکنند باهم یواش پشت سرت حرف میزنند ساکت نشسته اند و صحبت نمیکنند اصلا حواسشان به تو و حرفهات نیست اصلا تو را درست زیارت نمیکنند هرشب تو میروی به در خانه هایشان اما تورا به خانه که دعوت نمیکنند اینها اگر به فکر تو هستند پس چرا؟ به گریه ی شبانه ات عادت نمیکنند نامردها هنوز نفهمیده اند که از ناله ی مریض شکایت نمیکنند تو صورت کبود نشان میدهی ولی یک لحظه هم نگاه به صورت نمیکنند در پیش چشم من همه گفتند رفتنیست حال مرا به جز غم و حسرت نمیکنند : 😭 آنقَدَر درگیرِ دنیا و حواشی ها شدیم یادمان رفته ڪه در بَستَر فِتاده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
. ۴۵ روز این خانه را خراب مکن بر سرم مریز غمگین ترین مریض، علی را بهم مریز این قدر وقتِ شانه پرت را تکان مده پلکِ تو کافی است سرت را تکان مده امشب چقدر حال و هوایت عوض شده تقصیر سرفه است صدایت عوض شده آئینه‌ی ترک ترک از سنگِ غم، مریز خانوم من عزیز علی را بهم مریز دیدی چگونه زندگی‌ام را بهم زدند دیدم تو را چگونه همه پشتِ‌هم زدند قلبم کنارِ توست ولی تیر می‌کشد این چند وقت پشتِ علی تیر می‌کشد باشد قبول چهره‌ی خود را نشان مده گهواره خالی است عزیزم تکان مده ای خون تازه اینهمه در هر قدم مریز ای سرفه‌ی غلیظ علی را بهم مریز : 💔 این غم کجا برم که تو را مردها زدند هر ضربه را برای رضای خدا زدند... صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، اوقات شما معطر بنام .
. نوکرِ حضرتیِ شاهم و مهمان نجف راهم افتاده دوباره به خیابان نجف ناخودی نیستم آقا خودی‌ام اهل توام نَسَبم می‌رسد ای شاه، به سلمان نجف رعیت ملک تو و نانخور فرزند توام کیستم من؟ یکی از مردم ایران نجف حیدری زاده‌ام و اهل رضا آبادم نجفی‌ام، وطنم هست، خراسان نجف وسعت ملک تو از عرش، فراتر رفته عرشیان تازه رسیدند، به پایان نجف شده‌ام تشنه‌ی باران عطایت مثلِ دور افتاده‌ترین خارِ بیابان نجف خوب تکثیر شدم تا که به چشمت آیم روی هر تکه‌ای از آینه‌بندان نجف تا گدای تو شدم زندگی‌ام تامین شد لقبم هست «گداپیشه‌ی اعیان نجف» من کجا و تو کجا، کاش مرا بنویسی مورِ دانه‌کشِ دربارِ سلیمان نجف دلم و عقربه‌ی قبله‌نما جلد تواند که نمازم شده مایل سوی ایوان نجف آسمان حرمت طبع لطیفی دارد شعرِ تَر ساخته با شُرشُر باران نجف جان ناقابل من نیز، حلالت آقا ثبت کن نام مرا جزء شهیدان نجف : نوکرت هرکس که باشد، بهترین عبد خداست حُبّ تو تا عرش اعلی می‌ برد افتاده را صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
وقتی هوای روضه ما باز مادریست حال و هوای گریه ما جور دیگریست وقتی که مادر همه ماست فاطمه حسی که بین ماست، همانا برادریست مداح و روضه خوان و سخنران و چای ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکـریست شاهان روزگار به ما غبطه می خورند این نوکری خودش به خدا عین سروری ست این اشکها نشان دل بی قرار ماست عالم بداند اینکه دل شیعه مادریست زهراست آنکه وصف شکوهش نگفتنی ست زهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبریست زهراست آنکه ام ابیهای احمد است زهراست مادر همه ما، چه مادریست زهراست آنکه شیعه به او کرده اقتدا از لطف فاطمه ست، اگر شیعه حیدری ست زهراست آنکه در ره حیدر خمیده شد بگذاشت سر به پای ولایت، شهیده شد : روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است مرتضی میایستد، قیامت می کند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام . .
. تا زیارتنامه شد آغاز، غم پایان گرفت دردِ دوری،باسلامی نسخه‌ی درمان گرفت من گِلی بودم بدون روح،در خاک نجف تا نسیمی ازحرم آمدوجودم جان گرفت ابرها از آسمانِ شهر تو رد می‌شدند خورد،برقِ گنبدت برچشمشان،باران گرفت هیبتِ ایوان طلایت آنقدَر محوم نمود تا زبانم بند آمد ذکرِ «یا ایوان» گرفت یک عروسِ حیدری دیدم که از صحن نجف خاک را برداشت و با آن حنابندان گرفت خواستم تا بهترین مدحِ تو را از بر شوم زائری درصحن،ختم سوره‌ی انسان گرفت تا خداوندِ قلم یک سطر،در شان تو گفت از امینی الغدیر،از شاعران دیوان گرفت جایگاه دشمنان توست،قعرِ چاهِ ویل تازه خیلی هم خدا برحالشان آسان گرفت مسجدی که «اَشْهَدُ اَنَّ عَلی» را قطع کرد باید اصلا گنبد و گلدسته را از آن گرفت داریوش وکوروش و این داستانها، بگذریم کشور ما اعتبار از حضرت سلمان گرفت : ♥️ بین حیدر با خدا حائل شده یک تار مو آن هم از مویِ پریشانِ علی افتاده است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
میشوم نقاش وازرخساردلبر میکِشم از کبودی رخ دلدار حیدر میکشم غنچه ای رامیکِشم زخمی به زیر دست و پا رَد خونی روی بال یک کبوتر میکشم باغ را لبریز آتش میکشم وقت غروب باغبان را هم کنار حلقه ی در میکشم آشیانی میکشم لبریز یاس و نسترن بعدازآنهم چهره ای ازیاس پرپر میکشم رنگ نیلی میزنم بر صفحه ی آلاله ها مرتضی را آن میان بی یارو یاور میکشم یکطرف هیزم فراهم بودومردم حمله ور یکطرف روی زمین تصویر مادر میکشم چادرخاکی کشیدم درهمین حال و هوا بعدازآنهم معجری ازجنس کوثر میکشم چادری خاکی شد اماحنجری خونی نشد از همینجا روی دفتر نقش دیگر میکشم میروم درگوشه ی گودال و بابغض قلم خنجری راتشنه ی رگهای حنجر میکشم حنجری را نامرتب کرده ضرب نیزه ها درپی این نیزه هاغمدیده خواهر میکشم دختری را میکشم مشغول نجوا با پدر حال اورازخمی وبیتاب ومضطر میکشم : افتاده ام‌ به پات،بمان،جان من بمان رحمی بکن به گریه ی اطفال زار من سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .