eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. گریان شدم کنار کسی که حرم نرفت درحیرتم به کار کسی که حرم نرفت دارم نگاه حسرت و تصویر کربلا این است روزگار کسی که حرم نرفت دیدی که اربعین همه رفتند و مانده بود هیات در انحصار کسی که حرم نرفت دیدی میان هیات ما هم نشسته بود زهرا به انتظار کسی که حرم نرفت دیدی به اربعین همه ما را شناختند با نام مستعار کسی که حرم نرفت شکرخدا که رونق هیات همه بپاست عمری در اختیار کسی که حرم نرفت درپای روضه ها به هوای غمت حسین هر هفته شد قرار کسی که حرم نرفت عمری نموده ام سَرِ تعظیم بر درت گشتم طلایه دار کسی که حرم نرفت مجنون بگو دمی تو ز احوال زائران آن هم به حال زار کسی که حرم نرفت : به سفر رفتی و عشاق تو گیسو کندند در فراق تو عجب سلسله ها برهم خورد .
. اشک سحر دارم غمی سرشار دارم راهم بده که دردِ دل بسیار دارم بیچاره‎ام، بی سرپناهم، بی نوایم تنهای تنهایم، ولی غمخوار دارم اظهار کردم عاشقم اما نبودم آلوده‎ام، آلوده‎ام اقرار دارم از توبه‎ام، از ندبه‎ام خیری ندیدم تو قلب زار و من فقط آزار دارم حق داری آقاجان اگر من را نبخشی وقتی که با من کار داری، کار دارم خیلی محبت داشتی، داری هنوزم خیلی به دوری از شما اصرار دارم جان عزیزت آبرو داری کن آقا اصلا بگو یک نوکرِ سربار دارم امروز و فرداهای تو کِی سر می‎آید؟ دلواپسم چون حالت مردار دارم از سفره‎ای که فاطمه انداخت اینجا یک لقمه نان دستم بده بیمار دارم : غیر از وصال نیست خیال دگر مرا ترسم خـدا نکـرده خیال دگـر کنی سلام عليكم ورحمة الله،وقت شما بخير، روزتون معطر بنام .
میشوم نقاش وازرخساردلبر میکِشم از کبودی رخ دلدار حیدر میکشم غنچه ای رامیکِشم زخمی به زیر دست و پا رَد خونی روی بال یک کبوتر میکشم باغ را لبریز آتش میکشم وقت غروب باغبان را هم کنار حلقه ی در میکشم آشیانی میکشم لبریز یاس و نسترن بعدازآنهم چهره ای ازیاس پرپر میکشم رنگ نیلی میزنم بر صفحه ی آلاله ها مرتضی را آن میان بی یارو یاور میکشم یکطرف هیزم فراهم بودومردم حمله ور یکطرف روی زمین تصویر مادر میکشم چادرخاکی کشیدم درهمین حال و هوا بعدازآنهم معجری ازجنس کوثر میکشم چادری خاکی شد اماحنجری خونی نشد از همینجا روی دفتر نقش دیگر میکشم میروم درگوشه ی گودال و بابغض قلم خنجری راتشنه ی رگهای حنجر میکشم حنجری را نامرتب کرده ضرب نیزه ها درپی این نیزه هاغمدیده خواهر میکشم دختری را میکشم مشغول نجوا با پدر حال اورازخمی وبیتاب ومضطر میکشم : افتاده ام‌ به پات،بمان،جان من بمان رحمی بکن به گریه ی اطفال زار من سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
. بی تو کبوتر دلم به سینه پر نمیزند کسی به خانه ی علی حلقه به در نمیزند فاطمه جان حسین تو بی تو غذا نمی خورد حسن ز دوریِ رُخَت خنده دگر نمیزند کلثوم از فراق تو آه ز سینه می کشد حرف دگر به غیر تو پیش پدر نمیزند ای گل نازنین من، همسر بی قرین من زینب تو بدون تو شانه به سر نمیزند خیز ز جا و با علی روی به سوی خانه کن که میخ در به سینه ات بوسه دگر نمیزند آب بر آتش دلم خیز و به اشک خود بزن که مرهمی به زخم دل سوز جگر نمیزند کنار قبر مخفی ات ورد زبانم این بُوَد بی تو به بام خانه ام پرنده پر نمیزند : داخل قبرم ولی قبر خودم را کنده ام جان حیدر فاطمه برخیز و من را خاک کن پ.
. گدای کوی توهستم مرا مران ز درت  گداییم در این خانه بوده دردسرت به خاکبوسی این خانه کرده ام عادت  به جان مادرتان وا مکن مرا ز سرت  گناه بال و پرم را شکسته کاری کن  دوباره جابده من رابه زیر بال و پرت  گناه چشم مراکور کرد و گوشم کَر عنایتی بنما بر گدای کور و کرت  ببین چه میکشم ازدست نفس أمّاره جدا نموده مرا از دعای هر سحرت  قبول، من بدم اما تو سر به راهم کن بده اجازه که باشم همیشه دوروبرت  بگو به فاطمه امشب صبا پیامم را  که کرده ام همه شب گریه بر پسرت  صدای مادرت از دور میرسد ای وای خدا کند که نبیند تن جدا ز سرت : گریه برتوکاردست قلب عاشق میدهد روضه های مجلست بوی شقایق میدهد در فراق کربلایت سوختن کارم شده دردمند کـربلایم، داغتان دق میدهد .
. در لجنزار معاصی، از بها افتاده ایم دور از مولای خود در تنگنا افتاده ایم راه را گم کرده و بیراهه دائم میرویم در غل و زنجیرِ اوهام خطا افتاده ایم کیست بیچاره تر از ما بندگان بی پناه؟ از امام عصر، از مولا جدا افتاده ایم برکت ازاموال مردم رفت، مشکل از کجاست؟ گیرِ مال شبهه و مال ربا افتاده ایم رنگ ایمان رفته ازاین شهر، تقوا رفته است وای بر ما، شاید از چشم خدا افتاده ایم منتقم، خون شهیدان ریخت، دیگر العجل با امید فتح در راه شما افتاده ایم باتمام غصه ها، ازرحمت صاحب زمان درپناه خیمه ی خیرالنسا افتاده ایم هیچ کس مارازمین افتاده در دنیا ندید درنجف تنها به پای مرتضی افتاده ایم فاطمیه آمد و ما هم به حالِ گریه بر چادری که ماند زیر دست و پا افتاده ایم یاد آن ساعت که در افتاد روی فاطمه یاد مظلومیت آل عبا افتاده ایم یاد درد سینه ی زهرا میان بسترش یاد آن مظلومه بر حال بکا افتاده ایم : العجل منتظرِ منتقمِ فاطمه ایم با غم کوچه دل عمریست مدارا کرده .