#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روز_یازدهم
#سيد_هاشم_وفايی
افتاده بود روی زمین و کفن نداشت
آن یوسف شهید به تن پیرهن نداشت
پیکر بدون سر به روی خاک مانده بود
سر روی نیزه بود و اثر از بدن نداشت
غرق ستاره بود تن آسمان عشق
خورشید هم فروغ چنین شب شکن نداشت
وقتی که عصر روز غریبی رسیده بود
عالم به قدر زینب کبری محن نداشت
گلبوسه داد چون به گلوی حسین خویش
آن قدر گریه کرد که تاب سخن نداشت
انگشتی از اشاره به خاتم فتاده بود
ای کاش قتلگاه دگر اهرمن نداشت
بعد از سه روز آن گل بی غسل و بی کفن
جز بوریا برای تن خود کفن نداشت
می رفت تاکه محو کند کاخ ظلم را
نیلوفری که فرصت پرپرشدن نداشت
غمنامه ای نوشت «وفائی»و می گریست
چون شمع چاره ای بجز ازسوختن نداشت
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روز_یازدهم
#سید_رضا_موید
ما را به سر کوی تو اعدا نگذارند
خواهیم بمانیم در اینجا نگذارند
زینب ز تو ای جان برادر نکند دل
اعدا بگذارند اگر یا نگذارند
خواهم همهء عمر کنار تو بمانم
اما چه توان کرد که اعدا نگذارند
ای مَحرم دل تاغم دل گویم ازاین بیش
دردا که مرا پیش تو تنها نگذارند
شب میرسدوقافله درحال رحیل ست
زین بیش دگرپیش تو ما را نگذارند
رفتم من وداغ تو و هجر همهیاران
یکلحظه من ِ دلشده را وا نگذارند
گفتی نکنم گریه به شیون ز فراقت
اما چه کنم شورش غمها نگذارند
دانی چه کسان یار حسینند"مؤید"
آنانکه به جز در ره او پا نگذارند
#امام_حسین_علیه_السلام
#دروازه_کوفه
#سید_رضا_موید
توآفتاب منی باچنین جمال حسین
مراببخش که خواندم توراهلال،حسین
گرفته روی تورا گرچه خون وخاکستر
توآفتاب وجودی وبی زوال، حسین
سرت به نیزه وقرآن به لب،جلالی نیست
به جزجلال خدافوق این جلال،حسین
زشورنغمۀ قرآنت ای عزیزدلم
زحال رفتم وبازآمدم به حال،حسین
دل شکستۀ من با سر بریدۀ تو
ز پاره پارۀ دل دارد اتصال، حسین
قسم به پیکر پامال تو که نگذارم
کنندخون شریف تو پایمال، حسین
@emame3vom
کنم حرام بر او شهد زندگانی را
که اوحرامِ خدارا کند حلال، حسین
ز کودکان ز پا اوفتاده گیرم دست
اگرکه سیلیِ دشمن دهدمجال حسین
به هریکی زصغیران به گریه مینگرم
تورا زمن طلبد با زبان حال، حسین
زبان حال"مؤید"غلام تو، این ست
من وجدایی ازتو بُودمحال، حسین
#امام_حسین_علیه_السلام
#دفن_شهدا
#علی_انسانی
رو به هر سوی نمودند، تن بی سر بود
همه گل های شقایق شدهء پرپر بود
آن سوار آمد و از قبر نیامد بیرون
که دو لب، بر رگ ببریدهء یک حنجر بود
گرگ ها پیرهن یوسف زهرا بردند
بدنش ماندو همه زخم ز پا تا سر بود
به روی خاک بدن بود و سرش بر سر نی
حمد و اخلاص، چرا دور ز یکدیگر بود
خوب شد چشم رقیه به تن او نفتاد
که فقط گفت وگوی دختر او با سر بود
جمع کردند بدن را و پراکنده نشد
بوریا بود که شیرازهء آن دفتر بود
...............................
.
چند بیتی در بیان مرثیه دفن حضرت سید الشهدا علیه السلام
بعد ایامی پر از درد و مِحَن
مانده جسمت روی صحرا بی کفن
هست در دل یک جهان سوز و گذاز
کس نخواند ای شاه بر جسمت نماز
پیکرت ای کوکبِ عالم فروز
ماند روی خاک آن مقتل سه روز
تا که آمد آن ولیّ عالمین
یادگار تو علی بن الحسین
داشت ناله بر لب آن فخر حجاز
خواند بر آن پیکر بی سر نماز
گفت ای مردم ز احسان و وفا
آوریدَم تکّه ای از بوریا
تا به اشک و ناله و آه و فغان
خود گذارم جسم بابایم در آن
پس وصیّ تو به دشت کربلا
پیکرت بنهاد بین بوریا
در عزای تو گریبان چاک کرد
پیکر خونین تو در خاک کرد
سخت آمد بی قرارت یا حسین
پس نوشت او بر مزارت یا حسین
کین بود قبر کسی که از بلا
تشنه جان داده به دشت کربلا
🔴 سروده شده در حدود سال ۸۳
#دلنوشته
#شعر_امام_حسین
#حاج_امیر_عباسی
.
#امام_حسین_علیه_السلام
#کلیات_مصائب
#محمد_جواد_غفورزاده
در راه طلب تشنهء دیدار که دیده؟
در سینهء عالم دل بیدار که دیده؟
جز قافلهء دلشدگانِ سفر شام
در دایرهء عشق، گرفتار که دیده؟
سرها به سر نیزه و تنها به روی خاک
بر روی زمین، ثابت و سیّار که دیده
شد کرب و بلا گلشن زهرا، و در این باغ
جز آل علی سرزنش خار که دیده؟
ناموس عزیز حرم قدس خدا را
انگشت نما بر سر بازار که دیده؟
جز زینب کبری که بُوَد مظهر عصمت
یک خواهر و این قدر وفادار که دیده؟
در سلسلهء سوخته جانان محبت
زنجیر گران با تن تبدار که دیده؟
از خیل مسیحا نفسان در همه عالم
جانبخشتر از عابد تبدار که دیده؟
در کرببلا آن همه ماتم که شنیده؟
در کوفه و شام اینهمه آزار که دیده؟
شد نقش دلش زخمی صد داغ جگرسوز
یک یوسف و اینقدر خریدار که دیده؟
جز گرد و غبار غم و جز سایهی غربت
بر تربت او عاشق و زوّار که دیده؟
.
✍ عالمی میگفت :
اولین و اصلی ترین عامل برای نزدیکی و عرض ارادت واقعی به امام حسین علیه السلام ترک گناه و فاصله گرفتن
از معصیت می باشد.
#گناه_یعنی_خداحافظ_حسین
.
مرغ دل ما زند، پر به هوایت حسین
قبله عالم شده، کرب و بلایت حسین
منم گدایت حسین، منم گدایت حسین
کن نظری از کرم، به این گدایت حسین
حسین حسین جان حسین (2 )
چرا فتادی چنین، به خاک صحرا حسین
غرق به خون بی کفن، ز جور اعدا حسین
سوخته از تشنگی، تمام جانت حسین
تشنه چنین ندیده، در لب دریا حسین
حسین حسین جان حسین (2)
ای پسر فاطمه، چرا تو بی یاوری
تو حجت کردگار، وصی پیغمبری
تو شاه بی نوایی، خدای را مظهری
در ره حق داده ای، هستی خود را حسین
حسین حسین جان حسین (2)
گریه به مظلومی ات، پیمبران کرده اند
ناله ز داغ غمت، پیر و جوان کرده اند
اشک ز داغت روان، ز دیدگان کرده اند
جن و ملک از غمت، در همه دنیا حسین
حسین حسین جان حسین (2)
.
توسل شب آخر
#حضرت_زهرا
گفت : « بابا يا رسول الله ! اين بچه اي كه تو رحم منه با من حرف مي زنه .» «دخترم ! تو هم تو رحم مادرت ، با مادرت حرف مي زدي ، اما خديجه تبسم مي كرد چرا تو گريه مي كني .» گفت : «بابا ! مگه بچه تو رحم احساس غربت و مظلومي و عطش مي كنه ؟ گاهی میگه اناالغریب، گاهی میگه اناالمظلوم، گاهی میگه اناالعطشان، » فرمود :« دخترم ، اين فرزند ماجراها داره نامش حسينه ، كربلا تنها مي مونه اون و با لب تشنه مي كشن .» هر دو آنقدر گریه کردند از هوش رفتن، اما پیغمبر یه جمله ای گفت بی بی خوشحال شد فرمود: دخترم یه عده شیعه میان برا حسین تو مثل طفل مادر مرده گریه گریه می کنن، بی بی فرمود منم قول می دم تا گریه کنای حسینم وارد بهشت نشدن پا تو بهشت نمی ذارم...
. بخشی از روضه دکترفراهانی
#مناجات_امام_حسین_ع
داده خدا مقام مرا خادم الحسین
ارباب خوانده نام مرا خادم الحسین
من بی حسین گمشده ای بی نشانه ام
بنویس پس تمام مرا خادم الحسین
مثل ازل در اول روز تولدم
برداشته است کام مرا خادم الحسین
هر صبح و شام همدم فطرس شود دلم
یعنی برَد سلام مرا خادم الحسین
نامردمان زنند اگر طعنه ام چه غم
دارند احترام مرا خادم الحسین
ارباب من بدستِ کریمش نوشته است
نسلِ علیَ الدوامِ مرا خادم الحسین
داده قلم بدستِ دلم صاحبِ علَم
تا بشنود پیام مرا خادم الحسین
میگفت آیه های سرِ روی نیزه ها
احیا کند قیام مرا خادم الحسین
از حنجرِ بریده صدا زد اناالغریب
تکرار کن کلام مرا خادم الحسین
#محمود_ژولیده
#امام_حسین
#تنور_خولی
#مصائب_شام
امام بود، ولی پیکرش به مسلخ بود
سر بریدۀ او در میان مطبخ بود
چگونه بود که باید امامِ قرآنی
تنور را کند از روی خویش نوررانی!
چگونه بود که کوفه امام را نشناخت
و یا شناخت ولی دینِ خود بدنیا باخت!
سَری که زینت اسلام و جان زینب بود
چه شد که داخل خورجین خولی آنشب بود
تنورِ گرم، سرِ خسته، هیزمش بِستر
محاسنِ پرِ خون بود، غرقِ خاکستر
تلاوت پسر فاطمه چنان پیچید
که سوز نغمۀ قرآن به آسمان پیچید
پیمبر و علی و مجتبی و زهرا را
نه، بلکه جذب خودش کرد اهل بالا را
@emame3vom
ز انبیاءِ ٱولوالعزم، بسته صف اینجا
و تا فحولِ ملائک به گِرد خون خدا
به سر زنان، همه اهل جنان عزادارند
زمین و اهل همه آسمان عزادارند
رسید در وسط آنهمه نوا و خروش
أنابنُ فاطمه از آن سرِ بریده بگوش
أنالحسین، أنابنُ نبی، أناالعطشان
أناالغریب، أنابنُ علی، أناالعریان
صدای نالۀ زهرا بلندتر شده بود
شبی به گریه گذشت و دگر سحر شده بود
و جای زینب کبری در این سحر خالی
نبود تا که ببیند چه حال و احوالی
اگر چه دیدنِ رأس الحسین قسمت شد
هِلال یک شبِ زینب به نیزه رؤیت شد
#محمود_ژولیده
.
Fadaeian_Moharam_9810_08.mp3
16.04M
#واحد | امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است
#شب_دهم_محرم ۹۸ #نریمانی