eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 لَوْ وُلِدَ لِی مِائَةٌ لَأَحْبَبْتُ أَنْ لَا أُسَمِّيَ أَحَداً مِنْهُمْ إِلا عَلِيّاً اگر صد فرزند هم می‌داشتم دلم می‌خواست همه را «علی» بنامم. 📗 الكافی، ج۶، ص۱۹ فرمود حسین:‌ جلوۀ لم یزلی سالار شهیدِ شاهدان ازلی گر صد فرزند داشتم می‌خواندم نام همه را به نامِ نامیِ «علی»
در راه طلب تشنه‌‏ء دیدار که دیده؟ در سینه‏‌ء عالم دل بیدار که دیده؟ جز قافله‌‏ء دلشدگانِ سفر شام در دایره‌‏ء عشق، گرفتار که دیده؟ سرها به سر نیزه و تن‏ها به روی خاک بر روی زمین، ثابت و سیّار که دیده شد کرب و بلا گلشن زهرا، و در این باغ جز آل علی سرزنش خار که دیده؟ ناموس عزیز حرم قدس خدا را انگشت نما بر سر بازار که دیده؟ جز زینب کبری که بُوَد مظهر عصمت یک خواهر و این قدر وفادار که دیده؟ در سلسله‏‌ء سوخته جانان محبت زنجیر گران با تن تبدار که دیده؟ از خیل مسیحا نفسان در همه عالم جان‌بخش‏‌تر از عابد تبدار که دیده؟ در کرب‏بلا آن همه ماتم که شنیده؟ در کوفه و شام این‏‌همه آزار که دیده؟ شد نقش دلش زخمی صد داغ جگرسوز یک یوسف و این‏قدر خریدار که دیده؟ جز گرد و غبار غم و جز سایه‏‌ی غربت بر تربت او عاشق و زوّار که دیده؟
. . شب و روز مدینه به دل غم میگذارد امان از این بقیعش که یک زائر ندارد دلم را همین غصه سوزانده امام حسن (ع) بی حرم مانده ! امان ای دل (تکرار ) ندارد صحن و گنبد نه یک زائر در اینجا از این غربت دوباره شکسته قلب زهرا (س) امان از زمینی که غمناک است پَر زائرانش پُر از خاک است دلم را همین عقده سوزانده امام حسن (ع) بی حرم مانده ! امان ای دل (تکرار ) : گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائرِ قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غمِ آن سرزمین رواست ! آنجا که بغضِ سینه گلو گیر می شود ! حتی جوان ز غربتِ آن پیر می شود خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است ! از گریه های فاطمه آئینه کاری است ... اهل مدینه بابِ عداوت گشوده اند بر اهل بیت ، ظلمِ فراوان نموده اند ... شاعر: : یک جهان گُل در درونِ پیرهن دارد بقیع دردِ دلها از برای مرد و زن دارد بقیع شاعر: شب که تاریک است و در بر روی مردم بسته اند زائری چون مهدیِ صاحب زمان دارد بقیع @emame3vom شاعر: متخلص به : شفق .
3. مناجات امام زمان ع.mp3
3.17M
#استاد_حیدرزاده #مناجات_امام_زمان (عج) کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر چگونه آرزویِ عمر جاودانش نیست کسی که درک کند فیض با تو بودن را به حقِ حق که عنایت به دیگرانش نیست .. بهار زندگیم در خزان نشست ، بیا بهار نیست به باغی که باغبانش نیست .. #مولای_من اسیر عشق تو این غم کجا برد که دلش محیطِ غم بود و طاقت بیانش نیست .. #محمد_جواد_غفورزاده به همت جواد افشانی
5. حضرت رقیه س.mp3
3.31M
#استاد_حیدرزاده #قسمت_پنجم #روضه_حضرت_رقیه ( سلام الله علیها ) بمیرم برا اون دختری که میدید مادرش رو میزنند ! هی پناه به برادرش می آورد ، یازهرا یازهرا .. به به عجب حال و اشکی داری ، تو همین اشک ها ، حاجت هایت رو از خدا بخواه .. امشب نام #رقیه برده شد ، نام سه ساله کربلا برده شد ، اگه مادرش زهرا رو سیلی زدند ، مادرش رو تازیانه زدند ، رقیه ی سه ساله را هم سیلی زدند ! تازیانه زدند .. دردِدل با سرِ پدر میگفت خون دل ازمژه روانه نداشت گفت بابا : من یتیم و شکسته دل بودم بابا تن من تاب تازیانه نداشت ! #محمد_جواد_غفورزاده (شفق) به به ، همه این مجلس باید ناله بشه ، نام این سه ساله اومد ، امشب مهمون این خانوم سه ساله شدیم ، یه نگاه به قد و بالای کوچولوش کنید ، نمیدونم دختر سه ساله داری یا نه ، تو خانوما اگه دختر سه ساله هست ، دخترت رو بلند کن روی پاش بایسته ، یه نگاه به قد و بالاش کن ، یه نگاه به صورت کوچولوش کن ، یه نگاه به این دست های کوچولوش کن ، یه نگاه به این پاهای کوچولوش کن ، من دو تا سئوال ازت میکنم : آخه این صورت نازنین طاقت #سیلی داره ؟ این پاهای نازنین رو #خار_مغیلان دویده ، پر آبله است ! بس که دویدم عقب قافله پای من از ره شده ، پرآبله خیلی ها حاجت دارند ، گرفتارند ، ان شاالله خدا قسمت کنه قبر خانم رقیه رو ، اونایی که الان ناامنی ایجاد کردند نابود کنه ، با هم برویم کنار قبر این خانم ، نمیدونم ، اونایی که رفتند دیدند ، اسباب بازی میارن ، عروسک میارن ! اتریش ، مرکز اسلامی وین
. گفتم به دل، که وقت نیایش شب دعاست پرواز کن که مقصد من «سُرّ من رآ»ست آنجا که هست، آینهٔ شادی و سرور اشراق عشق و عاطفه و جلوه‌گاه نور... آنجا که انبیا همه هستند در طواف آنجا که عشق و عاطفه دارند اعتکاف... آنجا که دیده‌ها، پلی از آب بسته‌اند یعنی دخیل اشک به «سرداب» بسته‌اند... چشم هزار ماه جبین، مشتری اوست نقش نگین وحی، در انگشتری اوست محبوب نازنین سراپردهٔ خداست در کائنات، رحمت گستردهٔ خداست چون روح، در تمامی اعصار جاری است جان جهان، ذخیرهٔ پروردگاری است سنگ بنای کعبه، سیاهی خال اوست وجه خدای جَلَّ جَلالُه جمال اوست جان بی‌فروغ طلعت او جان نمی‌شود او حجت خداست که پنهان نمی‌شود روزی که ظلم پر کند آفاق دهر را احلی من العسل کند این جام زهر را آن روز، روز سلطنت داد و دین رسد یعنی زمین، به ارث به مستضعفین رسد... پر می‌کند ز عدل خود این خاک تیره را آیینهٔ بهشت کند، این جزیره را یوسف به بوی پیرهنش زنده می‌شود دل‌های مرده با سخنش زنده می‌شود... او را بخوان در آینهٔ ندبه و سمات فرزندی از سلالهٔ طاها و محکمات روی لبش تلاوت لبیک دیدنی‌ست آری دعای او به اجابت رسیدنی‌ست احیاگر معالِم دین خداست او شمس‌الضحای روشن و نورالهداست او الهام، کم گرفتی از آن فاطمی‌نَفَس با خود حدیث نَفْس کن، ای مانده در قفس یک‌بار خوانده‌ای، که جوابت نداده‌اند؟ آتش گرفته‌ای تو و آبت نداده‌اند؟ تکرار کن به زمزمه در سجده و رکوع ای دیدگان شب‌زده! «فَلْتَذْرَفِ الدُّموع»... ای حُسن مطلع همهٔ انتخاب‌ها تو آفتاب حُسنی و ما در حجاب‌ها مضمون بکر و ناب «مناجات جوشنی» فرزند اختران درخشان و روشنی... دیشب به خوابم آمدی ای صبح تابناک خواندم «متی ترانا» گفتم «متی نراک» «یا ایها العزیز» ببین خسته حالی‌ام چشمان پر ستاره و دستان خالی‌ام ماییم آن خسی که به میقات آمدیم شرمنده با «بضاعت مزجات» آمدیم شام فراق سورهٔ والیل خوانده‌ایم یوسف ندیده «اَوفِ لَنا الکَیل» خوانده‌ایم یا ایها العزیز به زیبایی‌ات قسم بر حسن بی‌بدیل و دل‌آرایی‌ات قسم دل‌ها ز نکهت سخنت، زنده می‌شود عالم به بوی پیرهنت، زنده می‌شود صبح وصال تو، شب غم را سحر کند آفاق را نگاه تو زیر و زِبَر کند موسی تویی، مسیح تویی، مکه طور توست شهر مدینه چشم به راه ظهور توست تنها نه از غمت دل یاران گرفته است چشم بقیع تر شده، باران گرفته است شعر «شفق» حدیث زبان دل من است تکرار نام تو ضربان دل من است .
3. مناجات امام زمان ع.mp3
3.17M
🎤 (عج) کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر چگونه آرزویِ عمر جاودانش نیست کسی که درک کند فیض با تو بودن را به حقِ حق که عنایت به دیگرانش نیست .. بهار زندگیم در خزان نشست ، بیا بهار نیست به باغی که باغبانش نیست .. اسیر عشق تو این غم کجا برد که دلش محیطِ غم بود و طاقت بیانش نیست .. .
. ماسوا هست پریشان اباعبدالله عاشق و بی سر و سامان اباعبدالله حق گواه است که پاینده و جاوید شود هرکه جان داد به جانان اباعبدالله بی نیاز از دو جهان می کند هر سائل را کرم و لطف فراوان اباعبدالله شکر لله که از بین همه خلق جهان ما شدیم جزء محبان اباعبدالله هستی خود همه قربانی حق کرد حسین هستی ما همه قربان اباعبدالله همه بیمار و نخواهیم شفا را ز مسیح چشممان هست به درمان اباعبدالله به شهان سلطنت هر دو جهان ارزانی ما گداییم گدایان اباعبدالله دَرِ این خانه نخوردیم غم روزی را روزی ماست به دستان اباعبدالله ما نه تنها به سر سفره او ریزه خوریم آفرینش همه مهمان اباعبدالله شاه ما نوکریش سلطنت است پس بی شک پادشاهند غلامان اباعبدالله اسم ما را همه در زمره مجانین حسین بنویسید به دیوان اباعبدالله پر کشد مرغ دلم نام تورا تا شنوم تو چه کردی به دلم جان اباعبدالله ای خدا کاش که در لحظه جان دادن خود سر گزاریم به دامان اباعبدالله *
1. مناجات امام زمان ع.mp3
7.03M
( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) قبل از دعای ندبه ... کسی که درک کند فیض با تو بودن را به حقِ حق که عنایت به دیگرانش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر چگونه آرزویِ عمر جاودانش نیست اسیر عشق تو این غم کجا برد که دلش محیط غم شده و طاقت بیانش نیست شاعر : با دیده ی پُر باران شرمنده ام آقا جان از روی تو ای جانان شرمنده ام آقا جان با سنگِ گنه ، هر دم من قلبِ تو بِشکستم زین معصیت و عصیان شرمنده ام آقا جان سرمایه زِ کف دادم از چشمِ تو اُفتادم باید بدهم تاوان شرمنده ام آقا جان از خیلِ گناهانم واللهِ پشیمانم ای پادشهِ خوبان شرمنده ام آقا جان شاعر : ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۰ مهدیه تهران
3. مناجات امام زمان عج.mp3
3.25M
🎤 ای فاطمه را شمیم کی می‌آیی ؟ جان‌بخش‌تر از نسیم کی می‌آیی ؟ « یَابنَ الشُّهُبِ الثاقِبَه » کی می‌تابی ؟ « یَابنَ النَّبَاءِ العَظیم » کی می‌آیی ؟ صبح جمعه است ، ماه رجبه ، تو حرم کریمه ی اهلبیت اومدی ، آقا به حرم عمه جانش ، نظر داره ، با امام زمانت حرف بزن ، با آقا نجوا کن ، از حال ما خبر داره ، صداتو میشنوه ... برزخم‌های سینه‌ی عاشق دوا بس است .. داغ ندیدنت ، به جگرهای ما بس است : بی تو شبیه کوچه‌ی تنگ است شهرمان ای خونجگر ز قامت زینب بیا بس است ... نام عمه جانشون رو که می بری ، دیگه دست رد به کسی نمی زنه آقا ... شاعر : 29/11/1400
6. ام البنین س.mp3
2.99M
اجازه بدهید این یه جمله رو هم بگم ، ان شاءالله به همین زودی مدینه ، دید یک خانم بلند بالایی ، دست دو تا آقازاده رو گرفته : بشیر از کربلا چه خبر داری ؟ گفت بی بی جان ، کربلا ، حسین رو کُشتند ... مگه عباس من کربلا نبود ؟ گفت بی بی جان ، عباس تو را هم کُشتند ، دلها بره قبرستان بقیع ... می اومد تو قبرستان بقیع ، صورت چهار تا قبر درست میکرد ، می نشست گریه میکرد و ناله میزد ، گاهی سر برمیداشت ، میگفت دیگه به من اُم البنین نگید ، من که دیگه پسری ندارم ، گاهی سر برمیداشت ، میگفت عباسم ، شنیدم عمود آهن به فرقت کوبیدند ؟ مگه دست در بدن نداشتی ، عزیز دلم ؟ حسییین ... مدینه گریه میکردی به حالش زبان حالش این بود و مقالش بوَد پُر از شیار غم جَبینم اگر اُمَّ البنینم ، کو بنینم ؟ (شفق) بِاَبی اَنْتَ وَ اُمِّی یَا آلَ رَسُولِ الله .
1401.09.16_1.mp3
13.28M
🔻 🎤 حجت الاسلام 🔊 📆 چهارشنبه ۱۶آذر ماه ۱۴۰۱ 🕌 مسجد شهداء| صفاییه کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست تحمّل غم هجر تو، در توانش نیست کسی که سوخته از انتظار، می‌داند دل از فراق تو جسمی بود، که جانش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر، چون خضر چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟! کسی که درک کند دولت حضور تو را نیاز گوشۀ چشمی به دیگرانش نیست نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت که بی حضور تو، حاجت به این و آنش نیست به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار! گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست بهار زندگی‌ام در خزان نشست بیا «بهار نیست به باغی که باغبانش نیست» کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی به جز تو با خبر از قبر بی‌نشانش نیست بیا و پرده ز راز شهادتش، بردار پسر که بی‌خبر از مادرِ جوانش نیست... ✍ ...... ▪️ زهرا که عنایتش به دنیا برسد ▪️باشد که به فریاد دل ما برسد ▪️ یارب سببی ساز که در روز جزا ▪️ پرونده ما بدست زهرا برسد.
. جمعه ها اندازه ی یک آسمان ابرهای گریه دارم بی امان پشت هم ذکر لبانم این شده؛ "العجل یا مهدی صاحب زمان" ................. بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب که روزگار، بسی فتنه زیر سر دارد تو در هجوم حوادث، صبور باش، صبور که صبر میوه ی شیرین تر از ظفر دارد در آستان ولا، جای ناامیدی نیست بهشت پاک اجابت هزار در دارد دل شکسته بیاور، که با شکسته دلان نسیم مهر خدا، لطف بیشتر دارد بخوان دعای فرج را، که صبح نزدیک است که شام خسته دلان مژده ی سحر دارد صفا بده دل و جان را به شوق روز وصال مسافر دل ما، نیّت سفر دارد زمین چو پر شود از عدل، آسمان ها را شمیم غنچه ی نرگس، ز جای بردارد بخوان دعای فرج را، زِ پشت پرده ی اشک که یار، چشم عنایت به چشم تر دارد دهند مژده به ما از کنار خیمه ی سبز که آخرین گل سرخ از شما خبر دارد مراقبت بکن از دل، که یوسف زهرا زِ پشت پرده ی غیبت به ما نظر دارد برآر دست دعایی، که دست مهر خدا حجاب غیبت از آن ماهروی بردارد غروب و دامنه ی نور آفتاب و شفق بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد ✍ .
. دوباره آمده ام تا دوباره در بزنم کبوترانه در این آستانه پر بزنم به نا امیدی از این در نمیروم هرگز اگر جواب نگیرم دوباره دربزنم خدا مرا به حقیقت ولی شناس کند که حلقه بر در این خانه بیشتر بزنم سواد نامۀ من رنگ صبح خواهد داشت شبی که بوسه بر این چشمۀ سحر بزنم بیاد غربت تو عهد کرده ام با خود که لاله باشم و صد باغ بر جگر بزنم خدا ی را کمی ای زائران درنگ کنید که خاک پای شما را به چشم تر بزنم بمن هر آنچه که بخشیده اند توفیق است مبادآنکه دم از دولت هنر بزنم اگرچه خارم و نسبت بگل ندارم باز خوشم که گاه گداری بباغ سر بزنم اگر شمیمی از این بوستان بمن برسد معاشران بخدا تاج گل بسر بزنم من آشنای همین درگهم ، خدا نکند که رو به غیر کنم یا دری دگر بزنم صفای تربیت باغبان ، حرامم باد که در مجاورت گل دم از سفر بزنم اگر چه غرق گناهم سفینه ام اینجاست مراد و قبله ام اینجا مدینه ام اینحاست (شفق خراسانی) .