eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ‍ . جشن عمومی ایام شکر حق رو میگم عاشق حسنم اونکه کینه داره از مغیره منم میگم تو این ماه الحمدلله شکر خدا شدم برائتی ذکر لعنت بر دشمن حیدر میده به من عجب شجاعتی! ندارم سازش با داعشی و وهابیه کثیف و لعنتی سلم لمن سالمکم حرب لمن حاربکم هرحسینی میگه توی هرشب عید لعن شمر وسنان ابن سعد ویزید ملعونه ملعون خصم آقامون ختم لعنش مریض شفا میده توی هلهله لعن حرمله خیلی به قلب من جلا میده بر زجر نامرد هرکی لعنت کرد رقیه بش یه کربلا میده جواب: سلم لمن سالمکم حرب لمن حاربکم این روزا که دیگه غم نداره دلی شاده قلب آقام محسن بن علی ماه ربیعه ای بچه شیعه لعن سقیفه رو یادت نره لعنت مطلق بر اونکه ناحق شده خلیفه رو یادت نره شادی مادر/ هرگز لعن بر/ اون دو ضعیفه رو یادت نره سلم لمن سالمکم حرب لمن حاربکم لعنی که رو لبم تا روز فرجه لعن به دشمنای ثامن الحججه ملعونن ملعون / هارون و مامون/من ازین دوتاهم بیزارمو تسبیح تربت /واسه ی لعنت /توی دستم همیشه دارمو پنجره فولاد/ صحن گوهرشاد/قرار ختم لعن میذارمو سلم لمن سالمکم حرب لمن حاربکم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁ شد سکینه معنی اش آرامش قلب حسین بشنو از دریا زمانی که شکایت می کند 🎥 بنت‌الحسین 🔻السلام علیک یا سکینه بنت الحسین 🎙حجةالاسلام
. چه انتظار عجیبی! چه انتظار عجیبی! تو بین منتظران هم، عزیز من چه غریبی! عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت! چه کودکانه سپردم دلم به قصه قسمت! چه بی خیال نشستم، نه کوششی نه وفایی! فقط نشسته و گفتم: «خدا کند که بیایی!» .
‍ . پیش زمینه ی ایام مگه میشه سیر شد از گریه مگه میشه سیر شد از ناله سایتو‌برنداری از سرم لطف تو روزی هر ساله نگه دار برام همه دلخوشیمو تا فاطمیه نگه دار برام نم‌چشمامونو‌تا فاطمیه نگه دار برام پیرهن مشکیمو تا فاطمیه صلی علی الباکین علی الحسین صلی علی الباکین لفاطمة فرهاد ندرخانی✍ https://eitaa.com/emame3vom/51854 👇
. زبانحال حضرت سکینه با راس بریده.. بابا جان حسین: نه از لباس کهنه‌ات نه از سرت شناختم تو را به بوی آشنای مادرت شناختم تو را نه از صدای دلنشین روزهای قبل که از سکوت غصه‌دار حنجرت شناختم تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را میان پاره‌پاره‌های دفترت شناختم قیام در قعود را، رکوع در سجود را من از نماز لحظه‌های آخرت شناختم غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را به روی نیزه، از سر منورت شناختم شکست عهد کوفه... این گناه بی‌شمار را به زخم‌های بی‌شمار پیکرت شناختم تو را به حس بی‌بدیل خواهر و برادری به چشم‌های بی‌قرار خواهرت شناختم اگرچه روی نیزه‌ای ولی نگاه کن مرا نگاه کن... منم سکینه دخترت... شناختی؟ .
‍ . سکينه عليهاالسلام مي‏گويد: در عالم غش، شنيدم که پدر بزرگوار فرمود: 1- شيعتي ما ان شربتم ماء عذب فاذکروني أو سمعتم بغريب أو شهيد فاندبوني‏ اي شيعيان من! هرگاه آب گوارا بنوشيد، مرا ياد کنيد، و هر گاه غريبي يا شهيدي را ببينيد بر غريبي و شهادت من ندبه و نوحه کنيد. 2- و أنا سبط الذي من غير جرم قتلوني و بجرد الخيل بعد القتل عمدا سحقوني‏ آخر من فرزند پيغمبر شمايم که مرا بي‏جرم و گناه کشتند و بعد از کشتن، بدن مرا پامال سم اسبان کردند. 3- ليتکم في يوم عاشوراء جميعا تنظروني کيف أستسقي لطفي فأبوا أن يرحموني‏ کاش شما در روز عاشورا حاضر بوديد و مي‏ديديد که چگونه استغاثه مي‏کنم و شربت آبي از براي طفلم مي‏طلبم و آنان به من ترحم نکرده و به من آب ندادند. 4- و سقوه سهم بغي عوض الماء المعين يا لرزء و مصاب هد أرکان الجحون‏ آنان در عوض آب، تير بر حلقوم طفل من زدند، اي داد از اين مصيبت! که ارکان هدايت را منهدم کرد. 5- ويلهم! قد جرحوا قلب رسول الثقلين فالعنوهم ما ستطعتم شيعتي في کل حين‏ واي بر اين گروه! که قلب رسول‏ خدا صلي الله عليه و آله و سلم را مجروح کردند، پس آنان را هر چه مي‏توانيد در همه‏ي اوقات لعين کنيد. چون به هوش آمد، بر سر و صورت خود مي‏زد و موي خود را مي‏کند. جماعتي از اعراب بي‏دين به دور او جمع شده و او را از آن بدن شريف کشيدند. [2] [2] مصباح کفعمي: 741 فصل خطبه‏ها، رجوع شود به: الدمعة الساکبه: 374/4 و 375، ذريعة النجاة: 299 و 300. شعر ضمیمه همخوانی مداحان با شعر شیعتی من شهید کربلایم،سر بریده از قفایم من این چنین بی کس نبودم کاندرین وادی رسیدم بی کسم کردید و چَشم از چشمه ی خون مالامالم من شهید کربلایم،سر بریده از قفایم وحش و طیر این بیابان ، جمله سیرابند و اما من که از آل رسولم ، تشنه ی آب زلالم من شهید کربلایم،سر بریده از قفایم اکبرم کُشتید و عون و جعفر و عباس و قاسم این منم کظلم تان چون ،طائر بشکسته بالم من شهید کربلایم،سر بریده از قفایم 👇
. مادر تو اگر بر زمین نمیخوردی شاهی از صدر زین نمیافتاد به امید ظهور منتقمِ آل الله .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ▪️ (عامیانه) برای شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️ عاشقا بیائید با هم پر بزنیم حرم سامرا رو در بزنیم کاش بریم ساکن اونجا بمونیم تو حرم یه گوشه روضه بخونیم چند روزی تو حرم اعتکاف کنیم همه دور اون ضریح طواف کنیم مثل شمع از غم مهدی بسوزیم چشم به اون گنبد زیبا بدوزیم سامرا بگو چقد بلا دیدی سامرا بگو چقد غم کشیدی بگو از کینه و بد عهدی بگو بگو از یتیمی مهدی بگو بگو از لحظه ای که مهدی میدید که باباش نالهء محزون میکشید سقف عمر زندگیش ویرونه شد از لبش خون دلش روونه شد روی خاک حجره دست و پا میزد دم آخر مهدی شو صدا میزد از عطش میگفت خدایا جیگرم گاهی هم صدا میزد ای پسرم سامرا بگو میون اون بلا گاهی هم صدا میزد مادر بیا میسوزه از نوک پا تا به سرش طلب آب میکنه از پسرش شاید آب بنوشه و آروم بشه تا دیگه نالهء جانسوز نکشه گریه کن آهای زمین سامرا بیاد شهید خاک کربلا کربلا قحطی آب رسیده بود کربلا حسین لباش خشکیده بود کربلا پیش چشای خواهرش با همون تشنگی شد جدا سرش تسلیت بقیه الله آقاجون مجتبی صمدی شهاب✍ https://eitaa.com/emame3vom/51861 👇
. گویا حریف شعله ی این در نخواهی شد آخر عصای پیری مادر نخواهی شد می سوزم از اینکه تو با این کوهی از غیرت جز چند روزی بیشتر حیدر نخواهی شد میخواستم مثل حسن مثل حسین، مادر یار پدر باشی ولی دیگر نخواهی شد می خواستی دفع بلای مادرت باشی گفتم نرو هم زور این لشکر نخواهی شد وقتی که زینب دید مادر پشت در افتاد فهمید که هم بازی خواهر نخواهی شد باضربه پای پلیدی و هجوم در وقتی صدف له شد دگر گوهر نخواهی شد تو زودتر رفتی نبینی مرگ مادر را حالا دگر با درد هم بستر نخواهی شد مثل رقیه منکرت هستند بعضی ها درباور ناباوران باور نخواهی شد شاعر: https://eitaa.com/emame3vom/51863 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. فاطمه افتاد اما سوخت حیدر بیشتر بسته شد دست علی و سوخت مادر بیشتر هر کسی آن روز ساکت ماند، مدیون نبی است هیچ فرقی نیست در این جرم، کمتر... بیشتر... سنگدل دیوار بود و سنگدل تر میخ در سرخ شد دیوار اما سینه ی در بیشتر هرچه زهرا می کشید ازین طرف مولای خود می کشیدند آن طرف دستان حیدر بیشتر نانجیبی دید زهرا بی خیالِ یار نیست تازیانه زد به مادر، بین معبر بیشتر در شلوغی ناگهان با ضربه ی سخت غلاف ریخت بر روی زمین، آیات کوثر بیشتر بعد از آن چشمی دگر لبخند زهرا را ندید بین بستر، فکر رفتن بود دیگر بیشتر ارث بردند از مصیبات بتول این بچه ها یک به یک داغ و بلا دیدند، دختر بیشتر زخم های سنگ و تیغ و نیزه ها جای خودش سوخت زینب از غم کندیِ خنجر بیشتر .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ویژۀ سالروز به امامت رسیدن حضرت بقیة الله روحی له الفدا و عید بیعت به نفس حاج حنیف طاهری ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "اللُّهمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الَفَرَج وَالعافیَه وَ النَصر وَ اجعَلنا مِن اَعَوانِه وَ اَنصارِهِ وَ شیعَتِهِ وَ مَوالیه وَالمُستَشهَدینَ بَینَ یَدَیه......" هنگامۀ عید خواهد آمد بر شیعه نوید خواهد آمد از سمت حجاز پادشاهی با اسب سفید خواهد آمد در فصل ستیز ، دیر یا زود خونخواه شهید خواهد آمد در منظر چشم های پُر یَأس یک روز امید خواهد آمد می آید و نیست می شود هست می آید و ذوالفقار در دست او مهدی صاحب الزمان است از ثانیه های بی نشان است در ساحت قدسی خداوند طاووس همیشه ی جنان است سنش همه حول و حوش ده قرن با این همه چهره اش جوان است دجّال برای کشتن او گر در صدد تیر و کمان است آنجا که عقاب پر بریزد از پشه ی لاغری چه خیزد؟ او عشق مجسم است مردم پس منجی عالم است مردم او دیده هر آنچه ما شنیدیم راویِ محّرم است مردم روضه است که وقت آمدن ، بر هر کار مقدم است مردم او کوچه زیاد دیده در شهر با فاطمه مَحرم است مردم از مُصلح این جهان خبر نیست تا سیصد و سیزده نفر نیست تصویری از انتظار هستی آیینه ی کردگار هستی ای منتقم حسین مظلوم تو وارث ذوالفقار هستی پنهان قبیله های بالا تو بارز آشکار هستی غمخوار تمام شیعیانی تک منجی آخر الزمانی *دلاتون رو یک دِل کنید.. اگه همه با هم صداش بزنیم عنایت خاصَش به ما هم می افته و نگاه مهربانش به ما هم گذر میکنه...هر جا هستی آقامون و صدا بزنم : یا صاحب الزمان.......* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
hanif_emam_zaman_2.mp3
1.65M
|⇦• هنگامۀ عید خواهد آمد.. ویژۀ سالروز به امامت رسیدن حضرت بقیة الله روحی له الفدا و عید بیعت به نفس حاج حنیف طاهری
. |⇦• چی میشه که قرص مهتاب... ویژۀ سالروز به امامت رسیدن حضرت بقیة الله روحی له الفدا و عید بیعت به نفس حاج حنیف طاهری ●•┄༻↷◈↶༺┄•● چی میشه که قرص مهتاب تو شب منم بتابِ چی میشه خبر بیارن آقا جون پات تو رکابِ رو آیینه دلا گَرده، اِسمت آقا دیونمون کرده، اِسمت آره دوای هر درده، اِسمت یا مهدی.... نورِ سرشتِ دنیایی تو سرنوشتِ دنیایی پاییزِ بی تو دنیا و اردیبهشتِ دنیایی تو بیای یه عمره خیره به درِ نگاه کعبه تویی حج آرزوها تویی تکیه گاه کعبه گرم پُشتِ ما به پشتِ عشقت آقا یه عالمو کُشته عشقت سمتِ قَلبمه انگشتِ عشقت یا مهدی .... باغ و بهار این جاده پایانِ کار این جاده قربونیِ قَدمگاتم ای تکِ سوارِ این جاده یه روزی میاد تو عالم رو لبِ همه حسینه روزی که رو شونه ی تو آقا پرچم حسینه ای لبخند تو لبخند ارباب نور امید و دلبند ارباب جونم فدات، فرزندِ ارباب یا مهدی.... با تو دردا دوا میشه روحم غرقِ خدا میشه تنها با بردن اِسمت سینَم کرب و بلا میشه ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
taheri_emam_zaman_3.mp3
1.9M
|⇦• چی میشه که قرص مهتاب... ویژۀ سالروز به امامت رسیدن حضرت بقیة الله روحی له الفدا و عید بیعت به نفس حاج حنیف طاهری
. ┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦• شب جشنِ و، شب وحدتِ... ویژۀ سالروز به امامت رسیدن حضرت بقیة الله روحی له الفدا و عید بیعت به نفس سیدرضا نریمانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● شب جشنِ و، شب وحدتِ شب نورِ و، شب رحمتِ شب عشقِ و، شب عاشقی امشب و دلم، سامرا دعوتِ دعوته به بیعته دل عاشق من بیعتی که هست با حجة بن‌ الحسن من اهل سقیفه نیستم من اهل غدیرم دنبال غریبه نیستم دنبال امیرم "اللّٰهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، اللّٰهُمَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ یا رَبَّ الْجِبْتِ وَ الطّاغُوت، وَ اغْفِرْ شیعَة ولیُّ الله" شب مستیِ، تاج گذاریِ تیغِ شاعرا، ذوالفقاریِ بهترین عمل، تا روز فرج شیعه‌ها فقط، چشم انتظاریِ میرسه باپرچمِ ابالفضل روی دوش این صدای جاءالحقِ میرسه به گوش من اهل کنایه نیستم من خیلی صریحم دنبال مناقب علی تو کُلِ صَحیحم مَا كُنَّا نَعْرِفُ اَلْمُنَافِقِينَ، عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اَللَّهِ  إِلاَّ بِبُغْضِهِمْ لِعَلیٖ، مولانا سید الاوصیاء "اللّٰهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، اللّٰهُمَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ یا رَبَّ الْجِبْتِ وَ الطّاغُوت، وَ اغْفِرْ شیعَة وَلیُّ الله" قبلۀ دلم، رو و به دلبرِ دلبری که از، عالمی سَرِ میزنم دَم از، مرتضی علی مقتدای من، ساقیِ کوثرِ تا فاروق اعظم که میگن علیِ شیعۀ علی از هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّه من اهل دورویی نیستم چون‌شیعه یه رنگِ مدح حیدر از زبونه دشمناش قشنگِ عَلِیٌّ حُبُّهُ جُنُّة،قَسِیمُ النَّارِ وَ الجَنَّة وَصِیُّ المُصطَفَی حَقّاً، إمام الإنس و الجنّة "اللّٰهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، اللّٰهُمَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ یا رَبَّ الْجِبْتِ وَ الطّاغُوت، وَ اغْفِرْ شیعَة وَلیُّ الله" شاعر: ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
narimani_emam_zaman.mp3
2.14M
|⇦• شب جشنِ و، شب وحدتِ... ویژۀ سالروز به امامت رسیدن حضرت بقیة الله روحی له الفدا و عید بیعت به نفس سیدرضا نریمانی
. 🖊 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کسی که یکتنه سردارغزوه هامیشد اسیرکینه ی یک شهر بیحیا میشد گره بدست اَبَرمردِ دهر می افتاد دودست فاطمه آنجا گره گشامیشد رسیدپشت در و ناله زد که"زهرایم" و تازه کینه ی این قوم رو نما میشد... رسید فاطمه و بار شیشه با خود داشت... حساب کن درخانه به ضربه وا میشد... در این میان همه کج دشمن شدند حتی میخ... و دید محسن شش ماهه اش فدا میشد... یکی قلاف و یکی تازیانه می آورد برای کشتن او شهر یکصدا میشد تمام زندگی اش را به خاک و خون میدید که زانوی ولی الله داشت تا میشد قیام فاطمه یعنی دفاع از حیدر اگرچه بازویش آماج ضربه ها میشد... چهل نفر ز خدا بی خبر زدند او را... که عقده شان ز علی و غدیر وا میشد... حساب کینه ز حیدر رسید تا گودال کنار آن بدنی که سرش جدا میشد... یکی عمامه یکی هم عبا به غارت برد برای پیرهنش کشمکش به پا میشد... گهی به نیزه و گاهی میان تشت طلا خلاصه خون به دل عمه جانِ ما میشد.... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ امیر قربانی فر .
در بسترش نشسته فقط آه می کشد با چشم خیس نالۀ جانکاه می کشد در بسترش نشسته سرش درد می کند می سوزد از درون جگرش درد می کند یک عمر می شود که غمی بین سینه داشت در سر هوای رفتن شهر مدینه داشت این عمر کم به غربت و تبعید سر شده با ظلم و جور و کینه و تهدید سر شده عمرش میان حلقۀ عدوان گذشته است یعنی میان غربت و زندان گذشته است هر چند بی توان شد و بی حال و خسته بود لبهای خشک و تشنۀ خود را ز هم گشود فرمود لحظه ای پسرم را بیاورید مهدی کجاست تاج سرم را بیاورید شب می رسد دوباره بیار آفتاب را در پای بسترم برسان عشق ناب را ناگاه مخفیانه و دور از نگاه ها سر زد در آسمان حسن ماه ماه ها آمد کنار بستر بابا نشست و بعد... بغضش به حال غربت بابا شکست و بعد دارد وصیت پدر آغاز می شود دارد زمان گفتن صد راز می شود با احتضار و حال و هوای غروبی اش دستی کشید بر روی صندوق چوبی اش می خواست تا عبای پیمبر در آورد عمامه و قبای پیمبر درآورد می دید در رخ پسرش اقتدار را می داد دست مهدی خود ذوالفقار را ناگاه علت غمِ دائم شد آشکار اسرار داغ و ماتمِ دائم شد آشکار اینجا غمی به وسعت تاریخ جلوه کرد در آن نگاه غمزده یک میخ جلوه کرد بر یادگار عصمت و پاکی نگاه کرد بر لاله های چادر خاکی نگاه کرد خون در جوار چادر زهرا چه می کند؟ هیزم کنار چادر زهرا چه می کند؟ فرمود از غم دل ما زار گریه کن از غصه های حیدر کرار گریه کن بر مادری که پشت در افتاد بر زمین بر جرأت و جسارت مسمار گریه کن هنگام روزه داری ات ای میوۀ دلم با یاد مجتبی دم افطار گریه کن بر آن کسی که در وطنش هم غریب بود بر آن امیر بی کس و بی یار گریه کن بر پیکر فتاده به دریای علقمه بر حسرت نگاه علمدار گریه کن آخر پدر به سمت لباسی اشاره کرد شرح مصیبت بدنی پاره پاره کرد برکشتۀ فتاده به گودال گریه کن بر آن تن شکسته و پامال گریه کن بر خواهری که آمده گودال قتلگاه رفته کنار پیکرش از حال گریه کن بر چشم خونفشان علمدار کربلا بر زخم دست ساقی اطفال گریه کن ناله بزن به پیکرِ زیر و زبر شده فرمود گریه کن به تن مختصر شده .