eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. . اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِالله اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسوُلِ الله اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ اَمیرِالمُؤمِنینَ وَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراء سَیِّدَةَ نِساءِ العالَمینَ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ] رو به سوی مشهد مقدس و سلام به امام رضا: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَنِ عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرکاته روبه قبله و دست بر سر و سلام به : اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَولانا یا صاحِبَ الزَّمان اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا خَلیفَةَ الرَّحمنِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یاشَریکَ القُرانِ عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ وَ سَهَّلَ اللهُ مَخرَجَهُ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ. .
. دریا ست نبی و گوهرش فاطمه است یکتاست علی و همسرش فاطمه است با آنکه پناهه همه خلقست حسین او هم به پناه مادرش فاطمه است *** خدایا گنج با گنجینه ام سوخت میان شعله ها آیینه ام سوخت چنان مسمار در قلبم فرو رفت که محسن گفت مادر سینه ام سوخت *** غم طفلی فراموشم نرفته که بارغصه از دوشن نرفته گذشته سالها از کوچه اما صدای سیلی از گوشم نرفته شاعر : حاج غلامرضا سازگار .
. بارون رحمت از آسمونها میباره مژده ی شادی رو واسه دلها میاره باز بهاره باز بهاره باز بهاره منم اون قطره ی تنها تو آغوش دریا به جون خسته ی عالم تو هستی مسیحا مث یک ماه درخشان میمونی تو شبها تو شبها می مونی مث یک ماه درخشان تو قرار دل بی تابی،گوهر نایابی ،خواهر اربابی،بی بی تویی که زینت بابایی،وسعت دریایی،اسوه ی زیبایی،بی بی یا بنت الفاطمه چادر تو تا همیشه سر پناه عالمینه نور تو از جنس نور پاک آقامون حسینه سیدتی یا ۳ بنت الحیدر بند دوم کی جز تو میتونه ارباب و یاری کنه لبخند و رو لبها ی حیدر جاری کنه جاری کنه جاری کنه جاری کنه توو بهشت آرزوها تو مثل یه حوری میون خشکی صحرا تو دریای نوری مث یه کوهه دل تو،که از بس صبوری صبوری تو از بس،دل تو مثل یه کوهه تموم آسمونا شاده،از غما آزاده ،شب شب میلاده ، بی بی شب بارش بارونه،ملائکه حیرونه ،فاطمه خندونه،بی بی یا بنت الفاطمه کوچه های کهکشونی غرقه در نور وسروره خونه ی زهرا وحیدر ،از قدمت غرق شوره یا سیدتی یا 3 بنت الحیدر بند سوم چشمای زیباتو وقتی که وا میکنی تو دنیا یکباره شادی بر پا میکنی عشق منی عشق منی عشق منی به غم عشق تو بانو همیشه اسیرم برای حفظ حریمت الهی بمیرم کاش بشه عیدیمو امشب من از تو بگیرم بگیرم من از تو کاش بشه عیدی مو امشب تویی که اسوه ی ایثاری،خواهر غمخواری،زینب کراری،بی بی توی دل شب فانوسی،مثل اقیانوسی، با خدا مانوسی ،بی بی الفاطمه هر کجا نام تو باشه صحبت از ایثار وعشقه پرچم اربابمونم سمت بانوی دمشقه یا سیدتی یا3 بنت الحیدر سبک: شعر: خانم 👇
. بند اول آسمونا پره نوره بساط من جوره جوره مِی می زنم هی پیاپی_شب شوره آخه خدا به فاطمه دختر داده یه آیه ی تازه به پیغمبر داده سوره ی زینبی شده نازل امشب_روسجاده دل من عاشق نگاه گیراشه سر من تا ابد خاک کف پاشه گل نگو زینت دامن باباشه جان جانان زینب_جان زینب بند دوم شور و شعف شده بر پا باز وسط عرش اعلی عیدی میده به ملائک_خود زهرا آخه خدا به فاطمه دختر داده روی دومن مرتضی ماه افتاده بارون اشک شوق زهرا می ریزه_رو سجاده چقدر سجده ی شکر علی دیدنیه پر قنداقه ی این شکوفه بوسیدنیه عطر گلهای این خونه چه بوئیدنیه جان جانان زینب_جان زینب بند سوم هر نفسش یا حسینه آرومه تا با حسینه تبسم روی لبهاش_یا حسینه تو بغل داداش حسینش خندونه وقتی بابا می گیردش روی شونه صورت ماهش انگاری که خورشیده_آسمونه گل لبخندش از فرشته ها دل می بره به خدائیه خدا زینت دوش حیدره بعد زهرا از همه زنای دنیا سرتره جان جانان زینب_جان زینب 👇
. بند اول چقدر شور از چشای علی و آل علی می باره صف کشیدن همه هستی برای بوسه به این گهواره خیل ملک میخونه از تو آسمون یا زینب فرشته ها گهوارشو میدن نشون یازینب یازینب_ای جااااان شکوفه می باره از آسمون امشب حک شده ، رو قلبم یا حضرت زینب *زینب بساط کاخ ستم رابه هم زده زینب به رویِ قلّه يِ عصمت علم زده زینب نگو بگو همه يِ هیبت علی کفار را به خطبه چو تیغ دو دم زده* مددی ای جان یا حضرت زینب بند دوم ملائک شاد و غزل خون چی شده دل پیمبر شاده پیچیده تو عرش اعلی خدا به فاطمه دختر داده جلوه ی اقتدار حیدر اومده ماشاالله غرش ذوالفقار حیدر اومده ماشاالله ماشاالله_ای جااااان علی بندِ قنداقه رو میبنده رو لبِ ثارالله گل لبخنده روی سر ملایکه سر بند زینب است با من بگو کجا که همانند زینب است اصلا نگو ز عرش و بهشت برین حق الحق بهشت یک گل لبخند زینب است مددی ای جان یا حضرت زینب *وامی از ترکیب بند شاعر ارجمند برادر 👇
. (علیه السلام) (سلام الله علیها ) سپر کردی به تیغ و تیر و نیزه، پیکر خود را گرفتی جای پرچم روی دست خود، سر خود را تمام عمر من با تو، تو با من بوده ای، چون شد که تنها می گذاری بین دشمن خواهر خود را کمی خم شو به زیر پای اسب خود نگاهی کن فرود آ در بغل گیر ای برادر دختر خود را عزیز فاطمه دشمن نبیند تا که تنهایت مرو تنها ببر با خود علیّ اصغر خود را بیا از اشک خود آبی فشانم بر لب خشکت که سقا جای سقا کرده ام چشم تر خود را خروش العطش پر کرده این صحرای سوزان را خبر کن در کنار علقمه، آب آور خود را رقیه، نجمه، لیلا، من، سکینه، همرهت هستیم مکن احساس تنهایی، نگه کن لشگر خود را سر خود را به بالا گیر تا بوسم گلویت را ببوسم باز جای بوسه های مادر خود را اگر باور ندارند این سپه جدت پیمبر را دوباره روی دستت گیر نعش اکبر خود را چنان از شعله های آه زینب پر شدی میثم که جای شعر پُر کردی زآتش دفتر خود را 🎤 👇
Haftegi14000901[04].mp3
3.24M
🎙ای تشنه لب، جانم حسین () 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی کشتی شکست خوردهء طوفان در خاک و خون طپیده به میدان بودند دیو و دد همه سیراب اما تو بین معرکه عطشان ای تشنه لب، جانم حسین ای بی کفن، جانم حسین ای کشته فتاده به هامون ای صیدِ دست و پا زده در خون زخم از ستاره بر تنت افزون شاهِ شهیدِ ناشده مدفون ای تشنه لب، جانم حسین ای بی کفن، جانم حسین
Haftegi14000901[03].mp3
7.72M
🎙تویی إنا أعطینا، ثمر قلب طاها ( ) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی آمد سائل ای سوره‌ی هل أتی تطهیرم کن ای آیه‌ی إنما ای جان علی، مادر مصطفی تویی إنا أعطینا ثمر قلب طاها شب قدری یا زهرا نور خدا نما مادرم زهرا زهرا نار آمد دمی به ملاقات نور آتش می رسید به حوالی طور گویا فاطمه در میان تنور... شعله می‌آمد بالا ناگهان افتاد از پا کشته شد محسن آنجا فضه بیا بیا مادرم زهرا زهرا شاعر: سید مهدی سرخان
Haftegi14000901[01].mp3
15.43M
🎙قرائت 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 📆 دوشنبه ۱ آذر ماه ۱۴۰۰
Haftegi14000901[02].mp3
6.16M
🎙ذوالجناح آمد ولی با خود سوارش را نداشت (روضه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی ذوالجناح آمد ولی با خود سوارش را نداشت بی قرار بی قرار آمد ،قرارش را نداشت سالها پا در رکاب حضرت خورشید بود بر رکاب اما سوار کهنه کارش را نداشت بر رکاب خود نگین سرخ خاتم را ندید بر رکاب خود نگین شاهوارش را نداشت خوب یادش بود وقتی رهسپار جنگ شد  دشت تاب گامهای استوارش را نداشت لحظه هایی را که بی او از سفر برگشته بود لحظه هایی را که اصلا انتظارش را نداشت یال هایش گیسوانی غوطه ور در خاک وخون چشمهایش چشمه ای که اختیارش را نداشت اسب بی صاحب شبیه کشتی بی ناخداست صاحبش را،هستی اش را ، اعتبارش را نداشت پیکر خود را به خون آسمان آغشته کرد طاقت دل کندن از دار وندارش را نداشت اسب ها در قتله گاه آسیمه سر میتاختند کاش شرم دیدن ایل وتبارش را نداشت پیکری صدپاره از آوردگاه آورده بود که حساب زخمهای بی شمارش را نداشت کاش دُلدُل بود ودِل دِل کردنش را میشنید لحظه ای که حیدر بی ذوالفقارش را نداشت بال هایش را همان جا باز کرد وجان سپرد آرزویی غیر مردن در کنارش را نداشت
. بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست صفای فاطمیه از صفای مادر توست اگر که سائلم و نوکر همیشگی ام فقط به خاطر لطف و عطای فاطمه است تمام عزت شیعه رحین منت اوست تمام زندگی ما فدای مادر توست قسم به مادر و آن احتجاج حیدریش دوام خدمت ما با دعای مادر توست ز نور چادر او ما همه مسلمانیم که اصل طینت ما خاک پای مادر توست به وقت مرگ که دستم به هر دری کوتاست امید دلخوشی من وفای مادر توست بیا که با تن خونین ، هنوز منتظر است که انتقام تو تنها دوای مادر توست .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. غلامرضا سازگار از شعلــۀ نــار ،گُـــل بـه احمـد دادند بـر بانوی وحـی تحفـه بی حد دادند ضــرب لگـد و غـلاف تیـــغ و سیلـی اجـریست کــه بــر آل محمـد دادنــد از هر طرفی که رهسپر می گشتم پیـش ضــربـات او سپــر می گشتم همــراهم اگـر نبـود در کوچه حسن تـا خانـۀ خـود چگونـه بر می گشتم کی بــود گمـان بـه فتنه دامن بزنند آتـش بـه سـرای حـی ذوالمن بزنند ای اهـل مدینـه از شمـا می پرسم کی دیده سه نامرد به یک زن بزنند .
. غلامرضا سازگار بنال ای دل بسوز ای دل شب شام غریبان است علــی از دیــده گــریـان و مدینـه بیـت‌الحزان است مدینه! گریه کن امشب                  که بی‌مادر شده زینب امیرالمؤمنین امشب کفن کـن جسم زهرا را ز اشـک دیده دریا کن تمام دشت و صحرا را مدینه! گریه کن امشب                  که بی‌مادر شده زینب امیرالمؤمنین امشب کنار تربت زهرا بنـال آهسته‌آهسته کنار تربت زهرا مدینه! گریه کن امشب                   که بی‌مادر شده زینب مدینه! عالم هستی شده غمخانۀ حیدر ببیـن تــابوت زهــرا را بـه روی شانۀ حیدر مدینه! گریه کن امشب                   که بی‌مادر شده زینب خــداونـدا خـــداونـدا بــه یــاد غـربت زهرا شده اشک علی امشب گلاب تربت زهرا مدینه! گریه کن امشب                  که بی‌مادر شده زینب علــی صـــورت نهـــاده بــر مـــزار یـــار تنهایش الهی بشکند دستی که سیلی زد به زهرایش مدینه! گریه کن امشب                  که بی‌مادر شده زینب بـه پـایان آمـده امشب امـانت‌داری مولا برون کن فاطمه! دستی برای یاری مولا مدینه! گریه کن امشب                  که بی‌مادر شده زینب .
. شاعر: سازگار حاج غلامرضا   امشب شب بی‌مادری زینب کبراست فردا علی و خانه ی در بسته زهراست امان از دل حیدر (2)   امشب نفس فاطمه شد حبس به سینه فردا ز غمش گریه کند شهر مدینه امان از دل حیدر (2)   امشب بنویسید به دیوار مدینه فردا حسنین اند عزادار مدینه امان از دل حیدر (2)   امشب رود از دست علی یار غریبش یک خانه بی فاطمه فرداست نصیبش امان از دل حیدر (2)   امشب گل و پروانه و بلبل به خروشند فردا ز غم شمع، سیه‌جامه بپوشند امان از دل حیدر (2)   امشب حرم فاطمه زوار ندارد جز مهدی موعود عزادار ندارد امان از دل حیدر (2)
Banifatemeh-Shab Milade Hazrate Zeynab1395-001.mp3
7.65M
🌼 سلام الله علیها 🎧 سید مجید بنی فاطمه 🌼 بجز تو کی اومده که زینت بابا بشه اگر یه قطره از بزرگی تو انشا بشه گمون نمی کنم رو ی عرش خدا جا بشه بجز تو کی اومده که زینت بابا بشه نفست آیه ی توحیده چشم تو مطلع خورشیده جای پات راهُ نشون میده خیالتم قیمتیه زینب عشقت عجب نعمتیه زینب حسین برات جونشُ می ذاره رو اسم تو غیرتیه زینب یه رشته از چادر تو برگ امون منه نور محبتت همیشه سایبون منه نوکری برادر تو آب و نون منه هرکی خاک پاتُ بوسیده راه عاشقی رُ فهمیده دست کم مرجع تقلیده امشبُ تا سحر میگم زینب ساده و مختصر میگم زینب خودت بهم اجازشُ دادی که عاشقونه تر میگم زینب .
60828_1398105102026_473756.mp3
473.8K
و کبری سلام الله علیها (فخر زمین و زمان)  ✍ بند اول فخر زمین و زمان عمهٔ صاحب زمان،یا زینب یا زینب خواهر شاه جهان بی بیِ زهرا نشان،یا زینب یا زینب اومدی و با قدمت غوغا کردی قلبت و به برادرت اهدا کردی اومدی و دل از دل حیدر بردی اومدی و غم از دل مادر بردی شاده دل اهل ولا چون اومده زینت ولایت بانوی قهرمانِ زینب مثل علیِ با شهامت (سیدتی زینب کبری) بند دوم نائبة المرتضی صبور دشت بلا،یا زینب یا زینب سیده ی کربلا اسوهٔ حجب و حیا،یا زینب یا زینب اومدی و عاشقی رو معنا کردی با خنده ای معشوقت و پیدا کردی نقش تو شد خواهری و تو کربلا نقشای خواهریتو خوب اجرا کردی
. غلامرضا سازگار گل خزان شده ام چراغ محفل من دو چشم خود بگشا بـه خاطر دل من ای همه هستِ علی، رفته از دست علی                             داد از جدایی، داد از جدایی زهرا علـی فــدای تـو و سـرشک دیـده تو تــویی امــام مـن و منـم شهیــدۀ تو سیدی مولا علی، کن حلالم یا علی                             داد از جدایی، داد از جدایی زهرا بهشـت ختـم رســل گـل مدینــۀ من نفس به سینه شده شرار سینۀ من شعله بر قلبم مزن از جدایی دم مزن                            داد از جدایی، داد از جدایی زهرا همـه مصیبـت مـن، بـود مصیبت تو بیـا کـه گـریه کنـم بـرای غــربت تو تو ز من تنهاتری بعد من بی یاوری                             داد از جدایی، داد از جدایی زهرا ز خـجـلت تــــو و آن همــه محبــت تـــو چکیـده اشـک علـی بـه روی صـورت تو روح من از تن مرو، جان من بی من مرو                            داد از جدایی، داد از جدایی زهرا اجـــل ستـــاده و جــــان رسیـــده بــر لب من تـــو هستـی و حسـن و حسیــن و زینــب من غربتت از امشب است، خانه دارت زینب است                             داد از جدایی، داد از جدایی زهرا تکلـم تــو بـــود تمــــام دل خــوشیــم نفس شمـرده نزن وگرنه می کشیـم ای تمام صبر من، بی تو عالم قبر من                           داد از جدایی، داد از جدایی زهرا قسم به جان حسین به گریۀ حسنم شبانـه غسـل بـده، شبانه کن کفنم غــربتم را کن عیـان از مزار بی نشان                           داد از جدایی داد از جدایی زهرا 👇
. 🏴شهادت (سلام الله علیها) 🏴سبک سنتی قدیمی :عجب رسمیه رسم زمونه ✍شاعر:دکترسید حمید رضا عزیزی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ عجب رسمیه رسم زمونه مادر میره وُ دختر میمونه میره فاطمه ، زینب میمونه میره فاطمه برای زینب پیرهن کهنه بجا میمونه عجب رسمیه رسم زمونه قصه ی در و دیوار میمونه دلم پرخونه چشام گریونه حال وروزم رو خدا میدونه عجب رسمیه رسم زمونه قصه برگ و باد خزونه میره فاطمه برای زینب چادر خاکی بجا می مونه عجب رسمیه رسم زمونه قصه ی در و دیوار میمونه دلم پرخونه چشام گریونه حال وروزم رو خدا میدونه یاس جوونم قامت کمونم عجل وفاتی دارم میخونم مرو فاطمه بمون پیش من چراغ خونم شمع کاشونم عجب دردیه درد یتیمی وای از روزای سرد یتیمی امشب به روی حسین و زینب داره می شینه گرد یتیمی مسافر من مرو ز خانه مکن تو عزم سفر شبانه امان از وقتی که بین کوچه دشمن تو را زد با تازیانه ویرانه باشد بی تو سرایم داغ غم تو مانده برایم هم تو غریبی هم من غریبم بر غربت تو من مبتلایم یادم نمیره از روی نیلی مغیره میزد باضرب سیلی میون اعدا غریب و تنها روخاک افتاده جون میده زهرا اه ای خدایا از این زمونه پر زده زهرا از کنج خونه میون بستر به یاد مادر میخونم از در با چشمای تر با لگد و مشت زدبه قصدکشت مادر رو میزد بامسمار ازپشت نور دو دیده قامت خمیده رنگ صورت زهرا پریده از کوچه میزد آتش زبانه زدن زهرا رو با تازیانه عجب رسمیه رسم زمونه مادر میره وُ دختر میمونه میره فاطمه ، زینب میمونه میره فاطمه برای زینب پیرهن کهنه بجا میمونه عجب رسمیه رسم زمونه قصه ی در و دیوار میمونه دلم پرخونه چشام گریونه حال وروزم رو خدا میدونه .