.
📝 #بیتابی_نکن_فدای_چشمــات
🖊 #زمینه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شهادت_حضرت_زهرا_چیذر_۱۳۹۸
🖊 #فاطمیه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بی تابی نکن ، فدای چشمات
دستم رو بگیر ، بازم تو دستات
ای درد و بلات ، به جون زهرات
چه بی قراری!!
سر روی زانوت میزاری
بعد من یاری نداری
غصه نخور خدا رو داری...
برا تو گریونم / برا تو میمیرم...
علی حلالم کن / دیگه دارم میرم...
گفتی که ببین ، تاریکه خونه
گفتم که خدا ، کنارمونه
هر چی که خدا بخواد ، همونه
یادت بمونه!!
تابوتم رو مخفیونه
از خونه ببر شبونه
به اون مزار بی نشونه
دل من خسته / برا دلت خونه...
خدا خودش با من / برا تو گریونه...
وقتی میچکه ، اشکای مَردم
عالَم میسوزه ، از آه سردم...
من رفتنیام ، ای دورت بگردم...
نمونده راهی...
میبینم که بی پناهی
غرق درد و اشک و آهی
من بمیرم برات الهی...
به خدا بد تا کرد / این روزگار با تو
ملائکه تا عرش / میبرن اشکات و...
تو زنده بمون ، تو ابن شب سخت
پیش یتیمام ، تا اینکه هر وقت
قسمت شه برن ، به خونهی بخت
بمون و جای من...
حسن و داماد کن...
تو شب دومادیش...
از مادرش یاد کن...
امشب تو سکوت ، چشا میباره
زینب که برات ، کفن میاره
میدونه حسین ، کفن نداره
ازم شنیده
اشک از گونه هاش چکیده
سر عشق سربریده
راز تن به خون تپیده...
عطش عاشوراست / دلیل این ناله
قراره بعدیمون / کناره گوداله...
مادر میزنه ، صدا بُنَیَ...
ای کشتهی تشـ،ـنه یا بُنَیَ...
ای کشتهی گر،یه ها بُنَیَ
عزیز مادر...
زیر دست و پای لشگر
زیرِ ضربههای خنجر...
جون میدی پیش چشم خواهر...
خونه تو میجوشه / تو دل آلُ الله
یا عزیزَ الزَّهرا / یا اَبی عبدالله...
https://eitaa.com/emame3vom/54611
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
[WWW.FOTROS.IR]ma98110804.mp3
25.52M
زمینه « بیتابی نکن فدای چشمات »
شـب شهادت #حضرت_زهرا سـال ۱۳۹۸
با مداحی حاج محمود کریمی
هیئت رایة العباس علیه السلام
.
|⇦•نبینم علی جان که غمگین..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سیدمجید بنی فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
نبینم علی جان که غمگین نشستی
بگو تا بدونم ازم راضی هستی؟
برات زخم دارم به پهلو به سینه
اینارو قبول کن،که وسعم همینه
ببخشم که واسه تو کم زخم خوردم
ببخش تا الانم برا تو نمردم
میخواستم برا تو بسوزه وجودم
که یار تو باشم به روی کبودم
خداحافظِ تو، دارم میرم امشب
همهچیز و دیگه سپردم به زینب
حلالم کن آقا، که بی یار میشی
سَرِ کفن و دفنم گرفتار میشی
از این خونه جمع کن لباسای من رو
نذار بشکِنه باز غرور حسن رو
علی جان تو یادت، بمونه همیشه
حسینِ غریبم شبا تشنه میشه
*علی خیبر شکنه، همه عالم میدونن علی خیبر شکنِ، اما یه صحنه ای مردم از علی دیدن تا به حال ندیده بودن، همۀ مدینه شاهد بودن هی زمین میخورد بلند میشد، میگفت: فاطمه.!..
کار علی به جایی رسیده حالا میخواد با خانمش حرف بزنه*
بگو فاطمه جان نمیشه بمونی
کجا داری میری تو خیلی جوونی
*(زبان حال) فاطمه جان! بچه های قد و نیم قدت رو
کجا میخوای بذاری بری عزیز دلم؟... الهی برات بمیرم که تو هیجده سالگی مثل پیر زنها راه میرفتی مادرجان!.. راحت بگم .. آخه بین در و دیوار چنان لگد زد، گفت: صدای شکستن استخوان هاش به گوشم رسید *
#روضه_حضرت_زهرا
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه #حضرت_زهرا
👇
991028-Babolharam-banifatemeh-roze.mp3
3.06M
|⇦•نبینم علی جان که غمگین..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سیدمجید بنی فاطمه
#ذکر_یافاطمه_سربند_سلیمانی_هاست
.
|⇦• #قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _سید مجید بنی فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
(بچه هر چقدر بهترین غذارو جلوش بذارن میگه هیچ دست پختی، دست پخت مادرم نمیشه، اگه مادر سفر بخواد بره برا بچه اش غذا درست میکنه ..)
امروز فاطمه وقتی از بستر بلند شد بچه ها خوشحال شدن .. مادر خونه رو آب و جارو میکرد .. همچین که جارو میزد گاهی میگفت: آخ پهلوم ..
گفت: امروز خودم میخوام برا بچه هام نان درست کنم .. خیلی وقته برا بچه هام نان درست نکردم، امروز گفت: میخوام خودم بچه هامُ شستشو بدم ..
موهای زینب رو هی شونه میکرد، نگاه میکرد به صورتش .. زیر لب شاید میگفت: مادر الهی هیچ وقت این موهارو پریشون نبینم .. حسنش رو حمام کرد لباس تنش کرد، هی لبای حسنش رو میبوسه .. کنایه از اینکه میبینی یه روزی این لبا در اثر زهر سبز میشه .. همه یه طرف،حسین یه طرف ..
همچین که به حسین رسید، شروع کرد بدنش رو بوسیدن .. الهی هیچ وقت این سینه ات سنگین نشه مادر .. هی دست به موهاش میکشه .. الهی مادر .. هیچوقت این موها پریشون نشه .. الهی سرت دست به دست نگرده ..
بچه ها رو که حمامکرد فرستاد برن بیرون، خودش غروبی غسل کرد رفت تو حجره رو به قبله دراز کشید، یه روپوشی رو صورتش کشید، صدا زد: اسما تا چند لحظه دیگه منو صدا کن، اگه دیدی جواب نمیدم زود برو مسجد علی رو خبرکن ..(1)
اسما میگه چند لحظه ای گذشت دل تو دلم نبود یه مرتبه گفتم یا فاطمه! .. دیدم جواب نمیده .. یا بنت محمدالمصطفی! دیدمجواب نمیده .. یا زوجة ولی الله! .. یا اُمالحسنین والزینبین! به سروصورتم زدم دیدم دیگه دستاش جون نداره .. اومدم برم مسجد علی روخبر کنم .. دیدم دو تا آقازاده وارد شدن اسما چه خبرت شده؟بگو مادرمونکجاست ؟
گفتم بچه هارو سرگرمکنم، گفتم بیاین برید غذاتون رو بخورید .. یه وقت دیدم آقا زاده امیرالمؤمنین فرمود: تا به حال کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟گفتم بچه ها از حالا به بعد باید بی مادر غذا بخورید. یکی میگه مادر من حسنم، مادر بلند شد مادر، پایبن پا یکی میگه مادر من حسینم...
مگه میشه حسین مادر رو صدا بزنه مادر جواب نده .. میدونی کجا جواب داد گفت: توگودی روی سینه اش نشستم، خنجر رو کشیدم هر چه کردم دیدم نمیبره .. عاقبت بدن رو برگردوندم ، شنیدم گوشه گودال یکی میگه: غریب مادر حسین ...*
منبع:
1- بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج43، ص 186-187
#روضه_حضرت_زهرا
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.👇
991028-Babolharam-banifatemeh-roze2.mp3
2.87M
|⇦• #قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _سید مجید بنی فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
حضرتِ مسیح (ع) فرمودند:
«اِستَحيُوا اللّه َ في سَرائِرِكُم كَما تَستَحيُونَ النّاسَ في عَلانِيَتِكُم»
/ تحف العقول
#ذکر_یافاطمه_سربند_سلیمانی_هاست
همچنان كه از مردم در عيان شرم داريد، از خداوند در نهان شرم بداريد!
.
#حضرت_زهرا_شهادت
هرگاه دیدهء تر من گریه میکند
اشکم به ماه منظر من گربه میکند
با هر نفس که میکشم ، زخم سینه ام
بر زخم های دیگر من گریه میکند
با شانه شکسته زدم شانه موی او
دیدم چو ابر، دخترمن گریه میکند
چون میکند نظاره به مسمار در حسین
گوید که: وای مادر من، گریه میکند
زانو بغل گرفتن حیدر، زد اتشم
میسوزم او برابر من گریه میکند
سخت است مرد گریه کند پیش همسرش
غربت ببین علی بر من گریه میکند
من گریه می کنم به غم غربت علی
او هم به حال مضطر من گریه میکند
میزد مرا مغیره و دیدم به چشم خویش
با دست بسته، شوهر من گریه میکند
ای کاش بین کوچه حسن همرهم نبود
کاین سان کنار بستر من گریه میکند
#عبدالحسین
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.
.
#احراق_البیت
نمرودیان سرکش و اصحاب بولهب
دامن زدند آتش خشم و نفاق را
در سوخت ناگهان و جهان گریهاش گرفت
تا خواست بازگو کند این اتفاق را
در سوخت خانه سوخت زمین سوخت عرش سوخت
غمناله های سوره کوثر شنیده شد
وقتی که خون یاس زمین را دچارکرد
پیراهن تمامی گلها دریده شد
ای ریسمان کفر که در فکر بیعتی
حبل المتین علیست کجا میکشانیاش؟
او راز خلقت است فراموش کردهای؟
ای بی خبر ز منزلت آسمانیاش
بعد از تو چاه شاهد بغضی عظیم بود
بعد از تو ماه در دل شب کوچه گرد شد
مردی که بود هر نفسش شادی آفرین
بعد از تو نخل از پس نخل آه و درد شد
مادر چه قدر نام قشنگی برای توست
بانو چه قدر لایق این اسم اعظمی
حتی به بوریای تنش فکر کردهای
اصلا تو نوحه خوان عزای محرمی
بیشک فدک مقابل چشم تو کوچک است
وقتی خدا زده ست فلک را به نام تو
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام تو
#فاطمیه
#حضرت_زهرا #_سلام_الله_علیها
#سمانه_خلف_زاده✍
#ذکر_یافاطمه_سربند_سلیمانی_هاست
.
|⇦•وعدهگاه ما و ارواح شهیدان..
#سینه_زنی تقدیم به روحِ شهدایِ مقاومت خصوصاً سردار دلها حاج قاسم سلیمانی و همۀ آزادی خواهانِ جهان _ حاج #مهدی_رسولی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
عشق بیپرواست، بسم الله الرحمن الرحیم
هرکسی با ماست، بسم الله الرحمن الرحیم
رودِ جاری از ستیغ کوههای گریهخیز
مقصدش دریاست، بسم الله الرحمن الرحیم
البلاء للولا .. این داغ، داغی ساده نیست
جنسِ غم اعلاست بسم الله الرحمن الرحیم
خون نمیخوابد، به آیات سحرخیزش قسم!
خط خون خواناست: بسم الله الرحمن الرحیم
خطبۀ شمشیرها را تیزتر باید نوشت
ظهر عاشوراست! بسم الله الرحمن الرحیم
سینهزنها علقمهست اینجا! علمداری کنید!
روضۀ سقاست، بسم الله الرحمن الرحیم
دست او بر خاک افتادهست و با این حال باز
پرچمش بالاست بسم الله الرحمن الرحیم
شهرتش از قلههای شرق تا اعماق غرب ..
او جهانآراست، بسم الله الرحمن الرحیم
مثل چشمانش که در دلها نفوذی ژرف داشت
خون او گیراست بسم الله الرحمن الرحیم
انتقام سختِ باغ از قاتلان سروها
بی اگر اماست بسم الله الرحمن الرحیم
حکم از فرماندهی ماه در شب آمده
لازم الاجراست، بسم الله الرحمن الرحیم
باشد! امشب اشک و امشب داغ، اما انتقام
مطلع فرداست، بسم الله الرحمن الرحیم
ابرهای انقلابی! کینههاتان بیش باد!
بغض، طوفانزاست، بسم الله الرحمن الرحیم
صبح نزدیک است آری در شبیخون شفق
حمله برقآساست، بسم الله الرحمن الرحیم
وعدهگاه ما و ارواح شهیدان بعد از این
مسجد الاقصاست بسم الله الرحمن الرحیم
شاعر: #فاطمه_عارف_نژاد✍
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_مهدی_رسولی
#ذکر_یافاطمه_سربند_سلیمانی_هاست
#قاسم_سلیمانی_یک_مکتب_است
#من_قاسم_سلیمانی_هستم
#مدافعان_حرم
#اربعین
👇
باب الحرم _ مهدی رسولی.mp3
11.06M
|⇦•وعدهگاه ما و ارواح شهیدان..
#سینه_زنی تقدیم به روحِ شهدایِ مقاومت خصوصاً سردار دلها #شهیدسلیمانی و همۀ آزادی خواهانِ جهان _ حاج مهدی رسولی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
#ذکر_یافاطمه_سربند_سلیمانی_هاست
https://eitaa.com/emame3vom/54620
2. ای دختری که.mp3
3.91M
قسمت دوم :
#مدح_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدر_زاده
ای دختری که
پیش تو بابا کند سلام
تو کوثر استی و
به تو طوبی کند سلام
زهرایی و به خانه ی تو
همچو آفتاب
هر صبح و شام سید بطحا
کند سلام ...
از موقعی که آیه تطهیر نازل شد ، تا 9 ماه ، هر موقع که وجود مقدس پیغمبر خدا(ص) می اومدند بروند مسجد ،، به خانه ی بی بی که میرسیدند ، می ایستادند مقابل خانه ی بی بی میفرمودند :
السلام علیکم یا اهلَ البیت ،
آیه تطهیر رو میخوندند
إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ وَيُطَهِّرَكُم تَطهيرًا ( سوره احزاب آیه 33 ) وقت نماز است ، کاری که پیغمبرمیکنه ، به جز با اِذن خدا نیست ، کاری که پیغمبر میکنه ، به جز با رضایت خدا نیست ، تا 9 ماه روزی چند بار پیغمبر مسجد میرفت ، هر بار این کار را انجام میداد ، یعنی چی ؟ یعنی این خانه محترمه ، اهل این خانه عزیزند ، عزیزند ، عزیزند ...
حیف شد ، این خانه را آتش زدند
با کبوتر لانه را آتش زدند ...
فاطمه جان :
زهرایی و به خانه ی تو
همچو آفتاب
هر صبح و شام ، سید بطحا
کند سلام
بر فضه ی تو مائده میآید از بهشت
بر مادرِ تو ، حیِ تعالی کند سلام
#یا_فاطمه
درگاهِ توست قبله ی دلها و با ادب
هر زنده دل
به قبله ی دلها کند سلام
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.
#روضه_حضرت_زهرا
#استاد_حیدرزاده🎤
امشب این عاشقان شما ، اومدند به شما سلام بدهند ، اما نمیدونند قبرت کجاست ؟ بی بی جانم ، مظلومه عالم فاطمه ، تو مدینه از همه غریب تر مادره مادره مادره ... اگه تو بقیع میری ، ائمه نشانی داره قبرشون ، سنگی هست می ایستی سلام میدی ، زیارت نامه میخونی ، اما تو مدینه کسی نمیدونه قبر مادر کجاست ؟
بی بی جانم (3) :
فرمود مصطفی که جزایش بوَد بهشت
کی جزاش بهشته ؟
( هر کس که تا سه روز
به زهرا کند سلام ... ) 2
میخای سلام بدهی بسم الله ، اما سلامای بی بی با همه فرق میکنه ،
سلام ما سلام ما
به چهره ى خجسته ات
سلام ما سلام ما
به پهلوى شكسته ات
سلام ما سلام ما
به رحمت و به جود تو
سلام ما سلام ما
به چهره ى كبود تو
اِاای ی ی ای ، یه سلامِ دیگه میخام بِدم ، اول از آقا عذرخواهی میکنم ، آقا ببخش ،
سلام ما سلام ما
به صحنه ى مدينه ات
سلام ما سلام ما
به خونِ زخمِ سينه ات
شاعر: #مرتضي_وافي
من مسلمانم ولی وقتی نفس میکشم از سینم خون جاری میشه !
ای مادر (4) ...
(سینه ای کز معرفت
گنجینه ی اسرار بود
کِی سزاوار فشارِ
آن در و دیوار بود ؟
شاعر: آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی)
اِاای ی ی ای ، خدا نفس بهت داده از این نالت استفاده کن ، شب شهادت مادر، با امام زمان ناله بزن ، با اون بچه هایی که امشب بی مادر شدند ناله بزن !
اِای اِی اای ای ... اسما میگه بی بی بدنشو شستشو داد ، لباس تمیز تنش کرد ، بچه هارو فرستاده بود مسجد ، فرمود اسما من میخوابم ، پس از ساعتی بیا منو صدا بزن ، بعضی روایات داره ، فرمود اسما وقت نماز بیا منو صدا بزن ، اگه جوابتو ندادم بدون من از دنیا رفته ام !
.👇
4. روضه.mp3
3.47M
قسمت چهارم :
#روضه_حضرت_زهرا
#استاد_حیدر_زاده 🎤
اسما میگه بی بی خوابیدند من پرده ای روی بی بی انداختم ، ساعتی گذشت رفتم داخل حجره صدا زدم : یا بنتِ رسول الله (ص) ، یا فاطمه ، دیدم بی بی جواب نمیده ! ای وای بی بی هم از دنیا رفت چه کنم ؟
اِای اِی اای ای ... خدایا چه کنم ؟ الان بچه ها میان ، جواب بچه ها رو چی بدهم ؟ یه مرتبه دیدم درِ خونه باز شد ، امام حسن دوید تو ، ابی عبدالله دوید !
حسنِ 9 ساله ، حسینِ 7 ساله ، صدا میزنند اسما مادرِ ما کجاست ؟ گفتم عزیزانم مادرتون استراحت میکنه ! فرمودند الان وقت استراحت مادر ما نیست ! عزیزان مادرتون داخل حجره است ، آخ بمیرم بمیرم ! الهی هیچ طفل خردسالی بدن بی جانِ مادرشو نبینه !
اِای اِی اای ای ... میدونی امشب جگرت میسوزه برای چیه ؟ برای اینه که مادر به فرزندی قبولت کرده ، اگه با دردهای مادر بیگانه باشی ، نمیتونی بسوزی ، دردای مادرو حس میکنی میسوزی
وارد حجره شدند ، امام حسن آمد بالای سرِ مادر ، رو صورت مادرو عقب زد ، هی صدا میزنه مادر ، یا اُما ، مادر جواب نداد ! بگم چه کرد ؟ دیدند امام حسن صورتشو رو سینه مادر گذاشت ، هی صدا میزنه مادر من حسنم ، حسنم حسنم ..
صحنه عجیبی بود ! میدونم نالتو گذاشتی برای اینکه بگم امام حسین چیکار میکرد ؟ کار امام حسین با همه فرق داشت ، امام حسین آمد پائین پای مادر ، پاهای مادرو بوسید ، صورتشو به کف پای مادر میزاره ، هی صدا میزنه مادر من حسینم ، یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله ...
از ابی عبدالله یاد بگیر مادر داری رو ، هی صورت به کف پای مادر می ماله ...
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.
#روضه_حضرت_زهرا
#استاد_حیدرزاده 🎤
این یه صحنه بود بچه ها با بدن بیجان مادر روبرو شدند ، یه صحنه هم فردا شب بود وقتی امیرالمومنین بدن رو غسل داد ، اِای اِی اای ای ... نمیدونم این غربت فقط مخصوص اهلبیته ، خدا نکنه مادری که دختر 5 ساله داره از دنیا بره ، اینطوریه : خانوم های همسایه میان این دخترو بغل میگیرن میبرند ، میگن نباشه نبینه ، اما مدینه اینطور نبود ، امیرالمومنین جلو چشم بچه ها بدنِ مادرو غسل میداد ، بندهای کفن رو بست ، یه مرتبه نگاه به بچه ها کرد ، دید دارن مثل ابر بهار گریه میکنند
صدا زد ... بچه ها بیاین ، میگن یه نیگاه بصورت بچه ها کرد ، بچه ها با نگاهشون با بابا حرف میزدند ، بابا بابا بابا ! بابا بزار یه بارِ دیگه مادرو ببینیم ، بچه هارو صدا زد ، تو روایت داره ، اول دخترارو صدا زد ، شاید دید زینب داره بیشتر گریه میکنه ، آی آی آی ...
روایت داره بچه ها دویدند ، بندهای کفن باز شد ، مادر داری ؟ خدامادرتو برات نگهداره ، محبت مادرو هیچ کسی غیر از خدا نداره ، محبت مادرو میخای ببینی بیا بریم مدینه
میگه تا بچه ها دویدند بطرف بدن مادر ، دیدند دستای مادر از کفن بیرون آمد ، یه دست به گردن حسن انداخت ، یه دست به گردن حسین انداخت ، بچه هاشو به سینه چسباند ، امیرالمومنین میفرماید : صدای ناله ای از زهرا بلند شد ، چه صحنه عجیبی بوده ، یه مرتبه منادی ندا داد : یاعلی بچه هارو بردار، یا علی ملائکه آسمان دارند گریه میکنند
نمیدونم امیرالمومنین چطوری بچه هارو از روی بدن مادر برداشت ؟ آیا بچه ها مادر رو رها کردند یا نه ؟ مادر بچه هاشو رها کرد یا نه ، نمیدونم ، اما قطعا با نوازش بوده ...
.👇
6. حضرت زقیه س.mp3
3.68M
قسمت ششم :
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
بگم یا علی با نوازش بچه هارو برداشتی ، اما یا علی نبودی کربلا ، کجای کربلا ؟ وقتی نازدانه ابی عبدالله اومد کنار بدنِ بی سرِ بابا !
اِای اِی اای ای ... خودشو رو بدن بی سرِبابا انداخت ، اون نانجیب صدا زد بروید این دختر رو از رو بدن باباش جدا کنید ، عینِ عبارت مقتلِ : یه نفر نه ، یه عده ای اومدند این دختر رو از رو بدن بابا میکشیدنش ... حسیییین ، هر کجا نشستی ناله بزن یا حسین ...
سیلی مزن بصورتم ای شمرِ بی حیا
من از کنارِ کُشته ی بابا نمی روم
من با علی اکبر و عباس آمده ام
از این دیار بیکس و تنها نمی روم
آی آی ی .. حوائجتو در نظر بگیر ، الان وقتشه ، چشمت اشک آلوده ، الان پناه اوردی به مجلس مادر امشب ، ماه ها منتظر بودی کی شهادت بی بی میاد ، بیای برا مادر گریه کنی ، خدا مادرتو برات نگهداره ، اگر هم از دنیا رفته ، امشب یادش کن ...
برای حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) معنا دارد که به سینه بزنی ، به یاد اون سینه ای که بین درو دیوار شکست ! دستت را هم که میاری بالا ، به یاد اون دستی که با غلاف شمشیر شکستند! و بی بی دردشو به هیچ کسی نگفت ، حتی به امیرالمومنین هم نمیگفت که با من چه کردند؟ فقط اون شبی که امیرالمومنین بدن رو غسل میداد ، دستش که رسید به قلمِ بازو فهمید چه خبره ! لذا بی بی دردشو به کسی نگفت ، شما هم به یاد اون دست و سینه شکسته ، امشب به سینت بزن ، امیدوارم بدنت رو بیمه کنی ، تا ان شاالله امام زمان ارواحنا فداه ظهور کنند ...
به همت جواد افشانی
.
#زمینه
#شور
#زمزمه #فاطمیه
#زبانحال_حضرت_زینب(س)
#سبک_حسین_جان
خدایا
چرا این روزا مادرم حال خوبی نداره
یه گوشه توی بستر اُفتاده و بی قراره
وای مادر
بمیرم
بُریده نفس هاش و اون زخم کاریه پهلووش
تعادل نداره توو دستاش پُر از درده بازووش
وای مادر
شده دیگه از زندگی سیر واویلا
توو این سن کم شد زمینگیر واویلا
دعا میکنه واسه مرگش این شبها
شده با غم و غصه درگیر واویلا
--------------------
هنوزم
نمی گُنجه توو باورم هیزم و دود و آوار
هموناییکه اومدن پشت در واسه آزار
وای مادر
سوزوندن
در خونه رو پیش چشمای مبهوت ماها
تا که مادرم پشت در رفت گرفت شعله بالا
وای مادر
یکی با لگد حمله ور شد واویلا
شکست پهلو و درده سر شد واویلا
در افتاده بود روی مادر فهمیدم
زیر دست و پا بی پسر شد واویلا
-------------------
توو آتیش
جلو چشم بابای مظلوم ما پیکرش سوخت
توو هُرم حرارت تموم سر و معجرش سوخت
وای مادر
مغیره
الهی که از زندگی خیر نبینه چه ها کرد
با اون قنفذ پست با ضرب غلاف عقده وا کرد
وای مادر
یکی واسه یاری نیومد واویلا
مغیره با نامردی میزد واویلا
زمین خورد توی کوچه مادر با صورت
نفسهاش به روی لب اومد واویلا
---------------------
#عباس_قلعه
#ذکر_یافاطمه_سربند_سلیمانی_هاست
👇
....................................
#زمینه
#شور
#بستر_بیماری
#عباس_قلعه✍
عزیزم
الهی بمیرم به چه وضعی اُفتاده حالت
توی بستری و شکسته شده هردو بالت
ای خانوم
عزیزم
حلال کن منو خونه ی اَمنی واست نداشتم
ببخشم اگه توی این زندگی کم گذاشتم
ای خانوم
چرا روتو از من میگیری زهرا جان
دعا میکنی که بمیری زهرا جان
ببین بچه ها بی قرارن این شبها
کجا بی علی آخه میری زهرا جان
____
عزیزم
نفسهات بُریده میدونم که پهلوت شکسته
تورو اون دوتا بد زدن دست و بازوت شکسته
ای خانوم
عزیزم
نمی تونی از جا بلندشی توون نیست توو پاهات
زمین میخوری دائما سوو نمونده توو چشمات
ای خانوم
تنت پیش چشمای من سوخت زهرا جان
جلوی حسین و حسن سوخت زهرا جان
کسی واسه یاری نیومد توو کوچه
که انگار نه انگار یه زن سوخت زهراجان
____
عزیزم
چرا مجتبی این روزا حال خوبی نداره
توی خواب و بیداری اِنقد همش بیقراره
ای خانوم
عزیزم
گمونم یه چیزایی دیده که حیدر ندیده
بگو چیشده ماجرا چیه رنگش پریده
ای خانوم
چی اومد سرت آخه زهرا توو کوچه
شکستن غرورم رو یکجا توو کوچه
هنوز یادمه پیش چشمام اُفتادی
تورو بد زدن نانجیبا توو کوچه
https://eitaa.com/emame3vom/54628
____
#فاطمیه #حضرت_زهرا
👇
.
#شهادت_حضرت_زهرا
#هجوم_به_خانه_وحی
نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد
یا به دیوار از آن سو بخورد یا نخورد،
این در سوخته حتما به زمین می افتد
لگدی بین هیاهو بخورد یا نخورد
دست بالا برود روضه به پا خواهد شد
حال بر صورت بانو بخورد یا نخورد
زنده می ماند اگر این نوک سنگین غلاف...
فرقش این است به بازو بخورد یا نخورد
بعد از این فرق ندارد به خدا حال علی
خانه بی فاطمه جارو بخورد یا نخورد
داغ محسن به دل آل علی خواهد ماند
نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد
#وحید_محمدی ✍
#فاطمیه #حضرت_زهرا
https://eitaa.com/emame3vom/54631
#ذکر_یافاطمه_سربند_سلیمانی_هاست
.
.
#حضرت_زهرا
یک کوچه و یک نگاه تار و کم سو
مسمار در و غلاف تیغ و بازو ...
حق دارد اگر که مادرم می گیرد
یک دست به دیوار و یکی بر پهلو
#وحید_محمدی
#ذکر_یافاطمه_سربند_سلیمانی_هاست
.
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
السلام علیک فاطمیه
کوچه کوچه همیشه غم داری
روزهایش چطور می گذرد
خبر از حال مادرم داری؟
در میان تمام هیئت ها
گریه ی فاطمیه معروف است
چه نیازی به بیت الاحزان است
روضه ی فاطمیه مکشوف است
السلام علیک فاطمیه
بگو از کوچه های غم چه خبر
فاطمیه بگو بدانم، آه
دست سنگین چه می کند با سر
راه رفتن میان این کوچه
به گمانم که درد سر دارد
فاطمیه بگو کسی غیر از
پسرش مجتبی خبر دارد؟
که چه شد بین کوچه که مادر
پسرش را به زور پیدا کرد؟
چقدر بود ضرب سیلی که
گره گوشواره را وا کرد؟
پاره ی پیکر رسول الله
بعد کوچه قدش کمانی شد
چادرش روی خاک افتاد و
صورتش رنگ ارغوانی شد
فاطمیه بعید می دانم
روضه ی باز خواندنی باشد
بعد کوچه بعید می دانم
مادر خانه ماندنی باشد
#وحید_محمدی ✍
#ذکر_یافاطمه_سربند_سلیمانی_هاست
.
4_5902009024391416231.mp3
18.42M
#زمینه
#فاطمیه ۱۴۰۰
#امیر_برومند 🎤
نه قصه است نه رویا نه شعره نه حکایت
دقیقا همینطور نوشته تو روایت
پا به ماه بود خانم جوون و چهل تا بی دین پشت در
بچه های این مادر مضطرب نگران تر چشمای پدر
سینه شکست توی قاب آیینه شکست
سینه شکست مرد خونه چشمشو بست
یه نامرد یه کینه یه ضربه که در افتاد
یه مادر یه زخمی رو خاکا با سر افتاد
در و دیوار خونی علی با چشماش دید زهرا رو زدند
شعله بالاتر میرفت و بس از رو اون در تو خونه اومدند
پهلو شکست نه که پهلو بازو شکست
ابرو شکست مرد خونه چشمشو بست
کار زنونه شد فضه رو صدا زد
به علی نگفت مادرم حیا کرد
https://eitaa.com/emame3vom/54635