.
📖 #متن_روضه
🔊 روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها
⚫️ شب #شهادت_حضرت_زهرا | #بخش_پایانی 🔻
*
اگه شهادت نبود، بیجا میکردم این حرفارو بزنم، ببخشن منو بزرگترها، روز روزِ غم امام زمانه
بی بی جان، ما شنیدیم، که زخمی شده ای در یثرب
علت رنگ کبود، همه نیلوفرها
یک بیت بخونم و نشستم، بهرمو بردم، شاید تا آخر عمرم بیمه روضه شدم، الحمدلله، چقد اینجا روضش دل نشینه، بی خود نی تا دم در مردم رو پا هم دیگه نشستن، از همینجا به آقات یه سَرسلامتی بده، صدقه بذارید کنار برا اقا، این یک بیتو بگم از جای مردم قم، از جای مردم این بیت، به جانب خانم عرض میکنم
کاش همسایه ما میشدی
(ببین خانم، چجور دور بچت میگردن مردم، ما یه امام زاده داریم، با ده تا نسل به شما میخوره، تا کجاها عقب عقب میریم میگیم بچه زهراست)
کاش، همسایه ما میشدی، ای مادر جان
بخدا، میخ ندارد، در اینجا، درها
(یا فاطمه یازهرا)5
دلم شکسته، دلم را نمیخری مادر
مرا کنار مزارت نمیبری مادر
اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم
تو آبروی کسی را نمیبری مادر
(حالا از بی بی یه چیزی بگیریم و دعا فرجو بخونیم)
(مادر قلب منم جلا بده)2
مادر، به خاطر خدا بده
مادر، به ما یه کربلا بده
مادر، دلم یه کربلا میخواد
مادر، یه گنبد طلا میخواد
مادر، دلم امام رضا میخواد
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
همه که با هم بخونیم به دل حضرت میشینه ان شاالله، وقتی به دل یه صحبه و نوکرش بشینه به دل اون هم میشینه
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ ...
#روضه_حضرت_زهرا
🎤 حاج حيدر خمسه
🏴👇🏴
.
#زمزمه #حاج_قاسم
#چارپاره
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
سردار آسمونی
سخته ندیدن تو
مونده زمین تو بُهتِ
این پر کشیدن تو
تو مُزدت و گرفتی
ما به غمت نشستیم
تا آخرین نفس با
عهدی که بستی هستیم
اُسطوره واسه مردم
هستی برا همیشه
سنگ از تو بود هراسون
بودی اگر چه شیشه
چشمات خروش خشم و
آئینه رو با هم داشت
حاج قاسم دلاور
لفظ شهید و کم داشت
آرامش از تو داره
تهران، دمشق و بغداد
رو هیچ ضریحی با تو
حتّی یه خط نیفتاد
یک روح سربلندی
توو سربه زیریهات بود
بعد فرج ، شهادت
بالاترین دعات بود
اسم تو رو می خونه
سو سوی هر ستاره
این خاکِ آریایی
مثل تو کم نداره
نزدیکه با صلابت
بر فتنه گر بتازیم
مِیدونی توی حیفا
با نام تو میسازیم
دشمن شبیه قطره س
اسم تو مثل دریاس
راهت ادامه داره
عکست تووقاب دلهاس
دست تو رو گرفتن
بردن به آسمونا
اون دستی که رو خاکا
اُفتاد شبیه سقا....
#مجتبی_صمدی_شهاب✍
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
👇
امام حسین ع
.
#تشییع_جنازه
#حضرت_زهرا (س)
#سبک_گل_مینوی_علی
دل ما آب شده ناله بی تاب شده
شهر پیغمبر تان همه درخواب شده
پیش چشم تر ما هستی طاها می رفت
بر سر دوش علی حضرت زهرا می رفت
وای علی وای علی (2)
جان ما برلب بود نیمه های شب بود
پشت تابوت فقط ذکر ما یارب بود
مخفیانه دل شب مادر مارا بردند
دل بابای مرا از غم او آزردند
وای علی وای علی(2)
یاس ما پرپر شد ماتم مادر شد
تک وتنها وغریب حضرت حیدر شد
کودکان نیمه ی شب ناله غوغا کردند
همگی گریه برای غم مولا کردند
وای علی وای علی(2)
خانه ماتم شده بود آسمان خم شده بود
چشم طفلان علی مثل زمزم شده بود
ذکر بابای غریبم همه یاالله بود
برسر دوش پدر جان رسول الله بود
وای علی وای علی(2)
نوای (غریب)
یوسف حق پرست (غریب)
.
.
دومین سالگرد شهادت
#حاج_قاسم
#مدافعان_حرم
به نام قلب زلال مدافعان حرم
به نام رزق حلال مدافعان حرم
به نام شیر دلان سپاه عاشورا
فدائیان بسیجی زینب کبری
به زاهدان شب و شیرهای در میدان
به فاتحان دمشق و یلان خان طومان
به غیرت علویِ جوان ایرانی
به خونِ ریخته ی #قاسم_سلیمانی
اگرچه شاعرم؛ اما خودم که می دانم
که غیر عشق، از این طایفه نمی دانم
کدام طایفه؟ آنها که در جوانی خود
گذشته اند ز لذات زندگانی خود
کدام طایفه؟ آنها که بی قرار شدند
ستاره های شب تار روزگار شدند
کدام طایفه؟ آنان که نسل سلمانند
به تارک بشریت همیشه تابانند
برای ما که از این قافله جدا ماندیم
برای ما که از این عاشقانه جا ماندیم
وصیت شهدا راه را نشان داده
چراغ قبله نما را به دستمان داده
قسم به بغض یتیمان، به آه مظلومان
به خون پاک شهیدان جبهه ی ایمان
به سینه های سپر در مقابل دشمن
به راس های شریف جدا شده از تن
به صدرزاده و آژند و عفتی سوگند
به قلب شیعه ی ناب ولایتی سوگند
اگر جهان به صف آیند، مرد میدانیم
مطیع امر ولی فقیه می مانیم
و تا ظهور، برای امیر می میریم
اگر که امر نماید بمیر؛ می میریم
به سر رسیدن این انتظار نزدیک است
دهید مژده به یاران، بهار نزدیک است
شاعر: #حمیدرضا_عباسی
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
.
fa-h-zahra-bandani-f94-d2-sh02.mp3
12.03M
🔖منبر کامل صوتی #فاطمیه 🔖
#استاد_بندانی_نیشابوری
♦️موضوع: 👇
معانی فاطمیه 🚩
🔻جلسه دوم
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
2. مدح امام حسن ع.mp3
4.16M
#مدح_امام_حسن
#استاد_حیدرزاده🎤
یوسفِ آلِ پیمبر،
شهِ لاهوت مقام
نجلِ شاه مدنی ،
قافلهسالارِ انام
اولین سبطِ نبی ،
فخرِ نبیینِ عظام
دومین حجتِ برحق و
امام اِبنِ امام
گوهرِ بحرِ جلالت ،
دُرِ فرخنده صدف
پور زهرا و نخستین پسرِ شاهِ نجف
میشدی چونکه بهدوشِ
شهِ لُولاک سوار
( پیغمبر امام حسن و امام حسین را روی دوشش سوار میکرد)
میشدی چونکه بهدوشِ
شهِ لُولاک سوار
( حضرت نماز میخوند ، امام حسن و امام حسین روی دوشش می آمدند ، آهسته از سجده بلند میشد ، عزیزانش را از روی شانه برمیداشت ، دوباره به سجده میرفت ، امام حسن و امام حسین به دوش پیغمبر، ص )
میشدی چونکه بهدوشِ
شهِ لُولاک سوار
میگشودی لبِ دُر پرورِخود
بر گُفتار
میربود از دلِ هر رهگذری
صبر وقرار
( امام حسن را روی دوشش سوار میکرد ، با خودش می برد مسجد ، وقتی امام حسن حرف میزد ، آنقدر با نمک حرف میزد ، هر کسی صداشو میشنید ، می ایستاد ، مجذوب صدای دلنشین امام حسن میشد ،
میشدی چونکه بهدوشِ
شهِ لُولاک سوار
میگشودی لبِ دُر پرورِخود بر گُفتار
میربود از دلِ هر
رهگذری صبر وقرار
بوسه میزد به لبش
پادشهِ عرش وِقار
لذت از صحبت او ،
فخرِ رسالت می بُرد
سویِ مسجد حَسنش را
به جلالت میبُرد
شاعر :
#عویض_بازرگان ( فاخر )✍
به همت جواد افشانی
3. مدح امام حسن ع.mp3
3.11M
#مدح #امام_حسن
#استاد_حیدرزاده🎤
صاحبِ حُسن و جمالِ حَسن و
خُلقِ عظيم
ناظمِ مُلك بقا ، قاسمِ جناتُ نعيم
دل نوازِ فقرا ...
امشب یه پیغام توی این یه بیتِ ، اگه فقیر شدی درِ خونه ی امام حسن ، به فقیر همه چیز میدن ، گدا وقتی کسوت گدایی به خودش میگیره ، یعنی هیچی ندارم ، دستم خالیه ، دستم خالیه ...
یه جمله بگیم به مولا، آقاجان : شما کریمِ مدینه ای ، نه کریمِ عالمی ، در روایت داره حتی یه دونه گدارو از خودش رد نکرده ، اموالش رو دو بار در طول عمرش با فقرا تقسیم کرد ، هر چی داشت دو قسمت کرد ، یه قسمتشو به فقیر داد ، یه قسمتشو برا خودش نگهداشت
اگه دوتا لباس داشت یکیش رو به فقیر داد ، یکیشو برا خودش نگهداشت ، یه دونه فقیرو رد نکرده ، امشب بگو آقا فقیرم ، سفره یِ شما افتاده امشب ، سفره کریم اهلبیت افتاده ، از سرِ این سفره دستِ خالی بلند نشی ، از سرِ این سفره دستِ خالی رد نشی ، یه شبه ...
بگو یا امام حسن ، بگو آقا اگه گدایی بیاد درِ خونه کریمی رو بزنه ، اون شخص کریم درو که باز میکنه ، به گدا نمیگه چی آوردی ؟ به گدا میگه چی میخای ؟ ، آقا میشه امشب به ما بگی چی میخای ؟ عزیزِ زهرا ... آقا
دل نوازِ فقرا، بر اسرا، يار و نديم
چون پدر ، نازكِش و ،
ياورِ اطفالِ يتيم
هر كجا ديد يتيمي ،
بنشستي به بَرش
بركشيدي زِ وفا
دستِ نوازش به سرش ...
شاعر :
#عویض_بازرگان ( فاخر )
.
4. غریب مدینه.mp3
2.48M
#فاطمیه
#شب_امام_حسن
#روضه_امام_حسن
#استاد_حیدرزاده🎤
آقا یا امام حسن ، درسته قبرت غریبه ، درسته قبرت ضریح نداره ، زائر نداره ، با خاک یکسانه ، اما بقیع تو قلب های ماست ، بقیع تو سینه ی ماست ، امشب خودمو تو بقیع میبینم ، سرمو رو دیوار بقیع میزارم ، خیلی غریبه ، خیلی غریبه ...
تو خونه اش غریبه ، تو کوچه غریبه ، تو مسجد غریبه ، تو روایت دیدم وقتی معاویه بالا منبر رفت ، سبّ امیرالمومنین رو کرد! هم امام حسن پا منبر بود ، هم امام حسین ، دشنام داد به امیرالمومنین ، امام حسین از جا بلند شد ، امام حسن دستشو گرفت ، فرمود داداش بنشین صبرکن ، قربون صبرت برم یا امام حسن ، یا امام حسن ...
قبرش غریبه ، تو خونه اش غریبه ، تو مسجد غریبه ، تو کوچه میره قاتلِ مادرشو می بینه ! مغیره رو می بینه ، آی آی ی ی ... تشیع جنازش غریبه ، بدنشو تیرباران میکنند ، امشب برا غریب داری گریه میکنی ، اگه اشک بهت دادند قدر این دلِ عاشقتو بدون !
حسن با همه ، فرقِ بسیار دارد
به چشمش به سانِ علی خار دارد
( کربلا رفتی ؟ )
شبِ کربلا مثل روز است روشن
(آقا) بقیعِ تو اما شب تار دارد
5. غریب مدینه.mp3
3.44M
#فاطمیه
#روضه_امام_حسن
#استاد_حیدرزاده🎤
( یکی از دوستان میگفت ) یه سفری که مشرف بودیم مدینه ، شب بود وقتی هواپیما رسید رو آسمونِ مدینه ، خلبان اعلام کرد آی مردم اینجا مدینه است ، یه مقداری هواپیما رو مایل کرد ، گفت نگاه کنید شهرمدینه رو ، اونجایی که نورانیِ و چراغا روشنه ، قبر پیغمبره ، اما اون زمینی که کنارش تاریکه بقیعه !
آی آی ی ی .. همین برا یه عمر گریه ی ما بسه ، قبرِ امام حسن با خاک یکسانه ! بقول اون پیرمردِ ایرانی که کنار بقیع گریه میکرد ، پنجره های بقیع رو تو دستش گرفته بود ، میگفت آقا امام حسن پاشو بریم ایران ، اگه ایران بودی نمیگذاشتیم قبرت غریب باشه !
(آقا) حتی نوادگان تو،
صاحب حرم شدند
اما هنوز قبر تو خاکیست ،
یاکریم یا کریم ..
آقا جانم ...
شب کربلا مثل روز است روشن
(آقا) #بقیع تو اما شب تار دارد
(آقا) تو در کوچه های مدینه غریبی
( ببینم ناله داری یانه ؟ )
تو در کوچه های مدینه غریبی
حسینت ولی یک علمدار دارد
وقتی به امام گفتند : آقا چرا با معاویه نمیجنگی ؟ فرمود بخدا یاوری ندارم ! قربونت برم غریبِ مدینه ، آقا جان ، آقاجان ... این یه بیت رو بخونم وارد روضه بشم
(آقا) ضریح حسین است
شش گوشه اما ...
( دیدی چه دلرباست
ضریح امام حسین ؟ )
ضریح حسین است شش گوشه اما
فقط دور قبر تو دیوار دارد ... 2
اِای ای ی ی .. ،
نالتو آزاد کن ، یا امام حسن ...
شب #امام_حسن
.
6. روضه کوچه.mp3
3.6M
#فاطمیه #کوچه_بنی_هاشم
شبِ #امام_حسن
#روضه_حضرت_زهرا
#روضه_امام_حسن
#استاد_حیدرزاده🎤
به شیخ عبدالزهرا فرمود : شیخ #عبدالزهرا ، چرا روضه ی مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه ی شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه ی مارو نمیخونی ! گفت آقا روضه ی شما کدامه ؟ آماده اید بگم ؟
فرمود روضه ی ما اون موقعی بود که مادر مارو میزدند ! های های ی ... ، الهی نبینی مادرت جلوی چشمت حتی زمین بخوره ، حتی طاقتِ زمین خوردنِ مادرتو نداری ! آقا آقا ...
نفسم حبس شد به دل
اشکِ چشمم ستاره شد
های های ، حالا که امشب پای روضه امام حسن نشستی ، خوب دل بده به شعر
نفسم حبس شد به دل
اشکِ چشمم ستاره شد
(آخ بمیرم ) مادرم را که میزدند
جگرم پاره پاره شد ...
تو اون مجلس وقتی که مغیره بلند شد سخن بگه ، امام حسن بهش فرمود : تو ساکت باش ! تو همون کسی هستس که تو کوچه ها مادر مارو میزدی ! اِای .. جانم ، ناله بزن ، صداتو آزاد کن ، خجالت نکش ، اگه اینجا برا مادر ناله نزنی ، کجا ناله میزنی ؟ یا امام حسن ...
سه نفر مادرِ مرا ، بر درِ خانه میزدند
مردم ، یه نفر نمیزد ، سه نفری میزدند ! یکی مغیره میزد ، یکی قنفذ میزد ، اون نانجیب خودش تازیانه رو گرفت ، مادرم رو میزد !
سه نفر مادرِ مرا ، بر درِخانه میزدند
خواهرانم نفس نفس ،
چه غریبانه میزدند
الهی اگر مادر رو میزنند جلوی دخترش نزنند، آی زینب زینب زینب ، آی ی ی ..
.
📋حسین جان آقام شهید عطشان آقا
#زمینه
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ته خوشبختی، یه عاشق وقتی، به اربابش میره
به اذن زهرا، مُقَطَّعُ الاَعضاء، میشه پر میگیره
کی گفته مرده، علم زمین خورده، مگه شهید میمیره
عشق یعنی ضربان حرم
اسم مرتضی علی تووی اذان حرم
به نماز عاشقان حرم
بقیع میشه حرم با مدافعان حرم
" حسین جان آقا ، حسین جان آقا
شهید عطشان آقا "
یه عکس یادم هست، سلام ای بیدست، پای روضه میرم
شب تاسوعا، برات ذکر یا، ابالفضل میگیرم
تورو به اشکام، بگو به آقام، که واسهش میمیرم
عشق یعنی که وفا بکنم
توو همون عراق دستم و جدا بکنن
تن زخمیمو نگاه بکنن
تابوتم رو راهی کرببلا بکنن
" حسین جان آقا ، حسین جان آقا
شهید عطشان آقا "
لباس پاره، تنت غم داره، واسه داغ مادر
چی از تو مونده، چه روضهای خونده، برامون انگشتر
دلم رفت جایی، که شد غوغایی، جلو چشم خواهر
پهلو به نیزهها نزدی
مادرت رو پیش خواهرت صدا نزدی
دخترت رو بی هوا نزدن
خودمونیم سردار، دست و پانزدی
سرباز پادگان حرم
سیدالشهدای مدافعان حرم
پیش زینبی به جان حرم
سیدالشهدای مدافعان حرم
" حسین جان آقا ، حسین جان آقا
شهید عطشان آقا "
شاعر : #محمد_اسدالهی
#حاج_قاسم #قهرمان #سردار_دلها
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ذکر_یافاطمه_سربند_سلیمانی_هاست
.👇
YEKNET.IR - shoor 2 - fatemieh 2 - 1400 - narimani.mp3
6.2M
🏴 #سالگرد_حاج_قاسم_سلیمانی
🍃ته خوشبختی یه عاشق وقتی
🍃به اربابش میره
🎤 سید_رضا_نریمانی
Mehdi.Rasouli.Tahe.Khoshbakhti.mp3
16.75M
ته خوشبختی یه عاشق وقتی به اربابش میره
به اذن زهرا مقطع الاعضا میشه پر میگیره
#حاج_مهدی_رسولی
.
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
السلام علی المهدی و علی آبائه....
🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
توی مجلس مادر نشستی...
امشب حرف دلت چیه...
چی میخواهی بگی...
🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا... آقای ما نمیاد...
چرا... امام زمانمون نمیاد...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
آقا امشب هر کجا عالم هستی...
یک سر هم به مجلس ما بزن...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
همه جا رسمه...
وقتی برا مادری مجلس بگیرند...
فرزندش میاد تو مجلس...
یک گوشه ای میایسته...
خوش آمد میگه...
آقا...امشب اینجا هم مجلس مادر شماست...
ما هم گریه کُن هایِ مادرتون...
آقاجان بیا قدم روی چشمان ما بزار...
یا بن الحسن...
#روضه_حضرت_زهرا #امام_زمان
👇
.
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن روضه ۴
🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید
🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد
انقدر مادرمون زهرا مظلومه...
تا نامش برده میشه...
ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه...
یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه)
ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند...
حضرت داره گریه میکنه...
عرضه داشتند...
چی شده یا رسول الله...
چرا دارید گریه میکنید...
فرمودند...
أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي
برا غربت بچه هام گریه میکنم...
برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم...
كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي
میبینم بعد از خودم...
امتم به فاطمه ام ظلم میکنند...
صداش به ناله بلنده...
وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ
هی صدا میزنه...میگه
یا ابتاه...یارسول الله...
فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي
اما کسی به داد زهرام نمیرسه...
(منبع: الامالی للطوسی ص: 188)
((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید))
عرضه بداریم یا رسول الله...
خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید...
اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند...
🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد
🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد
یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند...
🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت
🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد
تا اون نانجیب با لگد به در زد...
زهرای مرضیه بین در و دیوار...
دو تا ناله زد...
ناله اول صدا زد...
یا ابتاه... یا رسول الله...
بابا ببین با حبیبه ات چه کردند...
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
ناله دوم صدا زد...
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل
فضه بیا بدادم برس...
بخدا محسنم رو کشتند...
🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد
🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود
نانجیب ها وارد خونه شدند...
دستهای امیرالمومنین رو بستند...
تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید...
طاقت نیاورد...
هر طوری بود از جاش بلند شد...
حالا میخوام تصور کنید...
مادرمون زهرا...
یه دست به پهلو گرفته...
یه دست به دیوار گرفته...
🔸دنبال حیدر میدوید
🔸از پهلویش خون میچکید
اومد کنار امیرالمومنین...
دید ریسمان گردن آقاش انداختند...
دست هاش رو بستند...
دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند...
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
یا صاحب الزمان...
همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد...
قنفذ...
چرا آروم نشستی...
بزنید زهرا رو...😭
زبانم لال بشه...
دختر پیغمبر کجا...
تازیانه اون نامرد کجا...
دور مادر رو گرفتند...
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر مادر رو زدند...
دستهاش رها شد...
روی زمین افتاد...
🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند
🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد
یا صاحب الزمان...
اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد...
عمه جانتون زینب کبری رو بزنه...
دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا...
بی تاب شده...
هی صدا میزنه بابا...
أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة
بابا بلند شو ببین...
دارن عمه جانم زینب رو میزنند...
🔸با همان دستی كه زهرا را زدند
🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند
ناله بزن یا حسین...
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ)
شعراء 227
#روضه_حضرت_زهرا #حضرت_زهرا
👇
4_5774138029694257676.mp3
1.81M
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات ۵
بسم الله الرحمن الرحیم...
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ...
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ...
🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا میکرد
ببین حرف دلت هست یا نه...
در این ایام فاطمیه...
ایام عزای مادرش زهرا...
🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا میکرد
🔹گره از مشکل پیچیده ما وا میکرد
یه مشکلی تمام شیعیان دارند...
یه درد دلی همه شیعیان دارند...
t.me/roze1
🔹کاش میآمد و بهر عاشقان زهرا
🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا میکرد
ای کاش امام زمان ما می آمد...
قبر مخفی مادر رو نشون می داد...
مثل یه همچین شبها و روزهایی...
شیعیان می رفتند کنار قبر مادرشون زهرا...
برا قبر مادر حرم می ساختند...
برا قبر مادر ضریح می ساختند....
کنار ضریح می نشستند...
هی زار زار گریه می کردند...
خود امام زمان روضه می خوندند...
دور تا دور شیعیان می نشستند گریه می کردند...
🔹کاش می آمد و بهر عاشقان زهرا
🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می کرد
حالا از سوز دلت صدا بزن...
یا بن الحسن...
-
.
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن روضه ۵
🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔸زائر اون شکسته سینه باشم
🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم
🔸قبر غریب مادر و ببینم
ان شاءالله وعده منو و شما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
ایام عزای زهرای مرضیه...
بریم خانه امیرالمومنین...
بریم عیادت مادرمون زهرا...
مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه...
ان شاءالله هر كی مادر داره...
خدا براش نگه داره...
خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده...
اگه یه روزی بری خونه...
ببینی مادرت حالش خوب نیست...
دست و پات رو گم میكنی...
اگه یه روز ببینی مادرت...
به سختی داره نفس میکشه...
دست و پات رو گم میكنی...
انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد...
امروز بعد از چند ماه...
بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد...
بچه ها تا مادر رو دیدند...
خوشحال شدند...
الحمدلله...
مادر ما خوب شده...
🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم
🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم
کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی...
فرمود اسماء...
من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن...
اگه جواب ندادم اسماء...
بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم...
اسماء میگه...
دل نگران شدم...
ساعتی بعد صدا زدم...
عرضه داشتم... یا بنت رسول الله...
دیدم جواب نیومد...
خدایا ...چه خبر شده...
چرا بی بی جواب نمیده...
دوباره صدا زدم:
(یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ )
جواب نیومد...
وارد حجره شدم...
پوشیه صورت رو کنار زدم...
دیدم ای وای...
بی بی جان به جانان تسلیم کردند...
عرضه داشتم بی بی جان...
سلام منو به پیغمبر خدا برسونید...
خدایا...
حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم...
جواب بچه ها رو چی بگم...
حسنین وارد شدند...
تا اومدند فرمودند اسماء...
مادرمون زهرا کجاست...
دوان دوان وارد حجره شدند...
کنار بدن بی جان مادر نشستند...
حالا میخوای گریه کنی بسم الله...
امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن...
این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر...
نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه...
امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر...
صدازد:
یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی
مادرجان من حسنم...
با من حرف بزن مادر...
الان روح از بدنم جدا میشه مادر...
ابی عبدالله اومد...
آی کربلایی ها...
آقاتون اومد...
صورت گذاشت کف پاهای مادر..
هی کف پاهای مادر رو میبوسه...
صدا میزنه...
يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ
مادر...
من حسینتم...
با من حرف بزن...
مادر...
اگه با من حرف نزنی میمیرم...
مادر... مادر...
🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر
🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر
اسماء اومد بچه ها رو با احترام...
از روی جنازه مادر بلند کرد...
اما...
لا یوم یومِک یا اباعبدالله
خوب شد اسماء تو بودی...
بچه ها زهرای مرضیه رو...
از کنار جنازه مادر بلند کردی...
اما کربلا...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه...
کشان کشان...
دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند...
🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام
🔸من از کنار پیکر بابا نميروم
#روضه_حضرت_زهرا
👇