eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. یا (عج) بند🍁 ای مایه ی آرامشم تنها تو هستی خواهشم یا سیدی یابن الحسن صاحب من مولای من تویی همه دنیای من یا سیدی یابن الحسن از دل برای تو میکِشم آه العجل آقا بقیت الله بند🍁🍁 درد مرا درمان تویی بر تن بی جان،جان تویی یا سیدی یابن الحسن بر من سروسامان تویی کویرم و باران تویی یا سیدی یابن الحسن ای نور حاضر ای یار دلخواه العجل آقا بقیت الله بند🍁🍁🍁 ای ماه دل آرا بگو کنم کجا را جستجو یا سیدی یابن الحسن من از تو دارم آبرو دیدار رویت آرزو یا سیدی یابن الحسن میگویم این را با آه جانکاه العجل آقا بقیت الله بند🍁🍁🍁🍁 بی تو بمانم تا به کی ندبه بخوانم تا به کی یا سیدی یابن الحسن من از فراقت خسته ام دیده به راهت بسته ام یا سیدی یابن الحسن چه میشود که آیی تو از راه العجل آقا بقیت الله ۱۴۰۰/۰۸/۰۹ ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی https://eitaa.com/emame3vom/55188 👇
. ✅بنداول پرستوی علی خانوم من مرو تو رو قسم میدم جون حسن نرو 🌹 مرو مرو دارو نداره من مرو مرو باغ بهاره من مروچراغ شام تاره من مروعزیزم ❷ مرو تو ای یاس جوونه من مروتوای قامت کمون من مرو مزن آتیش به جون من مرو عزیزم ❷ یافاطمه یافاطمه جانم ؁؁؁؁؁؁؁ ✅بنددوم چندوقته فاطمه به روی بستری حالابدون من کجا داری میری 🌹 مرو که زینبت حزین میشه حسین باگریه ها عجین میشه علی توخونه نشین می شه برات بمیرم❷ یه جای سالم نداری خانوم گاهی صدامیزنی آی بازوم گاهی صدا میزنی آخ پهلوم برات بمیرم ❷ یافاطمه یافاطمه جانم ؁؁؁؁؁؁؁ ✅بند سوم یادمه پشت در افتادی رو زمین محسن فدایی شد بامیخ آهنین دست منو بسته بودن زهرا یادمه که صدازدی بابا افتاده بودی زیردست و پا برات بمیرم ❷ چی به سرت آورده اون مسمار میون دودبین در و دیوار روز علی شد مثل شام تار برات بمیرم ❷ یافاطمه یافاطمه جانم ❷ https://eitaa.com/emame3vom/55190 👇
. ای مادر بستری مادرم ای مادرم ای یاس نیلوفری مادرم ای مادرم مادر زار و حزین مادرم ای مادرم اشک حسن راببین مادرم ای مادرم شانه مزن موی من مادرم ای مادرم شکسته پهلوی من مادرم ای مادرم نیلی شده روی تو مادرم مادرم شکسته بازوی تو مادرم ای مادرم پشت در شعله ور مادرم ای مادرم حرامیان حمله ور مادرم ای مادرم قلب تو بشکسته بود مادرم ای مادرم دست پدربسته بود مادرم ای مادرم آه ز آن میخ در مادرم ای مادرم زد به دل ما شرر مادرم ای مادرم آه ز ثانیِ پست مادرم ای مادرم بال وپر تو شکست مادرم ای مادرم شد بدنت لاله گون مادرم ای مادرم سینه ی تو غرق خون مادرم ای مادرم در وسط کوچه ها مادرم ای مادرم مغیره می زد تو را مادرم ای مادرم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/emame3vom/55192 👇
. با منم فاطمه مادر تو شبیه تو قدّم خمیده رقیّه ببین تو جوونی شبیه تو موهام سپیده اگه زد عدو بی بهونه عزیزم به تو تازیونه همه شد شروع از همون روز که من رو زدن توی خونه یکی پیش حیدر به پهلوم لگد زد یکی با غلافش منو خیلی بد زد امون از غریبی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 جواب حضرت رقیه علیهاالسلام: درسته که شد بین کوچه به تو پیش همسر جسارت ولی شکر حق دیگه مادر نشد قسمت تو اسارت ندیدی تو بوسه به حنجر ندیدی روی نیزه ها سر نرفتی تو در بین بازار میون یه مشت مست کافر شکست بازوی تو با کینه ی حیدر سر من شکسته تلافی خیبر امون از غریبی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بیا ای سه ساله ببین که حسینم خرابه رسیده ببین که برا بردن تو رسیده با رأس بریده ببین که لباش غرق خونه جای کینه ی خیزرونه بمیرم به حنجر داره از دوازده تا ضربه نشونه اگه موی بابات شده نامرتب بمیرم که رفته زیر پای مرکب امون از غریبی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبهایِ درد و نافله و .. و توسل به سلام‌الله علیها _ حجت الاسلام شیخ هادی الیاسی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● امام مجتبی فرمود دیگه این شبای آخر مادرم خواب نداشت .. گاهی پهلو به پهلو میشد تا صبح گریه میکرد .. دیگه این روزا روزای آخریست که فاطمه مهمانِ خانۀ علی‌ست .. بستری بود، ولی هم سخنِ خوبی بود .. شبهایِ درد و نافله و بی قراری ام چشم خداست شاهدِ شب زنده داری ام *چه شبهایی که بیدار میموند تا سحر عبادت میکرد .. گاهی به حسن نگاه میکنه .. گاهی به چهرۀ حسینش نگاه میکنه .. به این بچه هایی که دارن بی مادر میشن ..* گاهی میان گریه که از هوش می روم اشک علی ست آنکه میاید به یاری ام *مگه از هوش می رفت فاطمه؟! +آری امام صادق فرمودند «ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ» (1) .. دیگه این روز آخر یه ساعت به هوش بود .. یه ساعتی هم از هوش میرفت .. (چه گذشت به دلِ علی) تا میدید فاطمه از هوش رفته خودشُ کنارِ فاطمه میرسوند .. سرِ فاطمه رو به آغوش میگرفت «وَ لَقَدْ کُنْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهَا فَتَنْکَشِفُ عَنِّی الْهُمُومُ وَ الْأَحْزَان» (2) من میگم شاید یادِ اون روزی می افتاد که تو کوچه ها سرِ فاطمه رو از رو زمین بلند کرد .. عجب سختِ روضۀ مادر خواندن .. بی خود نبود امام حسن جگرش پاره پاره شد .. زبانِ حال بگم :* چندی ست نان نپخته و کاری نکرده ام شرمندۀ کنیزم از این خانه داری ام پیری زودرس به سراغ من آمده برگ و بری ندارم اگرچه بهاری ام آتش حریف سورۀ قرآن نمی شود من کوثرم که در دل تاریخ جاری ام مرگ من از فشار و در و دیوار خانه نیست این غصه می کُشد که غریب است شوهرم همسایه ها به مرگ من انگار راضی اند دلگیر از این محله و این همجواری ام زخمم به یک اشاره دهن باز می کند شب تا سحر مراقب این زخم کاری ام اسماء میگه روزِ آخر خودش غسل کرد، خودش لباسِ نو به تن کرد .. بعد شروع کرد وصیت کردن اسماء امشب وقتی علی میخواد منو غسل بده مبادا اجازه بدی پیراهنِ من رو خارج کنه .. اینجا هم به فکرِ دلِ علی هست ..باقی وصیت ها رم به خودِ مولا کرد ..«اِنِّی اُوصیکَ اَنْ لایلِی غُسْلِی وَ کَفَنِی سِواکَ وَ اِذا اَنَا مِتُّ فَادْفِنِّی لَیلاً وَ لا تُؤذِّنَّنَ بِی اَحَداً، وَ لا تُؤذِنَنَّ بِی اَبَابَکْرِ وَ عُمَرَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللهِ(ص) اَنْ لا یصَلِّی عَلَی اَبُوبَکْرٍ وَ لا عُمَرُ» (3) ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سر به در خورد فضه؛ علی کجا بود؟ مراقب باش علی نبینه بازویِ منو .‌. لذا امیرالمومنین به وصیت فاطمه از زیر پیراهن بدن رو غسل داد .. همین غسل دادن هم مرورِ خاطراتِ .. یه جایی هم بلند گریه کرد .. اما تمام که کرد زینب رو صدا کرد، زینبم اون حنوطی که مادر بهت داده بیار .. میشه غسل از زیر پیراهن اما کفن که نمیشه از زیر پیراهن .. آهسته این پیراهن رو خارج کرد زینب دید بدنِ مادرُ .. برخی نوشتن تا هشت موضع، برخی نوشتن نه موضع رو اشاره کرد جای کبودی ها رو به بابا نشان داد .. پنج سال بیشتر نداره .. بابا این جای چیه ؟!.. زینب بابا دست از دلِ بابا بردار .. این جای قلافه .. این جای تازیانه‌ست .. این جای لگدِ مغیره ست .. این جای سیلی اون نانجیبِ .. (با این چشم های اشک بار بریم کربلا ..) اینجا پنج سالش هست جای کبودی ها رو دید سوال کرد گریه کرد .. دیگه نگفت این بدنِ کیه اینجاست ..! بدنِ مادر رو راحت شناخت . اما روزِ یازدهم سکینه واردِ گودال شد دید زینب با یه بدنی داره مناجات میکنه .. هی زیرِ این بدن دیت میبره «اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقَلِیلَ الْقُرْبَانَ..» دخترشِ،سیزده سالشِ؛ بلافاصله سوال کرد «یا عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟!» این بدنِ کیه داری باهاش مناجات میکنی .. اینجا زینب جواب نداد، یه وقت از حلقوم بریده صدا آمد .. ای حسین ... منابع: 1_مناقب، ج 3، ص 362 2_بحارالانوار، ج 43، ص 134 3_ روضة الواعظین ذکر حدیثاً فی مرض فاطمه، ص 130 ــــــــــــــــــ 👇
باب الحرم _ حجت الاسلام الیاسی-.mp3
14.37M
|⇦•شبهایِ درد و نافله و .. و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله علیها _ حجت الاسلام شیخ هادی الیاسی
. ای الهی من فدای کرمت اسم حقی با وضو می‌برمت من که تشنه اومدم ولی آقا روم نشد آب بخورم تو حرمت تشنه تابی واسه بردن نداره حتی جونی واسه مردن نداره بابا ما به کی بگیم دردمون و لب تشنه نیزه خوردن نداره از روزی که غم به کربلا زده دنیا پشت پا به بخت ما زده هر جوری که میتونی لطمه بزن شمر چکمه به لب آقا زده وسط ظلمت کوفه نور گذاشت آخ چه داغی به دل صبور گذاشت لب تشنه ی سر بریده رو خولی برد و وسط تنور گذاشت بعضی حرفا بغض توی گلومه کاش دروغ باشه..... منم آرزومه این کبودیا که روی لبشه.... کوفتگی سنگ رو پشت بومه این لب ترک ترک خوب نمیشه هیچ جوری دوباره مرطوب نمیشه لبی که چوب شده از داغ عطش مرهمش ضربه های چوب نمیشه! وقتی که سرش به ویرونه اومد از لبش چی مونده بود غیر یه رد؟؟؟ یه سوالی دارم از گریه کنا دخترش چطور لباشو بوسه زد؟؟؟ تو به ما بندگی رو نشون دادی کوچیک و بزرگ پیر و جون دادی من باید تشنه بمیرم واسه تو چون شنیدم لب تشنه جون دادی https://eitaa.com/emame3vom/55199 .
. با (عج) شرمنده کردی بار دیگر نوکرت را شکر خدا دیدم عزای مادرت را روزم سیه گردد اگر از من بگیرند خورشید لطف ِ چشم ِ ذره پرورت را من لکه ی ننگ توام ، هر جا شنیدی نام مرا انداختی پایین سرت را از بس که هستم روسیه حتی ندارم آقای من حکم سیاهی لشکرت را ای آیه ی امن یجیب بی پناهان دریاب این دلدادگان مضطرت را آواره ام روضه به روضه فاطمیه تا که ببینم روی زهرا منظرت را ای وای از سنگینی بار گناهم نشنیده ام یک بار مادر مادرت را آقا سر ِ مادر چه آورد آتش در که سالها سوزانده از پا تا سرت را https://eitaa.com/emame3vom/55202 .
. 💢چرا علی ع سکوت کرد؟💢 1️⃣اولا امیر المومنان ع مامور به سکوت و صبر بودند.لذا این مصیبت و آزمایش برتر و سخت را که کمال صبر وحلم بخاطر توصیه رسول ص و حفظ اسلام بوده متحمل شده اند. 📕الشریف الرضی، خصائص الأئمه (علیهم السلام)، ص۷۳، 📚بحار الأنوار، ج ۲۲، ص ۴۸۴، کتاب 📒سلیم بن قیس الهلالی، ص۵۶۹، فقط و فقط افراد با غیرت میتوانند عمق درد و سختی و تلخی چنین صبری را بفهمند. لذا فرمودند که علی ع اول مظلوم هست و این شدت مظلومیت حضرت را می رساند که باید برای آن خون گریست... كتاب 📚سليم بن قيس الهلالي / ج2 ص 663 📘الغارات ج2 ص 860 📚نهج البلاغة (للصبحي صالح) ص 8 2️⃣ثانیا ایشان با عامل این هجوم برخورد کردند ولی اجازه کشیدن شمشیر نداشتند... 📗الآلوسی ؛روح المعانی ج۳، ص۱۲۴، 📕سلیم بن قیس ؛کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۵۶۸، 3️⃣ثالثا هجوم آوردندگان برای قتل زهرای مرضیه نیامده بودند بلکه برای بیعت اجباری و اکراه بر آن آمده بودند ولی چون با مقاومت زهرا س مواجه شدند با وجود علم به پشت در بودن ایشان ؛ در را آتش زده و لگد به در زدند که منجر به سقط شد.پس قصد اصلی و اولیه بر قتل زهرا س نداشتند وقتی دیدند مانع است و بر دفاع از ولایت مصر، چنین کاری کردند.لذا شهادت ایشان آنی و پشت در نبود بلکه سبب شهادت ایشان بعد از مدتی شد.... لذا نباید خلط مبحث شود. 4️⃣رابعا عکس العمل علی ع در این هجوم نقل شده ولی جسارت بدتر،به زن عثمان شده و هیچ نقلی از عکس العمل او نیست. دقت کنید قبل از کشته شدن ؛ عکس العملی نسبت به جسارت به همسرش نداشته وهیچ نقلی در این مورد نیست که فاصله بین جسارت به همسرش و کشته شدنش ، عکس العملی داشته باشد در📗 تاریخ الطبری، ج 2، ص 346 - ج 3 ص 421 📒الکامل فی التاریخ - ج 2 - ص 68 - ج 3 ص 178 . 📔البدایه والنهایه - ج 7 - ص 340 5️⃣خامسا ما میگوییم اميرمؤمنان(ع) به همان دليل از خود واكنش نشان نداد كه رسول خدا(ص)در هنگام كشته شدن سميه، مادر عمار ياسر توسط مشركان و تعرض آنها به وي، از خود واكنشى نشان نداد. ابن حجر عسقلانى از علمای اهل سنت در الإصابة مى‌نويسد: سميه دختر خباط ... مادر عمار ياسر هفتمين كسى است كه اسلام آورد، ابوجهل او را اذيت مى‌كرد و آن قدر نيزه بر پايين شكمش زد تا به شهادت رسيد، و او نخستين زن شهيد در اسلام است. آل بنومغيره، چون مسلمان شده بود و دست بردارد نبود او را آزار و اذيت كردند؛ تا كشته شد. رسول خدا(ص)، منظره شكنجه شدن عمار و مادر و پدرش را در مكه مى‌ديد و مى‌فرمود: اى خاندان ياسر! صبور باشيد كه وعده‌گاه شما بهشت است. 📕الإصابة في تمييز الصحابة، ج 7، ص 712، با اين كه رسول خدا(ص) مى‌ديد كافرى همچون ابوجهل متعرض ناموس مسلمانان مى‌شود؛ ولى در عين حال هيچ واكنشى از خود نشان نمى‌داد و به آنان نيز فرمان مى‌داد كه صبر نمايند. مگر نه این که رسول خدا صلى الله علیه وآله غیورترین و شجاع‌ترین فرد عالم است، پس چرا از ناموس مسلمانان دفاع نکرد؟ چرا شمشیرش را برنداشت تا گردن ابوجهل را از تنش جدا کند؟ و نیز زمانى که عمر بن خطاب، متعرض زنان مسلمان مى‌شد و آن‌ها را به خاطر اسلام آوردنشان کتک مى‌زد، چرا رسول خدا صلى الله علیه وآله از خود واکنشى نشان نمى‌داد. ابن هشام در السیره النبویه، مى‌نویسد: ابوبکر مى‌دید که کنیز مسلمان شده از بنو مؤمل از خاندان عدى بن کعب،‌ عمر او را کتک مى‌زد تا دست از اسلام بردارد و مسلمان بودن را ترک کند (چون عمر هنوز مشرک بود) آن قدر او را زد تا خسته شد، گفت: اگر تو را کتک نمى‌زنم براى این است که خسته شده‌ام، از این جهت مرا ببخش. کنیز در پاسخ گفت: بدان که خدا نیز این گونه با تو رفتار خواهد کرد. 📒الحمیری المعافری،السیره النبویه، ج ۲، ص ۱۶۱، 📔الشیبانی،فضائل الصحابه، ج ۱، ص ۱۲۰، 📘الکلاعی الأندلسی، الإکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله والثلاثه الخلفاء، ج ۱، ص ۲۳۸، 📗الانصاری التلمسانی؛الجوهره فی نسب النبی وأصحابه العشره، ج ۱، ص ۲۴۴؛ 📕الطبری؛الریاض النضره فی مناقب العشره، ج ۲، ص ۲۴، 📚النویری،نهایه الأرب فی فنون الأدب، ج ۱۶، ص ۱۶۲، . چرا سکوت ؟ 1⃣علت سکوت اهل بیت ع و به تبع آنها بنی هاشم و شیعیان ؛ توصیه رسول ص وحفظ اصل اسلام و پرهیز از تفرقه بوده است على ع برابررسول ص زانو زده بود و عرض ميكرد يا رسول اللَّه پدر و مادرم قربانت چون چنين و چنان شود بمن چه دستورى ميدهى؟ فرمود دستور صبر است دوباره پرسيد فرمود صبر... 📕الأمالي( للصدوق) ؛ص381 در برخى از روايات و اسناد تاريخى اين مسأله تاييد گرديده و سر آن حفظ وحدت و انسجام اجتماعى و جلوگيرى از سوء استفاده كسانى است كه وراى اختلاف امام (ع) و خلفا اهداف سياسى شكننده ديگرى را دنبال مى‏كردند. به همين جهت از زبان امام على (ع) مى‏خوانيم: «ديدم صبر كردن خردمندى است پس صبر كردم در حالتى كه چشمانم را خاشاك و غبار و گلويم را استخوان گرفته بود
. باز هم امن یجیب ِ طفل مضطر شد بلند نافله خواندی نشسته آه حیدر شد بلند باز هم از خواب ، امشب مثل هر شب فاطمه مجتبی با وای مادر ، وای مادر شد بلند چشم بر هم زد علی و دید شد نقش ِ بر آب دلخوشی هایش همه ، آتش که از در شد بلند بر زمین افتادنت اصلا تماشایی نبود ای کسی که پیش تو پیمبر شد بلند (ای کسی که پیش تو پیغمبرازجا شد بلند ) از مسلمانی ِ اینها و غریبی ِ علی داد و بیداد یهودی های خیبر شد بلند آه ای هم صحبت روح الامین ، من را ببخش پیش چشمم بر سرت فریاد کافر شد بلند جان به لب گردید علی اما هزاران بار شکر باز هم از ماذنه الله اکبر شد بلند از گلویت آب خوش پایین نرفته باز هم های هایت یاد این مظلوم ِ بی سر شد بلند فاطمه می بینمت روز دهم وقتی حسین ناله ی هل من معینش زیر خنجر شد بلند دی ۱۴۰۰ https://eitaa.com/emame3vom/55204 .
امام حسین ع
. 💢چرا علی ع سکوت کرد؟💢 1️⃣اولا امیر المومنان ع مامور به سکوت و صبر بودند.لذا این مصیبت و آزمایش
. علیهاالسلام 🔸مجلس ختم علی🔸 نیمه شب، اشک،‌ عزا، آه چه غوغا شده بود مجلس ختم علی بود که برپا شده بود گریه کن: دیدۀ خونبار ولی الله و... روضه خوان: چشم کبودی که معمّا شده بود هق هق گریه و مولای صبوری، ای وای راز جانسوز ترین حادثه اِفشا شده بود بازویی را که نود روز ز مولا پوشاند در شب پر زدنش، قاتل مولا شده بود آه تا صبح دگر دیدۀ او باز نشد درد پهلو دگر انگار مداوا شده بود دست می‌شُست ز جان، لحظه به لحظه مولا گرچه زهرا خودش از قبل مهیّا شده بود بر علی آن شب جانکاه چهل سال گذشت بعد از آن قامت خیبرشکنش تا شده بود همه گفتند علی عاقبت از پا افتاد هر چه شد آه پس از رفتن زهرا شده بود .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. جدید پایانی روضه ای حضرت زهرا س ۱۴۰۰ بند اول: نقش زمین شدی بال و پرت زخمی شده زینب بمیره که مادر سرت زخمی شده طوری لگد زدن پلک ترت زخمی شده نمیخواد مخفی کنی خودم دیدم که کبوده بازوت چهل مرد بی حیا در و هل دادن شکسته پهلوت من هی صدا زدم رهاش کن زجرش نده که بی گناهه انقدر لگد نزن به پهلوش بانوی خونه پا به ماهه بند دوم: در بین بستری اشک چشات جاری شده این زخم میخ در روی تنت کاری شده تاثیر سیلیِ که باعث تاری شده نفس هات هر ثانیه گلی روی چادرت می دوزه نَشورش این بستر و دوباره فردا مثِ امروزه بی جون و بی رمق شدی و سر میکنی شبا رو با درد حتی یکی بهش نگفت که زن رو نمیزنن جلو مرد شعروسبک: 🎼✍ 👇👇
. سینه ی زخمیِ مسمار عواقب دارد ضربه های در و دیوار عواقب دارد بعد از آن کوچه ی باریک و قباله وقتی می شود حادثه تکرار عواقب دارد هیزم و شعله و دود و لگد وشش ماهه مادر و حمله ی اغیار عواقب دارد به زمین خوردن مجنون که امری عادیست چون طرفداریِ از یار عواقب دارد به زمین خورده و پا میشود از جا زهرا خانه داریِ به ناچار عواقب دارد قامتش خم شده حیدر به خدا حق بدهید دیدن بستر بیمار عواقب دارد مادری می رود اما به نظر سخت تر است رفتن میر و علمدار عواقب دارد بر سر عمه ی سادات همه سنگ‌ زدند زینب و کوچه و بازار عواقب دارد .
. غريب و خسته و تنها كنار خانه بنشستم مدينه گريه كن با من كه زهرا رفته از دستم واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها غریب و بی کس و تنها نگار من شده نیلی مدینه گریه کن با من که زهرا می‌خورد سیلی واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها بنال از داغ ان بلبل كه پرپر در قفس ميزد بجرم يا على گفتن به پشت در نفس ميزد واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها غريبى مرا مردم همه با چشم خود ديدند ميان شعله آتش گلم را با لگد چيدند واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها بود هر شب همى نفرين به لب در دشت و صحرايم الهى بشكند دستى كه سيلى زد به زهرايم واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها گلاب از ديده جارى بر سر سجاده كن زينب براى مادرت زهرا كفن آماده كن زينب واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها صداي ناله اورا زپشت درشنيدم من خدا داند که از زينب خجالت مي کشيدم من واويلا اه واويلا، شدم من يكه و تنها . (س) بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته... همه خواب و علی بیدار،سرش بنهاده بر دیوار بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم! بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب بخوان او را به تاب و تب،ولی آهسته آهسته روم شب‌ها سراغ او، به قبر بی‌چراغ او کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته. .................... ببین بشکسته پهلویش، سیه گردیده بازویش  بریز آب روان رویش، ولی آهسته آهسته بود خون جاری ای اسما هنوز از سینه زهرا بنالم زین مصیبتها ولی آهسته آهسته بریز آب روان اسما،  ولی آهسته آهسته  به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته  همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار  بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته  حسن ای نورچشمانم حسین ای راحت جانم  بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته  بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب  بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته  بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته  بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته  به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته  ولی آهسته آهسته  همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار  بگرید با دل خونبار، ولی آهسته آهسته روم شبها سراغ او به قبر بی چراغ او  کنم زاری ز داغ او ولی آهسته آهسته روم شب ها سراغ او، به قبر بی چراغ او  کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته ............. غریبونه کبوترها میان خانه بنشستند مدینه گریه کن با من که زهرا رفته از دستم 👇
7. سه ضرب ، غریبونه.mp3
1.47M
سه ضرب غریبونه کبوترها میان خانه بنشستند مدینه گریه کن با من که زهرا رفته از دستم