eitaa logo
امام حسین ع
21.5هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
18.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به این امید که تو می‌دهی جواب،حسین سلام داده به تو هرکه خورده آب حسین 🔹شعرخوانی در مدح ارباب دوعالم حضرت سیدالشهدا قم - حوزه علمیه امام کاظم علیه‌السلام بسم الله الرحمن الرحیم چهارفصل به این امید که تو می‌دهی جواب حسین سلام داده به تو هرکه خورده آب، حسین به عشق گریه برای مصیبتت دارد چهارفصل گل چشم من گلاب حسین به آبروی همین چندقطره محترمم به روسیاهی من گریه زد نقاب حسین به پادشاهی عالم نمی‌کنم میلی چرا که نوکر تو می‌شوم خطاب حسین کمال من اثر هم‌نشینی‌ام با توست که غوره‌ی دل من با تو شد شراب حسین اگر در آتش عشق تو سوختن باشد کجاست آن که بترسد از این عذاب حسین بتاب بر من آلوده و بسوزانم چرا که پاک‌کننده‌ست آفتاب حسین اگر بدم، اگر آلوده‌ام، تو سرورمی که من جوانم و تو سیدالشباب حسین .
. أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآ . از دم تو بازدم آمد هوا تشکیل شد عطسه کردی در جهان بادصبا تشکیل شد تا که دنیا پر شود عمری از آثار حسین ؛ نور بودی و برایت دست و پا تشکیل شد چار تن از پنج تن بودند آن شب منتظر تو به دنیا آمدی حد کسا تشکیل شد با مریض اولت فطرس،دم گهواره ات مرکز درمانی دارالشفا تشکیل شد در محرم نه که با عباس و زین العابدین پنجم شعبان ستاد کربلا تشکیل شد هم که در بیت علی برخاست کشتی نجات هم اتاق فکر مصباح الهدی تشکیل شد سوم شعبان برای ما شروع خلقت است چونکه از دنیای تو دنیای ما تشکیل شد https://eitaa.com/emame3vom/58209 .
. السَّلامُ عَلَيْكَ یا قَمَرَالعَشیرَه . درهم است ابروش یا تیغ دو دم برداشته بس که چشمش وا شده ابروش خم برداشته از عرب چشمان نافذ را به تذهیب مژه این کمان آرشی را از عجم برداشته این صدا اصلاً صدای گریه ی یک طفل نیست در حسینیه کسی انگار دم برداشته من که باور می کنم این طفل وقت بازی اش ماه را از آسمان ها دست کم برداشته من که باور می کنم این طفل از روز نخست گفته یا مولا و در خانه قدم بر داشته حلقه های اشک در چشمان بی تاب علی پرده ها از راز دستان قلم برداشته دست از قنداق وا کرده ست یعنی یا حسین از همین امشب ابالفضلت علم بر داشته تا حسین بن علی برداشته قنداقه را نعره ی «آقا فدایت می شوم» برداشته از همین امشب به یاد سوز لب های حسین مشک چشمان ابالفضلیش نم برداشته تازه امشب هر کسی کرب و بلا را خواسته از سر خوان ابالفضلیش کم بر داشته این یل بی دست وقت نوکری در کربلا دست بر سینه شدن را از حرم برداشته 🌸 سلام الله علیها .
. السَّلامُ عَلَيْكَ یا قَمَرَالعَشیرَه . دیده ایم ابروش را اما نگاهش را ندیدیم مهربانی های در چشم سیاهش را ندیدیم عمری از چشمان زیبایش نوشتیم و به مقتل بارها لفظ «عَلی عَینی» به شاهش را ندیدیم ماهِ پیشانی بلندِ قوم را دیدیم اما جای مُهرِ مانده روی سجده گاهش را ندیدیم دشمن از ترسش فقط در شعرها قالب تهی کرد حیف اما دوستان در پناهش را ندیدیم آنقدر ماندیم در تاریکی الفاظ خود که وقت وصف روی ماهش نور ماهش را ندیدیم ناصر و عبد و مطیع و کاشف الکرب و مواسی این همه فرمانده ی بین سپاهش را ندیدیم مستجار و فادی و طیّار و حامی و مؤثر این غلاف چند وجهیِّ سلاحش را ندیدیم از ادب در طینتش گفتیم اما در زیارت بُعد راهِ از حرم تا بارگاهش را ندیدیم تاکنار علقمه در روضه ها رفتیم اما ردّپایش را اگر دیدیم راهش را ندیدیم مشک آبش را همه دیدیم وقتی بر زمین ریخت بغض معجر...آه یعنی مشک آهش را ندیدیم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ . اگر در خاک آذربایجان جانان اباالفضل است دلیل جان به اسم شهر زنجان جان ابالفضل است ستون خیمه‌ی کرب و بلا در باد و در طوفان نمی‌افتد یقین تا تکیه‌گاه آن اباالفضل است اذا الشمس است چشمانش، لبش در اصل والصبح است مراد از سوره تکویر در قرآن اباالفضل است نماز و روزه و اسلام خیلی‌هاست یعنی که؛ امام کربلا بالقُوه در ایران اباالفضل است رسیده چارم شعبان پس از ارباب در واقع نخستین منتظر بر نیمهُ شعبان اباالفضل است بگو روز برادر روز میلاد همامش را اباالفضلی در این عالم برادرجان اباالفضل است اگر طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی گفتی بگو بعدش که پرچمدار این سامان اباالفضل است برای آن کسی که جان خود را می‌دهد با عشق نگو عباس، وقتی بهترین عنوان اباالفضل است برای مادر پیرم به وقت روضه‌خوانی ها بالام جان شد علی اکبر، سَنَه قربان اباالفضل است دلیل نم نم باران علی‌اصغر اگر باشد یقین دارم دلیل شدت باران اباالفضل است .
. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ . نه اينكه سر بزند ماهتاب از دستش على ست سرزده يك آفتاب از دستش براى ثبت نگين عقيق عباسى على ست ساخته امشب ركاب از دستش على ست ساخته با چهارچوب حيدريش براى عكس ابالفضل،قاب از دستش سوال بوسه به صورت به سر به لب رفته گرفته است وليكن جواب از دستش كسی كه ساقى مستان گرفته در بغلش عجيب نيست بريزد شراب از دستش براى ساغر و ساقى شدن همين كافيست؛ كه حيدر آمده نوشيده آب از دستش چه غنچه ايست به دست على كه گل نشده به كوچه آمده بوى گلاب از دستش ۲ كمند صيد ز زلفش بهار از ابرويش شروع زخم ز پلكش،شكار از ابرويش به جاى كُشتن فی الفور ميكُشد كم كم اگر چه ميرود اين انتظار از ابرويش اگرچه ابروى زيباى او كشيده است ولى؛ كشيده است خودش نيز كار از ابرويش خدا به خير كند كار آن كسى را كه شده ست يك تنه زخمى دوبار از ابرويش فرات سر برود،پا برهنه در برود اگر كه در برود اختيار از ابرويش به جنگ، معنی لايُمكن الفِرار اين است؛ نكرده هيچ دليرى فرار از ابرويش نشسته است دو زانو و درس ميگيرد در اوج معركه ها ذوالفقار از ابرويش ۳ شروع می شود اين شعر كم كم از چشمش كسى كه نيست دو ابروى او كم از چشمش كسى كه در وسط پلک گل به وقت سحر گرفته الگوى تهذيب،شبنم از چشمش به جنگ اوست كه دشمن دوبار می ترسد هم از دليرى ابروى او هم از چشمش گذاشت بر بدن رود زخم از دستش گذاشت بر جگر آب مرهم از چشمش سپيدتر شده شعبان به خاطر رويش سياه تر شده ماه محرم از چشمش چكيده گريه ى كاتب به صفحه هرجا كه؛ نوشته مقتل ابن مقرم از چشمش ✍ .
output_milad_emam_hossein_taheri_233037_06032022.m4a
13.78M
🎤 به دست آسمان دف، ستاره مى‏زند کف ملائک تا مدینه،کشیدند از سماء صف گلفشان همه، گرفته زمزمه، که آمده حسین فاطمه[(۴) ماسوى همه فداى او، هستى طفیلیه ى عطاى او انبیا یکسر گداى او، فطرس نشسته است به پاى او شاه بى قرینه ى عشق – صاحب سفینه ى عشق به دست آسمان دف، ستاره مى‏زند کف ملائک تا مدینه، کشیدند از سماء صف ]گلفشان همه، گرفته زمزمه، که آمده حسین فاطمه[(۴) بهشت امشب معطر ز یاس یاسمن شد به جام دست حورا، مِى از نهر لبن شد جان نثار او، دل بى قرار او، روح الامین سر بازار او به دست آسمان دف، ستاره مى‏زند کف ملائک تا مدینه، کشیدند از سماء صف ]گلفشان همه، گرفته زمزمه، که آمده حسین فاطمه[(۴) مادرش اسیر روى او، که شانه مى‏زند به موى او شیر حق به گفتگوى او، گرفته بوسه از گلوى او او که نور مشرقین است، آبروى عالمین است به دست آسمان دف، ستاره مى‏زند کف ملائک تا مدینه، کشیدند از سماء صف ]گلفشان همه، گرفته زمزمه، که آمده حسین فاطمه[(۴) خیل امشب چه زیبا، پسر قربان نماید تو که یک گوشه چشمت دل از عالم رباید از آن سوى ضریحت شبى مارا صدا کن، در این عید ولایت نصیبم کربلاکن به دست آسمان دف، ستاره مى‏زند کف ملائک تا مدینه، کشیدند از سماء صف ]گلفشان همه، گرفته زمزمه، که آمده حسین فاطمه[(۴)
. |⇦•جمعمان جمع که تا نقش.. علیه السلام و سرداران کربلا به نفس کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── جمعمان جمع که تا نقش خیالی بزنیم کوچه باغی بروین و پَر و بالی بزنیم پایِ حافظ قدح از شعر زلالی بزنیم جمعمان جمع بیایید که فالی بزنیم "شاهِ شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند قابِ همه صف شکنان" بگذارید از این فاصله بویی بکشیم درِ خُم را بگشاییم و سبویی بکشیم تیغِ ابروی کجش را به گلویی بکشیم صد و سی و سه نفس نعره‌ی هویی بکشیم از دل ما چه به جا مانده؟ که غارت کرده پسرِ سوم زهراست قیامت کرده ماه‌و خورشید دو حیران و دو سرگردانند سال ها دل سرِ این طایفه می گردانند بال در بالِ فرشته غزلی می خوانند ما همه بنده و این قوم خداوندانند آمده تا زِ علی تیغِ دودَم را گیرد قد برافرازد و بر دوش علم را گیرد جمع مِهر و غضب و جذبه و زیبایی را در تو دیدیم مسیحایی و موسایی را محشری کن که ببینند دل آرایی را بُرده ای ارث از این سلسله آقایی را حق بده مات شود چشم، تماشا داری هرچه خوبان همه دارند تو یک جا داری آسمان پیش قدم هات به حیرت اُفتاد کهکشان وقتِ تماشات به زحمت اُفتاد موج برخاست و از آن همه هیبت اُفتاد کوه تا نامِ تو را بُرد به لکنت اُفتاد این علی هست خودش هست جِنابش آمد خوش به حال دلِ زینب که رکابش آمد تشنه خاکیم و ترک خورده ولی دریا تو شوره زاری همه با ماست و باران با تو وَ نوشتیم که یا هیچ پناهی یا تو دلمان قرص بُوَد، قُرص چرا؟ زیرا تو بعد مرگم به هوای حرمت پر گیرم من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم رگِ پیشانی تو تا که تَوَرم می کرد لشکر انگار که با مرگ تکلم می کرد دست و پا را نه فقط! راهِ نفس گُم می کرد بیرقت در وسطِ دشت تلاطم می کرد چقدر سر زِ سرِ تیغِ تو سرگردان است تو سلیمانی و تختت وسطِ میدان است میکِشی تا وسطِ معرکه طوفان ها را بند آورده نگاهت نفسِ میدان را تا که ارباب بگیرد به سرت قرآن را میدرد نعره‌ی تو زَهره‌ی سرداران را شور آن قُله که آتش فوران کرد تویی آن کماندار که اَبروش کمان کرد تویی سایه بانِ دلِ زینب دلِ ما هم باتوست حاجتی گرچه نگفتیم فراهم با توست ماه شب هایِ محرم تویی و دَم با توست ای علمدارِ ادب شورِ مُحرم با توست دستِ ما نیست که در پای غمت می گرییم لطف زهراست که زیر عَلمت می گِرییم بی تو از چشم حرم خونِ جگر می ریزد خون از ساقه ی صد تیر و تبر می ریزد و رُباب اشک به لب های پسر می ریزد خیز از خاک و ببین خاک به سر می ریزد ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد بنویسید رقیه چه عمویی دارد ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
sardaran_karbala_-taheri-madh2.mp3
3.3M
|⇦•جمعمان جمع که تا نقش.. ویژۀ ولادت حضرت قمربنی هاشم علیه السلام و سرداران کربلا به نفس کربلایی حسین طاهری
. 🔸️جهاد تبین با مرام حسینی ما پیروی از مرام و آیین کنیم از شور و شعف عالمی تزئین کنیم پیغام ولی مسلمین این باشد با نام حسین کنیم مبارک https://eitaa.com/emame3vom/58219