.
#زمینه
#حضرت_عبدالعظیم علیه_السلام
#حسین_ایمانی ✍
سَیّدالکریم شاهعبدالعظیم
تو مولایی و ما همه نوکریم
لباسِ خادمیِ شما رو جبرائیل میپوشه
صورت بهرویِ ضریح میذاره به یادِ شیشگوشه
کربلائیه حرمت
مجتبائیه کرمت
سایهیِ خدا بر سرم
شده سایهیِ پرچمت
یا سیّدالکریم مولا عبدالعظیم/۴/
از نسلِ حسن در خطِّ حسین
حس میشه تو صحنت بویِ بینالحرمین
نفس نفس زدنِ سینهزن ذکر یاحسنه
زائرِ تو زائرِ صحنِ شاهِ بیکفنه
تو حرم پا که میذارم
از غم تو میبارم
انگاری تو کربلامو
زائرِ علمدارم
یا سیّدالکریم...
👇.
.
#زمینه
#شهادت_حضرت_حمزه علیه السلام و #وفات_حضرت_عبدالعظیم علیهم السلام
تویی بشیرِ پیغمبر شرزهشیرِ پیغمبر
تو سختیا مثلِ حیدر علمگیرِ پیغمبر
میلرزه میدون زیرِ پات نوایِ یارب بر لبهات
چه بینظیره سردار و چه بینظیره پیغمبر
اللّهُاکبر به همّتِت اللّهُاکبر به غیرتِت
اللّهُاکبر به عزّت و شجاعتِت
یا حمزه سَیّدالشهدا/۴/
اگه شکسته آئینه نبوده چکمه بر سینه
یه روزی ظالم با خنجر به روی پیکر میشینه
عبایِ پیغمبر اینجا یه بدنو جمع کرد امّا
یهروزی ارباب با دقّت یهچیزایی روش میچینه
اللّهُاکبر پاشو بابا اللّهُاکبر که دشمنا
اللّهُاکبر میخندن آه به اشکِ ما
ولدی یاعلی یاعلی/۴/
حضرت سیّدالکریم علیه السلام
هوایِ صحنت خدایی کرمِ تو مجتبایی
من اوّلین بار آقاجون اینجا شدم کربلایی
به پرچمِ تو میدوزم چشامو آقا میسوزم
حال و هوایِ من مثلِ اربعینه تماشایی
اللّهُاکبر به این حرم اللّهُاکبر به این عَلم
اللّهُاکبر میخوام بیام قدم قدم
ثاراللّه سیّدالشّهدا/۴/
#زمینه
#حضرت_حمزه علیه_السلام #حضرت_عبدالعظیم علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.👇
.
#زمینه
#امام_زمان
#العفو_یا_صاحب_الزمان
😭😭😭
هزار و صد و چند بهاره
که قلب آقامونه محزون
امام غریب ما هر روز
شد از کارای ما دلش خون
چرا شیعه از یاد تو رفت
که بابات بیابون نشینه
حواست باشه داره با اشک
گناهای ما رو می بینه
دعای قنوت نمازش
شده ناجی شیعه اما
بمیرم که از دست مردم
شد آواره ی دشت و صحرا
خدا و رسولش گذاشتند
آقا رو پیش ما امانت
ولی از چی تنهاش گذاشتیم
هزار سال تو زندون غیبت
العفو یا صاحب الزمان......
🌸🌸🌸🌸🌸
چقدر ما پر از ادّعاییم
خیال می کنیم خیلی مردیم
نشد اما یک لحظه با عشق
به دنبال مهدی بگردیم
آهای شیعه که هستی دائم
گرفتار فتنه ی دنیا
بگو در قبال امامت
چی داری جواب واسه زهرا
رها کرده ایم یوسفش رو
توی چاه غربت همیشه
چرا سیصد و سیزده یارش
هزار ساله که جور نمیشه
نشد که بشیم مرهمی ما
واسه زخم قلب صبورش
یه عمره که ما برنداشتیم
یه سنگ از مسیر ظهورش
العفو یا صاحب الزمان....
🌸🌸🌸🌸🌸
منم اون که بار گناهم
درآورده اشک از امامم
آخه با چه رویی دیگه من
خودم رو غلامش بنامم
چقد اومده با محبّت
کنارم نشسته تو هیئت
بده اینکه نشناختمش چون
شده چشممن بی لیاقت
یه عمره که تنهاش گذاشتیم
بیایید کنارش بمونیم
اثر داره ولله بیایید
دعای فرج رو بخونیم
ظهور امام زمانه
نجات از بلایای دنیا
میشه زخم پهلوی مادر
تو جمعه ی موعود مداوا
الغوث یا صاحب الزمان....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
.
یادداشت مهدی زنگنه درباره اهمیت جایگاه مرثیه در نوحهسرایی
مرثیه در نوحه
از آنجایی که نوحه در هیات و مراسمات مذهبی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و توجه مخاطبین و رسانه ها به این بخش زیاد است عقیق یادداشتی تحلیلی به قلم مهدی زنگنه، شاعر، ذاکر و صاحب نظر در نوحه و موسیقی آیینی را برای بهره مندی شاعران و ذاکران و نغمه سازان منتشر می کند
نوحه سرایی و نوحه خوانی از آن روی که با ریتم و همخوانی مستمعین همراه است، با سرودن اشعار مرثیه و ذکر مصیبت و روضه خوانی فرق های گوناگونی دارد. نوحه در مداحی سنتی در روزگاری که اثری از رسانه ها نبود ورد لب های مخاطبان می شد و حاضرین در جلسات مذهبی پس از خروج از هیات ها در خلوت خویش، اشعار نوحه ها را با خود زمزمه می کردند. در مداحی نوین با گسترش رسانه ها و فضاهای مجازی، نوحه ها بیشترین سهم محصولات صوتی و تصویری هیات ها را به خود اختصاص می دهند. در ایستگاه های صلواتی و موکب های عزاداری و ماشین ها و تلفن های همراه و... نسبت شنیده شدن نوحه ها بسیار بالاتر از روضه خوانی ها و مدح خوانی ها و مناجات خوانی هاست. بدون شک اصلی ترین خروجی فرهنگی هیات ها نوحه است.
هرچند که در روایات و احادیث شیعه، گریه بر مصائب آل الله محور مجالس و محافل حسینی معرفی شده است، برخی از مخاطبان عام که با اقتضائات هیات آشنایی چندانی ندارند، نوحه خوانی را بخش اصلی برگزاری عزاداری می پندارند و سخنرانی و روضه خوانی را به عنوان مقدمه نوحه خوانی تلقی می کنند! لذا هر نوحه سرا و نوحه خوان آگاهی باید متوجه اهمیت هنرنمایی های خود باشد تا هنگام اقامه شعائر حسینی بهترین ها آثار را ارائه کند.
همان طور که می دانیم ، در کنار ملودی ها و ریتم ها، محتوای نوحه ها از اهمیت بالایی برخوردار است. بی شک مضامین و تصاویر نوحه های ما در درجه اول باید مورد قبول حضرات معصومین به ویژه حضرت زهرا (س) واقع شود. نیت خالص و در نظر گرفتن رضایت ایشان مهم ترین پشتوانه معنوی نوحه سرایان بوده و هست. لکن برای رسیدن به این مقصود چه راه و روشی را باید دنبال کرد؟ آیا بیان کردن هر مضمون و هر محتوایی صحیح است؟ آیا اجازه داریم هر چه را که به ذهن مان خطور می کند در قالب شعر نوحه بسراییم و
در هیات ها به گوش همه برسانیم؟ مضاف بر این که در روزگار ما هر آن چه در جلسات مذهبی ارائه می شود توسط رسانه های رسمی و غیر رسمی در میان مردم منتشر می شود! ظرفیت ها و محدودیت های ما چیست و کجاست؟
طبق سفارشات موکد امامان و عالمان شیعه ذکر مصائب اهل بیت (ع) و گریستن و گریاندن بر مرثیه های ایشان یکی از وظایف عاشقان خاندان ولایت است. امام صادق (ع) فرمودند: "من بکی او ابکی او تباکی علی الحسين ع وجبت له الجنه / هرکس بر امام حسین ع گریه نماید یا دیگران را به گریه بیندازد یا خود را به گریه بزند بهشت بر او واجب است بنابراین یکی از رویکردهای نوحه سرایان نیز باید سرودن نوحه هایی درراستای انتقال حزن و اندوه و اشک باشد. اما چگونه؟ و به چه قیمتی؟ ... برخی از واعظان و مداحان در دوره های تاریخی گذشته با استناد به روایاتی از این دست به خودشان اجازه می دادند دروغ هایی تاریخی را به عنوان روضه های کربلا در مجالس روضه خوانی ذکر کنند تا مردم را به گریستن وادارند. اما کم کم با ورود صنعت چاپ به کشور و انتشار کتاب های مقتل و منابع تاریخی و بالا رفتن سطح اطلاعات مردم از برخی تحریف های تاریخی جلوگیری شد و مستمعین هیات ها هر حرفی را از واعظانو مداحان نمی پذیرفتند.
در مقطع کنونی معضل دیگری دامان روضه خوانی ها و نوحه خوانی ها را گرفته است. در حال حاضر عده ای از شعرا و نوحه سرایان و ذاکران به منظور شعله ور ساختن آتش مصائب سیدالشهدا (ع) در دل های گریه کنان، بدون در نظر گرفتن بایدها و نبایدهای زیبایی شناسانه و اقتضائات هنری، روضه ها و مقاتل را با سنگین ترین و سخت ترین واژه ها و عبارات، به نظم کشیده و به عنوان شعر و نوحه ارائه می کنند. در این گفتار به هیچ وجه قصد مخالفت با بیان حقایق و وقایع مصائب کربلا را نداریم. به گواه تاریخ، هرکس خواسته یا ناخواسته مقابل روضه خوانی بایستد، سرنوشتی جز شکست نداشته و ندارد. موضوع بحث ما چگونگی ذکرمصیبت است.
در احوالات مرحوم شیخ رضا سراج نقل شده است که روزی روی منبر در حال ذکر مصیبت های حضرت على اکبر (ع) بود. وقتی به فقطعوه بالسيوفهم اربا اربا رسید، ناگهان تسبیحی را به مردم نشان داد؛ نخ تسبیح را پاره کرد. دانه های تسبیح از پله های منبر روی زمین می ریخت؛ با دیدن این صحنه در میان حاضرين غوغایی به پا شد. پیرغلامانی که در آن محفل حضور داشتند برای بنده می گفتند هنوز که هنوز است، پس از گذشت سال ها، شور اشک آن روز را حس می کنند.
با همین نگاه چند بیت از غزل مرثیه ای که توسط حجت الاسلام سیدرضا جعفری سروده شده است را بخوانیم
. ابیاتی که خالی از روضه نیست، اما شاعرانه است:
خورشید بود و جا
۲
خورشید بود و جانب مغرب روانه شد
چون قطره بود و غرق شد و بی کرانه شد
آیینه بود و خرد شد و تکه تکه شد
تسبیح بود و پاره شد و دانه دانه شد
یک شیشه عطر بود و هزاران دریچه یافت
یک شاخه یاس بود و سراسر جوانه شد
آب فرات لايق نوشیدنش نبود
با جرعه ای نگاه از اینجا روانه شد ...
آیا همین که یک ذاکر در جلسه بخواند " آیینه بود و خرد شد و تکه تکه شد/ تسبیح بود و پاره شد و دانه دانه شد" حال مستمعین را دگرگون نخواهد کرد؟ به یاد دارم سال 76 در جشن میلاد حضرت علی اکبر(ع) در حسینیه مرحوم پنبه چی، آن هنگام که سیر جلسه به بیان روضه آن بزرگوار رسید، حاج حسن خلج شاخه گلی را از تاج گل کنار خود برداشت. گلبرگ های آن را پرپر کرد و روی زمین ریخت. آنچنان شور و اشکی حسینیه را فرا گرفت که هیچ گاه از یاد نخواهم برد.
یک شاعر و نوحه سرا می تواند بگوید بدنی تکه تکه شد؛ همچنین می تواند بگوید گلی پرپر شد. هر دو یک معنا را منتقل می کنند؛ اما با دو تصویر متفاوت! مسلما تصویر دوم برای هر اثر هنری مانند نوحه مناسب تر است. زیرا قرار است نوحه ورد لب هیاتی ها شود! در ایستگاه های صلواتی و ماشین ها پخش شود و ...!
بیایید با هم اشعاری را مرور کنیم که مهر قبول اهل بیت (ع) را به همراه دارند. یکی از معروف ترین قصاید عربی که توسط امام رضا (ع) تایید شده است، قصیده تائیه دعبل زایی است. در تاریخ آمده است وقتی دعبل این قصیده را در حضور حضرت قرائت کرد، سه بار اشک ایشان جاری شد؛ و پس از پایان قرائت شعر، امام رضا (ع) ده هزار درهم به همراه جامه ای از خویش را به او اهدا فرمود. تعدادی از ابیات این قصیده به ماجرای کربلا و شهادت حسین ابن علی اشاره دارد. ترجمه این ابیات را بخوانیم:
ای فاطمه ! اگر به خاطر می آوردی که روزی حسین تو در کنار شط جاری فرات لب تشنه جان خواهد داد بی دریغ بر چهره می کوفتی و سیل اشک از دیده جاری می کردی.
فاطمه! ای گرامی دخت پیامبر نیکی! برخیز و مویه کن! مویه کن بر اختران سوخته آسمان نبوت و امامت که چندان به خاک تیره فرو ریختند سرد که گفتی دیگر زمین همیشه شبی بی ستاره ماند)
برخیز و مویه کن برگورهای غریبی که در کوفه و مدینه و فخ است. درود و سلام من بر آنها باد!
اندوه اندوه! مویه کن بر گورهایی که در کنار نهری در کربلا است. این ها قبور کسانی است که روزی در کنار
فرات فرود آمدند تا غبار و خستگی سفر را از تن خود بزدایند ... و شادمان در حجله شهادت خفتند...
آنان در کنار فرات لب تشنه جان باختند. ای کاش من نیز در میان ایشان جان می سپردم...
دردا که روزگار ستمگر چنان بر آنان شبیخون زد که دیگر خانه های ایشان را نمی بینی مگر متروک و خاموش و خالی از تردد!
دریغ و درد! هر یک از آنان در کنج غربتی افتاده اند جز چند نفری که در مدینه مانده اند اما آنان نیز در طول
زندگی همواره پای در کمند بلا و گرفتاری بوده و از آفت روزگار زار و نزار زیسته اند؟
۳
این بزرگ زادگان اگر روزی به مفاخره برخیزند، نام نامی محمد و جبرئیل و قرآن و علی والا مقام و فاطمه زهرا بهترین دختران عالم را می آورند و خویشتن را به آنان نسبت می دهند...
در میان اشعار زبان فارسی نیز یکی از ماندگارترین مرثیه ها، ترکیب بند محتشم کاشانی است که داستان های گوناگونی درباره عنایت خاص اهل بیت (ع) به این شعر نقل شده است. یکی از آن ها داستان خواب مرحوم مقبل کاشانی است. مرحوم حاج اسماعیل سبزواری در کتاب عدد السنه از قول مقبل نقل کرده است:
در عالم خواب دیدم وارد کربلا شدم و رفتم به جانب حرم که مشرف شوم و اذن دخول میخواستم. شخصی مرا مانع شد و به دست اشاره کرد که برگرد، که الآن وقت زیارت کردن تو نیست، گفتم بنا نبود حرم جناب ابی عبدالله الحسین (ع) حاجب و مانع داشته باشد. |
گفت ای مقبل در این لحظه، حضرت زهرا(س) و مادرش خدیجه کبری (س) و مریم و حوا و آسيه و جمعی از حورالعین، با جمعی از انبیاء به زیارت آمده اند. قدری تأمل کن، آن ها که فارغ شدند نوبت تو میشود. گفتم تو کیستی؟ گفت من ملکی هستم از جمله حافين حول حرم مطهر، که دائم برای زوار استغفار میکنم. پس در این لحظه دست مرا گرفت و در میان صحن گردش میداد، جمعی را در صحن مقدس میدیدم که شباهت به اهل دنیا نداشتند تا اینکه رسیدیم به موضعی که در آنجا محفلی بود آراسته، و جمعی موثر با خضوع و خشوع نشسته بودند، آن ملک پرسید: آیا اینها را میشناسی؟ گفتم نه، گفت اینها حضرات انبیاء هستند، که به زیارت حضرت سیدالشهداء(ع) آمده اند. آنکه بر همه مصدر (و مقدم) نشسته، حضرت آدم ابوالبشر صفين الله على نبينا و آله و عليه السلام است و آنکه در طرف راست او نشسته، حضرت نوح نجن الله است و در طرف چپش حضرت ابراهیم خلیل الله است و آن یکی شیث است و دیگری ادریس است و آن هود و آن صالح و آن اسماعیل و آن اسحاق و آن دارد و آن سليمان و آن كليم الله و آن روح الله است. در این اثناء ديدم بزرگواری از حرم بیرون آمده، در حالتی که دو نقر زیر بغلهای او را گرفته بودند، پس همه انبیاء برخاستند و تعظیم او نمودند و آن بزرگوار رفت و در صدر مجلس نشست و بعد از لحظه ای سر بلند کرد و فرمود محتشم را بیاورید. پرسیدم این بزرگوار کیست؟ گفت خاتم الانبیاء محمد مصطفی(ص) است. لحظاتی نگذشت که محتشم را آوردند و او مردی خوش سیما و کوتاه قد و عمامه ژولیده بر سر داشت، و چون وارد شد تعظیم کرد و ایستاد. حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: ای محتشم امشب شب عاشوراء است، پیامبران برای زیارت فرزندم حسین (ع) آمده اند و میخواهند عزاداری کنند، برو بالای منبر و از اشعار دلسوز خود بخوان تا ما بگرییم. به امر پیامبر اکرم (ص) منبری گذاشتند، و محتشم رفت در پله اول آن ایستاد، پیامبر(ص) اشاره کرد بالاتر برو، و در پله دوم ایستاد فرمود بالاتر برو تا آنکه در پله نهم منبر ایستاد حضرت فرمودند بخوان. مقبل میگوید حواسم را جمع نمودم ببینم محتشم کدام بند مرثیه را میخواند که از همه دلسوزتر است، شروع کرد به خواندن این بند:
کشتی شکست خورده طوفان کربلا
۴
کشتی شکست خورده طوفان کربلا
در خاک و خون فتاده به میدان کربلا
گر چشم روزگار بر او فاش میگریست
خون می گذشت از سر ایوان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
عرض کرد: یا رسول الله
بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید
خاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا
صدای پیامبر(ص) به ناله بلند شد و رو به انبیاء کردند و فرمودند: ببینید امت من با فرزند من چه کرده اند، آبی را که خدا بر کلاب (سگها) و ذئاب (گرگها) و كفار مباح کرده، امت من، بر اولاد من حرام کرده اند. پس محتشم شروع کرد به این مرثیه:
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار
موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه
ابری به بارش آمد و بگریست زار زار
چون محتشم به این شعر رسید پیامبران همه دست بر سر زدند، محتشم رو به پیامبران کرده و گفت:
جمعی که پاس محملشان بود جبرئیل
گشتند بی عماری و محمل شترسوار
پیامبر(ص) فرمود بلی این جزای من بود، که دختران مرا در کوچه و بازار مثل اهل زنگبار بگردانند. محتشم سکوت کرد و ایستاد که پیامبر(ص) او را مرخص فرماید و از منبر به زیر آید. حضرت پیامبر اکرم (ص) فرمودند: محتشم هنوز دل ما از گریه خالی نشده است بخوان، محتشم شوقی پیدا کرد و به هیجان آمده که پیامبر(ص) میل دارد از اشعار او بگرید عمامه را از سر برداشت و بر زمین زد و با
دستش اشاره نمود، به طرف قبر سيدالشهداء(ع) و عرض کرد: یا رسول الله منتظری من بخوانم و بشنوی ؟
اینجا نظر کن
این کشته فتاده به هامون حسین توست وين صید دست و پا زده در خون حسین توست
ملکی صدا زد، محتشم پیامبر غش کرد، در این هنگام محتشم از منبر به زیر آمد. چون رسول خدا(ص) به هوش آمد، ردای مبارک خود را به عنوان خلعت به او عطاء فرمود.
سراسر ترکیب بند محتشم در فضای مصیبت گویی و مرثیه خوانی است؛ اما تمام ابيات شاعرانه و هنرمندانه سروده شده است. البته در روزگار ما آن عده از شاعران و ذاکرانی که به فاش گویی و ذكر روضه های مکشوف می پردازند توجیهاتی نیز بیان می کنند. یکی از آن توجيهات حال و هوای زیارت ناحیه مقدسه است. این دوستان معتقدند وقتی حضرت صاحب الامر در زیارت ناحیه به مصائب کربلا به شیوه ای مکشوف پرداخته اند، ما نیز اجازه داریم سخت ترین و سنگین ترین مراثی را مکشوف بیان کنیم. در این گفتار قصد داریم به زیارت ناحيه بپردازیم و سبک و سیاق روضه خوانی حضرت بقیه الله را تحلیل کنیم. اتفاقا با مرور زیارت ناحیه می توانیم به شیوه ای خاص و بدیع برای ذکر مصیبت در نوحه سرایی دست یابیم.
زیارت مقدسه ناحیه با سلام بر حضرت آدم (ع) و حضرت شیث (ع) و حضرت ادریس (ع) آغاز می شود. امام زمان (عج) بر چندین پیامبر دیگر سلام می دهند تا به حضرت خاتم (ص) و امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) می رسند. سپس به امام حسین (ع) سلام هایی با محتوای مدح می دهند. پس از سی و شش سلام، | اولین فرازی که محتوای مرثیه دارد فراز سی و هفتم است: السلام على المرمل بالدماء، ألشلام على المهثوي الخبآير سلام بر آن آغشته به خون ، سلام بر آنکه (خرمټ) خیمه گاهش دریده شد
نکته اول : اولین درسی که می توان از زیارت ناحیه گرفت این است که برای ذکر مصیبت، مقدمه چینی لازم است. بدون مقدمه چینی و معرفی شخصیت بزرگواری که برایش مرثیه می گوییم نباید به سراغ بیان مصیبت ها برویم. چه بسا که مقدمه هایی مدحی یا حماسی، مرثیه را تاثیرگذارتر و جانسوزتر خواهد نمود. زیرا مخاطب متوجه می شود که چه ظلمی بر چه کسی وارد آمده است. بنابراین شایسته است در بند اول و ترجیحا بند دوم نوحه، به مصیبت های فاش اشاره نشود.
حضرت بقیه الله در ادامه زیارت 10 سلام دیگر به سیدالشهدا (ع) عرض می کنند، که آن ها نیز حال و هوای
مدح دارند.
السلام على خامیں أصحاب الإنآ ، ألشلام على غریب الغرباء ، ألسلام على شهيد الشهداء ، ألسلام على قتيل
الأدعياء،
سلام بر پنجمین اصحاب کساء ، سلام بر غريب غريبان، سلام بر شهید شهیدان ، سلام بر مقتول دشمنان ،
السلام على سالين كربلاء السَّلامُ عَلَى مَنْ ذُرِّيتُهُ الأزكِيَاءُ.
السَّلامُ عَلى يَعْسُوبِ الدِّيْنِ ، سلام بر ساکن کربلاء ، سلام بر آن کسی که فرشتگان آسمان بر او گریستند ، سلام بر آن کسی که خاندانش پاک و مطهرند ،
، ألسلام على منازل البراهين ، ألشلام على الأمير السادات
سلام بر پیشوای دین ، سلام بر آن جایگاههای براهین و حجج الهی ، درود بر آن پیشوایان سرور،
پس از این سلام ها دوباره به بیان مرثیه می پردازند:
السلام على الجيوب المرجاني ، ألسلام على الشفاير الذابلات ، السَّلامُ عَلى النُّفوسِ المُصْطَلِمَاتِ، سلام بر آن گریبان های پاک شده، سلام بر آن لب های خشکیده، سلام بر آن جان های مستأصل و ناچار ،
نکته دوم : این سیاق تا پایان زیارت ادامه دارد. درس دوم از زیارت ناحیه این است که بیان مکشوف مقتل، نباید پشت سر هم و متوالی باشد. بلکه باید مخاطب مجال تامل و گریستن داشته باشد.
.
۵
آتش درونش شعله ور شود، از داغ مصیبت بسوزد؛ اشک بریزد، آرام شود؛ و دوباره شعله ور گردد. اگر روضه های سخت و سنگین پشت سر هم بیان شود، شنونده پس از دقایقی یا از بار مصيبت قلب تهی خواهد کرد، یا چشمه اشکش خشک خواهد شد و خدای ناکرده حق روضه ها ادا نمی شود. رعایت این نکته در سرودن نوحه نسبت به غزل مرثیه و قصیده و ترکیب بند، بسیار مهم تر است. زیرا وظیفه اشعاری که هنگام روضه خوانی اجرا می شود، گریاندن مستمعين است؛ اما وظیفه نوحه صرفا گریاندن نیست. بلکه قرار است سینه زنی یا زنجیرزنی را هدایت کند. اگر روضه های مکشوف با واژگان و عباراتی که مستقیم به مقتل می پردازند در نوحه باشد، احوال جلسه یا به سمت گریستن آتشین حضار پیش می رود؛ که در این حالت سینه زنی یا زنجیرزنی متوقف خواهد شد. یا مستمعين بدون توجه به مضامین به سینه زنی و زنجیرزنی ادامه می دهند. که در حالت دوم در حق روضه ها جفا شده است. زیرا باید حق روضه با اشک ادا شود.
نکته سوم: از روزگاران گذشته تا کنون بسیاری از بزرگان و علما و پیرغلامان اباعبدالله (ع)، زیارت ناحیه مقدسه را در محافل خصوصی و ایام خاص مانند شب عاشورا و غروب عاشورا قرائت می کردند؛ نه در مجالس عمومی و دسته های عزاداری! ادب روضه سیدالشهدا (ع) حکم می کند هر روضه ای در هر مجلسی بیان نشود! |
سزاوار است که ما نوحه سرایان به شیوه و رسانه ارائه آثارمان توجه کنیم. نوحه های ما در کوچه و خیابان در دسته جات عزاداری خوانده می شود. حال و هوای برخی دسته های سینه زنی و زنجیرزنی، مشابه هیات های پرشور و حرارت نیست. مبادا واژه و مضمونی در نوحه های ما باشد که اگر خودمان در کوچه و خیابان و کنار ایستگاه های صلواتی بشنویم، احساس کنیم مناسب این فضا نبوده و نیست.
.
.
#امام_زمان
کوچه باغ ظهور
شب است ومنتظرم تا دم سحر برسی
هنوز منتظرم تا که منتظر برسی
چگونه گویمت آقا که از سفربرگرد
سفرنکرده ای آقا، که ازسفربرسی
چقدر مانده زعمرم چه جمعه ها که گذشت
خدا کند که همین جمعه ی دگر برسی
امید مردم مستضعف جهان ،باید
به داد این همه مظلوم خون جگر برسی
به کوچه باغ ظهورت گلاب می پاشیم
صلا زنیم تو را ، تا که زودتر برسی
قسم به کعبه که چشم انتظار مقدم توست
به کعبه تکیه زنی با شکوه وفر برسی
زکعبه بانگ انا المهدیت به گوش آید
چه باطل است گمانی که بی خبربرسی
سلام ما به توای زائری که هرشب وروز
کنار تربت مادر به چشم تر برسی
همیشه ذکر فرج را به روی لب دارم
که ای امام«وفایی» مگر تو سر برسی
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
فرازی از یک #ترجیع_بند
ای حریمت رشک جنّات النّعیم
خطّ تو خطّ صراطالمستقیم
نسل طاها، زادۀ والمرسلات
نجل بسم الله رحمان الرّحیم
مشعل اِنّا هدیناه السّبیل
طلعت مرآت اللهُ الحکیم...
با تجلاّی تو از ظلمت چه باک
در تولاّی تو از آتش چه بیم
دور صحنین تو با صوت ملیح
این ندا پیوسته خیزد از نسیم:
یا کریم بن کریم بن کریم
یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم
شهر ری که از تو گرفته احترام
قبر تو کعبه، حرم بیتالحرام
بر رواق و قبر و خدّامت درود
بر مزار و صحن و زوّارت سلام
فیض جوشد از حریمت روز و شب
نور خیزد از مزارت صبح و شام
کاروان دل شده لبّیکگو
دور صحنین تو میگردد مدام
تا قیامت بر تمام اهل ری
سایۀ گلدستههایت مستدام
هر که آید در کنار تربتت
میرسد بوی بقیعش بر مشام
هر چه خواندم در ثنایت نارسا
هر چه گفتم در مدیحت ناتمام
یا کریم بن کریم بن کریم
یا اباالقاسم و یا #عبدالعظیم
📝 #غلامرضا_سازگار
.
.
#شور
#زمزمه
#امام_حسین
اگر کشتن چرا آبت ندادن
چرا زان دُرِّ نایابت ندادن
اگر کشتن چرا خاکت نکردن
کفن بر جسم صد چاک نکردن
اگر کشتن چرا مویت کشیدن
چوگرگان پنجه بر رویت کشیدن
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری
چرا بر تن برادر سر نداری
بمیرم من مگر مادر نداری
خودم دیدم حسین را سربریدن
خودم دیدم که در خونش کشیدن
خودم دیدم گلوی اصغرم را
خودم در بر گرفتم اکبرم را
وای حسین - وای حسین
مگه هر کی بد شد دل نداره
مگه عشقت برام حاصل نداره
مگه آدم بدا عاشق نمیشن
به والله دل كمه دنیارو میدم
اگه عشقت نبود اینجا نبودم
گرفته عشق توكل وجودم
توكه از دلرباها دل ربودی
در عشقت چرا بر من گشودی
تموم زندگیم مال حسینه
دلم همواره دنبال حسینه
تمام خوبی واحسان زهرا
خدا داند که در ذات حسینه
اگر روزی سفر کردم به کویش
دل بشکسته سو غات حسینه
به روز حشر اگر زهرا بخواهد
دو چشم من فقط مات حسینه
.
29.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شور - تموم زندگیم مال حسینه...
تموم زندگیم مالِ حُسینه
دلم همواره دُنبالِ حُسینه
به شش ماهه قسم یااهلَ العالَم
جوونیم نَذرِ اَطفالِ حُسینه
((حسین جان حسین جان))
________________________
جهانِه بی حرم شکل سَرابه
دوری از کربلا رنج و عَذابه
بهزوّارالحسین خدمتکن آخه
تواین راه نوکری اصل الثّوابه
(حسین جان حسین جان))
______________________
جوانانِ بنی هاشم بیایید
علی را بر درِ خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر درِ خیمه رسانم
__________________
کجا اربابِ من فردا گذارد
غلامش در جهنّم پا گذارد
تمومِ زندگیم مالِ حسینه
دلم همواره دنبالِ حسینه
__________________
مرا عشقِ حسین دیوانه کرده
به گردِ شمعِ خود پروانه کرده
تمومِ زندگیم مالِ حسینه
دلم همواره دنبالِ حسینه
.
#پندیات
سید بشیر حسینی میانجی
#ترحیم_خوانی
.
بار دیگر خبری تلخ شنیدیم افسوس
دل چنان سوخت که صد آه کشیدیم افسوس
خبر رفتن یاری که به قول حافظ:
«شربتی از لب لعلش نچشیدیم» افسوس
ذکر لبها شده است آیهی «از جانانیم»
جان ندادیم و به جانان نرسیدیم افسوس
آمدیم از گذر عشق به بازار جهان
یک سبد حسرت و افسوس خریدیم افسوس
با دل و جان به فلک تکیه نمودیم ولی
ما از این دور فلک خیر ندیدیم افسوس
دم به دم فرصت دیدار به پایان آمد
گلی از گلشن این عمر نچیدیم افسوس
هرچه گفتند به ما ملک بقا در پیش است
ما پیِ دار فناپیشه دویدیم افسوس
آسمانی شد عزیز دل ما بی پر و بال
نگشودیم پریّ و نپریدیم افسوس
ابر سا در غم او دیدهی دل، بارانیست
پردهی راز دل خویش دریدیم افسوس
ما سیهپوش شدیم و به قد و قامت یار
آه، کز جنس کفَن جامه بُریدیم افسوس
رفت و با رفتن خود طاقت ما را هم بُرد
زیر بار غم جانسوز خمیدیم افسوس
ای «بشیر»! آنکه مفید است مقامی دارد
حضرت آینه را غیر مفیدیم افسوس
...................
#ترحیم_خوانی
#پندیات
آهسته زمـــان رفته و برگشت ندارد
خوب و بدمان رفته و برگشت ندارد
عمری که فقط با غم دنیا سپری شد
چون آب روان رفته و برگشت ندارد
دیگـــر به سـر آمـد همـه ایام جوانی
سیمای جوان رفتـه و برگشت ندارد
شدکار دل خستهی ما حسرت اینکه
این رفته و آن رفته و برگشت ندارد
بیهوده نگــردید به دنبــال خوشی ها
شادی ز جهان رفـته و برگـشت ندارد
گویی غم هجران عزیزان شده عادت
انگار که جان رفتـــه و برگشت ندارد
.
Misaq-Haftegi970405[01].mp3
13M
▪️حمزه که جان عالم و آدم فدای او (روضه حضرت حمزه سیدالشهدا "علیهالسلام")
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🏴 ویژه شهادت #حضرت_حمزه (ع)
حمزه که جان عالم و آدم فدای او
لب باز می کنم که بگویم رثای او
مردی که در شجاعت و هیبت نمونه بود
در غیرت و شکوه و شهامت نمونه بود
شیر خدا و شیر نبی فارس العرب
در انتهای جاده ی مردانگی، ادب
هم یکه تاز عرصه ی جنگ و نبردها
هم آشنای بی کسی اهل دردها
هنگام رزم و حادثه مردی دلیر بود
خورشید آسمانی و روشن ضمیر بود
شب های مکه شاهد جود و کرامتش
گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش
او صاحب تمام صفات حمیده بود
دل را به نور حضرت حق پروریده بود
الگوی اهل سرّ و یقین بود طاعتش
یعنی زبانزد همه می شد عبادتش
در آسمان مکه ی دلها ستاره بود
بر قلبهای خسته امیدی دوباره بود
*
بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار
شد آسمان روشن آن روز تارِ تار
آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ریخت
از آسمان و خاک زمین خون تازه ریخت
حمزه در آن میانه که گرم قتال شد
کم کم برای حمله ی دشمن مجال شد
آنقدر روبهان به شکارش کمین زدند
تا نیزه ای به سینه ی آن نازنین زدند
#روضه_حضرت_حمزه
#روضه_حمزه_سيدالشهداء_عليه_السلام
.
📋 دلم خوشه آقا این شبها به یه سلام تو
#زمینه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلم خوشه آقا این شبها به یه سلام تو
رو سینه میذارم دستم و به احترام تو
تموم نوکرها میشناسند منو به نام تو
کیه که بمونه یار دلم اِلا حسین
کیه بمونه قرار دلم اِلا حسین
کیه که بشه بهار دلم اِلا حسین
بار غم از دلم بردار آقا
دست و محکم بگیر این بار آقا
منو به علیاکبرت بسپار این بار
حسین
«آقام آقام آقام آی، آقام حسین»
میخوام ببینمت کاش فرصت به این چشام بدی
تا کربلا میام اربعین انشاءالله رام بدی
یه شب جمعه توو ایوونت یه گوشه جام بدی
در خونهی هیچکی نرو اِلا حسین
کی وا کنه از لطفش در و اِلا حسین
کیه که بخره این نوکر و اِلا حسین
یه عمره تو هیأتها دل خونتم
یه عمره هر جا میرم مهمونتم
هر چی دارم از توئه مدیونتم
حسین
«آقام آقام آقام ای، آقام حسین»
شکر خدا حسین آقامه منم غلامشم
با این که دائمه مِی خونهش اسیر جامشم
گدای کوچهی احسان پیِ مرامشم
کیه شب غم ماهم بده اِلا حسین
کی وسط اشک آهم بده اِلا حسین
کیه به حرم راهم بده اِلا حسین
توو رکوع و سجودم میگم حسین
با همه تار و پودم میگم حسین
با همه ی وجودم میگم حسین
حسین
«آقام آقام آقام ای، آقام حسین»
#امام_حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
#شور
#امام_حسین
بند1⃣
راهو شناختم از بیراهه آقا توو راه تو
مثل همیشه باز محتاجم به یه نگاه تو
بیا و برنگردون از من صورت ماهتو
کسیو نداره این بی نوا الا حسین
تمومِ رفیقامن نیمه را الا حسین
به من همه میزنن پشت پا الاحسین
توو قنوت نمازم اینه دعام
که توی قیامتو اون ازدحام
دستمو بگیری و باشی باهام حسین
آقام آقام آقام ای آقام حسین
بند2⃣
با همهٔ بدیم دارم از تو این توقع رو
حالا که اومدم توو روضت نگی یه وقت برو
میدونی بی کسه این نوکر نداره جز تورو
منکه نونونمکِ سفرتو خوردم حسین
ولی بجاش آبروی تو رو بردم حسین
خدا نکنه بگی واسه تو مردم حسین
ولی حالا اومدم ردم نکن
درِ خونتو زدم ردم نکن
به روم نیاری بدم ردم نکن
حسین
آقام آقام آقام ای اقام حسین
بند3⃣
منیکه میزنم یک عمره تو رو صدا حسین
الهی دست من از دستتت نشه جدا حسین
تا نره آبروم توو محشر پیش خدا حسین
تو که همیشه بوده خوبیات ضرب المثل
این روسیاهو بگیر مثل جون توی بغل
بزار آقا مثه قاسم روی لبهام عسل
تو رو جون پسر ام البنین
نزنی ایندفه هم رومو زمین
نکنه جا بمونم از اربعین
حسین
آقام آقام آقام ای آقام حسین
شعر و سبک: حسین نوری
.👇
CQACAgQAAx0CVu8VSgACA4Nif9m8NW-b4Q1WkZUOF8Z556XsSAAC7A4AAv2BuFMzWel77nga7SQE.mp3
4.03M
🎼 #استودیویی
📝 دلم خوشه اقا این شبها...
راهو شناختم از بیراهه آقا
🎤 #پیام_کیانی
.
#روضه_حضرت_حمزه
#استاد #میرزامحمدی 🎤
ای شهید رکاب پیغمبر
پدر و مادرم فدای تو باد
ای اُحد شاهد شهادت تو
عمر من وقف در ثنای تو باد
در دلم حسرت زیارت تست
که تو محبوب مردمی حمزه!
طبق نصّ صریح آل نبی
اسدالله دومی حمزه!
از سلام زیارتت پیداست
که تو یاور شدی نبوت را
گر پیمبر ترا دهد رخصت
خود شفیعی همه قیامت را
ای علمدار غزوه های رسول
کاشف الکرب مصطفایی تو
وی یلِ یکّه تاز بدر و اُحُد
تحت فرمان مرتضایی تو
گر بنی هاشمی کنی حمله
بر یمین و یسار می تازی
چون کنی قصد جان هر مشرک
مرکب و راکبش بر اندازی
آه از آندم که قصد جان تو کرد
هندِ ملعونۀ جگر خواره
کرد قاتل پس از شهادت تو
با غضب سینۀ ترا پاره
علَمت چونکه بر زمین افتاد
وای ، دندان مصطفی بشکست
گفت زهرا پس از تو یا عَمّاه
سر پیغمبر خدا بشکست
دشمن از پیکر تو هم نگذشت
مُثله شد قامت مطهر تو
لیک نعش پر از جراحاتت
ماند مخفی ز چشم خواهر تو
من بمیرم برای آن خواهر
که تن بی سر برادر دید
نعش هفتاد و دو گل پرپر
بر سر نیزه هیجده سر دید
راه زینب به قتلگاه افتاد
قتلگاه برادر بی سر
خواهر انگار با برادر خود
می شنیدند نالۀ مادر
مادر انگار با پسر دارد...
می زند حرفهای آخر را
می شنیدند قاتل و مقتول
ناله های غریب مادر را
این همان ناله های مادر بود
قَتَلوکَ بُنَیَّ عطشانا
اولین نوحه های کوثر بود :
ذَبَحوکَ بُنَیَّ عُریانا
#حضرت_حمزه علیه السلام
#محمود_ژولیده (جانباز بزرگوار)
https://eitaa.com/emame3vom/61957
👇
Shahadat_Hazrat-Hamzeh_Mirzamohamadi_1401.mp3
11.52M
#روضه_عبدالعظيم_الحسني_علیه_السلام
#استاد #میرزامحمدی
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
السلام علیک یاحمزه سیدالشهدا علیه السلام
🔊 دشمن از پیکر تو هم نگذشت،مُثله شد قامت مطهر تو
لیک جسم پُر از جراحاتت،ماند مخفی ز چشم خواهر تو
من بمیرم برای آن خواهر،که تن بی سر برادر دید
جسم هفتاد و دو گل ِ پرپر،بر سر نیزه هیجده سر دید
به مناسبت شهادت #حضرت_حمزه_سیدالشهدا علیه السلام و ایام وفات #حضرت_سیدالکریم علیه السلام،
.
#زمینه_احساسی سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و سیدالکریم #حضرت_عبدالعظیم حسنی علیه السلام
#زمینه #امام_حسین
#بساط_روضه_علم_شد
✅بند اول
بساط روضه علم شد
به اذن مادرت آقا
تموم ایل و تبارم
فدای دخترت آقا
بهای عاشقی اینه
بسوزی از غم ارباب
وضوی من میشه کامل
با ذکر و با دم ارباب
باز پریده کبوتر دل من به سوی حرم
آرزومه منم بشم آقا کلب کوی حرم
پای سفره تو بزرگ شدم و نمک گیرتم
کاش سلامی بدم شبی به تو روبه روی حرم
السلام علیک یا اباعبدالله
✅بند دوم
یه جای عالم هستی
بهشته روی زمینه
مزار حضرت عشق و
عزیز ام بنینه
بلای دنیا همیشه
از عاشقای تو دوره
مسیر روضه ی ما هم
به سمت راه ظهوره
تو کریمی و دست نمیکشی از حمایت من
با تو عمریه که گذشته حسین رفاقت من
پای روضه تو نشستن آقا به سادگی نیس
کم نمیشه به روضه های تو این ارادت من
السلام علیک یا اباعبدالله
✅بند سوم
رسیده روضه به جایی
که خواهرت میره از حال
نشسته شمر روی سینت
با خنجری ته گودال
مسیر روضه عوض شد
تو خیمه ها شده جنجال
یه عده ای واسه غارت
میدزدن از پاها خلخال
راس تو روی نیزه و بدنت رو خاک بلا
آسمون داره خون میباره برا تو خون خدا
شد به خواهر تو تو شام بلا و کوفه جفا
رفته بزم حرام و دیده سرت تو طشت طلا
السلام علیک یا اباعبدالله
✅بند چهارم
دل مثه یه کبوتر
مقیم صحن کریمه
یه عمره نوکرت آقا
گدای عبدالعظیمه
تا تنگ میشه دلم آقا
برای کرب و بلاتون
میرم تو صحنی که داره
هوای صحن و سراتون
چون ثواب زیارت تو رو داره عبدالعظیم
فاصلم با تو کم میشه تا میشم تو اونجا مقیم
هر کی داره هوای کرب و بلا بره یه سفر
شهر ری حرم امید همه آقای کریم
السلام علیک یا سیدالکریم
السلام علیک شاه عبدالعظیم
📓مناسبت:جلسه هفتگی ایام وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
🎤با نوای زیبا و دلنشین کربلایی جواد مقدم
✍♩به قلم و سبک مشترک
کربلایی مجید آقاجانی
و کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#زمزمه
#تصنیف
#امام_زمان
محمد رضا صادقی✍
.
.
بیا یابن الحسن در انتظارم
بیا تا زیر پایت سر گذارم
چه شبهایی که با یادت به ناله
جبینم را به سجده می سپارم
.
بیا ای شاه عالم
شده ذکرم دمادم
کجائی یابن الزهرا
که آید ماه ماتم (2)
بیا یابن الحسن مولاکجایی
.
.
بیا یابن الحسن پیمانه تو
زدم بر لب شدم دیوانه تو
بیا ای شمع سوزان امامت
قبولم کن شوم پروانه تو
.
بگو آقا کجایی
بیایم تا سراغت
نمایی آن رخت را
شوم محو جمالت
بیا یابن الحسن مولا کجایی
.
.
.
بیا یابن الحسن ای ماه سرمد
بخوام نذر چشمان تو الحمد
اگر یوسف شود زیبای خلقت
تو هستی یوسف آل محمد
.
اگر دورش بگردد
تک و تنها زلیخا
ولی دور تو گردد
هزاران حور و زهرا ( 2 )
بیا یابن الحسن مولا کجایی
.👇