eitaa logo
امام حسین ع
22هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. هوس کعبه و آن منزل و آن جاست مرا آرزوی حرم و مکّه و بطحاست مرا دلم از حلقهٔ آن خانه مبادا محروم کز جهان نیست جزین مرتبه درخواست مرا موسم حج 🕋 .
YEKNET.IR - shoor 2 - hafteghi khordad 1401 - nariman panahi.mp3
2.34M
روضه ای 🍃زخم تنت روی ریگ بیابان 🍃به اشک دل و سوز آه یتیمان 🎤 خدا حافظ ای برادر زینب  به خون غلطان در برابر زینب  حسین جان ای آبروی دو عالم  نگین سلیمان به حلقه ی خاتم  برادر جان بی تو در دل صحرا  شده تنها خواهرت گل زهرا  ز زخم تنت روی ریگ بیابان  به اشک دل و سوز و آه یتیمان  تنت بی سر مانده در دل صحرا  سرت هر دم روی نیزه اعدا  سرت بر نی خون چکد به بیابان  خدا حافظ ای برادر زینب  به خون غلطان در برابر زینب ------  کند گریه خواهر تو به هر شب  شده محمل جای روضه ی زینب  تو ای سوره ی پاره در بر زینب  مزن دست و پا در برابر زینب  ------  به شهر شام در هجوم نظر ها  کند خنده دشمنت به غم ما  زند سیلی دشمنت به رخ من  دلم خون است از جسارت دشمن  حسین جان ای آبروی دو عالم  نگین سلیمان به حلقیه خاتم  ............ به زخم تنت روی ریگ بیابان به اشک دل و سوز و آه یتیمان خدا را از این غم چه چاره كنم حسین جان ای آبروی دو عالم  نگین سلیمان به حلقیه خاتم  تو بالای نیزه رأس پر از خون به روی ناقه ها من ِ دل خون خدا را از این غم چه چاره كنم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. و یکدم اجازه ای، میدان روم عمو تا بهر خود کنم، من کسب آبرو شیر جمل بود، بابای من حسن رزم آوری زاو، گردیده سهم من جانم عمو عمو، جانم عمو عمو، جانم عموعمو2 ____________________ بگرفته قاسمش، مولا حسین به بر ریزد سرشک خون، بهرش زهر بصر او یادگاری اش، مانده ز مجتباست حالا روان سوی، میدانی از بلاست جانم عمو عمو.... _____________________ زیبای خیمه ها، مستانه میرود بی خودو بی زره، جانانه می رود ریزد به پشت او، زینب ز دیده آب مادر به خیمه ها، حالش شده خراب جانم عمو عمو..... _______________________- مرگست بهر من، احلی من العسل ‌بابای من بود، شیر یل جمل بهر عمو حسین،خود را فدا کنم بر اکبر جوان، من اقتدا کنم جانم عمو عمو.... _______________________ قاسم صدا زده، ای شاه دادرس افتاده ام ز اسب، فریاد من برس زیر سم ستور، له‌ استخوان او از پیکرش برون، گردیده جان او جانم عمو عمو... شاعر: 🔊 دانلود سبک https://emam8.com/upload/sabks/99/6/65620_139964151515_600752.mp3 .
2.آمد از.mp3
466.3K
آمد از مکه و منا حاجی آمد از مروه وصفا حاجی میرسد زائری که از عرفات تا توانی فقط بخوان صلوات ....... آمده حاجی و دلش شاد است خانه قلب او چه آباد است میرسد از قدوم او برکات تا توانی فقط بخوان صلوات ..... حاج با خود چها تو آوردی یک مدینه صفا تو آوردی دیدن روی تو پر از حسنات تا توانی فقط بخوان صلوات. ...... دل ما شما سخن دارد سخن از لاله ی چمن دارد زائر کعبه ایی پر از نعمات تا توانی فقط بخوان صلوات .... آمد از سر زمین سعی و صفا زائران حریم بیت خدا تا رسد لعل تو به اب حیات تا توانی فقط بخوان صلوات.. زائر مکه بوسه بر رویت کاروان دل امده سویت این بود برترین هر کلمات تا توانی بخوان صلوات ..... قبله ی عاشقان علی باشد در دو عالم مرا ولی باشد تا رسد لحظه ی مخوف ممات تا توانی فقط بخوان صلوات شاعر:
. آمدی ای حاجی کرب و بلا حجت قبول سر در آوردی چرا از نینوا حجت قبول صاحب کعبه ! چرا از کعبه آواره شدی کعبه ات اینجاست ای خون خدا ؟ حجت قبول این بیابان جای اهل البیت پیغمبر نبود پس چه شد آن وعده ها آن باغها حجت قبول قاضریّه جای امنِ منزل و بیتوته نیست آمد استقبالتان سر نیزه ها حجت قبول گوئیا این سرزمین قربانگه یاران تست قتلگاهت می شود جای منا حجت قبول از حرم تا قتلگه سعیِ صفا و مروه است ای عجب حج شما دارد صفا حجت قبول جای زمزم خون بجوشد از گلوی اصغرت هدیه کردی کودک شش ماهه را حجت قبول تا قدم بر خاک پاک کربلا بگذاشتی قلب زینب شد پر از درد و بلا حجت قبول گفتی ای ساقی ببین بِین دو نهرِ آب را پشت آن گودال کن خیمه بپا حجت قبول ای علمدار سپاهم بارها را وا کنید خارها را از بیابان کن جدا حجت قبول دختر نازم که جا خوش کرده بر دوشِ عمو بر زمین پایش نیاید یا اخا حجت قبول اکبرم اینک برای خواهرم گیرد رکاب هیچ نامحرم نبیند عمه را حجت قبول می رسد روزی که یک مَحرم نداری زینبا بعد من هستی اسیر اشقیا حجت قبول زیر سم اسبها این استخوانها بشکند پس ندا آید ز عرش کبریا حجت قبول می رود سرها به نیزه می شوم من بی کفن از جنان گوید مرا خیر النساء حجت قبول حجّ ابراهیمی از حجّ حسینی سر زند ای مرید کشته های کربلا حجت قبول محمود ژولیده .
. دنبال ِ تو سوی حرم ِ کعبه روانم عاشق به توام نام تو باشد به زبانم پروانه صفت گرِد تو جانانه بِگردم آتش زده عشق تو در آیینه و جانم درکوی خرابات تو مستانه خرابم با نور خودت داخل میخانه کشانم اشکی بده برچشم من ِ بار مَعاصی تا شُویم اَزو دل که گُنه را بِرهانم اندر کنَفت گیر مرا ساقی مستان کز باده ی باقیت بجامم بچکانم جود و کرم و لطف و سخاوت زتو جاریست ازاین در پرفیض کرامت مرهانم دل خون و جگر پاره شد ازهجرتو ای دوست آنقدر مرا در دل صحرا مَکشِانم یک شب به گل ِ چهره درین خانه سفرکن بِنگر ز فراق تو چنان برگ ِ خزانم کی میشود آیی بِرود این شب هجران تاجان و دلی بهر نگاهت بِفشانم _اقدم_ شده مُحتاج مَه و مِهر نگاهت غیراز تو که دارم که شود مونس جانم علی شفیعی ,,اقدم,, .
. صدای دف میاد صدای کف میاد از پشت حجره ی آقام امام جواد همه کنیزارو جمع کرده همه میزنن ومیرقصن پسر فاطمه بی حاله درو به روی آقام بسته ن تشنه بشی لبا میخشکه همه ی غصه ها از اینه دلِ امام ِ رضا خونه لب پسرشو میبینه یا جواد الائمه مولا تنشو میبرن بالای پشت بام نگه نمیدارن حُرمت واحترام غریبونه وتک وتنها جون میده میره از این دنیا مثه بابا علی مظلومه جوونه مثه بی بی زهرا دل آسمونا میگیره داغ تو آقا چه دلگیره خوش به حال اونی که از این مصیبت شما میمیره یا جوادالائمه مولا کبوترا میان سایه برات بشن بالاشونو بالا سرِ تو وا کنن غریبی ولب خشک اما سر تو جدا نشد آقا غروب عاشورا رو نیزه سرا یکی یکی رفت بالا با نعل تازه اسباشون تشییع پسر زهرا شد تا سر آقا رو نی ها رفت سره النگوها دعوا شد غریب کربلا یا مظلوم ✍ .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. فرزند_شهید . تقدیم به نازدانه ⚘❤ . . شعر 👇 . بابا جونم خوش اومدی چرا تنت اینجوریه؟ چرا نمیخندی به من؟ چه خبرها از سوریه؟ . دستاتو وا کن بابایی میخوام بیام تو آغوشت میخوام بگم دوستت دارم یواشکی ، در گوش ات . بابا مگه نمیدونی که دخترا بابایی ان؟ شبا همیشه قبل خواب منتظر لالایی ان؟ . بابا ببین چادرمو ببین چقدر خانم شدم ببین گریه نمیکنم بغض رو میریزم تو خودم . بابا نمیدونی چقدر به من زدن زخم زبون دلم برات تنگ شده بود بابای خوب و مهربون😔😔 . .
. مرکـب بابا غرق به خون ، می آید شیهـه زنان با زخـم فزون ، می آید بی سر و بی سالار و ستون ، می آید بـا خبـر از گــودال جنـون ، می آید خبــر از اصغـر دارد خبــر از اکبـر دارد خبر از سقّای دلاور دارد خبر از سقّای دلاور دارد ذوالجناح تنهای تنها آمده خون نگار از خون بابا آمده بی سوار از سوی میدان آمده ذوالجناح با چشم گریان آمده سر به زمین کوبان به حرمگاه می آید شیهه زنان در خیمـه و خرگاه می آید با شرم و حیـا از غم جانکـاه می آید دیده فـرو بربستـه به اکـراه می آید مرکـب بابا آمـده اما غـرق به خـون از ره میدان ، شیهه زنان با زخم فزون همره خود آورده خبر از جنگ قشـون پاره بدن افتـاده پـدر در گـود جنون خبر از بابا دارد ، خبر از غم ها دارد ، خبر از تنهایی فردا دارد مرکـب بابا غرق به خون ، می آید خبــر از اصغـر دارد خبــر از اکبـر دارد خبر از سقّای دلاور دارد خبر از سقّای دلاور دارد ذوالجناح تنهای تنها آمده خون نگار از خون بابا آمده بی سوار از سوی میدان آمده ذوالجناح با چشم گریان آمده خـون پـدر را بر تن اسبـش تا دیدم از غـم تـنـهـا بـودن بـابـا نالـیدم گریـه کنـان از درد یتیـمـی لـرزیدم خاک مصیبـت بر سر و رویم پاشیدم اسب زبان بستـه شده غمگین واویلا یال و سرش از خون شده رنگین واویلا خم شده از این ماتـم سنگین واویلا آه از سـتـم کـوفـی ننـگیـن واویلا خبر از بابا دارد ، خبر از غم ها دارد ، خبر از تنهایی فردا دارد مرکـب بابا غرق به خون ، می آید 685 مرکـب بابا غرق به خون ، می آید شیهـه زنان با زخـم فزون ، می آید بی سر و بی سالار و ستون ، می آید بـا خبـر از گــودال جنـون ، می آید خبــر از اصغـر دارد خبــر از اکبـر دارد خبر از سقّای دلاور دارد خبر از سقّای دلاور دارد ذوالجناح تنهای تنها آمده خون نگار از خون بابا آمده بی سوار از سوی میدان آمده ذوالجناح با چشم گریان آمده او که تنش با نیزة اعدا مکتوم است زینت یالش خون گلوی مظلوم است روی جبینش ، جای دودستی معصوم است داغ پدر از شرم نگاهش معلوم است قلب صغیـرم در غم بـابـا بشکسته بـغـض تأسـف راه گلـویم را بسته من که دلـم بوده به نگاهش وابسته شیـون من بر شیـون عمـّه پیوسته خبر از بابا دارد ، خبر از غم ها دارد ، خبر از تنهایی فردا دارد مرکـب بابا غرق به خون ، می آید خبــر از اصغـر دارد خبــر از اکبـر دارد خبر از سقّای دلاور دارد خبر از سقّای دلاور دارد ذوالجناح تنهای تنها آمده خون نگار از خون بابا آمده بی سوار از سوی میدان آمده ذوالجناح با چشم گریان آمده شیهـة او تـاب از تـن بی تابـم برده سـوز عطـش از حنجـر بی آبـم برده خواب و خیال از دیدة بی خوابـم برده شور و نشاط از سینـة اصحابـم برده ای سروری از سوز درون گو ، از مولا اسب حسیـن آمد به حرمگـاه تا تنها جان رقیـه ، قلـب سکینـه در غم ها ناله و شیـون از لـب آنـان شد بر پا خبر از بابا دارد ، خبر از غم ها دارد ، خبر از تنهایی فردا دارد مرکـب بابا غرق به خون ، می آید شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/6/43000_1397618224023_4659200.mp3 .