eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
5cd82e792a4b751f3adfa089_7378034538210351615.mp3
5.08M
(صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت خدیجه(سلام الله علیها) ✨✨✨✨ دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم آینه در حجاز بود عاشق مصطفی شدم سرمه نمی‌برم به چین، قند و شكر نمی‌خرم نقره و زر نخواستم، صاحب كیمیا شدم بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم دانۀ عشق كاشتم، در قفست رها شدم با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه است با تو پُر از قصیده‌ام، با تو غزل سرا شدم "ای كه ملول می‌شوی از نفس فرشته ها" باور من نمی‌شود، همنفس خدا شدم سفرۀ دل برای من باز كن آیه‌ای بخوان حرف بزن كه مَحرمِ زمزمۀ حرا شدم قطرۀ من فرات شد، ذرّه‌ام آفتاب شد پیش تو سیدُالبشر! سیدةالنّساء شدم پشت سرت من و علی قامت عشق بسته‌ایم تو همه مقتدا شدی من همه اقتدا شدم من به تو دست یاعلی داده ام از صمیم دل مرگ جدام كرده است از تو اگر جدا شدم لحظۀ آخرین غزل، ترس ندارم از اجل پیرهن تو در بغل، با تو دوباره "ما" شدم (سید حمیدرضا برقعی)✍ ┈••✾••✾••┈ 🎤
5cd82e792a4b751f3adfa089_3386043055340477096.mp3
1.28M
(صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در عرشِ خدا ضیافتی بر پا شد پیوندِ دو آیینۀ حق امضا شد لبخندِ محمّد و خدیجه بر لب زیرا که نهالِ عشقشان زهرا شد ✍️هستی محرابی ┈••✾••✾••┈ 🎤
. ترکیبات علامت زده آثار مرحوم استاد موید می باشد هوالحی بر مقبره اش ،،چکامه ی عشق،، ببار ،،یک کرببلا عطش،، شده هدیه ی یار او شاعری از ،،سفینه های نور،، است در مضجعی از نور به خاکش، بسپار حسین جعفری✍ .
Ganjineh Marefat 08.mp3
2.94M
🔹 🔘 علیه السلام 🎤 حاج منصور ارضی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. در کوی تو ای خاک درت تاج سرم ای شمس شموس، ذره خاک درم با یک نظرت مرا هدایت کردی عمری است بدهکار همان یک نظرم با یک نظرت مرا تو آدم کردی عمری است بدهکار همان یک نظرم ای آنکه بهشت محو زیبایی توست دین زنده به ایثار و شکیبایی توست هر خیر که میرسد به ما در هرجا از خوبی ما نیست از آقایی توست مولای مهربان منی یا ابا الحسن عشق منی و جان منی یا ابا الحسن مهمان سفره دل صد پاره ام به اشک عمریست میزبان منی یا ابا الحسن خورشید را به خاک حریم تو دیده ام آری که آسمان منی یا ابا الحسن بهتر ز تو جواب دلم را نداده کس چون آگه از زبان منی یا ابا الحسن گفتم بسی ز جود تو می دانم ای امام والاتر از گمان منی یا ابا الحسن در کعبه ولای تو منزل گرفته ام چون قبله امان منی یا ابا الحسن در هر کجا قرار دل بی قرار من در هر نفس توان منی یا ابا الحسن هر سائل حریم تو از مهربانیت گوید به خود از آن منی یا ابا الحسن تاثیر لطف توست به هر تار و پود من جانبخش و دل ستان منی یا ابا الحسن من کیستم؟ گدای روان در حریم تو تو کیستی؟ روان منی یا ابا الحسن مردم گهی به جان و گهی با جهان خوشند تو جان و هم جهان منی یا ابا الحسن در خاندان من همه محبوب تو اند محبوب خاندان منی یا ابا الحسن بوده است و هست عشق موید به حضرتت معشوق جاودان منی یا ابا الحسن .
. من کیستم گدای گدایان این درم گر پا نهم به جای دگر خاک بر سرم روزی اگر بناست از این در جدا شوم از هم جدا شوند سر و جان و پیکرم محتاج دام و شیفته ی دانه ی توام هر چند در حریم تو کم از کبوترم زوار عارفند به حقّ تو یا رضا ای وای من که از همه بی معرفت ترم بر پادشاهی دو جهان ناز می کنم از آن خوشم که بر در این خانه نوکرم مهر تو گشت شیره ی جان و روان روح از لحظه ای که شیر به من داد مادرم فیض زیارت تو و آلوده ای چو من گر لطف تو نبود نمی گشت باورم هر کس که دشمن است تو را دشمنش منم حتّی اگر بود پدرم یا برادرم از صدق و پاکی پدر و مادرم بود گر عاشق پیمبر و آل پیمبرم یک عمر از تو گفتم و خواهم که وقت مرگ خیزد رضا رضا ز نفس های آخرم پای مرا ببند که پابند خود کنی دست مرا بگیر که مسکین این درم من «میثمم» که با همه بیدست و پائیم جز دار عشق تو نبود دار دیگرم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 من کیستم گدای روان در حریم تو تو کیستی روان منی یا اباالحسن ◽ شعرخوانی مرحوم سیدرضا مؤید از شعرای آئینی خراسان، تقدیم به حضرت علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام ▪️ دیدار جمعی از شاعران آئینی و‌ مداحان خراسان با رهبرانقلاب. ۱۳۹۵/۴/۲۴ .
. 🏴 شعر اخوانیه استاد محمدجواد غفورزاده قرائت شده در مراسم نکوداشت استاد مؤید «مؤید» عندلیب باغ عشق است دلش منت‌پذیر داغ عشق است چه عشقی؟ عشق مصباح الهدایی ره‌آوردِ شهیدان خدایی اگر طبع بلندش تازه‌جوش است «مؤید» باغبانی گل‌فروش است به شعرش زخمه ها بر تار دل زد فروزان آتشی در آب و گل زد اگر شد در صف یاران مقدم برای نام و نان هرگز نزد دم «مؤید» سال‌ها از عشق دم زد در آفاق خداجویی قدم زد «مؤید» مدح عَمرو و زِید، کی گفت؟ فقط از نینوا و سِرّ نی گفت «ولایت نغمه‌ها»یش بر لب اوست تولا همدم روز و شب اوست به او جامی امیرِ مِی کشان داد «رسالت جلوه‌ها»یش را نشان داد اگر سرچشمۀ شعرش زلال است پر از «گلبرگ» عشق و شور و حال است «مؤید»، «نور باران» است شعرش سرود سربه‌داران است شعرش خوشا شعری که گردد آسمان‌رنگ شود وقف شهید و جبهه و جنگ اگر شعر «مؤید» شد سرآمد سخن‌هایش همه از دل برآمد چه سوزی هست در شعر و سرودش چه غوغایی‌ست در اوج و فرودش سرود او همه آوای عشق است همه «منظومۀ زیبای عشق» است صفا و معرفت، بال و پر اوست «بهارِ بی‌خزان» هر دفتر اوست اگر شعر «مؤید» خوش درخشید به شعر او، تعهد روح بخشید به دست او قلم تا داشت جوهر نوشت از دُرّ و از دریای گوهر نمی‌گویم که دعبل یا کمیت است «مؤید» خاک پای اهل‌بیت است فروغ مهر در آیینۀ اوست نشان خدمتی بر سینۀ اوست «مؤید» خادم شمس‌الشموس است نمک‌پروردۀ سلطان طوس است از این خورشید چون کسب ضیا کرد در این دربار، خدمت بی‌ریا کرد قلم در دست او مینای اشک است دلش سرسبز از «گل‌های اشک» است «مؤید» گرچه طبعش آتشین است زبان حال او با اشک، این است: «چه جان‌افروز و روح‌افزایی، ای اشک! چراغ خلوت شب‌هایی، ای اشک! اگرچه نیستی از قطره‌ای بیش ولی وقت اثر، دریایی، ای اشک! به کام تشنگانِ وادی عشق زلال ناب عاشورایی، ای اشک!» «مؤید» شعر را با شور آمیخت گلاب اشک او بر دفترش ریخت هُمای طبعِ او در اوج پر زد از اول بر در یک خانه در زد به دل، مهر حسینی از ازل داشت که شور و حال، در قول و غزل داشت در احرام صفا، بی شک و تردید به گِردِ «کعبۀ شش‌گوشه» گردید خدا داند که می‌ماند برایش زیارت‌نامه‌های کربلایش به پاس یک گلستان گل که او کاشت گرفتند از برای او «نکوداشت» چه گل‌هایی به دست باغبان داد چه دل‌ها را که با شعرش تکان داد به شعرش گوش جان وقتی سپردم به اخلاص «مؤید» غبطه خوردم «مؤید» شاعر شعر ولایی‌ست خراسانی‌ست اما کربلایی‌ست «مؤید» اهل دل را نور عین است «مؤید» هرچه دارد از حسین است *** انی سلم لمن سالمکم .
. 🏴 شعر اخوانیه استاد غلامرضا تقدیم شده به استاد سیدرضا مؤید «مؤید» به توفیق آل محمد همیشه موفق، همیشه مؤیَّد کلامت همه دُرّ و طبعت چو دریا کتاب شریفت چو خُلد مُخَلَّد بنازم به اشعار ناب و متینت که هر بیت آن هست قصری مشیّد سزد گر کنم کوچ از شهر تهران به دیدار تو رو کنم سمت مشهد نبی، جدّ و زهرای مرضیه‌ات، اُمّ سلام الهی بر این اُمّ و این جَد زبان تو شمشیرِ شیر الهی کلام تو تفسیر قرآن احمد سخن‌هات موزون؛ غزل‌هات زیبا قوافی منظم، مضامین مجدد سزد تا بیارم به وصف کلامت هزاران قصیده، هزاران مجلد خریدار نظم تو آل پیمبر نگه‌دار جانت خداوند سرمد سزد تا دهان زآب کوثر بشویم سخن در ثنای «مؤید» بگویم :: «مؤید»! تو در پیکر شعر، جانی که هم مدح‌گویی و هم مدح‌خوانی اگرچه به شهر خراسان، مقیمی به پرواز در قلّۀ آسمانی نگویی به پیریت قامت خمیده که خوش‌تر ز سرو ریاض جنانی تو شمشیر اسلام در دست شعری تو در کام آل محمد، زبانی مؤیَّد به روح‌القدس از ولادت «مؤید» به شهرت در این دودمانی زهی صدق و اخلاص و طبع بلندت که عمری چراغ دل دوستانی چراغ ادب را به جان می‌فروزی نهال سخن را به دل می‌نشانی کنی انجمن را چو دریای گوهر چو دُرّ سخن از دهان می‌فشانی ز شعر بلندت عیان است بر من که در موسم پیری‌ات هم جوانی تو در آسمانِ ادب، آفتابی الهی همیشه بتابی! بتابی! :: تو عمری ثناگسترِ اهل‌بیتی به تیغِ سخن، یاورِ اهل‌بیتی سزد چهره سایم به خاک قدومت که در اوج، خاک در اهل‌بیتی به طبع رسایت پیام‌آوری کن که الحق پیام‌آور اهل‌بیتی ادب در حضور تو تعظیم آرد که یک عمر در محضر اهل‌بیتی به روح بلند کمیت و فرزدق که تو دعبل دیگر اهل‌بیتی عیان است از فیض طبع بلندت که پروردۀ مادر اهل‌بیتی تو سیراب از کوثر آل عصمت تو سرمست از ساغر اهل‌بیتی تو یک قطعه از نورِ شمع ولایت تو پروانه، دورِ سر اهل‌بیتی مؤیَّد به تأیید آل محمد «مؤید»! ثناگستر اهل‌بیتی الا ای دل شاعران پای‌بستت! سزد تا زند بوسه «میثم» به دستت .*** انی سلم لمن سالمکم .