eitaa logo
امام حسین ع
17.1هزار دنبال‌کننده
386 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. آسمان ها شده چراغانی عشق احمد نتیجه خواهد داد و خدا دست پاک یارش را به دو دست خدیجه خواهد داد آینه در کنار آیینه بهترین صبح روز آدینه عاشقی شور دیگری دارد عشق این دو شبیه معجون است شاه داماد شد رسول الله و عروسش خدیجه خاتون است چه عروسی چه شاه دامادی عالمی گشته غرق در شادی چه عروسی که تاج پاکی هاست چه عروسی که فخر خاکی هاست سپر جان شوهرش بوده مقتدا بهر سینه چاکی هاست کوثر شیعه های پیغمبر مادر شیعه های پیغمبر عاشقی با رسول شیرین است زندگی با رسول شیرین تر هدف زندگی اگر که خداست بندگی با رسول شیرین تر وصل نور و ولا مبارک باد بر رسول خدا مبارک باد... ۴۰۰/۷/۲۵ ............................... سلام_الله_علیها .
. ز عمق جان به صوتی منجلی گفت به لحن عاشقانه با ولی گفت خدا فرمود آیا من وکیلم خدیجه جای بله یاعلی گفت... ........... گل به گلزار می رسد آخر دل به دلدار می رسد آخر حق رسول و خدیجه حقدارش حق به حق دار می رسد آخر... .......... ............................... .
1400.07.25_3.mp3
11.69M
🔻گزارش صوت هیئت هفتگے 🎤سید حسن گل‌خطمی 🔊 جهان روشن از ، رخ احمد شد خدیجه همسره حضرتِ محمد شد 📆یکشنبه ۲۵ مهرماه۱۴۰۰ 🕌موسسه حداث الحسین علیه السلام
‍ . و توسل به اُم المومنین سلام الله ویژۀ ایام ماه ربیع و سالروز ازدواج پیامبر صلوات الله به نفس حاج امیر عباسی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ای داده به عصمت شرف و نام خدیجه ای بسته به طوفت فلک احرام خدیجه ای همسر پیغمبر اسلام خدیجه ای عصمتِ حق فاطمه را مام خدیجه ای ختم رسل را ز شرف نور دو دیده پیش از شب بعثت به محمد گرویده ای بر تو سلام آمده از داورِ هستی بگذشته در آیینِ نبی از سر هستی دل داده و دل برده ز پیغمبر هستی زیبد که بخوانند تو را مادر هستی الحق که خدا هستی خود را به تو داده أم النجباء فاطمه زهرا به تو داده اسلام ز اموال تو سرمایه گرفته دین در کنف عزت تو سایه گرفته توحید ز اخلاص تو پیرایه گرفته اخلاص زِ حسن عملت پایه گرفته همت سر تسلیم به دیوارِ تو سوده پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده تو در دل سختی به پیمبر گرویدی هر بار بلا را به سر دوش کشیدی بر یاری اسلام به هر سو دویدی بس زخم زبان ها که ز کفار شنیدی ای قامت مردانِ جهان خم به سجودت ای تکیه گه ختم رسل نخل وجودت ای مکه ز خاکِ قدمت خُلد مُخَلَد ای عصمت معبود و امیدِ دل احمد اسلام به پا خواست و گردید مؤید از ثروت تو ، تیغ علی ، خُلق محمّد تا حشر خلایق که خدا را بپرستند مرهون فداکاری و ایثار تو هستند آن روز که پیغمبر اسلام شبان بود در سینۀ او سرّ خداوند نهان بود پیش از همه پیغمبریش بر تو عیان بود ایمان تو پروانۀ آن شمع جهان بود حق بر همه زن های جهان سروریت داد با خواجۀ عالم شرف همسریت داد زین واقعه زن های قریش از تو بریدند قدر و شرف و عزّت و جاه تو ندیدند با چشم حقارت به مقامت نگریدند یکباره ز بیت الشرف پای کشیدند آنها دلشان بود به سوی زر و سیمی گفتند خدیجه شده مشتاق یتیمی تنها نشدی همسر و دلدار محمّد در سخت ترین روز شدی یار محمّد در شدّت غم گشتی غمخوار محمّد پیوسته دلت بود گرفتار محمّد در پیش رویش گشت وجودت سپر سنگ باشد که کنی در ره او چهره ز خون رنگ آن روز که بر دخت نبی حامله بودی هم صحبت زهرات به هر قائله بودی از غربت و از درد درونت گله بودی بی همدم و بی یاور و بی قابله بودی از درد به ببالش گل رخسار بهشتی گشتند تو را قابله زن های بهشتی این است که شیرینی جان در بدن توست این جان جهان است و هم آغوش تن توست این یار به هر خلوت و هر انجمن توست این است که در حاملگی هم سخن توست کی مثل تو از هستی خود چشم بپوشید؟ تا فاطمه از سینه او شیر بنوشید آن روز که افتاد خزان در چمن تو پر زد به جنان طوطی روح از بدن تو تا بوی گل احمدی آید ز تن تو شد جامه پیغمبر اکرم کفن تو با مرگ تو آغاز شد ای عصمت سرمد بی مادری فاطمه ، تنهایی احمد بردار سر از خاک و ببین همسر خود را بنگر هدف سنگ سر شوهر خود را باز آ و ببین اشک فشان دختر خود را بر گیر به بر دختر بی مادر خود را بی روی تو گردون به نظر تیره چو دود است برخیز که بی مادری فاطمه زود است بر خیز که بر ختم رسل فخر زمانه خانه شده غم خانه ای بانوی خانه بر گیسوی زهرا که زند بعد تو شانه ؟ بی تو شده از هر مژه ای سیل روانه پیغمبر اکرم ز غمت زار بگرید خون است دل فاطمه مگذار بگرید ای جامه احمد کفنت بر بدن پاک کن بهر حسینت به جنان جامه ز غم چاک تو بر سر دست نبی و او به سر خاک سر تا به قدم چون گل پرپر شده صد چاک میثم ز غم نور دو عین تو بگرید تا صبح قیامت به حسین تو بگرید شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار ــــــــــــــــــ 👇
‌ 🌼 🍃 🌼 گلِ خنده بر جمالِ حضرت احمد مبارک سالروز ازدواج مصطفیَ الاَمجد مبارک دَهِ ماهِ ربیع،دلم دور از غم است شب دامادیِ،رسولِ اکرم است 🌼مدد یا مصطفی... عالَمے سرشارِ نور و فیضِ بے پایان و رحمت شد خدیجه مُفتَخَر بر وَصلِ درگاهِ نَبوّت شعف شد بے کران،ملائِڪ گل فشان شده دریاے نور،زمین و آسمان 🌼مدد یا مصطفی... یا محمد ما تمامے سائل درگاهت هستیم بر عطایت دل بِبَستیم بر سرِ راهت نشستیم به وادیِ وِلا،به حقّ اولیا بده بر عاشقان،براتِ کربلا 🌼حسین جانم حسین... .
. اولین بیت شد این مصرع بسم الله است قلم از آنچه در افکار من است آگاه است پُر مضمونم و بیت الغزلی در راه است صحبت از حضرت خورشید، سخن از ماه است باز کرده ست اذان حنجره ی مأذنه را تا شب و روز بخوانم پسر آمنه را باغ در رویش خود فصل بهاری دارد عشق در اوج جوانی است، قراری دارد نور در حجله ی عشق آمده کاری دارد پسر آمنه تنهاست؟ نه، یاری دارد بَه به این وصلتِ فرخنده پی و ختم به خیر در خورِ همسری عشق، خدیجه ست نه غير همسر بی بدل حضرت طاها او بود لایق مادری اُمِ ابیها او بود نور را آینه هرآینه تنها او بود مصطفی آن همه تنها شد اما او بود با وجودش به نبی هیچ غمی غالب نیست تا خدیجه است غم از شعب ابیطالب نیست السلام ای که در این شعر سرانجام تویی مصطفی را تو دلارامی و آرام تویی دینم از اوست ولی پایه ی اسلام تویی ای غریبی که پر از نامی و گمنام تویی به مقام تو چه اندازه حسادت بردند لقب خاص تو را نیز به سرقت بردند ما کجا و سخن از مدح تو با این دل پُر شرمگینم که نداریم کلامی در خور ما که گوهر نشناسیم چرا سُفتنِ دُر خرج دین شد همه ی مال تو اُشتر اُشتر وای برما و بر این شیوه ی مهمانی ما شده سرمایه ی تو خرج مسلمانی ما شاعر: .
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم ✍ بگذاريد ساده بنويسم نامه اي سرگشاده بنويسم بگذاريد گوشه قلبم چند خط بي اراده بنويسم عهد من با قلم همين بوده ست كه از اين خانواده بنويسم "گردنم زير بار منت اوست" كه مرا اذن داده بنويسم بايد امشب به كوري بت ها از دو توحيد زاده بنويسم شب تزويج، شام پيوند است خطبه خوان هم خود خداوند است كيست داماد روح غار حراست همنشين هميشه فقراست كيست داماد آفتاب حجاز كه از او نور روشني ميخواست ننويسم يتيم مكه،كه او پدر شيث و آدم و حواست ننويسم رسول نه،نه هنوز او محمد امين شهر خداست دوستدارش بزرگ تا كوچك خواستگارش خديجه كبراست پيش از اين گفته،باز ميگويم از عروس حجاز ميگويم بانويي كه اصيل و با نسب است در حيا هم زبانزد عرب است بانويي كه براي ياري دين از سوي كردگار منتخب است بانويي كه حساب اموالش خارج از احتساب محتسب است غير او اُم مؤمنيني نيست جز به او هر كه گفته بي ادب است در طرب زين وصال ابوطالب در تنور غضب ابي لهب است وه چه روزيست،روز خوشحالي ست حيف كه جاي آمنه خالي ست .
. ✍ خدا پیداست در آیینه‌ی چشمان دلبندش زنی که نیست جز احمد کسی درحد پیوندش به آن بالانشینی باید ام‌المومنین گویی که جز زهرا نباشد در دو عالم مثل و مانندش چنان با بندگی‌هایش دل از ذات خدا برده که قبل از وحی می‌آید سلامش از خداوندش مقامش نیست در حد تصور آن بزرگی که گرفته آبرو معصومیت از بند روبندش برای شرح اوج او چه گویم بهتر از اینکه پیمبر همسر او باشد و زهراست فرزندش کسی که سرگذارد پیش پای مادری چون او روا باشد اگر گویم بهشت است آرزومندش ندیده بعد او یک روزخوش احمد در این دنیا تمام سال می‌بارد بهار از دود اسفندش .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( صلی علی محمد 2 صلوات بر محمد ) 2 ما خود تو را ندیدیم وصف خوشت شنیدم دین تو‌ برگزیدیم یا مصطفی محمد ﷺ ( صلی علی محمد 2 صلوات بر محمد ) 2 آدم که جد ما بود سَر خیلِ انبیاء بود وِردش همین دعا بود صلوات بر محمد موسی که زد عصا را بر فرق سنگ خارا میخواند همین دعا را صلوات بر محمد یونس در بطن ماهی میگفت که یا الهی ما را بده پناهی صلوات بر محمد از اولیا تو بهتر از انبیا تو خوشتر در نزدِ حق، تو اکبر صلوات بر محمد ( صلی علی محمد 2 صلوات بر محمد ) 2 نامت نهاده احمد نام دگر محمد لولاک به شأنت آمد صلوات بر محمد از آسمان فرشته مِهرش به جان سِرشته درعرشِ حق نوشته صلوات بر محمد نعیم بی نهایت گنهکارم به غایت خواهم ز تو شفاعت صلوات بر محمد خوش گفته نعمت الله ز روی قل هو الله دائم به ذکر الله صلوات بر محمد اندر صفا محمد نامت محمود و احمد حق میدهد سلامت صلوات بر محمد قرآن همه ثنایت جانان همه فدایت نور تو از خدایت صلوات بر محمد صلوات هرچه گویی یا که هر آنچه جویی گر تو زخیل اول صلوات بر محمد ( صلی علی محمد 2 صلوات بر محمد ) 2 ما خود تو را ندیدیم وصف خوشت شنیدم دین تو‌ برگزیدیم یا مصطفی محمد ﷺ ( صلی علی محمد 2 صلوات بر محمد ) 2
. صلوات‌الله‌علیه‌وآله علیهاالسلام 🔹چشم و چراغ خانه🔹 خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن شریک روزهای سخت و شب‌‏های خطر بودن به هم می‌‏ریزی آداب قدیم بی‏‌قراری را شروع عاشقی کردن، کمی بی‌‏تاب‏‌تر بودن بزرگت می‏‌کند قلبی که سمت عشق چرخاندی کنار آفتابی زنده باید شعله‌‏ور بودن اگر از کوچه‏‌ها زخم زبان می‌‏خورد پیغمبر زنانه، خط به خط آموختی رسم سپر بودن وزیدی در بیابان‏‌های داغ فقر و تنهایی و تا منزل به منزل از محمد باخبر بودن نشان دادی به دنیا زن برای مرد خود این است: کنار یک نفر ماندن، برای یک نفر بودن به شمشیر علی می‌‏نازد و سرمایه‌‏ات، احمد به کوهی تکیه دادن، زیر سقفی پرثمر بودن نفیسه! آب و جارو کن، صدای پای خوشبختی‌ست بس است آهی نشسته روی لب، چشمی به در بودن خدا پل می‏‌زند با یک سلام از آسمان تا تو چه چیزی بهتر از این که دمی زیر نظر بودن بیا چشم و چراغ خانۀ پیغمبر ما باش بیا لبخند شو بر اخم‌‏های خون‏‌جگر بودن خدا دست تو را با دست پیغمبر عجین کرده نوشته در خط پیشانی تو: بال و پر بودن تو پشت عشق را خالی نکردی، حق تو این است کنار شانۀ مردی خدایی همسفر بودن 📝 .
. او سجده به پیش غیر معبود نکرد در راه خدا کسی چو او جود نکرد در راه نبی گذشت از دنیایش مانند خدیجه هیچکس سود نکرد 📝 .
. صلوات‌الله‌علیه‌وآله علیهاالسلام 🔹اعجاز عشق🔹 دلش را برده‌ای، هر وقت صحبت کرده‌ای بانو! محمد را، چنین غرقِ محبت کرده‌ای بانو! تو پیش از وحی، ایمان داشتی، اعجاز عشق این‌ است به قلبت اقتدا، پیش از نبوت کرده‌ای بانو! به محراب دو ابرویش، تماشا کرده‌ای حق را میان معبد چشمش، عبادت کرده‌ای بانو! اگر زر باختی، بردی دل ماه دو عالم را چه سودی، در میان این تجارت کرده‌ای بانو!.. تمام هستیِ حق: کوثرش، سهم تو شد، زیرا تمام هستی‌ات را، نذرِ اُمّت کرده‌ای بانو!.. نبودی در خُم، اما با علی داماد و مولایت به لطف دست زهرایت، تو بیعت کرده‌ای بانو! چه دُرّی، در دل دلدادگی دیدی، که از دنیا به یک پیراهن کهنه، قناعت کرده‌ای بانو! به آن دست کریمت، دارم امّیدی که در محشر ببینم شاعرت را هم شفاعت کرده‌ای بانو! 📝 .
. 🌷🌷🌷 ✅بنداول باز شبه جشنه باز شبه شادی باز شبه شوره ارض و سماوات لبریزه عشقه لبریز نوره 🌷 شب عروسی و دیده بوسیه دونگاره کل کشیدن توی این شبا بَه چه مزه داره 🌷 دوماد چه سنگین و متینه میخوادعروسشو ببینه گفته میون خطبه شاهد رفته عروس که گل بچینه 🌷 یاخدیجه یا رسول الله (ص) __________________ ✅بنددوم بی بی خدیجه خونده برای حضرت احمد(ص) هرچی که دارم فدای دین تو یامحمد(ص) 🌷 تا زنده باشم برای خونه ت مثل کنیزم عشق تو عشقم دین تو دین من ای عزیزم 🌷 نبی میگه خدیجه جونم عشقته توی رگ و خونم تاعمردارم همسرخوبم ایشالله نوکرت بمونم 🌷 یاخدیجه یارسول الله(ص) 💠 _________________ .
5cd82e792a4b751f3adfa089_7378034538210351615.mp3
5.08M
(صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت خدیجه(سلام الله علیها) ✨✨✨✨ دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم آینه در حجاز بود عاشق مصطفی شدم سرمه نمی‌برم به چین، قند و شكر نمی‌خرم نقره و زر نخواستم، صاحب كیمیا شدم بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم دانۀ عشق كاشتم، در قفست رها شدم با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه است با تو پُر از قصیده‌ام، با تو غزل سرا شدم "ای كه ملول می‌شوی از نفس فرشته ها" باور من نمی‌شود، همنفس خدا شدم سفرۀ دل برای من باز كن آیه‌ای بخوان حرف بزن كه مَحرمِ زمزمۀ حرا شدم قطرۀ من فرات شد، ذرّه‌ام آفتاب شد پیش تو سیدُالبشر! سیدةالنّساء شدم پشت سرت من و علی قامت عشق بسته‌ایم تو همه مقتدا شدی من همه اقتدا شدم من به تو دست یاعلی داده ام از صمیم دل مرگ جدام كرده است از تو اگر جدا شدم لحظۀ آخرین غزل، ترس ندارم از اجل پیرهن تو در بغل، با تو دوباره "ما" شدم (سید حمیدرضا برقعی)✍ ┈••✾••✾••┈ 🎤
5cd82e792a4b751f3adfa089_3386043055340477096.mp3
1.28M
(صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در عرشِ خدا ضیافتی بر پا شد پیوندِ دو آیینۀ حق امضا شد لبخندِ محمّد و خدیجه بر لب زیرا که نهالِ عشقشان زهرا شد ✍️هستی محرابی ┈••✾••✾••┈ 🎤
. ديـگر دعـای مادرِ زهـرا نتیجـه داد داروندار خویش خدا بر خدیجه داد امشـب بنـای دین خدا مستدام شد خـاتـون مـکه همـسر خیر الانام شد ✍ .
سرود عروسی پیامبراکرم (ص) و حضرت خدیجه (س) جشن پیونده دونوره همه جا جشن و سروره چشای همه حسودا کوره کوره کوره کوره خدیجه پیمبر.دو دلدار و دودلبر ام الزهرا 3 حضرت طاها دل عاشقا زشادی بیقراره بیقراره گل بریزید عروسیه دوتا یاره دوتا یاره بخونید تبارک.عروسیشون مبارک ام الزهرا 3 حضرت طاها ام مومنین عروسه ختم مرسلین دوماده خدا از وصال این دو شاده شاده شاده شاده دوگوهردودریا.دو نور رب الاعلا ام الزهرا 3 حضرت طاها ابوذر رییس میرزایی (بهار)✍ .👇
. الاول شد ثبت دفتر عشق پیوند ماه و خورشید شد روی لب شکوفا لبخند ماه و خورشید مرد از تبار خورشید بانو ز نسل ماه است این لحظه را که زیباست جبریل هم گواه است روشن تر از ستاره آیینه هاست منظور با عشق می نویسد پیوند نور با نور در عطر و گل بتابد شمس الشموس مکه دل می برد ز احمد امشب عروس مکه چشم خدیجه چیند گل از رخ محمد دل می رود ز دستش در پیش چشم احمد دارد زمین مکه احساسی از بهاران شد از وصال گلها لبریز عطر و باران در زیر چتری از گل داماد شد محمد چشمان آسمان هم لبخند زد مجدد دست خدیجه باشد در دست های یارش اَنهار رحمت حق جاری ست چشمه سارش ....... حاج محمود تاری "یاسر" ✍ .
. در بين ملائک از تو نام آورده‌ست نام از تو شکوه ناتمام آورده‌ست هر بار که آمده‌ست از سوی خدا جبريل، به محضرت سلام آورده‌ست .................. . ديـگر دعـای مـادر زهـرا نتیجـه داد داروندار خویش خدا بر خدیجه داد امشـب بنـای دین خدا مستدام شد خـاتـون مـکه همـسر خیر الانام شد ✍ ................... شنیدم ز نَقلی، که در صدرِ اخبار آمد ز پیوندِ دو زوجِ خوشبخت، با لطف ایزد میان تمامِ خبرها که بر ما رسیده چه زیبا حدیثی ز اوصافِ پیوند احمد سخن از دو عشقِ حقیقی است، بینِ دو عاشق که احمد کند خواستگاری، ز بِنتِ خُوَیلَد ابوطالب و حمزه با روی شادان و خندان بجای پدر لطف کردند، با میلِ بی‌حد تو گوئی که این وصل، در آسمان‌ها رقم خورد میانِ دوتا ماه پاره، دو نسلِ سرآمد چه فرخنده داماد و چه، شاهزاده عروسی خدیجه عروس است و داماد باشد محمد خجسته عروسی، که از حق سلامش رسیده خوش اقبال داماد، آنکه به او وحی آید عروسی که بینِ زنان عرب، تا ندارد و داماد فخر بشر، برترین عبدِ سرمد از این دو قرار است، عالم شود مهدِ جنت از این دو قرار است، زهرای اطهر بیاید از این دو قرار است پیدا شود، نور هستی و دامادشان با ولایت به مَسند نِشیند علی می‌شود، ماه دامادِ این خانواده و زهرا شود، مادرِ یازده تا محمد حسین و حسن، سبطِ این خاندانِ شریفند خدیجه بُوَد جدّه و جدّ آنهاست احمد □ □ □ برای خدای یگانه، که کاری ندارد که بانوی بطحا، کنار پیمبر بماند بماند که مادر، عروسیِ دختر ببیند ولی دستِ تقدیر، اینگونه غم را رقم زد پس از آنکه هستیِ خود را بپای نبی ریخت کفن هم برایش نمانده، که بر تن نماید سلامِ خدا را، که جبریل آورد بر او به چندین کفن، چشمِ او شد منور مجدد فقط یک نفر بی‌کفن ماند، آن‌هم حسینَش که باید بزیرِ سمِ اسب، عریان بماند به امید روزیکه زهرای اطهر دعایش اجابت شود، تا همه انتقامش بگیرد ✍ .
. 🎙 #⃣ #⃣ ای داده به عصمت شرف و نام خدیجه ای بسته به طوفت فلک احرام خدیجه ای همسر پیغمبر اسلام خدیجه ای عصمتِ حق فاطمه را مام خدیجه ای ختم رسل را ز شرف نور دو دیده پیش از شب بعثت به محمد گرویده ای بر تو سلام آمده از داورِ هستی بگذشته در آیینِ نبی از سر هستی دل داده و دل برده ز پیغمبر هستی زیبد که بخوانند تو را مادر هستی الحق که خدا هستی خود را به تو داده أم النجباء فاطمه زهرا به تو داده اسلام ز اموال تو سرمایه گرفته دین در کنف عزت تو سایه گرفته توحید ز اخلاص تو پیرایه گرفته اخلاص زِ حسن عملت پایه گرفته همت سر تسلیم به دیوارِ تو سوده پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده تو در دل سختی به پیمبر گرویدی هر بار بلا را به سر دوش کشیدی بر یاری اسلام به هر سو دویدی بس زخم زبان ها که ز کفار شنیدی ای قامت مردانِ جهان خم به سجودت ای تکیه گه ختم رسل نخل وجودت ای مکه ز خاکِ قدمت خُلد مُخَلَد ای عصمت معبود و امیدِ دل احمد اسلام به پا خواست و گردید مؤید از ثروت تو ، تیغ علی ، خُلق محمّد تا حشر خلایق که خدا را بپرستند مرهون فداکاری و ایثار تو هستند آن روز که پیغمبر اسلام شبان بود در سینۀ او سرّ خداوند نهان بود پیش از همه پیغمبریش بر تو عیان بود ایمان تو پروانۀ آن شمع جهان بود حق بر همه زن های جهان سروریت داد با خواجۀ عالم شرف همسریت داد زین واقعه زن های قریش از تو بریدند قدر و شرف و عزّت و جاه تو ندیدند با چشم حقارت به مقامت نگریدند یکباره ز بیت الشرف پای کشیدند آنها دلشان بود به سوی زر و سیمی گفتند خدیجه شده مشتاق یتیمی تنها نشدی همسر و دلدار محمّد در سخت ترین روز شدی یار محمّد در شدّت غم گشتی غمخوار محمّد پیوسته دلت بود گرفتار محمّد در پیش رویش گشت وجودت سپر سنگ باشد که کنی در ره او چهره ز خون رنگ آن روز که بر دخت نبی حامله بودی هم صحبت زهرات به هر قائله بودی از غربت و از درد درونت گله بودی بی همدم و بی یاور و بی قابله بودی از درد به ببالش گل رخسار بهشتی گشتند تو را قابله زن های بهشتی این است که شیرینی جان در بدن توست این جان جهان است و هم آغوش تن توست این یار به هر خلوت و هر انجمن توست این است که در حاملگی هم سخن توست کی مثل تو از هستی خود چشم بپوشید؟ تا فاطمه از سینه او شیر بنوشید آن روز که افتاد خزان در چمن تو پر زد به جنان طوطی روح از بدن تو تا بوی گل احمدی آید ز تن تو شد جامه پیغمبر اکرم کفن تو با مرگ تو آغاز شد ای عصمت سرمد بی مادری فاطمه ، تنهایی احمد بردار سر از خاک و ببین همسر خود را بنگر هدف سنگ سر شوهر خود را باز آ و ببین اشک فشان دختر خود را بر گیر به بر دختر بی مادر خود را بی روی تو گردون به نظر تیره چو دود است برخیز که بی مادری فاطمه زود است بر خیز که بر ختم رسل فخر زمانه خانه شده غم خانه ای بانوی خانه بر گیسوی زهرا که زند بعد تو شانه ؟ بی تو شده از هر مژه ای سیل روانه پیغمبر اکرم ز غمت زار بگرید خون است دل فاطمه مگذار بگرید ای جامه احمد کفنت بر بدن پاک کن بهر حسینت به جنان جامه ز غم چاک تو بر سر دست نبی و او به سر خاک سر تا به قدم چون گل پرپر شده صد چاک میثم ز غم نور دو عین تو بگرید تا صبح قیامت به حسین تو بگرید شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار 👇
unknown_artist_ezdevaje_payambar 128.mp3
2.99M
🎙 #⃣ #⃣ #⃣ بر همه عالم تهنیت بادا جشن پیوندت یا اسدالله
. ازدواج پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت خدیجه(سلام الله علیها) دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم آینه در حجاز بود عاشق مصطفی شدم سرمه نمی‌برم به چین، قند و شكر نمی‌خرم نقره و زر نخواستم، صاحب كیمیا شدم بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم دانۀ عشق كاشتم، در قفست رها شدم با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه است با تو پُر از قصیده‌ام، با تو غزل سرا شدم "ای كه ملول می‌شوی از نفس فرشته ها" باور من نمی‌شود، همنفس خدا شدم سفرۀ دل برای من باز كن آیه‌ای بخوان حرف بزن كه مَحرمِ زمزمۀ حرا شدم قطرۀ من فرات شد، ذرّه‌ام آفتاب شد پیش تو سیدُالبشر! سیدةالنّساء شدم پشت سرت من و علی قامت عشق بسته‌ایم تو همه مقتدا شدی من همه اقتدا شدم من به تو دست یاعلی داده ام از صمیم دل مرگ جدام كرده است از تو اگر جدا شدم لحظۀ آخرین غزل، ترس ندارم از اجل پیرهن تو در بغل، با تو دوباره "ما" شدم (سید حمیدرضا برقعی)✍ 🎤 👇
. سرود ازدواج حضرت محمد صلوات الله و سلامه علیه و آله با امّ المؤمنین حضرت خدیجه سلام الله علیها جشن وصالِ دو، فروغ سرمد شد خدیجه زوجه بر حضرت احمد شد مبارک است این جشنِ سعید به مسلمین این خجسته عید وصلتِ بر این مبارکی فلک به چشمانِ خود ندید یا رسول الله یا مصطفی... خوشحال و خندان است، فلک غزلخوان است در آسمانِ عشق، ستاره باران است نورِ رفیعِ ملائکه شورِ بدیعِ ملائکه یا مصطفی یا خدیجه شد ذکرِ جمیعِ ملائکه یا رسول الله یا مصطفی... به رشته ی مِهرِ، هر دو اسیرم من از این دو نورُ الله، مدد بگیرم من وقف مسیر خدا شوم ز بند غفلت جدا شوم مثلِ شهیدان راه حق مسافرِ کربلا شوم فدات بشم یا امام حسین... ✍ .👇
. سرود ازدواج حضرت محمد صلوات الله و سلامه علیه و آله با امّ المؤمنین حضرت خدیجه سلام الله علیها جشن وصالِ دو فروغ سرمد شد لباس دامادی، بر تنِ احمد شد تهنیت ای رسول کبریا تهنیت ای تجلیّ خدا تهنیت ای صحیفه ی وفا، سیّدي سیّدي یا نبی یا مصطفی... خوشحالی و شادی روزیِ دلها شد جشن عروسیِ مادر زهرا شد یا نبی صله ای به ما بده از کرم به دلم دوا بده هم نجف، هم یه کربلا بده، سیّدي سیّدي یا نبی یا مصطفی... در جشن این وصلت ذکر جلی گویم وَ تا نفس دارم علی علی گویم یا علی سائلم به کوی تو مُحرمم به نگاهِ روی تو مستم از نور و عطر و بوی تو، یا علی یا علی یا علی علی علی... ✍ .👇