.
#شب_جمعه
#امام_حسین علیه_السلام
#دوبیتی
یارب دلم از مهر و ولا روشن کن
با نور علی قبر مرا روشن کن
ارباب، به چشم پر زخون عباس
چشمم به ضریح کربلا روشن کن
➖➖➖➖➖➖
#دو_خط_روضه #حضرت_زینب
تا كه او بيشتر نفس ميزد
بيشتر ميزدند زينب را
تيغشان مانده بود در گودال
با سپر ميزدند زينب را
يكنفر بود و يك بدن اما
صدنفر ميزدند زينب را
خوابشان بُرد بچه ها سَر ِ شب
تا سحر ميزدند زينب را
#حسن_لطفی
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوای استاد حاج #علی_انسانی، شاعر و مداح گرانقدر اهل بیت
1_2410844187.mp3
12.02M
#تک
#امام_حسین(ع)
کم کم داره یادم میره حال و هوای حرمو!
پس کوچه های خلوتو نیمه شبای حرمو…
دیگه داره میره یادم بوی سیبو!
شیش گوشه ی آقای غریبو…
اصلا خبر داری که از دوری دارم دق میکنم…
هر شب با عکس کربلا یه گوشه هق هق میکنم!
آخه دوری دل ما رو میسوزونه…
داغ حرمت رو دلامونه!
خیلی دوست دارم حسین جانم
دلتنگتم قدیم الاحسانم…
وقتی تو باشی مطمئنم حالم آشوب نمیشه!
جایی به غیر از کربلا حال دلم خوب نمیشه!
آخه آغوش تو واسه همه بازه
چشمات همه دنیامو میسازه…
دنیا هنوز به ما یه اربعین بدهکاره حسین!
ای عهده دار نوکر بی کس و بیچاره حسین
تو که دوریت واسه قلبم خود درده…
یادت منو باز دیوونه کرده…
خیلی دوست دارم حسین جانم!
دلتنگتم قدیم الاحسانم…
#محمدحسین_حدادیان🎤
#فراق_کربلا
https://eitaa.com/emame3vom/74313
خسته ام از بس که فکر روزی و نانم فقط
هرچه میسازم ولی از پایه ویرانم فقط
.
دست و پا را بسته ام به خواهشات نفس خود
جای آزادی به فکرِ خلق زندانم فقط
.
عمر من رفت و سراشیبی تندش پیش روست
کوله ام خالیست از بس گیج و نادانم فقط
.
آنچنان دل بسته ام به این جهان که گوییا
رفته از یادم که روزی چند مهمانم فقط
.
بس که درجا میزنم دور خودم یعنی دریغ
در مسیر عاشقی ام دورِ میدانم فقط
.
این همه نعمت به من داده ولی شکرش کجاست؟
جای شکر و حمد او از غصه نالانم فقط
.
این مسیرِ زندگی، که راه دین و عشق نیست
من درون برگه ی اسمم، مسلمانم فقط
.
.
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
.
#امام_زمان
اَلسّلامُ علَیَ صاحِبِ الزّمان!
" دلْ نوشته ى مهدوى "
من که باشم؟ که ادّعا بکنم:
بی قرارِ فراقِ مُنتظَرم
چند بیتی، سروده میخوانم:
از زبانِ رفیق مُنتظِرم
اولینْ حرف ِ بعد بیداری:
" اَلسّلامُ علیكَ یا مَهدي! "
آخرینْ حرف، قبلِ خوابیدن:
" کُلُّ قَلبي لَدَیكَ یا مهدي! "
نيّتم وقتِ رفتنِ سرِ کار:
کسبِ توفیق خدمت مولا
همهی فکر و ذهنِ من، شب و روز:
جلب حُسنِ رضايتِ مولا
ضربانم که می زند دائم...
بر سرِ خوانِ صاحِبُ الْاَمرم
بر سرِ سفرهی معاش و طعام...
غرق احسان صاحِبُ الْاَمرم
بهر جلب نگاه رحمتِ او...
سخت، مشغولِ دست و پا زدنم
دست خالی، سر قنوتِ نماز...
" رَبّ ِ عجّل... " نیفتد از دهنم
طولِ ماه رجب به استغفار
صلوات است همدمم، شعبان
سر کنم با دعا برای فرج...
کلّ ماه مبارک رمضان
در دل کهفِ استغاثه به او...
وقت لغزش، پناه میگیرم
نکند گر برایم " استغفار "
من به حالِ گناه، میمیرم!
صبح، یاد صباحِ آمدنش
ظهر، یاد ظهور جانانم
لحظاتم معطّر است به او
شام، محزونِ شام هِجرانم
اصلِ سرمایه اَم در این عالَم:
عزم خدمتگزاری ام باشد
قلبم آرام میشود وقتی...
شاهدِ بی قراری ام باشد
در طُمأنينه ام به دامانش!
بی امام زمان، حَرَج دارم
طبقِ متنِ صریح توقيعش:
با دعا بر فرج، فرج دارم
#محمد_علی_نوری ✍
سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱
.
1. دوراز شعاع.mp3
9.47M
#روضه_امام_کاظم
( علیه السلام )
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
زآتش دلِ من
صحبتي نكن نامرد
سكوت سبز مرا
غيرتي نكن نامرد
بزن تمام تنم را
كبود كن اما
به نام فاطمه
بي حرمتي نكن نامرد ...
#شهادت_امام_کاظم
2. زهرا بیا به بغداد.mp3
5.13M
#نوحه_امام_کاظم
( علیه السلام )
#حاج_امیر_عباسی
زﻫﺮا ﺑﯿﺎ ﺑﻪ ﺑﻐﺪاد
زﻧﺪاﻧﯿﺖ ، ﺷﺪ آزاد
زﻧﺪاﻧﯽ ﻏﺮﯾﺒﺖ
زﯾﺮﺷﮑﻨﺠﻪ ﺟﺎن داد
( ايﻣﺎدر اﻣﺎﻣﺖ ،
زﻫﺮاﺳﺮت ﺳﻼﻣﺖ .. ) تکرار
آﺧﺮ ﮐﻨﺎر زﻧﺪان
ﺣﻖ نبی ادا ﺷﺪ
در زﯾﺮ ﺗﺎزﯾﺎﻧﻪ
ﻓﺮزﻧﺪ او ﻓﺪا ﺷﺪ
( ايﻣﺎدر اﻣﺎﻣﺖ ،
زﻫﺮاﺳﺮت ﺳﻼﻣﺖ .. ) تکرار
ﺑﺎ اﺷﮏ ﻣﺨﻔﯿﺎﻧﻪ
ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﭘُﺮ ﺳﺘﺎره
از زﻫﺮِ ﮐﯿﻦ ، دﻟﺶ ﺷﺪ
ﻗﺮآن ﭘﺎره ﭘﺎره
( ايﻣﺎدر اﻣﺎﻣﺖ ،
زﻫﺮاﺳﺮت ﺳﻼﻣﺖ .. ) تکرار
ﻣﺮﻏﯽﮐﻪ از ﺑﺮاﯾﺶ
زﻧﺪان ﺷﺪ آﺷﯿﺎﻧﻪ
ﺑﺮ ﭘﯿﮑﺮش ﻋﯿﺎن ﺑﻮد
آﺛﺎر ﺗﺎز ﯾﺎﻧﻪ
( ايﻣﺎدر اﻣﺎﻣﺖ ،
زﻫﺮاﺳﺮت ﺳﻼﻣﺖ .. ) تکرار
ﻗﺎﺗﻞ ﮐﻨﺎر زﻧﺪان
ﺑﺮ ﮔﺮدﻧﺶ ، ﻏﻞ اﻧﺪاﺧﺖ
از ﺣﻠﻘﻪ ﻫﺎي زﻧﺠﯿﺮ
زﺧﻢ ﺗﻨﺶ ، ﮔﻞ اﻧﺪاﺧﺖ
( ايﻣﺎدر اﻣﺎﻣﺖ ،
زﻫﺮاﺳﺮت ﺳﻼﻣﺖ .. ) تکرار
ﺣﻤﻞ ﺟﻨﺎزه ي او
ﻏﻮﻏﺎي ﻣﺤﺸﺮي ﺑﻮد
ﺗﺎﺑﻮت او ﺑﻪ ﺷﺎﻧﻪ
از ﺗﺨﺘﻪ ي دري ﺑﻮد
( ايﻣﺎدر اﻣﺎﻣﺖ ،
زﻫﺮاﺳﺮت ﺳﻼﻣﺖ .. ) تکرار
ﭘﺮواﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﺴﻮزﯾﺪ
ﺷﻤﻌﯽ دﮔﺮ ﻧﻤﺎﻧﺪه
از ﻃﺎﯾﺮ وﻻﯾﺖ
ﺟﺰ ﻣﺸﺖ ﭘﺮ ﻧﻤﺎﻧﺪه
( ايﻣﺎدر اﻣﺎﻣﺖ ،
زﻫﺮاﺳﺮت ﺳﻼﻣﺖ .. ) تکرار
#شهادت_امام_کاظم
1. الهی به دل غم گرفته.mp3
6.24M
#نوحه_امام_کاظم
( علیه السلام )
#حاج_حسن_خلج🎤
( خلصنی الهنا ... یارب ) تکرار
الهی به دل غم گرفته
الهی به دل ماتم گرفته
الهی به نفس های بریده
الهی به دل در خون طپیده
خدا خدا خدا
میخوام حاجت بگیرم
همین الان بمیرم
خدا خدا خدا
( خلصنی الهنا ... یارب ) تکرار
#شهادت_امام_کاظم
1. داروی هر درد ما.mp3
8.83M
#نوحه #امام_کاظم( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی🎤
#سبک_میگذرد_کاروان
#سینه_زنی_همایون
داروی هر درد ما
از دم تو می رسد
حک شده بر سینه یا
بابِ حوائج مدد
میرود از ، زندانش
با بدن ، بی جانش
ارض و سما ، گریانش ،
گریانش گریانش
دختر یتیمش ، می زد صدایش
میرسد صدای ، گریه یِ رضایش
داروی هر درد ما
از دم تو می رسد
حک شده بر سینه یا
بابِ حوائج مدد
تا که رها ، موسی شد
هر دو جهان ، غوغا شد
چشم فلک ، دریا شد ،
دریا شد ، دریا شد
مرغ پر شکسته ، از قفس رها شد
قبله یِ حوائج ، حاجتش روا شد
سوی خدا رفتم ای
نور خدا را ببین
گریه یِ معصومه و
حال رضا را ببین
با جگر ، صد پاره
گشته رباب آواره
نیزه شده گهواره
گهواره ، گهواره
رفته روی نیزه
رو به روی مادر
رفته نیزه انگار
در گلویِ مادر
از دل عالم گِره
دست تو وا میکند
غنچه ی لب تشنه یا
بابِ حوائج مدد
ای علی لای لای علی
گوشه ی این ویرانم
تا تو شوی مهمانم
منتظرت می مانم
می مانم ، می مانم
در پِی ات دویده ، با قد خمیده
دختر یتیمت ، ای سرِ بریده
مجلس دار الشفا
روضه ی تو می شود
دختر ارباب یا
بابِ حوائج مدد
وقت جدایی رسید
باد مخالف وزید
از شرر داغ تو
پشت برادر خمید
پشت و پناهم شکست
پشت سپاهم سکست
فاطمه در کربلا
علقمه در خون نشست
از جان خود سیرم ای خدا
من بی او میمیرم ای خدا
حسین حسین حسین ...
#دستگاه_همایون
#شهادت_امام_کاظم
1. دستی رسید.mp3
7.45M
#روضه_امام_کاظم
( علیه السلام )
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
دستی رسید ،
بال و پرم را کشید و رفت
از بالِ من
شکسته ترین آفرید و رفت
خونِ گلوی زیر فشارم
که تازه بود ...
با یک اشاره ،
روی لباسم چکید و رفت
بدکاره ای
به خاک مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگی ام را
شنید و رفت
راضی نشد
به بالش سختی که داشتم
زنجیرهای زیر سرم را
کشید و رفت
شاید مرا ندیده
در آن ظلمتی که بود
با پا به روی جسم ضعیفم
دوید و رفت
روزم لگد نخورده
به آخر نمی رسید
با درد بود اگر شب و روزم
رسید و رفت
دیروز صبح
با نوک شلاق پا شدم
پلکم به زخم رو زد و
در خون طپید و رفت
از چند جا
ضریح تنم متصل نبود
پهلوی هم مرا
وسط تخته چید و رفت
وقتی که نام فاطمه را
از لبم شنید
یک حرفی از کنار دهانش
پرید و رفت
تابوت
از شکستگی ام کار می گرفت
گاهی سرم
به گوشه ی دیوار می گرفت
#شاعر_علی_اکبر_لطیفیان✍
#شهادت_امام_کاظم
1. بیهوده قفس را مگشایید.mp3
3.49M
#نوحه
#امام_کاظم( علیه السلام )
#حاج_سید_مهدی_میرداماد🎤
بیهوده قفس را مگشایید
پری نیست
جز مشت پری گوشه ی زندان
اثری نیست
پری نیست ، پری نیست
در دل اثر از
شادی و امّید مجویید
از شاخه ی بشکسته
امید ثمری نیست
پری نیست، پری نیست
گفتم به صبا
درد دل خویش بگویم
امّا به سیه چال ،
صبا را گذری نیست
پری نیست، پری نیست
امّید رهایی
چو از این بند محال است
من را بجز از مرگ ،
نجات دگری نیست
پری نیست، پری نیست
تا بال و پری بود
قفس را نگشودند
آن روز گشودند ، قفس را
که پری نیست
پری نیست، پری نیست
ای مرگ کجایی
که به دیدار من آیی
در سینه دگر
جز نفس مختصری نیست
پری نیست ، پری نیست
هم درد حیدرم من ...
#شهادت_امام_کاظم
1. ساق شکسته.mp3
9.8M
#روضه_امام_کاظم علیه السلام
گریز به کربلا
#حاج_امیر_عباسی🎤
يا فاطمه نالم به پريشاني تو
بر اشک عيان و غم پنهاني تو
امروز ز بعد چارده سال از بند
آزاد شده يوسف زنداني تو
«السَّلام عَلَی الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُجُون»در زندانی که عادی نبود وسیاه چال بود«ذی السّاقِ الْمَرْضُوضِ» ساق پایش در اثر زنجیر کوبیده شده بود، آن چنان که گوشت و استخوان له شده بود.
.
.
.
#امام_زمان
#امام_کاظم
#میلاد_یعقوبی✍
آقا بيا که روضه ی موسي بن جعفر است
چشمانمان ز داغ مصيباتشان تر است
جامه سياه بر تن و بر جان شرار آه
دلها به ياد غصه او پر ز آذر است
افتاده است بي کس و تنها ، غريب وار
مردي که با تمامي خلقت برابر است
مرثيه خوان حضرت کاظم ، خود خداست
باني روضه ،حضرت زهراي اطهر است
زندان نگو ، که گرم مناجات با خداست
غار حراي حضرت موسي بن جعفر است
مرغي که در قفس ، نفسش تنگ آمده
از وي به جاي مانده فقط يک بغل پر است
از تازيانه خوردن حضرت نگو دگر
ارثيه اي رسيده به ايشان ز مادر است
باشد هميشه ورد زبانم به هر نفس
لعنت به آن يهودي بي دين که کافر است
اي من فداي شال عزاي شما شوم
آقا بيا که روضه موسي بن جعفر است
◼️
یا صاحب الزمان، آجرک الله آقا جان...
#شهادت_امام_کاظم
.
امام حسین ع
#نوحه #امام_کاظم( علیه السلام ) #حاج_سید_مهدی_میرداماد🎤 بیهوده قفس را مگشایید پری نیست جز مشت پری
.
#امام_کاظم
#شهادت_امام_کاظم
بیهوده قفس را مگشایید پری نیست
جز مُشتِ پری گوشه ی زندان اثری نیست
در دل اثر از شادی و امّید مجویید
از شاخه ی بشکسته ی امّید ثمری نیست
گفتم به صبا دردِ دل خویش بگویم
امّا به سیه چال، صبا را گذری نیست
گیرم که صبا را گذر افتاد، چه گویم؟
دیگر ز من و دردِ دل من خبری نیست
امّید رهایی چو از این بند محال است
ناچار بجز مرگ، نجاتِ دگری نیست
ای مرگ کجایی که به دیدار من آیی
در سینه دگر جز نفس مختصری نیست
تا بال و پری بود قفس را نگشودند
امروز گشودند قفس را که پری نیست
حاج #علی_انسانی✍
29.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موجیم و پرخروش و روان ایستاده ایم ...
شعرخوانی #هادی_ملک_پور
در جلسه ویژه #حلقه_شعر_ولایی_فرات
در #موسسه_سرچشمه
دوشنبه نهم آبان ماه ۱۴۰۱
.
#بصیرتی
ایستادہ ایم
موجیم و پرخروش و روان ایستاده ایم
باغیم و روبه روی خزان ایستاده ایم
یک عمر در مقابل طوفان فتنه ها
چون کوه با تمام توان ایستاده ایم
غافل نمی شویم دمی از دسیسه ها
ما مثل تیر پشتِ کمان ایستاده ایم
بار نهال و نخل کهنسال ما یکی است
با ریشه ایم و پیر و جوان ایستاده ایم
در ما شکوه نعره ی الله اکبر است
مثل مناره های اذان ایستاده ایم
همواره زنده ایم و دمادم تپنده ایم
باور مکن که از ضربان ایستاده ایم
گفتند با گذشت زمان خسته می شوید
ماروی شانه های زمان ایستاده ایم
دشمن به نیش و دوست به زخم زبان زند
با هر چه نیش و زخم زبان ، ایستاده ایم
دشمن خیال خواری ما را به گور برد
تا مرگ پای عزتمان ایستاده ایم
گاهی همین گذشتن ما ایستادگی است
وقتی گذشته ایم ز جان ایستاده ایم
گاهی خروش و گاه سکوت است رزم ما
یعنی که آشکار و نهان ایستاده ایم
ما عاقبت به چشمه ی خورشید می رسیم
هر لحظه هر کجای جهان ایستاده ایم
#هادی_ملک_پور✍
.