.
#سرود
#میلاد_حضرت_زینب (س)
#بصیرتی
.
.
هرکی زینبی /تفکرش باید زینبی بشه
زیرپرچم دین/تمامی سکناتش نبی بشه
برا روز ظهور/شیعه باید شیعه مکتبی بشه
خونه ی شیعه، باشه پر گوهر
دوسه تا پسر و دوسه تا دختر
دختراش مثلِ زینب و کوثر
پسراش مثل حسن و حیدر
فاطمی باشن و با حیا و عفاف
حیدری باشن و تیغ بین قلاف
حسنی باشن و اهله جود و کرم
وَ حسینی بشن، مرد و اهل جنم
زینبی بشن و پای دین بمونن
هرکجا رفتن ، از علی بخونن
شیعه، پیرو امامشه
زینب، این فقط کلامشه
_________
هرکی زینبی /میتونه زینب پروری کنه
خانوادشو هم/میتونه ظهور محوری کنه
شیعه علوی/ میتونه جهان و حیدری کنه
نسل ما نسلِ ، پاک سلمانه
بهترین نسله ، نسل قرآنه
توی قرآن هست، این عبارت و پند
خَشْیَةَ إِمْلاق ، نکُشید فرزند
گفته پیغمبر، که تو روز جزا
فخر من میشه بچه های شما
بَده واسه ی ما، خونه ی بی ثمر
خالی باشه صدف، از وجود گهر
اونکه دوست داره، اربعین باشه
نسل باید باشه، تا که دین باشه
شیعه، پیرو امامشه
زینب، این فقط کلامشه
________
هرکی زینبی/غافل ازامام معصوم نمیشه
تا هدف برسه/حتی لحظه ای هم آروم نمیشه
امتحان نباشه/عیار هیچکسی معلوم نمیشه
آقامون برسه ، این سوال از ماست:
مدعی ظهور! لشکر تو کجاست؟
پدری بکنیم واسه سربازاش
مادری بکنیم برا دسته گلاش
مادری باید باشه واسه ی دین
مثل شخص رباب، مثل ام بنین
بچه هاشونو، پروروندن با
لقمه حيدر، عشق بر زهرا
الگوی مادری، فاطمه بود وبس
مادری کرده واسه پنج تا نفس
شیعه، پیرو امامشه
زینب، این فقط کلامشه
____
شعر ونغمه:
حجت الاسلام رضاپور
کربلایی مجتبی نامور
.👇
.
#حضرت_زینب
#مدح_و_ولادت_و_مصائب
#بصیرتی
وقتی زمین در حیرت خود غوطه ور بود
وقتی زمان گِرد خودش گرم سفر بود
وقتی بشر در لاک تنهایی فرو رفت
وقتی جهان در فکر فصلی تازه تر بود
وقتی ملَک در سجده ی خود ذکر می گفت
وقتی شب تاریک دلتنگ سحر بود
وقتی که مکّه در فراق عشق می سوخت
وقتی مدینه علّت هر چه خبر بود
وقتی علی مشغول تسبیح خدا گشت
وقتی که زهرا همدم چشمان تر بود
دیدند یاس فاطمی در خانه گل داد
یک بار دیگر ساقه ی ریحانه گل داد
کوثر به روی دامن کوثر نشسته
ساقی کنار ساغری دیگر نشسته
یک سو حسن یک سو حسین ، اینبار دیدند
دل ، عاشقانه محضر دلبر نشسته
خیل ملَک آمد برای عرض تبریک
جبریل هم یک گوشه پشت در نشسته
در بین بستر با نگاه بی قرارش
مادر به شوق دیدن دختر نشسته
اصلاً خدا باید بگوید نام او چیست
لبخند بر لب های پیغمبر نشسته
صدیقه ی صغری ، گل مکتب رسیده
آری عقیله ، عارفه ، زینب رسیده
زینب همان بانو که کوهی استوار است
زینب همان که آسمانی از وقار است
بانوی صبر و بردباری در مصائب
امّ ابیهای علی در روزگار است
زینب همان بانوی تسبیح و تهجّد
ماه بلند آوازه ی شب زنده دار است
با خطبه های آتشین کوفه و شام
تیغ کلامش رعد و برق ذوالفقار است
داد آبرو حُجب و حیا را عفّت او
در وادی عقل و خرد یکّه سوار است
زینب همان که در شجاعت مثل حیدر
زینب همان که در سخاوت مثل مادر
او با کلام نافذش روشنگری کرد
حیدر شد و در کاخ شیطان محشری کرد
او دختر زهرای مرضیّه ست ، یعنی
زن بود و بر زن های عالَم سروری کرد
خیبر همان کاخ یزید بی خدا بود
قلعه شکست و باز ، کار حیدری کرد
روح بصیرت در کلامش موج می زد
با خطبه اش دین خدا را یاوری کرد
ما را حسینی کرده اصلاً لطف زینب
او کاروان کربلا را رهبری کرد
باید که در راه ولایت مکتبی ماند
گاهی نباید رفت ، باید زینبی ماند
ما هم میان فتنه ها از جان گذشتیم
از کوچه ی تردید با ایمان گذشتیم
از این دو روز زندگی مثل شهیدان
ما هم برای عزّت ایران گذشتیم
ما را به زیر پرچم زینب رساندند
از هر خیابانی که در باران گذشتیم
این انقلاب زینبی راه نجات است
با ذکر ثارالله از طوفان گذشتیم
ما دشمن سر سخت استکبار هستیم
با سربلندی از دل میدان گذشتیم
موج ابابیلیم و سر تا سر دلیلیم
موشک شدیم و بر سر اصحاب فیلیم
روزی که داعش فکر تخریب حرم بود
بر دوش سربازان ایرانی علَم بود
می زد به میدان شهادت حاج قاسم
او با شهیدان خدایی هم قسم بود
فرقی ندارد شهر تهران یا دمشق است!
دشمن به فکر این حریم محترم بود
باب شهادت باز شد یک عده رفتند
ما خواب ماندیم و سفر در صبحدم بود
می رفت هر کس که هوای کربلا داشت
می ماند هر کس همنفس با آه غم بود
از کربلا گفتیم و داغش یادم آمد
آن لحظه ی سخت فراقش یادم آمد
زینب تنی را قعر یک گودال می دید
در گوشه ای هم مادری بی حال می دید
در دست خولی و سنان سرهای خونین
در دست شمر و حرمله خلخال می دید
پیراهنی کهنه به روی دست می رفت
در قتلگاه کربلا جنجال می دید
زجری کشید و بی نهایت غصّه می خورد
تا زجر را دور و بر اطفال می دید
هر سال را او با حسینش روز می دید
هر روز را او بی حسینش سال می دید
برگرد ای روح سلام عمه زینب
شمشیر سرخ انتقام عمه زینب
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
.
امام حسین ع
. چه میکنه این ماهواره ... دوستی تعریف میکرد و میگفت: طرف اولین بار بود اومده بود هیئت ما ، آخر مج
.
#بصیرتی
#جهاد_تبیین
حاج ماشاالله عابدی✍
🔰 سياسي شدن جلسات عزاداري
🔶اصلا نمي شود كسي مداح اهلبيت(ع) باشد و سياسي نباشد.اگر اين چنين باشد،اصلا مداح نيست.اهلبيت(ع) در نهايت درجه سياست بودند.مثلا امام حسين(ع) با حكومت ظلم و جور زمان جنگيد و حتي زن و بچه خود را هم به همراه داشت.اين حركت در اعلي درجه سياست است و به اين معنا است كه با حكومت های جور و ظلم بايد مبارزه شود.
🔻اينكه كسي بگويد من مداح امام حسين(ع) هستم و كاري با اين مسائل ندارم،اصلا با منطق امام حسين(ع) جور در نمي آيد.بنابراين نمي شود مداحي،مداح واقعي باشد و با سياست كاري نداشته باشد.
🔻كشور ما در وضعيتي هست كه حكومت های جور و ظلم دنيا عليه ماست و وظيفه مداح اين است كه در جلسات، مردم را هم به مبارزه با آمريكا و اسرائيل و به طور كلي استكبار سوق دهد و هم اينكه از اين حكومتي كه تنها حكومت اسلامي به معنای واقعي كلمه در زير اين آسمان است و بالاخص از محوريت اين حكومت كه مقام معظم رهبري هستند، حمايت كنیم ويا حداقل دعا گو باشيم.
💠اگر اين ها نباشد اصلا فلسفه وجودي هيأت زير سوال مي رود.مداح بايد مثل امامان ما كه با ظلم و ظالم مي جنگيدند باشند.
#الی_الحبیب
.
امام حسین ع
. حقیقتا این (تقریبا) سکوت دشمن خارجی منو می ترسونه ... با خودم میگم، داره روی گسل های اجتماعی کار
.
#بصیرتی
چراغ بصیرت
باعشق و امید گر که الفت داریم
درعرصه ی عشق شورو غیرت داریم
از سایه ی تردید برون می آئیم
هرجا که چراغی از بصیرت داریم
#سیدهاشم_وفایی ✍
.
امام حسین ع
. حقیقتا این (تقریبا) سکوت دشمن خارجی منو می ترسونه ... با خودم میگم، داره روی گسل های اجتماعی کار
.
#بصیرتی
اطلاعاتی مفید در خصوص جنگ نرم:
💢جنگ نرم حداقل در شش سطح بررسی می شود:
1️⃣ویژگی های جنگ نرم:
۱-پیچیده بودن
۲-آرام و بی صدا
۳-غافلگیر کننده
۴-پیشرفته
۵-هنرمندانه
۶-سازماندهی شده
۷-سریع و پرشتاب
۸-دقیق نبودن مرزهای خودی و غیر خودی.
2️⃣روش های اعمال جنگ:
۱-فریب مردم
۲-شایعه پراکنی
۳-شبهه افکنی در جامعه
۴-کارشکنی در برنامه ها
۵-نفوذ (نفوذ در اشخاص- نفوذ در ارکان- نفوذ در برنامه ها و تصمیمات).
۶-برخی اغتشاشات صنفی
3️⃣ابزارهای جنگ نرم:
۱-رسانه؛ به عنوان مهمترین ابزار جنگ نرم شامل: ماهواره، اینترنت، فضای مجازی
۲-سلبریتی ها از هر قشری (هنرمند، ورزشکار، شاعر، خواننده و...)
4️⃣اهداف جنگ نرم:
۱-تغییر باورها و اعتقادات
۲-تغییر افکار و اندیشه ها
۳-تغییر رفتار
۴-تغییر ساختار (هدف غایی)
5️⃣پیامدهای جنگ نرم:
۱-سست کردن مقاومت ملی
۲-از بین بردن وحدت و انسجام
۳-به هم ریختن آرامش روانی جامعه
۴-ایجاد دوقطبی های کاذب و عمیق کردن برخی شکاف های سطحی و جزئی موجود
۵- تقویت گرایشات به خارج از مرزها
۶-تغییر سبک زندگی از شیوه بومی، سنتی و اسلامی به لوکس گرایی و مصرف زدگی
۷-تغییر نگاه طهارتی مردم به برداشت صرفا بهداشتی (سگ چون واکسن زده و با شامپوی لوکس شستشو می شود پس نگهداریش در منزل بلا اشکال است!)
۸-ترویج بیتفاوتی نسبت به محیط اطراف و اطرافیان، چه این اطراف، همسایه یا شهر دیگری باشد یا کشوری دیگر.
و...
6️⃣راههای مقابله با جنگ نرم:
۱-تکیه به خداوند و رعایت تقوا و تعبد
۲-بصیرت افزایی
۳-نیکوکاری
۴-تقویت همبستگی
۵-خدمت به مردم
۶-شایسته گزینی
۷-مبارزه با فساد
۸-صداقت با مردم
۹-حضور در مراسم
۱۰-تقویت روحیه ایثار
۱۱-تقویت امید در جامعه
۱۲-باور به نقش جوانان
۱۳-توجه جدی به پرورش کودکان و دانش آموزان
۱۴-تسهیل ازدواج
۱۵-توجه به معیشت مردم
۱۶-اعتقاد به اصل "ما میتوانیم"
۱۷-ساده زیستی و پرهیز از اسراف
۱۸ -مصرف کالای داخلی
۱۹-تلاش در جهت رفع محرومیت
۲۰-کاهش فاصله های غیر ضروری و غیر لازم میان مردم و مسئولین.
|📡| جنگ امروز امتداد جنگ هشت ساله دیروز است، اما به مراتب سختتر و پیچیدهتر...
.
.
#شهدا #بصیرتی
#مقاومت_اسلامی
#ولی_الله_کلامی_زنجانی ✍
ای شهادت ای تمام آرزو
مرغ دل باز از تو دارد گفتگو
از عروج رفتگان شرمنده ام
بیمناک از غفلت آینده ام
روزگاری دل پی دلدار بود
چشمهای خفته مان بیدار بود
صحبت از یار عزیزی داشتیم
با غریبان افت و خیزی داشتیم
ای شهادت گفته ها را بازگو
با زبان بی زبانی راز گو
دیده ی ما عزم دیدن کرده است
گوش آهنگ شنیدن کرده است
غافل ار باشیم ما از اصل خویش
فتنۀ آخر زمان آید به پیش
ای وفاداران فرهنگ شهید
آرمان جویان یکرنگ شهید
سنگ قبر عاشقان را بو کنید
خاک ها را با مژه جارو کنید
نقشه ی بیگانه را بر هم زنید
بر مزار کشتگان پرچم زنید
تا بداند نسل امروزی ما
هشت سال این مملکت شد کربلا
از شهیدان مانده خونین جامه ها
نام و امضاء و وصیت نامه ها
گر وصیّت نامه ها را خوانده ایم
پس چرا بین دو راهی مانده ایم
زنده ای گر ، کشتگان را یاد کن
آن به خون آغشتگان را یاد کن
باید اوّل کشته شد با تیر عشق
تا بدانی معنی و تفسیر عشق
ما حدیث ابتلا آموختیم
عشق را در کربلا آموختیم
عشق یعنی دادن سر در منا
عشق یعنی ماجرای کربلا
عشق یعنی تا شنیدی طبل جنگ
اوّل از اکبر گذشتن بی درنگ
عشق شهد معرفت نوشیدن است
روز عاشورا کفن پوشیدن است
عشق یعنی با عدو در هر نفس
گفتن هیهات منا الذله بس
عشق یعنی صبر کردن در کربلا
عشق یعنی البلاء للولا
عشق بار جان به منزل بردن است
نعش اکبر در عبا آوردن است
عشق یعنی دست و پا در خون زدن
ماندن پیکر به میدان بی کفن
عشق یعنی با سری از تن جدا
خواندن قرآن به نوک نیزه ها
راست قامت در زمان ها هرکه زیست
پیرو خط حسین ابن علیست
این امانت را به ما بسپرده اند
هان مپندار این شهیدان مرده اند
هر کجا عشق است آنان حاضرند
حاضرند اعمال ما را ناظرند
عرشیان از خاک هجرت کرده اند
حضرت حق را زیارت کرده اند
عشق یعنی حفظ ارزشهای ناب
پاسداری از حریم انقلاب
عاشق آن باشد که خائف جان نداد
این امانت را به نا اهلان نداد
ای دل غافل ز نخوت مرده ای
زنده یادان را ز خاطر برده ای
گر نبودی همت رزم آوران
با خدا سودای آن حق باوران
گر نمی شد قطعه قطعه جسمشان
بی کفن در قتلگاهی بی نشان
گر نمی خواندند در سنگر نماز
ور نمی ماندند در حال نیاز
حال ما را عافیت در جان نبود
فاش می گویم کنون ایران نبود
ما حدیث عشق از بر کرده ایم
اقتدا بر آل حیدر کرده ایم
سر نپیچیم از فرامین امام
کو نموده با همه حجت تمام
حکم او سر لوحه ی جان است و بس
خط ما خط شهیدان است و بس
پیروی ز امر ولایت می کنیم
با علی تجدید بیعت می کنیم
................
.
#شهدا
#مثنوی
🔸سربند يا زهرا🔸
میآیم از راهی که لبریز سفرهاست
پرواز در پرواز، ردّ بال و پرهاست
از معبری که غرق باور غرق شور است
از سنگری که چشمۀ جاری نور است
از نیمهشبهای مناجات و عبادت
از لحظههای روشن قبل از شهادت
شبهای جمعه ذکر یا قدّوس یا نور
معراج اشک و بندگی پرواز تا نور
سربند یازهرا، سلوکی آسمانی
یعنی شکوه عاشقی در بی نشانی
هر صبح جمعه ندبههای بیقراری
دلتنگی و بیتابی و چشمانتظاری
میآیم از راهی که لبریز سفرهاست
پرواز در پرواز، ردّ بال و پرهاست
پرواز خونین کبوترهای زائر
هفت آسمان بود و پرستوی مهاجر
یا لیتنا کنّا معک، تعبیر میشد
اوج رشادت، فتح خون تحریر میشد
میعاد مردان بدون ادعا بود
تفسیر سرخ کلّ أرضٍ کربلا بود
مردان میدان و جوانان حسینی
یعنی علیاکبرترینهای خمینی
مردان دریادل، دلیران حماسه
در چشمهاشان عاشقی میشد خلاصه
چشمی که از شیدایی و احساس میگفت
دستی که از بیدستی عباس میگفت
یک دشت لبریز از شقایقهای پرپر
صد کاروان قاسم، محمد، عون، اکبر
میدان مین و لالههای بی سری که...
فریادهای یا حسین از حنجری که...
مثل غروب و آسمان، خیسِ شفق بود
در خون تپید اما پر از فریاد حق بود
میآیم از راهی که لبریز سفرهاست
پرواز در پرواز، ردّ بال و پرهاست
میآیم اما با دلی در خون نشسته
میآیم اما بالهای من شکسته
آتش زده بر جانم امشب درد و داغی
دارم دل لبریز اندوه فراقی
گنجینههای آسمانی زیر خاکاند
اینجا تمام لالههایش بیپلاکاند
«در خاطرم شد زنده یاد فاطمیون
ياد شلمچه یاد فکه یاد مجنون»
ياد شهیدانی که در شبهای غربت
اینگونه میخواندند با اندوه و حسرت:
«یا فاطمه من عقدهٔ دل وا نکردم
گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم»...
#یوسف_رحیمی ✍
.
.
#زمینه #بصیرتی
#زمینه_احساسی_بصیرتی
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
بی قراره بی قراریم
غصه داره این دیاریم
با هدف بسمت و سوی نور/در مسیر حق باوری
در جهاد تبیین حق / در دل امید آوری
با بصیرتیم میان این هجوم دشمنان
عهد بسته ایم تمــام آحـــاد شیعیان
راه شیعه را ادامه میدهیم به بیکران
تا رسد سپاه تحت امر صاحبَّ الزمان
بسته ایم/ماهمه//با امام خود عهدی
میکنیم / زمزمه // ((لبیک یا مهدی))
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شیعه ی صاحب زمانیم
حامی مستضعفانیم
پیروان نسل فاطمه/ مقتدای راه حیدریم
در مسیر منجی بشر/ تابع و مطیع رهبریم
در تمدن نوین ما هدف هدایت است
دعوت بشر به سوی مقصد سعادت است
رمز اعتقاد شیعه مکتب شهادت است
میرسد به نور چونکه حامی ولایت است
میشود/شامل ِ//مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي
آن که گفت / هرزمان // ((لبیک یا مهدی))
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیروه خط امامیم
حامیان این نظامیم
تحت امر حضرت ولی/روبه سوی قدس عازمیم
تا نفس که هست دشمنه/دشمنان حاج قاسمیم
در تحیّره سپاه ظلمْ از اقتدار ما
می هراسد از عماد و رعد و ذولفقار ما
آن زمان که میرسد به نور انتظار ما
نُصْرَتی لَکُمْ ُمعِّدَهْ میشود شعار ما
مرگِ در/ این مسیر//بوده همچنان شهدی
این شعار / برلبم // ((لبیک یا مهدی))
شاعر: #مجتبی_نامور ✍
.👇
.
#سرود_امام_علی علیه السلام
#بصیرتی #مسجدی
السلام ای ولی الله
السلام آیت عظمی
خلقتت بی مَثل مثلِ
خالق عالیِ اعلا
مولا علی مولا
شاه ولایت/ شیر خدا حیدر
مولود کعبه/ قبله نما حیدر
ای مدح تو آیه های قرآن
نبأ و مومنون، حمد و انسان
می خوانیم با زمین و آسمان
یا علی یا علی یا علی جان...
یا علی یا علی یا علی جان...
بند دوم:
مرشد جبرئیل اما
همنشین فقیرانی
هرکجا ظالمی باشد
مثل یک شیر غرّانی
تو مرد میدانی
با یک نگاهت / هر که مسلمان شد
آتش پرست بود / حضرت سلمان شد
معنای قل هو الله احد
و لم یکن لک کفوا احد
می شکافد دیوار بیت الله
برای مادرت بنتِ اسد
یا علی یا علی یا علی جان
بند سوم:
شد ولایت اساس دین
شد بصیرت نیاز راه
این دو را هر کسی دارد
کی شود جاهل و گمراه
جانم ولی الله
نهج البلاغه/ نمی ز دریایت
منشور اسلام/ کلام زیبایت
خطبه و نامه و حکمت هایت
می شود گره گشای انسان
اطاعت میکنیم از گفتارت
در این بحران آخر الزمان
یا علی یا علی یا علی جان
__
بند چهارم:
ما همه ذاکران، هرجا
در جهاد بیان هستیم
حامی حق مظلوم و
دشمن ظالمان هستیم
تا پای جان هستیم
با عزم و ایمان / مقاومت داریم
در این حوادث/ منتظر یاریم
نماز جمعه مسجد کوفه
ما با بقیة الله می خوانیم
مدح مولا را بر بام کعبه
به زودی ان شاءالله می خوانیم
#محمدمهدی_روحی ✍
#امیرالمؤمنین
.👇
.
#بصیرتی
آماده ایم هستی خود را فدا کنیم
یعنی فدای مکتب خون خدا کنیم
آماده ایم بیرق ثاراللهی به کف
با یک اشاره معرکه را کربلا کنیم
در خون ماست غیرت سردار علقمه
هیهات اگر حسین زمان را رها کنیم
در جان ماست شوق شهادت الی الابد
وقتی به سید الشهدا اقتدا کنیم
قالو بلا ولایت مولایمان علیست
باید به عهد روز نخستین وفا کنیم
آسودگی ما عدم ماست، موج موج
طوفان شدیم تا که قیامت به پا کنیم
چون کوه در مصاف ستم ایستاده ایم
هیهات اگر کمر به بر خصم تا کنیم
دشمن به گور می برد این خواب شوم را
امروز دیده های بصیرت که وا کنیم
در سایه نفاق منافق برنده است
باید مسیر باطل و حق را جدا کنیم
فردا چه ایمنی ز نهیب جهنم است
خود را اگر که هیزم این فتنه ها کنیم
دیگر مجال رفق و مدارا گذشته است
تا کی به صبر، زخم جگر را دوا کنیم
توهین به سید الشهدا روز مرگ ماست
دل را اگر حسینی و درد آشنا کنیم
هر کس شود فدایی رهبر مقدس است
آماده ایم هستی خود را فدا کنیم
حالا کنار غربت زینب نشسته ایم
تا که برای روز ظهورش دعا کنیم
✅ #غزل
✍ #یوسف_رحیمی
آمادهايم هستی خود را فدا کنيم
.
.
#درد_دل_با_امام_زمان_عج_در_غوغای_فتنه_ها
برای آمدنت، التماس باید کرد
چه گریه ها به کبودیِ یاس باید کرد
برای آمدنت، همنشینِ غمهائیم
تمامِ عمر، پیِ انتقامِ زهرائیم
برای آمدنت، اُمتی شده مظلوم
ز حقِ خویش، چنان مادرت شده محروم
برای آمدنت، جنگ های تحمیلی
نشانده بر رخِ ما، مثلِ مادرت سیلی
برای آمدنت، شِعب ها تحمل شد
و از عنایت تو، خارها همه گُل شد
برای آمدنت، خونِ دل اگر خواهی
ببین که همچو علی، حفر شد ز دل چاهی
برای آمدنت، خونِ صبر جوشیده
امامِِ راحلمان، جامِ زهر نوشیده
برای آمدنت، فتنه ها گذشت از سر
هزار فِرقه مهیا، به جنگِ یک کشور
برای آمدنت، پاره پاره حنجرها
نِگر به صحنِ خیابان، که سوخت پیکرها
برای آمدنت، کشته ها اگر لازم
فدائیِ تو ز فهمیده هاست، تا قاسم
برای آمدنت، جان و سر دهیم آسان
هنوز کشته دهیم، از زُراریِ سلمان
برای آمدنت، لشکری شده مجروح
برای آنکه شود، عقده ی فرج مفتوح
برای آمدنت، جان چه قابل ای بفدات
بپای مقدمِ تو، جان بِضاعتی مُزجات
برای آمدنت رهبرم فراخوانده...
بیا که من به تو گویم، سلام فرمانده
□ □ □
فدای آمدنت، گفته اند آمده ای
هزار و چارصد و سه شد و نیامده ای
بیا که مادرت از پشت در ترا خوانَد
بیا که جدِ غریبت، ز نیزه ها خوانَد
بیا که با تو، به هر دیده نور میآید
صدای قاریِ تان، از تنور میآید
هنوز چادرِ خاکی در انتظار، بیا
هنوز بینِ غلافِ تو ذوالفقار بیا
هنوز حرفِ اسیریِ عمه اَت زینب
میانِ مجلسِ نامحرمان، به شام و حلب
هنوز غصه ی شامِ بلا و هیزی هست
هنوز روضه تشت و غم کنیزی هست
#امام_زمان #بصیرتی
#محمود_ژولیده ✍
.
.
🇮🇷 #بصیرتی
بال پرواز گشایید که پرها باقیست
بعد از این، باز سفر، باز سفرها باقیست
پشت بتها نشود راست پس از ابراهیم
بتشکن رفت ولی باز تبرها باقیست
گفت فرزانهای، امروزِ شما عاشوراست
جبهه باقیست و شمشیر و سپرها باقیست
جنگ پایان پدرهای سفر کرده نبود
شور آن واقعه در جان پسرها باقیست
گرچه پیروزی از آن من و تو خواهد بود
شرطها مانده و اما و اگرها باقیست
«شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
در ره منزل لیلی که خطرها» باقیست
نیست خالی دل ارباب یقین از غصه
فتنهها میرود و خونِ جگرها باقیست...
قصه تلخ است چه تلخ است! بگویم یا نه؟
صبرتان میرود از دست! بگویم یا نه؟
شاید از قصۀ ما خُلق شما تنگ شود!
یا که این گفته خود آغازگر جنگ شود
قصه آن بود که دشمن دهنش آب افتاد
کشتی وحدت ما سخت به گرداب افتاد
آتش فتنه چنان شد که خدا میداند
آنقدر دل نگران شد که خدا میداند
قصه آن بود که یک طایفه که فتنه از اوست
دوست را دشمن خود خواند، وَ دشمن را دوست
آری آن طایفه خود را ز خدا منفک کرد
روی بر سامری آورد به موسی شک کرد
سامری گفت بیایید به شهرت برسیم
با پرستیدن گوساله به قدرت برسیم
سامری گفت که در شور حکومت شعف است
باید اینبار به قدرت برسیم این هدف است
آری آن صدرنشینان بنیصدر شده
خویش را قدر ندانسته و بیقدر شده
گرچه یاران علی بودند سازش کردند
با معاویه نشستند و خوش و بش کردند
نکتهها بر لبمان رفت و خریدار نبود
گوش آن طایفه انگار بدهکار نبود
آری آن طایفه میگفت: نصیحت کافیست
خستهایم از سخن مفت! نصیحت کافیست
نیست در حافظۀ دهر، زهیر و طلحه
کم بسازید در این شهر، زهیر و طلحه
کم بگویید ز صفین و جمل، این آن نیست
«این همان قصه اسلام ابوسفیان» نیست
داشت آن طایفه هر چند صدایی دیگر
آب میخورد ولی فتنه ز جایی دیگر
قصه آن بود که یک طایفه درویش شدند
جانماز آبکشان، عافیتاندیش شدند
گاه از این سوی سخن، گاه از آن سو گفتند
هر چه گفتند در آنروز دو پهلو گفتند
خواستند امر نماید به حمیّت مولا
تن دهد باز به امر حکمیّت مولا
همچو امروز پر از فتنه شود فرداها
اُفتد این کار به تدبیر ابوموسیها...
چشم ما در پی این حادثه چون کارون بود
بد به دل راه ندادیم ولی دل خون بود
آه از آن فرقۀ با اجنبی خودنشناس
گونهگون ظاهراً اما سر و ته یک کرباس
مُهر بر لب زده بودند و تماشا کردند
از پس حادثهها چهره هویدا کردند
این جماعت چه شباهت به خمینی دارند؟!
چقدر در دل خود شور حسینی دارند؟!
کوفه کوفهست ولی ترک سفر جایز نیست
که سکوت من و تو وقت خطر جایز نیست
همه گفتند بمان مرتبه پیمایی کن
در همین مکه اقامت کن و آقایی کن
دست کم سمت حوالی وطن هجرت کن
ای عقیق از همه بگذر به یمن هجرت کن
همه گفتند بمان او سخنی دیگر داشت
آن سفر کرده هوای وطنی دیگر داشت
کوچ کرد از وطنش بال و پری پیدا شد
رفت در جاده شتابان، سفری پیدا شد
شب تاریخ پر از قهقهۀ غفلت بود
ناگهان عطر دعای سحری پیدا شد
بانگ زد عقل که «اقبالِ» شقایق با اوست
«نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد»
گفت هنگام قیام است سر و جان بازید
سر مَدُزدید اگر فتنهگری پیدا شد
وای اگر اهل بصیرت اُحُد از یاد بَرَند
چون غنیمت زدگان ترک خود از یاد بَرَند
وای اگر مزرعهها سوخته با رعد شود
مُلک ری آفت عُمْرِ عُمَر سعد شود
گفت ای پاکدلان ختم به خیر است این راه
راه بیداریِ صد حر و زهیر است این راه
گفت ای پاکدلان سنت مألوف چه شد
ای جوانان عرب! امر به معروف چه شد
این چنین بود اگر یک شبه رسوا شد خصم
با دو صد دبدبه و کبکبه رسوا شد خصم
این چنین است که ما بیرق و پرچم داریم
هر چه داریم من و تو ز محرم داریم
هر چه داریم از آن مرد شهادت پیشهست
که نماد شرف و عاطفه و اندیشهست
آنکه آموخت به موسی جگران نیل شدن
بر سر ابرههها جیش ابابیل شدن
بین محراب دعا چون زکریا بودن
در دل طشت زر حادثه یحیی بودن
این چنین بود که ایران همه عاشورا شد
با سر انگشت دعا مُشتِ خیانت وا شد
و حسین بن علی باز به امداد آمد
و چنین بود خدای تو به مرصاد آمد
عبرتآموز ز تاریخ که خائن کم نیست
این هم از عبرت ایوان مدائن کم نیست
و خدا هست و هر آن چیز که از وی باقیست
فتنه خاموش شد اما نهم دی باقیست
✍ #محمد_زمانی
................
.
انقلاب
طوفان، حریف ساحل این انقلاب نیست
آیینهای مقابل این انقلاب نیست
از ابر، آفتاب، هراسان نمیشود
یک ذرّه ترس در دل این انقلاب نیست
با دشمنش بگو که درختی تناور است
دیگر بگو اوایل این انقلاب نیست
وادادگی و سازش و تسلیم مطلقا
راه امام راحل این انقلاب نیست
از آرمان خود هم اگر دور مانده است
تقصیر ماست، مشکل این انقلاب نیست..
✍🏻 #زهرا_سپهکار
🏷 #شعر_پایداری 🇮🇷
.
.
#سرود_امام_زمان علیه السلام
#حجت_الاسلام_شیخ_علی_عالمی
#میلاد_امام_زمان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خدا اراده کرده - که اخرش حق برسه به حق دار
به کوری حسودا - امام عسکری شده پسر دار
اُبُهَت نگاهش - درست شده مثل عموش علمدار
رسیده ذخیره خدا / آقامون مهدی اومده
برکت ارض و سما / آقامون مهدی اومده
شده اجابت هر دعا / آقامون مهدی اومده
همه مشتاق زیارتش هستن
ملائک از ذکر ربناش مستن
تموم عالم روزیخور خوانش
به قنداقش انبیا دخیل بستن
سلام آقای من سلام دنیای من ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
منتظرای مهدی - تو زندگی محاله نا امید شن
دغدغدشون همینه - برا فرج یه آدم مفید شن
آرزو دارن آخر - پای رکاب حضرتش شهید شن
یه روزی میگیم یک صدا / آقامون مهدی اومده
روشنی شبهای ما / آقامون مهدی اومده
منتقم خون خدا / آقامون مهدی اومده
میشه آماده سپاه ایرانی
کنار شیر بچه های لبنانی
فقط رخصت از شما زدن از ما
میریزیم خون سپاه سفیانی
سلام عین الحیاة سلام باب نجات ۳
.
#بصیرتی
👇