eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴 حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام و حضرت علیه السلام 🏴بند اول عبد صالح خدا،ید تو مشکل گشا۲ مددی امام هفتم،پسر حضرت زهرا۲ مادرم به تو کنیز،عبد درگاهت عزیز۲ مددی امام هفتم،نظری به این گداها۲ به فدای تو،جان ناقابل دل به تو مایل،دل به تو مایل نام زیبایت،رافع مشکل دل به تو مایل،دل به تو مایل (باب الحوائج و،از عالمی سری تو والد رضا،موسی بن جعفری) (مددی مولا مولا مولا) 🏴بند دوم تو سجیّت الکرم،تو عزیز و محترم۲ ای به زخم همه دلها،نام تو شفا و مرهم۲ تویی استاد کلیم،کریم و ابالکریم۲ خود جنت حرم تو،و گدای توئه حاتم۲ ای سلام ما،بر روان تو بر همان جسم،ناتوان تو ای سلام ما،بر جوان تو آنکه خفته در،آسِتان تو (باب الحوائج و،از عالمی سری تو والد رضا،موسی بن جعفری) (مددی مولا مولا مولا) 🏴بند سوم شه مدفونه به طوس،الدخیل شمس الشموس۲ مددی امام هشتم،نکنی منو تو مایوس۲ دل من پر کشیده،از می ات سر کشیده۲ اومده خدمتت آقا،تو حریم تو به پابوس۲ بی پناهم من،تو پناهم ده در حریم خود،جا و راهم ده کوه عصیانم،تو امانم ده خط بطلانی،بر گناهم ده (سلطانی مایی و،ما جملگی فقیر ای والد جواد،ای شاه بی نظیر) (مددی مولا مولا مولا) ✍♪کربلایی امیرحسین سلطانی .👇👇👇
. ✍ بند✅ رسیده شب میلاد آقامون چه شوروشعفیه تودلامون روز پدر که می گن همین شبه نادعلی بخونیم با بابامون نادعلیا مظهر عجائب رسید توو نبرد خیبر ابوالعجائب رسید (یا مولا حیدر کرار) بند✅✅ پر بدید دلارو بسوی نجف شادیو هلهله کنید با شعف روی لبها نشسته گل لبخند زده بیرون دُری ازتوی صدف علی مولا علی ناجی قنبر علی علی مولا علی زینت منبر علی (یا مولا حیدر کرار) بند✅✅✅ جوانمرد رو بیا توو عالم ببین عبدوود را زده نقش بر زمین اشداءُ علی الکفار که می شد سربنده زردشو می بست بر جبین اسدالله علی یا ولی الله علی اذون الله علی یا ولی الله علی (یا مولا حیدر کرار) بند✅✅✅✅ بیا امشب باباتو دعا بکن بجاش امشب علی رو صدا بکن با ذکر یا زهرا یا زهرا امشب یه گوشه قلبشو با صفا بکن هرکی بابا داره بره به پاش بیافته دستشو ببوسه غم رو دلش نیافته (یا مولا حیدر کرار) ۱۴۰۱/۱۱/۱۳ ۱۴:۱۰ .👇👇👇👇
. بند✅ ریسه بندون کنید ارض وسما را جشن وشادی بپا کنید توو هر جا چل وچارمین جشن انقلابه گل لبخند نشسته روی لبها روز پیروزیو شادیه انقلابه انفجاره نورو خورشید داره می تابه (صل الله علی روح الله) بند✅✅ فرار کرده دیوو اومد فرشته خدا رو پیشونیه ما نوشته هرکی پا ولیه امرش بمونه عاقبت بخیر وجاش تو بهشته بگوتویا علی باصوت یا منجلی جون می دم من برا حضرت سید علی (صل الله علی روح الله) بند✅✅✅ همه مدیون خون شهداییم تا ابد عاشق کرببلاییم یه روزی ایشاالله جزو لشگر حضرت مهدیو خون خداییم وعده ی ما نجف بریم با شور وشعف پای انقلابیم تا برسیم به هدف (صل الله علی روح الله) ۱۴۰۲/۱۱/۲۱ ۱۱:۴۰ .👇👇👇
. چارهء هجران یوسف جز غم یعقوب نیست حال دور افتادگان از یار، اصلاً خوب نیست چوب ظلم خویش را داریم یکجا میخوریم صبر ما که بیشتر از طاقت ایوب نیست ما بدهکاری خود را گردنت انداختیم ما طلبکاریم از تو... دوری ات مطلوب نیست روز ما سر می شود در غفلت کبرای قرن نیستی و کوچه های شهر، بی آشوب نیست "در میان خانه، صاحبخانه را گم کرده ام" صبح تا شب بر لب من اسمی از محبوب نیست ساحل آلوده را دریا مطهر میکند غرق عصیانم ولی چشمان من مرطوب نیست من به کار تو نمی آیم، نمی دانم چرا! باغبانم باش چونکه میوه ام مرغوب نیست منتظر بودم بیایی باز تنبیهم کنی باز گفتی نامه ات پاره شده مکتوب نیست آبروی رفتهء من را بخر در کربلا نوکرت بد هم که باشد پیش تو مغضوب نیست جذبهء شاه نجف را دیدم از ایوان طلا جز علی در ذات الله الصمد مجذوب نیست ✍ .
می نشینم که مرا خانهء مادر ببری تشنه ای را به لبِ چشمهء کوثر ببری با گناهی ز بهشتِ همه بیرون زده ام آمدم تا که مرا جنّتِ بهتر ببری دام را پهن کنی جلد حریمت شده ام مستحب است که در خانه کبوتر ببری نوکر تو شده ام که به خودت رو بزنم تو هم آقا شده ای که دل نوکر ببری منت خادم تو می کشم ای شاه که گفت ظرفی از خاک به دستم بده تا زر ببری در شلوغی حرم، هول جزا را زده ام در زدم تا که از آتش، همه را در ببری "هر دری بسته بود جز در پر فیض جواد" پشت این در بنشین فیض مکرّر ببری آنقدر دور ضریحت گله کردم به حسین تا مرا نیز به شش گوشه اش آخر ببری یا غریب الغربا تو شده حتی یک بار... غم خود را طرف مرقد خواهر ببری!؟ گفت زینب چقدر داد کشیدی سر من آمدی شمر به گودال مگر سر بِبَری مضطرب بود حسین، گفت به ناموس خودش برو لازم نشود دست به معجر ببری ✍ .
. با نسیمی ریختم بر هم، چه طوفانی شدم چشم پُر باران که دیدم باز بارانی شدم هرکسی که در حرم آمد رفیقش می شوی اهل هرجایم دگر امشب خراسانی شدم نوکرت هرکس که باشد چاکرش هستم رضا خاک پای لات های چاله میدانی شدم اولش جاروی تو گرد و غبارم را گرفت بعد، سقاخانه رفتم آب درمانی شدم سفره ات را پهن کردی و گداها آمدند بی تعارف وارد تالار مهمانی شدم دخل و خرج من بهم خورد، آبروی من نریخت باز کم آوردم و گفتی خودم بانی شدم تا شهادت را نگیرم، وصل زنجیر توام در حرم دیوانهء اشک سلیمانی شدم ای دوای روزهای سخت تنهایی من مبتلای روزهای سخت هجرانی شدم کربلایی! من سلامت را رساندم بر رضا ای عراقی! خوش به حال من که ایرانی شدم بیقرار کربلایم، ای اجل مهلت بده من بدون کربلا انگار زندانی شدم نذر کرده مادرت زهرا بمیرم پای تو خواب دیدم گوشه ای از روضه قربانی شدم ✍ .
یارمن وقتی تو باشی یار میخواهم چکار دل به تو دادم فقط دلدار میخواهم چکار کاشی فیروزهء قلبم تراش دست توست پس برای عاشقی ابزار میخواهم چکار خار گل های ضریحت دستهایم را گرفت خوارشد غم پیش من غمخوار میخواهم چکار باز هم در این زیارت دست خالی آمدم خانهء تو هست کوله بار میخواهم چکار جان آقا پشت در خوبست، تحویلم نگیر من گدایم این همه اصرار میخواهم چکار گر گنهکارم ولی با لطف تو هستم طرف حرز رفت و آمد معمار میخواهم چکار میشود وقتی کنار سفره با سلطان نشست چند تکّه نان بی مقدار میخواهم چکار کار من را سهل کرده یا سریع و یا رضا در حریمش ذکر یا غفّار میخواهم چکار کوچه و پس کوچهء دور حرم یعنی بهشت سائل باب الجوادم کار می خواهم چکار ✍ .
. در این حریم ذکرم یارب و یا کریم است دستم اگرچه خالیست خرجیم با کریم است کم میشود مگر از این سفره هرچه بردند؟ وقتی طرف حساب شاه و گدا کریم است بیهوده زائرانش دست کرم ندارند هرکس شد آشنای این آشنا کریم است تضمین ذکر یامن یعطی الکثیر من اوست گرچه زیاده خواهم اومنتها کریم است بااین لباس پاره فورا"مرا بغل کرد من باورم نمیشد اینقدرها کریم است نوکر غریب باشد مولا نمی پسندد گفته سه جامی آیم آقای ما کریم است اصلا " بهشت یعنی در این حرم نشستن امروز با رضاییم فردا خدا کریم است باب الجواد بودیم دیدیم کاظمینیم باب الرضا نوشته ابن الرضا کریم است هرجاکه روضه بوده بالا نشسته زهرا آنکس که برده من را تا کربلا کریم است بردند مثل نذری هرعضوی از علی را این جسم قطعه قطعه روی عبا کریم است ✍ .
چه کار خوبی کرده بودم که خدا دید جای مرا پیش علی مرتضا دید من را شبیه سیب سرخی دست چین کرد زهرا برای نوکری من را جدا دید یک اتفاق افتاد و دستم را گرفتند شرمنده بودم از گنه گفتم رضا دید زائر کند با مژّه جارو خاکها را هرکفشداری را اگر دارالشفا دید هول عذاب و گرمی محشر ندارد هرکس که برسر سایه گنبد طلا دید از طیُّ الارض این حرم چشمم صفا کرد یکجا نجف را دید و یکجا کربلا دید ماه خدا؛ افطار را صحن حسینم من از جواد ابن رضا دارم روادید * زینب تجلی خدا را در حسینش از یک نماز ظهر تا مغرب عشا دید گودال بود و چکمه تیز اراذل آیات قرآن را به زیر دست وپا دید ✍ .
. محضر شاه، بدهکار بدهکار آمد با چه وضعی همه دیدند گرفتار آمد نخریدند مرا تا که خریدار آمد بار من را بگذارید زمین، یار آمد پر من سوخت ولی شمع به پروانه رسید به من بی سر و پا آمد و شاهانه رسید تارسیدم به حرم از همه جا سیر شدم پای این سفره ارباب نمک گیر شدم وقت دیوانگی ام بود که زنجیر شدم او دعاکرده که در نوکری اش پیر شدم اگر آقا به گدا سر زده و پاداده اثر وضعی اشکی است که زهرا داده توبه ام زود شکست و دل آقام شکست بال این مرغ فراری وسط دام شکست من همانم که خودش آینه و جام شکست و طلسم من بدنام سرانجام شکست خیر من بوده اگر داشته کاری بامن زود بخشیده مرا مثل بقیه فورا" آبرو دار رضا، پرده نگهدار رضا مشتری من بیچاره به بازار رضا ماه چشمان ترم بین شب تار رضا آنکه خود آمده بالا سر بیمار رضا قول داده خود آقا که سه جا می آید کمک زائر خود روز جزا می آید خوب شد زیر عبا نوکر خود را جاداد هرکسی بود رفیق من بی کس، وا داد دست خالی به حرم آمدم و دنیا داد کربلا خواستم و زود خودش امضا داد چشم برغیر ندارم کرمش را عشق است اصلاً این مست شدن در حرمش را عشق است عبد سلطانم و دیوانه سلطان نجف کنج ایوان طلا مستم از ایوان نجف سائل کهف علی هستم و دربان نجف وقت عفو است فقط موقع باران نجف من هم افتاده ام این بار به حیدر حیدر میکشد در حرمش کار به حیدر حیدر ✍ .
آلوده دامانی به این درگاه آمد با این دل آواره آقا راه آمد غرق گنه بودم ولی کوتاه آمد یعنی به استقبال نوکر شاه آمد ای حضرت سلطان دمت گرم و دلت شاد شد خانه ام آباد پس صحن تو آباد بیچاره ی بیچاره ی بیچاره هستم من حرمت نان و نمکها را شکستم با دست خالی آمدم پر شد دو دستم فورا" صدایم کردی و پیشت نشستم من آب باید میشدم یکباره از شرم نگذاشتی معطل شوم، آقا دمت گرم دست مرا پُر کن ولیکن با درم نه بگذار پا هرجا که شد ، روی پَرم نه من میروم هرجا بگویی، از حرم نه رد میکنی هرچه، بگو این نوکرم نه تنها شدم بی کس شدم پایی ندارم من را اگر ردم کنی جایی ندارم آقا گناهانم شده بد دست و پا گیر بگذار این پرونده روی مرا زیر من را بکِش اصلا" خودت دیگر به زنجیر توقول دادی مرگ من، آقا نیا دیر هرجا کمک میخواستم ،گفتم فقط تو یاد کس دیگر نمی افتم ...فقط تو سرمایه ی من رفته ، این خروار این مُشت برگ براتم رابزن شخصا" خود انگشت خنجر زدم هربار آقا جان من از پشت مهمان نوازی کردنت آخر مرا کُشت حتی اگر ساکت شدم دادی جوابی با معرفت! شرمنده ام کردی حسابی من می روم آقا ولی بی کوله بارم یعنی هنوزم پیش تو گیر است کارم دل می کنم با روضه هایش از دیارم اصلا" نبینم کربلا را بیقرارم وقتی که اسم کربلا آمد دلم ریخت یک کاروان راهی شد و قلب حرم ریخت داده به جانان خودش، ارباب جان را دارد علمدارش هوای کاروان را حالا که دارد خیمه های او امان را ای کاش می بستند چشم ساربان را باید کجا و کی سراغش را بگیری ؟ انگشتر دستی که کرده دستگیری ✍ .
. رجب را دوست دارم چون معاد است قرار عاشقان، باب الجواداست دری جز این حرم پیدا نکردم همه جای حرم،باب المراد است بغل کرده رضا آن زائری را که زخمی آمده، پای پیاده است اگرچه دور آقایم شلوغ است دل او با غلام خانه زاد است هميشه دیر افتادم به یادش همیشه حاجتم را زود داده است خدایی بی رضا عزت ندارم گدای بی رضا بی اعتقاد است سرش را فاطمه گیرد به دامن اگر مشهد کسی جان داد، شاد است بهار من امیرالمؤمنین است همان که کارها بی او کساد است مرا ایوان طلا، ایوان طلا برد نجف،روزی من هر بامداد است علی، گر ذاتِ اَلله است حتماً صفاتش را علی اکبر نماد است علی،اکبر،حسن،زهرا،حسین... آه کم آوردیم از بسکه زیاد است عبا از روی شانه راحت افتاد چه مشکل بوده این تشییع با دست پسر را روی صحراها کشاندند پدر را روی زانوها نشاندند ✍ .
از کاسه چشم، کار باید بکشم پشت درم انتظار باید بکشم ناچارشدم... هوار باید بکشم چون دست از این دیار باید بکشم من از حرم تو با چه بالی بروم یکبار نشد که دست خالی بروم یک عمر، بدون روضه ات سر نشده این باده هنوز، مست ساغر نشده بدتر شده این مریض، بهتر نشده محتاجِ دری بغیر این در نشده پیغمبر من شدی،بلالم کردی زحمت به تو دادم و حلالم کردی لطفی به فقیرِ بی لیاقت کردی با بنده ی بد، چه خوب صحبت کردی ارباب دمت گرم، محبت کردی والله به زائر خود عادت کردی من سائل این کوی و گذر می گردم آقا نگران نباش، بر می گردم بر سائل خانه ات نظر داری که من می روم از حرم، خبر داری که باید قسمت دهم... پسر داری که یک کرببلا به زیر سر داری که ای کاش که از نوکر خود دل نکنی ماه رمضان به سفره ام سر بزنی محزون شده ایم، روضه خوانیم همه دلواپس حال کاروانیم همه اما چه کنیم، ناتوانیم همه راهی است حسین و در امانیم همه باید که گذر کند حسین از سر خود یا دل بکند رباب از اصغر خود دیگر روی خاک عکس ماه افتاده برعرش کتیبه سیاه افتاده یک ولوله در دل سپاه افتاده یا فاطمه!قافله به راه افتاده مادر به زمین گوهر نایاب بریز پشت‌سر دختران خود آب بریز ✍ .
. صدا میاد داره از کجا میاد به گوشم این صدا آشنا میاد صدای آه میاد از تو  قتلگاه انگاری مادره میکنه نگاه سوا سوا میزدن حرومیا یکی با سنگ پیر مردا باعصا وای از تنت تو رو دوره کردنت واسه ی یه مشتی گندم زدنت شمر که رسید سمت گودال میدوید چکمه رو سینه گذاشت مو رو کشید 😭😭😭😭 با خنجرش پیش چشم مادرم سر داداشم و از قفا برید هی میزدن هی پیاپی میزدن دم آخر سر تو رو نی زدن وای از  تنت تیکه تیکه بدنت افتاده به زیر نعل مرکبا به روی خاک بدن خون پره چاک سر تو شد زینت روو نیزه ها ✍ .👇