eitaa logo
امام حسین ع
19هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌐 ما فقط یک ملت‌ایم: ایرانی 👈🏿 با اقوام و زبان‌ها و گویش‌های مختلف ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 💠 در سرزمین پهناور ایران و حوزه فرهنگی و تمدنی‌مان، ما یک ملت‌ایم: ایرانی . . . چیزی به نام ملت مازندرانی، ملت گیلک، ملت بلوچ، ملت کرد، ملت لر، و . . . وجود ندارد. 💠 این ادعا را نه‌تنها مطالعات تاریخی، بلکه حتی پژوهش‌های زبان‌شناختی نیز تأیید می‌کند. زبان‌های ایرانی، به شاخه زبان‌های هندوایرانی تعلق دارند که خود عضوی از خانواده زبان‌های هندواروپایی است. 💠 بنابراین، همه زبان‌ها و گویش‌هایی که در ذیل شاخه زبان‌های ایرانی قرار می‌گیرند، با هم خویشاوند هستند و به یک خانواده واحد تعلق دارند. 💠 تقسیم‌بندی خانواده زبان‌های ایرانی این‌گونه است. البته، این خانواده چنان بزرگ و پرشمار است که در هر زیرشاخه، فقط چند نمونه محدود را آورده‌ام. بقیه را می‌توانید خودتان از منابع معتبر پیدا کنید. ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 💠 شاخه شمال غربی: مانند: دیلمی، گیلکی، مازندرانی، تالشی، کردی، گورانی، زازاکی، بلوچی (تعجب نکنید). 💠 شاخه جنوب غربی: مانند: لری، بختیاری، کُمزاری، دری، فارسی، تاتی، تاجیکی، هزارگی. 💠 شاخه شمال شرقی: مانند: خوارزمی، یغنابی، سکایی، آسی، سُغدی. 💠 شاخه جنوب شرقی: مانند: تخاری، هفتالی، بلخی، پشتو، وزیری، شُغنی، روشانی، یزغلامی، یدغا. ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 💠 و اما چند نکته قابل توجه: ▫️آیا می‌دانستید ما ایرانیان چنین تنوع قوم و خویشی داریم؟ آیا تاکنون نام سریکلی، یعنی شرقی‌ترین زبان ایرانی که در ترکستان چین بدان سخن می‌گویند، به گوش‌تان خورده بود؟ ▫️آیا برای‌تان جالب نیست که بلوچی، زبان قوم عزیز بلوچ، جزء زبان‌های شاخه شمال غربی است، اما این قوم دلاور امروزه در جنوب شرقی ایران ساکن‌اند؟ ▫️آیا جالب نیست که حتی پشتو هم از زبان‌های ایرانی است؟ طالبان تلاش می‌کند که فارسی را از افغانستان کنار بگذارد و پشتو را رواج دهد؛ اما طفلکی‌ها نمی‌دانند که باز هم دارند به یک زبان ایرانی سخن می‌گویند! ▫️آیا می‌دانستید که خود کردی دارای چند زیرشاخه است (از جمله کرمانجی و سورانی) و گاهی از یک شهر به شهر دیگر، چنان این شاخه متنوع است که تفاوت‌های چشمگیری دارند؟ ▫️آیا می‌دانستید مازندرانی از شرق به غرب چنان تنوعی دارد که اگر مثلاً روزی مازندرانی‌ها ادعا کنند که می‌خواهند در مدارس، به زبان مادری خود تدریس کنند، باید برای ساروی‌ها و کلاردشتی‌ها و رامسری‌ها و . . . کتاب‌های درسی جداگانه تدوین کرد؟ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 💠 ما ملت بزرگی هستیم، با تنوع قومی و زبانی شگفت‌انگیز. ایران سرزمین ماست، و فارسی چونان چسبی است که برای همه اقوام ایرانی امکان گفت‌وشنود را فراهم می‌آورد. 💠 دشمنان ما این انسجام ملی و هویت دیرپا (ملیت ایرانی) و این امکان تفاهم دوسویه (زبان فارسی) را هدف گرفته‌اند تا یک بلوچ نتواند در دانشگاه کردستان درس بخواند، یک تبریزی موفق نشود در شرکت نفت آبادان شغلی بیابد و یک گیلک از ازدواج با هم‌دانشگاهی بختیاری خود بازبماند. 💠 . . . و آن وقت است که این ملت یکپارچه فروخواهد ریخت؛ گرچه دشمنان ایران و تمدن آن، هزاران سال است که این آرزو را به گور برده‌اند و خواهند برد و نه سرزمین استوار ایران، بیدی است که با نسیمی بلرزد، نه غنای ادبی و فرهنگی زبان فارسی به دشمنانش امکان حذف آن را می‌دهد. 👈🏿 راستی، برادر و خواهر عزیزم، شما که توانسته‌اید در مرزهای ایران پهناور و در فراسوی آن، این متن فارسی را بخوانید، اهل کدام قوم و تبارید؟! من که ایرانی‌ام و به آن می‌‌بالم. الحمدلله .
. اهل‌عالم به‌هوش،دل در تلاطم شده‌ست موسمِ ماتمِ ، امام هفتم شده ست... رَختِ مشکی تنِ، ملیکه‌ی قم شده‌ست تسلیت یا رضا ناله کن زین عزا آه و واویلا(۴) فاطمه در جنان، محزون و نالان بُوَد در غمِ كاظمش، هر ديده گریان بُوَد شيعه در اين عزا، ديگر پریشان بُوَد آسمان غم ببار شد رضا سوگوار آه و واویلا(۴) کُنج زندان شده، قلبش پُر از تاب و تب قوتِ او سیلی است، بِجای نان و رطب او به قعر سجون ، جانش رسیده به لب پور جعفر ببین در اسارت حزین آه و واویلا(۴) سندی نانجیب، او را مرتب زَنَد سیلی از روی کین،هرروز و هرشب زَنَد بر تنش تازیانه یادِ زینب زَنَد گوید او ناسزا بر ولیِ خدا آه و واویلا(۴) شیعه در هر مُصیبت یادِ کرببلاست بی‌قرار حسین،آن کشته‌ی سر جداست با غمِ حضرتِ، خون خدا آشناست همه جا کربلاست همه جا نینواست حسینِ مظلوم(۴) .👇
. شير می‌چرخيد با شمشير در ميدان عشق هر سر بی‌عشق را می‌ريخت اين طوفان عشق ای که خود را پيش شمشير دو دم آورده‌ای هر چه سر آورده باشی باز کم آورده‌ای تیغ اگر این است آن بازیچه در دست تو چیست؟ کاش می‌فهمیدی ای مرحب! هماورد تو کیست؟ واقعاً با شیر حق جنگیدن از خوش باوری ست پهلوان! گویی حواست نیست! این آقا علی ست ذوالفقار است این که می‌چرخد علی گویان و مست چون نباشد مست؟ چون می‌گیردش حیدر به دست بس که در دست علی گشته‌ است مجنون ذوالفقار گاه چرخی هم اضافی می‌زند بر گرد یار بی‌دلیل این تیغ عاشق، همدل زهرا نگشت هیچ یاری این قدر دور سر مولا نگشت غیر زهرا هیچکس در گردش لیل و نهار دور مولایش نگشت اینقدر الا ذوالفقار دستِ حق در چارچوب و بستِ در، انداخت چنگ گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بی‌درنگ در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت قلعه‌ی بی‌در، علی گویان و خیبر در سکوت گاه لشکر، دست حیدر را تماشا می‌کنند گاه آن دیوارِ بی‌در را تماشا می‌کنند بَه! به این مولا و در را در هوا چرخاندنش قلعه‌ها مسحور آن "اِنّا فَتَحنا" خواندنش قلعه‌ها حیران شدند و خیبری‌ها، حیدری یافتند آنجا درِ توحید را، در بی‌دری... قاسم صرافان✍ علیه السلام علیه السلام .
. ذات رب العالمین نازد به جان حیدرش طعنه زد بر شوکت مریم مقام  مادرش غیر دستِ مرتضی دستی ندارد رب من می زند بوسه به دستِ حیدری پیغمبرش نغمه ی یا هو شده ذکر لبِ ارض و سما یا علی گوید علی هنگام فتح خیبرش با فرار و پشت کردن بر عدو بیگانه است گر میان معرکه  از  تن جدا گردد سرش طوری از جا کنده درب قلعه را که دشمنش در تحیر مانده که قلعه کجا رفته درش با نوای "لا فتی" زهرای اطهر هر شبه میزند بوسه به تیغ ذوالفقار  همسرش تا به سر دستمال زردش را ببندد شیر حق لرزه می افتد  به  جان  دشمنان ابترش مایه ی فخر و مباهات خدا در خلقت است هردوعالم چون صدف باشد علی هم گوهرش سجاد احمدیان✍ علیه السلام علیه السلام .
. بيا دوباره پاك كن زجاده‏ها غبار را به عاشقان نويد ده رسيدن بهار را ببين دلم گرفته و بهانه مي‏كند تو را به من بگو كه مي‏رسي، زدل مبر قرار را ظهور كن نگار من بيا كه از سر شعف فداي قامتت كنم دو چشم اشكبار را چه زود از تمام جاده‏ها عبور مي‏كني و من نظاره مي‏كنم شكوه يك سوار را تمام لحظه‏هاي من فداي يك نگاه تو بيا و پاك كن زدل حديث انتظار را .
. خزون شده بهار من سیاهه روزگار من تنهای تنهام یه دنیا غم تو دلمه خسته شدم از زندگی تو اوج غمهام تو این روزای بی کسی از ناسزا و طعنه ها دل غرق خونه کنج قفس افتادم و بال و پرم شکسته زیر تازیونه خدا می دونه آب خوش نرفته پایین از گلوم یه لحظه اینجا وقتی که زیردست وپا لگدزدن به پهلوهام زدن گفتم یازهرا کاش این دم آخر با دلی مضطر تنها نمونم کاش تو این دقایق بیاد کنارم عزیز جونم وای ( ازاین غریبی )۳ یه عمره از شکنجه ها از اینهمه دردوبلا به غم اسیرم یارب شده ذکر لبم شکر خدا امشب دیگه دارم می‌میرم رمق نمونده به تنم صدام دیگه در نمیاد این شب آخر با هرنفس میگم همش با اضطراب و دلهره کجایی مادر کجایی که دلتنگتم‌  آروم میشم با دیدنت ای مهربونم می‌بینی مادر حالمو یه گوشه ی  زندون دارم اشهد می‌خونم وای به هر بهونه با تازیونه افتاد به جونم وای حالم چه زاره دل بی قراره قدِّ کمونم وای ( ازاین غریبی )۳ نایی نمونده تو تنم می سوزم از تاب و تبم عجل وفاتی تو این شبای بی‌کسی اینه دعای هرشبم عجل وفاتی زنجیر فرو رفت به گلوم اشکم شده آب وضوم خسته ترینم زهر بلا شد مرهمم دق می کنم از غصه و غمِ تو سینم معصومه جان بابات داره مابین فحش و ناسزا بی کس می‌میره لب تشنه یاد کربلا با دست و پای بسته تو قفس می‌میره آه بالب خشکم با دل پرغم فکر حسینم آه خسته ی خسته به لب نشسته ذکرحسینم وای ( ازاین غریبی ) ۳ 👇
. «یارَبِّ خَلِّصْنِی مِنَ السِّجْن» بخدا خسته شدم من از عـذاب و اذیتِ این بی حیا خستـه شدم آرزویِ مـــرگ می‌کنم رسیــده جانم به لبـم تو این سیه‌چالِ نمور یکی شده روز و شبم کسی نمیگیره خبر ز من بجز سندی چرا؟ خـدا کنــه که تازیـانـه بر نـداره بی حــیا با این یهودیِ پلیــد زندگی دشوار شده نصیـب من تازیونه بجـای افطار شـده دختر مظلومه‌ی من فدای غصه های تو خدا می دونه چقــــدر تنگه دلم برای تو خوب می دونم درد فراق چقــــدر تو‌ رو زجر میده هــمــــــش دعاگوی توام خدا بهـت صبــــــــر بده کبوترِ زخمیه‌ پر بسته تو کنج قفسم! جامعـه دور گردنم گرفتـه راهِ نفسـم سخته برام تو این قفس اسیــــر این بنـــد بشـــم به سجده که سر میذارم نمی‌تونــم بلنـــد بشــــم معــذبِ قـعـــر سیــه‌چالــم و گریـه می‌کنـم حس می‌کنم منـم تو‌ گودالم و گریه می‌کنم تا سینــــه ام تنگ میشه ابکی علی صدر الحسین تا نَفَســـــــــــــم بند میاد ابکی علی نحـــرالحسین .👇
. از غمت/گریه کرده غل و زنجیر گوشه ی/این زندون شدی زمین گیر با طناب/بستن راه نفست رو آه من/از این زندگی شدی سیر پهلوت که تیر می کشه،صدا می زنی( مادر ۳) زبونم لال آقا یه وقت ، نخوری زمین (با سر۳) گوشه ی سیاه چال /شده قتلگاهت چی به سرت آوردن مگه /چی بوده گناهت وای از این غریبی۲ وای من/از بی رحمی زمونه روزه هات/وا می شد با تازیونه رو تنت/جای زنجیر و طنابه حالتوکی غیر از خدا می دونه با دستای توو طناب،صدا می زنی (زینب۳) برا غریبی حسین ،گریه می کنی (هر شب۳) کی مث تو این‌قدر/ ناسزا شنیده باز خدا رو شکر خواهر تو /بزم می ندیده وای از این غریبی 👇
. در هفدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر؛ هیأت داوران در بخش «کلاسیک » در این دوره ۲ اثر را شایسته تقدیر اعلام کردند که طی آن "زیر ساعت حرم" اثر مریم سقلاطونی از نشر سوره مهر و کتاب " مرتد " اثر مهدی جهاندار از نشر شهرستان ادب تقدیر شدند. شاعر 👈 کتاب .
📝 یادداشتی بر به قلم صبیه‌ی استاد کلامی زنجانی: 👉 https://irannewspaper.ir/8121/24/4393
امام حسین ع
. در هفدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر؛ هیأت داوران در بخش «کلاسیک » در این دوره ۲ اثر را شایسته تق
. احساس از هفت آسمان می‌بارد، احساس بوی گل سرخ است يا  بوی گل ياس؟ عالم همه تفسير لبخند تو ای عشق از بای بسمِ اللَّه بخوان تا سينِ وَ النّاس باب الحوائج تشنه‌تر از ديگران است اين راز را تنها تو می‌دانی و عباس تاريخ را هر جا ورق زد باد، ای داد پايی به زنجير است يا دستی به دستاس امّا تو می‌بخشی، تو بابای رضايی والكاظمينَ الغيظ وَ العافينْ عنِ الناس ✍ .
امام حسین ع
📝 یادداشتی بر #کتاب_مرتد به قلم صبیه‌ی استاد کلامی زنجانی: 👉 https://irannewspaper.ir/8121/24/4393
. "ساقی مجلس" سر می رود از میکده مِی ساقی مجلس کافی است که لب تر کنی ای ساقی مجلس لب تر کنی آماده‌ی رقصیم و سماعیم با چنگ و رباب و دف و نی ساقی مجلس چل روز نه، چل سال تو را چله نشستیم وا می شود این میکده کی ساقی مجلس در عشق مردّد نشدن اوّل راه است کی می شود این مرحله طی ساقی مجلس پیمانه ای از خمره‌ی خرداد بیاور یلداترم از آذر و دی ساقی مجلس حُر می شوم و مست بسوی تو می آیم بگذارد اگر گندم ری ساقی مجلس ✍ .
. 🌹امروز به روایتی سالروز فتح قلعه یهودیان خیبر به دست امیرالمؤمنین است،شعر حماسی در مدح حضرت علی علیه السلام 🔶توصیفی زیبا از واقعه لبریز ترس کرده سحرهای قلعه را مردی که کشته است پدرهای قلعه را او در میان معرکه ، پیغمبر خدا با وحی می شنید خبرهای قلعه را وقتی ز چارچوب در قلعه کنده است لرزانده است سایر درهای قلعه را با تیغ نه به تیر نه، که تنها به یک نظر انداخته به خاک قدرهای قلعه را با ذوالفقار وا شده راه ورودی و... با نعره هاش بسته مفرهای قلعه را ترسیده اند باقی فرماندهان و او تنها به جان خریده خطرهای قلعه را او اخم کرده ...قدرت چین جبین او مچّاله کرده است سپرهای قلعه را امروز بچه های علی در "سپاه قدس" نابود می کنند اثرهای قلعه را شاعر: حجت الاسلام ✍ .
. زندانی بغداد 🕯نشد طلوع کنی🕯 هنوز اسیر سکوت تواَند زندان‌ها و پایبند نگاهت دل نگهبان‌ها تو مثل یک نفس تازه حبس می‌گشتی تویی که در نفست گم شدند طوفان‌ها «چه خلوت خوشی» آرام زیر لب گفتی و سجده کردی جای تمام انسان‌ها نشد طلوع کنی تا تو را طواف کنند تقیّه‌کار شدند آفتاب‌گردان‌ها تو یوسفی و مجازات یوسفی این است چنین دهند گواهی تمام قرآن‌ها .
امام حسین ع
. #شور #قتلگاهی #سبک_صدا_میاد #امام_حسین #صدا_میاد صدا میاد داره از کجا میاد به گوشم این صدا آشنا
. یا ربنا کمکم کن ای خدا الامان ازین سیا چال بلا نفس نفس میخونم تو این قفس ای رضا بیا به فریادم برس تاب و تبم بشنو از روی لبم ناله ی خلصنی یا رب یا ربم وای کمرم میسوزه پا تا سرم میسوزه از زهر کینه جگرم پر محنم له شده کل تنم غل و زنجیر شده جزء بدنم محتضرم میسوزه بال و پرم خوبه اما نمیبنه دخترم بی بهونه میزنی تازیونه رو شکستگی استخون من باشه بزن حرومیه بد دهن اما پا نزار روی غرور من ای خیره سر به تنم بزن شرر اما اسم مادر من و نبر محتضرم لحظه های آخرم میسوزم بیاد جد اطهرم یاد تنش غریبونه کشتنش یه حرومی نیزه زد تو دهنش اه از سرش پاره پاره حنجرش دم آخر شد برهنه پیکرش .👇
. کعبه اگرچه قبله ی ما تا به محشر است اما طواف صحن نجف چیز دیگر است شاعر بگو که حُبّ علی حج اکبراست ماهرچه گفته‌ایم ازآن هم فرا‌تر است هفت آسمان به قدرت بازوش متکیست خیبر برای وصف علی چیزکوچکیست ! ✍ .
. تقدیم به خاک پای ابالرضا، امام کاظم علیه السلام💚 از همین ابتدا خدا را شکر مقصد گفت و گوی من هستی گم شدم در هزارتوی خودم باز در جست و جوی من هستی یادت آرامشی ست در دل من که برایش همیشه مدیونم کاظم الغیظ از تو ممنونم، الگوی خلق و خوی من هستی اینکه در بین خلق محترمم نه که از من، به اعتبار شماست _مادرم چون که از تبار شماست_ پدرم! آبروی من هستی بهتر از این نمیشود دیگر که تو از بچه های فاطمه ای ای که باب الحوائج همه ای تو خودت آرزوی من هستی! کاظمینت نیامدم، اما در حریم رضا(ع) و معصومه(س) یا که حتی امامزاده ی ده همه جا رو به روی من هستی ✍ ایام .