eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5868415559728630818.mp3
3.05M
🔸من به قربان سلطان کربلا... 🔸 من به قربان سلطان کربلا که شاه شاهانه فرمانروای دل خسرو خوبانه جان جان جان جانانه من مسلمان دینی که ذکر هر شبش حسین جانه ابن الکریم و قدیم الاحسانه جان جان جان جانانه هم نامش دوای ما هم خاکش شفای ما این تنها حسین که میمونه برای ما اون که همیشه با نگاهش دلای ما رو زیر و رو کرد بی آبرویی مثل من رو فقط حسین با آبرو کرد لا رفیق الا حسین ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علم کشا ... 👇 قتال العرب
alam-kesha.mp3
3.23M
علم کشا مشتیا میوندارا علم کشا مشتیا میون دارا با معرفتا همه اونایی که غیرتی میشن پهلوونا صاحب نفسا خبر بدید به ابالفضلیا یار اومده سپهدار اومده جهانگیر اومده جهاندار اومده دلدار اومده علمدار اومده یا ابوفاضل **** هیئتیا بانیا سینه زنا پیر غلاما حتی کسایی که مسلمون نیستن ارمنیا کلیمیا خبر بدید به ابلفضلیا نور اومده علی نور اومده همین که اومده باهاش شور اومده دلدار اومده علمدار اومده یا ابوفاضل **** ذاکرا شاعرا صوت چیا چایی ریزا همه اونایی که خدمت میکنن سخنرانا حسین چیا خبر بدید به ابالفضلیا مرد اومده جوانمرد اومده همون که دلمو زیر و رو کرد اومده دلدار اومده علمدار اومده یا ابوفاضل https://eitaa.com/emame3vom/75194 .
گوهر اشک سائل این درم و جای دگر نشناسم جز نظرِگاه شما ، هیچ نظر نشناسم رطبِ نخل ولا نیست بجز مِهر شما غیر ازین میوه ی شیرین که ثمر نشناسم هر که آورده سپر در برِ دشمن با خود من بجز جان و سر خویش سپر نشناسم سود ما در تبعیّت ز ولایت باشد غیر دوری ز ولایت که ضرر نشناسم خطری گر که بُوَد می رسد از جانب غیر غیر ازین درد و بلا هیچ خطر نشناسم شرر ار می طلبی تا که به دل شعله زنی بجز از آه ، درین عرصه شرر نشناسم سفرِ کرب و بلا می روم و می آیم بجز از کرب و بلا هیچ سفر نشناسم قمری خواهم اگر ؟ ساقی طفلانی هست من که جز چهره ی عبّاس قمر نشناسم گوهر اشک چکد از غمِ گلگونِ حسین بجز از اشک ز داغش که گهر نشناسم اِرْباً اِرْبا پسری پیش دو چشم پدرش بجز اینگونه عزادیده پدر نشناسم داغ اگر هست بخون خفتن اصغر باشد بجز این داغ دگر ، داغِ پسر نشناسم خواهری بود و جدا گشت سری از پیکر من جگرسوزتر از این که خبر نشناسم مهدی فاطمه خون گریه کند ، من یاران بجز از دیده ی او ، دیده ی تر نشناسم "یاسر" از صبر فقط فتح پدیدار آید جز ازین راه دگر هیچ ظفر نشناسم oo محمود تاری "یاسر"✍ .
102.3K
شب شبه یاسه /دل پر احساسه امشب شبه ولادته آقام عباسه همه نوکرها دست بیاد بالا کف بزنید که اومده حضرته سقا بوی گل یاس اومده/خدای احساس اومده مژده بدید آی شیعه ها حضرته عباس اومده ...... صل علی سیدنا یا ابوفاضل
99.8K
قمره ارباب /سحر ارباب امشب به دنیا اومده/ پسر ارباب ۲ ..... می زنم فریاد/هر چه با دا باد می می زنم از باده ی/ حضرت سجاد۲ ..... شب شبه شورو فریاده شبه امام سجاده خدا به ارباب دوباره علیه ی دیگه ای داده ..... صل علی سیدنا ایها السجاد
. تمام مسلمین میگن یاحسین لبهای مومنین میگن یاحسین آسمون وزمین میگن یاحسین گلهای پرزچین میگن یاحسین شعرهای آتشین میگن یاحسین نغمه های غمین میگن یاحسین آدمای حزین میگن یاحسین دلهای نازنین میگن یاحسین ملائکه همین میگن یاحسین معشوق آشناکیه حسینه باهمه آشناکیه حسینه دردمارادواکیه حسینه ارباب دلبراکیه حسینه عسل عسل نگاهش گلشن روی ماهش داره فلک میریزه گلاب وگل به راهش صل علی محمدامام حسین خوش آمدخوش آمدخوش آمد .👇
.   علیه‌السلام ای نبی‌طلعت، ای علی‌مرآت! وی حسن‌خصلت، ای حسین‌صفات! ملكوتی‌جمال هستی و هست، در جبین تو جلوۀ مَلَكات مادرت فاطمه‌ست، اُمّ بنین خواهرت زینب است، خیر بنات عشق از جلوۀ تو شد مبهوت عقل از آفرینشت شد مات من و وصف کمال تو؟ حاشا من و شرح جلال تو؟ هیهات بر تو ای حُسن دلفریب، درود بر تو ای ماهِ هاشمی، صلوات هر که چون تو غریق بحر خداست می‌شود ناخدای فُلک نجات هیچ‌کس روسپید عشق نشد چون تو در امتحان صبر و ثبات تو چه شب‌ها به روز آوردی در مناجات قاضی الحاجات ای علمدارِ دشت سعی و صفا دعوتم کن به وادی عرفات به من از خرمن عنایت خویش خوشه‌ای هدیه کن به رسم زکات به سویت آمدم ز روی نیاز به بَرَت آمدم به بوی برات کربلا را ندیده‌ام اما موج اشک من است شطّ فرات منِ بی‌مایۀ سخن‌نشناس تو بگو با بضاعت مزجات، چه بگویم كه گفت خیرالناس: «رَحِمَ الله عَمّیَ العَباس» ای فدایی به راه دین، عباس شاهد مکتب یقین، عباس هست آیینۀ دل و جانت روشن از نور «یا و سین»، عباس وَه چه زیبا کشید نقش تو را قلم صورت‌آفرین، عباس به جمالت حسین می‌نگریست با دو چشم خدای‌بین، عباس تو ابوفاضلی و اُمّ بنین فخر دارد به آن و این، عباس جز تو در مذهب وفاداری کیست سردار راستین، عباس؟ داشتی در قیام عاشورا ید بیضا در آستین، عباس مثل ماه شب چهاردهم جلوه‌های تو دلنشین، عباس طوق مهر تو دلنواز، ولی تیغ قهر تو آتشین، عباس غیرت و همت تو می‌بخشد خاتم عشق را نگین، عباس پرچم عشق را به دست تو داد رهبر عادل و امین، عباس تو علمدارِ «فَضَّلَ اللّهی» در سپاه مجاهدین، عباس کیستم من؟ ز خرمن فیضت در همه حال خوشه‌چین، عباس کمترین نقش‌بند مدح توام در مدیح تو بیش از این، عباس، چه بگویم كه گفت خیرالناس: «رَحِمَ الله عَمّیَ العَباس».. به جمال تو ای حبیب خدا دل جدا عاشق است و دیده جدا شیرمرد جهادی و جاری‌ست در رگ و ریشۀ تو خون خدا سعی خورشیدی‌ات مُبَدَّل کرد ظلمت کفر را به نور هُدی تو و با ظلم آشتی؟ هرگز تو و بر ظالم اعتنا؟ اَبَدا از تب و تاب تو به وادی عشق شجر طور آمده به صدا.. جان پاک تو شد فدای کسی که «لَهُ رُوح العالَمین فِدا» چون تو در راه انقلاب حسین دِیْن خود را کسی نکرد اَدا در صف رستخیز رشک بَرَند به شکوه و جلال تو شهدا خنده بر لب، منادیان بهشت عاشقان تو را، دهند ندا که بیایید ای خداجویان در پناه سلالۀ سُعَدا گر شوم خاک درگهت آن روز در مقام تو ای حبیب خدا چه بگویم كه گفت خیرالناس: «رَحِمَ الله عَمّیَ العَباس» چشم از آن لحظه‌ای که وا کردی در دل از راه دیده جا کردی به «یَدُ الله فَوقَ اَیدیهِم» که تو تسخیر قلب‌ها کردی سر نهادی بر آستان رضا پشت تسلیم را دو تا کردی هدف تو ثبوت «اِلا» بود بعد از آنی که نفی «لا» کردی تو به امضای خون خود، به حسین دل سپردی و اقتدا کردی خاک پای مقدس او را سرمۀ چشم و توتیا کردی ترک سر در طریق حق گفتی بذل جان در ره خدا کردی کربلا دشت شور و عشق نبود کربلا را تو کربلا کردی چون نسیم سحر به همت عشق گره از کار خلق وا کردی دل بیگانه از ولایت را با نگاه خود آشنا کردی ای که بر گِردِ خیمۀ خورشید سعی در مروه و صفا کردی ای که آزادگان عالم را آگه از سرّ نینوا کردی ای که با جذبۀ محبت خویش خانه در روح و جان ما کردی در شگفتم به پاس این همه لطف که تو ای مهر دلربا کردی، چه بگویم كه گفت خیرالناس: «رَحِمَ الله عَمّیَ العَباس» دل و جانی خدای‌جو داری قبلۀ عشق پیش رو داری ای محبت‌شعارِ مهرآیین سیرت و صورت نکو داری تو همانی که چشم در همه حال به عنایات و فضل هو داری فیض‌ها برده‌ای تو از سه امام یعنی از وحی، رنگ و بو داری مُعتَصِم گشته‌ای به «حَبلُ‌الله» صحبت از «لا تَفَرَّقُوا» داری به عطشناکی فرات قسم مِی وحدت سبو سبو داری شده‌ای محو شاهد ازلی جز شهادت چه آرزو داری؟ گر دو دستت جدا شود از تن سر پیکار با عدو داری گر امید تو ناامید شود زمزمه «اِن قَطَعتُموا» داری نشوی تا شهید، وا نشود، عقده‌هایی که در گلو داری گرچه زهرا نبود مادر تو به‌خدا رنگ و بوی او داری ما که شرمنده‌ایم، بهر ظهور تو دعا کن که آبرو داری ساقیا! گرچه موجی از دل‌ها بسته بر هر شکنج مو داری با چنین جلوه و جلال و جمال که تو خورشیدِ ماه‌رو داری، چه بگویم كه گفت خیرالناس: «رَحِمَ الله عَمّیَ العَباس».. «اللهُمَّ‌العَنِ الجبتَ والطّاغوت و النَّعثل» «اللهُمَّ عَجِّل لَوَلیِّکَ الفَرَج» .