Sh 1 Fatemieh Dovom 1402 Arzi [Mohjat_Net] (2).mp3
2.22M
#حاج_منصور_ارضی
شب 1 فاطمیه دوم 1402
از بازویت اینقدر نکش کار به سختی
زحمت نده برای این تن بیمار به زخمی
آتش بلایی چه بلایی به سر مادرام آورد
چندیست نفس میکشی انگار به سختی
من از پس زخم بدنت برنمیآیم
افتاده پرستار تو بسیار سختی
خونین شدن پیروهنت دردسر ماست
باید عوضش کرد به ناچار به سختی
تا پارچه ای بر روی پهلو بگذارم
خود را کمی آرام نگهدار به سختی
یادم که نرفته چقدر زجر کشیدی
وقتی که سرت خورد به دیوار به سختی
از سینه سپر کردن آن روز تو پیداست
از دنده ی تو رد شده مسمار به سختی
ما نذر شفایت همگی روزه گرفتیم
نان طبخ نکن از سر اجبار به سختی
گیسوی مرا شانه زدی شرم مرا کشت
از بازویت اینقدر مکش کار به سختی
یک توصیه کردی و مرا کشتی و باید
بوسه بزنم بر گلوی یار به سختی
انگار قرار است که از بعد حسینش
زینب بشود قافله سالار به سختی
#حاج_منصور_ارضی
شب 1 #فاطمیه دوم 1402
.
🔊 مراسم عزاداری حضرت زهرا سلام الله علیها - شب پنجم #فاطمیه
📆 زمان:
👈 چهارشنبه ۲۲ آذر ماه ۱۴۰۲
🔷 با نوای :
👈 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 بخش اول #مناجات | هزاران سال حتی بعد هم او را نمیفهمیم
🔊 بخش دوم #روضه | خیالِ راحت من، سایه و خیال شدی
🔊 بخش سوم #روضه | وقتی یه نگاه ساده
🔊 بخش چهارم #پیش_زمینه | مادر آیینه و آب ، هر نفس ابوتراب
🔊 بخش پنجم #زمینه | حق باور فاطمه بود با شوهر فاطمه بود
🔊 بخش ششم #شور | أشهد انک جاهدت فی الله حق جهاده
🔊 بخش هفتم #سنگین | صبح ایجاد شد آیات عیان بوده اند
🔊 بخش هشتم #شور | مادرم پناهگاه آخرم
👇👇👇👇👇👇👇
4_6044184098430259248.mp3
26.48M
هزاران سال حتی بعد هم او را نمیفهمیم
به غیر از نام، از اِنسِیّةُالحورا نمیفهمیم
به غیر از "فا، الف، طا، میم، ها" از آیهی اسمش
از این نوری که لَیسَ فَوقِهِ نورا نمیفهمیم
زمان مخفی، مکان مخفی، مقامش همچنان مخفی
چرا اینقدر این سرّ است مستورا؟ نمیفهمیم
درون خانه بود و عرش اعلا را رصد میکرد
نگاه نافذش تا آن فراسو را نمیفهمیم
کسی که از نمازش نور میتابید بر عالم
زدند آتش چرا کاشانهی او را؟ نمیفهمیم
چه صبری داشت حیدر، داغ روی داغ دید اما
نشد با ذوالفقارش مانع شورا! نمیفهمیم
هنوز آن خانه دارد در میان شعله میسوزد
گناه ماست ای مردم اگر بو را نمیفهمیم
اگر تنها برای زخمهایش روضه میگیریم
دلیل درد پهلو، زخم بازو را نمیفهمیم
اگر فرزند او در غیبت است امروز، یعنی ما
به قدر کافی از اسرار عاشورا نمیفهمیم
دلیل خلقت دنیاست زهرا، خواندهایم این را
ولی تا روز محشر قدر بانو را نمیفهمیم
علی سلیمیان✍
توو خونهی امیرالمومنین این روزا چه خبره؟!
بچهها هی میان دورِ بستر مادر؛ به این امید که یه روزی مادر از بستر بلند بشه...
حسن از یه طرف برا مادرش داره دعا میکنه، ولی هی داره توو دلش میگه اون ضربهای که مادر خورده بعیده بلند شه...
آخه حسین که ندیده، زینبم ندیده. اونجوری که اونا مادرم و توو کوچهها زدنش دیگه بعیده از جا بلند بشه...
زنای مدینه هم اومدند عیادت خانم، وقتی از در میخواستند بیرون برن؛ این زنا وقتی اومدند زینب اومد تا دم در بدرقهشون کنه، دید اینا دارن در گوش همدیگه یه چیزایی میگن. هی دارن بهم میگن دیگه زهرایی که ما دیدیم از جا بلند نمیشه، این فاطمه دیگه فاطمه نمیشه...
4_6044184098430259249.mp3
21.18M
#روضه_حضرت_زهرا
سید رضا نریمانی
خیالِ راحت من، سایه و خیال شدی!
رشیدهی علی از چه چنین هلال شدی؟!
دوباره دست به پهلو گرفتهای زهرا
چرا مقابل من رو گرفتهای زهرا؟!
بگو چه کار برایت کنم که خوب شوی؟
دوباره نزد علی کاشف الکروب شوی
شده بریده چرا نالهات؟! هراسانم
من از لباس پر از لالهات هراسانم
قسم به حرمت چشمِ تَرَت، بیا و بمان
قسم به چادر روی سرت، بیا و بمان
تمام روز و شب از درد سینه گریانی
نماز نیمه شبت را نشسته میخوانی
میان سجده، مرا باز جان به لب کردی
چرا عزیز دلم مرگ را طلب کردی؟!
نگاه کن به دلِ مضطر حسین و حسن
بیا به گیسوی زینب دوباره شانه بزن
شبِ سیاهِ مرا جِلوهت سَر نکند
به زخمهای تنت مرحمی اثر نکند
شکستهاند به داغت دل صبورم را
شکستهاند شبیه پَرَت، غرورم را
منی که پشت سر خود زره نمیپوشم
به پیش چشم تو، بین طناب شد دستم
خدا کند که به زخمی دگر نمک نخورد
به پیش دیدهی مردش زنی کتک نخورد
#محمد_جواد_شیرازی
خدا نیاره اون لحظهای که مردی باشه و جلو چشماش زنش و بخوان نامحرما بزنند...
هرکسی از لحظهی خوشِ زندگیش داره میگه؛ امیرالمومنینم از لحظهی خوشِ زندگیش تعریف کرد:« اون لحظهای که پیغمبر دست زهرا رو گذاشت توو دستم. صدا زد علی جان این امانته دستت، خیلی حواست بهش باشه...
لحظهی سخت زندگی علی اون لحظهای هست که دستش و بستن. همچین که فرمود دستای علی رو بستن،
نه این که دستای علی رو از جلو بستند، اگه دستای علی رو از جلو میبستن میتونست یه کاری بکنه ولی دستای علی رو از پشت سر بستن تا دیگه نتونه جلوی ضربات اون نامرد و بگیره...
4_6044184098430259250.mp3
17.18M
#روضه_حضرت_زهرا
سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی یه نگاه ساده
سختته با این کسالت
به بازوت که زحمت میدی
میخوام آب شَم از خجالت
همین که الان پیشمی خیلیه
همین که هنوز دارمت خیلیه
همین که نَمُردم از غمت خیلیه
حق داری اگه این روزا
نمیشه بلندشی از جا
با اون ضربه ای که خوردی
مرداشم میوفتن از پا
همین که چشات وا بشه خیلیه
همین که من و ببینی خیلیه
همینکه بتونی بشینی خیلیه
*شاعر: #حمید_رمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 تو بی قراری و من نیز بی قرارترینم
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_علی (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو بی قراری و من نیز بی قرار ترینم
که من غریبترین مرد در تمام زمینم
کشیده است از این سو مدینه تیغ به رویم
نشسته است از آن سو فراق تو به کمینم
به چادرت متوسل شدم که باز بمانی
منی که کهف امانم منی که حصن حصینم
تو را زدند و خدا خواست من ببینم و دیدم
خدا کند که فراق تو را به چشم نبینم
مرا شکستن پهلو، مرا شکستن بازو
چنان شکست که مِن بعد با شکست عجینم
*شاعر: #محمد_بیابانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6044184098430259251.mp3
6.99M
شاعر : امیر حسن سالاروند
📋 مادر آیینه و آب همنفس ابوتراب
#پیش_زمینه
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادرِ آیینه و آب، همنفس ابوتراب
از طرفِ شاه نجف، سلامِ تو به ما رسید
بَِضْعِهی سَیِّدُ الْبَشَر، اُمِّ الأَئِمَّةُ القُرَی
عَلَيْكُمْ السَّلام ما، بر تو شهیدهی فرید
ای روحِ دَمِ پاکی، اِنسیهی افلاکی
ای علتِ خَلقِ ما، ای حوریهی خاکی
فردای قیامت/ دنیا همه هستند/ پیاده تو سواری
فردای قیامت/ عالمین ببینند/ داری چه وقاری
«سَّلامُ عَلَیْکِ یَا اُمّاه، سَّلامُ عَلَیْکِ یَا اُمّاه»
*شاعر: #امیر_حسن_سالاروند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6044184098430259252.mp3
10.65M
شاعر : محسن ناصحی
📋 حق باور فاطمه بود
#زمینه #فاطمیه
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حق باورِ فاطمه بود
با شوهرِ فاطمه بود
حق حیدرِ فاطمه بود
به فدای علی، سَرِ فاطمه بود
تمام این عالم در تدبیر علی
تمام عالم گرمِ تکبیر علی
تمام قرآن یکسر تفسیر علی
دو دریا در، کنارِ هم
یکی زهرا، یکی حیدر
یکی اول، یکی آخر
یکی حمد و، یکی کوثر
«علی مولا، علی مولا
علی مولا، علی مولا»
در آتشِ غم کوثر
در بندِ ستم حیدر
از ضربهی میخِ در
وسطِ آتش، شده گُل پَرپَر
علی پس از پیغمبر دلخوش به تو بود
علی کنارِ آن در دلخوش به تو بود
بمان که عُمری حیدر دلخوش به تو بود
شدی خاموش و میبینم
غروبِ آفِتابم را
به خون افتاده میبینم
شهیدِ انقلابم را
«علی مولا، علی مولا
علی مولا، علی مولا»
داغت شده مشکلِ من
آتش زده بر دلِ من
سوزد همه حاصلِ من
غمِ رفتنِ تو، شده قاتلِ من
امیدِ حیدر رفتی حالا چه کنم؟!
بگو پس از با این دنیا چه کنم؟!
پس از تو با این غمها زهرا چه کنم؟!
مَرو زهرا، بمان با من
علی را دستِ غم نسپار
من و تو جانِ هم هستیم
علی را بی علی مَگذار
« اُمُّنا زهرا، اُمُّنا زهرا
اُمُّنا زهرا، اُمُّنا زهرا»
*شاعر: #محسن_ناصحی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6044184098430259253.mp3
13.65M
شاعر : مرتضی سراوانی
📋 اشهد انک جاهدت فی الله حق جهاده
#شور #حضرت_زهرا
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
أَشْهَدُ أَنَّکَ جَاهَدْتِ
فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ
کی مثل تو توی این دنیا
پای کارِ حق ایستاده
خدا با تو صِراطِ مستقیم و
به تمومِ خلایِقش نشون داد
قیام تو پای علی نذاشت که
عوض بشه جای شهید و جلاد
حق هویدا شد، سَقیفه رسوا شد
وقتی یک تنه برا علی شدی حامی
موندی پای کار تا خاتمهی پِیکار
انقلاب توئه انقلاب اسلامی
« سَیِّدَتی یا زهرا، سَیِّدَتی یا زهرا»
أَشْهَدُ أَنَّکَ جَاهَدْتِ
فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ
هرکسی باشه توو راهِ تو
توو مسیرِ حق ایستاده
توو فتنه از خودت گذشتی تا که
نمونه ابرِ ظلم حقیقت
مَخلص حرفِ مکتبِ تو اینه
ولایت و ولایت و ولایت
ذوالفقارانه زدی به مِیدانه
جنگ بینِ حق با باطل و شدی پیروز
اقتدارِ تو عَزم استوارِ تو
شده الگو واسهی مقاومت امروز
« سَیِّدَتی یا زهرا، سَیِّدَتی یا زهرا»
أَشْهَدُ أَنَّکَ جَاهَدْتِ
فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ
زینب اگه فاتحِ شامه
راهِت و داده ادامه
شاگِردِ مَکتبت نشون داد
کجاست مقام و جایگاه یک زن
با خطبههاش نمونده آبرویی
واسه یزید حتی قَدِ یه اَرزَن
دل به دریا زد، به یادِ زهرا زد
سیلیِ محکمی به صورتِ طغیانگر
زینبِ حیدر با تأسی از مادر
واسهی امامِ عصرش شده بود لشکر
« سَیِّدَتی یا زینب، سَیِّدَتی یا زینب»
*شاعر: #مرتضی_سراوانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6044184098430259254.mp3
18.47M
شاعر : محسن ناصحی
📋 صبح ایجاد شد آیات عیان بودند
#زمینه
#واحد_سنگین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صبح ایجاد شد آیات عیان بودند
در زمین اهلِ سماوات عیان بودند
بیشتر از همه سادات عیان بودند
شیعیان بودند، شیعیان بودند
صبح ازل بر لبم این زمزمه غوغا کرد
حیدر انشاء کرد
در دلِ من یکسره این همهمه غوغا کرد
حیدر املا کرد
موقع خلقت نفسِ فاطمه غوغا کرد
خلقِ دنیا کرد
زبان گشودم با، یا علی یا علی
از زمان هستم، با علی با علی
«یا علی یا علی، یا علی یا علی»
کار اگر خورده گِره عقدهگُشا زهراست
چارهی مشکلِ ما یکسره با زهراست
بر لبِ شیعهی حیدر دَمِ یا زهراست
محشر اگر در دل من ولوله و غوغاست
شورشی برپاست
ای دلِ من غصه نخور چون که علی آنجاست
شافِعَم مولاست
واسطهام نزدِ علی سورهی أَعْطَيْناست
حضرت زهراست
چه غم که آن دنیا، در صفِ محشرم
غمی ندارم که، شیعهی حیدرم
«شیعهی حیدرم، شیعهی حیدم»
ابرِ خشکیدهام و گر چه نمیبارم
گر چه دور از توأم و گرچه خطاکارم
من ز بدخواه تو ای فاطمه بیزارم
من تو را دارم، من تو را دارم
مادرِ ساداتی و شد دشمنِ تو اَبتَر
سورهی کوثر
منتظرم تا که بخوانی تو مرا نوکر
حضرت مادر
گر تو بخواهی بشود خادمیِ قنبر
رزقِ این نوکر
به خاطرِ حیدر، مادرم فاطمه
مَرانم از این در، مادرم فاطمه
« مادرم فاطمه، مادرم فاطمه»
*شاعر: #محسن_ناصحی✍
نغمه پرداز: محمود گلستان نژاد 🎼
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6044184098430259255.mp3
14.79M
📋 مادم، پناهگاهه آخرم
#شور #حضرت_زهرا
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادم، پناهگاهه آخرم
مادرم، توو قلبِ من داری حرم
مادرم، سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَم
مادرم
دستِ لطفِ روی سرم
وقتی که از دنیا میرم
یا زهراست رو لبهام ذکرِ آخرم
مادرِ آبی تو، من مثِ مُردابم
وقتی دورم از تو، آشوبم بیتابم
دریاب این نوکر و، مادرِ اربابم
«یا زهرا یا زهرا، یا زهرا یا زهرا»
مادرم، قرارِ قلبِ مضطرم
مادرم، دلیلِ چشمای تَرم
مادرم، به جز خونهت کجا برم
مادرم
تو خیلی خوبی من بَدَم
اما هربار که اومدم
از دَرِ خونهم تو نکردی رَدَم
چشم از من برداری، راهم رو گم کردم
یک لحظه غافل شَم، از یادت نامردم
جز خونهت هرجایی، رفتم برمیگردم
«یا زهرا یا زهرا، یا زهرا یا زهرا»
مادرم، همیشه سایهی سَرَم
مادرم، تمومِ عشق و باورم
مادرم، امیدِ صبح محشرم
مادرم
تا دنیا دنیاست نوکرم
کنیزِ فضّهت مادرم
من خونهزادِ خونهی حیدرم
تو هستی بهترین، الگوی عبادت
عالم روزی خورده، از سفرهی سادهت
خونوادهی من، نذرِ خونوادهت
« ای مادر ای مادر، ای مادر ای مادر»
*شاعر: #علیاصغر_شاه_سنایی، #محمود_گلستان_نژاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاعر : علی اصغر شاهسنایی ، نغمه پرداز : محمود گلستان نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 حسینِ فاطمه
🎥 بانوای: #حاج_مهدی_رسولی
بغض کرد و گفت مردم! شعلهها از در گذشت
بر سر دختر چه آمد تا که بابا درگذشت
زد به سینه، چند یازهرای اشکآلود گفت
بعداز آن از چند و چون روضهی مادر گذشت
روضهخوان رفت و به ظهر داغ عاشورا رسید
من همان جا ایستادم... شعلهها از در گذشت
من میان کوچه بودم، روضهخوان در کربلا
آه، آن شب بر دل من روضهای دیگر گذشت
تازیانه رفت بالا و غلاف آمد فرود
تیغ پشت تیغ از جسم علیاکبر گذشت
شعله بود و محسن ششماهه و دیوار و در
تیری آمد از گلوی تشنهی اصغر گذشت
میخ در بر سینهی پرمهر مادر حمله کرد
آب دیگر از سر عباس آبآور گذشت
ریسمان بر گردن حبلالمتین انداختند
قافله از بین غوغای تماشاگر گذشت
ذکر حیدر داشت زهرا مسجد از جا کنده شد
ذکر حیدر داشت مولا از دل لشکر گذشت
درد پهلو، زخم بازو... فاطمه از پا نشست
تیر و نیزه از تن فرزند پیغمبر گذشت
من سراپا اشک بودم، طاقتم از دست رفت
روضهخوان از ماجرای خنجر و حنجر گذشت
روضهها اینجا گره میخورد، بابا رفته بود
هیچکس اما نمیداند چه بر دختر گذشت
#علی_سلیمیان✍
Shab2Fatemieh2-1402[02].mp3
13.4M
▪️حتماً دری که سوخته را میتوان شکست
#روضه_حضرت_زهرا
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 #فاطمیه_دوم۱۴۰۲
نام تو را نوشتم پشت جهان شكست
آهسته از غم تو زمين و زمان شكست
پرسيد آسمان چه نوشتي كه اين چنين
گفتم كه فاطمه، كمر آسمان شكست
هجده بهار ديدي و در سوگ تو دلم
بعد از هزاروسيصدوچندين خزان شكست
اي دل بسوز و بشكن تا باورت شود
حتماً دري كه سوخته را ميتوان شكست
گفتم كه قل اعوذو بربٍ، خدا گريست
من شر حاسدٍ دلش از حاسدان شكست
بانوي نور در دلتان رنگي از خداست
زيباتر است بر قد رنگين كمان شكست
با هر دري كه بعد نگاه تو باز شد
انگار در گلوي علي استخوان شكست
شاعر: مهدی مردانی
Shab2Fatemieh2-1402[03].mp3
8.51M
▪️بدون روضهی گودال خاکتان نکنند (روضه)
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 #فاطمیه_دوم۱۴۰۲
به نام نامی او احترام بگذارید
پس از «حسین»، «علیه السلام» بگذارید
به غیر اسم «علی» روی نسل خود نگذاشت
به روی نسل خود اینگونه نام بگذارید
ز پا نشست، نمازی مگر به پا دارد
زمان برای قعود و قیام بگذارید
عمود خورده و فرق سرش دو تا شده است
که فرق بین حلال و حرام بگذارید
اگر خدای نکرده دچار درد شدید
کمی ز تربت او بین کام بگذارید
شبیه سنت اجدادمان محرم را
نشانهی عَلَمی روی بام بگذارید
برای اینکه سلامی به محضرش بدهید
به سینه دستِ ادب صبح و شام بگذارید
بدون روضهی گودال، خاکتان نکنند!
برای ذریهی خود پیام بگذارید
لباس مشکیمان را میان خانهی قبر
فقط به نیت حُسنِ خِتام بگذارید
چنانچه کم بگذارید، خود ضرر کردید
قدم به مجلس روضه مدام بگذارید
شبیه ضجهزدنهای مادرش هرشب
برای مرثیه سنگ تمام بگذارید
به کهنه پیرهنش کوفیان طمع نکنید
کمی لباس برای امام بگذارید
گرسنه بود که شد ذبح، لااقل دیگر
برای طفل یتیمش طعام بگذارید
شاعر: #علیرضا_خاکساری
Shab2Fatemieh2-1402[04].mp3
13.43M
▪️مادرم مظلومه بود، یاور مظلومها
#زمینه #فاطمیه
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
مادرم معصومه بود، مادر معصومها
مادرم مظلومه بود، یاور مظلومها
اول مظلوم علی بود، اول مظلومه زهرا
مولا حامی مظلوم، زهرا حامی مولا
تنها یار حیدر، همدم و غمخوار حیدر
تنها یار حیدر، محرم اسرار حیدر، تنها یار حیدر
«زهرا یار حیدر»
بیت زهرا میشود، سنگر مظلومها
مادرم مظلومه بود، یاور مظلومها
وقتی ذکر لب ما، شد «لِلمظلومِ عَونا»
از جنگ با ستمگر، کی دارد شیعه پروا؟
داریم عهد دیرین، تا شکوه و عزت دین
داریم عهد دیرین، تا رهایی فلسطین، داریم عهد دیرین
«لِلمظلومِ عَونا»
شاعران: جمعی از مرثیهسرایان اهل بیت (علیهمالسلام)
#مادرم_مظلومه_بود_و_یاور_مظلوم_ها
.
#فاطمیه
#اللهم_عجل_وفاتی_سریعا
دیگه شبای آخره
صدای مادر نمیاد
مادر میخواد دعا کنه
ببینیم اینبار چی میخواد
*
یه عمریه مادر ما
وقتی خدا خدا میکرد
همیشه تو نماز شب
مردم و هی دعا میکرد
*
یه دستشو برده بالا
یه دست به پهلو میزاره
زیر لب آروم میخونه
تاب و توانی نداره
*
میگه بیاین با هم دیگه
دستا رو بالا بگیریم
من یه دعایی میکنم
همه با هم آمین بگین
*
دعای مادرم اینه
میگه خدای مهربون
منو ببر از مدینه
مرگ منو زود برسون
*
من از غریبی علی
خون جگر مدینه ام
ز بعد ماجرای در
هنوز میسوزه سینه ام
*
یه موقع دیدن خانم فاطمه زهرا , حسنین رو صدا کرد
گفت برید وضو بگیرید میخوام برا خودم دعا کنم
راوی میگه:امام حسن و امام حسین سریع وضو گرفتن
و اومدم کنار بستر مادر نشستند.
میگه دستاشونو بالا گرفتند
یه موقع خانوم صدا زد : "اللهم عجل وفاتی سریعا"
خدایا مرگ منو زود تر برسون
من دیگه طاقت خجالت های علی رو ندارم
یا علی مدد
Shab1Fatemieh2-1402[02].mp3
3.56M
▪️کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
#روضه_حضرت_زهرا
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 #فاطمیه_دوم۱۴۰۲
کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
کسی در خانه اش از مَحرَم خود رو نمیگیرد
جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد
و تا برخواست از جا دست بر زانو نمیگیرد
ولی زهرای من این روز ها یک دست بر پهلو
و دست دیگرش را هم به روی گونه میگیرد
نمیبینم که بنشاند به زانو کودکانش را
بغل میگیرد اما یاری از بازو نمیگیرد
به دستی میکِشد بر گیسوی طفلان خود شانه
به دست دیگر اما موج را از مو نمیگیرد
شاعر: #محمدحسین_ملکیان✍
Shab2Fatemieh2-1402[07].mp3
10.52M
#واحد #فاطمیه
آن دل که حرامیان شکستند، آیینهی من بود
آن شعله نه بر در و نه دیوار، در سینهی من بود
دیدم، دیدم
بین در و دیوار
آن شاخهی ارغوان من، جان من و جهان من
مانده میان شعله ها .... آه
دیدم، دیدم
با دیدهی خونبار
یک شاخه یاس و بار غم، سرو جوان و قد خم
سیلی ابر و صورت ماه
زهرا، زهرا، شد روز علی چُنان شب تار
زهرا زهرا، راهی شده ای خدانگهدار
دیگر شب من سحر ندارد، بی رؤیت رویت
چشمم چه کند اگر نبارد، در حسرت رویت
ای کاش، ای کاش
می ماندی و می ماند
روی سر بچه هایمان، سایهی ماه مهربان
سایهی مادرانهی تو
ای کاش، ای کاش
لبخند تو می ماند
در خانهی سادهی علی، قسمت ما شده ولی
تربت بی نشانهی تو
زهرا، زهرا، شد روز علی چُنان شب تار
زهرا زهرا، راهی شده ای خدانگهدار
شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
نغمه پرداز: اکبر شیخی
Shab2Fatemieh2-1402[05].mp3
20.27M
#زمینه #فاطمیه
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
ای دل بیدار شو، یه گوشهای از دل تاریخ بشین
ای دل بیدار شو، دست یاری علی رو ببین
میبینی، دستاشو، تو کوچههای مدینه بستن
میبینی، بازوی، زهراشو با کینه شکستن
دوباره دل داره بهونه، از بی وفایی زمونه
علی که عالمی فداشن، چرا باید تنها بمونه؟
بشنو...صدای زهراست، علی تنهاست
ای دل بیدار شو، یه عمری بیصدا نشستن بسه
ای دل بیدار شو، یه عده بیعتو شکستن بسه
میبینی، دنیارو، درو به روی علی وا نکردن
میبینی، دنیارو، فاطمه بود و باز حیا نکردن
اگه علی تنها نمیشد، زهرا پشت در نمیرفت
بعد نبی به غیر مولا، کسی روی منبر نمیرفت
بشنو...صدای زهراست، علی تنهاست
ای دل بیدار شو، علی داره مارو صدا میزنه
ای دل بیدار شو، با علی بودن آخرش روشنه
میبینی، دنیارو، برا ظهور مهدی این یه رازه
میبینی، دنیارو، یه فتح خیبر دیگه نیازه
اون روزا رو دیگه نداریم، خدا به ما تب جنون داد
دیگه علی تنها نمیشه، که فاطمه راهو نشون داد
بشنو...صدای زهراست، علی تنها نمیمونه
شاعر: #مجتبی_کریمی
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
حبیبه ی خدا مسافر علی
بیا سفر نکن به خاطر علی
خورشید من چرا رو به غروب میشی
یه کم دیگه بمون ایشالا خوب میشی
منم که تکیه گاه بودم برا همه
شکسته پشتم از غم تو فاطمه
خدافظی نکن می سوزه قلب من
بیا و حرف رفتنو دیگه نزن
میدونی این روزا دیگه بریده ام
به کی بگم خمیده شد رشیده ام
چقد غمه عزیز توی صدای تو
تنگه دلم برا ی خنده های تو
مرو که بی تو از زمونه سیر میشم
تو چنگ خنده ی قنفذ اسیر میشم
برو گلم خدا همرات عزیز من
منم و یادگاری هات عزیز من
پوشوندی از نگام دستای سوخته تو
بالاخره دیدم چشای سوخته تو
ندیدم از تو من یه ذره خواهشو
نیاوردی به روم دردای سرکشو
لعنت به اونکه زد آتیش به زندگیم
شرمنده کرد منو به پیش زندگیم
#فاطمیه
#حسن_کردی✍
.
.
#روضه_متنی
#مناجات و #روضه_حضرت_زهرا
چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
____
شوریده دلیم و سر سودای تو داریم
با این دل سر گشته تمنای تو داریم
با خون جگر دیده بشوییم که عمری
ای پرده نشین میل تماشای تو داریم
سوگند به یک موی سرت هرچه که داریم
از برکت آن خاک کف پای تو داریم
ای کاش بر نامهی اعمال همه عمر
بینیم که خشنودی و امضای تو داریم
دیگر تو بیا روضه بخوان صاحب روضه
____
الا یا اهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا
الا یا اهل العالم ان جدی الحسین سحقوه عدوانا
الا یا اهل العالم ان جدی الحسین طرحوه عریانا
عصر یازدهم محرم وقتی اهلبیت رو میخواستند از کنار شهدا عبور بدن امام سجاد منقلب شد،بی بی زینب به فریاد زین العابدین رسید،فرمود:"ما لی اراک تجود بنفسک یا بقیه الماضین؟
____
دیگر تو بیا روضه بخوان صاحب روضه
ما حسرت آن صوت دل آرای تو داریم
قدری بگو از غربت جان دادن مادر
ما چشم تر از ماتم عظمای تو داریم
کم کم کفن فاطمه را باز نماید
دلشوره ای از شدت غم های تو داریم
____
#زمزمه
بند اول
مادر به پشت درب خانه از نفس افتاد
جوری جسارت شد که گفتم مادرم جون داد
دار و ندار حیدر کراره این بانو
نامرد حیا کن بار شیشه داره این بانو
هستی خانواده در پشت در افتاد ، براش بمیرم
درِ آتش گرفته روی مادر افتاد ، براش بمیرم
شنیدم بین شعله ناله های آ ، تشینی را
صدای استغاثه نالهی فضه ، خذینی را
بند دوم
دستم تو دست مادرم بود و جسارت شد
یه ردّ خون دور و برم بود و جسارت شد
ثانی میان کوچه بود و حرف بد می زد
به پهلوی مادر جلو بابام لگد می زد
حرمت دختر پیغمبر و شکستند ، آه و واویلا
با یه ضربه پهلوی مادر و شکستند ، آه و واویلا
همین که صورتش نیلی شد از دستا ، یِ پُر کینه
یه جوری راه میرفت انگار که هیچ جا رو ، نمیبینه
بند سوم
با نالهی خلوا بن عمی کوچه غوغا شد
ریختن سر مادر ، مغیره تازه پیدا شد
مادر خودش رو روی خاکا می کشید ای وای
از زخم سینه رو زمین خون می چکید ای وای
مادر فقط ضجه میزد نبر مولا را ، وای از غریبی
ثانی نعره زد مغیره بزن زهرا را ، وای از غریبی
قلاف و بازوی انسیة الحورا ، بمیرم من
ز کار افتاد دست مادرم زهرا ، بمیرم من
____
گریه کنید مادر ما بی گناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود
یک مرد هم نبود بگوید در آن میان
نامرد این زنی که زدید بی پناه بود
دیگر کسی به چهرهی قبلش نمیشناخت
پایین پلک فاطمه از بس سیاه بود
____
در این مدینه بیا و ببر ز تن سر من
ولی قلاف نزن روی دست مادر من
حسن به گریه صدا زد نزن مغیره نزن
زدی و لرزه فتاده به جسم خواهر من
همین که محسن شش ماه سقط شد دیدم
رسید تیر به حلق علی اصغر من
به جای در که روی جسم مادرم افتاد
همه به چکمه بیایید روی پیکر من
____
یک مرد نبود تا بگوید قنفذ
این زن که تو میزنینش ناموس علیست
____
#حضرت_رقیه
عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم
بزن مرا که یتیمم بهانه لازم نیست
____
تو پام خاره ، چشمام تاره
تو خرابه راه میرم ولی دستم به دیواره
مهمان سرایم بابا ، بنشین روی پایم بابا
به خدا ندارم خیزران قرآن بخوان بابا
____
سنگ و خار ها شد آن بستری که داشتم
یک زمان می بافتم موی سری که داشتم
با اشاره با تو صحبت میکنم شرمندهام
سوخت بین شعله تار حنجری که داشتم
گفت اسمت چیست گفتم فاطمه یک دفعه زد
دردسر ها داشت اسم مادری که داشتم
یا نمیبینی مرا که بوسه بارانم کنی
یا نمیبیند تو چرا چشم تری که داشتم
من نمیپرسم چه شد انگشتری که داشتی
تو نپرس از من چه شد انگشتری که داشتم
#امام_زمان
#فاطمیه #حضرت_زهرا
👇