eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
1_10757923875.mp3
5.37M
🎙بیارید ای جوانان گلاب و عطر و قرآن که اکبر میرود بسوی میدان 🔻(ع) استاد
4_533595857702879658.MP3
1.01M
‍ ‍ ‍ ‍ در قرآن کریم چند مورد از کلمه»ویل«استفاده شده❗️ رایگان
226.7K
اهل حرم بیارید، عود و گلاب و قرآن زینب بیا تماشا، اکبر رَود به میدان بهتر که کربلا نیست، مادرش اُمّ لیلا بیند چگونه اکبر، گردیده اِرباً اِربا ویا به اهل حرم بیارید عطر و گلاب و قرآن زینب بیا تماشا اکبر رود به میدان علی علی اکبر در پیش چشم بابا رود به جنگ عقبا تا در کنار قرآن فدا کند سرو جان زینب کند اشاره که اکبر است مگر او حسین کند نظاره پیغمبر است مگر او اکبر به خون شناور حسین به جستجویش در وقت دادن جان پدر نموده بویش خزاب و کرده از خون محاسن نکویش دشمن اشاره می کرد خون می چکد ز رویش لیلا خبر ندارد دیگر پسر ندارد شام فراق اکبر یارب سحر ندارد علی علی اکبرم اهل حرم صدای مولای خود شنیدند برای یاری او از هر طرف دویدن حسین و دلبرش قرق به خون بدیدن فریاد وا حسینا یک جا زدل کشیدن سوی حرم خدایا شبه پیمبر آمد با جسم اربا اربا علی اکبر آمد علی علی اکبرم
155.6K
بیائید ای جوانان، گلاب آرید و قرآن رَوَد ابن‌الحسن قاسم به میدان بیا نجمه تماشا، نظر کن قاسمت را کفن پوشیده و عازم به میدان حسن...
امام حسین ع
🎙بیارید ای جوانان گلاب و عطر و قرآن که اکبر میرود بسوی میدان #سبک_دودمه 🔻#روضه_حضرت_علی_اکبر(ع) است
. امام حسين به بازديد ملا عباس مازندراني و زوار مي آيند مرحوم حاج شيخ مهدي مازندراني از وعاظ كربلا بود، نقل كرده : در مازندران، يك نفر به نام ملا عباس چاوش بود، او هر سال يك پرچم روي دوشش مي گرفت و به طرف كربلا مي رفت و يك عده از مردم نيز به دنبال اين پرچم به كربلا مي رفتند. ملا عباس چاوش، پرچم را برداشت و گفت: «هر كه دارد هوس كرببلا بسم الله!» ملا عباس چاوش به راه افتاد و جمعيتي از مردم، از اين ده و آن شهر نيز جمع شدند و شهر به شهر آمدند تا به نزديكي هاي كربلا منزل كردند و دور هم نشستند كه ناگهان ملا عباس گفت: رفقا امشب چه شبي است؟! مردم گفتند: امشب شب جمعه است. ملا عباس گفت: رفقا آن چراغها را مي بينيد؟ گفتند: آري. گفت: آنها چراغهاي گلدسته هاي حرم حضرت امام حسين عليه السلام است. يك منزل بيشتر نمانده است. مي دانم كه خسته و مانده و ناراحتيد، اما چون شب جمعه است، بياييد اين منزل ديگر را هم برويم، تا اينكه در شب جمعه يك زيارتي از امام حسين بكنيم. رفقا گفتند: باشد، مي رويم! اينها چون به كربلا رسيدند، با اسبها و الاغها توي سراي رفتند. اسبهايشان را در طبقه پايين بستند و خودشان هم در اطاقهاي بالا منزل كردند و آنها را گذاشتند. ملا عباس گفت: رفقا اكنون اثاثها را رها كنيد! بايد تا صبح نشده است، به حرم آقا امام حسين عليه السلام برويم. وقتي همه ي آنها در صحن امام حسين عليه السلام رسيدند، يك عده از جوانها آمدند و دورش را گرفتند و گفتند: ملا عباس آن شبهاي جمعه اي كه ما در مازندران بوديم، توي روستايمان دورت جمع مي شديم و تو يك نوحه مي خواندي و ما براي امام حسين عليه السلام سينه مي زديم، حالا هم شب جمعه است و مي خواهيم در صحن و حرمش عزاداري كنيم. ملا عباس گفت: چشم. امشب هم برايتان نوحه مي خوانم. ملا عباس مي گويد: با خودم گفتم: در حرم آقا امام حسين عليه السلام برايشان زيارت مي خوانم و بعد مي رويم بالاي سر امام حسين عليه السلام و دفترچه ي نوحه ام را درمي آورم و آن را باز مي كنم و هر نوحه اي آمد، همان نوحه را مي خوانم. وقتي آمدم بالاي سر امام حسين عليه السلام دفترچه را درآوردم و آن را باز كردم، ديدم سر صفحه نوحه ي حضرت علي اكبر عليه السلام آمد. فهميدم كه اين اشاره ي خود ابي عبدالله عليه السلام است. نوحه ي حضرت علي اكبر عليه السلام را خواندم. حالا شما مناسبتها را ببينيد. يك مشت جوان و سفر اول آنتها و توي حرم امام حسين عليه السلام و شب جمعه و نوحه ي علي اكبر عليه السلام! يك حالي پيدا كرده بودند. بعد ملا عباس صدا زد: رفقا بس است! برويم استراحت كنيم. همه افراد را برداشت و به سرا بازگشت. همه خسته و مانده افتادند و خوابشان برد. ملا عباس مي گويد: وقتي كه خوابم برد، در عالم خواب ديدم كه يك نفر در سرا را مي زند. من بلند شدم و آمدم تا ببينم كيست؟ ديدم يك غلام سياهي پشت در است. به من سلام كرد و گفت: ملا عباس چاوش شما هستيد؟! گفتم: بله. گفت: آقا فرمودند: به رفقا بگوييد مهيا بشويد، ما مي خواهيم به ديدن شما بياييم! گفتم: آقا كيست؟! گفت: آقا همان كسي است كه اين همه راه، به عشق و علاقه ي او آمدي. گفتم: آقا امام حسين عليه السلام را مي گويي؟! گفت: آري! گفتم: كجا هستند؟ براي پابوسي ايشان مي رويم. گفت: نه، آقا فرموده اند: خودم مي آيم! ملا عباس مي گويد: در عالم خواب آمدم و رفقا را خبر كردم و همه ي ما مؤدب نشستيم، به خاطر اينكه الان آقا مي آيند. طولي نكشيد كه ديدم در سرا باز شد! مثل اينكه خورشيد طلوع كند، نور خير كننده اي ظاهر شد، ناگهان من و رفقايم مي خواستيم بلند شويم اما آقا اشاره كردند و فرمودند: ملا عباس، تو را به جان حسين، بنشينيد! شما خسته ايد و تازه رسيده ايد، راحت باشيد. سپس احوال يك يك ما را پرسيدند و بعد فرمودد: ملا عباس! گفتم: بله آقاجان. فرمودند: مي داني چرا من امشب به اينجا آمدم؟! گفتم: نه آقا جان. فرمودند: من با شما سه كار داشتم. گفتم: آن سه كار چيست آقا جانم؟ فرمودند: اولا، بدان كه هر كس زائر ما باشد، به ديدنش مي رويم! ثانيا، شبهاي جمعه وقتي در مازندران هستي و جلسه داريد و دور هم مي نشينيد، يك پيرمردي دم در مي نشيند و كفش ها را درست مي كند، سلام حسين را به او برسان! سپس فرمودند: ملا عباس! كار سوم هم اين است كه آمدم به تو بگويم كه اگر دفعه ي ديگر رفقا را در شب جمعه به حرم آوردي،... گفتم بله آقا؟ يك وقت ديدم بغض راه گلويشان را گرفت. گفتم: آقا چي شده؟ فرمودند: ملا عباس اگر دو مرتبه رفقايت را شب جمعه به حرم آوردي و خواستي نوحه بخواني، ديگر نوحه ي علي اكبر را نخواني! گفتم: چرا نخوانم؟ مگر بد خواندم؟ غلط خواندم؟! فرمودند: نه. گفتم پس چرا نخوانم؟! فرمودند: ملا عباس! مگر نمي داني شبهاي جمعه مادرم فاطمه زهرا عليهاالسلام به كربلا مي آيند؟! [1] . [1] کرامات الحسينيه، ج 2، ص 11.
4_5819163507593057127.mp3
34.29M
. در می زنم در رو به روم وا کن/امشب بیا قلبم رو احیا کن با واسطه دارم میام پیشت/امشب یه جور دیگه باهام تا کن یا رب به حق چادر خاکی/یا رب به حق خون رو دیوار یا رب به  حق دست و بازویی/که با غلاف افتاده بود از کار از معصیت ها پر شده/پرونده ی اعمال من یا رب خودت کاری بکن/امشب برای حال من یا ربنا فاغفر لنا با اینکه من رو توو گناه دیدی/باز فرصت تازه بهم میدی اینکه میذاری سینه زن باشم/یعنی گناه من رو ببخشیدی با دست خالی از در خونت/سائل مگه رفته نه واللهِ با اشک روضه سر به راش کردی/هر بار که بنده ت می‌ره بی راهه یا رب به حق گریه ی / زینب میون قتلگاه جوری بگیر دستامو که/دیگه نرم سمت گناه یا ربنا فاغفر لنا تشنم که میشه لحظه ی افطار/یاد لب خشک علمدارم دستامو می گیره ابوفاضل/وقتی گره میفته توو کارم یار رب به حق مشک صد پاره/یا رب به حق اشکای زینب از روی تل زینب می دید ،عباس/با صورت افتاد از روی مرکب یا غیرت الله پاشو که/دشمن کنار خیمه هاس پاشو ببین جسم حسین/رو خاک داغ کربلاس واویلتا واویلتا ✍ مشابه
. 🔊 🔸مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب بیست و نهم ( ) 📆 زمان: 👈  دوشنبه ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۳ 🔷 با نوای : 👈 حاج محمد فیروزی 👈 حاج 🔊 l دست خالی آمدم با پاکی چشم و نگاه 🔊 l اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ 🔊 l وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاَكُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكُمْ 🔊 / بی کس و کار آمدم تا که مرا یاری کنی 🔊 / انگار نه انگار دیروز همینجا یکی خورد به دیوار 🔊 / کسی چه میدونه چه حالی داره رقیه یتیم دل شکسته 🔊 / جلوات حی تعالی ای ستون عرش معلی 🔊 / اونی که پای پیمبر مونده علیه 🔊 / قبل از تو کی واسه باباشم مادر بود 🔊 / دلگیرم از دنیایی که واسه خودم ساختم 👇👇👇
. دست خالی آمدم با پاکی چشم و نگاه دست خالی می روم با کوله باری از گناه این هم از پایان کارم ، حاصل عمرم فقط آه بود و آه بود و آه بود و آه و آه صبح تا شب دست من با کار دنیا بند شد از سر شب خواب رفتم ، خواب ماندم تا پگاه بخت اهل طاعتت شد مثل روهاشان سفید روی من هم با گناهان مثل بختم شد سیاه گندم آوردم ولی آتش درو کردم ببین تن تباه و دل تباه و حاصل عمرم تباه تو بدی ها را به خوبی ها مبدل می کنی یک شهادت هم برای این گنهکارت بخواه از تو دائم رحم و رحم و رحم و رحم و رحم و رحم دائم از من اشتباه و اشتباه و اشتباه بالحسینِ بالحسینِ بالحسینِ بالحسین یا اله و یا اله و یا اله و یا اله روضه بود و روضه بود و روضه بود و روضه بود قتلگاه و قتلگاه و قتلگاه و قتلگاه مشک آب و مشک آب و مشک آب و مشک آب قرص ماه و قرص ماه و قرص ماه و قرص ماه زینب است و زینب است و زینب است و زینب است بی پناه و بی پناه و بی پناه و بی پناه پای زخم و اربعین و اربعین و پای زخم رنج راه و رنج راه و رنج راه و رنج راه صوت نریمانی در لینک زیر👇محرم۱۴۰۳ https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/13233 👇
4_5818787088069300515.mp3
40.32M
🔊 l دست خالی آمدم با پاکی چشم و نگاه
4_5818787088069300518.mp3
30.41M
بی کس و کار آمدم تا که مرا یاری کنی متن👇 https://eitaa.com/emame3vom/95042
4_5818787088069300519.mp3
27.79M
🔊 / انگار نه انگار دیروز همینجا یکی خورد به دیوار https://eitaa.com/emame3vom/88638
4_5818787088069300520.mp3
15.62M
🔊 / کسی چه میدونه چه حالی داره رقیه یتیم دل شکسته کسی چه می دونه چه حالی داره رقیه ی یتیمه دل شکسته با اتفاقایی که واسم افتاد ... حق بده که نمازام شده نشسته می دونی چرا بابا اول اینکه خیلی رو خارا دویدم دوم اینکه طعم لگد (کتک) رو چشیدم سوم اینکه تا افتادم از رو ناقه مثل مادرت خمیدم... بشمرم بازم یا نه بسه دیگه بابا ... نه؟ رد بشیم از این حرفا می ریم مدینه یا نه ؟ بابا بابا ... بابا بابا خدا کنه هیچ دختری تو دنیا نشینه رو ناقه با دسته بسته با اتفاقایی که واسم افتاد ... غرور من مثل سرت شکسته می دونی چرا بابا اول اینکه خیلی سرم داد کشیدن دوم اینکه گوشوارمو پس نمیدن سوم اینکه خندیدن به اشک چشمام وقتی لباسامو دیدن ! بشمرم بازم یا نه اینه رسمه دنیا نه ؟ خون شده دلم بابا می ریم مدینه یا نه؟ بابا بابا ... بابا بابا . علم اشک روی دوش گرفتم با عمه زینب ما علمدارتیم روسرمه سایه ی تو همیشه حق ندارن به من بگه بچه یتیم می دونی چرا بابا اول اینکه خون علی تو رگامه دوم اینکه راهتو میدم ادامه سوم اینکه مهمون منی بابایی الان سرت رو پاهامه می مونم تا فردا ..نه؟ دلخورم ؟ به ولله نه ظلم و زیر و رو کردم منم مثه زهرا... نه ؟
4_5818787088069300521.mp3
5.03M
شاعر و نغمه پرداز: اجرا: 🎤 جلوات حی تعالی ای ستون عرش معلی قدیسه عالم بالا یا زهرا یا زهرا توو دوعالم تو سرور کل زنانی مادر مهربون صاحب الزمانی با نگاهت جهان و پر از برکات کن سر ما رو نذر غبار قدمات کن شمشیر ذولفقار علی ای یار علی پای کار علی تنها شدی پناه علی  همراه علی تکیه گاه علی امید لحظه های علی باوفای علی ای عصای علی تو لحظه های سخت علی بودی پای علی ای طلای علی یا زهرا یا زهرا..... تمام و کمال نجابت زن نگو، بگو خود غیرت حامی حریم ولایت یا زهرا یا زهرا نفست بند اومد و اما ننشستی کمر دشمنای مولا رو شکستی عرش الله به لرزه دراومده بانو دشمنای علی زدن پیش تو زانو ای سرو سرفراز علی سر و راز علی دلنواز علی اسم تو حک شده وسط جانماز علی ای نماز علی دریای بی کران علی جان جان علی ای توان علی ای دست و ای زبان علی جاودان علی قهرمان علی یا زهرا یا زهرا..... عالمی به عشق تو پابند تو نداری مثل و همانند همسایته عرش خداوند یازهرا یازهرا انبیا الهی خاک مقدم تو برکت داره چقدر عمر کم تو در خونت حضرت جبرییله خادم میکنه اقتدا به تو کل عوالم خورشید رفته بین حجاب هستی گوهر ناب نور روز حساب طوبی لهم و حسن مآب  روح و رکن ثواب هستی مادر آب ای مقتدا و رهبر ما  سایه سر ما در و گوهر ما شافع به روز محشر ما بوده باور ما هستی مادر ما یا زهرا یا زهرا
4_5818787088069300522.mp3
11.33M
اونی که پای پیمبر مونده، علیه مرحب و هم سر جاش نشونده، علیه اونی که رزق دو عالم توی، دستاشه مارو سمت نجفش کشونده، علیه غافلم گر بخورم غصهٔ نان را که علی میرساند ز نجف رزق گدا را هر روز دلاور مرده علی، کوبنده علی به سر نام فاطمه، میبنده علی تمام کُوْن و مکان، محو فضل او همه ماتن که خداست یا بنده علی آره دنیای منه این علی بابای منه اونی که جای نبی الله خفت، علیه دشمن رو با غضب نگاهش کشت، علیه مشتاقم به مرگم از وقتی، شنیدم اونی که فمن یموت یرنی گفت، علیه قسم به وعدهٔ شیرین من یموت یرنی که ایستاده بمیرم به احترام علی دو عالم تاجه علی، محتاجه علی نجف هم شد کعبهٔ، حجاج علی پیمبر داده چنین، بر شأنش گواه سخنگوی آن شب، معراجه علی .
4_5818787088069300523.mp3
7.67M
🔊 قبل از تو کی واسه باباشم مادر بود حرز تو وقتی توو دستای حیدر بود
4_5818907304203915562.mp3
13.23M
🎤 دلگیرم از دنیایی که واسه خودم ساختم هرچی تو دادی هرچی داشتم هرچی بود باختم رفتم پی کارم حواسم پرت دنیا شد رفتم خودم رو از چش اربابم انداختم به کرمت دلم خوشه فقط تو میدونی که گدا چشه بذار یه کربلا بیام داره فراقت ما رو میکشه گدات اومده عزیز خدا بده صدقه یه کرب و بلا حبیبی حسین **** بین خیالم دیدمت گفتم پر از دردم آروم نگاهم کردی آروم گریه میکردم دستی کشیدی رو دل بی تاب محزونم باز از سرِ لطفت اجازه دادی برگردم آره به جون تو قسم همیشه تو بودی همه کسم نذار ازت جدا بشم بدون تو میگیره نفسم محاله که از تو دل بکنم که سائل تو همیشه منم حبیبی حسین 1403
. اگر چه برا دیدنت آقا نالایقم اجازه بده بگذره با تو دقایقم ببین که دلم‌ داره هر لحظه، هوای تو چی میشه که من بشنوم یک بار،صدای تو بدم خیلی ،میدونم اما دوسِت دارم من از لحظه ای که بی تو باشه بیزارم گرفتی تو دستم رو هرجا زمین خوردم بهت قدر یک دنیا خوبی بدهکارم انت فی قلبی یاصاحب الزمان 🌸 میخوام که نفسهام باشه تنها برای تو بشه هستیَم،این سر و جونم فدای تو الهی که من هم باشم جزء سپاه تو نصیبم‌مقام شهادت شه به راه تو بشم خاک پای ابن مهزیار تو توی فتنه ها ،یاور استوار تو دعای ظهورت رو هر لحظه می خونم قبول میشه اعمالم با انتظار تو انت فی قلبی یاصاحب الزمان 🌸 شده ذکر زینب به روی تل بیا مهدی ندای حسینه توی مقتل بیا مهدی صدا میزنه کودکی تشنه بیا مهدی میخونه یه حنجر زیر دشنه بیا مهدی بیا به تن ارباً اربای شهزاده به جسمی که زیر نعل تازه افتاده (بیا منتقم) شد ذکر جدّ تو هر دم تو رو بر سر نی خونده جاده به جاده الساعه العجل یاصاحب الزمان..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. طاقتم طاق شد و از تو نیامد خبری جگرم آب شد و از تو نیامد خبری عاشقانی که مدام از فرجت می گفتند عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری ✍ .