.👆
#زمزمه
#شام_غریبان_امام_حسین
نفسهایِ خورشید
به آخر رسیده
که صبرِ غروبش
دیگه سر رسیده
هوا تیره و تار
حرم در تب و تاب
علم رویِ خاکو
شریعه پر از آب
حوالیِ مغرب، در اوجِ عطش
همه جایِ دشتو گرفته غبار
دلِ آسمون خونِ با دیدنِ
غمِ ذوالجناحِ بدونِ سوار
با یالی که سوخته،در این غربتو
غمِ چهرهای که به خون شد خضاب
داره برمیگرده به سمتِ حرم
غریبونه اما، پُر از اضطراب
لبش تشنهی آب
تنش سرد و بی حال
تویِ ازدحام و
شلوغیِ گودال
یه لشکر به سمتِ
تنش میدویدن
همینکه زمین خورد
همه کِل کشیدن
چقد تیر آوردن برا کشتنش
غریب گیر آوردن تویِ قتلگاه
چقد نامرتب زَدن نیزهو
بریدن سرش رو، ولی بی گناه
جلو چشمِ مادر، بالایِ سرش
به شوقِ غنیمت،قیامت شده
نه کهنه لباسو، نه انگشتری
امون از غریبی،که غارت شده
.
سبک👇
https://eitaa.com/emame3vom/95788
................
.
#زمزمه
#شب_اول_محرم
تو این شهر غربت
کسی رو ندارم
رو خاک غریبی
اگه سر میزارم
نبودی ببینی
چه سنگه دلاشون
من و راه ندادن
توی خونه هاشون
غریب و پریشون و بی هم نفس
دارم بی تو فکر اجل میکنم
یه گوشه تو این شهر پست دورو
بی تو زانوهام و بغل میکنم
----------
چه قلبای سنگی
چه چشمای هیزی
آخه دختر تو
کجا و کنیزی
حالا که میایی
نیار دختراتو
بکش روی اصغر
حسین جان عبات و
میبینم گوشای بی گوشواره رو
روی نیزه ها راس شیر خواره رو
بمیرم ربابت رو این میکشه
ببینه توی بازار گهواره رو
//--/------
کجایی ببینی
که دستامو بستن
توی کوچه هاشون
سرم رو شکستن
من و تشنه بردن
رو دارالعماره
تنم رو کشیدن
به میخ قناره
قراره ما باشه ورودی شهر
همونجا روی مرکب نیزه ها
همونجایی که خواهر تو میاد
میون نظر های نا محرما
.........
#شب_دوم_محرم
پریشون و خستم
پر از اضطرابم
بیا و نگاه کن
به حال خرابم
بزار بیشتر از قبل
چشاتو ببینم
الهی که هیچ وقت
غمت رو نبینم
هوای دلامون زمستونیه
چرا چشم تو خیس و بارونیه
برای خوش آمد یه لشگر رسید
آخه این چجور رسم مهمونیه
___
شنیدم که کوفه
پر از نیزه داره
برا اینه اینجا
دلم بی قراره
چه کابوس تلخی
بازمپیش رومه
چه بغض عجیبی
میون گلومه
نگو بی تو باید بمونم داداش
نگاه کن به بارون چشم ترم
نگو که یه روزی با حال خراب
ازینجا تا گودال باید برم
بگو شیب گودال اصلا کجاست؟
که از هولِ غارت زمین می خورن
نگو که رگای داداش منو ،
با یه خنجر کهنه کج می برن؟؟
.............
#شب_سوم_محرم
سلام ای عزیزم سلام ای امیدم
یه چند روزی میشه چشاتو ندیدم
یه کم شونه کردم با دستام موهاتو
دیگه گرچه مویی نمونده براتو
نبودی یه شب تو بیابون سرد
منو روی خاکا کشیدن به زور
موی من به آتیش خیمه گرفت
ولی موی تو سوخته بین تنور
اگه این نفسهام بالا بیاد
میگم از شبای پریشون من
میگم چی آوردن سر دخترت
با اون سیلی افتاده دندون من
الهی بمیرم براتو بابا
نمیبینه هیچکس ،دیگه خنده هامو
یکی با لگدهاش ،شکست دنده هامو
سرم رو شکستن، فدای سر تو
قد من خمیده ،مثه مادر تو
چقدر روی نیزه شکسته شدی
بگو چی سر حنجرت اومده
الهی بمیرم برا این لبات
بگو کی با نیزه رگاتو زده
دیدی دختراتو تو بزم یزید
چقدر زخم خوردن با چشمای هیز
ماکه نسلمون نسل پیغمبره
چرا پس به ماها میگفتن کنیز؟؟
الهی بمیرم برای حسین
.
امام حسین ع
. #نوحه #حضرت_حمزه_نوحه #نوحه خون چکد از دو دیده پیغمبر ز داغ حمزه شد دلش پر آذر سالار لشگر نبی
.
#مثنوی شهادت
#حضرت_حمزه علیه السلام
باز هم دل شد به دام غم اسیر
میخورد بر سینه از غم موج تیر
باز دل در سوگ دلداری نشست
سرو رعنایی ز جور و کین شکست
زنده شد یاد احد در ذهن و جان
یاد حمزه آن شهید قهرمان
او عموی با وفای احمد است
یاور دین خدای سرمد است
حمزه ای که بود سردار سپاه
دین حق را بود او پشت و پناه
با دلی روشن ز حق آگاه بود
پشت گرمی رسول الله بود
مرد حق بود و دلیر و صف شکن
سخت می ترسید از او اهرمن
دشمن از او کینه ای دیرینه داشت
بغض او را در درون سینه داشت
عاقبت آن فانی راه خدا
کشته شد با دست قوم اشقیا
امشب این دل از غمش بی تاب شد
دیده ها از سوز دل پر آب شد
از احد آن سرزمین غم فزا
می رسد فریاد صد وا ویلتا
حمزه افتاده به خاک و خون ز کین
سرخ شد از خون پاک او زمین
غسل شد جسمش میان خاک و خون
نیزه از جسمش نمی آید برون
می چکد خون از لب و از حنجرش
مثله گردیده ز کینه پیکرش
تا به خاک و خون قرینش یافتند
سینه اش را تا جگر بشکافتند
هرکه جسم حمزه را اینگونه دید
آه جانسوز و حزینی بر کشید
گفت با خود یا رب این مجروح کیست
جای سالم در تن این کشته نیست
تا رسول اله بشنید این خبر
ناله زد جانسوز ،از عمق جگر
یک ردا انداخت روی پیکرش
تا نبیند جسم او را خواهرش
یا رسول اله وای از کربلا
وای از آن ماتم و آن ماجرا
وای از آن لحظه که با سوز و آه
خواهری آمد درون قتلگاه
زینب آمد دید یارش را به خاک
زد گریبان را ز اوج ناله چاک
سوخت از بس ناله ها زد از محن
دید یارش سر ندارد در بدن
کند گیسو زین مصیبت از سرش
بوسه باران کرد در خون حنجرش
#حاج_مجتبی_صمدی_شهاب✍
.
امام حسین ع
. #نوحه #حضرت_حمزه_نوحه #نوحه خون چکد از دو دیده پیغمبر ز داغ حمزه شد دلش پر آذر سالار لشگر نبی
.
#زمزمه
#حضرت_حمزه
#حضرت_عبدالعظیم
بزم امشب بزم روضه
بزم داغ یه کریمه
پسر زهرا و حیدر
حضرت عبدالعظیمه
صاحب سفره امشب
مثه جدش سفره داره
یه اشاره به غریبیش
اشکامونو در میاره
...
این آقایی که حریمش
غرق بین هاله ء نور
با هجوم تيرگی ها
یه روزی شد
زنده در گور
زیر پا رفت اما نامش
روی پرچم رفته بالا
تا قیامت جادوانه است
پرچم اولاد زهرا
...
شد مصادف این مصیبت
با یه درد پره محنت
داغ حمزه که سوزونده
دل ما رو بی نهایت
بی حیاها ، نا نجیبا
مثله کردن پیکرش رو
شد پیمبر غرق ماتم
پاره کردن جیگرش رو
...
سایبون روی سر بود
این عموی بی قرینه
خالی بود جاش وقتی حیدر
شد غریبه تو مدینه
بعد حمزه بود که دشمن
به ولایت پشت پا زد
توی کوچه یه حروومی
یه کشیده بی هوا زد
#حاج_مجتبی_صمدی_شهاب✍
https://eitaa.com/emame3vom/95792
.👇
.
#تخریب_بقیع
به مناسبت ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام
چند وقت پیش بود که غم بی حساب شد
کعبه دوباره اَبرَهه گونه خراب شد
این کعبه چار قبله به محراب سینه داشت
کز خاکِ کینه چهرهء آن در نقاب شد
نفرین به آنکه بغض علی را بهانه کرد
باغِ بقیع زیر قدومش تراب شد
این نسل کینه توز همان نسل کوچه اند
که زیر پایشان گلِ یاسے گلاب شد
اجدادشان به کوچه به زهرا لگد زدند
وقتی که دست شیر خُدا در طناب شد
اُفتاده بود در روی زهرا و رد شدند
طوری که استخوان تنش آسیاب شد
بازوی فاطمه وسط کوچه شد دوتا
وقتی غلاف واردِ این منجلاب شد
طوری کشیده خورد به زهرا که بعد از آن
رو از علی گرفت و میان حجاب شد
مادر به پیش چشم پسر خورد بر زمین
کابوس کوچه بهر حسن یک عذاب شد
از بعد کوچه حوریه دیگر نفس نداشت
دیگر ورق ورق همهء این کتاب شد
در فکرشان تهاجم و نبش قبور بود
صد شکر از این جنایت و غم اجتناب شد
گفتم ز نبش قبر و دلم باز گُر گرفت
زنده به خاطرم غم طفل رباب شد
یکنیزه آمد و به دل خاک شد فرو
آرام روی نیزه دو چشمش به خواب شد
پائین نیزه مضحکه شد مادر علی
بالای نیزه نام علی چون شهاب شد ..
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
٤شوّال
.
.
#غزل
#امام_حسین #به_حسرتے_ڪه_در_آن_اشتیاق_شیرین_است
به حسرتے ڪه در آن اشتیاق شیرین است
قسم ڪه دیدن رویش همیشه تسڪین است
نشان به زمزمه ے نام او ز صبح ازل
غمش دلیل همان گریه ے نخستین است
دم شنیدن نامش شود نگاهم خیس
میان گوش و دو چشمم قرار بر این است
سلام بوده ڪه ڪوتاه کرده فاصله را
خوشم ڪه فاصله ے بین ما دروغین است
گران خریده دلم را ،خودم ڪه میدانم
همیشه قیمت جنس خراب پایین است
قسم به روزنه های عمیق زخم فراق
قسم به نور ڪه تاوان عشق سنگین است
تپیده نبض دو عالم به عشق لبخندش
جهان بدون نگاهش همیشه غمگین است
ڪسے ڪه دست ڪریمش به ڪم نرفته و هم
بساط سفره مهرش وسیع و رنگین است
عجیب نیست حسینے شوند،، ڪافرها
ڪه این علاقه فراتر ز دین و آیین است
#منصوره_محمدی_مزینان✍
.
امام حسین ع
. #زمزمه #حضرت_علی_اکبر #شب_هشتم_محرم چرا مثل مادر شده آخه پهلوت زیر سم مرکب ببین وا شد ابروت
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا
حسین مخلص آبادی✍
تو حالت خراب نیست
حالا وقت خواب نیست
سکوت و یه لبخند
برا من جواب نیست
خدا چاره ساز شد
تا وقت نماز شد
چقدر گریه کردم
که چشم تو باز شد
برا اینکه زحمت ندی دستتو،جای آسمونو عوض می کنم
بهت قول میدم اگه خوب شدی،در خونمونو عوض میکنم
کجا رفته بودی بدون علی؟؟؟؟؟؟؟
نگاهت چرا غرق بارون شده
ترک خورده آیینه ی گونه هات
دو چشمت چرا کاسه ی خون شده؟؟؟؟
نرو فاطمه جون حیدر نرو
................
زمزمه #فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
به دستایِ آتیش، دری گُر گرفته
پایِ نحس شعله، به چادر گرفته
علی مات و مبهوت، نگاهش به در بود
در از جا شکستو، هنوز شعلهور بود
غرورِ علی، پهلویِ فاطمه/ درِ خونه و بارِ شیشه شکست
دلو حرمتو قامتو هیبتِ/ یه مردی برایِ همیشه شکست
نه بی رحمیِ میخ، نه آتیش و دود/ نه سنگینیِ در، به مویی که سوخت
به خونِ رو دیوار، میسوزه هنوز/ دلِ فضه از آرزویی که سوخت
.........................
به دستی که بستن، به یاسی که پژمرد
چقد ذوالفقارِ، علی خونِ دل خورد
نه دستارِ زردی، نه شمشیرِ یاری(نه همدم نه یاری)
غمو شرمِ حیدر!؟... عجب روزگاری!
به داغی که آتیش رویِ در گذاشت/ به آهی که مسمار رویِ در کشید
به نصِ روایت، زنی پا به ماه/ جلو چشمِ پَر بستهای، پر کشید
پسر پیشِ چشمِ پدر شد شهید/ پرستارِ مادر شده دختری
گُل از غنچه و، شعله از میخِ در، خجالت کشید همسر از همسری
جواد نصيري✍
#فرهاد_ندرخاني✍🎼
..............
.
#کوچه_بنی_هاشم
بمیرم برایِ، غمِ کوچه یا در؟
یه سایه فقط از تو جا مونده مادر
یه همسایه هم که، به یادِ تو افتاد
تو رو دید و رفتو، فقط سر تکون داد
دعاهاتو در حقِ همسایه کن/ یه دَستَم ولی رو سرِ ما بِکِش
نمیبینی اوضاعِ این خونهرو!؟/ یه آهم برایِ مداوا بِکِش!
یه آهی بِکِش شاید آرووم شدم/ چی میخوای بگی؟ با اشاره بگو...
غماتو به من نه! به این ذوالفقار/ به گهواره و گوشواره بگو
دیدم راهِ یاسی، به یک لاله چین خورد
همون لحظه مادر، به صورت زمین خورد
غرورم شکستو، تا چشمامو بستم
دیدم پارههایِ، فدک رو تو دستم!
به اون نالههایی که گوشواره زد!/ به آهی که اون لحظه چادر کشید
فدک نه...که بندِ دلم پاره شد/ تو کوچه وقارِ علی لطمه دید
میخواستم سپر باشم اما نشد.../ باید برمیگشتیم و چاره نبود
با وضعی که مادر تو اون لحظه داشت/ دیگه راهی غیر از اشاره نبود!!!
قدم بَرمیداشتم، به شوقِ قدمهاش
فدک تویِ دستش، فلک زیرِ پاهاش
تمومِ مسیرو، به من بود حواسش
برام مِهرِ مادر، یعنی عطرِ یاسش
منو کوچهها و رگِ غیرتم/ منو سایهیِ مادری با وقار
مدینه،اُحُد...فاطمه، حیدر و/ رجز خطبههاشو... فدک، ذولفقار
حوالیِ مغرب،به وقتِ غروب/ از اون کوچه تا خونه راهی نبود
دلِ سنگِ این کوچهها شاهدن/ پناهی به جز بی پناهی نبود
.............
قرار بود که تنها، تو باشی قرارم
من از دارِ دنیا، کسی رو ندارم
میدونم عزیزم، از این دنیا سیری
یه امروزو میشه، ازم رو نگیری
چه خوب شد که از بسترت پا شدی/ چه خوب شد که جمع کردی این بسترو
نیازی نبود تا دمِ در بیای/ نیازی نبود وا کنی این درو
مرتب که دیدم مویِ زینبو/ باید حس میکردم یه کم بهتری
بازم خونه رو آب و جارو زدی/ میخواستی که ثابت کنی مادری!
علی رو حلال کن، شبم تارِ زهرا
علی تا بمیره، بدهکارِ زهرا
تو حوریه بودی، دو بالت ولی سوخت
همه زندگیتم، به پایِ علی سوخت
سه ماهه به غیر از مغیره کسی/ نخندیده به من... بخند فاطمه!
خودت حال و روزِ علی رو ببین/ یه بار قبلِ رفتن بخند فاطمه
علی غیرِ زهرا مگه چی میخواد/ (بزار بی تفاوت همه رد بشن)*
به دنیا میارزه "یه لبخند تو"/ یه دنیا بزار با علی بد بشن
* کنایه از بی جواب موندنِ سلام علی
به غیر از صبوری، ندارم پناهی
منو غسلِ زهرا؟... بمیرم الهی
پاشو عمر حیدر، نگاهی به من کن
به همراهِ اسماء، علیتو کفن کن!
باید جایِ تابوت علی این شبا/ یه گهواره میساخت ای ماهِ من
نه اینکه خودم کفنو دفنت کنم/ بسوزه همه عالم از آهِ من
چه جوری ببندم چشاتو آخه!؟/ هنوز بازه این زخمِ پهلویِ تو
بگو وقتِ تلقین چه جوری علی/ باید دس بگیره به بازویِ تو
...........
بیا فک کن اصلاً، کنارت نشستم
همه زخماتو من، یه جورایی بستم
مداوا نمیشن، یه زخمایی مادر!
نه زخمِ زبونا، نه این زخم بستر
یه چیزی بگو، حرفامو میشنوی!؟/ نگاهی کن آخه به دور و برت
پریشونیِ من به چشمت میاد؟/ فداتشم الهی... منم، دخترت
نمیدونم اصلاً میبینی منو/ با این پلکِ مجروح و چشمِ کبود
بیاو با زینب غریبی نکن/ بیا فک کن اصلاً که فضه نبود!!!
..........
#شهدا
-رفیقِ شهیدم، رفیقِ قدیمی
-روزایی که اینقد، نبودیم صمیمی
-تاحرف ازحرم شد، چقد گریه کردم
-بهم گفتی شاید، دیگه برنگردم
+تا حالا نرفتی،نمیدونیکه/شلوغیِ جاده یه چیز دیگهس
+رفیق جانمونی،حرم،اربعین/با پایِ پیاده یه چیز دیگهس
امام حسین ع
. #زمزمه #حضرت_علی_اکبر #شب_هشتم_محرم چرا مثل مادر شده آخه پهلوت زیر سم مرکب ببین وا شد ابروت
.
-گذاشتی یه عکس از گذرنامهتو/نوشتی حلالم کنید عازمم
-منم زیرِ عکست نوشتم رفیق/دعام کن که بدجور حرم لازمم
به یادِ قدیما، کجایی ببینی
چقد بیقرارم، شبِ اربعینی
دلم پشتِ مرزِ، ولی راهو بستن
شنیدی تو مشهد، رواقارو بستن
نگفتی کجایی،رسیدی حرم؟/بگو از مسیر و شلوغی راه
سحرگاه جمعه،کجا دعوتی؟/رواقِ حبیبی یا تو قتلگاه؟
دعام کن که شاید،یه روزی منم/بمیرم حوالیِ کربُبلا
بیغسل و کفن،تا که خاکم کنن/با گریه اهالیِ کربُبلا
.......
#رویای_سفر
#فراق_کربلا
ميدونم كه چند سال، حرم آرزوته
خیال کن رسیدی،حسین روبروته
یه پرچم تو دستت،یه کوله رو دوشت
جوابِ سلامت، رسیده به گوشت
چشاتو ببند و خیال کن الان/ زیرِ قبهای و کنارِ ضریح
خیال کن که شالِ عزاتو میخوای/تبرک کنی با غبارِ ضریح
با چشمایِ خیس و باحالی عجیب/خروجیِ باب السلامی ببین!
تو با پایِ دل،کربلایی شدی/زیارت قبول،زائرِ اربعین
https://eitaa.com/emame3vom/95797
.👇
امام حسین ع
. #زمینه_تخریب_بقیع #هشتم_شوال ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کی غربت شود تمام،ای شمشیر در
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا