eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. (ع) ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ این لحظه های آخر نگاهته به اون در چشات شده بارونی تا دیدی اومد مادر ...... اومده با قد خمش تازه شده برات غمش آتیش زهر به یک کنار میسوزی یاد ماتمش ..... واویلا هرچی شنیدی راس بود این کاره یه عده ایی خناس بود گل یاس به شعله ها حساس بود میخ در چقده بی احساس بود واویلا واویلا ...... بند2⃣ شدی اذیت آقا از ظلم این نامردا اما دلت بی تابه از غصه ی کربلا جدت غریب وبی پناه افتاده بود تو قتلگاه سرش تا رفت به نیزه ها آتیش رسید به خیمه گاه ..... واویلا از این همه جسارت ناموس علی کجا ! اسارت باضربه سیلی و تازیونه زیور و معجرا رفته غارت واویلا واویلا .... بند3⃣ (س) میگم با سوز و گریه وای از غم رقیه وقتی که رفت دنبالش زجره بنی امیه ..... لگد میزد از روی کین مردک بی رحم و لعین طوری میزد تو کمرش رقیه جان میخورد زمین ..... واویلا سه ساله و قد کمون از سیلی تو صورتش داره نشون از بس که خورده کتک تو شهر شام رقیه از ترس گرفت لکنت زبون واویلا واویلا 💠💠💠💠💠💠 به قلم: .👇
883.7K
. علیه السلام بند اول: باز خدا روضه خونه دوباره سوخت یه خونه دوباره حمله کردن خونه ای رو شبونه آسمون تیره تر شد خونه تا شعله ور شد انگاری باز تداعی روضه ی میخ و در شد باز هیزم و باز طناب باز بوی آتیش و دود باز تازیونه زدن باز شونه ای شد کبود تو کوچه آقای ما همه دیدن می برید پیره مردی شصت ساله پشت مرکب می دوید امون از این روزگار بند دوم: بدونِ یار و یاور با حالِ زار و مضطر کشیدنش تو کوچه شبیهِ باباش حیدر ناسزا می شنید و خونِ دل می کشید و با پاهای برهنه روی خاک می دوید و نه عمامه روی سر نه توی دستش عصا دائم میخورد رو زمین امام مظلومِ ما نفس نفس میزد و توون نداشت دست و پاش شکستن حُرمتشو جلو چِشِ بچه هاش امون از این روزگار بند سوم: میونِ کاخِ منصور روضه خونه با زهرا شده زنده دوباره کربلا واسه آقا تا که میبینه خنجر میباره اشکِ ماتم یاده راسِ بریده میسوزه تو تب و غم توون نداره تنش خونی شده پیرهَنش از شدته سَم داره ‌میاد خون از دهنش خدا رو شکر که نشد تنش دیگه بی کفن خدا رو شکر که سرش جدا نشد از بدن امون از این روزگار ✍️به قلم: (یاحسین) .👇
. علیه السلام 🏴🏴 بند اول: مدینه دوباره شده تداعی می سوزه توی آتیشا یه خونه بدون عمامه و دست بسته یه آقا رو میبرنش شبونه می برنش تازیونه تو کوچه ها می زننش دیگه نایی نمونده توی بدنش، واویلا واویلا واویلا واویلا یا، مظلوم امام صادق بند دوم: رو خاکا میکشنش پشت مرکب نداره پایی واسه ی دویدن میفته وقتی رو زمین با صورت😭 میخندن، چه بی حیا و دریدن سوخته پرش از وقتی اومدن اینا دور و برش جلوش حرف بد می زنن به مادرش، واویلا واویلا واویلا واویلا یا، مظلوم امام صادق بند سوم: واویلا زنده شده واسه آقا غمای کربلا و کوفه و شام می بینه اهل بیتو انگار الان از مردم دارن میشنون هی دشنام بزم شراب اومده افتاده یادِ داغِ رباب میدنش با تعارف مشروب، عذاب، واویلا واویلا واویلا واویلا یا، مظلوم امام صادق شعر و ملودی: (یاحسین) 👇
. السلام علی شیخ‌الائمه، جعفر ابن محمد الصادق ادرکنا __________________________ باز هم شهر مدینه ز غم آکنده شده بین این دود و شرر باز غمی زنده شده شعله لج کرده به جان در و یک دنده شده شعله تا پای بگیرد همه جا می‌سوزد پای این روضه دل اهل ولا می‌سوزد * پیرمردی که لبانش همه دم ذاکر بود همه دم در همه حالت همه جا شاکر بود خیل افلاک به پیش قدمش چاکر بود دیده وا کرد در آن همهمه غوغا را دید وسط شعله هجوم صف اعدا را دید * به حریم حرم عشق جسارت شده بود بین دهلیز پر از دود و حرارت شده بود باز هم کوچه پر از شرّ و شرارت شده بود باز هم جمع اراذل همه هیزم در دست باز هم هیزم و باز آتش و یک در که شکست * خانه را در وسط شعله همه می‌دیدند اهل خانه متحیّر شده و ترسیدند همه از وحشت آتش که به خود لرزیدند ناگهان شیخ‌الائمه وسط شعله رسید در دل معرکه با نوحه و با ناله رسید * خاطر او نه از آن شعله مکدر شده بود که به دل زنده غم کوچه و مادر شده بود جان او شعله‌‌ور از درد پس در شده بود آن در شعله‌وری که به لگد وا کردند و از آن درد قد مادر او تا کردند ✍ .
. 🏴 یا شهادت حضرت علیه السلام و روضه ی کربلا 🏴بند اول بازم حرفه هجومه،عده ای تو مدینه است بازم حرفه هیزم و،دود و آتیش کینه است میشه انگاری تکرار،قصه ی فاطمیه درِ اون خونه ای که،برا شیخ مدینه است مدینه،شده باز،فتنه ای دیگه بر پا ولیکن،ایندفعه،واسه فرزند زهرا شکسته،حرمته،آقایی تو کوچه ها بُردنش از تو خونش،آقامونو شبونه جلو اهل و عیالش،زدنش تازیونه نمیگن پیرمرده،واجبه احترامش سن و سالش زیاده،ضعیفه،نیمه جونه غریب آقام یا صادق 🏴بند دوم نفسش بند اومده،آقا زیر دست و پا میکِشید از دلش آه،وقتی میشنید ناسزا بی عصا پا برهنه،میدُوید از رو خاکا تا زمین میخورد پامیشد و میگفت یا زهرا به حاله زار و مضطره آقا خندیدن به اشکای چشماش بی حیاها خندیدن تا اومد،رو لبهاش،نام زهرا خندیدن بمیرم که رو گونش،نشسته گرده کوچه جونشو رو لب آورد،هوای سرده کوچه میخونه روضه هربار،از غم و رنج کوچه واسه این خونواده،پُره از درده کوچه غریب آقام یا صادق 🏴بند سوم تا شدی روبرو با،شخصه ملعونه منصور سه بار اون بی حیا به،روی تو شمشیر کشید هر سه بارم میدید که،شده ظاهر پیمبر خشم پیغمبرو دید و اون از ترس میلرزید یا رسول الله کاش بودی آقا کربلا تو بودی،نمیشد،که حسینت سر جدا نمیرفت،چهل منزل سرش رو نیزه ها نبودی که بُریدن،لبه تشنه سرش رو نبودی که به غارت،بُردن انگشترش رو نبودی که زدن به،اسباشون نعل تازه تو نبودی که پامال،کردن اون پیکرش رو غریب آقام حسین جان ۱۴۰۳/۰۲/۰۸ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
Kiani Tak Sot 1403 [Mohjat_Net] 01.mp3
1.25M
الله الله الله چه وقاری داره نام ولی الله الله الله الله چه جنونی داره جام ولی الله علی حبه جنه قسیم النار و الجنه وصی المصطفی حقا امام الانس و الجنه ای جان جانانم مولا علی جانم هم درد و درمانم مولا علی جانم مالک دلم حیدر شمع محفلم حیدر الطاف تو همواره بوده شاملم حیدر والی الولی حیدر نور منجلی حیدر تا ابد تویی حق و حق مع علی حیدر مولانا علی مولانا علی **** الله الله الله جلوه ی دادار روح کلام الله نقطه ی پرگاره حیدر سلام الله علی فرمانده ی هستی علی شور و ته مستی ید اللهی و یعنی که ماورای هر دستی ای رسم عرفانم مولا علی جانم هم درد و درمانم مولا علی جانم معیار و میزانم مولا علی جانم یار بی کسه حیدر صاحب نفسه حیدر عشقش تو دوتا عالم واسه ما بسه حیدر هستیم خلفِ حیدر مست از شعفِ حیدر ما ها رو سرشتن از خاک نجف حیدر مولانا علی مولانا علی اردیبهشت 1403 .
. علیه السلام 🏴بند اول: امون از این زمونه یه عده بی بهونه به پا کردن باز آتیش دوباره سوخت یه خونه اینبار، خونه ی، پسر زهرا رو، سوزوندن بی حرمتیو، دیگه به آخرش، رسوندن آقای ما رو، با حرف بد همش میخوندن ای وای «ناگهان سجّاده را از زیر پایش می کِشند مثل حیدر در میان کوچه هایش می کشند نامسلمانان به فکر سنّ و سالش نیستند پابرهنه، بی عمامه، بی عبایش می کشند» مظلوم (امام صادق ۳) 🏴بند دوم: یه پیره مرد خسته با یک قلب شکسته رو خاکا پشت مرکب میره با دست بسته هر بار که زمین، میخوره می گه با چش تر ای وای بمیرم، تو کوچه چی کشیده حیدر وقتی که میدید، هی رو زمین میفته مادر ای وای «بی مروّت ها سوار مرکب و دنبال خود پیرمردی را پیاده، بی عصایش می کشند با طناب و دست بسته، سیلی و آتش به درب لحظه لحظه عکس مادر را برایش می کشند» مظلوم (امام صادق ۳) 🏴بند سوم: دلش از غم کبابه نفس واسش عذابه میسوزه تا می بینه جلوش جام شرابه افتاده یاده، خیزرون و سر بریده انگار که الان، وسط مجلس یزیده می بینه قد، دختر فاطمه خمیده ای وای «روضه ها را در خیالش هی مجسم می کنند از مدینه نا گهان تا کربلایش می کشند زینت دوش نبی افتاده بی سر بر زمین وای بر من از کجاها تا کجایش می کشند» «شاه غیرت روی خاک افتاده و بی غیرتان نقشه ی حمله به سوی خیمه هایش می کشند چون نمی برّید خنجر حنجرش را از جلو ناکسان این بار خنجر از قفایش می کشند» ای وای (حسین زهرا ۳) شعر و ملودی: (یاحسین) تضمین ها: « » 👇
. علیه السلام یه داغه،یه درده، که انگاری مثه باد خزونه یه بغضه، که داره، بازم قلب ماهارو میسوزونه یه مرد ِ ، غریبه ، کسی حالشو اصلا نمیدونه بازم شعله از در زبونه کشید بازم اهل یک خونه در اضطراب بزرگ قبیله دلش خون شده با دستی که حبسه میون طناب این همه زجر و مصیبت_واسه این آقا زیاده صادق آل عبا رو _ میبرن پای پیاده سیدی امام صادق... ........ بدون ِ،عمامه،آقا رو میبرن از دل خونه غرورش، شکسته، بمیرم که چشاش کاسه خونه زمین خورد،توکوچه،رو دستاش داره از کینه نشونه نفس میزنه باز نفس میزنه مثه حیدر از غصه قلبش پُره داره روضه میخونه زیر لبش مثه مادرش هی زمین میخوره روضه ی قد کمونی_پیش چشماشه همیشه غیر گریه واسه مادر_روز آقا شب نمیشه سیدی امام صادق... ....... یه روضس، که یادش،دل عالمو خون کرده همیشه همونی،که داغش،شکسته دل ما رو مثه شیشه تو مقتل،نوشته، مثه روز حسین پیدا نمیشه کسی که خدا روضه خونش شده تو‌ گودال خون دست و پا میزنه تن ِ نیمه جونش روی خاک ِ و ... داره مادرش رو صدا میزنه تا دم مقتل رسیده_خواهرش با دیده تر دخترش تو خیمه داره_میزنه بر سینه و سر سیدی حسین مظلوم ✍ 👇👇👇
. به مناسبت چندبیتی به تمام کسانی که حق استادی به گردن ما دارند تقدیم می کنم : تعلیم به ما دادی، آداب عبادت را ای هادی راه ِ دین ، دلسوز تر از بابا هرگمشده ای داریم ، نزد تو شود پیدا تعظیم به تو‌ باشد، تکلیف برای ما روشن شده این مطلب در جمله ای از مولا «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً» استاد به شاگردش حق پدری دارد نازم به مُرادی که بزم سحری دارد هنگام مناجاتش چشمان تری دارد از راز تقرّب هم ،بی شک خبری دارد اینجاست که این جمله قدری بشود معنا «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً» چون کودک نو پائی آهسته بَری راهم بی راهنمائی ها یک طفلک ِ گمراهم در نیمه شبِ جهلم، نورِ سخنت ماهم با زحمت ِ تو قدری، از عاشقی آگاهم بوسیدنِ دستِ تو واجب شده، ای والا «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً» از مرحمت زهرا با تو شده ام مانوس چون قطره ناچیزم در ساحلِ اقیانوس هربار حرم رفتم با دیده تر پابوس بهر تو دعا کردم در محضر شاه طوس نامِ تو از این باب است خواندم همه جا "آقا" «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً» .
🌹ستاد استقبال از شهید گمنام شهرستان رفسنجان در روز شهادت امام صادق علیه السلام 🔻شنبه ۱۵ اردیبهشت ماه ساعت ۱۵ 🔻از میدان شهید سلیمانی رفسنجان (شهدا) به سمت میدان ابراهیم‌ .
. بوی ظهور می‌رسد از کوچه‌های ما نزدیک‌تر شده به اجابت دعای ما دیگر دو بال آرزوی ما شکسته است از انتظار پر شده حال و هوای ما این هفته هم سه‌شنبه شب جمکران گذشت پاسخ نداشت این همه آقا بیای ما... دیگر به آخر خط دوری رسیده‌ایم ای انتهای غیبت تو ابتدای ما این پنج روزه نوبت ما، کاش با تو بود بر روی ردّ پای تو می‌بود پای ما یک جمعه گریه‌های تو را درک می‌کنیم عجّل، امام منتقم کربلای ما ✍ .
. 🔸️دعوتنامه 🔸️مجمع شعرای آیینی شهرری 🔸️برگزاری شصتمین جلسه و نشست صمیمی سه‌شنبه‌های شاعرانه در سایه‌سار سیدالکریم(ع) 🔸️ضمن تسلیت شهادت امام صادق(ع) 🔸️زمان: سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ 🔸️بعد از نماز مغرب و عشا از ساعت ۱۹/۳۰ الی ۲۱ 🔸️مکان:تهران حرم حضرت عبدالعظیم(ع)طبقه زیرین مسجدجامع حرم .
. (سبک رفیق اربعین فصل غم یادته) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پر از غصه و غم دل عاشقاس چه بغضی میون دل شیعه‌هاس دوباره مدینه پر از غم شده دوباره تو هر کوچه روضه به پاس شده زمین و آسمون ـ پر از ماتم می‌ریزه از چشم همه ـ سرشک غم داغ امام صادقه ـ تو دل‌هامون تو دستای هیأتیا بازم پرچم هوای غربته ـ هوای این روزای دلا بخون ای روضه خون ـ از صادق آل عبا واویلا غریب آقام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چه بار غمی از زمونه کشید آقایی که دین رو رو شونه کشید غم و غصه روضه کوچه رو ... دید اونجا که آتیش زبونه کشید میون شعله‌ها آقام ـ با چشم تر می‌دید چجوری می‌سوزه ـ تمام در وقتی می‌بردن آقام و .... ـ به زیر لب برا خودش روضه میخوند ـ جَوون مادر الهی بشکنه ـ دست کسی که سیلی زد به روی یاس ما ـ جوهر رنگ و نیلی زد واویلا غریب آقام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بدون عمامه بدون عباش دارن می‌برن از پیش بچه‌هاش چشاش غرق اشکه به یاد غمِ یه عده حرومی دورِ عمه‌هاش به یاد عمه زینب و ـ اسارت‌ها به یاد شام و کوفه و جسارت‌ها به یاد مجلس بد و کنیزی و ... بعد یه عمری عزیزی ـ حقارت‌ها می‌ریزه اشک غم ـ از چشما روی محاسنش گریز روضه‌مو ـ بخون از روی محسانش ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .👇
144.6K
۱