.
📋 رخش چه صبح ملیحی
#حضرت_علی_اکبر #تک
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علیاکبرِ لیلاست، به چه شاخه نباتی
بدون چشمهی لعلش، نبود در همه هستی
نه چشمهای نه قناتی، نه دجلهای نه فراتی
دمیده بر سرِ دنیا، چه آفِتاب بلندی
رسیده درشب لیلا، چه ماه با برکاتی
قدش چه سروبلندی، چه گیسویی چه کمندی
چه مرتضی سَکَناتی، چه مصطفی وَجَناتی
یا علی بن حسین بن علی سالاری
آمدی مثل عموجانت عَلَم برداری
با اذان گفتنِ تو کِیف کند اربابم
منطقِ احمد و تیغِ حیدرِ کرّاری
«عَلیٌ الاکبر، یاعلی علی»
چه دلبری چه دلیری، چه بیمثال و نظیری
چه یوسفی چه عزیزی، چه ماورای صفاتی
حواس قافله رفتهست، در صدای اذانش
هَلا چه حَیّ عَلایی، چه عَجِّلوا بصَلاتی
حسین با پسرش، رد شدند از غزل من
پسر چه ماه جمیلی، پدر چه باب نجاتی
چه روزها که به لیلا گذشت و رفتی و می گفت
مَضَی الزَّمانُ و قَلبی يَقولُ إنَّكَ آتی
یا علی بن حسین بن علی سالاری
آمدی مثل عموجانت عَلَم برداری
با اذان گفتنِ تو کِیف کند اربابم
منطقِ احمد و تیغِ حیدرِ کرّاری
«عَلیٌ الاکبر، یاعلی علی»
شبم به روی تو روزست و دیدهام به تو روشن
وَ إنْ هَجَرْتَ سَواءٌ عَشیَّتي و غَداتی
اگرچه دیر بماندم امید برنگرفتم
مَضَی الزَّمانُ و قَلبی يَقولُ إنَّكَ آتی
من آدمی به جمالت نه دیدم و نشنیدم
اگر گِلی به حقیقت عَجینِ آبِ حیاتی
شبانِ تیرِ امیدم به صبحِِ روی تو باشد
قد تُفَتَّشُ عَینُ الحیاةِ فی الظُلُماتِی
یا علی بن حسین بن علی سالاری
آمدی مثل عموجانت عَلَم برداری
با اذان گفتنِ تو کِیف کند اربابم
منطقِ احمد و تیغِ حیدرِ کرّاری
«عَلیٌ الاکبر، یاعلی علی»
نه پنج روزهی عمرست، عشق رویِ تو ما را
وَجَدْتَ رائِحَةَ الْوُدِّ إنْ شَمَمْتَ رُفاتي
وَصَفْتُ کُلَّ مَلیحٍ کَما یُحِبُّ وَ یَرْضَی
مَحامد تو چه گویم که ماورای صفاتی
أَخافُ مِنكَ وَ أَرْجو وَ أَسْتَغیثُ وَ أَدنو
که هم کمند بلایی و هم کلید نجاتی
یا علی بن حسین بن علی سالاری
آمدی مثل عموجانت عَلَم برداری
با اذان گفتنِ تو کِیف کند اربابم
منطقِ احمد و تیغِ حیدرِ کرّاری
«عَلیٌ الاکبر، یاعلی علی»
*شاعران: #سعدی_شیرازی، #عباس_شاه_زیدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_هشتم_محرم
👇
.
📋 به زانو میرسم پیشت نفَس دیگر نمیآید
#شب_هشتم_محرم #شور
#حضرت_علی_اکبر
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به زانو میرسم پیشت نفَس دیگر نمیآید
خودت را بر عبایم ریز... از من بر نمیآید
تو را گُم کردهام ... این راه را ... حتی رکابم را
علی ، بابای تو بودن به من دیگر نمیآید
جوانم دست و پا میزد جوانهاشان مرا دیدند
چه کردند این مسلمانها که از کافر نمیآید
تو را روی عبایم با مصیبت جمع کردم ؛ وای
علیِاکبرم یارب به این اکبر نمیآید
*شاعر: #حسن_لطفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 افتادم توو قتلگا
#شور_مقتل #امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
افتادم توو قتلگاه، یُمّا یُمّا یُمّا
موندم زیر دست و پا، یُمّا یُمّا یُمّا
حال و روزم و نیگا، یُمّا یُمّا یُمّا
کجایی ببینی توو مقتل حسینت غریبه
عزیزِ بوتراب روی خاکا خدّ التریبه
«یُمّا اَنَا المظلوم، یُمّا اَنَا المظلوم »
گیر افتادم بخدا، یُمّا یُمّا یُمّا
تیر میاد هی بیهوا، یُمّا یُمّا یُمّا
با سنگ و چوب و عصا، یُمّا یُمّا یُمّا
دورم و گرفتن یه عده لاابالی مست
قراره سرِ من بینشون بچرخه دستبهدست
«یُمّا اَنَا المظلوم، یُمّا اَنَا المظلوم »
اومد شمرِ بیحیا، یُمّا یُمّا یُمّا
مادرجان جلو نیا، یُمّا یُمّا یُمّا
نیگا نکن تو رو خدا، یُمّا یُمّا یُمّا
برو که موقعِ سربریدنِ من الانه
لباسی که دوختی تکههاش توو دستِ سنانه
«یُمّا اَنَا المظلوم، یُمّا اَنَا المظلوم »
*شاعر: #حمید_رمی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_جمعه
👇
.
📋 چی شد قد بلند تو اون ابروی کمند تو
#واحد_سنگین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چی شد قدِ بلندِ تو، اون ابروی کمندِ تو
کنار هم جمع میکنم، دوباره بند به بندت و
اگه میشه به مویی بَند شو
جای زمین خوردن بلند شو
دست و میگیرم پا میوفته
یه چیزی رو خاکا میوفته
«میخوای بلند بشی ولی نمیشه
این علی دیگه اون علی نمیشه»
افتادی بیسپر شدی، چندتا علیاکبر شدی
نیزه روی نیزه زدن، پهلو شکستهتر شدی
داشتم به مادرم میگفتم
امروز چقدر یادت میوفتم
باز پیشِ من جوون زمین خورد
صورت غرقِ خون زمین خورد
«میخوای صدام کنی ولی نمیشه
این علی دیگه اون علی نمیشه»
زخمِ دلم بهتر نمیشه
این حیدر اون حیدر نمیشه
زخمِ سرم هرچی که باشه
آی زخم میخِ در نمیشه
زخمِ پهلوی زن پابهماه
نکنه هنوز نشد روبهراه
روضههاش و گفتم هرشب به چاه
پشتِ در افتاده بود بیپناه
کُشتنش اما میگفتن که خودش مُرد
خودش حتما یه روز محکم به در خورد
خودش خورده به جایی چشم و گونهش
خودش آتیش گرفت لابد توو خونهش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_هشتم_محرم
#واحد_حضرت_علی_اکبر
.👇
.
📋 فقط تو میتونستی این دلا رو دوباره مهربون کنی
#واحد_امام_حسین #واحد
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فقط تو میتونستی این دلا رو
دوباره مهربون کنی
ما رو بازم توو روضههات آوردی
که جمع و جورمون کنی
نذار سراغی از گناه بگیریم
یا راه و چاه و اشتباه بگیریم
تو هدیهی خدا به مایی اصلا
که زیرِ خیمههات پناه بگیریم
خدا رو شکر، که با همین غمت
با عطرِ پرچمت، به قلبا جون میدی
خدا رو شکر، که با وفایی و
به فکرِ مایی و، نجاتمون میدی
«دوسِت دارم حسین، دوسِت دارم حسین
دوسِت دارم حسین، دوسِت دارم حسین»
کسی که توو شبای بیپناهی
چراغِ ما شده تویی
تو وقتی هستی هیچ چیزی مهم نیست
مهم خودِ خودِ تویی
یه کاری کن توو کربلات بمیریم
اگه نشد توو روضههات بمیریم
یه گوشه جمع بشیم نه واسه گریه
یه گوشه جمع بشیم برات بمیریم
تهش که چی، زمان که میره و
نفس میگیره و، جوونی میگذره
تهش که چی، آدم برای تو
رو خاکِ پای تو، بمیره بهتره
«دوسِت دارم حسین، دوسِت دارم حسین
دوسِت دارم حسین، دوسِت دارم حسین»
کسی که عاشقت میشه میدونه
تو میمونی براش حسین
کی مثل تو دلش میسوزه اینقدر
برای نوکراش حسین
فدای گردوخاکِ سرزمینت
یه کاری کرده عشقِ آتشینت
که نزدیکن بهم دلا دوباره
شبیه موکبای اربعینت
همین بسه، که وقتِ بیکسی
تویی که میرسی، به دادِ نوکرات
همین بسه، که با محبتی
توو هر جماعتی، زیاده نوکرات
«دوسِت دارم حسین، دوسِت دارم حسین
دوسِت دارم حسین، دوسِت دارم حسین»
*شاعر: #میلاد_حبیبی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اجرا #شب_هشتم_محرم
👇
.
📋 یا ناموس رواق العظمه
#شور_حضرت_زینب
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یا ناموسَ رِواقُ العَظمةِ
عالمَةٌ غیرَ مُعلمةِ
والا مَراتبه کربلا
اُمُّ المَصَائِبِ کربلا
زینب زینب، عُلیاء مُخَدَّرِه
زینب زینب، عرش بوده منزلش
زینب زینب، سهتا امام بود
پاسبانِ محملش
سَيِّدَتِی زینب، بابِ حاجتی زینب
تو مخزن الاسرارِ امامتی زینب
بَقیَّة الله فرموده در گرفتاری:
یا أهْلَ الْعالَم عَلَيْكُمْ بِاعَمَّتِي زینب
«عمه جان زینب، عمه جان زینب»
یا ناموسَ رِواقُ العَظمةِ
فاهمة الغَيرة المُفَهِّمَة
یا زینبا یا زینبا
به خطبهخونیت مرحبا
زینب زینب مَلَکا ای مَلِکا،
زینب زینب، نور شمس و فَلَکا
زینب زینب، اِبقای کربلا
به تو داره اِتکاء
ای نفسا زینب، خطبهی رِسا زینب
جمع شده در وجود تو، اهل کِساء زینب
قُرَّةَ العَيْنِ مرتضی، شَریکة الارباب
فدای القابت عَقيلةُ النِساء زینب
«عمه جان زینب، عمه جان زینب»
*شاعر: #امیر_طلاجوران ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حضرت_زینب
.👇