#زمزمه #امام_زمان #حاج_عباس_طهماسب_پور🎤 🔰عمریست که من،دیده به راهت 🔰من منتظر نیمه نگاهت ✳️ای منتقم خون حسینی ✳️هرجا که تویی،خدا پناهت 💢یک صبح دل انگیز،ایکاش بیایی 💢ایکاش ببینم در کرببلایی 🔘ایکاش که یک جمعه به مردم 🔘گویی که تو صاحب الزمانی 🔸ایکاش کنار کف العباس 🔸تو روضه مشک را بخوانی 🔺تو منتقم خون خدایی 🔺بس هست دگر آقا،کجایی 🌐دل خوش شده ام که یابن زهرا 🌐این جمعه به جمع ما میایی ☑️ای قبله قلبم،بَرگو که کجایی ☑️سامره نجف یا در کرببلایی ❇️برگرد که شیعه دل غمینه ❇️از دوریه تو زار و حزینه 👌هرجمعه غروب،میگه با خود 👌این جمعه ی بی تو آخرینه ⬅️#یابن_الحسن_ای_عزیز_زهرا ⬅️#یابن_الحسن_ای_عزیز_زهرا . #سبک_یابن_الحسن_ای_عزیز_زهرا .

#زمزمه_امام_زمان من خار توام اي گل نرجس  بيمار توام اي گل نرجس شب تا به سحر اي سحر من بيدار توام اي گل نرجس مثل گيسوي تو من به پيچ وتابم اي كاش بيايي يك شب تو به خوابم تنهايم و جز توكس ندارم - جز ديدن تو هوس ندارم از بس كه به دنبال تو گشتم - در سينه دگر نفس ندارم مولا مولا  مولا يابن زهرا2 ********* اي يوسف زهرا به كجايي اي ماه دل آرا به كجايي در راه تو من ديده به راهم اي گمشده ما به كجايي هرشاخه گل ياس مي زند صدايت در علقمه عباس مي زند صدايت هر خوشه بود ديده به راهت - بي توشه بود ديده به راهت اي من به فداي گوشه چشمت - شش گوشه بود ديده به راهت ********* اي ماه خجل ز روي ماهت هستم به خدا ديده به راهت كي مي شود اي يوسف زهرا يك لجظه ترا كنم نگاهت ويرانه بگويد مهدي به كجايي دردانه بگويد مهدي به كجايي اشك و غم و ناله زد صدايت - خون دل و لاله زد صدايت در كنج خرابه يابن الزهرا - زهراي سه ساله زد صدايت حاج #سيد_محسن_حسيني✍ #سبک_یابن_الحسن_ای_عزیز_زهرا .

#زمزمه_حضرت_مسلم حالم تماشایی شده ای دل و دلدارم من سر به دیوارم حالم تماشایی شده ای دل و دلدارم من بر سر دارم تنهای تنها مانده ام تنها تو را دارم من بر سر دارم بر غربتم بگریند ماه و ستاره امشب هستم به روی بام دارالاماره امشب #سید_محسن_حسینی ✍ #شب_اول_محرم

#شب_اول_محرم #زمزمه_حضرت_مسلم به کی بگم من مهمان و شام تار کوفه رفتم سر بازار کوفه گرید به حالم دار کوفه مظلوم حسین جان #سید_محسن_حسینی✍

#نوحه بر سر دارم حسبن جان من تو را دارم حسین جان ماه و ستاره ببیند این حال تماشایی ام دارالاماره گریه کند بر من و تنهایی ام ای دین و ایمانم حسین ای بهتر از جانم حسین جانم حسین ، جانم حسین ۳ #سید_محسن_حسینی ✍

پی دی اف #pdf اشعار #سید_محسن_حسینی ✍

#امام_حسین علیه‌السلام #کربلا #زمزمه 🔹دور از وطن🔹 هر وقت دلت تنگ می‌شه برا آقا، از تو روضه‌ها با اشک سلام بده، رو کن به کربلا بگو با نگاهی پر از دعا و اشک و التماس حسین جان! دل من کنار شش‌گوشه تو کربلاس راهم بده آقا، بازم بیام رزق حرمتو، امشب می‌خوام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر وقت می‌گیره دلت تو غصه‌ها، از غم و بلا رو کن به کربلا، با اشک بگو آقا: الهی بمیرم برای خشکی لبای تو بمیرم برای تن به خاک و خون رهای تو بی‌یاور و غریب، دور از وطن لب‌تشنۀ شهید، ای بی‌کفن شاعر: #جمعی_از_شاعران #امام_حسین

#امام_حسین علیه‌السلام #کاروان_عاشورا #زمینه 🔹ای زیبایی حیات🔹 هر کس بیاد با ما، تا جاده‌های عشق می‌بینه معراجی تا بی‌نهایت رو هر کس ولی جا موند، پابند دنیا موند هرگز نمی‌بینه، روی سعادت رو این زمونه شده بی‌ارزش قیمتی نداره این دنیا «مَن لَحِقَ بِنا اُستُشهِد» زندگی می‌شه تازه معنا «حسین، ای زیبایی حیات تنها کشتی نجات» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر کس بشه همراه، با کاروان عشق می‌فهمه تو دنیا، معنای بودن رو معنای خلقت رو، سرّ ولایت رو معنای تا آخر، از حق سرودن رو کربلایی بشی می‌فهمی اوج عاشقیه عاشورا جون که بدی برای مولا زندگی می‌شه تازه معنا «حسین، ای زیبایی حیات تنها کشتی نجات» شاعر و نغمه‌پرداز: #یوسف_رحیمی #بصیرتی #امام_حسین

#ورود_کاروان_به_کربلا #نوحه 🔹بوی جدایی🔹 می‌آید از ره کاروانی از زندگی دارد نشانی برخیز و با او هم‌سفر شو نزدیک آقا باش، تا می‌توانی باش، با کاروان همراه تا آسمان تا ماه در راه ثارالله «لبیکَ ثارالله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مولای مشتاقان رسیده آیاتی از قرآن رسیده کن آب و جارو کوچه‌ها را کوفه بیا! از راه، مهمان رسیده آه، ای شهر اشک و آه ناگه نبندی راه بر روی ثارالله «ای شهر اشک و آه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این دشت غم دارد نوایی دم می‌زند از بی‌وفایی دلشوره دارد عمه زینب می‌آید از صحرا، بوی جدایی آه، فردا در این صحرا او می‌دود تنها دنبال دخترها «صد آه و واویلا» شاعر: #حامد_اهور✍ #ورودیه #شب_اول_محرم

#ورود_کاروان_به_کربلا #واحد 🔹دشت پر غصه🔹 داره می‌رسه کاروونی کاروونی همه آسمونی داره عطر عشق و محبت داره عطر خوش مهربونی یه مادر لالایی می‌خونه، واسه طفلش برا یه سه‌ساله شده وقت شیرین‌زبونی دارن به همراه، سردار و لشکر دارن علمدار و سپاه دارن عمویی مرد و دلاور دارن پناه و تکیه‌گاه الحمدلله «شده کاروان، کربلایی» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رسیدن به دشت عجیبی دشتی لبریز بوی غریبی تو این دشت پرغصه داره هر دل از حزن و ماتم نصیبی خدا می‌دونه که چی دیده، زینب اینجا همه‌ش زیر لب داره می‌خونه أمَّن یُجیبی شاید می‌بینه، ده روز دیگه مونده غریب و بی‌پناه شاید می‌بینه که یاس و لاله‌ش پرپر می‌شن تو قتلگاه أعُوذُ بِالله «امان از فراق و جدایی» شاعر: #جمعی_از_شاعران ✍ #شب_اول_محرم #ورودیه