.
#ابیات_ناب
#تک_بیت
روزگاری است که ما رعیت این خانه شدیم
سجده شکر بر آرید که ما دیوانه شدیم
**
بین فرزند و غلامت نگذاری فرقی
کرم تو همه را مد نظر میگیرد
**
امام کرب و بلایی و مثل مهتابی
خوشا به حال دل من که نعم الاربابی
**
تا تربت تو هست طبیب و دوا چرا
تا کربلاست حاجت قبله نما چرا
**
باید که مسیر عاشقی را فهمید
با خشم مخالف ولایت خندید
ما پای ولی امر خود سر بدهیم
تا کور شود هرآنکه نتواند دید
**
این افتخار ماست که با اذن فاطمه
داریم با حسین حسین پیر می شویم
**
به ما نگاه بینداز چشم سلطان هم
گهی به روی غلام سیاه می افتد
**
خوشم که نام حسینم ز لب نیفتاده
هنوز پشت و پناهی که داشتم دارم
**
برق غضبی که چشم رهبر دارد
گویا که بنای فتح خیبر دارد
دور و بر این دیار پرسه نزنید
این مملکت فاطمه، حیدر دارد
**
نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم
بروی چشم اگر از تو بلایی برسد
**
باید نوشت روی ضریح جدید تو
یک سنگ قبر کهنه ندارد حسن، حسین
**
زمین به دور خودش چرخ می زند تا که
نشان دهد به سماوات کربلایت را
**
همه زیر پایند و بالا حسین است
همه قطره هستند و دریا حسین است
چه رسم خوشی... که زمان تولد
کلام نخستین ما یا حسین است
**
ساربان! تند مران، ورنه، چنان می گِریَم
که تو و ناقه و محمل، همه در گِل برود
**
شب بی گریه من نمیخواهم
بعدِ مُردن کفن نمیخواهم
**
دادم لباس نوکری ام را رفو کنند
باشد محرم دگری پاره اش کنم...
***
ما را بهشت هم نبر اما قبول کن
لبخند تو برای گنه کارها بس است
**
هفت پشتم در هراس ِ روز محشر غُصه داشت
یا حسینی گفتم و خیرش به اجدادم رسید
**
با گریه بر شماست اگر زنده ام حسین
اشکِ مرا نگیر که بیچاره میشوم...
**
روح ِ پدرم شاد که میگفت به من:
خوش باد دَمی که دیده آید به سخن
عمری به زبانِ بی زبانی چون اشک
یک چشم حسین گفت و یک چشم حسن
**
مادرم گفت که این اشکِ تو از شیر من است
من تورا گریه کن ِ شاهِ مُحَرَم کردم
**
من دوزخی بودم نه جایم جنت توست
جای مرا آقایی تو جا به جا کرد
**
خواست از هر دو جهانَم شَوَد آسوده خیال
پدرم دستِ مرا داد به دستانِ حسین
**
مادرم داد به من درس محبت اما
من حسینی شدم از بس پدرم گفت حسین
**
گفتند:عطا نمی شود اما شد
بخشیده خطا نمی شود اما شد
گفتند به این حسین حسین گفتن ها
درد تو دوا نمی شود اما شد
**
وقتی کتیبه های تو را میزنم خوشم
جان خودت از این به بعد ناخوشم نکن
**
مجنون بَر ِلیلا بنشیند خوشش آید
از لعل لبش بوسه بچیند خوشش آید
در جمع مجانین ِحسین سر خوش و مستیم
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
**
هرکسی راه ندارد به عزای تو حسین
گریه کن های تورا فاطمه گلچین کرده
**
گذر ِتک تک این ثانیه های عمرم
به قدیمی شدن نوکری ات می ارزد
**
سفر عشق از آن روز شروع شد که خدا
مِهر یک بی کفن انداخت میانِ دل من
**
زود ما را به کربلا ببرید
خاک اینجا به ما نمیسازد
**
رو به قبله کردن ما بین قبر انصاف نیست
صورت ما را به سمت کربلا باید کشید
**
از کودکی ام یاد گرفتم که بگویم
مادر پدرم نذر پدر مادر ارباب
**
گفت زاهد: از چه رو بر سینه محکم میزنی؟
گفتم از آئینه ی دل گَردگیری میکنم
**
من اگر جاهل گمراهم و گر شیخ طریق
قبله ام روی حسین است و همینم دین است
**
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
**
بر من لباس نوکری ام را کفن کنید
نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است
***
عرق کهنه ی شیراز مرا مست نکرد
چایی روضه ی ارباب زمین گیرم کرد
**
سَماوری که به بزم حسین میجوشد
بخار رحمتِ آن جُرم خلق میپوشد
حدیث کوثر و تسنیم وسلسبیل مگو
بگو حکایت مَستی که چای مینوشد
**
چون در لحدم نکیر و منکر دیدند
یک یک همه اعضای مرا بوئیدند
دیدند ز من بوی حسین می آید
از آمدن خویش خجل گردیدند
**
از ازل تا به ابد خلق خدا می دانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
**
در حیرتم چگونه خجالت نمی کشد
هر کس برای خود کفن از کربلا خرید
**
همه ز لطف حسین است آبرو داریم
گدا هر آنچه که دارد ز پادشاه دارد
**
اولین مستمع مجلس روضه زهراست
روضه آهسته بخوانید که مهمان داریم
**
خیرالعمل این است که ارباب تو باشی
ما هم یکی از مُزد بگیران تو باشیم
**
شکر ِخدا که فاطمه مارا خریده است
شکر خدا که خرج بساط شما شدیم
**
صدای مرثیهی آب آب می آید
صدای گریهی طفل رباب می آید
**
قران به سر بگیر تا که حس کنی
نیزه چقدر گریه برای حسین کرد
.