eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. سیدالشهدا 🌷🌷🌷 السلام ای فدایی اسلام بنده ی پاک ومهربان خدا یاوربی مثال پیغمبر ص ای ملقب به سیدالشهدا ع **** مردغیرت مدار شهرحجاز تو در اعراب پهلوان بودی بعدپیغمبر و علی، حمزه درشجاعت یل یلان بودی **** درتمامی جنگهای نبی ای عموی رشید پیغمبر هیچ کس جرات نبرد نداشت تا که بودی امیر آن لشکر **** من چه گویم نبی تو راخوانده ای عموجانِ فاعل الخیرات ای فدایی راه حق حمزه اسدالله کاشف الکربات **** دشمنانت همه به میدان ها به فرار ازهمه رشادت تو دین احمد اگرکه پا برجاست شده مرهون آن حمایت تو **** بین صحرا چو دوره ات کردند از روی کینه وجفا زدنت عده ای گرگ درپس میدان بی محابا و بی هوازدنت **** آن غلام سیاه سفیانی سینه ات را چه بی هوا بشکافت جگرت را که پاره پاره نمود بدنت رابه زیر پا انداخت **** سیدالشهدا 💠💠4⃣1⃣9⃣💠💠
📜 استاد محمدحسین سالروز شهادت علیه‌السلام 🚦چگونگی ایجاد فضا برای نشر معارف اهل بیت علیهم‌السلام ۱ 📍۲۵ شوال سالروز شهادت جانگداز ششمین امام برحق مسلمانان جهان وجود مقدس حضرت امام صادق علیه‌السلام بر نواده عظیم الشأنش امام عصر ارواحنا فداه و عجل الله تعالی فرجه و همه شیعیان و محبان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام تسلیت باد . 📍وجود مقدس حضرت امام صادق علیه‌السلام بنا بر مشهور در سال ۱۱۴ یعنی سالی که پدر بزرگوارشان حضرت علیه‌السلام به شهادت رسیدند، به مقام امامت نائل گشتند. دوره امامت امام صادق علیه‌السلام بالغ بر ۳۴ سال به درازا کشید و این ایام دوره بسیار پر ماجرا و مهمی از نظر حوادث سیاسی و اجتماعی است. 📍حضرت در طول امامت خود هم خلافت غاصبانه و جائرانه را تجربه فرمود و هم سقوط آن و روی آمدن خلافت جبار را. 📍امامت آن حضرت در ادامه خلافت خلیفه جنایتکار و خونریز اموی آغاز شد تا سال ۱۲۵ که هشام مرد و برادر زاده او قدرت را بدست گرفت. مرگ هشام آغاز سستی و رو به انحطاط رفتن قدرت است. 📍از ۱۲۵ تا سال ۱۳۲ که بنی امیه مضمحل می‌شوند، جنگ قدرت بین آنها در گرفته است؛ دوره خلافت ها کوتاه و عزل و قتل خلفا را در رقابت‌های درون خانوادگی امویان شاهد هستیم. در سال ۱۳۲ دولت غاصب بنی امیه توسط سرنگون شد و کشتار وسیعی از بنی امیه صورت گرفت و که شاخه‌ای از بنی هاشم بودند و نسب آنها به پسر عموی پیامبر اکرم و علیه‌السلام می‌رسید قدرت را بدست گرفتند. 📍در فاصله سال ۱۲۵ تا ۱۳۲ که دوران ضعف و انحطاط بنی‌امیه بود، خلفای جائر از امام صادق علیه السلام غافل بودند و آن حضرت فرصت مناسبی را بدست آورد تا وظیفه امامت خود را در قالب تدوین معارف اهل بیت علیهم‌السلام در مباحث فقهی، کلامی و اخلاقی تبیین بفرماید. 🔸همچنین ۴ سال اولِ روی کار آمدن یعنی از سال ۱۳۲ تا ۱۳۶ که اولین خلیفه عباسی قدرت را در دست دارد، به سبب آنکه هنوز پایگاه محمکی برای بنی عباس در امر خلافت ایجاد نشده بود نسبت به علیه‌السلام مدارا میکردند و این فرصت هم برای امام فراهم شد تا به اقدامات ارزشمند خود در نشر معارف اهل بیت علیه السلام ادامه دهد... 👇 ۱
. 📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی ماجرای هجوم به خانه وحی ۱. علت هجوم ویژه ایام سلام الله علیها (۲) 📍در مورد شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها دو نقل وجود دارد، یکی آنکه آن بانوی عظیم الشأن ۷۵ روز پس از ارتحال پدر بزرگوار به شهادت رسیده است که این نقل مطابقت می‌کند با ۱۳ جمادی الاولی در سال ۱۱ هجرت. اما در اینکه چگونه آن وجود مقدس به شهادت رسید باید بگوییم که پس از غصب خلافت در پی ارتحال رسول‌اکرم ‌صلی‌الله ‌علیه‌و‌آله‌ وسلم، طبق نقل‌های معتبر تاریخی که گذشته از منابع شیعه در کتاب مهم و بسیار با قدمت الامامة و السیاسة تألیف ابن قتیبه دینوری که پیش از طبری در قرن سوم میزیسته است هم به آن اشاره شده است. 📍در این کتاب آمده است که پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و در پی عدم بیعت امیرالمومنین علیه السلام با خلیفه غاصب، عمر بن خطاب به ابوبکر عنوان کرد که تا علی بیعت نکند ما از او نمی‌توانیم آسوده باشیم و به سبب جایگاهی که دارد برای خلافت خطرناک خواهد بود. لذا به خلیفه میگوید که علی باید احضار شود و از او بیعت گرفته شود. 📍در راستای چنین پیشنهادی، خلیفه، قنفذ غلام آزاد شده عمربن‌خطاب را به در خانه علی علیه‌السلام می‌فرستد. قنفذ به خانه حضرت میرود و میگوید خلیفه رسول الله شما را می‌طلبد، امیرالمومنین فرمود چه زود به رسول خدا دروغ بسته‌اید! منظور حضرت این است که او هرگز خلیفه رسول الله نیست. 📍پاسخ حضرت به ابوبکر می رسد و او مدتی می گرید و سپس دوباره قنفذ را به سمت حضرت می‌فرستد و پیام می‌دهد که جانشین رسول خدا از تو می‌خواهد که بروی و با او بیعت کنی. حضرت وقتی این پیام را شنید فرمود: سبحان الله! چیزی ادعا کرده است که شایسته آن نیست. یعنی اینکه هم خلیفه رسول خدا خود را بداند و هم اینکه از وصی رسول اکرم و نزدیک ترین فرد به آن وجود مقدس و تنها فرد شایسته جانشینی پیامبر می‌خواهد که بیعت کند. 📍وقتی ابوبکر این پیام را شنید مجدداً گریست. در این جا عمربن‌خطاب عنوان می کند که علی (سلام‌الله‌علیه) به طور مسالمت آمیز تسلیم نمی‌شود و بیعت نمی‌کند لذا مجوز برخورد تند و سخت را از خلیفه می گیرد. در اجرای چنین دستوری عمر‌بن‌خطاب در حالی که شعله‌ای در دست داشت به سوی خانه علی علیه‌السلام حرکت می‌کند. 📍در خانه آن حضرت ۱۲ نفر از اصحاب رسول اکرم صلی‌الله‌ علیه و آله وسلم به عنوان معتقدان و وفاداران به ولایت در دفاع از امیرالمومنین علیه‌السلام تحصن کرده بودند. در این هنگام عمربن‌خطاب با آتش به سوی خانه روانه می شود. 🔸طبق نقل ابن قتیبه عمربن‌خطاب با گروهی از افراد که طبق نقل ‌ها رجاله بودند، (رجاله در لغت به معنای پیاده است اما در آن بار منفی نهفته است و منظور افراد بی سر و پا و اوباش می‌باشند) به سوی خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حرکت کردند در حالی که شعله آتشی در دست عمربن خطاب بود. .
. 📜 سالروز ولادت حضرت امام باقر سلام‌الله‌علیه ۱ استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی وضعیت سیاسی دوران امام باقر علیه‌السلام 📍درباره وضعیت سیاسی دوران امامت حضرت امام باقر علیه‌السلام باید عرض کرد که آن وجود مقدس در سال ۹۴ یا به نقلی ۹۵، یعنی همزمان با شهادت پدر بزرگوارش امام سجاد علیه‌السلام به امامت رسیدند و تا سال ۱۱۴ که به شهادت رسیدند دوران امامت آن وجود مقدس چیزی نزدیک ۱۹ سال به طول انجامیده است. 📍در عصر امامت امام باقر سلام‌الله‌علیه، آن حضرت مدتی کوتاه یعنی کمتر از یک سال را با به عنوان خلیفه غاصب اموی معاصر هستند و بعد ار مرگ ولید در سال ۹۶ به قدرت می‌رسد که وی هم تا سال ۹۹ بر عالم اسلام مسلط بوده است. 📍این عصر، عصر گسترش قلمرو مسلمانان با عملیات‌های نظامی هست. به این معنا که در شرق در و در مناطقی ماورای ایران دوره ساسانی، فتوحات صورت می گیرد و هم در غرب عالم اسلام و اروپای غربی یعنی سرزمین اسپانیا و پرتغال امروزی که شبه جزیره ایبری باشند، مسلمان ها وارد شده و با سرعت پیش می‌روند. اما سال ۹۹ هجری در پی مرگ ، عمر بن عبدالعزیز پسر عموی آن‌ها به خلافت رسید که او بر خلاف بنی‌امیه نسبت به اهل بیت علیهم‌السلام رفتاری توام با احترام و مدارا داشت. 📍 در امامت امام باقر علیه‌السلام که به قدرت می‌رسد سب و لعن به ساحت مقدس امیرالمومنین علیه‌السلام را که معاویه لعنه‌الله باب کرده بود، ممنوع اعلام کرد و فدک را به نوادگان امام مجتبی علیه‌السلام بازگردانید و برای طالبیان و علویان از بیت المال حقوق تعیین کرد و خود را چاکر و فردی مخلص نسبت به امیرمومنان علیه‌السلام می‌دانست. 📍امام باقر علیه‌السلام با عمر بن عبدالعزیز یک مناظره مکتوب دارد. طبق نقل تاریخ روزی عمر بن عبدالعزیز از امام سجاد علیه‌السلام یاد کرد و گفت که زینت دین و پیشوای عابدان از دنیا رفت. به او گفتند که از او فرزندی باقی مانده است که چیزی از پدر کم ندارد عمر بن عبدالعزیز برآن شد که امام باقر علیه‌السلام را بیازماید. لذا نامه‌ای به حضرت نوشت و از حضرت درخواست رهنمودی کرد. 📍امام باقر علیه‌السلام در پاسخ مواردی مطرح کردند که برای عمر بن عبدالعزیز سنگین بود. لحن امام مقداری تند و سرزنش آمیز بود عمر بن عبدالعزیز وقتی این پاسخ را دریافت کرد ناراحت شد و چون می دانست که از امام علیه‌السلام نامه‌ای خطاب به خلیفه پیشین سلیمان بن عبدالملک در بایگانی در بارخلافت وجود دارد آن نامه را درخواست کرد و وقتی دید که امام چگونه با الفاظی محترمانه سلیمان را مورد خطاب قرار داره است بیشتر ناراحت شد و در نامه‌ای به امام علیه‌السلام اینگونه عنوان کرد که... 🔸من نامه شما به خلیفه جبار پیشین را دیدم که چگونه او را با عزت و احترام یاد کردید اما من که سعی کردم عدل پیشه کنم و جلوی مظالم و فشارها به مردم را بگیرم اینگونه مورد عتاب قرار داده‌اید... @emame3vom
. 🗞 📝 در یک شب سرد زمستانی سال 1372 وارد صحن انقلاب شدم، سرما تا عمق استخوان‌های انسان نفوذ می‌کرد و کمتر کسی در آن شرایط از خانه خود می‌زد بیرون، صحن هم به طرز کم سابقه‌ای خلوت بود، به دالانی که بین صحن انقلاب و صحن مسجد گوهرشاد وجود دارد وارد شدم، متوجه جوانی با حدود 35 سال سن شدم که چمدان مسافرتی نسبتا بزرگی در دست داشت و از یکی ـ دو نفر چیزی پرسید، ولی انگار آن‌ها نتوانستند جوابش را بدهند. به سوی من آمد و گفت: شب‌ بخیر آقا! به زبان انگلیسی حرف می‌زد، آنهم با لهجه‌ آمریکایی رایج در کشور کانادا، وقتی به همان زبان و با خوشرویی جوابش را دادم، نفس راحتی کشید و گل از گلش شکفت. ادامه داد: ـ ببخشید! آقای علی ‌بن موسی‌الرضا،کجا هستند؟ می‌خواهم ایشان را ببینم. راستش را بخواهید حسابی جا خوردم. پرسیدم: معذرت می‌خواهم، ممکن است خودتان را معرفی کنید؟ ـ من دانشجوی رشته‌ حقوق در دانشگاه تورنتوی کانادا هستم، اصالتاً لبنانی‌ام، ولی در کانادا متولد شده‌ام و دینم «مسیحیت» است. ـ یعنی شما یک «مسیحی» هستید؟ ـ بله، یک مسیحی کاتولیک. با تعجب پرسیدم: ـ پس اینجا چه کار می‌کنید؟! ـ دعوت شده‌ام که آقای علی‌بن موسی‌الرضا(عليه السلام)را ملاقات کنم -چه کسی شما را دعوت کرده است؟ - خود ایشان. دیگر حسابی گیج شده بودم، با وجود آن همه سابقه‌ تبلیغ دینی در داخل و خارج کشور، تا کنون نشنیده بودم که حضرت علی‌بن موسی‌الرضا(عليه السلام)شخصاً از کسی دعوت کرده باشد که به دیدارش بیاید، آن هم از یک جوان مسیحی کانادایی! ادامه دادم شما ایشان را دیده‌اید؟ ـ بله سه یا چهار بار. این دیگر برایم باور کردنی نبود، از این رو پرسیدم: یعنی شما با چشمان خودتان علی‌بن موسی‌الرضا(عليه السلام)را دیده‌اید؟! ـ بله دیده‌ام، البته در عالم رویا. ـ یعنی اگر الان او را ببینید می‌شناسید؟ ـ بله، البته. موضوع دیگر خیلی جالب شده بود، از او خواهش کردم چند دقیقه‌ای وقتش را به من بدهد و با هم در کناری بنشینیم و صحبت کنیم، او هم قبول کرد، کم کم داشت هیجان بر من غلبه می‌کرد، ضربان قلم تند‌تر شده بود، پرسیدم: ممکن است نحوه‌ آشنا شدنتان با آقای علی‌بن موسی الرضا(عليه السلام)را از اول و به طور کامل برای من بیان کنید؟ ـ بله، البته. 🍃 ... 📗کرامات امام رضا علیه السلام از زبان بزرگان ✍نویسنده:حجت الاسلام والمسلمین مهدی انصاری .
. 🗞 📝 بله البته. یک شب داشتم در یکی از خیابان‌های شهر تورنتو قدم می‌زدم که دیدم جمعیت زیادی در جایی تجمع کرده‌اند و رفت و آمد زیادی در آنجا صورت می‌گیرد، آن ساختمانی را هم که مردم به آنجا رفت و آمد می‌کردند، چراغانی کرده و حسابی آذین بسته بودند. رفتم جلو و سؤالاتی کردم. معلوم شد آنجا مسجد مسلمانان ایرانی است و در آن یک جشن مذهبی برپا است. وارد شدم ببینم چه خبر است، چند نفر از آن‌ها به احترام من از جایشان بلند شدند و پس از خوشامد‌گویی مرا در کنار خود نشاندند و بلافاصله با شربت و شیرینی و بستنی و شکلات از من پذیرایی کردند، مرشد آن‌ها داشت به زبان انگلیسی سخنرانی می‌کرد و همه با دقت به سخنانش گوش فرا می‌دادند، من هم محو گفته‌هایش شدم و برای اولین بار، به طور مستقیم و از زبان یک مرشد مسلمان با اسلام آشنا شدم. هنگام خروج از مسجد، به هر کس یک کتاب هدیه می‌کردند، یکی هم به من دادند، من هم خیلی خوشحال شدم و تشکر کردم، وقتی قدم زنان در پیاده‌رو خیابان به سوی خانه‌ام حرکت می‌کردم، همه هوش و حواسم به حرف‌هایی بود که از آن مرشد مسلمان شنیده بودم، به طوری که متوجه اطرافم نبودم و اصلاً نفهمیدم کی به منزلم رسیدم.وقتی لباس راحتی پوشیدم و به رختخواب رفتم، آن کتاب را هم برداشتم تا یک نگاهی به آن بیندازم چون فردایش فرصت این کار را نمی‌یافتم.هر ورقی از آن کتاب را که می‌خواندم وسوسه می‌شدم ورق بعدی را هم بخوانم! نشان به این نشان که تا وقتی کتاب را تمام نکردم نتوانستم آن را زمین بگذارم! آن کتاب درباره قدیس مسلمانی به نام «علی‌بن موسی‌الرضا»بود، شخصیت و سخنان زیبا و روحانی آن قدیس آسمانی مرا مجذوب خود کرده و تمامی قلمرو اندیشه‌ام را تسخیر کرده بود، لحظه‌ای نمی‌توانستم از فکر آن قدیس خارج شوم، با خود میگفتم کاش میتوانستم او را ببینم در رختخواب خودم دراز کشیده بودم و با آنکه تا صبح چیزی نمانده بود نمی‌توانستم بخوابم؛ بالاخره متوجه نشدم که کی خوابم برد. 🍃 ... 📗 علیه السلام از زبان بزرگان ✍نویسنده:حجت الاسلام والمسلمین مهدی انصاری .
15 شعبان 1 ـ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻘﻴﺔ الله ﺍلأﻋﻈﻢ عجّل الله تعالی فرجه ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 255 هـ شب ﺟﻤﻌﻪ شب ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺧﺎﺗﻢ ﺍلأﻭﺻﻴﺎﺀ، ﻣﻨﺘﻘﻢ ﺁﻝ ﻣﺤﻤّﺪ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ، ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮ ﺣﻖّ ﻭ ﻭﻟﻰّ ﻣﻄﻠﻖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻘﻴﺔ الله ﺣﺠّﺔ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﻋﺠﻞ الله ﺗﻌﺎﻟﻰ ﻓﺮﺟﻪ ﺍﻟﺸﺮﻳﻒ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. (1) ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﺐ ﺁﺏ ﺯﻣﺰﻡ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺭﺅﻳﺖ ﻛﻨﻨﺪ (2)، ﻭﻟﻰ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺭﻭﻯ ﺁﻥ ﭘﻮﺷﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﺕ ﺁﺯﺍﺩﻯ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ «ﺷﺐ ﺑﺮﺍﺕ» ﻭ «ﺷﺐ ﻣﺒﺎﺭک» ﻭ «ﺷﺐ ﺭﺣﻤﺖ» ﮔﻮﻳﻨﺪ. اﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﻭﻗﺘﻰ ﺷﺐ ﻧﻴﻤﻪ ﺷﻌﺒﺎﻥ ﺷﻮﺩ، ﻣﻨﺎﺩﻯ ﺍﺯ ﺍﻓﻖ أﻋﻠﻰ ﻧﺪﺍ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ : «ﺍﻯ ﺯﺍﺋﺮﻳﻦ ﻗﺒﺮ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ ﺑﺮ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺮﺯﻳﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﺟﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﻭ ﻣﺤﻤّﺪ ﺑﺎﺷﺪ». (3) ﻭﻟﻰ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺍﺳﺘﻄﺎﻋﺖ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻗﺒﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻗﺒﻮﺭ ﻣﻄﻬّﺮ ﺍﺋﻤﻪ ی ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﻫﻢ ﻣﻤﻜﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻗﺒﺮﺷﺎﻥ ﺳﻠﺎﻡ ﺩﻫﺪ. (4) ﭘﺪﺭ بزرگوارشان مولانا و سیّدنا ﺍﺑﻮ ﻣﺤﻤّﺪ العسکری ﺣﺴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ بن محمّد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین بن ابی طالب صلوات الله علیهم اجمعین، و ﻣﺎﺩﺭ بزرگوارﺷﺎﻥ جناب ﻧﺮﺟﺲ خاتون ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام و اسم شریف حضرتش بنابر إتّفاق اخبار و اصحاب اسم جدّشان خاتم الأنبیا صلی الله علیه و آله «م ح م د» صلوات الله علیه و عجّل الله تعالی فرجه ﺍﺳﺖ. (5) ← ﻣﺎﺟﺮﺍﻯ ﺷﺐ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺷﺐ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺑﺮﺍﻯ ﻋﻤّﻪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺧﻮﺩ ﺟﻨﺎﺏ ﺣﻜﻴﻤﻪ ﺧﺎﺗﻮﻥ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﭘﻴﻐﺎﻡ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ فرمودند : «ﺍﻣﺸﺐ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺷﺐ ﻧﻴﻤﻪ ی ﺷﻌﺒﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺣﺠّﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻣﻰ ﺳﺎﺯﺩ». ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺳﺎﻣّﺮﺍ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻃﻠﻮﻉ ﻓﺠﺮ ﻧﻴﻤﻪ ی ﺷﻌﺒﺎﻥ 255 هـ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ ی ﺭﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ : «ﺟﺎﺀَ ﺍﻟﺤَﻖُّ ﻭَ ﺯَﻫَﻖَ ﺍﻟﺒﺎﻃِﻞُ إﻥَّ ﺍﻟﺒﺎﻃِﻞَ ﻛﺎﻥَ ﺯَﻫُﻮقاً». (6) ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﻮﻟّﺪ، ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﭘﺪﺭ ﺑُﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﺃﺷﻬَﺪُ ﺃﻥ ﻟﺎ إﻟﻪَ إﻟﺎَّ اللهُ ﻭَ ﺃﺷﻬَﺪُ ﺃﻥَّ ﻣُﺤَﻤَّﺪﺍً ﺭَﺳُﻮﻝُ الله ﻭَ ﺃﻥَّ ﻋَﻠِﻴّﺎً ﺃﻣﻴﺮَ ﺍﻟﻤُﺆﻣِﻨﻴﻦَ ﻭَﻟِﻰُّ ﺍﻟﻠﻪِ» ﻭ ﺍﺋﻤﻪ ی ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﻳﻜﻰ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻧﺎﻡ ﺑُﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺷﺮﻳﻒ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺮﺝ ﻣﺤﺒﻴﻦ ﺧﻮﺩ ﺩﻋﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩ. ← ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﭘﺪﺭ آن گاه ﺣﺴﺐ ﺍلأﻣﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺴﻜﺮﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﺣﻜﻴﻤﻪ ﺧﺎﺗﻮﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﺮﺟﺲ ﺧﺎﺗﻮﻥ ﺑُﺮﺩ. ﺣﻜﻴﻤﻪ ﺧﺎﺗﻮﻥ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺭﻭﺯ ﻫﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﻓﺘﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﭘﺴﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ». ﺁﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺳﺮﺍﭘﺎ ﺟُﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺑُﺮﺩﻳﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﻭﻯ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : «ﭘﺴﺮﻡ، ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮ». ﺩﻳﺪﻡ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺍﻭّﻝ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﻭﺣﺪﺍﻧﻴّﺖ ﻭ ﺛﻨﺎ ﺑﺮ ﺟﺪّ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﺋﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺗﺎ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺵ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﺗﻠﺎﻭﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﺑِﺴﻢِ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣﻴﻢِ وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ». (7) سپس ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺷﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : «ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻧﺎﺯﻝ ﻓﺮﻣﻮﺩ». ﺣﻀﺮﺕ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥِ ﺻُﺤُﻒ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻟﻐﺖ ﺳﺮﻳﺎﻧﻰ ﺁﻏﺎﺯ ﻧﻤﻮﺩ، ﻭ ﺑﻌﺪ ﻛﺘﺎﺏ إﺩﺭﻳﺲ ﻭ ﻧﻮﺡ ﻭ ﺻﺎﻟﺢ ﻭ ﺻُﺤُﻒ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻣﻮﺳﻰ ﻭ ﺍﻧﺠﻴﻞ ﻋﻴﺴﻰ ﻭ ﺯَﺑُﻮﺭ ﺩﺍﻭﺩ ﻭ ﻓﺮﻗﺎﻥ ﻣﺤﻤّﺪ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﺍ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﻧﻤﻮﺩ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻴﺎﻥ ﻗﺼﺺ ﺍﻧﺒﻴﺎﺀ ﻭ ﻣﺮﺳﻠﻴﻦ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﻧﻤﻮﺩ. حکیمه ﺧﺎﺗﻮﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ : ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻬﻞ ﺭﻭﺯ ﺩﻳﮕﺮ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﺪﻣﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺴﻜﺮﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ. ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺴﻜﺮﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﺍﻯ ﻋﻤّﻪ، ﻣﻮﻟﻮﺩ ﻋﺰﻳﺰ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ». ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﻯ ﺳﻴّﺪ ﻭ ﻣﻮﻟﺎﻯ ﻣﻦ، ﻧﺸﻮ ﻭ ﻧﻤﺎﻯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﻬﻞ ﺭﻭﺯ ﺯﻳﺎﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : «ﺍﻯ ﻋﻤّﻪ، ﻣﺎ ﺍﻭﺻﻴﺎﺀ ﺩﺭ یک ﺭﻭﺯ ﻧﺸﻮ ﻭ ﻧﻤﺎﻯ یک ﻫﻔﺘﻪ ی ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ، ﻭ ﺩﺭ یک ﺟﻤﻌﻪ ﻧﺸﻮ ﻭ ﻧﻤﺎﻯ یک ﺳﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﺋﻴﻢ. ﻣﻦ ﺑﺮ ﺧﺎﺳﺘﻢ ﻭ ﺳﺮ ﺁﻥ ﻃﻔﻞ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﻴﺪﻩ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻛﺮﺩﻡ. (8) ... 📚 منابع : 1. کافی : ج 1، ص 514. و ... . 2. ﺗﻘﻮﻳﻢ ﺍﻟﻮﺍﻋﻈﻴﻦ : ﺹ 136، ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﺧﻠﺎﺻﺔ ﺍﻟﻤﻨﻬﺞ : ﺝ 5، ﺹ 145 ـ 246. 3. کافی : ج 4، ص 589. و ... . 4. ﻣﺴﺎﺭ الشیعة : ﺹ 38. و ... . 5. ﺍﺭﺷﺎﺩ : ﺝ 2، ﺹ 339. و ... . 6. سوره اسراء : آیه 81. 7. ﺳﻮﺭﻩ ﻗﺼﺺ : ﺁﻳﺎﺕ 6 ـ 5. 8. بحار الأنوار : ج 51، ص 20، 27. و ... . .
. ← ﺍﻟﻘﺎﺏ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺍﻟﻘﺎﺏ ﺁﻥ ﻧﻮﺭ ﺍﻟﻬﻰ «ﺣﺠّﺔ ﺍﻟﻠﻪ علیه السلام»، «ﺣﺠّﺔ ﺁﻝ ﻣﺤﻤّﺪ علیهم السلام»، «ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ علیه السلام» ﻳﻌﻨﻰ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻯ ﻋﺼﺮ ﺧﻮﺩ، «ﻣﺎلک ﺭﻗﺎﺏ ﺍﻟﺨﻠﺎﻳﻖ علیه السلام» ﻳﻌﻨﻰ ﺍﻣﺮ، ﺍﻣﺮ ﺍﻭ ﻭ ﻧﻬﻰ، ﻧﻬﻰ ﺍﻭ ﻭ ﺣﻜﻢ، ﺣﻜﻢ ﺍﻭ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻥ، ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻭﺳﺖ، «ﻣﻬﺪﻯ علیه السلام» ﻛﻪ ﺧﻠﻖ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ی ﺍﻭ ﻫﺪﺍﻳﺖ می ﻳﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻘﺪّﺱ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ ﺿﻠﺎﻟﺖ ﺑﻪ ﺷﺎﻫﺮﺍﻩ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ، «ﻗﺎﺋﻢ علیه السلام» ﻛﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : «ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺣﻖّ ﻗﻴﺎﻡ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻗﺎﺋﻢ ﮔﻮﻳﻨﺪ»، «ﻣﻨﺘﻈَﺮ» ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﻏﻴﺒﺖ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻣﺨﻠﺼﻴﻦ ﺍﻭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺧﺮﻭﺟﺶ ﺭﺍ ﻣﻰ ﻛِﺸﻨﺪ ﻭ ﺷﻜّﺎﻛﻴﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ. (9) ← ﺍﻭﺻﺎﻑ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﻭﺻﺎﻑ ﻇﺎﻫﺮﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ شباهت های ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺑﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﮔﺮﺍﻣﻰ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺍﺭﺩ. ﺧﻄّﻰ ﺍﺯ ﻣﻮﻯ سبز ﺭﻧﮓ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺯُﻣُﺮّﺩ ﺍﺯ ﮔﺮﺩﻥ ﺗﺎ ﻧﺎﻑ ﻣﺒﺎﺭک ﺍﻭ ﻛﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺒﺎﺭﻛﺶ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﻯ ﺩﺭﺧﺸﻨﺪﻩ ﻭ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﺍﺳﺖ. ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : «ﺍﻭ ﺟﻮﺍﻧﻰ ﺍﺳﺖ ﺧﻮﺵ ﺭﻭﻯ ﻭ ﺧﻮﺵ ﻣﻮﻯ ﻭ ﻧﻮﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺒﺎﺭﻛﺶ ﺑﺮ ﺳﻴﺎﻫﻰ ﻣﺤﺎﺳﻦ و موی سر انور ﺍﻭ ﻏﺎﻟﺐ ﺍﺳﺖ». (10) ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : «ﺭﻧﮓ ﻣﺒﺎﺭﻛﺶ ﻣﺎﻳﻞ ﺑﻪ ﺳُﺮﺧﻰ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮔﻞ ﺳﺮﺥ ﺷﻜﻔﺘﻪ ﻭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﮔﺸﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﻳﺶ ﻣﺮﺗﻔﻊ ﻭ ما ﺑﻴﻦ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﻭ ﺑﺎﺯ ﺍﺳﺖ». (11) ﮔﺸﺎﺩﻩ ﺟﺒﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻨﻰ ﺍﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﻧﺎﺯک ﻭ ﺷﻜﻢ ﻣﺒﺎﺭﻛﺶ ﺑﺮ ﺁﻣﺪﮔﻰ ﺩﺍﺭﺩ، ﻭ ﺑﻴﺦ ﺩﻧﺪﺍن های ﺛﻨﺎﻳﺶ ﮔﺸﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ← ﻣﺎﺩﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭﺍﻟﺪﻩ ی ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺣﺐ ﺍلأﻣﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺮﺟﺲ ﺧﺎﺗﻮﻥ علیها السلام ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺎم ها ﻭ ﺍﻟﻘﺎﺏ ﺩﻳﮕﺮ آن ﺣﻀﺮﺕ علیها السلام ﻣﻠﻴﻜﻪ، ﺭﻳﺤﺎﻧﻪ، ﺻﻴﻘﻞ، ﺳﻮﺳﻦ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ـ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻣﻰ ﻋﺒﺎﺭﺍﺕ ﺁﻥ ﺩﻟﺎﻟﺖ ﻭﺍﺿﺤﻰ ﺑﺮ ﻋﻠﻮّ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺁﻥ ﺑﺎﻧﻮ ﺩﺍﺭﺩ ـ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺑﻪ ﺭﺍﺿﻴﻪ، ﻣﺮﺿﻴﻪ، ﺻﺪّﻳﻘﻪ، ﺗﻘﻴّﻪ، ﻧﻘﻴّﻪ، ﺯﻛﻴّﻪ، والدة الامام، المودعة اسرار الملک العلّام، امّ موسی، ابنة حواری عیسی ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. (12) بناﺑﺮ ﻧﻘﻠﻰ ﺟﻨﺎﺏ ﻧﺮجس علیها السلام ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 261 هـ ﺩﺭ ﺳﺎﻣّﺮﺍﺀ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺣﻠﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺭ ﺍﻣﺎﻣﻴﻦ ﺣﻀﺮﺕ ﻫﺎﺩﻯ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ عسکری ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﻓﻦ ﺷﺪ. (13) ﺑﻨﺎﺑﺮ ﻧﻘﻠﻰ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 260 هـ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺍﻣﺎﻡ عسکری ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺣﻠﺖ ﻧﻤﻮﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﻭﻗﺎﻳﻊ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺧﻮﺩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻭ ﻋﻴﺎﻟﺶ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺮﺟﺲ ﺧﺎﺗﻮﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﻋﺎ ﺑﻔﺮﻣﺎﻳﻨﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ. (14) ... 📚 منابع : 9. کفایة الموحّدین : ج 3، ص 343. بحار الأنوار : ج 51، ص 30. 10. الغیبة (شیخ طوسی) : ص 470. بحار الأنوار : ج 51، ص 36. 11. همان : ص 215. و ... . 12. بحار الأنوار : ج 99، ص 70. ریاحین الشریعة : ج 3، ص 26 ـ 25. 13. ﺭﻳﺎﺣﻴﻦ ﺍﻟﺸﺮﻳﻌﺔ : ﺝ 3، ﺹ26 ـ 25. 14. ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺳﺎﻣﺮﺍﺀ : ﺝ 1، ﺹ 243. .
. ﺣﻀﺮﺕ ﺣﻜﻴﻤﻪ ﺧﺎﺗﻮﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﻟﺎﺋﻤﺔ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﺭﺅﻳﺖ ﻭ ﺩﺭک ﭼﻬﺎﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. (15) ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 274 هـ ﺩﺭ ﺳﺎﻣّﺮﺍﺀ ﺭﺣﻠﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ. (16) ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣَﺤﺮﻡ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻛﺴﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺸﺮّﻑ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ عسکری ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ «ﺳُﻔَﺮﺍ» ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ی ﺍﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺣﻮﺍﺋﺞ ﺧﻮﺩ ﻧﺎیل ﻣﻰ ﺷﺪﻧﺪ. (17) ← ﺍﻳّﺎﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ یک ﺷﺐ ﺍﺯ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺼﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﻧﺴﻴﻢِ ﺧﺎﺩﻡ ﺧﺪﻣﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﻋﻄﺴﻪ ﻛﺮﺩ. ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﻳَﺮحَمکَ الله» ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﻋﻄﺴﻪ ﺗﺎ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ». (18) ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ 25 ﺷﻌﺒﺎﻥ ﻫﻢ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. (19) ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺼﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ عسکری ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺧﺎﺹّ ﻧﻤﺎﻳﺎﻧﺪ ﻭ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ. (20) ← غیبت صغری در غیبت صغری چهار تن از بزرگان شیعه به ترتیب وکیل و سفیر و نایب خاص امام زمان علیه السلام بودند، که خدمت آن حضرت می رسیدند و وکالت شان مورد تأیید آن حضرت بود، و پاسخ های امام علیه السلام در حاشیه ی نامه ها توسط نوّاب به دست مردم می رسید. البتّه غیر از این چهار نفر وکلای دیگری هم از طرف امام علیه السلام در بلاد مختلف بودند که به وسیله ی همین چهار بزرگوار امور مردم را به عرض امام زمان علیه السلام می رساندند و از سوی امام علیه السلام در امور آن ها توقیع هایی صادر شده بود. (19) سفارت این چهار بزرگوار سفارت مطلق و تامّ بوده، ولی دیگران در موارد خاصّی سفارت داشتند، مانند ابو الحسن محمّد بن جعفر اسدی، احمد بن اسحاق اشعری، ابراهیم بن محمّد همدانی، احمد بن حمزة بن الیسع. (20) نوّاب اربعه عبارتند از ابو عمرو عثمان بن سعید عَمری، ابو جعفر محمّد بن عثمان بن سعید عَمری، ابو القاسم حسین بن روح نوبختی، ابو الحسن علی بن محمّد سَمُری. نائب اوّل عثمان بن سعید مورد اعتماد مردم و جلیل القدر و وکیل حضرت هادی و امام عسکری علیه السلام نیز بود. (21) او به امر امام علیه السلام متصدّی کفن و دفن امام عسکری علیه السلام گردید. (22) چون امام عسکری علیه السلام در محلّه ی عسکر سکونت داشتند و تماس با آن حضرت برای شیعیان مشکل بود، عثمان بن سعید چون روغن فروش بود، اموال را در ظرف های روغن می ریخت و به خدمت امام علیه السلام می بُرد. (23) احمد بن اسحاق قُمی هنگامی که از امام هادی علیه السلام پرسید : آقای من، گاهی غایب و گاهی حاضرم. وقتی هم که حضور دارم همیشه نمی توانم خدمت تان برسم. سخن چه کسی را بپذیرم و فرمان چه شخصی را اطاعت کنم ؟ حضرت فرمود : «این عَمرو عثمان بن سعید عَمری مورد اطمینان و امین است. آنچه به شما بگوید از من می گوید و آنچه به شما برساند از من می رساند». احمد بن اسحاق می گوید : پس از رحلت امام هادی علیه السلام نزد امام عسکری علیه السلام رفته همان گفته را تکرار کردم. آن حضرت مانند پدر بزرگوارشان فرمودند : «ابو عَمرو امین و مورد اطمینان امام گذشته و مورد اطمینان من در زندگی و پس از مرگ من است. آنچه به شما بگوید و آن چه به شما برساند از من می رساند». (24) جناب عثمان بن سعید پس از امام عسکری علیه السلام به فرمان حضرت مهدی علیه السلام به وکالت و نیابت ادامه داد، و شیعیان مسائل خود را نزد او می بُردند و پاسخ امام علیه السلام توسط او به مردم می رسید. (25) نائب دوّم ابو جعفر محمّد بن عثمان بود و او نیز همچون پدر از بزرگان شیعه و در تقوی و عدالت و بزرگواری مورد اعتماد و احترام شیعیان بود. عثمان بن سعید پیش از وفات به فرمان امام عصر علیه السلام فرزند خود ابو جعفر بن عثمان را به جانشینی خود و نیابت امام علیه السلام معرّفی کرد. این در حالی بود که امام عسکری علیه السلام نسبت به او و پدرش اظهار اعتماد و اطمینان فرموده بود و شیعه بر عدالت و تقوی و اطاعت او اتّفاق داشتند. (26) ... 📚 منابع : 15. ﺑﺤﺎﺭ ﺍلأﻧﻮﺍﺭ : ﺝ 50، ﺹ 8. 16. ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺳﺎﻣﺮﺍﺀ : ﺝ 1، ﺹ 239. 17. ﺭﻳﺎﺣﻴﻦ ﺍﻟﺸﺮﻳﻌﺔ : ﺝ 4، ﺹ 150. 18. کمال الدین : ﺹ 430، 441. و ... . 19. الغیبة (شیخ طوسی) : ص 232. و ... . 20. ﻭﻗﺎﻳﻊ ﺍﻟﺸﻬﻮﺭ : ﺹ 147. 21. الغیبة (شیخ طوسی) : ص 415. و ... . 22. المهدی علیه السلام : ص 181. بحار الأنوار : ج 51، ص 344. 23. الغیبة (شیخ طوسی) : ص 356. اعیان الشیعة : ج 2، ص 48 بخش سوّم. 24. بحار الأنوار : ج 51، ص 346 ـ 344. و ... . 25. کمال الدین : ص 510. 26. من لایحضره الفقیه : ج 2، ص 520. و ... . .
. پس از در گذشت نائب اوّل جناب عثمان بن سعید، توقیعی از جانب امام زمان علیه السلام در مورد وفات او و نیابت فرزندش محمّد صادر شد که ترجمه ی قسمتی از آن چنین است : «انا لله و انا الیه راجعون، در برابر فرمان خدا تسلیم و به قضای او راضی هستیم. پدرت سعادتمند زیست و پسندیده در گذشت. خداوند او را رحمت کند و به پیشوایان و سرورانش علیهم السلام ملحق سازد. از کمال سعادت پدرت بود که خداوند فرزندی چون تو را به او عنایت کرد که پس از او جانشین گردی، و در امورش قائم مقام او باشی و برایش طلب رحمت و آمرزش نمایی». (27) از محمّد بن عثمان پرسیدند : صاحب الامر علیه السلام را دیده ای ؟ گفت : آری و آخرین ملاقاتم با او کنار بیت الله الحرام بود که می فرمود : «اللّهُمَّ أنجِز لی ما وَعَدتَنی» و نیز او را در مستجار نزدیک رُکن یمانی کعبه دیدم که می گفت : «اللّهُمَّ انتَقِم لی مِن أعدائی». (28) این بزرگوار کتاب هایی در فقه تألیف کرده که مشتمل است بر آنچه از امام عسکری علیه السلام و از پدر خود شنیده بود. (29) محمّد بن عثمان برای خود قبری ترتیب داده بود و آن را با ساج پوشانده بود و روی آن آیاتی از قرآن کریم و اسامی ائمه اطهار علیهم السلام را نوشته بود. هر روز داخل آن می شد و یک جزء قرآن قرائت می کرد و بیرون می آمد. (30) او پیش از مرگ از روز وفات خود خبر داد و در همان روز که خبر داده بود در گذشت. (31) همچنین پیش از رحلت به شیعیان خبر داد که امام علیه السلام جناب ابو القاسم حسین بن روح نوبختی را برای سفارت و ارتباط با خود انتخاب فرموده اند و او قائم مقام من است و به او مراجعه کنید. (32) او در سال 305 هـ رحلت فرمود. (33) نائب سوّم جناب ابو القاسم حسین بن روح نوبختی است، که نزد موافق و مخالف عظمت و بزرگی ویژه ای داشت، و به عقل و بینش و تقوی و فضیلت نزد عموم فرقه های مختلف مذهبی مشهور بود و در زمان نائب دوّم از جانب او متصدّی پاره ای از امور بود. با اینکه میان یاران نائب دوّم، جعفر بن احمد بن متیل از همه به او نزدیکتر بود، و حتّی در اواخر زندگی جناب محمّد بن عثمان، غذای منزل او را در منزل جعفر بن احمد بن متیل تهیّه می کردند، و در میان اصحاب احتمال نیابت و جانشینی جعفر بن احمد بیشتر بود، امّا در آخرین ساعات زندگی جناب محمّد بن عثمان که جعفر بن احمد بالای سر او و حسین بن روح پایین پایش نشسته بود، به جعفر بن احمد رو کرد و فرمود : «مأمور شده ام که امور را به ابو القاسم حسین بن روح واگذار نمایم». جعفر بن احمد از جا بر خاست و دست حسین بن روح را گرفت و او را بالای سر محمّد بن عثمان نشاند و خود در پایین پای او نشست. (34) در 6 شوال سال 305 هـ اوّلین توقیع از ناحیه ی مقدّسه امام عصر علیه السلام برای او صادر شد که متن آن چنین بود : «ما او را می شناسیم، خداوند تمامی خیر و رضای خویش را به او بشناساند و به توفیق خود او را یاری نماید. از مکتوب او مطّلع شدیم و نسبت به او وثوق و اطمینان داریم. او را نزد ما مکان و منزلتی است که خشنودش می سازد. خداوند احسان خویش را به او بیفزاید که خدا ولی و توانا بر همه چیز است، و سپاس خدای را که شریکی ندارد و درود و سلام فراوان خداوند بر فرستاده ی او محمّد و بر خاندان او صلوات الله علیهم». از ابو سهل نوبختی صاحب تألیفات ـ که از متکلّمین بزرگ بغداد بود ـ پرسیدند : برای چه جناب ابو القاسم حسین بن روح به مقام نیابت نایل شد و شما نایل نشدید ؟ گفت : ائمه علیهم السلام داناترند و آنچه برگزینند شایسته تر و مناسب تر است، ولی من فردی هستم که با خصم بر خورد و مناظره می کنم و اگر نائب امام علیه السلام بودم و مکان امام زمان علیه السلام را می دانستم ـ چنان که ابو القاسم حسین بن روح به جهت نیابت می داند ـ و در گیر و دار بحث پیرامون امام علیه السلام با مخالفان در تنگنا قرار می گرفتم ممکن بود نتوانم خود را کنترل کنم و جای آن حضرت را افشا نمایم؛ ولی ابو القاسم اگر امام علیه السلام در زیر دامان او مخفی باشد و او را با آلات بُرنده تکّه تکّه نمایند دامان خود را از او بر نمی دارد و او را به دشمن نشان نخواهد داد. (35) ... 📚 منابع : 27. الغیبة (شیخ طوسی) : ص 363. و ... . 28. الکنی و الألقاب : ج 3، ص 268 ـ 267. حقّ الیقین : ص 300. 29. کمال الدین : ص 503. و ... . 30. الغیبة (شیخ طوسی) : ص 366. و ... . 31. همان : ص 370. و ... . 32. همان : ص 372. بحار الأنوار : ج 51، ص 356. 33. همان : ص 391. و ... . 34. همان : ص 387، 393. و ... . 35. همان : ص 396. و ... . .
امام حسین ع
. 📜 #متن استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی #ویژه ایام فاطمیه سلام‌الله‌علیها(۱) 🚦بررسی وفات یا شهادت
. 📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی ماجرای هجوم به خانه وحی ۱. علت هجوم ویژه ایام سلام الله علیها (۲) 📍در مورد شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها دو نقل وجود دارد، یکی آنکه آن بانوی عظیم الشأن ۷۵ روز پس از ارتحال پدر بزرگوار به شهادت رسیده است که این نقل مطابقت می‌کند با ۱۳ جمادی الاولی در سال ۱۱ هجرت. اما در اینکه چگونه آن وجود مقدس به شهادت رسید باید بگوییم که پس از غصب خلافت در پی ارتحال رسول‌اکرم ‌صلی‌الله ‌علیه‌و‌آله‌ وسلم، طبق نقل‌های معتبر تاریخی که گذشته از منابع شیعه در کتاب مهم و بسیار با قدمت الامامة و السیاسة تألیف ابن قتیبه دینوری که پیش از طبری در قرن سوم میزیسته است هم به آن اشاره شده است. 📍در این کتاب آمده است که پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و در پی عدم بیعت امیرالمومنین علیه السلام با خلیفه غاصب، عمر بن خطاب به ابوبکر عنوان کرد که تا علی بیعت نکند ما از او نمی‌توانیم آسوده باشیم و به سبب جایگاهی که دارد برای خلافت خطرناک خواهد بود. لذا به خلیفه میگوید که علی باید احضار شود و از او بیعت گرفته شود. 📍در راستای چنین پیشنهادی، خلیفه، قنفذ غلام آزاد شده عمربن‌خطاب را به در خانه علی علیه‌السلام می‌فرستد. قنفذ به خانه حضرت میرود و میگوید خلیفه رسول الله شما را می‌طلبد، امیرالمومنین فرمود چه زود به رسول خدا دروغ بسته‌اید! منظور حضرت این است که او هرگز خلیفه رسول الله نیست. 📍پاسخ حضرت به ابوبکر می رسد و او مدتی می گرید و سپس دوباره قنفذ را به سمت حضرت می‌فرستد و پیام می‌دهد که جانشین رسول خدا از تو می‌خواهد که بروی و با او بیعت کنی. حضرت وقتی این پیام را شنید فرمود: سبحان الله! چیزی ادعا کرده است که شایسته آن نیست. یعنی اینکه هم خلیفه رسول خدا خود را بداند و هم اینکه از وصی رسول اکرم و نزدیک ترین فرد به آن وجود مقدس و تنها فرد شایسته جانشینی پیامبر می‌خواهد که بیعت کند. 📍وقتی ابوبکر این پیام را شنید مجدداً گریست. در این جا عمربن‌خطاب عنوان می کند که علی (سلام‌الله‌علیه) به طور مسالمت آمیز تسلیم نمی‌شود و بیعت نمی‌کند لذا مجوز برخورد تند و سخت را از خلیفه می گیرد. در اجرای چنین دستوری عمر‌بن‌خطاب در حالی که شعله‌ای در دست داشت به سوی خانه علی علیه‌السلام حرکت می‌کند. 📍در خانه آن حضرت ۱۲ نفر از اصحاب رسول اکرم صلی‌الله‌ علیه و آله وسلم به عنوان معتقدان و وفاداران به ولایت در دفاع از امیرالمومنین علیه‌السلام تحصن کرده بودند. در این هنگام عمربن‌خطاب با آتش به سوی خانه روانه می شود. 🔸طبق نقل ابن قتیبه عمربن‌خطاب با گروهی از افراد که طبق نقل ‌ها رجاله بودند، (رجاله در لغت به معنای پیاده است اما در آن بار منفی نهفته است و منظور افراد بی سر و پا و اوباش می‌باشند) به سوی خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حرکت کردند در حالی که شعله آتشی در دست عمربن خطاب بود. .