eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴روضه (س) در نقل تاریخ (المنتخب طریحی) کتاب المنتخب فی جمع المراثی و الخطب تالیف فخر الدین طریحی نخستین منبع شناخته شده ای است که "حضرت رقیه(س)" را سه ساله معرّفی کرده است. همچنین نخستین منبعی است که به تفصیل سخن گفتن وی را با امام(ع) مطرح کرده است. ...فَقالَت: ما هذا الرَّأسُ؟ قالُوا لَها: رَأسُ أبیكِ. فَرَفَعَتهُ مِنَ الطَّشتِ حاضِنَةً لَه وَهِيَ تَقُولُ: یاأبَتاه! مَن ذَا الَّذي خَضَّبَكَ بِدِمائِكَ؟ یاأبتاه! مَن ذَا الَّذي قَطَعَ وَریدَكَ؟ یاأبتاه! مَن ذَا الَّذي أیتَمَني عَلی صِغَرِ سِنّي؟ یاأبتاه! مَن بَقِيَ بَعدَكَ نَرجُوهُ؟ یاأبتاه! مَِن لِلیَتیمَةِ حَتّی تَکبُرُ؟ یاأبتاه! مَن لِلنساءِ الحاسِراتِ؟ یاأبتاه! مَن لِلأرامِلِ المُسَبيّاتِ؟ یا أبتاه! مَن لِلعُيونِ الباكِياتِ؟ يا أبتاه! مَن لِلضائِعات الغَريباتِ؟ يا أبتاه! مَن لِلشُّعورِ المُنشِراتِ؟ يا أبتاه! مَن بَعدَكَ؟ واخَيبَتَنا! يا أبتاه! مَن بَعدك؟ واغُربتَنا! يا أبتاه! لَيتَني كُنتُ الفِدى، يا أبتاه! لَيتَني كُنتُ قَبلَ هَذا اليَومِ عَمياً. يا أبتاه! لَيتَني وَسَدَتِ الثَّرى وَ لا أرى شَيبَكَ مُخَضَّباً بِالِّماءِ. ثمّ إنّها وَضَعَت فَمَها عَلى فَمِهِ الشَّريف و َبَكَت بُكاءاً شديداً حَتّي غُشِيَ عَلَيها، فَلَمّا حَرَّكُوها، فَإذا بِها قَد فارَقَت روحُها الدُنيا. وقتى سر بريده امام حسين(ع)را برای رقیه(س) آوردند گفت: این سر کیست؟ به او گفتند: سر پدرت حسین است. سر را با احتیاط از داخل طشت برداشت و به سینه چسبانید و با گریه های سوزناك خود خطاب به سر چنین گفت: پدر چه کسی تو را به خون آغشته کرد؟چه کسی رگ های گردنت را برید؟ پدر چه کسی در خردسالی یتیمم کرد؟ پدر دختر یتیم تو به چه کسانی پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدرجان زنان بی پوشش چه کنند؟ پدرجان زنان اسیر و سرگردان کجا بروند؟ پدرجان چه کسی چشمان گریان را چاره ساز است؟ پدرجان چه کسی یار و یاور غریبان بی پناه است؟ پدرجان چه کسی پریشان مویی ما را سامان می بخشد؟ پدرجان بعد از تو چه کسی با ماست؟ وای بر ما بعد از تو وای از غریبی! پدرجان کاش فدایت می شدم. پدرجان ای کاش بیش از این نابینا می شدم و تو را اینگونه نمی دیدم. پدرجان کاش پیش از این در خاک خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمی دیدم. سپس لب ها را بر لب های پدرش امام حسین(ع) نهاد و چنان گریست که همان لحظه بیهوش شد و وقتی او را حرکت دادند دریافتند که از دنیا رفته است. 📚منابع: المنتخب فی جمع المراثی و الخطب طریحی، ص ۱۳۶ 👈برگرفته از کتاب حسینیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۵۱۱ _______________ 🏴روضه حضرت رقیه در نقل تاریخ(کامل بهایی): در حاویه آمد که زنان خاندان نبوّت در حالت اسیری با مردانی که در کربلا شهید شده بودند، بر پسران و دختران ایشان پوشیده می داشتند و هر کودکی را وعده ها می دادند که پدر تو به فلان سفر رفته است[و] باز می آید تا ایشان را به خانه یزید آوردند. دخترکی بود چهارساله. شبی از خواب بیدار شد و گفت: "پدر من حسین کجاست؟ این ساعت، او را به خواب دیدم سخت پریشان!" زنان و کودکان، جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست. یزید خفته بود. از خواب بیدار شد و حال، تفحّص کرد. خبر بردند که حال، چنین است. آن لعین، در حال گفت که بروند و سر پدر او را بیاورند و در کنار او نهند. مَلاعین، سر بیاورد و در کنار آن دختر چهار ساله نهاد. پرسید: "این چیست؟" مَلاعین گفت: سرِ پدر توست. آن دختر بترسید و فریاد بر آورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم کرد. 📚منبع: کامل بهایی، ج۲ 👈برگرفته از کتاب حسینیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۵۱۰ .
. رفتی و بی تو موندم تنها بین یک عدّه از نامردا هرجا رفتم سرت بامن بود دیدی حالم رو از رو نی ها واویلا واویلا واویلا ۲ کوفیا ما رو بیکَس دیدن به غریبیِ ما خندیدن گوشواره ها و معجرهای دخترای تو رو دزدیدن واویلا واویلا واویلا ۲ دسته بسته تو کوچه بازار سهم زینب فقط شد آزار ما کجا ؟ مجلس نامحرم مارو بُردن توو بزم اغیار واویلا واویلا واویلا ۲
4_5792190348469996712.mp3
2.69M
☑️بند اول ریختن رو سرم توی شهر شام خاکستر و خاک مَردم از رو بام نامردا ما رو میزدن تووهر جا توی کوچه ها توو بلوا حسین جانم حرومیا تو اون شلوغیای شهر شام بردن مارو کشون کشون میون ازدحام بادست بسته تا می افتادیم روی زمین میخندیدن به اشکامون جماعت عوام وای از بی رحمی محله ی یهودی یه شهری دشمن و یه آشنا نبود غریب مادرم ☑️بند اول توو هر گذر و توی هر بازار می بردنمون با هزار آزار بی شرما مارو میزدن بی رحما توی آتیش و اون گرما حسین جانم یه عده مارو میزدن توو هر مسیر و راه یه عده هم مارو زدن با شلاق نگاه از گرد و خاکسترای مردم بی حیا ببین که صورتای همه شده سیاه سنگای شامیا بود هدف  لبت خطا میرفت میخورد به سر زینبت غریب مادرم 💠💠💠 .
4_6048809284286811383.mp3
1.92M
☑️بند اول دنبال نیزه ت باچشم گریون می اومدیم با  پاهای  پرخون توو هر محل و هرکوی و کوچه میرفتیم از حال توو شهر کوفه ما رو با جسارت بردن بی بهونه با بی حرمتی و سیلی تازیونه واویلاواویلا ☑️بند دوم تنها سلاحم چشم ترم بود سایه ت توو هرجا  روی سرم بود چشمم همیشه به سوی نیزه کاشکی نیفتی  از روی نیزه روو نیزه که خوندی قران ای برادر میزدن به لبهات با سنگ قوم کافر واویلاواویلا ☑️بند سوم اون که سرت رو باسنگ شکسته دستای ما رو  با طعنه بسته بوسه گرفتن سنگا ازون لب هر چی خطا رفت میخورد به زینب افتادیم روو خاکا صد بار ای برادر کمونیه قدّم  شدم مثل مادر واویلاواویلا