eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5796598904766076735.mp3
12.43M
با حبیبان که راه می افتی عشق را انتخاب باید کرد مسلم عوسجه به ما فهماند چهره با خون خضاب باید کرد 📋 حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با حبیبان که راه می‌افتی عشق را انتخاب باید کرد مسلم عوْسَجه به ما آموخت چهره با خون خضاب باید کرد زن و فرزند را رها کرد و رفت با عشق آشنا بشود عشق یعنی زهیر عثمانی خواست صد مرتبه فدا بشود زندگی مرگ دارد و آدم با شهادت پُر از حیات شود عامر از نسل نوح آمده است ساکن کشتی نجات شود بیست سال تمام هر شب و روز از اَجل خواست تا امان بدهد آرزوی بُرِیر این بوده است در رکاب حسین جان بدهد تیزی تیغَک مُغیلان را کودک خردسال می داند راز آن خار کندن شب را نافع ابن هِلال می‌داند تیر باران شروع شد بعدش شد فدایی حُجِیر با پدرش دست در دست هم شهید شدند ای به قربان جُندَب و پسرش در میان سواره‌های یزید این دلاور پیاده می‌جَنگد بوی صفین داشت شمشیرش مثل حیدر جُناده می‌جَنگد رفت عابس برهنه در میدان مَستِ مَست از مِی سَبوی حسین ما همه عاشقیم اما اوست شاه دیوانگانِ کوی حسین آن زمانی که عشق می‌آید هیچ چیزی مقابلش سد نیست رو سفیدی جُوْن می‌گوید رو سیاهی همیشه هم بد نیست کم‌کمک ظهر شد اذان گفتند شد فدای نماز خواندن او تیرها را به جان خرید سعید تا نباشد گَزَند بر تَن او *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
زمینه - مثل وهب شبیه جون.mp3
12.78M
◾️ • سه‌شنبـه ۱۹ تـیـــرمــاه ۱۴۰۳ • ۳ محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق • | مثل وهب شبیه جون • بانـوای | کربلایی ✍🏻 نوحه‌سرا | کربلایی
. سلام ما به باد و شیر مادر او! که داد درس شهامت به او و همسر او نخست بود مسیحىّ و فیض اسلامش شد آبروى وى و مکتب پیمبر او   ▪️ یا واهب العطایا! آمد به سویت تا آبرو بگیرم از فیض آبرویت یا دافع البلایا! افتاده در بلایم یا مُطلق الاُساری! گشتم اسیر مویت ▪️ شد به میدان فداکاری، «وهب» آن مسلمان‌خوی نصرانی‌نصب کاو به عکس اهل ظاهر از درون داشت ره با آن خدایی‌رهنمون. ▪️ گر تو مشتاق حقی، بگْذر ز غیر که خداجویی چه در کعبه، چه دیر آن شنیدم کز نصارا بُد «وهب» وز صلیب و دیر نامد محتجب ▪️ هان! سعادت بنْگر و توفیق رب ای شگفت! از قصّه‌ی «امّ‌الوهب» بودی اندر جیش و لشکرگاه شاه نوجوانی، مظهر لطف اله.   ▪️ چون شد غمگسار رهبر آزادگان امر مادر را شنید و رفت و کرد ایثار جان همسرش آمد به بالینش که دیداری کند هر دو گردیدند شهید راه داور همزمان. ▪️ وهب ای یار وفادار حسین که شدی یاور و غمخوار حسین همسرت همره تو گشت شهید دهدت اجر تو دادار حسین ✍ ................. . وقتــی(زُهیر) ساختن است عادتِ حسین هست عاقبت به خیری ما حاجتِ حسین رویش سپید باد چونان گیـسوی(حبیـب) هرکس گذاشت عُـمْر ، پی خدمتِ حسین با(مُسلم بن عوسجه) محشــور می شود هرکس که بـود دغدغه اش غُربتِ حسین حتماً شبیـه (حـُر)ادبش جلوه کرده است هرکس که راه یـافـته در ســاحتِ حسین حُبُّ الحُسَین أجَنّنی اش مثل(عابس)است هرکـس دریده پیرُهـن از محنـتِ حسین ماننـد (جـُوْن)عطرِ لبـش مستی آور است هرکـس گرفته بوسه ای از صورتِ حسین دین داشتن که بسته به صوم و صلات نیست وقـتی (وهب)وهب شده از برکتِ حسین مـثلِ (سعـید) باش كه وقت نمـاز داشت دلشوره ی مُـحافظت از حُرمتِ حسین باید (بُریــر) بود و به میدان دفاع کرد با هرچه هست و نیست زِ حیثیّتِ حسین یا أیّها الرّسـول چه کردند در جواب!!! اصــلاحِ اُمّــت تو که شـد نیّـتِ حسین یا أیّها الرّسـول تو دیدی دمِ غُـروب لشگر چه کرد با جگــرِ عترتِ حسین وقـتي که آب روی حـرم باز گشته بود تازه رُباب ، روضه اش آغاز گشته بود
. .. علیه_السلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 کجایی ای امام ما بیا به روضه ی ارباب بیا مجلس گرفتیم ما برای غربت اصحاب بمیرم که نداری تو چنین اصحاب و یارانی رها کرده تو را شیعه همیشه در بیابانی به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 من آن حرّ جفاکارم گنهکارم ببخش آقا رسیدم تا شوم یارت به لطف مادرت زهرا اگر راه تو را بستم رسیدم تا کنم جبران خدا را شکر که با اذنت به راه تو شوم قربان شدم من مبتلای تو سر و جانم فدای تو حسین جانم حسین جانم.... 🌸 خدا را شکر که جان من شده اینجا نثار تو ولی آقا چرا رفته کنار من قرار تو سر من را گرفتی تو به دامانت ولی آقا گذاری خود سر پاکت به روی خاک این صحرا جدا گردد سرت ای وای جلوی خواهرت ای وای حسین جانم حسین جانم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. علیه_السلام --------------------------------- منم اونکه آقا بهت راهو بستم میدونی که خیلی دلت رو شکستم منم اونکه لرزوند دل بچه‌هارو اونم که رقم زد برات کربلا رو نگا کن که حالا سرافکنده‌ام من به پیش نگاه تو شرمنده‌ام من کوچیکم ولی تو بزرگی کن آقا بیا بگذر از من تو رو جون زهرا ______ منم مثل حرّم پشیمون و خستم نمک خوردم اما نمکدون شکستم میبینی اسیرم تو مرداب دنیا ندارم امیدی به امروز و فردا نجاتم بده که خداییش بریدم هدر رفته عمرم ته خط رسیدم یه نفرین کن آقا منم سر به راه شم یه کاری کن از این اسارت رها شم _____ وفا کردی اما جفا دیدی از من عطا کردی اما خطا دیدی از من یه کوه طلا رو به ارزن فروختم به یک لحظه لذت حسینو فروختم تمومی حرفام به جز ادعا نیست من اصلا مسیرم شبیه شما نیست فقط داد زدم که دوست دارم آقا تا وقت عمل شد کم آوردم آقا ✍ .👇
. زینب خونین جگر ،اندر اسارت می رود. با تمام اهل بیت ، منزل به منزل می‌رود. ❤️ هست همراهش زنان وطفلهای داغدار . بین آن نا محرمان،بر ناقه عریان سوار ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا بود سرهای بریده،در جلوی کاروان. هر سری بر نیزه باشد،پیش چشم دختران. ❤️ ساز و سور نا طبل شادی ،می نوازند ظالمان . از برای کشتن سلطان دین،شاه جهان. ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا قافله را می برند ،در کوچه و بازارشان . تا به بینند هر اسیری،غل به گردن در فغان. ❤️ آمد از صومعه برون ،راهب بدید یک کاروان. هست هجده سر بریده،جمله بر نوک سنان. ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا بین سرها دید یک سر ،قاری قرآن بود. همچو نورانی وگو ،خورشیدو مه تابان بود. ❤️ گفت با شمر لعین ،این سر بده امشب به من. اجرتش را درهم و دینار ، بستانی زمن. ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا شمر د اد تحویل سر،بر راهب نیکو خصال. راهب آورد سر به صومعه ،خانه خود با ملال . ❤️ شستشو بنمود راهب،از سر پرخون او. چونکه مهمان آمده بهرش،عزیز است و نکو. ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا درد دل کرد راهب آن شب ،با سر از تن جدا. گفت بر گو کیستی،ای مظهر و نور خدا. ❤️ گفت ای راهب حسینم زاده پیغمبرم. نور چشم فاطمه،هم یادگار حیدر. ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا درزمین کربلالب تشنه جان دادم،بدان . تا شوم شافع به روز ،واپسین بر شیعیان . ❤️ شد مسلمان راهب وهم شیعه و،یارحسین. از سر شب تا به صبح ،صحبت نمود با نور عین. ❤️ 🌴ای عزیر مصطفی 🌴ای شهید نینوا حامدی ......................... . بن یزید ریاحی یابن زهرا یابن زهرا حر نالانم حسین بگذر از جرم و گناهم من پشیمانم حسین حر نالانم حسین   من پشیمانم حسین میکنی آقا حلالم جان زهرا مادرت من خجالت میکشم از روی زینب خواهرت جان زهرا مادرت   رومگیر از نوکرت حر نالانم حسین   من پشیمانم حسین روی مگردان ازمن امشب ای علی را نور عین میزنم بوسه به خاک پای عباس حسین ای علی نورعین   یاحسین و یا حسین حر نالانم حسین   من پشیمانم حسین من به درگاه پر از لطفت پناه آورده ام شرمسارم روسیاهم کوله باری از گناه آورده ام ای پناهم یاحسین  بی پناهم یا حسین حر نالانم حسین   من پشیمانم حسین آرزو دارم ببینم روی زانویت سرم چشم به راه دیدنت هستم به شام آخرم دست من دامان تو   جان من قربان تو حر نالانم حسین   من پشیمانم حسین ......... پر کشیده هر دل عاشق به سوی کربلا پر کشیده هر دل عاشق به سوی کربلا تا نماند بر دل ما آرزوی کربلا از پر گهواره ام تا لحظه جان دادنم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بوی اسفند عزا آمد عطر سیب کربلا آمد ماه محرم ماه غم ماه ثارالله بر اشک روضه الحمدالله شد بهار غم آه از این ماتم عالم آمد زیر این پرچم می دمد بر جان ما صبح سپید کربلا می رود هر لحظه ما با امید کربلا تشنه آغوش یارم ای اجل مهلت بده تا بگیرد در بغل ما را شهید کربلا بی قرارم ای کس و کارم من به این پرچم بدهکارم دلتنگ دیدار توام دلگشایی کن یا حسین ما را کربلایی کن عشق بی پایان ای جان جانان ای قرار قلبم حسین جان یک گل میان علقمه فتاده دستش جدا بر روی خاک ابالفضل 👇👇
shab.chaharom.moharram-1403-44.mp3
14.7M
🎧 🔊 | ۱۴۴۶ 🎤 ●━━━━━━─────── 📋مث وهب شبیه جون 🏴مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1446 ............................................ .(بند اول). مث وهب شبیه جون مث حبیب مث زهیر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت بخیر باید رها شد از قفس تا عاشقی شود ، آغاز باید گذر کنیم از خود به کربلا کنیم پرواز ای امامم مخاطب همیشه‌ی سلامم به شوق وصل تو کَندم از جان فقط به عشق تو در قیامم .(بند دوم). مث سعید ، شبیه حر مث انس ، مث بریر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت بخیر باید رها شد از این نفس رها شد از دل زندان نمیفروشم آن دل که فقط تو باشی در آن آخر راه باید رسید به خیمه شهنشاه فداییَش کنیم جان خود را باید گذشت از این عمر کوتاه امیری حسین و نعم الامیر .(بند سوم). مث نعیم ، شبیه زید طریق دوست ،رویم نه غیر الهی که ، به راه تو همه شویم ،عاقبت بخیر صدای اَین الهانی صدای این مسلم به گوش می رسد، باید به قتلگاه شویم مُحْرِم ادخلوها باید گذر کنیم از آبروها و ما رایت الا جمیلا چه باکی از بریدن گلوها ................................................
Akbari_Shab4Moharram1403[01].mp3
7.22M
🔖 | مثل وهب شبیه جون 🎤 با‌نوای | حاج سیدالشهدا علیهم‌السلام مث وهب شبیه جون مث حبیب مث زهیر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت بخیر باید رها شد از قفس تا عاشقی شود ، آغاز باید گذر کنیم از خود به کربلا کنیم پرواز ای امامم مخاطب همیشه‌ی سلامم به شوق وصل تو کَندم از جان فقط به عشق تو در قیامم ............................... مث سعید ، شبیه حر مث انس ، مث بریر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت بخیر باید رها شد از این نفس رها شد از دل زندان نمیفروشم آن دل که فقط تو باشی در آن آخر راه باید رسید به خیمه شهنشاه فداییش کنیم جان خود را باید گذشت از این عمر کوتاه ......................... مث نعیم ، شبیه زید طریق دوست ،رویم نه غیر الهی که ، به راه تو همه شویم ،عاقبت بخیر صدای اَین الهانی صدای این مسلم به گوش می رسد، باید به قتلگاه شویم مُحْرِم ادخلوها باید گذر کنیم از آبروها و ما رایت الا جمیلا چه باکی از بریدن گلوها
. یزید ریاحی علیه السلام حر پشیمان توام یا حسین دست به دامان توام یا حسین به سوی تو دستم خجل از تو هستم آمده با بار گناهم بگو که میدهی پناهم سیدنا حسین مظلوم شوم حسین فدای اکبر تو منم دخیل بند اصغر تو تو را جان زهرا قبولم بفرما مدال نوکری عطا کن یا که سر از تنم جدا کن سیدنا حسین مظلوم هرکه ادب کند به مادر من ورا دعا کند چو خواهر من شفیعش به محشر علی و پیمبر سعادت دنیا ندارد هر آنکه کربلا ندارند 👇
Moharram 1403 Kermanshahi [Mohjat_Net] (2).mp3
1.49M
السابقون السابقون جُوِین بُرِیر اولئک المقربون جُرِیر زُهِیر نمیرسه کسی به گرد پای اصحابتون و اصحاب الیمین ما اصحاب الیمین کی ان بغیر بچه های ام البنین دلاورایی که بدون اذن امام نفس نمیکشن یه لحظه هم رو زمین عباد الرحمن همین اصحابن سِیف و بِشر و حَنظَله اولو الالبابن همه اصحابت شبیه دُرَن هُم رجالٌ صدقوا سعید و حُرَن اَنَ اَصحابَ الحسین کانوا مِن آیاتِه عَجَبا **** ان الذین آمنوا اَنَس حَبیب و هاجروا و جاهدوا عُمِیر شَبیب مثه وَهَب با هر نفس یه یاحسین بگو اگه خدا میگه ذلک الفوز الکبیر مقامیه برای اَسلَمِ ابن کَثیر مقامیه برای نافِعِ ابن هِلال برای جُندَب و زیاد و قِیس و بَشیر توی اصحابت یه پیغمبر بود ذُریَةً بَعضُها علی اکبر بود توی این دُر ها یکی الماسه و لَو کانَ بِهِم خَصاصه هم عباسه اَنَ اَصحابَ الحسین کانوا مِن آیاتِه عَجَبا .
.  وقالَ سَعيدُ بنُ عَبدِ اللّه ِ الحَنَفِيُّ : وَاللّه ِ ، لا نُخَلّيكَ حَتّى يَعلَمَ اللّه ُ أنا حَفِظنا غَيبَةَ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فيكَ ، وَاللّه ِ ، لَو عَلِمتُ أنّي اُقتَلُ ، ثُمَّ اُحيا ، ثُمَّ اُحرَقُ حَيّا ، ثُمَّ اُذَرُّ، يُفعَلُ ذلِكَ بي سَبعينَ مَرَّةً ما فارَقتُكَ حَتّى ألقى حِمامي دونَكَ، فَكَيفَ لا أفعَلُ ذلِكَ ! وإنَّما هِيَ قَتلَةٌ واحِدَةٌ ، ثُمَّ هِيَ الكَرامَةُ الَّتي لَا انقِضاءَ لَها أبَدا ؟! سعيد بن عبد اللّه حنفى گفت : به خدا سوگند ، تو را تنها نمى گذاريم تا خدا بداند كه ما در غياب پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، تو را پاس داشتيم . به خدا سوگند ، اگر مى دانستم كه كشته مى شوم و سپس زنده مى شوم ، آن گاه زنده زنده ، سوزانده مى شوم و خاكسترم را بر باد مى دهند و اين كار را هفتاد مرتبه با من مى كنند ، از تو جدا نمى شدم تا مرگم را پيش روىِ تو ببينيم ! پس اكنون ، چرا اين كار را نكنم كه تنها يك بار كُشته شدن است و آن هم با كرامتى جاويدان در پىِ آن ؟! قالَ زُهَيرُ بنُ القَينِ : وَاللّه ِ ، لَوَدِدتُ أنّي قُتِلتُ ، ثُمَّ نُشِرتُ ، ثُمَّ قُتِلتُ حَتّى اُقتَلَ كَذا ألفَ قَتلَةٍ ، وأنَّ اللّه َ يَدفَعُ بِذلِكَ القَتلَ عَن نَفسِكَ وعَن أنفُسِ هؤُلاءِ الفِتيَةِ مِن أهلِ بَيتِكَ . شب عاشورا زُهَير بن قَين خطاب به امام حسین گفت : به خدا سوگند ، دوست داشتم كه كشته شوم و سپس ، زنده شوم و سپس ، كشته شوم و تا هزار مرتبه مرا بكشند ؛ امّا خداوند با كشته شدن من ، كشته شدن را از تو و از جانِ اين جوانان خاندانت ، دور بدارد ! . . درد دارم ،سلاح من بغض است باید این شهر را تکان بدهم یک شهادت برای من بس نیست زنده ام کن دوباره جان بدهم تا بفهمند شیعه یعنی چه... .
. 🔰 خوشا به حالی کسی که اینگونه در نزد اهلبیت علیهم‌السلام، «أهل» شده و توجه آن حضرات را به خود عطف می‌کند... در روایت آمده است: 🔹 در خیمه‌ای اصحاب خاص امام صادق علیه‌السّلام جمع بودند. یک مرد شامی هم در آنجا بود و قصد داشت در رابطه با امامت امام صادق علیه‌السّلام با یکی از اصحاب آن حضرت به مناظره بپردازد. 🔸 در این موقع که همه میان خیمه نشسته بودند، امام صادق علیه‌السّلام، مثل کسی که انتظار شخصی را داشته باشد، دامن خیمه را کنار زده و دامنهٔ افق را تماشا می‌نمود. شتر سواری از دور می‌آمد. یک مرتبه امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: به خدای کعبه قسم «هشام» دارد می‌آید! 🔖 اصحاب آن حضرت گویند: هشام (بن حکم) جوانی بود که هنوز موی بر صورتش نروییده و از همه ما کوچک‌تر بود. 📋 فوَسَّعَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام وَ قَالَ لَهُ نَاصِرُنَا بِقَلْبِهِ وَ یَدِهِ وَ لِسَانِه... 🔻تا وارد شد، امام صادق علیه‌السّلام در کنار خود جایی برای او باز نموده و فرمودند: یار و ناصر ما با قلب و دست و زبان، آمد! 🔹 ... در این موقع حضرت رو به مرد شامی نموده و فرمودند: با این پسر جوان (هشام بن حکم) به گفتگو بپرداز ! مرد شامی قبول کرد و به هشام گفت: در مورد امامت این (منظورش امام صادق علیه‌السّلام بود) با من گفتگو کن! 📋 فَغَضِبَ هِشَامٌ حَتَّی ارْتَعَدَ 🔻هشام از سخن مرد شامی چنان (به جهت فرط محبت و غیرتی که به امام صادق علیه‌السّلام داشت) خشمگین شد به گونه‌ای که بدنش شروع به لرزیدن کرد... (چون او با تحقیر اشاره به امام علیه‌السّلام کرد). 📚الاحتجاج، ص۱۹۸ ✍ در انتهای زیارت‌نامه وداع اهلبیت علیهم‌السلام که از امام هادی علیه‌السلام نقل شده است، عبارتی وارد شده است که سزاوار است به هنگام توسل به اهلبیت علیهم‌السلام و تشرّف به مشاهد مشرّفه، مکرّر این تقاضا را به حضرات معصومین علیهم‌السلام عرضه بداریم: 📜 إجْعَلُونِی فِی هَمِّکُمْ وَ صَیِّرُونِی فِی حِزْبِکُمْ وَ أَدْخِلُونِی فِی شَفَاعَتِکُمْ وَ اذْکُرُونِی عِنْدَ رَبِّکُمْ 🔻مرا مورد عنایت خاص خود قرار داده و به فکر من باشید! مرا از خودتان بدانید و در بین افراد خاص خود قرار دهید! مرا در شفاعت‌تان داخل کرده و نزد پروردگارتان مرا یاد کنید! 📚بحارالانوار ج۹۹ ص۱۳۴ 📚مفاتیح الجنان، در ذیل زیارت وداع أئمه علیهم‌السلام .