eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🌺 🌷 هر نفسی که می کشم»عنایتِ پیمبر است «باز دَمی که می دهم»از برکاتِ حیدر است @emame3vom 👉 .
. . بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: حجت‌الاسلام قطره حریف شوکت دریا نمی شود نور علی به ظرف دلی جا نمی شود مدحش درون دفتری املا نمی شود گفتم نخوانمش به لب اما نمی شود زیباترین تجلی گفتار حیدر است نام علی که می شنوم شاد می شوم شیرینی اش چشیده و فرهاد می شوم از بند نفس سرکشم آزاد می شوم پاک از گناه خویش چو نوزاد می شوم حصن حصین عبد گنهکار حیدر است مهر علی دهد به دلِ مرده ام حیات جز خوان رحمت و کرمش تا دم وفات هرگز نمی کنم به سوی خوانی التفات دارم به این یقین که در امواج حادثات آرامش و قرار دل زار حیدر است ذکر علی اگر به لب آید عبادت است از عشق او درون دل ما حرارت است هرکس که شیعه نیست خودش بی لیاقت است سرتاسر کتاب همین یک عبارت است: در این جهان امیر جهاندار حیدر است تنها علی امیر و امام من است و بس جز او نمی روم سوی دربار هیچکس از حبّ غیر نیست به دل قدر یک عدس تنها به عشق او زده ام هر نفس، نفس یار و قرار هر دل بیدار حیدر است من روز و شب برای نجف گریه می کنم یاد غروب های نجف گریه می کنم تا مردنم به پای نجف گریه می کنم تا که شوم فدای نجف گریه می کنم اشک مرا یگانه خریدار حیدر است مثل امیر ما که فقیرانه کرد زیست گشتم نبوده هیچ امیری نگرد نیست رزمش عیان نموده به عالم نبرد چیست فهمیده ایم از آیه ی نجوا که مرد کیست تنها محب احمد مختار حیدر است هرچه دم از علی بزنم باز هم کم است نامش برای هر دل غمدیده مرهم است کوری هرچه منکر حیدر در عالم است گویم فقط علی است که فاروق اعظم است بر منصب امام، سزاوار حیدر است هر دو خلیفه از دل خیبر گریختند هی لاف می زدند، در آخر گریختند پیش نگاه آن همه لشکر گریختند احمد نداشت واهمه ای گر گریختند... ...یار نبی دلاور کرّار حیدر است تیغ علی فقط سرِ فرمانده می زند هرگز کسی حریف نبردش نمی شود زانو مقابلش زده عمرو بن عبدوَد مرحب به گرد دلدل حیدر نمی رسد یکه سوار، در دل پیکار حیدر است تبلیغ در غدیر بیان حقیقت است یک عده گفته اند که پمپاژ نفرت است قائل به این سخن چقدَر بی بصیرت است از اعتقاد رد شده دنبال وحدت است وحدت، به محور شه ابرار حیدر است در پیش منکرش علنی جار می زنم نام غدیر را حسنی جار می زنم همچون اویسم و قرنی جار می زنم در دسته های سینه زنی جار می زنم ذکر لب تمامی احرار حیدر است شأن نزول آیه ی اکمال دین شده بر خاتم رسول مکرّم نگین شده کوری چشم هرکه در آن جا حزین شده حیدر امیر بر همه ی مؤمنین شده در چشم هر حسودِ لعین خار حیدر است اول پیمبر اذن ز بالا گرفت و بعد یک خطبه خواند و ذکر تولا گرفت و بعد اقرار بر ولایت عظمی گرفت و بعد بر روی دست، دستِ علی را گرفت و بعد اعلان نمود ماه شب تار حیدر است توحید بی ولای علی یک توهّم است دوریّ از غدیر متاعش تجسّم است شیعه اگر که فاتح بحث و تکلّم است با تیغ خطبه های علی در تهاجم است محور برای پاکی افکار حیدر است حب علی نوشته شده در صحیفه ام لعنت به منکران علی شد وظیفه ام عشق ولایِ مادر پاک و عفیفه ام باعث شده که مبغض اهل سقیفه ام از قاتلین فاطمه بیزار حیدر است در روز حشر منکر او رو سپید نیست حتی درون جنگ بمیرد شهید نیست اصلا کسی به جز علویّون سعید نیست بهر نجات منکر حیدر امید نیست راه نجات عبد گرفتار حیدر است آن دم که بر مخالف حیدر شود عتاب شیعه درون جنت و او می چشد عذاب یا لیتنی... بگوید و قلبش شود کباب این است وجه و جلوه ی نام ابوتراب در روز حشر حاکم و معیار حیدر است در راه انتشار مطاعن نشد تلاش ما جار می زدیم در این روزگار کاش... ...خون دلی که خورد پیمبر از این قماش بر آن زنی که سرّ نبی را نموده فاش اعلان کنید محرم اسرار حیدر است در راه بغض دشمن او کرده تنبلی هرکس نبرده است به لب لعن اولی با ذکر لعن دل بشود پاک و صیقلی ما را بر این حساب مذمّت کنی ولی آن کس که کرده لعنت بسیار حیدر است دنیای بی غدیر جسارت به خاتم است از نحسی سقیفه جهان غرق ماتم است دنیای بی غدیر تهش داغ فاطمه است با چاه کوفه حیدر کرار همدم است گریان روضه ی در و دیوار حیدر است دنیای بی غدیر به جنجال می رسد تیر خلیفه تا ته گودال می رسد هر دم صدای گریه ی اطفال می رسد وقتی زمان غارت خلخال می رسد... ... دلخون از این جنایت اشرار حیدر است .
. ✅بند اول رجز خون شده  فاتح خیبر بهم ریخته شیرازه ی لشکر متواری شدن دشمن هر طرف ویل لِکُل مبغضُ الحیدر (ع) گریزونه لشکر انگار محشره مقر میمنه مفر سمت  میسره ندارن قرار و میگن الفرار ذوالفقار وقتی تو دسته حیدره تا که تیغ برداره کار لشکر زاره فاتح و یکه یله توی هر میدانی زیر پاهای علی میدون رو گسله یا حیدر یا حیدر (ع) ✅بند دوم با لشکری هستی تو برابر حریفت نمیشه هیشکی حیدر (ع) روبه روبروت هرکسی شمشیر میزنه تا به خودش بیاد میشه بی سر زمان شروع رجز خوندنت به پا میشه انگاری طوفان علی (ع) حریف تو و‌ ذوالفقار تو نیست یل و پهلوانی تو میدان علی (ع) ضربه هات کولاکه فوقه هر ادراکه یا علی مولا علی(ع) شیر غران حیدر مثل طوفان حیدر یا علی مولا علی(ع) یا حیدر یا حیدر (ع) ✅بند سوم عالم محو چشم مست تو علی(ع) جانم به قدرت دست تو علی(ع) صد مرحب صدتا یل مثل عبدود شد فانی از  ضربه  شصت تو علی(ع) افتاده  تو لشکر شور و ولوله اومد توی میدون  انگار زلزله با دلدل میتازی سمت دشمن و میدون زیر پاهات متزلزله پشته میسازی از کشته های کفار مرحبا شیر نر زرم تو میبینه هر کجا  پیغمبر(ص) میگه جانم حیدر یا حیدر یا حیدر (ع) .👇
نوای دل نوشته ... ۱. به سرم زد که سری خانه ی قنبر بکشم مژه بر خاک کف گیوه ی حیدر بکشم مستم و با علی طرف شده ام باز دیوانه ی نجف شده ام ۲. فاطمه بی حرم از عرش خدا دل بُرده وصله ی چادرش از اهل کسا دل بُرده ای گدا پیش پنج تن بنشین دور سجاده ی حسن بنشین ۳. دست خالی به عبای کرمش می چسبد هر ضریحی به غبار حرمش می چسبد آسمان روضه ی منور اوست جبرئیل عاشق کبوتر اوست ۴. دست از جان بکش و دست نکش از حسنین هرکجایی شب جمعه برو بین الحرمین گله را پیش دلبرم ببرید قبل مرگم مرا حرم ببرید ۵. قمر ام بنین که قمر علقمه شد زود شد عبد حسین و پسر فاطمه شد مشک او را گرفته دست خدا تشنه ی اوست جام کرب و بلا ۶. علمش را به سر شانه بگیری عشق است در رکابش که بمانی و بمیری عشق است می نویسم روی عقیق یمن ذکر این الحسین و این الحسن ✍ ............. آرزوی ریزه خواران آستان مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام بُوَد این آرزوی قلبِ نوکر که در طیّ همه عمرش، سراسر فقط یک مرتبه زهرا بگوید الهی که ببینی خیر، مادر به خاکِ هِجر، بِنشسته نباشی به کس جز یار، دلبسته نباشی خوشا آنکه پس از یک عمر، بر او بگوید فاطمه، خسته نباشی زِ هنگامِ طلوعم تا غروبم پس از یک عمر که بر سینه کوبم الهی فاطمه، یک دفعه گوید من از تو راضی ام، فرزند خوبم .................. . ما را دم مرگ آبرو باشد کاش با دوست مجال گفت‌وگو باشد کاش عمری به هوای دل خود زیسته‌ایم جان دادن ما برای او باشد کاش آن لحظه که جان می‌رود از دست حسین! دیدار تو آخرین امید است حسین! تا همّت عشق است چرا منّت مرگ؟ باید به شهیدان تو پیوست حسین! .............. با عشق حسین، جان من شد آگاه ای مرگ ندارم از تو حتی اکراه! این جان مرا بگیر و تقدیمش کن در مجلس روضهٔ اباعبدالله .