بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_بعد_از_شهادت
#موسی_علیمرادی
شب شد و بین کوچه ها پرنده پر نمی زند
کسی به غیر بی کسی حلقه به در نمی زند
تو رفتی آه غمت به آتشم کشیده است
در دل من روضه تو به جز شرر نمی زند
بعد تو گریه میشود روزی دخترت پدر
به شام گریه های من سپیده سر نمی زند
خفته یتیم کوفه در کوچۀ انتظار تو
نمی خورد نان و به جز حرف پدر نمی زند
ز اشک هر شب تو هر درخت کوفه سبز بود
بدون تو شکوفه ای به برگ بر نمی زند
تو رفتی و پس از تو ای سوخته دل آه کسی
شعله به چاه کوفه از آتش در نمی زند
تو رفتی و اهالی خرابه ها گریستند
که بعد از این کسی دگر خرابه سر نمی زند
#امام_علی
.
.
#امیرالمومنین_ع_بعد_از_شهادت
#یوسف_رحیمی
#دشتی
شده سهم يتيمان بیقراری
تمام شهر غرق سوگواری
نفهميدند غمهای على را
پس از او کوفه ماند و شرمساری
💠 #امام_حسن_مجتبی(عليهالسلام):
لَقَد فارَقَكُم أمسِ رَجُلٌ ما سَبَقَهُ الأَوَّلونَ، و لا يُدرِكُهُ الآخِرونَ
ديروز مردى شما را ترک كرد كه پيشينيان بر او پيشى نگرفتند و کسانی که در آینده میآیند به او نمىرسند.
📗 الكافی، ج۱، ص۴۵۷، ح۸
#امام_علی
.................
#شب_هفت مولا
#امام_علی ع
-شب هفت عزای امیرالمومنین (ع)
درشب هفت عزا ذکرملائک یا علی
در زمین دارم عزایت انت مولانا علی
درشب هفت علی عرش خداغرق عزاست
شدعزای توبپا درآسمانها یاعلی
قاب قوسین نبی در ابروی خم گشته ات
عرصِهِ واویلتا شد صحن او ادنی علی
مرز و بوم هل اتی وُ انماشدسوگوار
برتو شدگویا همه آیات ما اوحی علی
نرگس مستت شراب کاسه ی چشمت سبوح
ایُّها السّاقی اَدِرْ کأساً وَ ناوِلْها علی
برتو گریم ای سپهر دولت حِصنِ حَصین
اعتصام اوصیا را ِعُرْوَةِ الْوُثْقَى علی
شاهراه رستگاری بشر در دست توست
کاشف اسرارِ سبحان الذی اسری علی
ذکرموسای کلیم انی اعوذ بالنجف
خضر شد سایه نشینت ای مه بطحا علی
زحمت پیک اجل بر روی دوش زوالفقار
عبدود را گوشمالی داد در هیجا، علی
شهپر روح القدس افتاده اندر این عزا
گرید از داغ غم تو دیده تقوی علی
درشب هفت عزایت دیده عالم گریست
چون بنفشه سر فروبردم به زانو یا علی
✍شاعر :
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
.
#مسدس_ترکیب
#شب_هفت مولا
شب هفت علی شدای دل افکار
سرای کوفه شد زین غصه غمبار
شب هفت و دلم مست رُخ یار
دل طفلان شده مجنون و بیمار
شب هفت است و دل بی تاب و بیدار
دلم شد زاین عزا آشفته و زار
شب هفت علی دلها حزین است
دل اولاد او زار و غمین است
بگو بادصبا محبوب ما کو
بگو دلدار بس مجذوب ما کو
نگاره دلکش و مطلوب ما کو
سرشک و دیده ی مرطوب ما کو
بگو آن دلبر بس خوب ما کو
جهان فارق از آشوب ما کو
هر آن کس جذب دلبر شد بیاید
دلی که مست حیدر شد بیاید
شب هفت علی دل بی قرار است
حسین از داغ اوشب زنده دار است
شب هفت است و عالم برمدار است
حسن خود اشک ریزان بر مزار است
به چشم زینبش ابر بهار است
یل نام آوری دلخون یار است
شب هفت علی دلها به شین است
کنارقبر بابایش حسین است
شب هفت است و دل ها شد حسینی
پیمبر گفته حیدر " نورُ عَینی "
به یادش دارم اشک و شور و شینی
دگر زینب توداغ کس نبینی
مرا مانده کنون بر دوش دِیْنی
تویاحیدر قرار عالمینی
شب هفت علی دل پرنواشد
دل من راهی کرب و بلا شد
اگرصدسال قبرت بی نشان بود
دلت آشفته از آن ناکسان بود
یقیناً یارت آنشب روضه خوان بود
به یاد زینبت اشکش روان بود
غم دوری تو بس بی امان بود
دو چشم کوفیان بس خون فشان بود
شب هفت است وبارانی است حالم
زداغت رنگ مشکین است شالم
شب یاراست و کار یار آه است
دل ما از گنه تار و سیاه است
غمینْ دلهای ما تا به پگاه است
شب کوفه بسی دلْ تنگ ماه است
اسیر آه مهدی گاه گاه است
گمانم فاطمه در قتلگاه است
شب هفت است و جان ها مست و شیداست
که حیدر تا ابدشاه دل ماست
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)