eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌الله‌علیها عاشق شدم که از همه بهتر بخوانی‌ام عاشق که مثل یاس، معطّر بخوانی‌ام من از قبیله‌های بزرگم که آمدم خدمتگذار خاکی این در بخوانی‌ام دارم چقدر چلّه و دارم چقدر نذر تا خاک پای حضرت حیدر بخوانی‌ام پرپر زدم به عشق تو در آسمان شهر شاید کرم کنی و کبوتر بخوانی‌ام باور کن ای همیشه گل ای مهربان پسر ام‌ّالبنین شدم که تو مادر بخوانی‌ام جان می‌دهم به لذت "یُمّاه" گفتنت امّا به شرط اینکه مکرّر بخوانی‌ام عبّاس را فدای تو کردم به این امید تا ظهر داغ، برادر بخوانی‌اش «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» @emame3vom 👇
. سلام‌الله‌علیها یکی این‌سان، یکی این‌گونه باید که شام و کوفه را رسوا نماید ببین پیشانی زینب شکسته بگو اُخت المصائب لب گشاید «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» . سلام‌الله‌علیها چه رازی از دل پاکت شنیدند؟ درون روح بی‌تابت چه دیدند؟ که زیر سایۀ اُمّ المصائب تو را اُخت المصائب آفریدند «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» . سلام‌الله‌علیها وَ قالت بنتُ خَیرِالمُرسَلینا بِحُزنٍ اُنظُرینا یا مدینا «خَرَجنا مِنکِ بِالاَهلینَ جَمعا» «رَجَعنا لا رِجالَ لا بَنینا» «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 دوبیتی‌های من عین لهوف است .
. سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها چقدر مثل خودت پرپرند، خواهرهات شکسته‌ای و شکسته‌ترند، خواهرهات برای سایه زدن روی پیکر زخمیت شکسته‌بسته دو بال و پرند، خواهرهات شبیه مادر پهلو شکسته‌ات، آقا! کبود، مثل دو نیلوفرند‌، خواهرهات میان این همه شلّاق‌های نامحرم چقدر محرم یک‌دیگرند، خواهرهات نباش دل‌نگران سه‌ساله‌ات، زیرا برای دختر تو مادرند، خواهرهات غریب بی‌کس من‌! غم مخور که بعد از این دو تا سپاه، دو تا لشکرند، خواهرهات به هم زدند اگر کوفه‌کوفه دنیا را بدون شک، خلف حیدرند، خواهرهات چه سال‌ها! که گذشته ولی چو پروانه هنوز دور حرم می‌پرند، خواهرهات «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» https://eitaa.com/emame3vom/37802 .
. باز هم کوچه و یک لشکر بی باز افتاده وسط حیدر بی عمامه دود از یک طرف و هلهله از سمت دگر کوچه لبریز شد از یک سر بی عمامه سال ها پیش علی را به میان آوردند حال افتاده میان، جعفرِ بی عمامه باز این بیت پر از زخم ، همین بیت کبود می کند گریه در آن محشر بی عمامه کوچه وصل است به گودال پر از خنجر و خون کوچه وصل است به یک حنجر بی عمامه زیر شمشیر به آن جد غریبش می گفت: به فدایت شوم ای مضطر بی عمامه ارباً ارباست دلم مثل غزلهای فرات ارباً ارباست چنان اکبر بی عمامه گفت ای تیر سه شعبه تو چه کردی که چنین مانده بر دست خدا اصغر بی عمامه؟ گفت ای تیغ چه کردی تو که پرپر میزد ساقی تشنه لب پرپر بی عمامه؟ السلام ای نفس سوخته ی کرببلا السلام ای سر خونین ،سر بی عمامه به فدای تن سم کوب پر از خاک و شن ات به فدای دلت ای سرور بی عمامه کاش جای تو سر از پیکر من می بردند جد مظلوم من ای رهبر بی عمامه
. پای ما محکم بر این جاده است، آمریکا ببین صف به صف این امت آماده است، آمریکا ببین قدرت شیطان کجا و قدرت ایمان کجا قوت ما را خدا داده است، آمریکا ببین تکیه چون بر بیرق عباس دارد رهبرم پرچم از دستش نیفتاده است، آمریکا ببین سر اگر بر نی نباشد لایق معراج نیست نام ما با کربلا زاده است، آمریکا ببین کربلای دیگری را هم اگر بر پا کنی بیست میلیون قاسم آماده است، آمریکا ببین بد رقم در سینه‌اش بغض تو را پرورده است در زمین هرکس که آزاده است، آمریکا ببین امپراطوران عالم یک به یک زانو زدند قرعه بر نام تو افتاده است، آمریکا ببین .
. زمین و آسمان‌های خدا لبریز تبریک است خبر پیچیده گویا مرگ اسرائیل نزدیک است هزاران موشک از نفرین مادرهای غمدیده به سمت آسمان اورشلیم در حال شلیک است گروهی با فلسطین و گروهی بر فلسطین‌اند به این صورت، جهانِ مرزها در حال تفکیک است گذشتن از میان شبهه عزمی سخت می‌خواهد مسیرش از میان دره‌های تنگ و باریک است قسم بر سوره‌ی «واللیل» و بر «والشمس» و بر «والنصر» ظهور روشنایی، از دل شب‌های تاریک است خدا با خون سرخ بی‌گناهان نقش زد بر خاک: قسم بر اسم پاکم، مرگ اسرائیل نزدیک است ✍ .
. آمده زینب شود زهرا شود کوثر شود بین فرزندان عصمت بهترین دختر شود دختر انسیه الحورا چه می دانی که چیست آمده مریم شود حوا شود هاجر شود آمده تا پله ای از هر چه مریم ، بیشتر آمده تا پله ای از فاطمه کمتر شود آمده تا در بلاغت مثل زهرا گل کند آمده تا در فصاحت حیدری دیگر شود وارث نهج البلاغات و فصاحات خداست مثل جدش می تواند صاحب منبر شود خاندان وحی دارد معجزاتی این چنین زن ندیدم در ابهت مثل پیغمبر شود آمده تا کوه ها مغرور تر گردن کشند سرو را قامت شود، در استقامت سر شود آمده در روشنای چشم های اهلبیت چشم را روشن کند یک جا چهل اختر شود بس که عمری با برادرهای خوش منظر نشست می تواند سال ها این گونه خوش محضر شود دختر است و در سجایا پا به پای مادر است می تواند پس خطاب سوره ی کوثر شود این چنین با آیه های نور بخش کوثرش می رود در کربلا تا شاهد وانحر شود فصلی از نیلی کبودی های مادر سهم اوست در مدینه یاس بوده شام نیلوفر شود اذن اگر باشد که شمشیری به دستانش دهند می تواند در رشادت صد علی اکبر شود دو پسر نذر برادر کرده تا ظهر عطش دست های حضرت عباس را خواهر شود روی تلّ زینبه ایستاده مثل کوه تا اگر لازم شود خواهر شود مادر شود نیم روزی بیشتر در کربلا فرصت نداشت جلوه اش خواهی ببینی باش تا محشر شود زن ندیدم با اشاره کوفه را سازد خموش جای آن دارد که او فرمانده ی لشکر شود تا بماند کربلا در ذهن مغشوش زمین مثل زینب یک نفر باید روایت گر شود مهر زینب نور قلب و نام زینب نور چشم ذکر یا زینب از این پس نقش انگشتر شود جای آن دارد تمام کهکشان های خدا بر زمین آید فدای دختر حیدر شود .
. و ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمى الیوم با تیرهای غیب زمین و آسمان‌های خدا لبریز تبریک است خبر پیچیده گویا مرگ اسرائیل نزدیک است هزاران موشک از نفرین مادرهای غمدیده به سمت آسمان اورشلیم در حال شلیک است گروهی با فلسطین و گروهی بر فلسطین‌اند به این صورت، جهانِ مرزها در حال تفکیک است گذشتن از میان شبهه عزمی سخت می‌خواهد مسیرش از میان دره‌های تنگ و باریک است قسم بر سوره‌ی «واللیل» و بر «والشمس» و بر «والنصر» ظهور روشنایی، از دل شب‌های تاریک است خدا با خون سرخ بی‌گناهان نقش زد بر خاک: قسم بر اسم پاکم، مرگ اسرائیل نزدیک است .
. از خودم می‌پرسم آیا می‌شود او را ببینم؟ آن غریب آشنا را می‌شود آیا ببینم؟ اشک می‌ریزم اگر حرفی از او در بین باشد اشک می‌ریزم‌ اگر نامی از او حتی ببینم رد پایش را اگر در خلوت «علامه حلی» دستخطش را اگر در بین کاغذها ببینم از نگاه «سیدبحرالعلوم» آن ماه را آه! در میان سینه‌زن‌ها ظهر عاشورا ببینم یا به چشم «سید» او را بین سرداب مقدس در دل تاریک شب در سجده و نجوا ببینم کاش می‌شد در طواف کعبه دستش را ببوسم یا میان زائران اربعین او را ببینم سحرهای ساحران را دیده‌ام یک عمر یارب می‌رسد روزی عصا را در کف موسی ببینم؟! ............ . این هفته نیز جمعۀ ما بی شما گذشت آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت! این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی بر من ولی عزیز دلم، قرن‌ها گذشت... هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد جانم به لب رسید ولی جمعه تا گذشت گفتند جمعه بوی تو می‌آورَد نسیم اما نسیم آمد و سر در هوا گذشت خورشید هم هوای مرا تازه‌تر نکرد او هفت دفعه آمد و بی‌اعتنا گذشت عمرم به سر رسید و از این دستْ جمعه‌ها تکرار شد، نیامدی و عمر ما گذشت ✍ ...... جمعه‌ها روز اُنس با مهدی‌ست بهترین ذکر جمعه یا مهدی‌ست حاجت از حجت خدا خواهید به خدا! حجت خدا مهدی‌ست هر که را در جهان امامی هست اهل عالم! امام ما مهدی‌ست با دو بال غدیر و عاشورا اوج پرواز شیعه تا مهدی‌ست چارده وجه چارده معصوم ز ابتدا تا به انتها مهدی‌ست حجرالاسود و حطیم و مقام زمزم و مروه و صفا مهدی‌ست ما دعا بر ظهور او کردیم روح آمین این دعا، مهدی‌ست چشم دل باز کن ببین "میثم" شیعه هرجا که هست با مهدی‌ست ✍ .
. کو مسیحایی که جانِ رفته را باز آورد، در رگ خشک بشر خونی جنون‌ساز آورد؟ مَردهای مُرده بسیارند حرفش را نزن قتلگاهی کو که سرهای سرافراز آورد؟ حاج قاسم کو که با اعجاز نفسی مطمئن، از میان صخره‌های سخت، سرباز آورد؟ در سکوت دردناک و شرمناک منطقه نازم آن حوثی که با خود موشک‌انداز آورد بیشه‌ها از نعره لبریزند و از غُرّش پُرند شیر لبنان حمله بر گرگ دغلباز آورد این همه موشک که در قعر زمین لب بسته‌اند یک نفر باید که آن‌ها را به آواز آورد جرأتی دیوانه از جنس جنونی سرخ کو، تا بدون دکمه موشک را به پرواز آورد؟ کو علمداری که اسرائیل را ذلت دهد پرچم خون فلسطین را به اعزاز آورد؟ کو ابرمردی که پایان شب شیطان شود؟ کو ابالغوثی که دنیا را به آغاز آورد؟ کاش آن دست یداللهی که خیبر را شکست باز با یک ضربه دنیا را به اعجاز آورد... ✍ .
. عقد زهرا هست؛ پس داماد، حیدر بهتر است چون خدا شاهد بُود، عاقد پیمبر بهتر است ماه و خورشیدی کنار هم اگر دیدی ،فقطـ بر زبان آوردن الله اکبر بهتر است سادگی آرایه ی ناب عروس حیدر است هر قدَر دورش نباشد دُرّ و گوهر بهتر است حورهای آسمان روی بهشتی گفته اند چادر مویین او از هر چه بهتر ، بهتر است چون پیمبر دست آنها را به دست هم گذاشت بعد از آن بوسیدن دستان همسر بهتر است سوختن چیز زیادی نیست در پای علی عشق، وقتی عشق باشد، عشق حیدر بهتر است آن که خود قران ناطق بوده اما گفته است: از تمام آیه های عشق، کوثر بهتر است زن اگر زهرا بُود مهریه اش دل خوشتر است زن اگر زهرا بود مهریه اش سر بهتر است ✍ .
. هر کجا هست خدایا بسلامت دارش کو مسیحایی که جانِ رفته را باز آورد، در رگ خشک بشر خونی جنون‌ساز آورد؟ مَردهای مُرده بسیارند حرفش را نزن قتلگاهی کو که سرهای سرافراز آورد؟ حاج قاسم کو که با اعجاز نفسی مطمئن، از میان صخره‌های سخت، سرباز آورد؟ در سکوت دردناک و شرمناک منطقه نازم آن حوثی که با خود موشک‌انداز آورد بیشه‌ها از نعره لبریزند و از غُرّش پُرند شیر لبنان حمله بر گرگ دغلباز آورد این همه موشک که در قعر زمین لب بسته‌اند یک نفر باید که آن‌ها را به آواز آورد جرأتی دیوانه از جنس جنونی سرخ کو، تا بدون دکمه موشک را به پرواز آورد؟ کو علمداری که اسرائیل را ذلت دهد پرچم خون فلسطین را به اعزاز آورد؟ کو ابرمردی که پایان شب شیطان شود؟ کو ابالغوثی که دنیا را به آغاز آورد؟ کاش آن دست یداللهی که خیبر را شکست باز با یک ضربه دنیا را به اعجاز آورد... ✍ .