🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️وصیت به امیرالمومنین علیهالسلام درباره حسین علیهالسلام
فَقَالَتْ يَا ابْنَ الْعَمِّ إِنِّي أَجِدُ الْمَوْتَ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِيصَ عَنْهُ ....
ابْکِنِی إِنْ بَکَیْتَ یَا خَیْرَ هَادٍ وَ اسْبِلِ الدَّمْعَ فَهُوَ یَوْمُ الْفِرَاقِ
یَا قَرِینَ الْبَتُولِ أُوصِیکَ بِالنَّسْلِ فَقَدْ أَصْبَحَا حَلِیفَ اشْتِیَاقٍ
ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاقِ
فَارَقُوا فَأَصْبَحُوا یَتَامَی حَیَارَی یَحْلِفُ اللَّهَ فَهُوَ یَوْمُ الْفِرَاقِ
فاطمه علیهاسلام فرمود:
ای پسر عموی من! مرگ را مییابم که چارهای از آن نیست و از آن خلاصی نیست ...
اگر گریه میکنی ،گریه کن برای من ای بهترین راهنمایان و اشک بریز که امروز روز جدایی است.
ای همسر بتول! تو را وصیت میکنم درباره ی فرزندانم که شب را صبح میکنند در حالتی که بی حد و اندازه شوق لقای مرا دارند. گریه کن برای من و گریه کن برای یتیمان من و فراموش مکن کشته شونده ی دشمنان (یعنی حسین علیهالسلام) مرا در زمین عراق.
فرزندانم از من جدا میشوند و شب را صبح میکنند در حالتی که یتیم و سر گردانند. به خدا سوگند روز فراق است.
📚منابع:
بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۷۴
موسوعة، ج ۱۵، ص ۱۰۰
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۲
#مطالب_فاطمیه
@emame3vom
#مصائب_حضرت_زهرا_س
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️ #تابوت
وَ عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه قَالَتْ لِأَسْمَاءَ إِنِّي قَدِ اسْتَقْبَحْتُ مَا يُصْنَعُ بِالنِّسَاءِ أَنَّهُ يُطْرَحُ عَلَى الْمَرْأَةِ الثَّوْبُ فَيَصِفُهَا لِمَنْ رَأَى فَقَالَتْ أَسْمَاءُ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا أُرِيكِ شَيْئاً رَأَيْتُهُ بِأَرْضِ الْحَبَشَةِ قَالَ فَدَعَتْ بِجَرِيدَةٍ رَطْبَةٍ فَحَسَّنَتْهَا ثُمَّ طَرَحَتْ عَلَيْهَا ثَوْباً فَقَالَتْ فَاطِمَةُ سَلامُ الله عَلَیها مَا أَحْسَنَ هَذَا وَ أَجْمَلَهُ لَا تُعْرَفُ بِهِ الْمَرْأَةُ مِنَ الرَّجُلِ قَالَ قَالَتْ فَاطِمَةُ فَإِذَا مِتُّ فَاغْسِلِينِي أَنْتِ وَ لَا يَدْخُلَنَّ عَلَيَّ أَحَدٌ فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ سَلامُ الله عَلَیها جَاءَتْ عَائِشَةُ تَدْخُلُ عَلَيْهَا فَقَالَتْ أَسْمَاءُ لَا تَدْخُلِي فَكَلَّمَتْ عَائِشَة أَبَابَكْرٍ فَقَالَتْ إِنَّ هَذِهِ الْخَثْعَمِيَّةَ تَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ قَدْ جَعَلَتْ لَهَا مِثْلَ هَوْدَجِ الْعَرُوسِ فَقَالَتْ أَسْمَاءُ لِأَبِي بَكْرٍ أَمَرَتْنِي أَنْ لَا يَدْخُلَ عَلَيْهَا أَحَدٌ وَ أَرَيْتُهَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُ وَ هِيَ حَيَّةٌ فَأَمَرَتْنِي أَنْ أَصْنَعَ لَهَا ذَلِكَ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ اصْنَعِي مَا أَمَرَتْكِ فَانْصَرَفَ وَ غَسَّلَهَا عَلِيٌّ عَلَیهِ السَّلام وَ أَسْمَاءُ.
اسماء بنت عمیس نقل میکند که فاطمه علیهاسلام دختر رسول خدا به من گفت: من آن چه را بر پیکر زنان به هنگام مرگ می سازند، زشت می انگارم ؛ جامه ای را براو می افکنندکه آن پیکر را بر هر بیننده ای می نمایاند.
اسماء عرضه داشت: ای دختر رسول خدا! من چیزی را در حبشه دیدم که به شما نشان می دهم.
اسماء چند چوب خواست، آنها را درست کرد و بعد هم پارچهای به روی آن کشید. حضرت فاطمه سلاماللهعلیها فرمود: چه چیزی خوبی است. مردهی مرد از زن تشخیص داده نمیشود. سپس فرمود: هنگامیکه من از دنیا رفتم مرا غسل بده و هیچ کس بر من وارد نشود.
هنگامیکه فاطمه علیهاسلام از دنیا رفت، عایشه آمد تا وارد منزل فاطمه علیهاسلام شود. اسماء به او گفت: داخل مشو (او را منع کرد).
عایشه به ابوبکر گفت: این زن خثعمی مانع از دیدار ما با دختر رسول خدا میشود و برای او چیزی مانند هودج عروس درست کرده است. اسماء به ابوبکر گفت: فاطمه علیها سلام دستور داده که کسی بر او داخل نشودو آن چیزی را که برایش ساختم وقتی زنده بود ، دیده و دستور داد آن را برایش درست کنم.
ابوبکر گفت: آن چه به تو دستور داده انجام بده سپس بازگشت و علی علیهالسلام و اسماء او را غسل دادند.
📚منابع:
بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۹۰
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۰
#ایام_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
❣﷽❣
⚫️#سینه_زنی #حضرت_زهرا
🎤 #سیدمجید_بنی_فاطمه
زبان حال حضرت علی ع
برای بردن #تابوت نمادین
پاشو ببین توی خونمون
چه خبره امشب
همش میترسم دق کنم
جلوی چش زینب
حالا منم و در به دری
حالا دیگه زهرا ندارم
امیدی به فردا ندارم
دیگه نا ندارم
شال عزای مادرتون رو بچه ها
رو شونه بزارید
رحم الله من يقرا الفاتحه
تابوت بیارید
وای .....
خدا مادرم را کجا میبرن
گمونم برای شفا میبرن
خدا مادرم بازویش خسته است
پاشو نگاه کن که منم بعیده بمونم
شبیه مادر مرده ها
تو حیاط خونم
دیگه نفسم رفته ولی چشمای
گریون هنوز
چادر تو گلگون هنوز پر خون هنوز
ما دیگه جز خدا تو مدینه بچه ها
کسی رو نداریم
رحم الله من يقرا الفاتحه
تابوت بیارید
وای ...
#فاطمیه
👇
.
#غزل_مرثیه
#غسل_شبانه #حضرت_زهرا
#فاطمیه
زبانحال حضرت علی علیه السلام در شهادت حضرت زهرا
شاعر : #حسن_لطفی ✍
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
می شویمت که آب شـوم در عـزایِ تو
یا خویش را به خاک سپـارم بجای تو
قـسـمـت نـبـود نـیـتِ گهـواره ساخـتن
#تابوت شـد تـمـامـیِ چـوبش برایِ تو
خون جای آب می چکد از سنگِ غسلِ تو
خون میچکد که زنده کند ماجرایِ تو
در بود و شعله بود و در اُفتاد رویِ تو
گُـم شد مـیـانِ خـنـدۀ مَـردُم صدایِ تو
در بود و شعله بود و از آن در عبور کرد
هر کس که بود نیمه شبی در دعایِ تو
حـالا زمـانِ غـسـلِ تو فهمیـده ام چـرا
رویِ تو را نـدیـد کـسـی تا شـفـایِ تو
تنها نه جای دست نه زخم و کبودی است
آتش اثـر گـذاشـتـه بـر چـشـمـهـای تو
گـر وا نمی شـدنـد گره های این کـفـن
دق مرگ می شدند زِ غم بچه های تو
.............
شعر غسل حضرت زهرا(س)
نیمه شب است و مانده علی که چه ها کند
باید بساط غسل کسی را به پا کند
حیدر بنا نداشت که بی فاطمه شود
اما بناست خانه ي قبری به پا کند
با گریه کار غسل خودش را شروع کرد
باید که مثل شمع نباید صدا کند
بعد از سه ماه رو زدن و رو ندیدنش
وقتش رسیده فاطمه را رو نما کند
هر عضو شستشوش یکی را ز هوش برد
مانده علی چه با جگر بچه ها کند
دستش کجا رسید که دادش بلند شد
مجبور شد که کار خودش را رها کند
مانده که گرم شستن زخم تنش شود
یا فکر جابجا شدن دنده را کند
زهرا چه راحت است و علی پر جراحت است
دنیا نخواست با جگرش خوب تا کند
#مسعود_اصلانی
.