eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. روضه خونه کربلام از گریه زخمه چشام لطمه می زنم برا غم بابام خیلی سخت بوده برام دیدم که کوفه و شام ما رو با سنگ می زدن از روی بام من رو هر دم می زدن سیلی محکم می زدن منو عمه هامو با هم می  زدن ریختن بر روی سرم غارت گشته معجرم سر بابام روی نی برابرم بین جمع آوردنم ریسمان به گردنم کاش میشد اونجا زمان مردنم خیلی دادنم عذاب توی اون بزم شراب آستین پاره ی من بوده حجاب نیمه شب از خیمه گاه رفتم سوی قتلگاه جسم بابامو دیدم کشیدم آه سر رو پیکرش نبود پیرهن در برش نبود انگشتش نبود انگشترش نبود 👇
. مناجات مهدوی علیهاالسلام آقا دوباره نوکر تو خون جگر شده در این زمانه صبر و تحمّل، هنر شده در این زمان که فتنه بریده امان ما از قبل، داغ دوری تو بیشتر شده خیلی بدم درست، ولی شاه بی کسم عمرم در انتظار ظهور تو سر شده هر صبح جمعه، شام شد و دیده نوکرت باز انتظار دیدن تو بی ثمر شده آیا مقدّر است ببینم که جمعه ای دل از بهار آمدنت باخبر شده؟؟ صاحب عزا به مجلس ما یک سری بزن وقت مرور روضه و داغی دگر شده مجلس به نام عمّه ی پاکت سکینه است پس آتش شرار دلت شعله ور شده او هم کنار گودی مقتل رسیده است بر روی سینه ی پدرش محتضر شده او هم شنیده امر  ِ عَلَیْکُنَّ بِالْفَرار پس شاهد هجوم هزاران نفر شده تنها برای مردن ما جمله ای بس است با شمر و زجر، عمّه ی تو همسفر شده از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام ناموس اهل بیت، چرا دربه در شده؟ در کوچه های شام، عمو را صدا زده آهش دلیل خنده ی هر رهگذر شده بازار رفته و وسط شامیان مست بر روی نیزه شاهد اشک قمر شده از خیزران  ِ بزم شراب است روضه خوان هر ضربه ای به روی دلش، صد شرر شده او دیده وقت پاشدنش روی پنجه ها با خون،لبان خشک و ترک خورده، تر شده از نسبت کنیزی  ِموسرخ  ِپست  ِشام تا وقت مرگ، عمه ی تو خون جگر شده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. |⇦•هم‌دختر حسینی... سلام الله علیه اجرا شده پنجم ربیع به نفس حاج محمدرضا طاهری ●━━━━━━─────── تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب هم دختر حسینی و هم دختر رباب هر چند آمنه است و امینه ولی حسین نام تو را سکینه ی خود کرده انتخاب *آرامش دل ابی عبدالله بود این دختر، لذا وقتی گفت: بابا بیا بشین رو خاک کنارم، ابی عبدالله از اسب پیاده شد. گفت: بابا! دست یتیمی رو سرم بکش برو، ابی عبدالله شروع کرد گریه کردن ،فرمود: "لاتُحْرِقی قَلبی"دلمو آتیش نزن عزیزدلم....* درباره ی مقام بلند تو گفته اند ممسوس در خداست شبیه ابوتراب در هر دو عالم از سر ارج و بها تو را شد فخرتُ النساء لقبش سیدُالشباب *میگن کنار بدن بی سرِ ابی عبدالله،این‌خانوم از هوش رفت. بعضیا نوشتن تو رویا ابی عبدالله گفت دخترم، وظیفه ای رو روی دوشت میگذارم...* از آن زمان که راوی شیعتی شدی "شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی" *به دوستانم بگو هر موقع آب گوارا خوردن یاد من باشن....* "اَوْ سَمِعْتُم بِغَريبٍ اَوْ شَهيدٍ فَانْدُبُوني" من حسین سر جدایم سر بریده از قفایم *"فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی"بدونید من، نوه ی اون پیامبری هستم که بی جرم و گناه منو کشتن"وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی"وقتی هم به شهادت رسیدم اسباشون رو نعل تازه زدند بر بدن من با اسباشون رد شدند."لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی "ای کاش بودید عاشورا همتون میدیدید "کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی "بچه ام رو روی دست گرفتم طلب آب کردم.میدونید چطور جوابمو دادن؟ "و سَقَوهُ سَهْمَ بَغْىٍ عِوَضَ الماءِ المَعینِ" آب طلب کردم تیر سه شعبه به گلوی بچه ام زدند"فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن"...* شاعر ✍ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. سبک شور حضرت سکینه بنت الحسین سلام الله علیها بانویِ عالمه نوه یِ فاطمه هرچی به مدح تو بِگم بی بی کمه دخترِ حضرتِ ربابی آرامشِ قلبِ اربابی شير بانویِ دشتِ کربلا.. تو نوه یِ ابوترابی اُسوه یِ عفت و حيا و حجابی و تقوایی همرزمِ رقيه تو سپاهِ زينبِ کبرایی در علم و فضيلت زبونزَدِ خاص و عامی بانو الحقُ وَ الانصاف وارثِ کمالاته زهرایی مولاتی یاسکینه(٤) اِسمِت دلنشينه حضرتِ سکینه با دستِ تو جوره کربلا، مدینه.. سُفرداره سُفره یِ فضلی میدی دستِ نوکرها بَذلی أین عمی العباس گفتی.. یعنی بی تابِ اباالفضلی گهواره جُنبانه گهواره یِ علیِ اصغری تو سختیا آرومِ قلبِ بی قراره مادری کوریِ چشمِ همه یزیدیهایِ هتاک و پَست.. کنیزتند هزاران ملائکه وُ حور و پری مولاتی یاسکینه(٤) راویِ عاشورا روضه دارِ غمها شاهده قِصه یِ رقيه و بابا.. چون عمه رفتی به اسارت در اسارت داشتی شجاعت تو مَقتل از حَنجرِ بابا، کردی عبارات و روایت.. شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی مولاتی یاسکینه(٤) .👇
. نوحه وفات (س) ◾بنداول سکینه دختر امام الهدا بدیده‌ام به نیزه راس جدا شاهد کربلا اسیر غصه‌ها همقدم عمه به شامم مثل پدر خشکیده کامم واویلتا آه و واویلا(۲) ◾بنددوم فدای اشک و خون از دیده‌اش بوسه زدم بر لب خشکیده‌اش عمه شد یاورم برای معجرم صورت من گر چه کبود است هستی من زین تار و پود است واویلتا آه و واویلا(۲) ◾بندسوم من داغدار شیرخوار اصغرم شاهد رفتن علی اکبرم وداع با حرم چه آورد بر سرم شور عزا گردیده بر پا پشت و پناهم شده سقا واویلتا آه و واویلا ✍ .👇
امام حسین ع
آرامش قلب مرتضی (علیه‌السلام) بانوای سید حجت بحرالعلومی🎤 شاعر #امیر_فرخنده ✍ ۲۶آذرماه ۱۴۰۰ #فاطمیه ا
.   سکینه ام که در آن التهاب، آب شدم کنار عمه ام از اضطراب، آب شدم ازینکه با لب تشنه عمو رسید و گرفت ز دستهای خودم مشک آب، آب شدم پدر میآمد و گفتم بگو کجاست عمو؟ من از سکوت پدر در جواب، آب شدم من از شنیدن آن حرفهای تند و بدِ کسی که بست به دستم طناب آب شدم ز روی نی که سر شیر خواره خورد زمین منِ سکینه به جای رباب آب شدم مرا ز دید چشمهای پدر که از ورود به بزم شراب آب شدم ✅سید حجت‌ بحرالعلومی✍ سلام_الله_علیها  .
. سلام الله علیها با بدن بی سر پدر مظلومش در قلبم گرفته بویِ خاک گرمِ گودال افتاده ای بر روی خاک گرمِ گودال ای دلربا و دلبرم ای قهرمانِ بی سرم بابا حسین جان... بابا ببین دشمن به زخم ما نمک زد بعد از تو دائم عمه ی ما را کتک زد بنگر به حال خواهرت شده شبیه مادرت بابا حسین جان... تو رفتی و شد بر عزیزانت جسارت اهل و عیال تو کجا؟ رنجِ اسارت ستم به هر بهانه و زنجیر و تازیانه و بابا حسین جان... ✍ 👇
. سلام الله علیها با پیکر بی سر پدر مظلومش در بابا ببین که حال دل ما خراب شد بر عترت تو ظلم و ستم بی حساب شد بابا بیین به زخم دل ما نمک زدند در قتلگاه عمّه ی ما را کتک زدند تیر بلا به آل پیمبر نشانه شد بر اشکِ ما جواب عدو تازیانه شد بابا زِ دیده خونِ دلم را روان ببین خیز و مرا میانه ی نامَحرمان ببین تا شام نیست غیرِ فغان و شرر مرا شمر و سَنان و حرمله شد همسفر مرا ✍ ............ . رمز وجودی ماست، راز حیات حسین جعل کند خلق را، جَزوه‌ی ذات حسین آینه‌ی خالق است، چهره‌ی دلبند او وجه خدا دیده شد، در وجنات حسین دولت ارباب ما، دولت پاینده است عالم و آدم شدند، مات ثبات حسین کوچه‌ی سینه‌زنان، ختم به جنت شود راه بهشت خداست، راه نجات حسین یا حسین... خرجی چشم مرا، فاطمه پرداخت کرد روزی من میرسد، از برکات حسین با دل شر محل، شور حسینی چه کرد گریه‌ی حریت است، گریه‌ی لات حسین حسرت جبریلها، خادمیه هیئت است کم مگذار ای رفیق، پای بساط حسین بانی بزم پسر، کیست به غیر از پدر نذر علی پخش شد، در جلسات حسین یا حسین... کرببلای مرا، شخص حسن جور کرد مهر حسین خورده است، پای برات حسین در طلب کعبه‌ای، حاجی شش گوشه شو فیض هزاران حج است، در عتبات حسین صل علی تشنه لب، صل علی بی کفن آه مرا کشته است، هر صلوات حسین .
قهرمان بی سرم.mp3
زمان: حجم: 770.6K
زبانحال حضرت سکینه با بدن بی سر پدر مظلومش در گودال قتلگاه قلبم گرفته بویِ خاک گرمِ گودال افتاده ای بر روی خاک گرمِ گودال ای دلربا و دلبرم ای قهرمانِ بی سرم بابا حسین جان... بابا ببین دشمن به زخم ما نمک زد بعد از تو دائم عمه ی ما را کتک زد بنگر به حال خواهرت شده شبیه مادرت بابا حسین جان... تو رفتی و شد بر عزیزانت جسارت اهل و عیال تو کجا؟ رنجِ اسارت ستم به هر بهانه و زنجیر و تازیانه و بابا حسین جان... .
امام حسین ع
. #زبانحال_حضرت_رقیه الا ای مه! که در پیشت، ندارد ماه، زیبایی به محفل آمدی با سر که سازی محفل آرای
. اگرخواهی کنون بینی وفای دخترخود را به زیر پا‌ی مرکب‌ای پدرافکن سرخود را نهان ازچشم طفلان آمدم گیرم سر راهت که گیری در بغل یک بار دیگر دختر خود را اگر نازی کند دختر،خریدارش بود بابا بزرگی کن ببوس این دختر کوچکتر خود را مرا یک حرف باشد باتو آن‌هم از عطش مُردم برو در علقمه فرمان بده آب آور خود را به گهواره نظر انداختم دیدم بوَد خالی کجا بردی نیاوردی علی اصغر خود را به دنبال مسافر آب می پاشند،کو ابی؟ کنم ناچار دنبالت روان اشک تر خود را لبم از تشنگی خشک است وجوهر در صدایم نیست برو در علقمه فرمان بده آب آور خود را میان خیمه می دیدم گلویت عمه می بوسید مگر آماده کردی بهر خنجر حنجر خود را {( ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید) مگر آماده کردی بهر خنجر حنجر خود را } منبع:کتاب محرم تا اربعین ..... پدر خواهي اگر بيني وفاي دختر خود را نگه کن زير پاي خويش و بالا کن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم تا بر تو ره گيرم  که گيري در بر خود بار ديگر دختر خود را نرفتي تا به پشت ابر سنگ و خنجر و پيکان به روي دامنت اي ماه بنشان اختر خود را اگر نازي کند دختر خريدارش پدر باشد بزرگي کن ببوس اين دختر کوچکتر خود را لبم از تشنگي خشک است و جوهر در صدايم نيست برو در نهر علقم کن خبر آب آور خود را به دنبال مسافر آب می ریزند،کو آبی؟ کنم ناچار دنبالت روان اشک تر خود را ز دورادور مي ديدم گلويت عمه مي بوسيد مگر آماده کردي بهر خنجر حنجر خود را کنار مهد اصغر رفتم و ديدم بود خالي کجا بردي نياوردي علي اصغر خود را
امام حسین ع
. #حضرت_سکینه #وداع اگرخواهی کنون بینی وفای دخترخود را به زیر پا‌ی مرکب‌ای پدرافکن سرخود را نهان
زمان: حجم: 1.03M
اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد بزرگی کن، ببوس این دختر کوچک‌تر خود را لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست برو در نهر علقم، کن خبر آب‌آور خود را ز دورادور، می‌دیدم گلویت عمه می‌بوسید مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را به همراه مسافر آب می‌پاشند، ‌من ناچارم به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را؟ حاج
4_5816433690804229824.mp3
زمان: حجم: 770.6K
سلام الله علیها با بدن بی سر پدر مظلومش در گودال قتلگاه قلبم گرفته بویِ خاک گرمِ گودال افتاده ای بر روی خاک گرمِ گودال ای دلربا و دلبرم ای قهرمانِ بی سرم بابا حسین جان... بابا ببین دشمن به زخم ما نمک زد بعد از تو دائم عمه ی ما را کتک زد بنگر به حال خواهرت شده شبیه مادرت بابا حسین جان... تو رفتی و شد بر عزیزانت جسارت اهل و عیال تو کجا؟ رنجِ اسارت ستم به هر بهانه و زنجیر و تازیانه و بابا حسین جان...