eitaa logo
امام حسین ع
17.1هزار دنبال‌کننده
386 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ما مسلمانیم اما ما مسلمانِ نجف جانِ کعبه صدهزاران بار قربانِ نجف روزِ اول که زمین را چون نگینی خلق کرد گفت در گوشش خدا جانِ تو و جانِ نجف در نجف مدحِ علی می‌چسبد اما بعدِ آن نامِ عباس است غوغا زیرِ ایوانِ نجف کارِ ما مدحِ علی نه مدحِ قنبر گفتن است مدحِ عباس است اما کارِ طوفانِ نجف بر علی سوگند فریادِ علی عباسِ اوست بابِ حاجات است پس عباسِ اوست کیست این مرد این تمامِ اقتدارِ زینب است کیست این شیر این که تیغِ کارزار زینب است سایه‌ی زینب نمی‌دیدند ، اصلا می‌شود دید خانم را که کوهی در کنار زینب است شانه‌هایش را نوشتم کوهسارِ کربلا گیسوانش را نوشتم آبشارِ زینب است دستمالِ زردِ بابایش به عباسش رسید بعد از این او مرتضا او ذوالفقارِ زینب است بیلدیلَر عالَمدَ عباسدی خانومون عالمی یِل‌یاتار طوفان‌یاتار یاتماز حسینون پرچمی آسمان خورده تَرَک تا او عَلَم برداشته کوه از جا کَنده شد یا او قدم برداشته کودکان بر شانه بر دستش عَلَم پایش رکاب یک تنه بر دوشِ خود بارِ حرم برداشته ما گره‌هایی که کور است این حرم می‌آوریم داد ، دستِ خود ولی دستِ کَرَم برداشته گفت آقایم که از ما هم خیالش راحت است دستهایش را به محشر مادرم برداشته گفت آری با کریمان کارها دشوار نیست پیشِ این باب‌الحوائج این گره‌ها کار نیست گرچه از داغِ پسر سوزد جگرها بیشتر میزند داغِ برادر بر کمرها بیشتر تا صدایِ یا اَخا آمد تمامیِ حرم رویِ سینه میزدند اما به سرها بیشتر زود آمد بر سرش چون خوب میداند حسین بعدِ صدها تیر می‌آید تبرها بیشتر کاش میشد اینهمه زیبا نبود این با ادب گفت وای از تیرها وای از نظرها بیشتر هِلهله می‌آمد و بر سینه مادرها زدند زود خانم‌ها گره‌ها را به معجرها زدند @emame3vom پیشِ اکبر اینقدر این پُشتِ زخمی تا نشد آمد اما در حرم نزدیکِ دخترها نشد این طرف زینب زمین می‌خُورد در آنسو حسین بعد از این بابا برایِ بچه‌ها بابا نشد وای دیگر این ربابه آن ربابِ قبل نیست خواست خانم پیشِ اصغر پا شود اما نشد آنقدر محکم گره زد که حرامی تا کشید رویِ دختر شد سیاه اما گره‌ها وا نشد شد غروب و بچه‌ها از درد زانو میزدند عمداً این سر را نوکِ نیزه به پهلو میزدند ©️
. هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به‌حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به‌حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر دست‌هايش دستگيري مي‌كند دستِ خود را داد، دستِ دوستانش را گرفت ** هيچ كس اندازه‌ي عباس شرمنده نشد كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان‌نامه امانش را گرفت چشم‌هايش پاسبان‌هاي بَناتِ خيمه بود حرمله با تير، چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست بس كه خون رفت از تنش، آخر توانش را گرفت صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه‌اي حجمِ دهانش را گرفت قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود تیرهایی که به مشکش خورد، جانش را گرفت از بغل تا که سرش را بر سرِ نیزه زدند گریه‌های ناتمامی خواهرانش را گرفت سروده گروه شعری .