#ختم #ترحیم #مادر
نوحه مادر
این هم نوحه جدید #میرداماد که همه دنبالش میگردن🔽
#فاطمیه
خدا مادرم را کجا می برن3
مادرم فرشته ای بود که نموند و پر کشید زود
اونی که یه روز سوزوندن، پراشو تو آتیش و دود
شبی که مادرمونو، داشتیم از خونه می بردیم
شبی که با دستِ بابا مادرو بخاک سپردیم
گریه می کردیم و گفتیم، کاش بجات سیلی می خوردیم
کاشکی تنها نمی رفتی، کاش همه با هم می مُردیم
خدا مادرم را کجا میبرن 3
غم از این بدتر نداریم غمشو باور نداریم
آره اون هنوز همینجاست ، کی میگه مادر نداریم
هنوزم می بینم اونو ، گوشهء حیاط خونه
دمِ باغچمون نشسته، داره لالائی می خونه
چشمامو رو هم می زارم، اون میادُ مادرونه
انگاری این بار میتونه ، بزنه موهامو شونه
خدا مادرم را کجا می برن 3
منو سوز و آه و زاری، با یه دنیا بیقراری
برا دلتنگیِ زینب، چادرت موند یادگاری
حالا چند روزه که نیستی،چادرت رو سر میگیرم
میاد روضه ای بخونه،دستو به کمر میگیره
ر.ضهء محسنمونو، می ره پشتِ در میخونه
بادلِ آتیش گرفته، ذکرِ وای مادر میخونه
خدا مادرم را کجا می برن 3
میرداماد
#زهرا
.
یک مجلس کامل ترحیم مادر همراه با گریز به روضه حضرت زهرا س
#ترحیم_خوانی
#نمونه_روضه_مادر_ترحیم_خوانی
بسم الله الرحمن الرحيم...
یارحمن و یارحیم...
🔸چرا زیوسف زهرا خبر نمی آید
ببین حرف دلت هست یا نه...
در این روز جمعه...
🔸چرا زیوسف زهرا خبر نمی آید
🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا آقای ما نمیاد...
چرا مولای ما نمیاد...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
کجایی پسر فاطمه... امروز میخواهیم روضه مادرتون زهرا رو بخونیم... هر کجای عالم هستی یک سر هم به مجلس ما بزن پسر فاطمه...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
آقای من ... هرکجا برا مادر مجلس میگیرند... بچه ها دم در میایستند به مهمونها خوش آمد میگن...
امروزم میخواهیم روضه مادر شما رو بخونیم... حتما شما می آیید آقا...
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
(بیان جملات زمینه ساز👇)
مجلس به احترام یک مادر برگزار شده...
من به صاحبان عزا تسلیت میگم خدا صبرتون بده...
مصیبت مادر مصیبت سنگینیه...
مخصوصا برا...(اینجا دختر یا پسر مرحوم گفته میشود)
(مخصوصا برا...دختر)
(مخصوصا برا بچه های... کوچیک
خیلی سخته...)
(نقطه گریز از مجلس ترحیم به روضه👇)
اما میخوام اینو بگم...
خانواده ی... (اسم صاحب عزا (حسینی)
خانواده ی... حسینی
بچه های داغدار....
شما داغ مادر دیدید اما... تا مردم خبردار شدند... همه اومدند به شما تسلیت گفتند ... باهاتون همدردی کردند ...
ببینید امروز علما اومدند... بزرگان اومدند...
فامیل و همسایها دور شما رو گرفتند... نگذاشتند تنها باشید
اما ای کاش این مردم مدینه هم بودند وقتی خانم زینب کبری یتیم شد...
ای کاش یک نفر به داد دل خانم زینب میرسید...
بمیرم برات خانم...
چهار ، پنج سال بیشتر نداشت مادرش رو از دست داد...
میگه نیمه های شب...
تابوت مادرم زهرا وسط خونه...
دیدم چند نفر وارد خونه شدند...
سلمان اومد...
مغداد اومد....
اباذر اومد...
غریبانه تابوت مادرم زهرا رو بلند کردند...
آروم آروم میگن لااله الا الله...
یدفعه صدای ناله ی زینب بلند شد...
🔸خدا مادرم را کجا میبرند
🔸گمانم برای شفا میبرند
🔸منو خانه داری، منو سوگواری
مرو مادر من مرو مادرم
انگار هنوز زینب باور نکرده یتیم شده...
دنبال جنازه مادر هجده ساله میدوه...
هی صدا میزنه نرو مادر خوبم...
🔸 مرو مادر من مرو مادرم
زینبت رو تنها نزار...
مادر...
من که جز تو کسی رو ندارم...
بعد از تو حرفهام رو به کی بگم مادر...
جوان مادرم زهرا...😭
آی مادرم...😭
آی مادر ...مادر...😭
نميدونم تا حالا دختر بچه کنار جنازه مادر دیدید یا نه...
خدا برا کسی نیاره...
خانم زینب هم دنبال تابوت مادر هی بلند میشه... میشینه زمین ...
صدا میزنه... نرو مادر خوبم...😭
(گریز روضه به روضه👇)
اینجا بی بی زینب دنبال تابوت مادر هی میدوید و ناله میزد...
کربلا هم همین زینب دنبال سر برادر... ای وای... ای وای
صدا زد حسین جان داداش... ببین زینبت رو دارند به اسارت میبرند...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
داداش حسین...😭
🔸سر تو را به نیزه ای نشانده دشمن علی
🔸نمیروم ولی مرا، به این بهانه میبرند
#مادر #کامل
#ختم خوانی
.
#مادر
دل من گرفته میخام مثل بچه گی دوباره
یادی از مادر کنم با اشک و آه و پر شراره
سرم و میزاشت رو زانو لالائی میخوند و مادر
تا بخواب ناز برم من ناز میکرده هی مکرر
آغوش پر مهر مادر هرگز از یادم نمی ره
هر زمان یادش می افتم خدایی دلم میگیره
مادر خوب و قشنگم الهی برات بمیرم
کی چنین بوده گمانم که عزای تو بگیرم
ای بهشت خونهٔ من بی تو خونه سوت و کوره
بیار برگرد گل نازم دلم از غصه ناسوره
شمع رویت چه قده زود گشته خاموش وای و مادر
داغ تو زده دل من بخدا شعلهٔ آذر
هرکسی مادر نداره سایه اش به سر نداره
خونه اش اون لونه ای است که در و هم پیکر نداره
(صفا ) میدونی که مادر یک فرشته تو زمینه
الهی کودکی هرگز داغ مادرش نبینه
#ترحیم #مادر #ختم
شاعر حاج قاسم جناتیان
#ترحیم_خوانی #مادر
#ختم مادر # روضه حضرت زینب س #
#مادر
روضه ی حضرت زینب(س)
کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر
مداح حاج صفرصادقی منش ازاصفهان
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش 2
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقا جان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
السلام علیک یا ابا عبداله
بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
. #ترحیم #مادر #خواهر
#ختم مادر_خواهر
#روضه حضرت زینب(س)
#ترحیم_خوانی درمجالس ختم #مادر و #خواهر
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش ۲
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقا جان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
السلام علیک یا ابا عبدالله
بذار اول دلتانو آماده کنم....
چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبدالله برات بگم ...
خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
.
4_5904486464606962370.m4a
31.03M
#روضه بسیار زیبا در مراسم #ختم #مادر و گریز به لحظات آخر عمر حضرت زهرا و وصیت ایشان به حضرت زینب (س)
#ترحیم_خوانی
#سبک آهنگ ایران ای سرای امید
#ماهور
#ترکی
.
#مولایغریبمالعجل
#پویش
اولین دعای من در لحظه افطار؛ #ظهور آقا #امام_زمان
#امام حسن علیه السلام میفرمایند:
هر روزه داری هنگام افطار، یک دعای اجابت شده دارد
(اقبال الاعمال جلد ۱ صفحه ۲۴۴)
همچنین
انجام تمامی اعمال در این ماه مبارک (ختم قرآن، ادعیه، اطعام نیازمندان، نماز های مستحبی، افطاری دادن و ...) به نیت #ظهور مولا
#علی بن مغیره میگوید:
به #امام کاظم علیه السلام عرض کردم:
"من برای رسول خدا یک #ختم قرآن، برای #امیرالمومنین یک #ختم و برای #حضرت فاطمه ختمی دیگر، سپس برای سایر #ائمه .... تا به شما ختم قرآنی قرار میدهم (و هدیه میکنم).
به سبب این کار چه پاداشی دارم؟"
فرمود:
#پاداش تو آن است که روز قیامت با آنان باشی!
عرض کردم: #اللَّه اکبر! چنین پاداشی برای من است؟
سه مرتبه فرمود: آری
📚کافی، ج ۲، ص ۶۱۷
▪️برای ظهورش دعا کنیم
▫️اللهم عجل لولیک الفرج
#ماه_رمضان
.
#ترحیم_خوانی
#ختم
#تولد مرحومین
چند روزه که به داغ غصه ها اسیرم
بدون بودن تو از زمونه سیرم
لباس مشکی تو شد انیس لحظه هام
رو قبر تو تولدت رو جشن میگیرم
بعد فراق تو یه روز خوش ندیدم
چند روزه رو لبامه یاسین و تبارک
تا که نگام به قاب عکس تو میفته
با گریه میگم که تولدت مبارک
نیستی ببینی دل من دریای درده
شبای دوری تو خیلی خیلی سرده
شمع میزارم روی مزارت و با گریه
همش میخونم عزیزم کی بر میگرده
غصه امونم نمیده بگو کجایی
خوابیدی و برات میخونم لایی لایی
مهربونم جشن تولدت رسیده
فرشته ی قشنگ من پیش خدایی
#حسین_کریمی_نیا ✍
نیم از عالم خاک
..................
.
#پدر
بسوز ای دل ز درد بی دوایی
#دشتی #ختم_پدر◼️
بسوز ای دل زِ درد بی دوایی
فلک انداخت بین ما جدایی
بسوز ای دل برفت بابا زِ دستُم
کمر از داغِ جانسوزِش شکستُم
بابای بهتر از جان،رفت ای وای
نشد دردش درمان،رفت ای وای
اگر دنیا به من بخشید یکجا
به وَللهِ نگیرد جای بابا
پدر تاجِ سرم رفت از بَرِ من
خدایا تاج افتاد از سَرِ من
دلُم زخمی شده از درد و از غم
نداره زخمِ کهنه دیگه مرهم
عجب داغِ جگر سوزی نصیبُم
شدم تنها وُ در دنیا غریبُم
تو ای ماهِ شب افروزم کجایی
بابای خوب و دلسوزم کجایی
مسلمانان مو غمخواری ندارُم
از این پس یاور وُ یاری ندارُم
..............
.
#پدر
از فراقت با غم محنت، هم آغوشم پدر
رفتی و از مرگ جانسوزت سیه پوشم پدر
خنده و مهر و وفا و مهربانی های تو
در جهان هرگز نمی گردد فراموشم پدر
................
.
#ترحیم_خوانی
#ازیادرفتهها
دوران ما زمانه ی ازیادرفتههاست
خاک مزار ، شانهی از یادرفتههاست
بنگر چهثروتیاستنهانزیرسنگها
اینقبرهاخزانهیازیادرفتههاست
باران گرفت نامتوازقبرپاکشد ...
قبری که آشیانهیاز یادرفتههاست
از یاد میروی و فراموش میشوی ،
دنیا کجاست؟ خانه ی از یادرفتههاست ...
#محمدجواد_توحیدی سکوت✍
.