Fadaeian_Shab03Moharam1402_09.mp3
15.02M
📋 تا زمین افتادم رسیدی به دادم
#شور #امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا زمین افتادم رسیدی به دادم
خودم و اولادم نذرِ پسرِ تو
نبودی میمردم هرجا کم آوردم
تو رو قسم دادم جون مادرِ تو
هرکسی رو دیدم آقاجونم
به باوفایی میشناسه تو رو
کی باورش میشه بعد یه عمر
گدایی کردن بِم بگی برو
کِی تنهام میذاری
تویی که اونقدر دوسم داری
از لطفی که داری
میخونم توو خواب و بیداری
تو نُورُ الأَنْوَاری
نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَى الْأَبْرَاری
«ثارَ اللّٰه، ثارَ اللّٰه
ثارَ اللّٰه، یا اباعبدالله»
با یه دلِ سنگی شبای دلتنگی
زیرِ نور مهتاب واسه تو میخونم
بعضی شبا میگم تو نبودی پیشم
دیگه میموندش واسهم نمیدونم
حُکمِ نفسهای منو داری
طبیعتاً من بیتو میمیرم
خونِ توو رگهای منی حسین
حقیقتاً با تو جون میگیرم
هر آهم افسوسه
بیتو حتی خوابم کابوسه
دل بیتو میپوسه
کربلام دست رو میبوسه
ای عشقِ مخصوصه
لطفت توو زندگیمون محسوسه
«ثارَ اللّٰه، ثارَ اللّٰه
ثارَ اللّٰه، یا اباعبدالله»
چه قَده خوبی تو آدمای بیتو
نمیدونم چی خوش کرده دلشون و
اونا مثِ من که آقا ندارن که
به کی میگن آخه دردِ دلشون و
به خدا ناکامن اونایی که
مزهی عشقت رو نچشیدن
زندگیشون پُر دردِ اونا که
دردِ فراقت رو نکشیدن
محرومه از بارون، اون که از چشمات نمیخونه
دائم توو زندونه، اون که از صحنِ تو بیرونه
غصه دور از جونه، اون که توو خونهی تو مهمونه
«ثارَ اللّٰه، ثارَ اللّٰه
ثارَ اللّٰه، یا اباعبدالله»
*شاعران: #داوود_رحیمی، #محمود_گلستان_نژاد
4_5916027376738766316.mp3
12.57M
📋 دلی که با تو نیست، بمیره بهتره
#شور #امام_حسین #کربلا
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلی که با تو نیست، بمیره بهتره
دستِ تو دستم و، بگیره بهتره
دل رو چی کار کنه؟!/ از کی فرار کنه؟!/ اون که اسیر تو شد
میرسه کربلا/ هرکی از هرکجا/ وقف مسیر تو شد
هرکسی وقف شما نباشه
اسیر بازیه روزگاره
اما کسی که بمونه با تو
آقاییِ روزگار و داره
«حسین، ای جانم، ای جانم، ای جانم»
مسیر عاشقی، راهی مشخصه
رفتن از این مسیر، کاری مقدسه
آی اگه سادگی/ جادهی عاشقی/ خونت و میطلبه
حد و حدود تو/ شرط و ورود تو/ معرفت و ادبه
اگه دَم از معرفت زدیم ما
یه نمونهش مادر وهب بود
یه تنه زد لشکر و بهم ریخت
سلاح دستش سرِ وهب بود
«حسین، ای جانم، ای جانم، ای جانم»
موندنِ با حسین، دعامه شب به شب
راه نجاتمه، دست ابا الادب
ساقیِ کربلا/ از دل هر بلا/ ما رو بیرون میاره
هرکی مؤدبه/ نوکرِ زینبه/ سقا هواش و داره
ادبِ مرده که چارهسازه
با ادبی، عاقبت بخیری
از ادبت میشه این و فهمید
که تو زبیر هستی یا زهیری
«حسین، ای جانم، ای جانم، ای جانم»
شاعران: #داوود_رحیمی، #محمود_گلستان_نژاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
امام حسین ع
|⇦•بازم غم کوچه... #زمینه #زمزمه به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج امیر کرمانشاهی
.
🎵زمزمه #شور_خوانی و #شور
🎤 #حاج_امیر_کرمانشاهی
#امام_حسین
#گودال_قتلگاه
از کوفه سلاح و سنگ و تیر آوردند
یک بغض نهفته از غدیر آوردند
دیدند کسی دور و برش نیست، زدند
آقای مرا غریب گیر آوردند
#داوود_رحیمی✍
...............
راس حسین به نیزه ها ببخشن سادات
میان بسمت خیمه ها ببخشن سادات
سیلی زدن به دخترا ببخشن سادات
آتیش گرفته معجرا ببخشن سادات
رقیه وُ سرِ باباش ببخشن سادات
https://eitaa.com/emame3vom/86938
.👇
.
📋 قیمت موندن با عشق و
#زمینه #امام_علی #فاطمیه
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قیمت موندنِ با عشق و
اونی میدونه که سوخت
فاصلهی حق و باطل بود
اون دَرِ خونه که سوخت
توو کوچه، تَمومیهی کُفر آماده
پشتِ در، تَمومیهی حق ایستاده
اینکه من، کدوم سوی این در باشم
تشخیصه، با مردم آزاده
میاد صدای مادر
هنوزم از پشتِ دَر
که بود و هست تا محشر
همیشه حق با حیدر
«اَلْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ، اَلْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ»
فاطمه با علی میمونه
حتی اگه بمیره
با تیغه خطبه به مِیدون زد
حقش و پس بگیره
تا مسجد، فقط به عشقِ حیدر رفت
مانندِ، علی به فتحِ خیبر رفت
دیدن که، با خطبههاش مسجد لرزید
انگاری، خودِ علی منبر رفت
با خطبههای مادر
جهان شنید سرتاسر
خلیفهی پیغمبر
نمیشه اِلّا حیدر
«اَلْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ، اَلْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ»
مردونه پایِ ولی موندن
کارِ حماسی بوده
اَشکای روز و شبِ زهرا
اَشکِ سیاسی بوده
با گریهش، برا ولایت میجنگید
دشمن از، صدای گریهش میترسید
یک لحظه، برا امامش کم نگذاشت
تا که خون، توی رگاش میجوشید
مادر با حالِ مضطر
با گریه از پشتِ در
میگفت که هست تا آخر
همیشه حق با حیدر
«اَلْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ، اَلْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ»
*شاعران: #داوود_رحیمی و #محمود_گلستان_نژاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
Reza Narimani - Refigh - 128.mp3
19.59M
#شهدا
خبر چه سنگینه خبر پر از درده؛
غم رفیقامون بیچارمون کرده!
زمینی بودند و،، به آسمون رفتن؛ دوباره جاموندیم... رفیقامون رفتن
تا کی باید بمونیم و بسوزیم از غصه؟
کی آخه میرسه به مامسیر این
قصه؟!
تا کی با دستامون روی گلا بریزیم خاک
خدایا پاره پاره شد دلم؛ دیگه بسه!
رفیق عین،،، برادر شد رفاقت تا سر جونه(۲)
غمِ داغ ...رفیقو پس برادر مرده میدونه؛
رفیق نیمه راه من.... خداحافظ(۲)
چه روز و شب هایی... کنار هم بودیم(۲)
تو بیقراریها؛ قرار هم بودیم
چه خاطراتی بود،،، تو روضهها با تو
نمیره از یادم حسین حسیناتو(۲)
امید زندگیمونو تو نا امید کردی
با این خبر موهای مادرو سفید کردی
آخرشم شهادتو گرفتی از ارباب!
بس که تو روضه التماس هر شهید کردی(۲)
نه این رسم،،، رفاقت نیست! رفیق نیمه راه من(۲)
هزار ننگ و هزار نفرین،،، به این بختِ سیاه من!(۲)
رفیق نیمه راه من،،، خداحافظ(۲)
خبر پر از داغه،،،خبر پر از سوزه(۲)
خبر میگه بازم،،، یه لاله میسوزه،
با داغ اون آتیش ،،،که توش یه مادر سوخت(۲)
حالا تن چندتا،،، جوون پرپر سوخت؛(۲)
شبیه بچه های شاه بی کفن سوختن
با شعله هایی که به خیمه ها زدن، سوختن
شنیده ها رو دیدن اینا که توی روضه؛
به یاد آتیش دل امام حسن سوختن
مصیبت رو ،،،ندیدم که شنیدم من،،، ولی سوختم!
دوباره تازه شد روضه که زهرا گفت علی سوختم(۲)
میون شعله ها آه علی سوختم
یکی صدامیزد آه علی سوختم
رفیق نیمه راه من خداحافظ
.
شاعر : #داوود_رحیمی
.
#سرود #شور
#میلاد_حضرت_زهرا
#احسان_تبریزیان #داوود_رحیمی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تجلی ناب کوثر اومده
برای پیغمبر دختر اومده
مژده بدید سادات (مادر اومده ۳)
اومده اونکه اسمش - زینت عرش اعلاس
اونکه تنها دلیل - خلقت آسموناس
اومده تا که دنیا - بوی بارون بگیره
با قدومش زمین - مُرده باز جون بگیره
کوری چشمای ابتر
میخونن ملائک یکسر:
انا اعطیناک الکوثر ۲
مادر مادر مادر مادر ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
علت ایجاد دنیا فاطمه س
آرامش قلب بابا فاطمه س
آینه ی ذاتِ (مولا فاطمه س ۳)
همه ی خیر و جمع کن - خلاصه ش میشه زهرا
همه خوبای عالم - حقیرن پیش زهرا
خوش به حال دلی که - تا ابد مست زهراس
همهی کار و بارِ - قیامت دست زهراس
علت خلق پیغمبر
منظور قرآن از محشر
خلقت زهرای اطهر ۲
مادر مادر مادر مادر ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ما که به امًید حیدر اومدیم
باز شب میلاد مادر اومدیم
تشنه ایم و واسه (کوثر اومدیم ۳)
اگه ما شیعه ایم و - به علی سر سپردیم
آخه از روز اول - دل به مادر سپردیم
اگه اینجا نشستیم - صدامون کرده زهرا
اگه مست حسینیم - دعامون کرده زهرا
ای ذکر اول و آخر
همیشه اول دفتر
میخونم سوره ی کوثر ۲
مادر مادر مادر مادر ۴
.👇
4_5983070806912012385.mp3
5.64M
#سید_رضا_نریمانی
#امام_حسین #شب_جمعه
.
.
آبروداری کن واسه این گدایی که دلش شکسته
آبروداری کن منو ول نکن توی درای بسته
آبروداری کن واسه من تو کشتی به گِل نشسته
ای حس خوب من همیشه محبوب من
اونکه همیشه برات به سینه میکوبه من
ای حس ناب من رویای تو خواب من
گفتم و بازم میگم حسینه ارباب من
حال و هوامی آهنگ صدامی
تو ضربان قلبمی باهامی
جانم حسین ای جانم حسین
****
همه جا رو گشتم به خدا تو کل دنیا بی بدیلی
تو میدونی واسه زنده بودنم تو بهترین دلیلی
آدمای بی تو دلشون به چی خوشه خداوکیلی
هرکس از تو خوند غمی تو قلبش نموند
آی آدما بی حسین مگه میشه زنده بود
بی تو تنها میشم اسیر دنیا میشم
نباشی روز حساب به خدا رسوا میشم
خیلی بدیمو بازم خریدیمو
روضه عوض کرد حال بندگیمیو
جانم حسین ای جانم حسین
شاعر: مهدی نظری داوود رحیمی
#شور
📋 آبرو داری کن واسه این گدایی که دلش شکسته
#سبک_شور
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آبرو داری کن، واسه این گدایی که دلش شکسته
آبروداری کن، من و ول نکن توی درای بسته
آبروداری کن، واسه من توو کشتیِ به گِل نشسته
ای حس خوب من، همیشه محبوب من
اون که همیشه برات، به سینه میکوبه من
ای حس ناب من، رویای توو خواب من
گفتم و بازم میگم، حسینه ارباب من
حال و هوامی، آهنگ صدامی
تو ضربان قلبمی، باهامی
«جانم حسین؛ ای جانم حسین
ای جانم حسین، ای جانم حسین»
*شاعران: #مهدی نظری و #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
#شب_پنجم_محرم
📋 شب پنجم که می رسد از راه
#روضه_حضرت_عبدالله (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شب پنجم که می رسد از راه
روضه را غرق آه باید خواند
از یتیم حسن که میگوییم
روضهی قتلگاه باید خواند
روز آخر نیامده است اما
روضه رفته است داخل گودال
مثل مرغی که بال او کَنده است
حسنی زاده میزند پَر و بال
لحظهی آخر است و این میدان
گرچه مَرد نَبرد میخواهد
حسنی زاده! پیش عمه بمان
بعد از این، خیمه مرد میخواهد
حیف از آن دست حیف از آن بازو
دست خود را به تیغ نسپاری
پیش زینب بمان که بعد عمو
عَلَم و مشک را تو برداری
پیش زینب بمان که میترسم
روضهی پشت در شود تکرار
مادرم بازوی کبودی داشت
دست خود را به تیغها نسپار
شیر اگر بچه باز هم شیر است
آن شغال زبون نفهمیده
اینکه دست تو را ز تن انداخت
دست عباس دیده ترسیده
*شاعر: #محسن_ناصحی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋 من پسر حسنم
#حضرت_عبدالله
#روضه_حضرت_عبدالله (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لشکر اندکی صبر کرد، یهو دیدند به سوی حضرت دوباره حملهور شدند؛ برگشتند. یهو دیدند لشکر دورِ گودال حلقه زده، عبدالله بن حسن از خیمه بیرون اومد. اومد کنار عموش حسین ایستاد، بیبیم دنبالش داره دَوان دوان میره، عبدالله میدَوه، زینبم از این طرف داره پشت سرش داره میدوه. یه مرتبه با اون حالش ابی عبدالله توو گودال افتاده داره دست و پا میزنه؛ لشکرم احاطه کرده دورِ گودال و. یهو ابی عبدالله صدای بیرمقش بلند شد:« خواهرم بگیرش این بچه رو محبوسش کن، یعنی ببرش یه جایی زندانیش کن منو نبینه»...
@emame3vom
به شدت امتناع میکرد عبدالله، و اینجوری صدا زد:« عمه جان! به خدا قسم اینجوری عموم و تنها نمیذارم، از من نخواه از عموم جدا بشم، من پسر حسنم، من پسر یه آقاییم که توو کوچهها مادرش رو تنها نگذاشت، من پسر همون آقام که توو کوچه مادرش و زدند اومد از مادرش دفاع کرد»...
اون روزم حسن کوچیک بود کم سن و سال بود، اما یه جوری از مادر دفاع کرد، اینجام توو کربلا عبدالله نوجوونه، کوچیکه...
میگه اون نانجیب شمشیرش رو به سمت ابی عبدالله بلند کرد؛
- آیا میخوای عموی منو بکشی ای پسر خبیثه، ای پسر زِنا زاده؟! میخوای عموی منو بکشی؟!
شمشیرش و بلند کرد زد، عبدالله دستش و سپر کرد. همچین که این دستش و سپر کرد؛ شمشیر به دستش خورد این دست به پوست آویزان شد. صدای این بچه بلند شد یا اُماه. یهو تا شمشیر به دستش خورد صداش بلند شد وای مادر!
اگه اون روز، روزِ پُر سوز، یکمی بودم بزرگتر
توی کوچه، میشدم من، سپر بلای مادر
آخه همچین که شمشیر به دستش خورد، وای مادر و که گفت؛ گفت خدا رو شکر از عموم تونستم دفاع کنم، نذاشتم شمشیر بهش بخوره...
آخه توو کوچه که بابام همچین دستش و بلند کرد.
ایستادم به روی پنجهی پایم
اما دستش از روی سرم رد شد و....
بالاخره از خونوادهی امام حسنیا یه نفر تونست آبروداری کنه. توو کوچه که هرکاری کرد بابام نشد نشد نشد.امام حسن از این داغ پیر شد...
گرچه اینا آبروی عالمند، همه میان از در این خونه آبرو میگیرند...
فراموشی نعمتیه، مگه به این راحتیه
گودیِ قتلگاه من، اون کوچهی لعنتیه
دستت سیاهه نزن
امام حسین عبدالله رو بغل گرفت توو آغوش گرفت، به سینه چسبانید. صدا زد:« پسر برادرم صبر کن، صبر کن، صبر کن». آروم آروم ملحق میشی به بابات به اجدادت، به مادرم فاطمه....
یه تیری زد به حلقومش؛ این تیرو که زد نمیدونم چه جوری زد که میگه «فَذَبَحَ» یعنی سر جدا شد، سر این بچه توو دامن حسین افتاد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 آبرو داری کن واسه این گدایی که دلش شکسته
#شور_امام_حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آبرو داری کن، واسه این گدایی که دلش شکسته
آبروداری کن، من و ول نکن توی درای بسته
آبروداری کن، واسه من توو کشتیِ به گِل نشسته
ای حس خوب من، همیشه محبوب من
اون که همیشه برات، به سینه میکوبه من
ای حس ناب من، رویای توو خواب من
گفتم و بازم میگم، حسینه ارباب من
حال و هوامی، آهنگ صدامی
تو ضربان قلبمی، باهامی
«جانم حسین؛ ای جانم حسین
ای جانم حسین، ای جانم حسین»
*شاعران: #مهدی نظری و #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
📋 خاکم خاکِ حَرَمت
#شور #امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خاکم خاکِ حَرَمت
ای قربونِ کَرَمت
من خیلی دوست دارمت
میخوام آقا این و فقط
فاصله نگیرم ازت
با تو دینم رو ساختم
عشق و با تو شناختم
من اطاعت کنم از
هرکسی جز تو باختم
به تو قسم، میدم تو رو
بگو بمیر، نگو برو
«یا ابا عبدالله، یا ابا عبدالله»
الگوی حق طلبی
آقای تشنه لبی
اصلاحِ دینِ نبی
همهی کلام تو بود
هدفِ قیامِ تو بود
واسه امرِ به معروف
اون همه غصه خوردی
واسه احیای این دین
سر به نیزه سپردی
توو راهِ تو، با عزّتیم
ماملتِ، شهادتیم
«یا ابا عبدالله، یا ابا عبدالله»
عباس آب آورِ تو
اکبر با اصغرِ تو
رگهای حنجرت و
دادی تویِ راه خدا
و ندادی تن به جفا
نهی از منکرِ تو
قیمتِ خونت و داشت
کارِ تو واسهی ما
جای شک باقی نگذاشت
به پای دین، میمونم و
میدم برا، تو جونم و
«یا ابا عبدالله، یا ابا عبدالله»
*شاعران: #داوود_رحیمی، #محمود_گلستان_نژاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_ششم_محرم
👇
.
📋 گهواره تا لحد از تو گفتیم
#شور_امام_حسین #امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
#اشک #فراق_کربلا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گهواره تا لحد از تو گفتیم
دنیا رو اینجوری معنا کردیم
توو قنداق و کفن تربت یعنی
از خاکیم و به خاک برمیگردیم
خاکِ حرم خورده هرکی دلش پاکه
تربت که میبینم حسی بهم میگه
گِل ما از همین خاکه
آب و گِل ما از موقعِ خلقت
اشکِ روضهت بود با خاکِ تربت
دنیای ما شد گوشهی هیئت
«حسین وای، حسین وای»
تربت که جای خود در این عالم
گَردِ راه حرم حرمت داره
عبد بیچاره که رو تابوتش
گَرد راهت نشست عزت داره
من واسه خاکِ تو دلتنگ و بیتابم
کاش بعد مرگ من خاکم کنند
توو راه زائرهای اربابم
گرد و خاک راه کرب و بلات
آبرو داده به ما نوکرها
آبرومندیم توو هر دنیا
«حسین وای، حسین وای»
اون روزی که از این دنیا میریم
تنها سرمایهمِ اشک روضهت
میبینی دست و بالم خالیه
ندارم چیزی جزء قدری تربت
میذارنم توو خاک قبرم میشه روشن
من لال نمیمیرم آخه یکم تربت
میذارن روو زبون من
خاکِ قبر من میشه پُر گوهر
از خاکِ پاکِ ارباب بیسر
به دادم میرسه دم آخر
«حسین وای، حسین وای»
*شاعران: #داوود_رحیمی، #محمود_گلستان_نژاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 دلی که با تو نیست، بمیره بهتره
#شور_امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلی که با تو نیست، بمیره بهتره
دستِ تو دستم و، بگیره بهتره
دل رو چی کار کنه؟!/ از کی فرار کنه؟!/ اون که اسیر تو شد
میرسه کربلا/ هرکی از هرکجا/ وقف مسیر تو شد
هرکسی وقف شما نباشه
اسیر بازیه روزگاره
اما کسی که بمونه با تو
آقاییِ روزگار و داره
«حسین، ای جانم، ای جانم، ای جانم»
مسیر عاشقی، راهی مشخصه
رفتن از این مسیر، کاری مقدسه
آی اگه سادگی/ جادهی عاشقی/ خونت و میطلبه
حد و حدود تو/ شرط و ورود تو/ معرفت و ادبه
اگه دَم از معرفت زدیم ما
یه نمونهش مادر وهب بود
یه تنه زد لشکر و بهم ریخت
سلاح دستش سرِ وهب بود
«حسین، ای جانم، ای جانم، ای جانم»
موندنِ با حسین، دعامه شب به شب
راه نجاتمه، دست ابا الادب
ساقیِ کربلا/ از دل هر بلا/ ما رو بیرون میاره
هرکی مؤدبه/ نوکرِ زینبه/ سقا هواش و داره
ادبِ مرده که چارهسازه
با ادبی، عاقبت بخیری
از ادبت میشه این و فهمید
که تو زبیر هستی یا زهیری
«حسین، ای جانم، ای جانم، ای جانم»
شاعران: #داوود_رحیمی، #محمود_گلستان_نژاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
#زمزمه
#ورودیه_کربلا
#شب_دوم_محرم
#سبک_سرم_رو_شکستن_فدا_سرت
بیا خواهر از محملت پایین
بیا آخر دنیامو ببین
منو میکُشن تو همین زمین
غریب و تنها
شده موقع دل بریدن و
منو از تو آخر میگیرن و
تو باید بری بسپری من و
به ریگ صحرا
اینجاست کربلا ؛ که گفته مادرم
هرچی مصیبته ؛ اینجا میاد سرم
اینجا تو بی کس و ؛ من بی قمر میشم
تو بی برادر و ؛ من بی پسر میشم
........................
داداش چی قراره بیاد سرم
ببین خاک نشسته رو معجرم
من این غِصه رو پیش مادرم
شنیده بودم
سرا پا میلرزم تو اضطراب
برای خودم نه برا رباب
من این روزا رو حتی توی خواب
ندیده بودم
گودال میبینم ؛ ای وای از تنت
احساس میکنم ؛ از من میگیرنت
ای کاش تو دلم ؛ آتیش بهپا نشه
ای کاش پام به این ؛ گودال وا نشه
..............................
چرا خاک اینجا پر از خونه
زمین و زمون روضه میخونه
رقیه میگه کی میریم خونه
چشم انتظاره
چرا خشک و بیحاله آسمون
قراره بمونیم باشه بمون
چرا ساربون مونده پیشمون
چه فکری داره
انگشترت داره ؛ چشماشو میدره
کاشکی میشد یه جور ؛ راضیش کنی بره
بد جور دورمون ؛ هی پرسه میزنه
این تازه اولِ ؛ دلشورهی منه
شاعر: #داوود_رحیمی✍
.
.
📋رهام کن که میبینم عمه جون
#زمزمه
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله (ع)
#سبک_سرم_رو_شکستن_فدا_سرت
رهام کن که میبینم عمه جون
کشیدن عمومو به خاک و خون
میبینی که تکیه زده به اون
نیزه شکسته
میبینم عمومو که بی کَسه
ولی حیف که زورم نمیرسه
به این نیزه که راه نفسِ
عمومو بسته
هرچی صدا زدم ، بسه دیگه نزن
انگار نمیرسید ، اصلا صدای من
گودال شاهده ، که بی حیا میزد
اون با غلاف تیغ ، این با عصا میزد
..................................
داره طاقتم سر میاد عمو
که قاتل با خنجر میاد عمو
چه کاری ازم بر میاد عمو
دستم بریده
دلم میتپه توی سینهمو
تو گودال کنارت میشینمو
چیزایی که دارم میبینمو
کسی ندیده
ای وای میبینم ، شمر و بالا سرت
نیزه به پیکرت ، خنجر رو حنجرت
ای کاش که میشد ، دستم سپر بشه
تا نگذارم از این ، نزدیکتر بشه
....................................
توی گوشمه خندههای کی
روی سینته ردّ پای کی
دارم نیزههارو یکی یکی
بیرون میارم
رسیدن و با کینهی علی
تو رو میزدن بی معطّلی
میخواستم برات سپر شم ولی
توون ندارم
دیدم که پنجه توو ، موی تو میکشید
خواستم سپر بشم ، قدم نمیرسید
تو کوچه هم بابام ، هرکاری کرد نشد
دردی حریف این ، اندوه و درد نشد
شاعر: #داوود_رحیمی ✍
داود رحیمی
.
.
📋یه لشکر پر از داد و هلهلهست
#زمزمه
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم (ع)
#سبک_سرم_رو_شکستن_فدا_سرت
یه لشکر پر از داد و هلهلهست
یه لشکر پر از شور و ولولهست
یه لشکر پر از شمر و حرملهست
دلشوره دارم
شده بغض جنگ جمل شدید
حسن دیده دشمن تو رو که دید
واسهت نقشهی تازهای کشید
ای تکسوارم
با تیر و نیزهشون، شد قامتت نشون
از پیکر عسل، میریزه جای خون
اسبا یکی یکی، رد میشن از تنت
ضرب المثل شدی، با قد کشیدن
.............................
عجب روضهای شد تو کربلا
به یاد غم و رنج کوچهها
بازم تازه شد داغ مجتبی
عزا به پا شد
یه دشت و یه قاسم، یه دشمن و
با اسبا تنش رو فشردن و
توو خیمه زَنا غرق شیوَن و
غوغا بپا شد
اسم علی رو برد ، فرق سرش شکست
خون لختهها چه زود ، راه گلوشو بست
پهلوی زخمی و ، بازوی پُر ورم
زینب رسید و گفت ؛ « ای وای مادرم»
ای حسین....
شاعر: #داوود_رحیمی
.
.
📋 توو کوفه آهِ غربتم پیچید
#واحد_سنگین
#دهه_محرم
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو کوفه آهِ غربتم پیچید
اما کسی فریادم و نشنید
سنگم زده اونیکه تا دیروز
سنگِ تو رو به سینه میکوبید
تنها که موندم چیزایی دیدم
جز ناسزا هیچ چیزی نشنیدم
تو کوچهها اون حال زهرا رو
سیلی که خوردم تازه فهمیدم
راه منو توو کوچهها بستن
دستامو مثل مرتضی بستن
اما دلیل اشکام اینه که
کمر به کشتن شما بستن
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
...................
دردای بیاندازه میبینم
هر روز یه درد تازه میبینم
توو کوچه بازارا که میگردم
تیرایی مثل نیزه میبینم
دیگه دلم از کوفه بیزاره
هر کس برات یه فکرایی داره
از توو چشای خولی میبینم
دست از سرِ تو برنمیداره
حالم پریشونه ،چشمام گریون
از حرفاشون، میشه دلم پر خون
به دختراشون قول گوشواره
قول کنیز میدن به زنهاشون
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
.....................
هرجوری میتونی میگم برگرد
با این لبِ خونی میگم برگرد
من تشنه جون میدم میدونم که
لب تشنه میمونی میگم برگرد
حرف از خرید خنجره، برگرد
حرف از گلو و حنجره، برگرد
تیری که دست حرمله دیدم
از نیزهها هم بدتره، برگرد
تو کوفه زینب میشه پیر برگرد
مخدرات میشن اسیر، برگرد
اینجا کسی هم بازی اون نیست
دست رقیهت بگیر برگرد
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
*شاعر: #داوود_رحیمی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#داود_رحیمی
🔻کارگروه نوحه گوشه عشاق اصفهانی
.👇
.
#واحد_سنگین
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
______
خبر داری به کی پناه بردم؟
خبر داری که من کتک خوردم؟
بالای نی سرت رو که دیدم
اینجور برات بگم بابا: مُردم
بابا شنیدی بِم چیا گفتن؟
باور نمیکنی کیا گفتن!
توو مسجد کوفه مسلمونا
توو بازارم یهودیا گفتن
بابا کجا بودی میترسیدم؟
میدونی چند شبه نخوابیدم؟
بابا جونم میدونی چند روزه
اون روی ماهتو نبوسیدم؟
###
معلوم نبود به عمهها میخورد؟
یا نه، به اون تشت طلا میخورد؟
چوبی رو که بالا میرفت دیدم
اما نمیدیدم کجا میخورد
اون ماجرا رو تازه فهمیدم
تا این لبای زخمیرو دیدم
حالا لب خشک منم سرخه
از بس لب خونیتو بوسیدم
میخوام شبیه تو بشم، میشه؟
داغ دلم اینجوری کم میشه
دستام کوچیکه میدونم، اما
داره لبامون مثل هم میشه
###
میبینی موی دخترت سوخته؟
مثل خودم موی سرت سوخته
باباجونم یادت میاد اون شب
گفتی موهای مادرت سوخته؟
کبودیهارو دیدی روو دستم؟
دیدی به زحمت روسری بستم؟
بازو و پهلومو ببین بابا
حالا شبیه مادرت هستم؟
من روضهخون حنجرت میشم
مرهم برا زخم سرت میشم
با اشک چشمام رووتو میشورم
مادر نداری مادرت میشم
شاعر: #داوود_رحیمی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
#زمزمه یا #زمینه
#حضرت_قاسم علیه السلام
#شب_ششم_محرم
شاعر : #داوود_رحیمی
نغمه: با یارب یارب....
#سبک_سفارش_ها_مادر_کرده_بمن
_____________________
گلم زوده واسه پرپر شدن
شکستی بدجور آینهی حسن
میپاشی بیشتر دست و پا نزن،
عموجونم
با هر سرفه
خون می ریزه، از لب تو، آغوشم غرق خون شد
پیکرت با، سنگ و تیر و، نیزهها گل بارون شد
گفتی ابنالمجتبایی، هر چی که شد از اون شد
سر تو ریختن، با بغض و کینه
تقاص عشق علی همینه
به تو رسیده، ارث از مدینه
سر شکسته، خس خس سینه
####
بمیرم درد بیحد میکشی
نفسهاتو خیلی بد میکشی
زیر سم اسبا قد میکشی، عموجونم
قاسم قاسم
من گمت کردم میونه، نیزه های این لشکر
آه و نالهت، گم شده تو، سرصدای این لشکر
مونده روی، پیکر تو، رد پای این لشکر
دور تو جمعن، هزار تا قاتل
بهم میخندن، یه مشت ارازل
برا تنفس، خوردی به مشکل
پر از هلالی، ای ماه کامل
_______________________
#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
👇
Fadaeian_Arbaein1403_Shab5 (6).mp3
10.57M
🔊 بخش پنجم #شور l آبروداری کن واسه این گدایی که دلش شکسته
متن 👇
https://eitaa.com/emame3vom/92541
📋 آبرو داری کن واسه این گدایی که دلش شکسته
#شور_امام_حسین
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آبرو داری کن، واسه این گدایی که دلش شکسته
آبروداری کن، من و ول نکن توی درای بسته
آبروداری کن، واسه من توو کشتیِ به گِل نشسته
ای حس خوب من، همیشه محبوب من
اون که همیشه برات، به سینه میکوبه من
ای حس ناب من، رویای توو خواب من
گفتم و بازم میگم، حسینه ارباب من
حال و هوامی، آهنگ صدامی
تو ضربان قلبمی، باهامی
«جانم حسین؛ ای جانم حسین
ای جانم حسین، ای جانم حسین»
*شاعران: #مهدی_نظری و #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
📋خبر چه سنگینه خبر پر از درده
#زمینه #شهدا
#شهدایی
به یاد #شهید_امید_اکبری
کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خبر چه سنگینه، خبر پر از درده
غم رفیقامون، بیچارهمون کرده
زمینی بودند و، به آسمون رفتن
دوباره جاموندیم، رفیقامون رفتن
تا کی باید بمونیم و بسوزیم از غصّه
کی آخه میرسه به ما مسیر این قصّه
تا کی با دستامون روی گلا بریزیم خاک
خدایا پاره پاره شد دلم دیگه بسّه
رفیق عینِ برادر شد، رفاقت تا سر جونه
غم داغ رفیقو پس، برادر مرده میدونه
"رفیق نیمه راه من، خداحافظ"
چه روز و شبهایی، کنار هم بودیم
تو بیقراریها، قرار هم بودیم
چه خاطراتی بود، تو روضهها باتو
نمیره از یادم، حسین حسیناتو
امید زندگیمونو تو ناامید کردی
با این خبر موهای مادرو سفید کردی
آخرشم شهادتو گرفتی از ارباب
بس که تو روضه التماسِ هر شهید کردی
نه این رسم رفاقت نیست، رفیق نیمه راه من
هزار ننگ و هزار نفرین، به این بخت سیاه من
"رفیق نیمه راه من، خداحافظ"
خبر پر از داغه، خبر پر از سوزه
خبر میگه بازم، یه لاله میسوزه
با داغ اون آتیش، که توش یه مادر سوخت
حالا تَنِ چندتا، جَوونِ پرپر سوخت
شبیه بچههای شاه بیکفن سوختن
با شعلههایی که به خیمهها زدن سوختن
شنیدهها رو دیدن اینا که توی روضه
به یاد آتیشِ دل امام حسن سوختن
مصیبت رو ندیدم من، شنیدم من ولی سوختم
دوباره تازه شد روضه، که زهرا گفت علی سوختم
"رفیق نیمه راه من، خداحافظ"
*شاعر : #داوود_رحیمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
امام حسین ع
چادر فاطمه از گبر مسلمان میساخت لاابالی در این خونه مقید میشد #زمینه🔊 #امیر_کرمانشاهی🎙 #فاطمیه
.
#مدح_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا
هر زمان سختی هر مرحله بی حد می شد
فاطمه مادر دلسوز محمد می شد
گاه با تیغ زبان یک تنه حیدر بود و
گاه در خواندن خطبه خود احمد می شد
برساند به نبی، یا به علی، یا زهرا؟
حامل وحی در این بیت مردد می شد
چه یتیم و چه اسیر و چه فقیر و مسکین
بهره مند از کرمش هر که می آمد می شد
چادر فاطمه از گبر مسلمان می ساخت
لاابالی درِ این خانه مقید می شد
پشت این در ملک الموت سه بار اذن گرفت
آتش و دود به اذن چه کسی رد می شد؟
چه گذشته است مگر در پس این در؟ که علی -
حرف در می شد اگر، حال دلش بد می شد
پاره ی جان نبی داشت به همراه پسر
روزی از کوچه ی شهر پدرش رد می شد
ناگهان شیشه ی عمر پسر افتاد و شکست
وسط کوچه همان شد که نباید می شد
مانده ام! دشمنش آخر چه گره داشت مگر؟
وا نمی شد اگر اینگونه نمی زد؟... می شد!
کاش می آمد و با کندن بنیان ستم
بانی ساختن مرقد و گنبد می شد
#داوود_رحیمی ✍
#فاطمیه
.
.
#واحد_شلاقی
#فاطمیه
#شهدا
#نغمه_مهدی_صدیقی 🎼
#داوود_رحیمی ✍
-------------------------------------
منو غلام خونوادت بدون
منو سوا کن برای این جنون
نام و نشونم توو گداییتونه
مادرم ای شهیده ی بی نشون
اون تقدیری که، تو بچینی عشقه
این نوکری رو، تو ببینی عشقه
بالای سرم، که بشینی عشقه
تویی سایه ی سر هر بیچاره ، مادر جان
به جز، عشق تو دل من چی داره، مادر جان
تو رو دارم دیگه چی میخوام
فقط شما میمونی برام
یافاطمه مادر السلام
یا فاطمه مادر السلام
####
هرکی دچار یک سرانجام شده
هرکی شهید نبوده ناکام شده
بین شهیدا اونی که از همه
فاطمی تر بوده گمنام شده
گمنامو فقط، خود خدا دیده
صاف و بی ریا، به خدا رسیده
عشق پاکشو، فاطمه خریده
چقدر، قصه های قشنگی داره، گمنامی
چقدر، غصه رو دلامون میذاره، گمنامی
یه چیز میخوام الان وقتشه
وجود من غرق خواهش
شهادتم اینجوری بشه
شهیدای گمنام السلام
####
بچه همه دلخوشی مادره
کی دیده مادر از پسر بگذره
شهید گمنامم ببین که هنوز
مادرت پیرت چشماش به دره
قاب عکس تو، توو بغل مادر
هر روز چشماشو، می دوزه به این در
تا شاید ازت، خبر اومد آخر
هنوز اسم تو که میاد هی چشماش می باره
هنوز ظرف غذا برات تو سفره میذاره
تو که خبر داری آی شهید!
تو رفتی و مادر چی کشید
یه روز خوش بعد از تو ندید
شهید گمنامم السلام
.👇
.
#زمینه
#فاطمیه
رو سیاه و خجل اومدم
پسرتو ببخش مادرم
من با هزار امید اومدم
چادر تو بکش رو سرم
آب از سرم که گذشته ولی
امیدم اینه تویی مادرم
تویی که توو همهی لحظات
بودی پناه من و یاورم
سر به راهم کن، مادر نگاهم کن، فکری واسه قلبه
پر گناهم کن
مادرم زهرا
#####
تا یکمی دلم میگیره
تو میرسی صدام میکنی
توی قنوت نماز میدونم
مادرونه دعام میکنی
اگه نبود دعاهای شما
چه بلایی می اومد به سرم
چه شبایی که تو با دل خون
باناله گفتی که آه پسرم
ای کس و کارم، مادر دوستت دارم،
بی تو میمیرم پس تنها نگذارم
مادرم زهرا
#زمینه_مناجاتی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#داوود_رحیمی ✍
👇
.
#زمینه
#حضرت_زهرا
زهرا، با اون بازوی شکسته
با اون پاهای خسته
بیمار، تبدار، میره، هربار
در خونه ی مهاجرین و انصار
برای حیدر کرار
می گرده دنبال یار
مگه یادتون رفته که این
سفارش غدیره
بابام همیشه می گفت
فقط علی امیره
یادتون رفته انگار
عشق پیغمبرم من
روح قرآن علی و
سوره ی کوثرم من
یا قوی المظلوم
###
دلخون با اون، سینه ی پر از خون
با اون چشای گریون،
مضطر، پرپر، مونده مادر
با سلاح گریه پای کار رهبر
میبینه بیکسه حیدر
خودش میره پشت در
مبارزه کرد هرجوری بود
بهخاطر امامش
اینه جهاد زهرا
می جنگه با کلامش
خونه به خونهی شهر
رفت و حجت تمام کرد
دید کسی با علی نیست
یاعلی گفت قیام کرد
یاقوی المظلوم
###
زهرا، چل شب، از پا ننشسته
هرگز، نمیشه خسته
ای داد، صدبار، افتاد، ایستاد
تا نفس آخر از نفس نیفتاد
به پای رهبرش ایستاد
برای مولا جون داد
مگه میشه یا زهرا بگی
نمونی پای حیدر
پیام فاطمیه س
مردن برای حیدر
با لگدهای دشمن
له میشه خواب و رویاش
هر کسی خواب بمونه
وقت یاری مولاش
یا قوی المظلوم
#فاطمیه
#داوود_رحیمی ✍
👇
.
#تک
#فاطمیه #حضرت_زهرا
قرآن میگه تو کار خیر، سبقت بگیر از دیگرون
السابقون السابقون، اولئک المقربون
اول از همه اومدم و
فاطمهس امید آخرم
فاطمهس فدایی علی
اولین مدافع حرم
از اول گفتیم یا زهرا
تا آخر مرد و مردونه
می مونیم پای این پیمان
می مونیم زهرا می دونه
یازهرا مدد یا زهرا
.......
قرآن میگه با همدلی، بشید با دشمن رو به رو
ای اهل ایمان اصبرو، و صابرو و رابطو
صبر و استقامت و امید
اولین پیام فاطمهس
انقلابی که به ما رسید
اولش قیام فاطمه س
تفسیر این آیه زهراس
زهرا که پای حیدر موند
با زهرا محشوره هر کس
تا آخر پای رهبر موند
یازهرا مدد یا زهرا
#####
قرآن میگه نور خداست، تو چشم حیدر منجلی
انا الیه الراجعون، ما بر میگردیم به علی
هر حکومتی یه طرف و
دولت علی یه طرفه
حاکم جهان علیه و
پایتخت مولا نجفه
توو دنیا تنها این کشور
مونده پای کار حیدر
این ملت عاشق میمونه
یاحیدر میگه تا آخر
یا حیدر مدد یا حیدر
#داوود_رحیمی ✍
#ام_المقاومه
#مثل_زهرا_پای_حق_می_ایستیم
👇
بخش_دوم_زمینه_زندگیمون_رو_به_راه_بود_اما_دست_روزگار_زود.mp3
25.37M
📋 زندگیمون روبهراه بود
#زمینه #حضرت_زهرا
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زندگیمون روبهراه بود
اما دست روزگار زود
دلخوشیه / زندگیم و گرفت / توی آتیش و دود
توو گلومون ناله و زمزمه سوخت
آتیش اومد دلخوشیِ همه سوخت
عرش اعلی سوخت / قلب بابا سوخت / آه که فاطمه سوخت
خدایا هنوزم نمیشه باورم
که دیدم با چشمام آتیش بود و مادرم
« وا اُمّاه، وا اُمّاه»
اون که راهه مادر و بست
توی کوچه ضرب اون دست
دست شیطون / بود و آینهی / کردگار و شکست
حُرمَت ناموس خدا رو شکست
تکیهگاه آسمونا رو شکست
قلب دنیا و / پشت بابا و / ذوالفقار و شکست
تا مادر زمین خورد سیاه شد آسمون
تا خونه کشیده روی زمین رَدِّ خون
« وا اُمّاه، وا اُمّاه»
مادر من قبل رفتن
کاری کرد که جون دادم من
وقتی که اون / کهنه پیراهن و / داد به جای کفن
واسه من از روضهی کربلا گفت
از سری که میره رو نیزهها گفت
از تن غَرقه / زخمی که میره / زیر دست و پا گفت
چه جوری ببینم داداش بیسر و
چه جوری ببوسم رگای اون حنجر و
« وا اُمّاه، وا اُمّاه»
#داوود_رحیمی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.