🖊 #واحد 📋 #دلم_بیقراره ❣ #شب_قدر #_98 دلم بیقراره چشام داره میباره داره دیگه کم کم تموم میشه دوری چی به روزم آورد یه دنیا صبوری میبینی که دیگه زمین گیر و پیرم با بال شکسته از این کوفه میرم دیگه به آخرش رسید قصه ی این جداییمون چه جالب که داریم اشک میریزیم هر دو تاییمون فدای اشکات فاطمه جان بهم بگو خوب شده چشمات بگو ببینم قصه ی دیوار و در و گفتی به بابات فدای اشکات آه ای حبیبه ، علی غریبه تو هم غرق آهی واسم چشم به راهی وضو تا گرفتم صداتو شنیدم که گفتی بیا ای تموم امیدم چند لحظه علی میشه راحت که سی ساله زهرا دلم تنگه واست راستی بیا بهم بگو که زخمت بازوت خوب شده میخوام بدونم فاطمه که درد پهلوت خوب شده یادم میمونه روی دیوار و در لکه ی خونه دیدم یه نامرد آتیش آورده خونمون و میسوزونه یادم میمونه زن جوان مرا میزند نامردا مدینه فاطمه ام را در اهتزار انداخت خودم ز سینه او میخ را در آوردم 😔 آه ای حبیبه ، علی غریبه دلش خونه زینب پریشونه زینب بهش گفته بودی یه روز تو مدینه داغم رو آخر تو کوفه میبینی میرم سمت مسجد اونم نیمه جونه میترسم از ان روز که تنها بمونه همون روزی که آخرش تو قتلگاه غوغا میشه حسین تو میبینی که از پشت سرش جدا میشه سرش رو بردن پاشو ببین لباس و پیکرش رو بردن طاقت ندارم که ببینم چادر دخترش رو بردن سرش رو بردن حسین واااای 🌹{ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج }🌹 .....................🍃🌺🍃.................... #رمضان ۹۸ 🆔 @emame3vom