eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان: حجم: 332.9K
. با مادر چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی من آن جا را نمی دیدم توهم سیلی نمی خوردی اگر آنروز همراهم تو را با خود نمی بردم مرا دیگر نمی دیدی میان کوچه می مردم .
. با مادر ... کاش لبخند تو یکروز به ما برگردد باز از نانِ تو این سفره معطر گردد می‌شود پیشِ خودت گریه کنم آهسته؟ می‌کنم دِق اگر این درد مکرر  گردد قول دادم به تو حرفی نزنم  اما کاش دو سه شب داد کِشَم سینه سبکتر گردد می‌شود روضه بخوانم؟همه خوابند ببین می‌شود گریه کنم ؟ چشم کمی تر گردد کاش می‌شد بنویسند سَرِ کوچه‌ی ما آینه زود به یک آه مکدر  گردد کاش می‌شد بنویسند خدایا نکند پسری شاهدِ اُفتادنِ مادر گردد شیر شد تا که علی را وسط کوچه ندید خواست تا   بغضِ علی مُزدِ پیمبر گردد کوچه‌ای تنگ ، پُر از سنگ حریفت بیمار اثرِ ضربه چنین چند برابر گردد یادم اُفتاد که بالای سرت می‌گفتم چه کنم تا نَفَست تا نَفَست برگردد *** یادم اُفتاد که آرام بسوزم با تو وای اگر خانه پُر از هِق هِقِ دختر گردد زینبت پا بشود خانه بهم می‌ریزد نوبتِ او که شود حالِ تو بدتر گردد: کاشکی  تشنه‌ی ما آب نخواهد از شمر نکند حنجرِ او قسمتِ خنجر گردد .👇
. ﷽ بنداول از زبان امام حسن علیه السلام: الهی دستش بشکنه اونکه بهت سیلی زده میگن مگه پسر نداشت؟ پاشو برای من بده بلند شو پیر هیجده ساله ببین بابا علی یاور نداره یه جور دیگه نگام می کنن اینا نذار بگن حسن مادر نداره خیلی بهت وابسته ام بری حسن می میره ها عجل وفاتی میشه نگی؟ بگی گریه م میگیره ها آه و واویلا آه و واویلا بند دوم از زبان حضرت زینب سلام الله علیها: گریه ی زینب و ببین پاشو موهامو شونه کن دستتو تو دستم بذار دوباره کارِ خونه کن برا من زوده خونه داری مگه چند سالمه من مادر؟ بهت گفتم ؟ یه چند روزیه نمیره بابایی سمت در خیلی بهت وابسته ام بری زینب میمیره ها عجل وفاتی میشه نگی؟ بگی گریه م میگیره ها آه و واویلا آه و واویلا 📝 ✍ .👇👇
. تو کوچه‌ها خدا خدا کردم من التماسِ بی‌حیا کردم مادر من زیر کتک‌هاش بود مادرمو ازش جدا کردم نشد نذارم بزنه بد زد وقتی شنید علی ، مجدد زد خودم رو روی مادر انداختم با گریه بابا رو صدا کردم چشاش سیاهی رفت و اُفتادش چشام سیاهی رفت و اُفتادم میون گرد و خاکای کوچه تا نفسش بیاد دعا کردم فایده نداشت که قد کشیدم آه چه حرفایی نگم شنیدم آخ چادرشو از زیر پاهای مغیره وقتی که رها کردم چشام دیگه دو کاسه‌ی خونه دلم خوشه بابا نمی‌دونه داغی نشسته روی این شونه شونمو تا براش عصا کردم روضه‌ی کوچه درد ِسر داره کی از دل حسن خبرداره مادر دلش خوشه پسر داره روضه‌مو تو سینه به پا کردم ✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۲۲ علیه_السلام .
. مادرم خیلی حیا کرد ولی اون بی حیا تر از این حرفاست که میگم چل روزه گذشته اما من هنوز دست و پام میلرزه تو کوچه میرم کاشکی برگرده روزای خوبمون مادرم بلند شه رو پای خودش فضه زحمت میکشه ولی بازم کاشکی نون می‌پخت با دستای خودش کاشکی خونمون درش چوبی نبود از پر فرشته ها بود درمون شاید این در اگه مسماری نداشت حالا خوب بودش حال مادرمون جبرئیل بدون اذن مادرم در خونه ی علی رو وا نکرد زدنش دختری رو که پدرش هیچ موقع اونو به اسم صدا نکرد نظم زندگیمونو بهم زدن پر پرواز بابامو چیدنش دست مادرم رو که شکستنش بابامو روی زمین کشیدنش .
. من برم به آسمون برم به دریا چی بگم  رفته بودیم فدک و بگیریم اما چی بگم کوه اگه بشنوه حرفمو کمر خم میکنه حالا من چیکار کنم برم به بابا چی بگم امانت دار خوبی برای بابا نبودم کاش خود بابا میرفت کاشکی که من اونجا نبودم تا خود خونه نگاهمو ازش میدزدیم کاش که من اصلا حسن بچه زهرا نبودم خوب شدش نیومدی ازین به بعدشم نیا آدمای خوبی پیدا نمیشن تو کوچه ها راه ما رو بستن و مادرم و کتک زدن نتونستم یه کلام بهش بگم آخه چرا سواره با خبر از حال منه پیاده نیست بغض من بغض گلوگیری بغض ساده نیست کاش زمین نیفته مادر کسی، حال کسی بدتر از حال کسی که مادرش افتاده نیست دیگه من خوب نمیشم آدم سابق نمیشم شبیه گریه ایم که دیگه هق هق نمیشم کاش میشد همین الان شیشه زهر و بخورم اینجوری برا کسی آینه ی دق نمیشم .
. بند اول آروم نمیشه قلبم با گریه خو گرفتم منم‌مثه تو مادر از بابا رو گرفتم چه کار کنم عزیزم؟ که دل من شکسته میبینی بعد کوچه چقد حسن شکسته جلو چشام تو رو زدن ، یه عده پیر شدم و موی سرم سفید شد محسنو کشتن اگه با لگد ها پسر بزرگت تو کوچه شهید شد (مادر مظلومه ی من ،یا زهرا) __ بند دوم الهی من بمیرم سایه سرم رو میزد قنفذ با دست سنگین هی مادرم رو میزد یه مشت حرومی پست تو کوچه راهو بستن درست مثه غرورم دست تو رو شکستن بغض نمیزاره که شبا بخوابم برا شفات دست به دعا میگیرم از ترس خنده ی پسر بچه ها بیشترِ روزا تو کوچه نمیرم (مادر مظلومه ی من ،یا زهرا) 👇
. برخیز تا زخون جگر دیده تر کنیم دل را به غم دهیم و ز شادی حذرکنیم برخیز ای برادر غمدیده ام حسین مادر زدست رفت، پدر را خبر کنیم آخر دعای نیمه شبش مستجاب شد برخیز تا که جامه ی ماتم به بر کنیم زین پس که مادری نبود درکنارما با اشک وناله ، هرشب خود راسحر کنیم جان دادمادر وپدر ما غریب ماند گه ناله بهر مادر وگه برپدر کنیم ترسم زشرم چهره بپوشد زخاکیان گر ماحکایت رخ او با قمر کنیم پروانه جان سپُرد«وفایی»شب عزاست دل را به سان شمع بیا شعله ور کنیم .
. مجتبی علیه السلام خواستم کاری کنم در کوچه ها اما نشد خواستم با سر بگیرم ضرب سیلی را نشد بسته شد یک چشم مادر بعد داغ کوچه ها آنچنان که چند ماهی جز به زحمت وا نشد یاس هجده ساله بعد از ماجرای در خمید اینچنین حتی به پیری قدِّ یک زن تا نشد بعد محسن هر چه با امید می گشتم ولی بین اهل خانه یک لبخند هم پیدا نشد فضه مادر شد برای مادرم در پشت در مادر اما بعد محسن دیگر از جا پا نشد عرش از خون گریه های مادرم لرزید و حیف... حیف اما قلب مردم باز هم احیا نشد کوچه را فردا که می شستم ز خون مادرم دیگر این دنیا به چشمم لحظه ای زیبا نشد ✍ .
. ــــــــــــــــــــــــــــــــ • بند ۱: روضه از اینجا شروع شد وقتی دیدم مادرم با یه حرومی روبرو شد روضه از اینجا شروع شد از همون لحظه که مرگم دیگه واسم آرزو شد روضه از اینجا شروع شد... هر چی ایستادم روی پنجه ی پا، قدّم نرسید نانجیب رو سر مادرم همش، نعره می کشید از غم سیلی و صورت کبود، شد موهام سفید خودم دیدم وسط کوچه، جلوی همه (مادرمو زد ۲) هر چی می گفتم، بی حیا نزن (کوتاه نیومد ۲) [مادر مادر مادر، مادر مادر مادر...] • بند ۲: آسمون و غم گرفته یاد اون سیلی که افتادم بازم گریه ام گرفته وقت برگشتِ به خونه چادرش رو روی صورتش چرا[دیدم] محکم گرفته آسمون و غم گرفته... مادرم با کسی دعوا نداره، بی حیا نزن دستتو رو ناموسم بلند نکن، بی هوا نزن من خودم دارم بلندش میکنم، هی با پا نزن خودم دیدم یه جوری زد که گوشواره شکست (یارالی ننه ۲) مادرمو زد با هر دو تا دست (یارالی ننه ۲) [مادر مادر مادر، مادر مادر مادر...] ــــــــــــــــــــــــــــــــ شعر و سبک: ✍ .👇
. مجتبی علیه السلام خواستم کاری کنم در کوچه ها اما نشد خواستم با سر بگیرم ضرب سیلی را نشد بسته شد یک چشم مادر بعد داغ کوچه ها آنچنان که چند ماهی جز به زحمت وا نشد یاس هجده ساله بعد از ماجرای در خمید اینچنین حتی به پیری قدِّ یک زن تا نشد بعد محسن هر چه با امید می گشتم ولی بین اهل خانه یک لبخند هم پیدا نشد فضه مادر شد برای مادرم در پشت در مادر اما بعد محسن دیگر از جا پا نشد عرش از خون گریه های مادرم لرزید و حیف... حیف اما قلب مردم باز هم احیا نشد کوچه را فردا که می شستم ز خون مادرم دیگر این دنیا به چشمم لحظه ای زیبا نشد ✍ .
امام حسین ع
. آه از غمی که تازه شود با غمی دیگر 🏴 روشن شود هزار چراغ از فتیله‌ای یک داغ دل بس است برای قبیله‌ای
. مجتبی ماجرای کوچه چشمان ترم را زخم کرد آه از دردی که قلب مضطرم را زخم کرد آتش این زهر، آبی روی آتش بوده است آتشی دیگر دل شعله‌ورم را زخم کرد روضه‌خوانی می‌کنم هر روزوشب در خلوتم روضه‌ی سنگین مادر، حنجرم را زخم کرد این مصیبت‌نامه را جز من نمی‌داند کسی دست نامردی رسید و باورم را زخم کرد حوریه حتی نسیمی بر رخش دارد ضرر باد، گلبرگ گل پیغمبرم‌ را زخم کرد سال‌ها گریان داغ ضربت یک سیلی‌ام ضربه‌ای محکم که روی‌ مادرم را زخم کرد با شتاب و ناگهانی رد شد از روی سرم این مصیبت بود از پا تا سرم را زخم کرد آنقدر گفتم به جای مادرم من را بزن این تقلا کردنم بال و پرم را زخم کرد عرش هم آن‌روز از غصه تلاطم کرده بود مادرم در کوچه راه خانه را گم کرده بود ✍ .