#زبانحال_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
بند ۱
حالا که رسیدی بابا
نازم رو خریدی بابا
باید که بگی از چی دل
از من تو بریدی بابا
نگفتی که دلم می گیره
نگفتی دخترت می میره ۲
بابا حسین بابا حسین جان ۳
بند ۲
با سختی به روی خاکا
پاهامو کشوندم بابا
برای خودم هر لحظه
من فاتحه خوندم بابا
جونِ به لب رسیده دیدی
سه ساله رو خمیده دیدی ۲
بابا حسین بابا حسین جان۳
بند ۳
هر جا که ز پا افتادم
شد عمه عصای دستم
او خورده کتک جای من
شرمنده ی عمه هستم
اگر که پیکرش کبوده
چیزی به غیر این نبوده ۲
بابا حسین بابا حسین جان ۳
#نوای_خیمه_گاه۹
#عابدین_کاظمی
حضرت #رقیه سلام الله علیها
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
.
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
خورشيدِ من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیر گلوت را عزیزم
اینطور بریده ناشیانه
تقصیر حرارت تنور است
این سوختگی زیر چانه
امروز شبیه موی تو سوخت
آن موی بلند دخترانه
اوضاع مناسبی ندارم
چه خوب که آمدی شبانه
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
رفتم وسط شرابخواران
کَت بسته، به زورِ تازیانه
"بَر" خورده به من، چرا نبوده؟!
برخوردِ کسی مودبانه
من دختر شاه عالمینم
دادند ولی به من اعانه
در راه، شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه
هر بار طناب را کشیدند
خوردیم زمین دانه دانه
من سیر غذا نخوردم اما
خوردم دل سیر تازیانه
افتاد سرت ز روی شاخه
افتاد سرم به روی شانه
هر سنگ که بر سر تو میخورد
میکرد به سمت ما کمانه
از خاطر من نمیرود... نه...
آن ضربه ی چوب وحشیانه
سالم لب من ، لب تو زخمی؟!
واللهِ که نیست عادلانه
دیگر ز سفر بدم میاید
کِی می بری ام پدر به خانه
دیدی که ز شب هراس دارم
خورشیدِ من آمدی شبانه
✅شعر از گروه "یا مظلوم"✍
#زبانحال_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
.👇
اجرای #زمزمه