eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . 268 _امام حسن عسکری علیه السلام زمین گریه کرد و سما گریه کرد عزا گریه کرد ، سامرا گریه کرد بر آن دل که آتش گرفته چو شمع غریبانه زهر جفا گریه کرد امان ای امان یا امام زمان عزادار او حجه بن الحسن شده نوحه خوان و شده سینه زن بشوید گلی با گلاب دو عین به خورشید عالم بپوشد کفن امان ای امان یا امام زمان مه آسمان ، کنج زندان کجا حصار ستم ، نور قرآن کجا کسی که جهانی به فرمان اوست به بستر کجا ، دست لرزان کجا امان ای امان یا امام زمان چو شمعی که در نیمه شب گریه کرد ز سوز غمش تاب و تب گریه کرد لب تشنه اش آب خورده ولی به یاد شه تشنه لب گریه کرد امان ای امان یا امام زمان .
.👆 بُوَد آخرین لحظۀ عمر من اَلا شام غم با تو گویم سخن چه خوش بود آیین غم خواریت ز آل علی میهمان داریت دگر جانم از غصه بر لب رسید گذشت آنچه از تو به زینب رسید خداحافظ ای شهر آزارها خداحافظ ای کوی و بازارها خداحافظ ای شاهد جنگ ها خداحافظ ای بارش سنگ ها خداحافظ ای شهر رنج و بلا خداحافظ ای چوب و طشت طلا خداحافظ ای قصۀ بزم می خداحافظ ای رأس بالای نی خداحافظ ای شهر دشنام ها خداحافظ ای کوچه ها، بام ها خداحافظ ای سنگ خون و جبین خداحافظ ای سیدالساجدین خداحافظ ای رنج ها، دردها خداحافظ ای خاک ها، گردها خداحافظ ای ناقۀ بی جهاز خداحافظ ای اختران حجاز خداحافظ ای خاک ویران سرا خداحافظ ای آل خیرالورا خداحافظ ای خردسال اسیر خداحافظ ای چار ساله صغیر خداحافظ ای یاس نیلی شده یتیم نوازش به سیلی شده همین جا خودم دیدم از خون خضاب سر نیزه ها هجده آفتاب همین جا کنارم نی و دف زدند به دیدار هیجده گلم صف زدند همین جا دلم شد ز غم چاک چاک که خورشیدم افتاده بر روی خاک همین جا به زخمم نمک می زدند عزیز دلم را کتک می زدند همین جا به فرقم عدو خاک ریخت به روی گلم خاک و خاشاک ریخت همین جا ز غم جان من خسته بود که ده تن به یک ریسمان بسته بود همین جا ز غم بود جان بر لبم که بنشسته طی شد نماز شبم همین جا به ما خصم دشنام داد حسینِ مرا خارجی نام داد همین جا دو چشمم ز خون تر شده که یاسم به ویرانه پرپر شده همین جا به ویرانه بلبل گریست غریبانه بر غربت گل گریست همین جا ز غم جانم آمد به لب که در گِل گُلم دفن شد نیمه شب دریغا که آن گوهر پاک رفت چو زهرا غریبانه در خاک رفت الا ای همه نسل ها بعد من بگویید از قول من این سخن که زینب بدین کوه اندوه و درد به موج بلا چون علی صبر کرد خدا داند و غصه های دلش که داغ حسینش بُوَد قاتلش مرا یک جهان درد و داغ و غم است که توصیف آن بر لب میثم است استاد سازگار
. ‍ . _ ملائک ز نجوای تو نوحه خوان به صورت زنند از غمت حوریان اسیری تو داغ صاحب زمان (2) مولاتی یا زینب سلام علیک شده اشک دیده چراغ شبت به قربان چشمان پر کوکبت تو روح نمازی که گفته حسین دعا کن مرا در نماز شبت مولاتی....... فلک چه بلای عظیم آفرید خدایا چه بر روز زینب رسید رود دخت زهرا به بازار شام رود دخت حیدر به بزم یزید مولاتی.... به اشکت بخندند اگر شامیان اگر تازیانه زند ساربان تو ای دختر عصمت این داغ توست که زینب کجا جمع نامحرمان مولاتی....... .
. بود آخرین لحظه عمر من الاشام غم با تو گویم سخن چه خوش بود آیین غمخواریت ز آل علی میهمان داریت دگر جانم از غصه بر لب رسید گذشت آنچه از تو به زینب رسید خداحافظ ای شهر آزارها خداحافظ ای کوی و بازارها خداحافظ ای شاهد جنگ ها خداحافظ ای بارش سنگ ها خداحافظ ای شهر رنج و بلا خداحافظ ای چوب و طشت طلا خداحافظ ای قصه بزم می خداحافظ ای رأس بالای نی خداحافظ ای اشک جمّازه ها خداحافظ ای زیب دروازه ها خداحافظ ای شهر دشنام ها خداحافظ ای کوچه ها، بام ها خداحافظ ای سنگ خون و جبین خداحافظ ای سیدالساجدین خداحافظ ای رنج ها، دردها خداحافظ ای خاک ها، گردها خداحافظ ای ناقة بی جهاز خداحافظ ای اختران حجاز خداحافظ ای خاک ویران سرا خداحافظ ای آل خیرالورا خداحافظ ای خردسال اسیر خداحافظ ای چار ساله صغیر خداحافظ ای یاس نیلی شده یتیم نوازش به سیلی شده همین جا خودم دیدم از خون خضاب سر نیزه ها هجده آفتاب همین جا کنارم نی و دف زدند به دیدار هیجده گلم صف زدند همین جا دلم شد ز غم چاک چاک که خورشیدم افتاده بر روی خاک همین جا به زخمم نمک می زدند عزیز دلم را کتک می زدند همین جا به فرقم عدو خاک ریخت به روی گلم خاک و خاشاک ریخت همین جا ز غم جان من خسته بود که ده تن به یک ریسمان بسته بود همین جا ز غم بود جان بر لبم که بنشسته طی شد نماز شبم همین جا به ما خصم دشنام داد حسین مرا خارجی نام داد همین جا دو چشمم ز خون تر شده که یاسم به ویرانه پرپر شده همین جا به ویرانه بلبل گریست غریبانه بر غربت گل گریست همین جا ز غم جانم آمد به لب که در گِل گُلم دفن شد نیمه شب دریغا که آن گوهر پاک رفت چو زهرا غریبانه در خاک رفت الا ای همه نسل ها بعد من بگویید از قول من این سخن که زینب بدین کوه اندوه و درد به موج بلا چون علی صبر کرد خدا داند و غصه های دلش که داغ حسینش بود قاتلش مرا یک جهان درد و داغ و غم است که توصیف آن بر لب میثم است استاد غلامرضا سازگار .
. شهادت امام جواد علیه السلام دل اهل ایمان عزاخانه شد همه ملک امکان عزاخانه شد سیه پوش ماتم شده کاظمین مدینه ، خراسان عزا خانه شد جوادالائمه یا ابن الرضا به تبعید او تا فلک سر نهاد غریبی بابایش آمد به یاد مدینه خدا حافظی کن به اشک شبیه رضا با امام جواد جواد الائمه یا ابن الرضا مدینه بگو با رسول خدا نظر کن به بغداد و برگو چرا ؟ که فرزند او تشنه جان می دهد که فرزند او می زند دست و پا جواد الائمه یا ابن الرضا مدینه خبر ده تو بر مادرش چه کرده عدو با دل اطهرش بگو چون تو شد در جوانی شهید بگو چون حسن پاره شد جگرش جواد الائمه یا ابن الرضا میثم مومنی نژاد✍ 🎤 👇
‍ . 1️⃣ بند اول الا زینب ای مهربان خواهرم بیا لحظه‌ای از وفا در برم روم من ز دنیا/ دگر نزد زهرا غریبم غریب غریبم غریبم/ غریبم غریبم/ غریبم غریب 2️⃣ بند دوم شد از زهر کینه دلم چاک‌چاک که جان می‌دهم این زمان روی خاک به حالم نظر کن/ حسینم خبر کن غریبم غریب غریبم غریبم/ غریبم غریبم/ غریبم غریب 3️⃣ بند سوم نشد در حرم دفن اگر پیکرم شود تیرباران تن اطهرم تو طاقت بیاور/ به امر پیمبر غریبم غریب غریبم غریبم/ غریبم غریبم/ غریبم غریب علیه السلام 👇
. صلی الله علیک یا رحمه الله الواسعه همه لیلیا رو قلم می زنم تو دنیا فقط از تو دم میزنم واسه اینکه من هم بشم نوکرت تموم جهانو به هم می زنم همین خواب و رویا شده قاتلم که این با نگاه دلم با پای پیاده به سمت حرم دارم تو خیالم قدم می زنم چه رویای خوبی شده ای خدا گذشتم من از لذت موکبا واسه بار اول دیدم گنبد و دارم تو سر و صورتم میزنم میگیرم دوتا زانوهامو بغل میرم با خیال خودم روی تل به یاد تمومی جا مونده ها سرم رو به چوب علم میزنم خرابم خرابم خرابم حسین میده دوری از تو عذابم حسین نذار باخیال حرم رفتنم شب و بین هق هق بخوابم حسین تو آقایی و من فقیرم حسین ازت حاجتم رو می گیرم حسین یه روزی حرم قسمتم میشه و میام پا ضریحت می میرم حسین تو هستی حیات و مماتم حسین غمت هست از واجباتم حسین میدونم که غرق گناهم ولی میدی روز محشر نجاتم حسین به امید اینکه امسال پشت سر امام زمان عج تو مسیر اربعین قدم بزنیم .
. ‍ بچه های (چرادرد مادر ندارد دوا) به سبک: خدا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند ▪️▪️▪️▪️▪️➖➖➖➖➖➖➖ چرا درد مادر ، ندارد دوا خدایا بده ، مٰادرم را شِفا الهی الهی ،تواز ما گواهی خدا یا خدا _ خدا مادر ما ، شده نا توان به سنِّ جوانی ، شده قد کمان الهی الهی ،،،،، _ دل من بود خوش ، بر این مادرم مکن کم خدا ، سٰایه اش از سرم الهی الهی ،،،،، _ شبان تا سحر ، او بود در نوا نمی خوابد هرگز ز درد ای خدا بگوید خدایا ،،رسان مرگ زهرا خدا یا خدا _ پدر در کنارش ، کند گفتگو که هر دم رسد جان او بر گلو دو چشمان حیدر ،،بدوزدبمادر خدا یا خدا _ دعایش نکرده ، اثر ای خدا شده مادر زینب از او جدا نشیند شبانه ،،کند آه و ناله بگوید خدا ،،، _ خدایا ببین ، من ، شدم دیده تر که تابوت مادر به دوش پدر بگویم پدر را ،،مبر مادرم را امان از جدائی ،،، ___ ز چشمم بود اشک غم بیشمار زنم ناله هر دم شوم بیقرار کجائی کجائی ،،(مادر) بخانه نیائی امان از جدائی .
. کجا رفته ای ، مادر اطهرم کجایی توای ، لاله ی پرپرم گرفته زتن تابم هجران تو زده داغت آتش به بال و پرم کجایی تو ای ، مادر مهربان قد باب مظلوم من شد کمان بهار همه بودی و رفته ای گلستان ما بی تو گشته خزان حسن ازغمت زار و افسرده است حسین عزیز تو پژمرده است نهادم سرم روی سجاده ات نگر مادرم زینبم مرده است فدای تو و سینه ی خسته ات به قربان پهلوی بشکسته ات کی از خاطرم می رود ناله و نماز و عبادات بنشسته ات به من گفته ای یار بابا شوم شریک غمش در بلاها شوم برای حسین و حسن جان تو کنم مادری جای زهرا شوم‌ وصیت نمودی مرا مادرا روم با حسینت به کرببلا به جان عزیز تو مادر قسم که هرگز نمی گردم از او جدا خدایا به اشک شب فاطمه به ذکر و دعای لب فاطمه رسان منجی ما امام زمان به مظلومی زینب فاطمه .
امام حسین ع
قسمت هفتم : #روضه_حضرت_زهرا ( سلام الله علیها ) #استاد_حیدرزاده #روضه_شام_غریبان دختر بی مادر ، د
◾️ کجا رفته ای ، مادر اطهرم کجایی توای ، لاله ی پرپرم گرفته زتن تابم هجران تو زده داغت آتش به بال و پرم کجایی تو ای ، مادر مهربان قد باب مظلوم من شد کمان بهار همه بودی و رفته ای گلستان ما بی تو گشته خزان حسن ازغمت زار و افسرده است حسین عزیز تو پژمرده است نهادم سرم روی سجاده ات نگر مادرم زینبم مرده است فدای تو و سینه ی خسته ات به قربان پهلوی بشکسته ات کی از خاطرم می رود ناله و نماز و عبادات بنشسته ات به من گفته ای یار بابا شوم شریک غمش در بلاها شوم برای حسین و حسن جان تو کنم مادری جای زهرا شوم‌ وصیت نمودی مرا مادرا روم با حسینت به کرببلا به جان عزیز تو مادر قسم که هرگز نمی گردم از او جدا خدایا به اشک شب فاطمه به ذکر و دعای لب فاطمه رسان منجی ما امام زمان به مظلومی زینب فاطمه ✍ سید حسین همایونی 👌 سبک خدا مادرم را کجا میبرند ایام .
. ‍ بچه های (چرادرد مادر ندارد دوا) به سبک: خدا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند ▪️▪️▪️▪️▪️➖➖➖➖➖➖➖ چرا درد مادر ، ندارد دوا خدایا بده ، مٰادرم را شِفا الهی الهی ،تواز ما گواهی خدا یا خدا _ خدا مادر ما ، شده نا توان به سنِّ جوانی ، شده قد کمان الهی الهی ،،،،، _ دل من بود خوش ، بر این مادرم مکن کم خدا ، سٰایه اش از سرم الهی الهی ،،،،، _ شبان تا سحر ، او بود در نوا نمی خوابد هرگز ز درد ای خدا بگوید خدایا ،،رسان مرگ زهرا خدا یا خدا _ پدر در کنارش ، کند گفتگو که هر دم رسد جان او بر گلو دو چشمان حیدر ،،بدوزدبمادر خدا یا خدا _ دعایش نکرده ، اثر ای خدا شده مادر زینب از او جدا نشیند شبانه ،،کند آه و ناله بگوید خدا ،،، _ خدایا ببین ، من ، شدم دیده تر که تابوت مادر به دوش پدر بگویم پدر را ،،مبر مادرم را امان از جدائی ،،، ___ ز چشمم بود اشک غم بیشمار زنم ناله هر دم شوم بیقرار کجائی کجائی ،،(مادر) بخانه نیائی امان از جدائی .
. به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز ✍ مدینه حسینت کجا می‌رود؟ اگر می‌رود شب چرا می‌رود؟ غریب وطن نیمه‌شب از وطن غریبانه پیش خدا می‌رود دلِ شب خدا را صدا می‌زند چرا ساکت و بی‌صدا می‌رود؟ اجل پیش رو، مادرش فاطمه به دنبال او از قفا می‌رود به تعجیل رو در کجا می‌برد؟ مگـر سـر بـرای خدا می‌برد؟ صدای جرس آه جان بر لب است جگرسوز چون ناله زینب است «طرماح» یک لحظه محمل مران! خدا را که وقت نماز شب است نفس‌ها همه نالۀ یا حسین دعاها همه سوز و تاب و تب است به هر منزلی مرگ چشم انتظار به هر محملی نغمۀ «یارب» است شما هم چو مرغ شب ای ناقه‌ها بنـالیـد بـا زینـب ای ناقـه‌ها شب است و بیابان پر از ولوله مدینه دعا کن به این قافله همانا به شوق وصال خدا گرفتند از دیگران فاصله خدا رحم آرد به حال رباب که بر کف گرفته کمان حرمله پدر را ببرّند لب تشنه سر پسر را ببندند در سلسله شرار جگر شمع محمل شده نـوای جـرس آتش دل شده مدینه دعا کن برای حسین که خالی بوَد در تو جای حسین مدینه مدینه دگر نشنوی دل شب صدای دعای حسین مدینه به اهل مدینه بگو که فرداست روز عزای حسین خدایت دهد صبر ام‌البنین که عباس گردد فدای حسین دلش یاد رخسار پیغمبر است نگاهش به روی علی‌اکبر است مدینه دعا کن که این انجمن بیایند بار دگر در وطن از آن بیم دارم که دخت علی ز شش یوسف آرد یکی پیرهن از آن بیم دارم که رأس حسین لب تشنه گردد جدا از بدن از آن بیم دارم که پرپر شود چو گل پیکر قاسم‌بن‌حسن الهــی بــه دنبــال ایــن کاروان بوَد روز و شب اشک «میثم» روان 👇