eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
. شب دوم سفره حضرت ام‌البنین علیهاالسلام در مسیر مشایه نجف تا کربلا (گریز به روضه ی حضرت زهرا و امام
. شب سوم علیهاالسلام (گریز به خرابه) باز هم با نام‌ تو یابن الحسن در میان شوق و شور زائرین بر روی بال ملائک با وضو سفره ای شد پهن در عرش برین جز ظهور تو نداریم حاجتی در کنار سفره ی ام‌ الوفا تا که شام‌ هجر تو پایان رسد روی لب هر زائری دارد دعا باز هم‌دست توسل بسته ایم بر همان مادر که باغش شد خزان داغ یک ماه و سه اختر دیده است بر روی خاک بقیع شد روضه خوان چار نقش قبر با انگشت خود با هزاران آه و ناله می کشید در میان روضه های کربلا قامتش یک روزه از غصه خمید روضه می خوانم که ای ام‌البنین نقش قبری جان به لب کرده تو را نقش قبری دیدی اما کودکی دیده چندین سر به روی نیزه ها شد رقیه نیمه ی شب محتضر چون سر بابا به دیدارش رسید گفت ای بابای خوبم چه کسی حنجر خشکیده ی تو را برید از زمان دیدنت در قتلگاه گیسوان دختر تو شد سفید گر رسید انگشترت به ساربان گوشوارم به زن شامی رسید کربلا تا کوفه و کوفه به شام دختر تو همسفر با زجر بود بنگر ای بابا شبیه مادرت صورت ریحانه ات گشته کبود باز یاد خیزران افتاده ام می زنم لطمه به لب با چشم تر نیست نای دیگری از هجر تو دیگر ای بابا مرا با خود ببر ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
امام حسین ع
. شب سوم #پیاده_روی_اربعین #سفره_حضرت_ام‌_البنین علیهاالسلام (گریز به خرابه) باز هم با نام‌ تو یا
. شب چهارم علیهالسلام (گریز به روضه ی علیه السلام) ای امام ساکن صحرا بیا بین جمع زائرین اربعین خود دعا کن بهر تعجیل فرج در کنار سفره ی ام البنین ما گنهکاریم و قلب ما سیاه با نگاهی کن دل ما غرق نور تا شویم آماده تا در هر نفس از خدا خواهیم تعجیل ظهور سفره ی ام‌البنین پهن است و دل میهمان شد بر سر خوان حسن از ازل تا به ابد هستیم ما وامدار لطف و احسان حسن روضه ی امشب به نام قاسم است آن‌ گلی که گشته پرپر از جفا بی زره رفته به میدان نبرد پیکرش مانده به زیر دست و پا گرچه بعد از ماجرای کربلا حضرت ام البنین شد بی بنین مثل نجمه مادر قاسم‌ ندید لاله اش را پاره پاره بر زمین حضرت ام البنین دیگر ندید پیکری خونین میان خیمه گاه موی شانه خورده با نعل عدو ردپای اسپ بر روی چو ماه حضرت ام البنین دیگر نشد با پلیدی های دشمن روبه رو او ندیده روبه روی نوعروس سر جدا شد از تن داماد او او اگر داغ پسر دیده دگر بر روی نیزه ،سر او را ندید همسر تازه عروسش را دگر روز و شب آواره ی صحرا ندیده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
امام حسین ع
. شب چهارم #سفره_حضرت_ام‌_البنین علیهالسلام (گریز به روضه ی #حضرت_قاسم علیه السلام) ای امام ساکن ص
. شب پنجم سفره حضرت ام‌البنین علیهاالسلام (گریز به روضه ی امام سجاد علیه السلام) سفره ای شد پهن در راه بهشت تا بخوانیمت امام مهربان صاحب مجلس کجای عالمی یا اباصالح بیا روضه بخوان من فدای غربتت آقای من شد نصیب تو چرا مظلومیت هیچ کس فکر غریبی تو نیست شیعیان هستند گرم معصیت از خدا خواهیم پای سفره ی مادر سقای دشت کربلا دیگر آقای غریب شیعه را از بلایا با ظهورش کن رها در مسیر کربلا با پای دل می رویم در روضه ی ام البنین می زنیم دل را به همراهش گره به مصیبتهای زین العابدین السلام ای حضرت زین العباد ای کلامت زینت سجاده ها شد صحیفه ی تو ای نورالحسین تا خدا نور تمام جاده ها تو نجنگیدی اگر در کربلا کربلا را زندگی بخشیده ای تو بساط خدعه و تزویر را با شکوه خطبه ات برچیده ای خطبه هایت ذوالفقاری در نیام چه نیازی بود دیگر به نبرد کار دهها فتح خیبر کرده ای تیغ صبرت شام را ویرانه کرد وای ِ من از راه شام و کینه ها ناقه ی عریان و زخم گردنت بهر مرگ‌ما همین روضه بس است از فراز ناقه ها افتادنت دیده ای دور و ور سر ها به نی مستی رقاصه های شام را سوخته در کوچه ها عمامه ات دیده ای سنگ فراز بام را سخت تر از این مگر داریم ما دیدن ناموس بین دشمنان رفته ای با عمه در بزم شراب لعل قاری پاره شد با خیزران ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .................................. شب ششم علیهاالسلام ( علیهاالسلام) جمعمان جمع است پای سفره ی باشکوه مادر صاحب علم جای تو خالیست اما بین ما تو نباشی کی رود از دیده غم بی تو دنیای تمام شیعیان هست غرق اشک و ماتم، العجل عالمی که تو در آن باشی غریب نیست کمتر از جهنم، العجل التماست می کنم پروردگار باز گردان صاحب ما را دگر شیعه از ظلم وجفای دشمنان در میان فتنه ها شد خون جگر العجل به صاحب این سفره ای که نشسته خون جگر در آفتاب روضه های آب را کرده مرور هم‌نوا گردیده با بی بی رباب جان فدای آن عروس فاطمه که شده عمری وفادار امام دیده جسمش را میان آفتاب سایه را بر جسم خود کرده حرام تا دم مرگش شده ذکرش حسین محشری کرده به پا چشم ترش افتخاری نیست بالاتر از این که شده باب الحوائج، اصغرش او کنار قحطی آب حرم شاهد لعل لب خشکیده است در کنار جوشش آب فرات تشنگی اصغرش را دیده است یک سه شعبه نه! بگو سرنیزه ای آمد وشش ماهه اش را سیر کرد در میان خنده های حرمله شاه دشت کربلا را پیر کرد بر سر نیزه چه ها دیده رباب روبرو شد با سر آلاله اش حرمله داده نشان ،تیر و کمان با اهانت در زمان ناله اش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .............. شب هفتم سفره حضرت ام‌البنین علیهاالسلام (حضرت علی اکبر علیه السلام) زائر کربوبلا، یابن الحسن در کدامین موکبی آقای ما شیعه بی تو بی پناه و بی کس است کی میایی یا معزالاولیا در کنار سفره ی ام البنین اشک ما گشته روان با اضطرار شد ظهورت حاجت اصلی ما کی به پایان می رسد این‌انتظار باز هم‌ توفیق شد ما زائرین در میان جاده ی کربوبلا هم نوا گردیم با حور و ملک تا ظهورت را بخواهیم از خدا کاش در این راه ،ما هم مستمع در میان روضه هایت می شدیم کاش ما صبح و مساء ،گریه کن ِ روضه ی شام بلایت می شدیم باز امشب همره ام البنین می رویم با پای دل کربوبلا بی قرار از از ماتم لیلا شویم روضه می خوانیم در پایین ِ پا حضرت ام البنین روضه بخوان از غم لیلا که قد او خمید لاله اش را در میان خنده ها ارباً اربا بر عبای کهنه دید هم‌تنش را دیده بین خاک وخون هم سرش را بر سر سرنیزه ها من بمیرم که میان خیمه گاه روبه رویش شد سر اکبر جدا اکبری که پاره های پیکرش پخش شد در جای جای کربلا پهلویش مجروح شد چون فاطمه شد شبیه مرتضی فرقش دو تا اکبری که لشکری او را زدند موی بابایش شد از داغش سپید محتضر شد در کنارش چون حسین خواهرش زینب به داد او رسید ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
امام حسین ع
. شب پنجم سفره حضرت ام‌البنین علیهاالسلام (گریز به روضه ی امام سجاد علیه السلام) سفره ای شد پهن در
. شب هشتم علیهاالسلام ( علیه السلام) ای غریب حضرت زهرا بیا باز هم گسترده شد خوان‌ کرم تا ظهورت را بخواهیم بی امان با مدد از مادر صاحب علم راهی کربوبلا هستیم ما کاش بودیم با تو آقا همسفر در کجای این مسیری؟تا به کی شیعه ات باشد ز حالت بی خبر یک شب جمعه ی دیگر آمده عازم‌ کربوبلا چون مادری باز هم چون او تو هستی محتضر روضه خوان پیش امام بی سری تا به جمعمان تو را دعوت کنیم در کنار سفره ی ام البنین روضه می خوانیم از سقای او که شده در علقمه نقش زمین آه یا ام البنین عباس تو بود غمخوار و علمدار حسین قهرمان بی بدیل کربلا در حرم تنها کفیل زینبین در مقام او همین بس که حسین در هیاهوی زمین کربلا روز عاشورا خطابش کرده است زد صدا: ارکب بنفسی یا اخا آه یا ام البنین عباس تو بود تنها ساقی لب تشنگان رفت بین دشمنان وقتی که دید لعل خشک کودکان کاروان بود تشنه لب ولی آبی نخورد آن زمان که رفت در دریای آب در میان دشمنان زد یک تنه تا رساند آب بر طفل رباب آه یا ام البنین مظلوم تو رفت تنها در میان کینه ها تیرباران شد میان علقمه شد دو دست ساقی ات از تن جدا مشک را دندان گرفت و باامید رفت سمت خیمه اما بی هوا مشک را بر سینه عباس دوخت تیر بغض حرمله ی بی حیا تیر در چشم و بدون دست بود بی هوا آمد عمودی آهنین در میان خنده های دشمنان خورد او با صورتش روی زمین چون حسین آمد کنار پیکرش با چه حالی تیر از چشمش کشید گفت عباسم ببین از داغ تو روبه روی دشمنان قدم خمید ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ................... شب نهم (آخر) سفره حضرت ام البنین علیهاالسلام السلام ای صاحب این روضه ها تسلیت ای داغدار اربعین باز با قصد دعا بهر ظهور پهن گشته سفره ی ام‌البنین باز هم یک جمعه ی دیگر گذشت نیست اما از ظهور تو خبر ای امید شیعیان آقای ما می شود کی شام هجر تو سحر ای غریب فاطمه روضه بخوان کاروان برگشته به کربوبلا روبه روی عمه ات در این زمین پاره پاره شد تن خون خدا امشب اینجا در کنار ما بیا از زبان عمّه ات روضه بخوان او که هنگام‌ مرور روضه ها جای اشک از دیده اش خون شد روان آه یا ام‌البنین‌ من زینبم موی من بر روی تل گشته سپید داغ روی داغ پیرم‌کرده است زیر بار غصه ها قدم خمید آه یا ام‌البنین وقتی که ما بعد چل روز آمدیم در کربلا بر مشامم چون که بوی خون‌رسید یاد من آمد دوباره کینه ها بر روی این خاک غم ،من دیده ام اکبرم را ارباً اربا بر عبا در کنار علقمه، ام البنین دست عباست شده از تن جدا در همینجا دیده ام که حرمله اصغرم را با سه شعبه سر برید نوجوان ِ تازه داماد حرم زیر دست و پای مرکب قد کشید آه یا ام‌البنین دیدم‌حسین بین‌مقتل در میان لشکر است شمر با چکمه به گودال آمده در میان‌دست او یک خنجر است می برید و می برید و می برید روبه روی دیدگان مادرم سمت او رفتم‌ولی یک بی حیا تازیانه زد به روی پیکرم روبه روی چشم من در قتلگاه پیکر او رفت زیر دست و پا پیکرش عریان رها شد روی خاک شد سرش بر روی نیزه جا به جا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .......... .