eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. [بند اول] قسم بی برو برگرد علی اصغر امنا رباب کسی که میگه بهش حتی علی اکبر امنا رباب از مقام و مرتبش که انقده بالاس من باید بگم علی اصغر میده اما نمیده معجر امنا رباب وقتی سختی زمونه منو میکنه جواب پا میزارم درخونه رباب واسه شادی دل عقیله و ابوتراب پا میزارم در خونه رباب یاورم یا رباب سایه سرم یارباب به فدات الهی مادر پدرم یارباب مادرم یا رباب من هنرم یا رباب اینه که  کلب علی اصغرم (امنا رباب) [بند دوم] توی مشگلات زندگی میگم دائم امنا رباب ای عروس خونواده  بنی هاشم  امنا رباب اینقده پیش خدا مقرب هستی که من باید بگم یه دعا کنی میشم حاج اکبر ناظم  امنا رباب سر خونه ی قلب من یه اسمه شده قاب صلوعلیکِ  امنا رباب میگم این ذکرو عمریه بلند و بی حساب صلوعلیکِ  امنا رباب رهبرم یارباب بال و پرم یا رباب تو همونی که شدی تاج سرم یارباب سرورم یارباب یه نوکرم یارباب واسه علی اصغر بخرم یارباب (امنا رباب) به قلم: کربلایی ✍ 👇
. [بند اول] عروسِ سربلنده ابوتراب،سیدتی یا رباب همسر عاشوراییه ارباب،سیدتی یا رباب آب که شرمنده ی عباس شد دلیلِ سرخیِ غروب آفتاب،سیدتی یا رباب مقامت فوقِ هر باور فراتر از خوده هاجر تو قربانی فدا کردی به اربابم علی اصغر اسوه ی ایثار مثلِ عقیلةالعرب تویی کرار دوس دارم اگه میشه بهت بگم مادر امنا رباب چقدر قشنگه تو اذکار (امنا رباب) [بند دوم] عروسِ قهرمان بی بی زهرا،سیدتی یا رباب وفا گرفته درس از امِ وفا،سیدتی یا رباب حجاب و صبر و عفت و حیا رو تدریس کردی توی کرب و بلا،سیدتی یا رباب مقامت فوقِ اعجازه کلامت روضه ی بازه یقین حُزنِ تو بود امِ وهب  سر رو که میندازه جلوه ی صبری مثل عمه زینب اسوه ی دهری باظهور ، مزار تو پیدا میشه مادر با طلا میسازیم برا تو سنگ قبری (امنا رباب) [بند سوم] سرشته زندگیم به اشارته،یاعلی اصغر مدد دلم دخیله چوبه گهوارته،یاعلی اصغر مدد منکه اسیرِ بند قنداقتم بیا بگو که این سگ آوارته،یاعلی اصغر مدد مقامت جنت آباده اسیرِ عشقت آزاده به زنجیرِ جنون امشب بزن شهزاده قلاده جون میدم واست مثل عمو ابالفضلی باب حاجت خنکای قلبه مادرت رباب میگم اللهم العن حرمله تاقیامت (شهزاده علی اصغر) به قلم: ٩ ✍ .👇
. [بند اول] علیمه عالمه عادله زینب عقیله عاقله فاضله زینب معنی عفت کامله زینب دشمن ِتو بی بی احمق و جاهله زینب زینب افتخاره اوج اقتداره تن به ذلت نمیده چون حیدر تباره محشره زینب خدا محوره زینب علی منظره زینب/جبل الصبر اصلُ‌قوامه مسمای قیامه و ویرانگر شام/جبل الصبر (جبل‌الصبر یازینب) [بند دوم] عقیله اهل مناظره حجیتش متواتره باخطبه کرده مفاخره مجلسُ،یک تنه،کرده مصادره زینب زینب جاودانه خطبش تازیانه تیغ نافذش رو گردن ابن مرجانه اصل ولایت ولیدة البلاغت و کعبة الفصاحت/جبل الصبر صاحبةَ البذل ویا ربیبةَ الفضل شریکةَ الابَالفضل/جبل‌الصبر (جبل‌الصبر یازینب) به قلم: .👇
. غروب بخت مرا صبحگاه نیکو نیست چراغ زندگی ام را توان سوسو نیست   فراق یوسف مصری کجا و دوری تو قیاس داغ تو در حد این ترازو نیست نسیم، زلف تو را حمل می‌کند با خود وگرنه باد زمستان شهر خوشبو نیست دل از هوای تو کندن برای من سخت است همیشه کوچ مراد دل پرستو نیست شلوغ بازی دنیا فریب داده مرا تمام رونق این دهر جز هیاهو نیست به بی‌خیالی این روزگار می‌گریم تو نیستی و از این غم خمیده ابرو نیست عزیز کرده‌ی زهرا مریض هجر توام علاج درد مرا غیر وصل، دارو نیست مسیر آمدنت رُفتگر نمی‌خواهد بگو به پلک ترم وقت آب و جارو نیست چه نذرها که نکردم تا تو برگردی ببین به دست زنان محل النگو نیست تمام آرزوی مادرم ظهور تو بود دگر بساط دعایش میان پستو نیست بیا و مثل رضاجان تو ضامن من شو اگر چه طینت این گرگ مثل آهو نیست هنوز عشق تو را جار می‌زنم آقا خوش است دل عاشق تو ترسو نیست سر مرا بکشان روی دار شاه نجف که مرگ ساده در اندیشه علی‌گو نیست علی به دست خودش دفن می‌کند ما را نماز میت ما را امام جز او نیست تو را به مادر شش ماهه‌ی حسین بیا رباب آن که شبیه‌ش هنوز الگو نیست سه شعبه خورد به حلقوم طفل، مادر مرد شبیه ذبح علی روضه‌ای دو پهلو نیست ✍ ........ وقتش شده بر دست بگیرد جگرش را شاهی که شکسته‌ست مصیبت کمرش را پروانه به هم ریخته گهواره خود را تا باز کند از پر قنداق، پرش را تلخ است پدر گریه کند، طفل بخندد سخت است که پنهان بکند چشم ترش را دور و برش آن‌قدر کسی نیست که باید این طفل در آغوش بگیرد پدرش را دور و بر او آب و به او آب ندادند می‌کرد تماشا همه ی دور و برش را آن تیر که عباس از او نقش زمین شد آییدو ببینید به کودک اثرش را این قسمت من بود شود طفل دو قسمت آورده پدر سمت حرم دو پسرش را ماندم چه کنم دفن دو شش ماهه چه سخت است اول بدنش دفن کنم یا که سرش را دفنش بکنم تا ب سم اسب ندارد بهتر که کنم دفن تن مختصرش را جرمش همه این بود که هم نام علی بود با هلهله کشتند علی دگرش را مادر نگران است، خدایا! نکند تیر نیت کند، از شیر بگیر پسرش را هم چشم به راه است که سیراب بیارند هم دلهره دارد که مبادا خبرش را... ای وای از آن تیر و کمانی که گرفته‌ست این بار سپیدی گلویی نظرش را وقتش شده بر دست بگیرد جگرش را مردی که شکسته‌ست مصیبت کمرش را ........... غنچه شش ماهه ای که بار ندارد غنچۀ شش ماهه ای که بار ندارد چیدنش آنقدر افتخار ندارد زود خزان شد گلی که در همه عمرش تجربۀ دیدن بهار ندارد کار خودش را برای غربت من کرد او که نیازی به کارزار ندارد تشنۀ یک جرعه بود، تیر نمی خواست! حنجر خشکی که اختیار ندارد نازکی این گلوی سوخته تابِ – - تیر نه! شمشیر شعبه دار ندارد! کار ابالفضل را سه شعبه اگر ساخت حجم گلوی تو جای خار ندارد حداقل کم کنید هلهله ها را کشتن شش ماهه که هوار ندارد1 کاش کسی هم به نیزه دار بگوید نیزه از این طفل انتظار ندارد ✍ ................. گرفتمت به روی دست، بارون خجالت بکشه حتی فرات خجالت از، این لب و صورت بکشه بابات برا یه جرعه آب، این‌همه منت بکشه منت کشیدم اما نشد، آبی به لب‌هات برسه حرمله هم شد باعثِ، این اتفاق این حادثه حتی لب‌هات به گریه وا نشد، جون کندی بی سر و صدا سه‌شعبه خوردی بی هوا، فقط میخوام صبر از خدا کاشکی یکی بود تو رو به، یه جرعه آب مهمون کنه فکر نمی‌کردم حرمله، اینطور منو حیرون کنه بابات‌و بین حرم و، معرکه سرگردون کنه چشم انتظاره مادرت رباب، بی طاقته دمِ حرم تو رو به خیمه ببرم، دیدی چی اومده سرم؟ باشه علی راحت بگیر بخواب! ،دلم شکست فداسرت! اگه ببینه مادرت، اگه بپرسه مادرت میگم که خوابه پسرت می‌ترسم از لحظه‌ای که، دم غروب غوغا کنن برای غارت حرم، دور حرم دعوا کنن نیزه توی خاک بزنن، تن تو رو پیدا کنن به سرنیزه می‌بندن سرِ تو رو، می‌ریزه خون از حنجرت همه‌اش دعای مادرت، نیفته از نیزه سرت نگاه کن اشکای خواهرت‌و! تو بغلش پیراهنت می‌خونه وقت رفتنت، داداشی تشنه کشتنت .... انگار علی مادر تو شیر ندارد گریه نکن این قدر که تأثیر ندارد بی حال شدی و دل من ریخته برهم درمانده شده فرصت تأخیر ندارد می گیرم از این قوم کمی آب برایت بابای تو ترس از غمِ تحقیر ندارد ای مردم کوفه پسرم تشنه ی آب است این کودک بیچاره که تقصیر ندارد یک مرد بیاید ببرد غنچه ی من را آبش بدهد... مادر او شیر ندارد گفتند: "حسین آمده خود آب بنوشد" یک جرعه ی آب این همه تفسیر ندارد ای حرمله این بچه سرِ جنگ ندارد شش ماهه ی بی شیر که شمشیر ندارد تیری که به عباس زدی؟! وای خدایا... شش ماهه ی من طاقت این تیر ندارد ..... چرا قهری مگر تقصیر دارم بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم کفِ آبی فقط خوردم عزیزم بیا از نیزه پایین   شیر دارم
. " خدا نكرده اگر دلبرم نظر نكند حديث عشق به دل ذره‏ اى اثر نكند اگركه او نپسندد به سينه درمان را خدا گواست دگر نسخه ‏اى اثر نكند  دلى كه از اثر معصيت سيه گشته به جز نگاه ولايت بر او اثر نكند  تمام ترسم از اين است كه صبح يك جمعه گه ظهور كه آيد مرا خبر نكند  اگر كه سايه رحمت كشد از اين سرِ ما ز كوچه ی دل ما لحظه ‏اى گذر نكند  منم كه بى ‏نظرش سر شكسته مى ‏گردم و گرنه دلبر من ذره ‏اى ضرر نكند دلا ز دلبر خود خوب پاسداى كن كه گر صفاى تو باشد دگر سفر نكند كسى كه درد سرش را نخواست عاشق نيست  كسى كه اهل بلا نيست ترك سر نكند " ......... السّلامُ عَلیکَ یا سَبیلَ اللّهِ الذّی مَن سَلَک غَیرَه هَلَک غروب بختِ مرا صبحگاهِ نیکو نیست چراغ زندگی‌ام را توان سوسو نیست فراقِ یوسف مصری کجا وُ دوری تو... قیاس داغ تو در حدِّ این ترازو نیست شمیمِ زلفِ تو را حمل می کند با خود وگرنه باد زمستانِ شهر ، خوش‌بو نیست دل از هوای تو کندن ، برای من سخت است همیشه کوچ ، مُراد دل پرستو نیست شلوغ‌بازیِ دنیا فریب داده مرا تمام رونق این دَهر جز هیاهو نیست به بی خیالی این روزگار می گِریَم تو نیستی و از این غم خمی به ابرو نیست عزیزکرده‌ی زهرا ! مریض هجر تواَم علاجِ درد مرا غیر وصل ، دارو نیست غُبار کوچه برای تو بی قرار شده کدام ذَرّه به شوق تو در تکاپو نیست؟! مسیر آمدنت رفتگر نمی خواهد؟!... نگو به پلک تَرَم ، وقت آب و جارو نیست! چه نذرها که نکردیم تا تو برگردی ببین! به دست زنان مَحَل ، النگو نیست تمام آرزوی مادرم ظهور تو بود... دگر بساط دعایش میان پَستو نیست بیا وُ مثل رضاجان ، تو ضامن من شو! اگرچه طینَت این گُرگ مثل آهو نیست هنوز عشق تو را جار می زنم آقااااااا ! خوش است پی ببری عاشق تو ترسو نیست سر مرا بکشان روی دارِ شاه نجف که مرگِ ساده در اندیشه‌ی علی‌گو نیست علی به دست خودش دفن می کند ما را نماز مَیِّت ما را امام ، جز او نیست تو را به مادر شش‌ماهه‌ی حسین..، بیا رُباب ، آنکه شبیه اش هنوز الگو نیست ▪️ سه‌شعبه خورد به حلقوم طفل...، مادر مُرد شبیه ذبحِ علی روضه‌ای دوپهلو نیست ✍ ........... چرا قهری مگر تقصیر دارم بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم کفِ آبی فقط خوردم عزیزم بیا از نیزه پایین   شیر دارم دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد ببین که شانه‌ام مویِ تو دارد در آغوشم فقط پیراهنِ توست لباس تازه‌ات بویِ تو دارد  نمی‌آید پس از توخواب ، ای کاش... که می‌مُردم منِ بی تاب ای کاش دوباره شیر آوردم ولی حیف... نمی‌خوردم پس از تو آب ای کاش  مرا آزار با زنجیر می‌داد به من او نان با تحقیر می‌داد زنِ شامی مرا سوزاند وقتی کنارم طفل خود را شیر می‌داد  دوباره روضه می‌گیرم عزیزم در این ویرانه می‌میرم عزیزم دوباره حرمله رد شد از اینجا دوباره خشک شد شیرم عزیزم  نگفتند آه داغِ بچه دیده‌است نگفتند از بلا پُشتش خمیده است ولی گفتند این تازه عروسان عروسِ فاطمه مویش سفید است  گُلِ یاسِ مرا از ساقه بستند مرا با ریسمان بر ناقه بستند نمی‌ماندی به نیزه چاره کردند سَرَت را با نخِ قنداقه بستند چه حسرتها جشیدم بچه‌ام را چه سختیها کشیدم بچه ام را کنارِ بچه‌های  نیزه دارش به روی نیزه دیدم بچه ام را  فقط لالا کنم لالا بخوابی ندارم غصه دیگر تا بخوابی از آغوشم جدا گشتی و رفتی که رویِ سینه‌ی بابا بخوابی  نه رحمی بر پدر ، نه شرم کردند بساطِ غارتش را گرم کردند برای آنکه راحت‌تر بخوابی زدند و سینه‌اش را نَرم کردند سرم شد خاکِ عالم نیزه رَد شد به پشتِ خیمه دیدم نیزه رَد شد به دنبالِ تو می‌گشتند بر خاک.‌‌.. چنان زد از تنت هم نیزه رَد شد به پشتِ خیمه‌ام قلبم گرفته تمام چهره‌ام را غم گرفته زِ بس نازی که تیری با سه‌شعبه در آغوشش تو را محکم گرفته  عبا را روی تو افکند بابا دلش را از غمت آکند بابا چنان با تیر چسبیدی به قلبش تو را  از سینه‌ی خود کَند بابا .
. سلام الله علیها ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جناب‌شعور میزنه‌این‌شعروشور که‌مستی‌بجور گهواره‌تا‌زیرِگور ندازدبه‌طـور بسـم‌خداوندنـور سَـلامٌ‌عَلَٰـى‌ قَلـبِ‌رُبـاب‌الصبور ناموس‌خدا خدابگریـدازغمـت ای‌نورهـدا چرازآغوش‌تواصـ ـغرگشته‌جدا ام‌الشـهدا سکوت‌اندرایمان جنم‌درخطابه جهـادِقصیـده قلم‌درحجـابه بازینب‌همواره تاصبح‌بیداره نوشته‌درقرآن خدانمیخوابه سَلامٌ‌عَلَٰى‌ قَلبِ‌رُباب‌الصبور؏ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غمامستدام سایهٔ‌تان‌برغلام به‌شهرِ‌صیام بهرِتوآبـم‌حرام رسدبرمشام عطرِ‌محرم‌مُدام زِبام‌،اَلْسَّلام کرب‌وبلاومقـام شب‌های‌مقام به‌یـادِاشکای‌سحـرهاپای‌مقام بگریَم‌هرشب‌به‌اتاقم‌جای‌مقام آقای‌مقام به‌شام‌ِفراغـت، فراقـت‌عذابه نخفتم‌زشوقم، وصالت‌به‌خوابه به‌صحرای‌محشر که‌خلق‌اندومُضطر شفاعت‌به‌دست سـگان‌ِرُبـابه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/118414 👇👇
. [بند اول] ابرو کمان،گیسو کمند وصف رخش،شهد است و قند قمر خونه حیدر،قمر الله مستان همه،مست سبو ای وارث تمثال هو پسر فاتح خیبر،قمر الله ماه سر بینداز پیش عباس روی زمین ای افتخار طائفه زیبای مه جبین رو به تمثالت زنم دم من اینچنین روزیمو داده چشمای یل ام البنین دل دل دلاور شیر قلندر رب مصور،ابوفاضل تاج تاج علی الراس ابوالفضل العباس علمدار زهراس،ابوفاضل (قمرالعشق یا اباالفضل) [بند دوم] جیش النبی،صبط الولی ازرق زند بی معطلی پسر کریم طاها،مدد قاسم طعم عسل،فتاح و یل میراثی از شیر جمل یا عریس کربلا،مدد قاسم سوریه ی کوثر آییه تطهیر احمد گیسو خرامان میرود او سوی حجمه مهلت بده بر من اجل شیش محرم نقلی بپاشم خیمه گاه زیبای نجمه دل دل دل انگیز در وصف او نیز نامش جنون خیز،مدد قاسم تاج تاج علی الراس معشوق زیباس داماد آقاس،مدد قاسم (شهزاده یاقاسم) [بند سوم] شمس الضحا،کهف الورا از پرده ات،بیرون در آ بشری یا که خدایی،علی اکبر سجده گهم،ابروی تو هو میکشم،بر روی تو نبی کرب و بلایی،علی اکبر وقت اذون هفت آسمان غرق تحیر اکبر بخواند جمله ی الله اکبر اهل مدینه این سخن باهم بگویند الله بود،حیدر بود یا که پیمبر سر سر سرآمد بر آل احمد معشوق سرمد،علی اکبر تاج تاج علی الراس تمثال الله‌س زیبای لیلاس،علی اکبر (شهزاده یا علی‌اکبر) [بند چهارم] زوجت الحسین،فخر العالمین صاحب الوا،نور نشعتین مادر علی اصغر،مدد خانوم ای رازق کل عوام زوج الامام،ام الامام جلوه ی خدای اطهر،مدد خانوم ای‌ شافع روز جزا ای بانوی حسین معنای اسم تو‌ شده پروردگار آب ای تو‌ عروس خانواده ی بو تراب گشتم سگ کوی شما ای خانوم رباب بهتر ز بهتر بر عالمی سر یا ام‌ الأصغر،مدد خانوم تاج تاج علی الراس تمثال زهراس بانوی زن هاس،مدد خانوم (سیدتی یارباب) به قلم: مجنون ✍ 👇
امام حسین ع
. #مناجات_انتظار_ویژه_ماه_رمضان13 گریز: حضرت علی اکبر علیه السلام السلام علیک یا صاحب الزمان عجل ال
. گریز:      علیهاالسلام       علیه السلام السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کمتر ببار، چشم تو ابر  ِبهاره نیست ای روزه دار، اشک غمت را شماره نیست قلبم شکسته از غم صحرانشینی ات حقّم بده که جنس دلم، سنگ خاره نیست گویم همیشه آخر هر استغاثه ام آیا برای آمدنت راه چاره نیست؟ ای کاش من صدای تو را بشنوم دمی حالا که چشم؛ لایق  ِیک دم نظاره نیست با ما بخوان دعای فرج، رد نمی شود در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست حق را برای امر ظهورت قسم دهم بالاتر از قسم به لب شیرخواره نیست اینجا رسید؛ روضه ی لالایی رباب اصغر کسی به سنّ تو بر نی سواره نیست پایین بیا و در بغلم خواب ناز کن بر روی نی که جای تو با حلق پاره نیست ای نیزه دار، اصغر من را به نی نبند بر حنجرش که طاقت زخم  ِ دوباره نیست زحمت نده به خود، چه نیازی به نیزه است آغوش من که هست اگر گاهواره نیست از من نگیر فاصله هرچند مضطرم من را که تاب دوری این ماه پاره نیست در زیر دست و پا سر طفلم چه می کند؟ روی زمین که یکسره جای ستاره نیست ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (س) از لحظه‌ی وداع تو تا حالا فکر سرت نمی‌ذاره بخوابم قربون چشم نیمه‌بازت برم منم کنیز مادرت؛ ربابم اون‌دم آخر که می‌رفتی میدون گفتم که من کنیز خواهراشم بزار که راحت بغلش بگیرن مزاحم وداعشون نباشم دیدم که دخترای زهرا هستن عمداً آقا تورو صدا نکردم خواستم با زینب راحت باشی برا همین، باهات وداع نکردم الان که چوب رووی لب تو می‌زد گفتم چه خاکی به سرم بریزم؟! بهونه داشتم اومدم سراغت دلم برات تنگ شده بود عزیزم آماده بودم که به‌جای عبّاس نامردما رو دور و بر ببینم ولی خدایی باورم نمی‌شد سرت رو تووی تشت زر ببینم اگرچه که نگاه نامحرما بعد تو جونمو آورده بر لب سر تورو بغل گرفتم یه‌وقت نره نگاه‌ها به‌سمت زینب دل‌داری میدم به خودم اگرچه بعد تو حال من دیگه خرابه پیاله رو دیدم می‌ریخت روو سرت گفتم ایشالا که اینم گلابه دنیای بی‌تو ارزشی نداره برام دعا کن که دیگه بمیرم فقط دلم می‌خواد که قبل مردن گهواره‌ی بچّه‌مو پس بگیر .👇
. سلام الله علیها علیه السلام 🍀🍀🍀🍀 بانوی اطهر یارباب مادر نوکر یارباب همسر ارباب نشاتین یا ام الاصغر یارباب عروس بانوی دو عالم نوکریه تو حُسن حالم میثم تمار تو هستم عشق تو کرد منو به دارم بی بی ربابه ، سند کرببلا به نامش بی بی ربابه ، انس و جن و مَلَکَن غلامش بی بی ربابه ، نوکرای اصغرو کرده سفارش جان سنه قربان یارباب 🍀🍀🍀🍀 باب الحوائج علیِ اصغر عشق تو رایج علیِ اصغر صاحب عرش کبریایی والا مدارج علیِ اصغر یاور لشکرِ حسینه شیر دلاورِ حسینه به روی دستان پدر جان یه پا علمدارِ حسینه شهزاده اصغر ، در مدار تو میچرخه محشر شهزاده اصغر ، پسره حسینو پور حیدر شهزاده اصغر ، برای رقیه هستی دلبر جان سنه قربان علی اصغر 🍀🍀🍀🍀 به قلم✍️: .👇
امام حسین ع
. بسیاری از کارهای منتشر شده توسط کانال، متعلق به مجموعه ی بی پلاک می باشد. مثل همین زمزمه ی اخیر که
🏴 علیه السلام سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نسیم با موهات رو نی / دلم رو تکون می ده می بینی که از دوریت / رباب داره جون میده تا اینکه نشم یک وقت / واسه خواهرت زحمت یا که بی صداس اشکام / یا گاهی توی ظلمت هم پسر هم همسرم رفتن از دستم خدا همه رو از من گرفت اون غروب کربلا منم و کوهِ عذاب جانِ رباب! 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ واسه شرمِ از زینب / همش بغضمو خوردم جلو خانومم یک دم / ازت اسم نیاوردم اگه جون بدم پیشت / به قرآن که حق دارم کجاس جسم پر خونت؟ / کجاس طفل شیرخوارم؟ اصغرم که پر کشید کی می دونه حالمو خدا واسم حفظ کنه دختر سه ساله مو نشه باز قحطیِ آب جانِ رباب! 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چه روزای خوبی بود / واسه یه پدر مادر رقیه روو پای تو / توو آغوش من اصغر چی مونده از اون روزا / عزیزم به جز حسرت دیدی چشممون کردن / به چشمای بد لعنت کاش حسینم دخترت یه کمی هق هق کنه توو سکوته یکسره ترسم اینه دق کنه میمرم از اضطراب جانِ رباب! 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خبر دارم از دردات / خبر داری از دردم؟ می بینی که چن روزه / با این رختا می گردم می دونم که این تیره / به چشمای معصومت می بینی که زنجیره / به دستای خانومت نمیگم واسه خودم عزیزِ من این غمه که جسارت می کنن به عروس فاطمه اینه دردِ بی حساب جانِ رباب! مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇