.
#حضرت_علی_اصغر_شور
#زبانحال_حضرت_رباب سلام الله علیها
دربین خیمه ها دنبال چاره ام
شیرت نداده ام ای شیرخواره ام
میریزد العطش از هر نگاه تو
من آب میشوم از سوز آه تو
(علیلالا علیلالا علیلالا علیلالا)
دلخوش شدم به آن مشکی که میبرد
سقا برای تو آبی میاورد
من غرق غصهام شرمنده ام نکن
ناخن نکش گلم شرمنده نکن
(علیلالا علیلالا علیلالا علیلالا)
باتیر حرمله رنگ از رخت پرید
من شکر میکنم مادر تورا ندید
پاشیده حنجرت حیران و مضطرم
زیر عبا تورا تا خیمه میبرم
(علیلالا علیلالا علیلالا علیلالا)
پنهانم کنم تورا از شر نیزه ها
یک قبر میکنم در پشت خیمه ها
تیر آن دمی که خورد بر روی حنجرت
آهی کشید و گفت بیچاره مادرت
(علیلالا علیلالا علیلالا علیلالا)
جسم تو مانده و روح تو پر کشید
ای محسن حسین کوچکترین شهید
من ماندم و سر و شرمندگی تو
شد حسرت رباب یک سالگی تو
(علیلالا علیلالا علیلالا علیلالا)
راس تو میرود بالای نیزه ها
من زار میزنم در پای نیزه ها
آه ای ستاره ی دنباله دار من
زخمی ترین سر نیزه سوار من
(ایحسینم ایحسینم ایضیاءهردوعینم)
#حضرت_رباب
#شب_هفتم_محرم
#سبک_راس_تو_میرود_بالای_نیزه_ها
.👇
زمینهحضرتعلیاصغرع آیآیآی.mp3
2.35M
﷽
#محرم
#زمینه #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#زبانحال_حضرت_رباب (س)
بند1️⃣
یه دنیا گله دارم ای آسمون
که خون کردی قلب منه مادرو
مگه چنتا از قطره بارون میخواست
یکم تر کنه لب های اصغرو
آی آی آی ، از بابات رو گرفتم ، اشک آقامو دیدم
آی آی آی ، مَرد من شده حیرون ، ای خدا چی کشیدم
آی آی آی
دارم اضطراب ، ننه لای لای
روو نی رفتی خواب ، ننه لای لای
کوچیکه سرت ، روی نیزه
ای طفل رباب ، ننه لای لای
آخی(دلم بچه م رو میخواد)۳
بند2️⃣
دم خیمه ها منتظر موندم و
تا که از توی قلب میدون بیای
امیدم به این بوده سیراب بشی
نه اینکه با جسم پر از خون بیای
آی آی آی ، شمع یک سالگی تو ، میذارم سرقبرت
آی آی آی ، همه بِم میگن ایکاش ، که خدا بده صبرت
آی آی آی
قروبون گلوت ، ننه لای لای
رفته رنگ و روت ، ننه لای لای
من دیدم که با ، نوکِ نیزه
شونه خورده موت ، ننه لای لای
آخی(دلم بچه م رو میخواد)۳
بند3️⃣
یه مادر مگه از خدا چی میخواد
ببینه بزرگتر شدن بچه هاش
ندیدم بزرگتر میشی راه میری
فقط حسرتت تو دلم موند بجاش
آی آی آی ، پای نیزه و رأست ، روضه خون شده مادر
آی آی آی ، با صدای گرفته ، لالا میخونم اصغر
آی آی آی
ته بخردی تیر ، ننه لای لای
نیزه ره نئیر ، ننه لای لای
الهی ته مار ، بمیره که
ته نخردی شیر ، ننه لای لای
آخی(دلم بچه م رو میخواد)۳
🖍️#امیرطاهری
🖍️#میلادفاروقی
.
Sh 03 Moharam 1402 Hadadian [Mohjat_Net] (1).mp3
2.74M
#حضرت_رقیه
#محمد_حسین_حدادیان
#شب_سوم_محرم 1402
مثه بچه مرده ها گریه کنید
میخوام از رباب و دخترش بگم
این دفعه مصیبت رقیه رو
میخوام از زبون مادرش بگم
دخترم مثل علی اصغر برات مادری کردم
رفتی و چادر خاکی تو رو – روسری کردم
تیر سه شعبه بود از گلو بزرگتر
از صورت تو دست عدو بزرگتر
الهی که براتون بمیره مادر
روز و شب باید که خون گریه کنم
من برا کدومتون گریه کنم
****
برا آخرین ستاره ی حسین
گریه میکنن همه آسمونا
نا مسلمونا نزاشتن که تو رو
ببرن قبرستون مسلمونا
دخترم مثل علی اصغر برات میزنم ناله
بمیرم حتی تو رو غسل نداد زن غساله
یادمه که رسیدن به پشت خیمه
روضه ی نبش قبر و خنده و گریه
الهی پیدا نشه قبر رقیه
****
لااقل تو دیگه از پیشم نرو
میدونم خیلی کتک زدن تو رو
مثه زینب و غروب قتلگاه
بوسه میزنی رگ بریده رو
الوداع سلامِ من رو برسون به علی اصغر
والسلام تیر خلاسِ روضته غارت معجر
پری دیگه برا پر زدن نداری
حتی یه جای سالم به تن نداری
تو هم شبیه بابات کفن نداری
#زمینه
شب سوم ماه محرم 1402
#زبانحال_حضرت_رباب
#حضرت_رباب
#شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر.ع
#غزل
#کاشمیآمدیبهاینخانه
#سعيده_کرمانی
#زبانحال_حضرت_رباب سلام الله
کاش می آمدی به این خانه
تا دوباره به تو سلام کنم
پیش پاهای تو بلند شوم
و به تو عرض احترام کنم
خانه را دوست داشتی با من
یاد روزی که با نخ و سوزن
مینشستم به صد امید و خیال
کار قنداقه را تمام کنم
به فدای تو خانواده ی من
نذر راهت امام زاده ی من
من چه دارم مگر به جز این ها
که به قربان تو امام کنم
قامتم زیر غصه ات خم شد
داغ تو در دلم مگر کم شد
زیر دستان تازیانه ببخش
که نشد پای نی قیام کنم
ای دل زار من هواخواهت
آفتابی که شد سر ماهت
قول دادم که تا نفس دارم
سایه را بر خودم حرام کنم
#حضرت_رباب سلام الله
#شب_هفتم_محرم
.
.
#زبانحال_حضرت_رباب
#حضرت_علی_اصغر
﷽
حالا که کوچک است برایت زمین من
بالا بمان ستاره ی بالانشین من
دستم نمیرسد به بلندای تو ولی
آهم که میرسد به تو ای نازنین من
آغوش من رکاب گرفته برای تو
اما تو رفته ای سر نیزه نگین من
ای کاش مُرده بودم و از نِی نمیچکید
خونابه های حلق تو روی جبین من
حتی به من اجازه ی گریه نمیدهند
شد دستمال اشک من این آستین من
با چه دلی به صورت تو سنگ میزنند؟!
کوچکترین ستاره ی نیزه نشین من
من که بدون تو سحری نگذرانده ام
طی شد بدون تو سحر چندمین من
خیلی برای تشنگی ات تشنه مانده ام
شیرین زبانِ از همه تشنه ترین من
من داد میزنم سر اینکه تو ساکتی
ای خنده ی تو آتش قلب حزین من
جاندادن تو جان مرا هم گرفته است
با تو یکی شده پسرم اربعین من
هم جای ناخن تو و هم جای خالی ات
داغی عظیم بعد تو دارم به سینه من
فامیل گفته بود علی را سفر نبر
یک عمر طعنه دارم و مانده همین من
زهرا بهشت منتظرت مانده تا خودش
گهواره را تکان بدهد نازنین من
شعر از گروه #یا_مظلوم
.