1. قسمت اول.mp3
6.13M
قسمت اول
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#آواز_دشتی
#جناب_آقای_گنجی
بار دیگر ناز کن
جبرانِ مافاتی کنیم
شاید ای ، آقای من
با تو ملاقاتی کنیم
کاش می شد آنقدر از ما
تو راضی می شدی
تو به ما ، ما هم به تو
با هم مباهاتی کنیم
اهل طاعت نیستیم ، اما
به خاطر خواهی ات
دوست داریم ای عزیزمن
درکِ طاعاتی کنیم
#مولای_من
گفتی ای دلدار
در عشقِ زمینی سود نیست
وقت آن آمد
که دل ها را سماواتی کنیم
#شاعر ؟
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
سود ما کجاست ؟ محبت آلُ الله ، سود ما این اشک ها و گریه های بر سید الشهداست ، امام صادق علیه السلام مشغول درس و بحث علمی بودند ، دور تا دور مسجد شاگردها نشستند ، یه وقت دیدند یه روضه خون وارد مجلس شد ، حضرت فرمودند دیگه درس تعطیله ، فرمودند برو بالای منبر برای جد غریب ما « حسین » روضه بخوان ... تا شروع کرد : السلام علیک یا اباعبدالله ، امام صادق شروع کردند ناله زدن ... دلهارو ببریم کربلا ...
ای سایه ات
همیشه به رویِ سرم حسین
معنای واقعیِ
اصولَ الکرم « حسین »
یک یاحسین گفتم و
دیدم غمی نماند
تسکین دردهایِ
دل مضطرم « حسین »
لطفی که کرده ای تو به من
مادرم نکرد
ای مهربان تر از
پدر و مادرم « حسین »
#شاعر_حسین_صیامی✍
#امام_زمان
2. قسمت دوم.mp3
5.35M
قسمت دوم :
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#جناب_آقای_گنجی
امام زمان (عج) فرمودند من برای مصیبتی گریه میکنم ، که عمه ام زینب رو با دست های بسته وارد مجلس شراب ...
زینب کجا و
مجلسِ نامحرمان کجا ؟
یک ذره حق بده
نشود باورم « حسین »
#شاعر_حسین_صیامی
مرحوم میرزای شیرازی نشسته بودند که روضه خوانی رفتند بالای منبر ، تازه داره مقدمات روضه رو فراهم میکنه ، یه جمله گفت : دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِزِيادٍ وَ عليها اَرْذَلُ ثِيابِها وَ هِيَ مُتَنَکِّرَةٌ « منبع : ارشاد شیخ مفید » ...
یه وقت دیدند این مرجع تقلید داره به سرو صورتش میزنه ، آقاجان هنوز که حرفی نزدم ، فرمود شما نمیدونید کدوم زینب ؟ بگم ناله ات رو بلند کن ، همون زینبی که ، وقتی میخواست برا زیارت جدش رسول الله ص بره ، امیرالمومنین میفرمود حسن جان ، حسین جان ، جلوتر بروید ، چراغ های اطرافتون رو خاموش کنید ، چرا ؟ نمیخام کسی قدو بالای زینب رو ببینه ... حسیییین ...
همه رفتگان و گذشتگان فیض ببرند ، یاصاحب الزمان ... این همون زینبه ، ... در مجلس ابنِ زیاد اون نانجیب نشسته بود بالا ، سرِ حسین را با یک طشت داخل مجلس کردند ، این زن و بچه ها با دستان بسته ... با چوب خیزران ، آنقدر بر این لب و دندان زد ...
یا مزن چوب جفا را
بر لب و دندان من
یا بگو بیرون روند
از مجلست طفلان من
#شاعر_استاد_سازگار
دشمنت کُشت ولی
نور تو خاموش نگشت
آری آن جلوه که فانی نشود
نور خداست ...
#شاعر_فواد_کرمانی
#امام_حسین
1. ای سایه ات.mp3
4.56M
#مدح_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_علیرضا_بکایی
ای سایه ات
فِتاده به رویِ سرم حسین
معنایِ واقعیِ
اصولَ الکرم « حسین »
( هان همه میگید با هم حسین ؟ « فَما اَحلی اَسْمائَکم » پس نام هايتان ، چه شيرين است ... (قسمتی از زیارت جامعه کبیره)
#آقا_جانم
یادم نمیرود
که همه عزتم تویی
من پای سفره تو
شدم محترم «حسین »
لطفی که کرده ای تو به من
مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدرومادرم
« حسین ... »
#آقا_جانم
کابوس من شده
غم دوری کربلا
در خواب هم
ذکر لب من ،
« حرم ، حسین »
#آقا_جان
من سالهاست
دربه درِ روضه توام
داغ تو را به جان ودلم
میخرم « حسین »
#حسین_جانم
تا گفتم اسم کرب و بلا را
دلم گرفت
مانند خواهری که
صدا زد دلم « حسین »
#شاعر_حسین_صیامی
#امام_حسین
1. ای سایه ات.mp3
5.89M
#مدح_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
ای سایه ات
فِتاده به رویِ سرم حسین
معنایِ واقعیِ
اصولَ الکرم « حسین »
یک یا حسین گفتم و
دیدم غمی نماند
تسکینِ دردهای
دل مُضطرم « حسین »
یادم نمی رود
که همه عزتم تویی
من پای سفره ی تو
شدم محترم « حسین »
لطفی که کرده ای تو به من
مادرم نکرد
ای مهربان تر از
پدر و مادرم « حسین »
من سال هاست
در به درِ روضه ی توام
داغ تو را
به جان و دلم می خرم حسین
در کوچه های سینه زنی
سالیان سال
در حسرت هوای حرم
می پرم « حسین »
کابوس من شده
غم دوریِ کربلا
در خواب هم
ذکر لب من «حرم ، حسین »
تا گفتم اسم کرب و بلا را
دلم گرفت
مانند خواهری که
صدا زد دلم « حسین »
اینجا کجاست ؟
خواهرت افتاد از نفس
رحمی نما
به سینه یِ شعله ورم «حسین »
اینجا عجیب
بوی فراق تو می رسد
یک دم نگاه کن
تو به چشم ترم «حسین »
زینب کجا و
مجلس نامحرمان کجا ؟
یک ذره حق بده
نشود باورم « حسین »
#شاعر_حسین_صیامی
#امام_حسین
0. کلیات.mp3
6.16M
#نوحه_امام_حسین
( علیه السلام )
#کربلایی_حسین_طاهری
ای سایه ات
فِتاده به رویِ سرم حسین
معنایِ واقعیِ
اصولَ الکرم « حسین »
یک یا حسین گفتم و
دیدم غمی نماند
تسکینِ دردهای
دلِ مُضطرم « حسین »
یادم نمی رود
که همه عزتم تویی
من پای سفره ی تو
شدم محترم « حسین »
لطفی که کرده ای تو به من
مادرم نکرد
ای مهربان تر از
پدر و مادرم « حسین »
من سال هاست
در به درِ روضه ی توام
داغ تو را
به جان و دلم میخرم حسین
کابوس من شده
غم دوریِ کربلا
در خواب هم
ذکر لب من «حرم ، حسین »
تا گفتم اسم کرب و بلا را
دلم گرفت
مانند خواهری که
صدا زد دلم « حسین »
اینجا کجاست ؟
خواهرت افتاد از نفس
رحمی نما
به سینه یِ شعله ورم «حسین »
اینجا عجیب
بوی فراق تو می رسد
یک دم نگاه کن
تو به چشم ترم «حسین »
زینب کجا و
مجلس نامحرمان کجا ؟
یک ذره حق بده
نشود باورم « حسین »
مجموع حرف های من
اینجا خلاصه شد
در یک کلام
ای همه باورم « حسین »
#شاعر_حسین_صیامی
سَیِّدی مَاکو مِثْلُکَ الْغَریْبْ
#امام_حسین
6. صوتی ای سایه ات.mp3
3.51M
#نوحه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_حسین_سیب_سرخی
ای سایه ات
فِتاده به رویِ سرم حسین
معنایِ واقعیِ
اصولَ الکرم « حسین »
یک یا حسین گفتم و
دیدم غمی نماند
تسکینِ دردهای
دلِ مُضطرم « حسین »
یادم نمی رود
که همه عزتم تویی
من پای سفره ی تو
شدم محترم « حسین »
لطفی که کرده ای تو به من
مادرم نکرد
ای مهربان تر از
پدر و مادرم « حسین »
من سال هاست
در به درِ روضه ی توام
داغِ تو را
به جان و دلم میخرم حسین
در کوچههای سینه زنی
سالیانِ سال
در حسرت هوای حرم
میپرم « حسین »
تا گفتم اسم کرب و بلا را
دلم گرفت
مانند خواهری که
صدا زد دلم « حسین »
اینجا کجاست ؟
خواهرت افتاد از نفس
رحمی نما
به سینه یِ شعله ورم «حسین »
اینجا عجیب
بوی فراق تو می رسد
یک دم نگاه کن
تو به چشم ترم «حسین »
زینب کجا و
مجلس نامحرمان کجا ؟
یک ذره حق بده
نشود باورم « حسین »
مجموع حرف های من
اینجا خلاصه شد
در یک کلام
ای همه باورم « حسین »
#شاعر_حسین_صیامی
#امام_حسین