Roze_Shab_jome_Shahitat_1.mp3
25.66M
🔉 هر کس یه #شب_جمعه بین الحرمین باشه
جا داره همه عمرش،دلتنگ حسین باشه...
🔹 #مناجات_با_خدا و #روضه شب جمعه حضرت سیدالشهدا علیه السلام
#پیشنهاد_دانلود
🎤حجت الاسلام #شحیطاط
Roze_Shab-jome_Shahitat_01.mp3
24.25M
🔊 به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند...
◾️ ذکر توسل #شب_جمعه و روضه حضرت سیدالشهدا علیه السلام
🎤حجت الاسلام #شحیطاط
سپردمت به خدا اى عزیز جان پدر
ترحمى پسرم بر قد کمان پدر
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
که بردن تن تو نیست در توان پدر
همینکه خوودِ تو افتاد…زانویم شُل شد
رسید آتش داغت بر استخوان پدر
تمام دشت عزیزم پر از على شده است
بگو چه آمده آخر سرت جوان پدر؟
بیا و فرصت یک بؤسه را مهیأ کن
زبان گذار دوباره تو بر دهان پدر
آرمان صائمى
1400.03.14_5.mp3
7.49M
🎤حجت الاسلام #شحیطاط
🔊 سینه زنی
📆جمعه ۱۴خرداد ماه۱۴۰۰
🕌مسجد مقدس جمکران
🔹موسسه علمی فرهنگی حداث
الحسین علیهالسلام_قم
Roze_Shab-jome_Shahitat_02.mp3
7.66M
Roze_Shab-jome_Shahitat_03.mp3
7.64M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
🔊 بابا نبودی ببینی پرم سوخت
بابا نبودی ببینی خاکسترم سوخت،معجرم سوخت ...
◼️ ذکر توسل #شب_جمعه #روضه_اسارت مخدرات آل الله سلام الله علیهم
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
حجت الاسلام #شحیطاط
$
وقتی میگن تو نیمه شب از قافله جا موندی
وقتی میگن از خار راه با گریه از پا موندی
وقتی میگن با چه حالی اومدی میمیرم
وقتی میگن روضت و زبون میگیرم
از این که موندی تو راه بهم برخورد
پیاده اومدی اه بهم برخورد
سیلی نا خود اگاه بهم برخورد
آه بهم برخورد
وقتی میگن از درد اون زنجیر رو دوش تو
وقتی میگن گوشواره ها کنده شد از گوش تو
با روضه معجر تو گریه هام خون میشه
وقتی میگن از موهای تو چشام خون میشه
از این که معجرت سوخت بهم برخورد
چادر روی سرت سوخت بهم برخورد
تو اتیشا پرت سوخت بهم برخورد
آه بهم برخورد
وقتی میگن اون منزل اخر چقدر پیرت کرد
وقتی میگن شام بلا از زندگی سیرت کرد
وقتی میگن از اسارتت مدام میسوزم
وقتی میگن با چه حالی رفتی شام میسوزم
از این مسیر دشوار بهم برخورد
کشوندنت تو بازار بهم برخورد
ناموس حق تو انظار بهم برخورد
آه بهم برخورد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
|⇦•کاش ایران می آمدی آقا..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت #امام_صادق علیه السلام به نفس حجت الاسلام #شحیطاط
●━━━━━━───────
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ، وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ، وَمَعْدِنَ الرَّحْمَةِ، وَخُزّانَ الْعِلْمِ، وَمُنْتَهَى الْحِلْمِ، وَاُصُولَ الْكَرَمِ، وَقادَةَ الاُْمَمِ، وَاَوْلِيآءَ النِّعَمِ، وَعَناصِرَ الاَْبْرارِ، وَدَعآئِمَ الاَْخْيارِ، وَساسَةَ الْعِبادِ، وَاَرْكانَ الْبِلادِ، وَاَبْوابَ الاْيمانِ، وَاُمَنآءَ الرَّحْمنِ، وَسُلالَةَ النَّبِيّينَ، وَصَفْوَةَ الْمُرْسَلينَ، وَعِتْرَةَ خِيَرَةِ رَبِّ الْعالَمينَ، وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ
کاش ایران می آمدی آقا
نزد ما اهلبیت محترمند
پیر مظلوم بی حرم، اینجا
پسران تو صاحب حرمند
کاش ایران می آمدی آقا
مردمش رأفت و حیاء دارند
ریسمان دست هم نمی بندند
همه دل های با صفا دارند
کاش ایران می آمدی آقا
در مدینه غریب افتادید
من بمیرم برایتان؛ گیرِ
عده ای نانجیب افتادید
کاش ایران می آمدی آقا
مردمش از مغیره بیزارند
حرمت گیسوی سپیدت را
در مدینه نگه نمی دارند ..
دیدن بین شعله ها داره گریه میکنه ..
مرغ دل یک بام دارد دو هوا
گه مدینه میرود گه کربلا ..
دیدن گریه میکنه سوال کردن آقاجان آتش که گریه نداره فرموده باشن دیدم این بچه ها از ین حجره به اون حجره یادِ دویدن بچه های جدِ غریبم تو کربلا افتادم .. گفت بابا :
اینجا چقدر دور و بَرَم داد میکشند
اُفتاده هر کجا گذرم داد میکشند
از نیزه دارها که توقع نداشتم
طفلانِ شام هم به سَرَم داد میکشند
بر میخورَد به من،چقدر بر سرِ رباب
تا ناله میکند پسرم داد میکشند
تقصیر من که نیست عمو روی نیزه نیست
عمه بگو که بی خبرم داد میکشند
با این طناب حق بده من هم زمین خورم
وقتی نمیشود بپرم داد میکشند
میمانم از مسیر که قدری نفس کشم
تا تیر میکشد کمرم داد میکشند
این چشمهای خیره به یک نقطه را ببین
خود را نمیشود بِبَرم داد میکشند
زنجیر میکشند کمی داد میکشم
چسبیده است روی پرم داد میکشند
بر نیزه بودی و دل من رفت عمه گفت
آهسته تر بگو پدرم ، داد میکشند
بابا نمی شود که بخوابیم میپریم
هِی وقتِ خواب رویِ سرم داد میکشند
شاعر : #حسن_لطفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حجت_الاسلام_شحیطاط
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
Shahitat_Shahadat_Emam_Bagher_1401.mp3
10.55M
🏴 يا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ
🔊سوغات ما از کربلا درد و محن بود
پژمردگی لاله های در چمن بود
من تشنگی در خیمه را احساس کردم
یاد از دو دست خونی عباس کردم
◼️#روضه_امام_باقر علیه السلام
🎤حجت الاسلام #شحیطاط
Roze_Shab-jome_Shahitat_03.mp3
7.64M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
🔊 بابا نبودی ببینی پرم سوخت
بابا نبودی ببینی خاکسترم سوخت،معجرم سوخت ...
◼️ ذکر توسل #شب_جمعه ، #روضه_اسارت مخدرات آل الله سلام الله علیهم
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
حجت الاسلام #شحیطاط
Shahadat_Emam-Bagher_Shahitat_1402.mp3
10.55M
🏴 يا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ
أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ
🔊سوغات ما از کربلا درد و محن بود
پژمردگی لاله های در چمن بود
من تشنگی در خیمه را احساس کردم
یاد از دو دست خونی عباس کردم
◼️#روضه_امام_باقر علیه السلام
🎤حجت الاسلام #شحیطاط
:
سوغات ما از کربلا درد و محن بود
پژمردگی لاله های در چمن بود
من تشنگی در خیمه را احساس کردم
یاد از دو دست خونی عباس کردم
دیدم که پرپر می زند هم سنگر من
در خاطرم شد زنده یاد مادر من
من با خبر هستم ز باغی بی شکوفه
خورشید را بر نیزه دیدم بین کوفه
من کودکی بودم که آهم را شنیدند
دیدم سر جد غریبم را بریدند
من دیده ام در وقت تشیع جنازه
اسبان دشمن را که خورده نعل تازه
.
Shahadat_Hazrzat_Masoume_Shahitat_1402.mp3
6.27M
🏴 ألسَّلاَمُ عَلَيکِ يَا فَاطِمَةَ المَعصُومِة
🔊رزق در بین الطلوعین است بین طوس و قم
رزق از دو سفره موسی بن جعفر میرسد
◾️ #روضه_حضرت_معصومه سلام الله علیها
🎤حجت الاسلام #شحیطاط
Shahadat_Hazrzat-Zahra_Shahitat_1402.mp3
7.01M
آجرک الله یا صاحب الزمان...
🔊 با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد
آن خانه ای که فرشش بال فرشته ها بود
ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد
وقتی سرم به در خورد ، فضه ،علی کجا بود؟...
◾️ #روضه_شهادت_حضرت_زهرا
🎤حجت الاسلام #شحیطاط
سجّاده ام معطّر از بوی ربّنا بود
آنچه شنیده می شد از من فقط خدا بود
.
یک عمر آه و نفرین ، از این و آن شنیدم
تنها به جرم این که نفرین من دعا بود
.
دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم
ای کاش یک نفر هم دیشب به فکر ما بود
.
طفلان من به جای مردم گرسنه بودند
افطار خانه ی ما در سفره ی شما بود
.
امروز را نبینید این بی حیا لگد زد
دیروز پشت این در جمعیت گدا بود
.
من هیچ شکوه ای از بیگانگان ندارم
آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود
.
من درد مرتضی را با جان خود خریدم
در راه دوست باید آماده ی بلا بود
.
دستم شکست اما من درد حس نکردم
اسم علی دوا بود ، ذکر علی شفا بود
.
رفتم برای مردم حجّت تمام کردم
او را که می کشیدید او حجت خدا بود
.
ای کاش می شکستند این دست دیگرم را
اما به جای این دست آن دست بسته وا بود
.
با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد
آن خانه ای که فرشش بال فرشته ها بود
.
ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد
وقتی سرم به در خورد ، فضه ! علی کجا بود ؟!!
.
تازه میان کوچه قلبم به درد آمد
حیدر برهنه سر بود ، حیدر برهنه پا بود
.
تا قبر بردنم را همسایه هم نفهمید
از بس که مردن من چون شمع ، بیصدا بود
.
از بس که قطره قطره بر پای تو چکیدم
تابوت من سبک تر حتی ز بوریا بود
.
ای آخرت وفا کن با ما شکسته دل ها
با ما شکسته دل ها دنیا که بی وفا بود
.
#روضه_حضرت_زهرا