.
#زمینه
#امام_حسین
#جواد_مقدم 🎤
تویی آغاز عشق پر پرواز عشق
طنین اسمتو روی دلم آغاز عشق
طیب و حر و رسول رو میگن اعجاز عشق
اسم تو قوت زانوی زمین خورده هاس
عشق تو جوون دوباره واسه دل مرده هاس
رفیق بی کلک زندگی ما حسین(ع)
کربلا خونه ی امید کم آورده هاس
میشه آرامشو حس کرد،هر جا که اسم تو باشه
ولی ای کاش روزیه ما شب جمعه کربلا شه
یا حسین جان
یا حسین جان
یا حسین جان
تَه آرامشم ، همه ی خواهشم
چه قشنگه وقتی تو روضه نفس میکشم
تموم سعی من اینه که عزیزت بشم
دلم انگار توی صحن تو قدم میزنه
آروم آروم داره بارون به دلم میزنه
وقتی چشمام توی روضت خیسه بارون میشه
یعنی زهرا(س) داره روزیمو رقم میزنه
میشه آرامش رو حس کرد هر جا که اسم تو باشه
ولی ای کاش روزیه ما شب جمعه کربلا شه
یا حسین جان
یا حسین جان
یا حسین جان
رفیق بامرام ،عشق علیه السلام
همه میرن کسی جز تو نمیمونه برام
همه ی دلخوشیم اینه که با تو آشنام
توی تاریکی قبرم منو یادت نره
تو نباشی بهم آقا خیلی سخت میگذره
به همین سینه زنی ها دل رو خوش میکنم
خیالم راحته محشر مادرت میخره
میشه آرامشو حس کرد هر جا که اسم تو باشه
ولی ای کاش روزیه ما شب جمعه کربلا شه
یا حسین جان
یا حسین جان
یا حسین جان
رفیق بامرام ،عشق علیه السلام
همه میرن کسی جز تو نمیمونه برام
همه ی دلخوشیم اینه که با تو آشنام
اسم تو قوت زانوی زمین خورده هاس
عشق تو جوون دوباره واسه دل مرده هاس
رفیق بی کلک زندگی ما حسین(ع)
کربلا خونه ی امید کم آورده هاس
دلم انگار توی صحن تو قدم میزنه
آروم آروم داره بارون به دلم میزنه
وقتی چشمام توی روضت خیسه بارون میشه
یعنی زهرا(س) داره روزیمو رقم میزنه
میشه آرامشو حس کرد،هر جا که اسم تو باشه
ولی ای کاش روزیه ما شب جمعه کربلا شه
یا حسین جان
یا حسین جان
یا حسین جان
#امام_حسین
#دوم_صفر_۱۴۰۰
#زمینه
👇
4_5895255261332900586.mp3
23.09M
[ تویی آغاز عشق -
زمینه جدید فوق العاده زیبا ]
- کربلایی جواد مقدم
- شب دوم صفر - ۱٤۰۰/۰۶/۱۷
- حسینیه چهارده معصوم - شهرری
.
📋 از کودکی با خاطراتت گریه کردم
#سبک_زمزمه
#روضه_امام_حسین (ع)
#حضرت_زهرا (س)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از کودکی با خاطراتت گریه کردم
با دستمال مشکی غم گریه کردم
زیر کتیبه، رو به پرچم گریه کردم
گفتن یا مظلوم، نمنم گریه کردم
این گریه از شیر حلال مادران است
گریه، گریه، گریه بهترین کار جهان است
هرجا که رفتم از شکوه تو سخن بود
نام شما لالایی شبهای من بود
زیباترین تکرار من، سینه زدن بود
جای کبودی بعد هیئت، روی تن بود
با سینهزنها دم گرفتم، قد کشیدم
در روضهها ماتم گرفتم، قد کشیدم
جایی نخواهم رفت غیر از خانهی تو
تنها شدم محتاج آب و دانهی تو
من را نجاتم میدهد میخانهی تو
بهتر که باشم تا ابد دیوانهی تو
جز نوکری کوی تو، من را هنر نیست
اصلا به غیر از خانهت، جایی خبر نیست
بر سر زنان از ماجرایت، غصه خوردم
با مقتل کرب و بلایت، غصه خوردم
برا حال و روزت بچههایت، غصه خوردم
از بچگی خیلی برایت، غصه خوردم
موی سفیدم، راوی شرح غم توست
فیض دو عالم، در کنار پرچم توست
قبل از محرم میکند مادر صدایم
نامه فرستاده با دست خود برایم
مشمول لطف و رحمت خیر النسایم
زهرا خودش من را سوا کرده بیایم
بغض گلوی عاشقان از، آه زهراست
اشکی اگر گردد روان، از آه زهراست
شب تا سحر، همسایههایش را دعا کرد
بین قنوتش، گریهکنها را صدا کرد
ما را اسیر خامس آل عبا کرد
آهی کشید و سینهها را، کربلا کرد
اذن دخول روضههای ما مدینهست
شرط قبول گریههای ما مدینهست
در جمعیت گم میشود لحن صدایی
بالا گرفته کینهای بیحیایی
افتاده در روی تنش با ضرب پایی
روضه زنانه میشود فضه کجایی؟
دیگر نشد شانه زنم، موی حسینم
از دمی سوخت، گیسوی حسینم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
ما حالمان بد است شماها دعا کنید
یک کربلا برای همه دست و پاکنید
"خیری ندیده ایم از این اختیارها"
ما را به زور راهی کرب و بلا کنید
ما را بکش به بند و حرم را به ما نبند
ما را کشیده کرب و بلا و رها کنید
یعنی یکی نبود که یادی ز ما کند
ای رفته ها ،حرم ، کمی هم یاد ما کنید
راضی شدیم اگر چه ذغال عزا شدیم
ما زَنگیان خریده و خرج عزا کنید
پیش حسین سیاه و سفید هر دو تا یکی است
باشد قبول ، روی مرا هم سیا کنید
بد می شود که خانه بمانیم اربعین
پس لااقل به قدر سلامی صدا کنید
ما دستمان به سینه روی بام می رویم
شاید کبوتری روی گنبد هوا کنید
دق می کنیم و جای گله ، گریه می کنیم
آنجا به جای ما گله و گریه ها کنید
جامانده را رقیه فقط درک می کند
با گریه بر سه ساله مرا روبرا کنید
یک مشهدالرضا طلب ما نرفته ها
باید که عاقبت همه ما را رضا کنید
✅مجید احدزاده - شهریور ۱۴۰۰
#اربعین
.
.
#واحد
#آواز افشاری
ای مرهم دردم
ای یوسف زهرا
ای بانیِ اشک ِ
روضه عاشورا
ای مهربون آقام
تنهاتراز تنها
دنبال تو گشتم
هرجای این دنیا2
عجل فرج ذکر روز و شبهام
ادرکنی یا مهدی ذکر لبهام
یار مدینه
ای بی قرینه
مرهم درده
زخم رو سینه
یاحجت الله بقیه الله
از دست این دنیا
خسته و دل خونی
برات بمیرم که
عمریه گریونی
بردم تورو از یاد
من بی وفا بودم
تو بودی یادم ، من
از تو جدا بودم
باتو همیشه این دل آرومه
گداییِ خونت آبرومه
ای تاروپودم
ذکر سجودم
همیشه آقا
دور از تو بودم
یاحجت الله بقیه الله
کسی به یادت نیست
ای پسر زهرا
تو این شبا هستی
خون جگر زهرا
غرق غم و دردی
یه عمره بی یاری
این شبا هم واسه
محسن عزاداری
می خونی با قلبی که پر آهه
روضه برای طفل شیش ماهه
روضه ی مادر
روضه ی اون در
غنچه گلی که
وا نشد آخر
یاحجت الله بقیه الله
✍شاعر:ابوالفضل آلوئیان
🎤#بانوای کربلایی #مرتضی_حبیبی
#زمزمه #امام_زمان
🌷🌷🌷🌷🌷
.
☑️ علل گریه امام حسن (ع) هنگام شهادت
امام حسن (ع) به هنگام شهادت می گریست. شخصی از آن حضرت پرسید: شما چرا گریه می کنید؟ زیرا نسبتی که شما با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دارید کسی ندارد و بیست بار پیاده حج بجا آوردی و سه بار مالت را با خدا تقسیم کردی؟
قال علیهالسلام:
انما أبکی لخصلتین لهول المطلع و فراق الأحبة(۱)
امام حسن علیهالسلام فرمود:
برای دو مورد گریه میکنم:
برای هراس از لحظه ی دیدار و دیگری جدایی یاران.
و در حدیث دیگری آمده است: امام حسین علیهالسلام از امام حسن علیهالسلام پرسید: چرا بیتابی می کنی؟ با اینکه بر پدرانت رسول خدا و علی علیهالسلام و مادرانت فاطمه و خدیجه و داییهایت قاسم و طاهر و بر عموهایت حمزه و جعفر وارد می شوی؟.
قال علیهالسلام:
یا أخی ما جزعی الا أنی أدخل فی أمر لم أدخل فی مثله و أری خلقا من خلق الله لم أر مثلهم قط(۲)
#امام_حسن علیهالسلام فرمود:
برادرم! بی تابی من جز برای آن نیست که وارد فضایی می شوم که تاکنون وارد چنین فضایی نشده ام و آفریدگانی از خلق خدای می بینم که هرگز چون آنها را ندیده ام.
و در حدیث دیگری آمده است: از امام علیهالسلام علت گریه اش را پرسیدند.
قال علیهالسلام:
انی أسلک طریقا لم أسلکها، و أقدم علی سید لم أره(۳)
امام حسن علیهالسلام فرمود:
من رهسپار راهی هستم که تاکنون گام در آن ننهاده ام و مهمان بزرگواری هستم که ندیدمش.
📚منابع:
(۱): بحارالانوار، ج ۶؛ ص ۱۵۹
(۲): تاریخ چهارده معصوم علیهمالسلام، ص ۴۰۴
(۳): حلیة الابرار؛ ج ۴، ص ۵۸
#هفت_صفر
#شهادت_امام_حسن مجتبی ع
☑️ گریه امام حسین(ع) در مصیبت شهادت امام حسن(ع)
حضرت امام حسن (ع) در روز شهادت خود هنگامی که امام حسین (ع) برای غربت و مظلومیت برادر گریه میکردند، فرمودند:
" روزی، به سختی روز شهادت تو نیست، ای اباعبدالله"
📚منبع:
معالی السبطین، ج ۲، ص ۱۰
مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۸۶
............
☑️ چگونگی شهادت امام حسن علیه السلام
شیخ مفید(ره) این دانشمند پرآوازه اسلامی در کتاب «الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد» خود که به «الارشاد» معروف است در فصل مربوط به شهادت امام حسن علیه السلام می نویسد:
معاویه برای جَعده، دختر اشعث بن قیس پیغام فرستاد که:
أَنِّی مُزَوِّجُكِ یَزِیدَ ابْنِی عَلَى أَنْ تَسُمِّیَ الْحَسَنَ؛
من تو را به ازدواج پسرم یزید در می آورم به شرط آنکه [امام] حسن [علیه السلام] را مسموم کنی و او را به قتل رسانی. هزار درهم نیز برای او فرستاد.
جعده خواست معاویه را عملی کرد و امام علیه السلام را مسموم ساخت. معاویه خوش خدمتی جعده را با پول پاسخ داد؛ اما هیچگاه او را به عقد یزید در نیاورد. پس از شهادت امام حسن علیه السلام جعده با مردی از آل طلحه ازدواج کرد و از او صاحب فرزندانی شد. از آن پس هرگاه بین فرزندانی از قریش و آن فرزندان گفتگویی در می گرفت؛ قریشی ها آنها را سرزنش کرده و آنها چنین خطاب می کردند: یَا بَنِی مُسِمَّةِ الْأَزْوَاجِ ؛ ای فرزندان زنی که شوهران خود را مسموم می کند.
📚منبع:
الارشاد، ج۲، ص۱۶
.
.
روایت منع عایشه از دفن #امام_حسن مجتبی(ع)
در کتاب کافی آمده است:
محمد بن مسلم گوید شنیدم امام باقر (علیهالسّلام) میفرمود: هنگامی که حسن بن علی (علیهالسّلام) به حالت احتضار درآمد، به برادرش حسین (علیهالسّلام) فرمود:
«برادرم! به تو وصیتی میکنم، آن را حفظ کن، زمانی که من از دنیا رفتم، جنازهام را آماده دفن کن، سپس مرا به سوی رسول خدا (صلّیاللَّهعلیهوآله) ببر تا با او تجدید عهدی کنم، آنگاه مرا به جانب مادرم فاطمه (علیهاالسّلام) برگردان، سپس مرا ببر و در بقیع دفن کن و بدان که از طرف حمیرا، (عایشه) که مردم از زشتکاری و دشمنی او با خدا و پیغمبر و ما خاندان آگاهند، مصیبتی به من میرسد»
وقتی امام حسن (علیهالسّلام) وفات کرد و روی تابوتش گذاردند، او را به جایی که پیغمبر (صلّیاللَّهعلیهوآله) بر جنازهها نماز میخواند بردند، امام حسین بر جنازه نماز گذارد و زمانی که نمازش تمام شد داخل مسجدش بردند، هنگامی که بر سر قبر رسول خدا (صلّیاللَّهعلیهوآله) نگهش داشتند، به عایشه خبر بردند و به او گفتند، بنیهاشم جنازه حسن بن علی (علیهماالسّلام) را آوردهاند تا در کنار رسول خدا (صلّیاللَّهعلیهوآله) دفن کنند، عایشه بر استری زین کرده نشست و سریع خود را به آن جا رساند ـ او نخستین زنی بود که بعد از اسلام بر زین نشست ـ و ایستاد و گفت: فرزند خود را از خانه من بیرون برید، که نباید در اینجا چیزی دفن شود و حجاب پیغمبر (صلّیاللَّهعلیهوآله) دریده شود.
حسین بن علی (صلواتاللَّهعلیهما) فرمود: تو و پدرت از پیش حجاب پیغمبر (صلّیاللَّهعلیهوآله) را دریدید و تو در خانه پیغمبر کسی را در آوردی که دوست نداشت نزدیک او باشد (مقصود ابوبکر و عمر است) و خدا از این کار، از تو باز خواست میکند.
همانا برادرم به من امر کرد که جنازهاش را نزدیک پدرش رسول خدا (صلّیاللَّهعلیهوآله) ببرم تا با او تجدید عهد کند و بدان که برادر من از همه مردم به خدا و رسولش و معنی قرآن داناتر بود و نیز او داناتر از این بود که پرده رسول خدا (صلّیاللَّهعلیهوآله) را پاره کند، زیرا خدای تبارک و تعالی می فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! تا به شما اجازه ندادهاند به خانه پیغمبر وارد نشوید.» و تو بدون اجازه پیغمبر، مردانی را به خانه او راه دادی. خدای (عزّوجلّ) فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید» در صورتی که به جان خودم سوگند که تو به خاطر پدرت و فاروقش (عمر) بغل گوش پیغمبر (صلّیاللَّهعلیهوآله) کلنگها زدی؛ با آنکه خدای (عزّوجلّ) فرموده: «آنها که صدای خود را نزد رسول خدا کوتاه میکنند همان کسانی هستند که خداوند دلهایشان را برای تقوا خالص نموده» به جان خودم که پدرت و فاروقش به سبب نزدیک کردن خودشان را به پیغمبر (صلّیاللَّهعلیهوآله) او را آزار دادند و آن حقی را که خدا با زبان پیغمبرش به آنها امر کرده بود، رعایت نکردند؛ زیرا خدا مقرر فرموده که آنچه نسبت به مؤمنین در حال زنده بودنشان حرام است در حال مرده بودن آنها هم حرام است، به خدا ای عایشه! اگر دفن کردن حسن نزد پدرش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که تو آن را نمیخواهی، از نظر ما خدا آن را جایز کرده بود، میفهمیدی که او در آنجا دفن میشد (ولی افسوس که کلنگ زدن نزد گوش پیغمبر از نظر ما جایز نیست)
سپس محمد بن حنفیه رشته سخن به دست گرفت و فرمود: ای عایشه! یک روز بر استر مینشینی و یک روز (در جنگ جمل) بر شتر مینشینی؟! تو به علت دشمنی و عداوتی که با بنیهاشم داری، نه مالک نفس خودت هستی و نه در زمین قرار میگیری.
عایشه رو به او کرد و گفت: پسر حنفیه! اینها فرزندان فاطمهاند که سخن میگویند، تو چه می گویی؟!
حسین (علیهالسّلام) به او فرمود: محمد را از بنی فاطمه به کجا دور می کنی، به خدا که او زاده سه فاطمه است:
۱. فاطمه دختر عمران بن عائذ بن عمرو بن مخزوم (مادر ابوطالب)
۲. فاطمه بنت اسد بنهاشم (مادر امیرالمؤمنین (علیهالسلام))
۳. فاطمه دختر زائدة بن اصم بن رواحة بن حجر بن عبد معیص بن عامر (مادر عبدالمطلب)
عایشه به امام حسین (علیهالسّلام) گفت: پسر خود را دور کنید و ببریدش که شما مردمی هستید که همواره به دنبال دشمنی کردن هستید.
پس حسین (علیهالسّلام) به جانب قبر مادرش رفت و جنازه امام حسن (ع)را در بقیع دفن کرد.
📚منبع:
اصول کافی، ج۱، ص۳۰۲
#هفت_صفر
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#بیست_و_هشتم_صفر
Roze_Shab-jome_Shahitat_03.mp3
7.64M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
🔊 بابا نبودی ببینی پرم سوخت
بابا نبودی ببینی خاکسترم سوخت،معجرم سوخت ...
◼️ ذکر توسل #شب_جمعه #روضه_اسارت مخدرات آل الله سلام الله علیهم
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
حجت الاسلام #شحیطاط
$
وقتی میگن تو نیمه شب از قافله جا موندی
وقتی میگن از خار راه با گریه از پا موندی
وقتی میگن با چه حالی اومدی میمیرم
وقتی میگن روضت و زبون میگیرم
از این که موندی تو راه بهم برخورد
پیاده اومدی اه بهم برخورد
سیلی نا خود اگاه بهم برخورد
آه بهم برخورد
وقتی میگن از درد اون زنجیر رو دوش تو
وقتی میگن گوشواره ها کنده شد از گوش تو
با روضه معجر تو گریه هام خون میشه
وقتی میگن از موهای تو چشام خون میشه
از این که معجرت سوخت بهم برخورد
چادر روی سرت سوخت بهم برخورد
تو اتیشا پرت سوخت بهم برخورد
آه بهم برخورد
وقتی میگن اون منزل اخر چقدر پیرت کرد
وقتی میگن شام بلا از زندگی سیرت کرد
وقتی میگن از اسارتت مدام میسوزم
وقتی میگن با چه حالی رفتی شام میسوزم
از این مسیر دشوار بهم برخورد
کشوندنت تو بازار بهم برخورد
ناموس حق تو انظار بهم برخورد
آه بهم برخورد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
آیا تفسیر کهیعص واقعه کربلاست؟
✅در کتاب 📚کمال الدین ص454 نقل شده روای از امام زمان ع تفسیر آیه مذکور را خواسته و حضرت فرموده اند:
كهيعص و كاف اسم كربلاست و هاء رمز هلاك عترت است و ياء نام يزيد ظالم بر #امام_حسین عليه السّلام است و عين اشاره به عطش و صاد نشان صبر او است.
لیکن باید عنایت داشت که برای اعتماد و اعتبار روایاتی که حتی در منابع قدیمی شیعه ذکر شده نیاز به بررسی سندی و دلالی است و نمیتوان همه روایات کتب قدیمی را قبول نمود.
👌لذا محققین به بررسی سند و دلالت این روایت، پرداخته اند.
علامه شوشتری در کتاب اخبار الدخیله ، روایات ضعیف بلکه مجعول و موضوع را جمع کرده و بعد از بررسی ، جعلی بودن آنها را ثابت نموده است.
اتفاقا ایشان این روایت را نیز ذکر و بعد از بررسی، مجعول دانسته اند.
و با نقل روایاتی که اشاره این رمز حروف مقطعه ابتدای سوره مریم را به اسماء خدا؛تاویل نموده دل را قرص کرده که مراد اسماء الهی نه واقعه کربلا...
📚الاخبار الدخیله ج1ص104
پژوهشگران دیگری نیز با ذکر تاویل این حروف مقطعه به اسماء الهی(کافی –هادی-والی-عالم-صادق-)تصریح در عدم صحت مطلب مذکور نموده اند
📘اخبارساختگی –هاشم معروف حسنی-ص305
استاد غفاری در تصحیح کتاب کمال الدین تصریح به عدم صحت سندی روایت دارند
«رجال السند بعضهم مجهول الحال و بعضهم مهمل، و المتن متضمن لغرائب بعيد صدورها عن المعصوم عليه السّلام، و يشتمل على احكام تخالف ما صح عنهم عليهم السلام. مضافا الى أن الواسطة بين الصدوق و سعد بن عبد اللّه في جميع كتبه واحدة ابوه أو محمّد بن الحسن ابن أحمد بن الوليد كما هو المحقق عند من تتبّع كتبه و مشيخته و هنا بين المؤلّف و سعد خمس وسائط. و قد رواه الطبريّ في الدلائل بثلاث وسائط هم غير ماهنا.»
📙كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج2 ؛ ص454
علامه مجلسی اشکالات دیگری به مطالب دیگر این روایت طولانی میکنند که روایت را از درجه اعتبارو صحت ساقط میکند
📕بحار الأنوار ج52، ص: 81
و اینکه ادعا شود اسم یزید درقرآن ذکر شده و تعبیر از شهادت امام حسین ع به هلاکت آمده ...شواهدی براشکالات دلالتی دانسته شده است.
.
.
📋 سوز همیشه ی جگرم باش یا حسین
#مناجات #امام_حسین
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سوز همیشه ی جگرم باش یا حسین
من سینه می زنم سپرم باش یا حسین
در طول عمر، جز تو پناهی نداشتم
مثل گذشته ها پدرم باش یا حسین
هر روز مادرم سر سجاده گفته است
خیلی مراقب پسرم باش یا حسین
ای نام تو بهانه ی شیرین زندگی
شور محرم و صفرم باش یا حسین
پایین پات سربگذارم تو هم بیا
بالای جسم محتضرم باش یا حسین
جان مرا بگیر حوالی قتلگاه
این گونه آخرین خبرم باش یا حسین
دستم به دامنت نرسید این جهان اگر
باب الحسین منتظرم باش یا حسین
باشد قرار بعدی ما اربعین حرم
مُهر قبولی گذرم باش یا حسین
سربازهای لشکر یا زینب توایم
حرز مدافعان حرم باش یا حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
نوحه سید رضا نریمانی.mp3
17.96M
باشد قرار بعدی ما اربعین حرم
مهر قبولی گذرم باش یا حسین
نوا سید رضا نریمانی
#شب_جمعه حرم امام_حسین ان شاء الله
.
مناجات با #امام_زمان
از همان ابتدایت ای آقا
شده ام آشنایت ای آقا
من فقیر و یتیم و مسکینم
من گدایم گدایت ای آقا
با ظهور هلال ماه رجب
می شوم مبتلایت ای آقا
می شود پهن بین هر خانه
سفره های غذایت ای آقا
دست و دل بازیت چه بسیار است
کرده غوغا عطایت ای آقا
پدر و مادرم به قربانت
همه چیزم فدایت ای آقا
تا زمانی که من نفَس دارم
می نویسم برایت ای آقا
می نویسم که خیلی آقایی
می نویسم که یابن الزهرایی
تویی «آقا» و ما همه «بنده»
ظرف ما از وجودت آکنده
مهبط الوحی و معدن العلمی
علم در پیش تو سرافکنده
نه که یک مرتبه ... هزاران بار
داده ای تو خبر ز آینده
هادی راه ما احادیثت
نظراتت همیشه سازنده
کوری چشم دشمنان حسود
تویی آن آفتاب تابنده ...
...که همیشه هدایتت باقی است
پرتو نور توست پاینده
کافی است تا کمی اشاره کنی
شیر در پرده می شود زنده
تویی آن کس که می زند زانو
پیش پای تو شیر درّنده
چه کسی گفته که تو بی یاری؟!
لشکری از فرشتگان داری
با وجود تو کیمیا دارم
خوش به حالم که من تو را دارم
حال و روز مرا ببین آقا
شوق دیدار سامرا دارم
دل من لک زده برای حرم
تا بیایم حرم، دعا دارم
مطمئنّم که می رسم پابوس
چون که یار گره گشا دارم
نوکری روسیاه و بد داری
دلبری خوب و باوفا دارم
با دعای تو بچه هیأتی ام
بین هیأت«بروـ بیا» دارم
می زنم لطمه بر سر و صورت
در عزای تو من عزادارم
بعد از آنی که زهر نوشیدی
به خودت بین حجره پیچیدی
باز هم رنج بی حساب ای وای
باز هم روضه و عذاب ای وای
بی حیاهای مست و لایَعقل
کارشان کار ناصواب ای وای
بی اجازه هجوم آوردند
به در بیت آفتاب ای وای
نیمه ی شب شبیه اجدادت
می دویدی چه با شتاب ای وای
پشت مرکب کشان کشان رفتی
وَ شدی نقش بر تراب ای وای
وارث حیدری و جا مانده
روی دستت رد طناب ای وای
چیده شد در مقابل چشمت
جام های پر از شراب ای وای
با تماشای بزم باده و جام
زنده شد خاطرات مجلس شام
روضه می خواند و بر دهان می زد
آتش روضه را به جان می زد
با همان سوز سینه و اشکش
تیشه بر ریشه ی خزان می زد
روضه ها روضه های سختی شد
چه گریزی در آن میان می زد! ...
... خنده های یزید بی احساس
طعنه هایی به جدّمان می زد
جلوی چشم دخترش، نامرد ...
... به لبش چوب خیزران می زد
ناله می زد تو را خدا بس کن
ولی عمداً چه بی امان می زد
می دوید او به سمت بابایش
به روی خود دوان دوان می زد
به عموجان خود توسل کرد
حرف هایی به پهلوان می زد
ناگهان مثل فاطمه افتاد
عاقبت از غم پدر جان داد
ایام #شهادت_امام_هادى علیه السلام
#محمد_فردوسى
.
06_14000603_جان_نثاران_امام_زمان_عج_مراسم_هفتگی.mp3
10.62M
• ﷽ •
#شور
امیرالمؤمنین #امام_علی علیه_السلام
متن:احمد جز علی...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
احمد جز علی یار و مدد کار نمیخواست
پیغمبر ما همسفر غار نمیخواست
تاریخ گواهم شده در حکم نبی که
جانشینی جز حیدر کرار نمیخواست
دل در طلب باده،یا معجزه رخ داده
از بدو تولد مسیرم به حیدر افتاده
سر رو مُهر سجاده،مادرم یادم داده
لعنت بفرست به اون خلیفهٔ حروم زاده
شاهانه امیره،بی باک و دلیره
عشقش همه گیره،کلا بی نظیره
جوشن نمیبنده،آقای عشیره
محبوب خدا و،خورشید غدیره
علی مولا یا حیدر
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
در معرکه آمادهٔ رزم لحظه شمار است
آن شیر ید الله است و در فکر شکار است
در حیرتم از وحشت و تدبیر فلانی
جایی که علی هست چه حاجت به فرار است
ترس تو لشکر افتاده،مرحب بی سر افتاده
در کنده شد و لرزه به کل خیبر افتاده
جان به خطر افتاده،سر بی پیکر افتاده
جا مونده اجل بس تو زمین محتزر افتاده
آقای کریمان،بابای یتیمان
سردار دلیران،در خطّهٔ شیران
زیبا میدرخشه،تا در دلِ میدان
دنیا میشه تاریک،تا میشه رجزخوان
علی مولا یا حیدر
کربلایی وحید شکری
🏴
.
🔊 #زمینه زیبای #امام_حسین (ع)
⭕ متن:یه بوسهٔ ساده، به تربتت...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
یه بوسهٔ ساده، به تربتت مثل، بوسه به دستاته
تربت برا این شده تربت، که خاک پاهاته
هر سجدهٔ نماز من، به مهر تربتت
یعنی به پات میفتم هر روز، تا نگام کنی
بعد نماز سلام میدم، به کربلا شاید
فکری به حال همهٔ، دلتنگیام کنی
عبادتم، حـسـیــــن
سعادتم، حـسـیــــن
ارادتم، حـسـیــــن
قیامتم، حـسـیــــن
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
کام منو وا کرد، مادربزرگم با، تربت اعلا و
تموم این سالا میدیدم، که چشم بابا و
مادر من بهم میگه، که راضیاند ازم
اینکه حسینی شدم و، حسین حسین میگم
خیلی آدم تو زندگیم، دیدم و فهمیدم
خدا میخواست خیرِ منو، که نوکرت شدم
رزق منه، حـسـیــــن
عشق منه، حـسـیــــن
مینویسم، حـسـیــــن
عشق منه، حـسـیــــن
عبادتم، حـسـیــــن
سعادتم، حـسـیــــن
ارادتم، حـسـیــــن
قیامتم، حـسـیــــن
👇
Untitled 12 (3).mp3
11.63M
🎙بانوای: #کربلایی_امیر_برومند
#شور #اربعین
#امام_حسین_1صفر_1400
●◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉●
●اگه اجازه بدی اربعین بیام آقا ۲
از نجف تا خود کرب و بلا برات می بارم ۲
■منتظر می شینم باز کنار جاده ۲
شیرینه زیارت با پای پیاده
★حسین دلتنگ صداتم
مست کربلاتم
چه کنم عمریه گداتم
قدم قدم دل من جاده ها رو می شناسه
پا به پای همه زائرات
■منتظر می شینم باز کنار جاده ۲
شیرینه زیارت با پای پیاده
★حسین دلتنگ صداتم
مست کربلاتم
چه کنم عمریه گداتم
قدم قدم دل من جاده ها رو می شناسه
پا به پای همه زائرات
✍تایپ:زهرابانوღ
.
.
#زمزمه
#شهادت_امام_حسن
#سبک_خدا_مادرم_را_کجا_میبرند
1️⃣ بند اول
الا زینب ای مهربان خواهرم
بیا لحظهای از وفا در برم
روم من ز دنیا/ دگر نزد زهرا
غریبم غریب
غریبم غریبم/ غریبم غریبم/ غریبم غریب
2️⃣ بند دوم
شد از زهر کینه دلم چاکچاک
که جان میدهم این زمان روی خاک
به حالم نظر کن/ حسینم خبر کن
غریبم غریب
غریبم غریبم/ غریبم غریبم/ غریبم غریب
3️⃣ بند سوم
نشد در حرم دفن اگر پیکرم
شود تیرباران تن اطهرم
تو طاقت بیاور/ به امر پیمبر
غریبم غریب
غریبم غریبم/ غریبم غریبم/ غریبم غریب
#امام_حسن علیه السلام
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#زمزمه #نوحه_سنتی
#سعید_نسیمی
👇
.
شعر روضهٔ #دیر_راهب
دید از دور مسیحا نفسی میآید
دید با قافله فریادرسی میآید
صحنهای دید در آن قافله اما جانکاه
بر سر نیزه سری دید، سری همچون ماه
این سر کیست که اینقدر تماشا دارد؟
صوت داوودی و انفاس مسیحا دارد؟
از سر هر مژهاش معجزه بر میخیزد
با طنینش همهآفاق به هم میریزد
با نسیم از غم دل گفت به صد شیون و آه
به ادب نافهگشایی کن از آن زلف سیاه
گرچه این شیوهی رندان بلاکش باشد
حیف از این زلف که بر نیزه مشوش باشد
با دلی سوخته آمد به طواف سر ماه
پارهپاره دلش از داغ لب پرپر ماه
گفت ای جان جهان نذر غمت! جانم باش
امشبی را ز سر لطف تو مهمانم باش
ماه را همره خود با دلِ بیتاب آورد
نذر لبهای ترک خورده کمی آب آورد
خون از آن چهره که میشُست، دلش خون میشد
حال او منقلب و دیده دگرگون میشد
اشک در چشم پر از شیون راهب میخواند
روضه میخواند از آن اوج مصائب میخواند
روضه میخواند: همه عمر در این چرخ کبود
بین زرتشتی و آشوری و ترسا و یهود
نشنیدم که سرِ نیزه سری را ببرند
یا که در سلسله بیبال و پری را ببرند
آه از آن سوز و گدازی که در آن محفل بود
عشق میگفت به شرح، آنچه بر او مشکل بود
گفت: عالم شده حیرانِ پریشانی تو!
کیستی تو؟ به فدای سر نورانی تو!
ناگهان ماه، چه جانکاه دمی لب وا کرد
محشری در دل آن سوختهدل، برپا کرد
گفت: من کشتهی لبتشنهی عاشورایم
زینت دوش محمد، پسر زهرایم
دید راهب به دلش شعله و شور افتادهست
شعلهی آتشی از نخلهی طور افتادهست
تشنهی عشق شد از غصه نجاتش دادند
ناگهان در دل شب آب حیاتش دادند
صورتش را به روی صورت خونین حسین...
و مُشَرَّف شد از آن لحظه به آئین حسین...
شاعر: #یوسف_رحیمی
* در این شعر بعضی از ابیات «حافظ» به شیوههای مختلفی تضمین شده است.
** این ماجرا، با تفاوتهایی در منابع زیر نقل شده است:
- بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۸۴
- لهوف، ص۱۳۶
- عبرات المصطفین فی مقتل الحسین(ع)، ج۲، ص۲۵۸
- مقتل الحسین(ع) مقرم، ص۴۴۶
- تذکرة الخواص، ص۱۵۰
(به نقل از کتاب «خورشید بر فراز نیزهها» نوشتهی آقای سیدمحیالدین موسوی، ص۸۸ت۹۵)
.